رئیس شورای امنیت ملی افغانستان دوکتور سپنتا روز دو شنبه 9 سرطان 1393 با تعداد از خبر نگاران و ژورنالستان داخلی و خارجی نشست خبری داشت در این نشست صادقانه امید ها و چالش های سفر خود به پاکستان را تشریح داد از یک دپلومات آگاه و کار کشته همین امید برده میشد و بس نه تنها من بلکه همه باور دارند که تحقق مذاکرات در سفر های مختلف بستگي به شرايط دروني و بيروني مذاكرات بین دو کشور دارد. کارهای دیپلماتیک، کارهایی نیست که به سرعت یک شبه دستاورد داشته باشند، باید با تأمل و صبر، روند کارها را پیگیری كرد. همانطور که همه دپلوماتان آگاه و کار کشته ملی و بین المللی میدانند که کار دیپلماتیک مانند بافتن فرش، یک کار ظریف، زمانبر و دقیق است که نتیجه آن میتواند رضایت بخشی باشد ولی روند آن سریع و فوری نیست. بخصوص مشکلات بین این دو کشور از اینرو بهتر است عجله نشود افغانستان باحوصله و دقت در ابعاد مختلف موضوع، مشکل آفرینی های پاکستان را دقیق تر بیرون نویس و زیر عینک ذره بین نگاه کند آن وقت میتوانیم حین مذاکرات به بهترین وجه از حقوق مردم افغانستان در مقابل پاکستان دفاع کنیم در گذشته مشکل ما در سیاست خارجی زیاد تر از خوش باور های ما سر چشمه میگرفته هر وقت كه پاکستانی ها لبخندى به روى مسئولين دولت جمهورى اسلامى افغانستان زده اند به خوش باوری ها رو آوردیم اما وقتىیکه دقیق تر دقت كرديم، ديديم خنجرى در پشت سرشان مخفى كردهاند؛ تا بر ما حواله کند پاکستانی ها مذاکره میکنند ازسوی دیگر تا هنوز از تهديد ما دست برنداشتهاند؛ نشانه گیری های شان تا هنوز عوض نشده است.
در هلمند چه می کنند و در کنر چه میکنند سیاستمداران آگاه ما میدانند خندهى تاكتيكى، لبخند و روى خوش تاكتيكى، فقط بچهها و كودكان را فريب ميدهد. نه مردان مدبر سیاست را يك ملت بزرگ با اين تجربه، اضافه تر یک دهه و مسئولين با تجربه مانند داکتر سپنتا ، اگر با یک لبخند فريب بخورند، خيلى بايد ساده اندیش و خوش باور باشند؛ ، يا بايد غرق در هوا و هوس دیگری باشند؛ دنبال زندگى راحت و خوش و همراه با عافيت باشد؛ بخواهند با دشمن بسازند. در حالیکه داکتر سپنتا بخاطر وطنش هرگز در گذشته و نه در حال معامله کرده و نه می کند این آغاز یک سفر است کمیسون که روی مذاکره با پاکستان بعدا از این سفر دو روز قبل به پاکستان رفته تا هنوز دست آورد و نتیجه مذاکرات شان معلوم نیست اگر این هئیت باهوش باشند، دقيق باشند، مجرب باشند، پخته کار باشند، دل در گرو منافع ملت با همه تن وجود داشته باشند، پاکستان شناس باشند هرگز گول لبخند پاکستانی ها را نميخورند. میتوانند ولو اندک باشد راه کار را ایجاد کند همين رئيس جمهور جدید پاکستان در روز نو روز به کابل آمد نواز شریف نیز سفر داشت لوی درستیز آن کشور راحل شریف نیز آمدند در ظاهر حرفهاى قشنگ و معقول زدند ؛ محمود خان اچکزی نیز حامل پیام به آقای کرزی بود مسولین پاکستان هم مكرراً به آقای کرزی پيغام های حسن نیت دادند؛ بار بار شفاهى، كتبى، كه بيائيد صفحه را عوض كنيم، بيائيد وضع تازهاى درست كنيم، بيائيد در حل مشكلات بین دو کشور با همديگر همكارى كنيم؛ افغانستان نیز با همین امید هئیت تحت ریاست رئیس شورای امنیت ملی افغانستان به پاکستان فرستاد چنانچه دوکتور سپنتا بعد از بازگشت به خبر نگاران گفت در مورد دست آورد های این سفر پيشداورى نمی کنم بهتر است ما به عمل نگاه كنيم. اگر پاکستانی های می گویند ميخواهيم تغيير ايجاد كنيم. درست است ببينيم تغيير در روی عملکرد در روی مبارزه با ترویزم برچیدن لانه های تروریزم یا همه چیز در حرف نه در عمل دولت افغانستان باید به دقت نگاه کند که مقامات پاکستانی بخصوص ISI اگر دستكش مخملى روى پنجهى چدنى كشيده باشد و دستتان را صادقانه بطرف ما دراز میكند، ما دستمان را بعد از تحلیل همه جانبه دراز كنيم؛ از سقوط حکومت طالبان در حدود 13 سال ميگذرد. در طول اين سال ها آنچه ما ديديم، برخلاف آن چيزى بود كه اينها به زبان، بهظاهر ابراز ميكردند . صورت قضيه اين است كه بيائيد مذاكره كنيم؛ اما در كنار مذاكره، تهديد؛ حمله به ولسوالی های هلمند كه اگر مذاكره به اين نتيجهى مطلوب نرسد، پس چنين و چنان! اين شد مذاكره؟ صادقانه ! اين همان رابطهى گرگ و ميش است كه رابطهى گرگ و ميش را ما نميخواهيم. بيائيد بنشينيد با ما سر ميز، مذاكره كنيد بر سر فلان موضوع؛ مثلاً بر سر موضوع حمایت جانبه شما پاکستانی ها از ترویزم ليكن شرطش اين است كه اين مذاكره، به فلان نتيجهى معين برسد! مثلاً دست برداشتنِ شما از حمایت تروریزم بشمول درهم کوبیدن پناه گاه های تروریستان داخلی و خارجی سیاستمداران آگاه میدانند از روز اولى كه طالبان در افغانستان شکست خوردند و حاکمیت موجود در کشور ما به قدرت رسید ما در مواجهه و نوع تعامل با دولت پاکستان بوده ایم در طول اضافه تر از یک دهه اخیر همواره اين آزمون مهم و بزرگ ادامه داشته است. دولت پاکستان از اول با نظام موجود ما بخاطر شکست طالبان با روى عبوس و چهرهى ترش و با لحن مخالفت نگاه می کرد البته آنها با محاسبات خودشان حق هم داشتند. چون افغانستان در زمان حکومت طالبان حکومت مزدور پاکستان را با خود داشت قبل از شکست طالبان همه چیز در صلاحیت و در مشت پاکستان بود؛ منابع حياتىاش در اختيار پاکستان مراكز تصميمگيرى سياسىاش در اختيار پاکستان عزل و نصب مراكز حساس در اختيار پاکستان خلاصه همه هست و بود در اختیار پاکستان بود با نگاهی گذرا پاکستان در سطوح و مناسبات مختلف بی منطقی و عدم صداقت خود را در گفتار و عمل ثابت نموده و مسلم است که نمی توان به چنین کشوری و چنین سیاست دو پهلو اعتماد کرد حالا جناب دوکتور سپنتا سفر کاری را به پاکستان انجام داده و اینکه آقای دوکتور سپنتا با در نظرداشت سابقه و تجربه ای که مردم افغانستان از رفتار و کردار مقامات پاکستانی با در نظرداشت تجارب گذشته دارند با آن هم دولت افغانستان به آنها اعتماد کرده دروازه گفت و گو را باز نموده ای کاش گوش شنوایی از طرف مداخله گران پاکستانی می بود وضیعت را در منطقه به دقت می دیدند و می شنیدند من نمی خواهم آدم بد بین باشم اما بدون تحلیل و نگاه به تجارت گذشته علاقه ندارم خیلی خوش باور باشم چون تجربهى ماموریتم در پاکستان اين را نشان ميدهد. که زمامداران پاکستان هم غيرقابل اعتمادند، هم غير منطقى سیاست می کنند اند، هم در برخوردشان صادق نيستند. اين 13 سال هم كه از آن صحبت های ما با پاکستان گذشت، همين را تأييد میکند موضعگيرىهاى مسئولان و دولتمردان پاکستان نشان میدهد نه در حرف و نه در عمل صداقت دارند سیاست های پاکستان در مقابل افغانستان مداخله گرانه و ماجرا جویانه است باید در این راه آگاه تر و استوار تر گام برداشت .