این فروگذاشت و اشتباه از آنجا سر چشمه می گیرد که درزمان ریاست جمهوری رونالد ریگان رئیس جمهور وقت امریکا، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار به معرفی و ضمانت و پشتیبانی آی اس آی ارتش پاکستان و تائید سی آی ای به بنام بزرگترین و بانفوذترین حزب بین پشتونها به دولت آقای ریگان قبولانده شد.
بر همین مبنا دولت آقای ریگان هشتاد و پنج درصد سلاح های ضد هوایی اشتنگر را به این گروه دادند. که به دستورسر دسته این گروه یعنی آغای حکمتیار بعوض اینکه در عملیات ضد قوای ارتش سرخ مارکسیست ها بکار می گرفتند،بسیاری آن راکتها را به پاکستان و ایران و روسیه و چین فروختند. و این موضوع یک واقعیت آشکار است و نادیده گرفتن آن کمال نادانی است.
بعد از ساقط کردن دولت مارکسیستی نجیب الله در کابل به همت فرزندان رشید و سرسپرده دین و میهن؛ آغای حکمتیار سردسته باند جنایت پیشه حزب اسلامی به رهبری و تسهیل و قومانده آی اس آی ارتش پاکستان دریک روز بیش از دوهزار راکت را بالای شهر و شهروندان کابل مظلوم فیر نمودند. و پاکستان و وهابی های عربستان سعودی با همدستی غربی ها مقصر شهید احمدشاه مسعود را قلمداد نمودند و می نمایند که جای بسا تأمل و تفکرو تعقل است.
هدف وهابی های سعودی و نظامیان و سیاسیون پاکستان یک: گسترش وهابی گری و دو: گشادی بستر استراتیژی وسیاسی پاکستان در افغانستان بود که پیامد های آنرا همه مردم دنیا آگاه اند و یاد کرد آن در این جا به تفصیل ضیاع وقت است.
اما حیرت انگیز ترین درامه خیزش مردم در ولسوالی اندر ولایت غزنی؛ با موجودیت حکومت و وزارتهای دفاع و داخله و قوای ناتو؛ به سرکردگی انجنیر؟ لطف الله است که به زبان خود اقرار می کند: این قیام به رهبری حزب اسلامی حکمتیار به راه افتاده. و قبلا اینها به سرمایه گذاری ایالات متحده امریکا زیر نام پولیس های محلی، با تقلید از عراق پس ازبیرون شدن ناتو؛استخدام و تجهیز گردیده اند.
اگر جلالتمآب راین کراکر سفیر امریکا درکابل هی ادعا کرده می رود که: “من فکر نمی کنم که باخروج نیروهای خارجی از افغانستان این کشور یکبار دیگر به (سوی) جنگ های داخلی برود.”
این طرز دید و تفکر و قرائت ازهمان خیالبافی های است که در زمان رئیس جمهور ریگان اعتماد بر این گروه قبیله گرای تاریک اندیش کتاب سوزصورت گرفته بود. و این بار نیز افغانستان فدای زد و بندهای موش وگربه امریکا و پاکستان برسر بازگشایی راه اکمالاتی کراچی- تورخم می گردد.
لهذا با باور سخت و روشن می گویم که این بلاها همانند بلای طالبانی در دهه 1990 یک بار دیگرچنان آتش جنگ داخلی را درافغانستان شعله ور سازد که دود و آتش آن برلین وپاریس و لندن و واشنگتن را به فغان بیاورد و هیچ قوتی نخواهد توانست که جلو آنرا بگیرد.
از سال 2007 بدینسو ترور و بدنام کردن شخصیت های متعهد و متمدن و باورمند به آزادی گفتار و کردار و گزینش و ضد بی دانشی و ویرانی و کشتار که از به شهادت رسانیدن شهید سید مصطفی کاظمی نماینده مردم کابل در جرگه ملی افغانستان تا به شهادت احمدخان سمنگانی، با برنامه ریزی آی اس آی و تأیید آغاحامدجان کرزی به مشوره آغا کریم جان خرم و با کارگزاری اعضای گروه حزب اسلامی آغا حکمتیار صورت گرفته و ادامه دارد، ازسوی نیز طالبان آشکارا اظهار کرده اند که شهادت سید مصطفی کاظمی تا به شهادت احمد خان سمنگانی ومسمومیت شاگردان مکاتب را آنها مرتکب نشده اند؛ به این اساس بدون کوچکترین شک و شبهه این کردار همین گروه حزب کافری حکمتیار است که جهاد را از تیزاب پاشیدن به روی دختران مکاتب در کابل شروع نموده بود. این کار روایی ها بلاخره کاسه صبر شهروندان افغانستان راروزی لبریز خواهد ساخت.
در نبود قوای ناتو اینها برای بدست آوردن قدرت سیاسی و نظامی بدون قید و شرط وبا زیرپاگذاشتن قانون اساسی و پامال نمودن حقوق زنان افغانستان را با پشتیبانی و راکت پرانی های ارتش بی آبروی پاکستان که همین حالا از کنر آغاز نموده اند به جنگ بی باکانه ای بدتر و خطر ناکتر از آن روزها، دست میآزند و کشتار ملیونی دیگر و ویرانی سرتاسر و غیر قابل تصور را به بار خواهند آورد.
لهذا از همین حالا این گونه قدرتهای زیر کاسه را نادیده گرفتن یک اشتباه و فروگذاشت و خطای بزرگ دیگر است که از جانب جامعه جهانی به ویژه سازمان ملل متحد که مسئولیت عام تام را به امریکا سپرده و این امریکا است که چنین سطحی نگری و آسان اندیشی را از همان آغاز جهاد مردم افغانستان در برابر ارتش سرخ مارکسیستی اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، داشته و دارد.
احمد ضیأ مسعود می گوید: رئیس جمهور صلاحیت آزادی جنایت کاران را ندارد. رها ساختن هراس افگنان (تروریستان) از زندانها باعث تقویت سنگر های طالبان خواهد شد.
بلی! این سخن راست و بجاست و باید اضافه نمود که این آغا حامد جان کرزی، به شهادت تنی چند ازآگاهان که خود یکی از جواسیس بلند پایه آی اس آی است؛ که به پای خود به اداره آی اس آی رفته و حلقه ای بندگی آنرا دربین سالهای 1984- 1985 در پشاور، به گوش آویزان نموده بود؛ حالا با همدستی وهمراهی آی اس آی وآغای حکمتیار دست یکی کرده ؛ از همین روست که طالبان را برادر خطاب می کند؛ و این قتل های زنجیره ای را راه می اندازند.
کسی تاحال شنیده و یا دیده که دستگاه قضایی مفسد رشوه خوار آغا حامد جان کرزی یکی از جنایت کاران طالبی را که به صدهاتن آنها با مدارک و اسناد و اقرار به زبان خود که از راه رسانه های خبری نیز همه مردم دنیا نظاره کرده وآگاهی یافته اند؛ را به سزای اعمال ضد انسانی و ضد اسلامی و ضد قانونی شان رسانیده باشند؟ با آنکه بیچاره مردم بی دفاع و رنج کشیده و ستم دیده ما اعم از زن مرد پیر و جوان داد می زنند که این مجرمین باید به سزای اعمال شان رسانیده شود!!
مقامات تنها کاری که برای فریب دادن مردم می کنند : این آغاحامد جان کرزی و معاون سفیر امریکا و معاون سخنگوی وزارت خارجیه ای ما این گونه کردارها را تقبیح می فرمایند؟!؟!؟!
آقای امرالله صالح رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، شنبه شب ۲۴ سرطان به تلویزیون خصوصی طلوع گفت که ارقامی در دست دارد که نشان میدهد، نزدیک به ۱۸۰۰ تن از مأموران امنیتی افغانستان در طی سه ماه گذشته کشته و ۴۰۰۰ دیگر زخمی شده اند.
آقای صالح، همچنین افزود که دولت افغانستان در بعضی از نقاط کشور عملا در گیر جنگ داخلی است. نظر به گفته های آقای صالح، وقتی از منابع دولتی برای استحکام دولت استفاده نمی شود و افراد مختلف که در دولت هستند استفاده متفرق از این منابع میکنند، گروه های مختلف هم در بعضی نقاط کشور اختلاف دارند، و این تشدید اختلافات وقتی به خشونت کشید، حاکمیت دولت را تضعیف می کند، و این یعنی جنگ داخلی.
از جانبی راین کرارسفیر امریکا در کابل بتاریخ 13 جولای سال روان در گفتگوی با اسوشیتد پرس چنین گفت:” بعد از سال 2014 افغانستان به(سوی) جنگهای داخلی نخواهد رفت. هر چند با بیرون شدن قوت های خارجی این کشور را تنها نخواهند گذاشت. اما تاءکید می کند که کشور های کمک دهنده کمک هایشان را پس ازسال 2014 میلادی کاهش خواهند داد.”
یک حقیقتی از گفتارسفیر امریکا در کابل بدست می آید که گفته:” شبکه القاعده در افغانستان بسیار ضعیف شده است، اما ازبین نرفته ( باید هم گریه کرد و هم خندید) این شبکه هنوز هم یک خطر جدی برای امنیت سربازان ما درافغانستان است.” این گفته آقای کراکر می رساند که هر قدر از شهروندان افغانستان کشته و شهرهایش ویران گردد؛ برای جامعه جهانی هیچ اهمیتی ندارد.
امریکا و اروپا از همان اول باید خود راساٌ داخل افغانستان نمی شدند؛ برای راندن و از پا درآوردن القاعده و طالبان بهتر آن بود که با پشتیبانی و تجهیز قوتهای دولت آن وقت افغانستان این جنگ را ادامه می دادند و امروز به اینهمه ترس و واهمه وحشت و حراس و شکست نمی افتادند. زیرا همان قوای مردم افغانستان با یک پشتوانه قوی سیاسی و نظامی و اقتصادی می توانست از پس این جنگ بخوبی بدر شود. و امریکا وناتو نیز به مشکلات اقتصادی و تلفات سربازانشان مواجه نمی شدند.
یک بار دیگر تأکید میگردد که اگر یک بار دیگر این گروه های تند رو و بی بند وبار تاریک اندیش و تشنه قدرت و آدمکشی در افغانستان به قدرت برسند، با همدستی گروهای هم قماش پاکستانی شان به رهبری آی اس آی ارتش پاکستان اروپا و امریکا را چنان درپچال و خون جگر و هراسان سازند که با صدها هزار بلیون دالر دیگر جلو آنرا نتوانند گرفت. /