“ نبرد پرافتخار بانو دکتورس اناهیتا راتب زاد برای نهضت زنان و رهایی آنان از قید وبند های حجاب قرون وسطایی : اکادمیسین دستگیر پنجشیری
زن را ” گل شبها ” و شبستان مکن
بیگانه ز د نیای در خشان مکن
ای طالب ظلم و زنده گی ی بدوی
مهر و مه ما ، به ابر پنهان مکن
” فروغ هستی “
درشب فردای زمزمه های نهضت زنان برای رفع حجاب و اعلان آزادی و برابری حقوقی زنان با مردان ، از دانشکدۀ ادبیات دانشگاه کابل فارغ شدم و درست در ماههای بهار سال ۱۳۳۸ خورشیدی ، به حیث عضو هیأت تحریریه ومدیرتدقیق نشرات روزنامه ء انیس به کار فرهنگی آغاز کردم .
در آن زمان کارمندان دارای آموزشهای عالی ریاست مستقل مطبوعات از شمار انگشتان بیشتر نبودند ؛ ولی درترکیب کارمندان اداره ء مستقل مطبوعات به طور کلی مدیران فاقد شعور سیاسی ، آخوندان صیقل شدۀ دینی ، کارمندان دارای آموزشهای متوسط ولیسه ها ی دولتی به چشم میخورد. رییس روزنامۀ انیس از همان قماش خیر اندیشا ن و خد متگاران دین و دو لت بود. روزی مرا به دفتر خود خواست ، مقالتی را به من سپرد وبا دلسوزی گفت این مقاله را به دقت ومسؤولیت مطالعه کن و بعد ازنقد، ارزیابی وتصحیح اغلاط املایی وانشایی، نظرخود را نیز بنویس و هوش کن که مارا به کدام بلا گرفتار نکنی ؛ “ دراین وظیفه آدم بایک اشتباه کوچک برباد میشود، مقاله های بی خطر وبی ضرر را شما خود بنویسید ” شه کوه بد مه کو ه “ یگانه مشی بی خطاء ومصون روزنامه نگاری درکشورما میباشد. فقط با مقالات اخلاقی ” شه کوه وبد مه کوه “ میتوانی به جایی و ” جاهی ” برسی واعتماد مقامات بالارا جلب کنی ” .
این مقاله بانو دکتورس اناهیتا را دوبار با د قت واحساس مسؤولیت مطالعه کردم ؛ با خط خوش وخوانا نوشته شده بود. دران مقاله زن ، مادر و مقام تاریخی زن ازدیدگاه جامعه شناسی علمی ارزیابی شده بود؛ ازبرابری حقوقی زنان با مردان با منطق علمی وداد خواهانه دفاع کرده بود .از مطالعه آن مقاله دچار شگفتی وهیجان شدم ودر حیرت افتادم که این ” پرده نشینان “ سیه روزگار چی گونه قا در به شناخت دقیق تضادهای درون جامعه بلاکش افغانستان ، بویژه قادر به افشای روشن افراط کاریهای مستبدانۀ مردان علیه زنان و قادر به بیان خشم وخروش عادلانه ء زنان علیه مردان زن ستیز میباشند. درپای آن مقالت بیداری بخش بانو دکتورس اناهیتا بدون درنظر گرفتن رهنمود های خیر خواهانۀ رییس روزنامه انیس نوشتم که :
درشکل ، مضمون وشیوه نگارش خللی نیست ، دربیداری شعور اجتماعی و فرهنگی آموزشی وپرورشی زنان ودختران نقش فعال ایفاء میکند ، به نشر سپرده شود.
ولی یکی از کارمندان بخش تهیه وتصحیح که از دوران سردارمحمد هاشم صدراعظم به روحیه وفاداری به نظام شاهی خدمت میکرده است، این مقاله را جهت ارزیابی نهایی به شادروان سید قاسم رشتیا ، رییس مستقل مطبوعات سپرده وخوشخدمتی کرده بود. روز دیگری رییس روزنامه انیس مرا نزد خود خواست و گفت : – ” مثلیکه کدام گلی را به او دادی . مه خو گفتم شما جوانها بی تجربه هستید زود برو به دفتر رییس مستقل مطبوعات ” ؛ به آهنگ شتابنده نزد رشتیا رییس مستقل مطبو عات رفتم؛ مرا به دفترش پذیرفت ونخست سرزنش کرد وگفت هنوز شوردوران فاکولته درشما خاموش نشده است؛ ممکن علوم ادبی را بدانید ؛ ولی شناخت ” نبض ” زمان، وضع وذهنیت جامعه اهمیت اساسی دارد.
روانشاد رشتیا که تکنوکرات ” میانه رو “ واصلاح طلبی بود ، پس از اخطار وتهدید آمرانه به نصیحت آغاز کرد وگفت که “ اعلان نهضت نسوان ورفع حجاب ” مسأله ساده نیست یکی ازعلل ناکامی شاه امان الله همین آزادی افراطی زنان و اعزام دختران برای کسب آموزشهای عالی به کشور ترکیه ء جوان بوده است.
درپاسخ گفتم، به هرحال نمیتوان دختران، زنان و نیمی از فرزندان جامعه را تا ابد ازحق آموزش، کار واشتراک فعال درحیات اجتماعی وفرهنگی محروم نگهداشت. باید شعور نسل جوان به وسیله مادران و آموزگاران بیدار شود. درپایان این گفتگو بازهم مرا توصیه کرد که از کنار این مسایل بسیار حساس اجتماعی نباید با چشمان بسته عبور کنید؛ روانش شاد باد.
با ذکر این هوا وفضای سیاسی و شیوۀ ادارۀ کشور، درست پنجسال پیش از تأسیس جمعیت دموکراتیک خلق ( ۵۱ ) سال پیش از امروز ، به شیوۀ تفکر علمی واندیشه های پیشرو بانو دکتورس اناهیتاراتب زاد؛ دربارۀ مقام تاریخی زن وبرابری حقوقی زنان با مردان و دربارۀ ضرورت اشتراک فعال زنان در تنظیم حیات ملی واجتماعی ، آگاهی یافته بوده ام.
با ذکر موجزاین حقایق تاریخی، درحال حاضر من به این باورم که بانو دکتورس اناهیتا راتب زاد، یکی از پیشگامان نهضت آزادی ورفع حجاب قرون وسطایی زنان و یکی از پایه گذاران ورییس جنبش دموکراتیک زنان ، عضو کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق ، عضو مؤثر دفتر سیاسی ، وزیر آموزش وپرورش ، رییس سازمان صلح همبسته گی ودوستی ، عضو شورای انقلابی ، وکیل ولسی جرگه و رزمندهء فعال راه رهایی و برابری حقوقی زنان با مردان بوده اند.
دوکتورس راتب زاد، درحال حاضر نیز این صلاحیت وتوانایی را دارند که تجارب سازما نی ، سیاسی ومبارزات سودمند اجتماعی خودرا جمع بند ی ، طبع ونشر نمایند و ابعاد ناشناخته نهضت زنان کشوررا دردسترس نسلهای وطن گم کردۀ امروز و فردای کشور ازبند رسته و آزاد ما قرار دهند.
من شخصاً ازدست آوردهای مبارزه وپیروزیهای مادران وزنان پیشگام میهن خویش شاد میشوم و روز هشتم مارچ را به دکتورس اناهیتاراتب زاد، بانوی فرهیخته میهن وهمرزمان ارجمند ایشان با همه حرمت رفیقانه ، تبریک می گویم .
امیدوارم تا همواره شاد واز رنجهای غربت نیرومند ترباشند.
امکان ثبت دیدگاه وجود ندارد.