دارد صدای نرم ترا چشمه سار ها
آید نوای حنجره ات از نوار ها
چشمان مست تو چی قیامت به پا کند
مانند چشم تو نبود در دیار ها
نآمد به باغ بلبل و شدباغ گل یتیم
شد سال ها گذشت و به ماتم بهار ها
گل کرده نام تو همه جا گفتگو ز توست
تکرار میشوی به زبان بار بار ها
از قتل و انتحار گذشت در دیار ما
آمار کشته گان ز هزار و هزار ها
از قریه قریه کوچه ما تا گذر کنی
آید به چشم هر طرفی سوگوار ها
دارم امید دوست رسم همرهی ثنا
بینم ترا به خنده پس از انتظار ها
محمد اسحاق ثنا ونکوور کانادا