
یک مشت “گدا ذاده” از راه رسیدند،
درمیهن پر رونق ما خانه گزیدند،
با روضه وبا زوزه دراین باغ پر از گل،
چون گاو دویدند وچریدند وخزیدند،
با چوب وچماق و قمه ودشنه وچاقو،
سرها بشکستند و شکم ها دریدند،
موسیقی شان شیون مرگ است وگدایی،
این کور دلان دشمن شادی وامیدند،
گفتند که این منطق اسلام عزیز است،
اینان که سیاه کارتر از شمر ویزیدند!