تعامل با طالبان؛ جفا به اشک های دختران مظلوم افغانستان و جنایت بشری : مهرالدین مشید

این فوتو از صفحه Wäjid Wejdän Sädiq گرفته شده است

طالبان بار دیگر با کوبیدن میخ به دروازه های مکتب دختران در موجی از اشک های هزاران دختر مظلوم و چشم به راهء آموزش به وعده های شان وفا نکردند و در دقیقهء نود در وازه های مکتب ها را بر روی دانش آموزان دختر نگشودند و به فریادها و زاری های هزاران دختر مظلوم و امیدوار افغانستان هم خمی بر ابرو نیاوردند. طالبان با این عمل ناشیانه ثابت ساختند که نه تنها زن ستیز و دشمن زنان اند؛ بلکه خلاف اصول و احکام اسلامی مشتی از آدم های متعصب و عقده ای و در ضمن افرادی بدوی و متعلق به عصر حجر اند که دشمن درجه یک آموزش دختران و ترقی و پیشرفت دختران و زنان اند. حال بر کشور های جهان و مردمان دانش دوست جهان است تا در کنار دختران مظلوم افغانستان ایستاد شوند و از هرگونه تعامل با طالبان به بهای چشم بستن در برابر اشک های هزاران دختر مظلوم افغانستان، خودداری کنند.

ادامه خواندن  تعامل با طالبان؛ جفا به اشک های دختران مظلوم افغانستان و جنایت بشری : مهرالدین مشید

 نشست قندهار و انبوهی از دشواری های دست و پاگیر طالبان : نوشتهء مهرالدین مشید


رمز آلودی نشست قندهار در نتیجهءاختلاف میان طالبان و نفوذ پاکستان

طالبان هفتهء گذشته نشست بزرگی را با حضور ملاهیبت الله رهبر این گروه در قندهار برگزار کردند که بیشتر سران طالبان در آن حضور داشتند. این نخستین نشست است که طالبان پس از به قدرت رسیدن شان در افغانستان در مرکز سنتی خود برگزار نمودند. در این نشست در کنار سایر رهبران طالبان ملابرادر، سراج الدین حقانی و ملا یعقوب نیز حضور داشتند. حضور این سه نفر که نماینده گی از جناح های مهم طالبان در کنار سایر جناح های کوچک آنان  می نماید. این گمانه زنی ها را تقویت کرده است که هدف اصلی این نشست رفع اختلاف داخلی طالبان و رایزنی های جدید در مورد مسایل کشوری بویژه صدور فرمان زبان ستیزی طالبان و مسدود شدن دروازه های مکتب های دخترانه و ایجاد تغییرات در حکومت طالبان ذکر شده است. این اختلاف سبب شده تا طالبان نتوانند در رابطه به سیاست های شان در داخل و خارج از افغانستان خط مشی معین و آشکاری داشته باشند.

ادامه خواندن  نشست قندهار و انبوهی از دشواری های دست و پاگیر طالبان : نوشتهء مهرالدین مشید

گل تپه ( گل غندی ) نوشتهء صادق حیدری

 نام زيبا گل تپه كهن  (گل غندی ) درسال ١٣٢٤ توسط سيدبهاء الدين بهائی جان شاعرپشتو به گل غندی تبديل گرديد.

گل تپه درغرب شهرچاريكارپروان قراردارد.

 این تپه  بیش ازصدها است که محل تفریح شهر چاریکار وولایت های هم‌ جواربوده است ومعمولا در روز١٢ ماه حمل هرسال جشن گل (ارغوان زار) برگزارمیگردد سمت غرب شهرچاریکار پروان ذریعه کوه هااحاطه شده که دردامنه کوه تپه طبیعی وزیبای خاکی باداشتن درخت های گل ارغوان آنهم به شکل طبیعی وجودداشته که به زیبایی این تپه افزوده وتوجه عام وخاص رابه خودجلب میکند. میرحبیب الله خان پدرشاه امان الله خان بخاطربازدید ازجریان کارفابریکه برق جبل السراج  این منظره رادیدبسیارخوشش آمد وی  هدایت دادتایک سرک ابتدایی درین محل احداث نمایند درسال ۱۳۲۴خ اولین بارشاروال انتخابی مرحوم میرعلم خان به صفت شاروال(رئیس بلدیه)که  ازطرف مردم برای ۴ سال تعین گردیده بوداین شخص دارای شخصیت عالی وابتکاری بودعلاقه خاص برای زیبایی شهرومنطقه داشت عملا دست بکارشده درقدم اول دوکاریزبنام جنگل بالا،پایین حفرنمود

ادامه خواندن گل تپه ( گل غندی ) نوشتهء صادق حیدری

جشن باستانی نوروز، به مثابهءروز نمادین غلبهء نور بر ظلمت مبارک باد : مهرالدین مشید

جشن باستانی نوروز، به مثابهء روز نمادین غلبهء نور بر ظلمت؛ لحظه های جنبش و تحرک بر ایستایی و سکون؛ پویایی و بالنده گی بر کور دلی و کوتاه فکری و تنگ نظری و سلفی گری های جاهلانه شاد و مبارک باد. این روز خجسته و میمون برای تمام انسان های روی زمین، بویژه برای مردم مظلوم افغانستان که غمگین ترین انسان های روی زمین اند، خجسته و شگوفا باد. نوروز جشن شادابی و شکوفه و  جشن رستاخیزطبیعت است. در این روز نور آگاهی در قلب انسان درخشید و درون او را نورانی کرد و انسان را واداشت تا در مورد هستی و آفرینش باندیشد و به رمز و راز خلقت پی ببرد تا با کلید آگاهی و تفکر قفل جهل و بی خردی گشوده گردید. بعید نیست، که در آن لحظه آدم با ترغیب حوا میوهء ممنوعه را نوش جان کرد و به آگاهی رسید. این به آگاهی رسیدن سرآغاز تکامل فوری انسان است که آدم به عقلانیت می‌رسد.

ادامه خواندن جشن باستانی نوروز، به مثابهءروز نمادین غلبهء نور بر ظلمت مبارک باد : مهرالدین مشید

سقوط طالبان در پرتگاه جهنم زبان ستیزان تاریخ نوشتهء : مهرالدین مشید

زبان ستیزی طالبان نشانهء نامسلمانی و تبارگرایی آنان

طالبان طی یک حکمی به اداره های دولتی دستور داده اند که با آغاز سال جدید تمامی نامه ها و نام های اداره های دولتی به زبان پشتو که زبان بین المللی است، نوشته شود و تاکید کرده اند که هر کس از این حکم تخطی کند مجازات شده و از کار برکنار می شود. طالبان در واقع با صدور این حکم دشمنی آشکار خود را با زبان فارسی اعلان کردند. این فرمان پس از به زیر افگندن نام دانشگاه بلخ صادر شده است و ممکن شاهد این چنین فرمان های دیگر نیز باشیم.
هرچند طالبان در گذشته هم با فارسی میانهء خوب نداشتند و بازهم کوشش می کردند تا سیمای اصلی خود را زیر نقاب اسلام پنهان کنند تا سیمای اصلی شان بحیث یک گروه متعصب قومی آشکار نشود.؛ اما این فرمان نقاب از سیمای آنان را به زیر افگند. این فرمان ثابت ساخت که گروهء طالبان نه به اصالت های زبانی و فرهنگی افغانستان و نه به اسلام و ارزش های اسلامی احترام قائل اند. کارکرد های طالبان نشان می دهد که این‌ گروه ماموریت استخباراتی دارد و و از اسلام استفادهء ابزاری برای رسیدن به اهداف قومی می نمايند.

ادامه خواندن سقوط طالبان در پرتگاه جهنم زبان ستیزان تاریخ نوشتهء : مهرالدین مشید

دانشگاه به روایت دیگر: نوشتهء استاد پرتو نادری

درتلویزون طلوع نیوز یکی از برنامه های « روایت دیگر» را دیدم. برایم بسیار شگفتی انگیز بود که یکی ازبانوان که رییس یکی از کمیسیون های مجلس نماینده‌گان نیز است، با تبحری! که در زبان شناسی داشت با گردن بلند، کشف بزرگی را که باید آن را دریگی دانشنامه های جهانی به نام نامی او  ثبت کرد، به مردم افغانستان و همه فارسی زبانان جهان آفتابی ساخت و آن، این که واژۀ دانشگاه: « اسم خاص» است! آن هم خاص برای ایران! از قدیم گفته اند کاسۀ چینی که صدا می کند / خود صفت خویش ادا می کند.

با خود گفتم، خدایا این نا آگاهی هم چه نعمت بزرگی است که به تعبیر مولانا: هرچه دل تنگت می خواهد، می توانی بگویی! چه در تلویزیون چه در پارلمان وچه در هر جای دیگری! این بانو شاید هزارن شایسته‌گی داشته باشد که به ریاست یکی از کمیسیون‌های مجلس نماینده‌گان تکیه زده است، حال بیندیش به اعضای این کمیسیون که در نشست های خود چه گل ‌های را که به آب نمی دهند! چقدر دردناک است، کسی که هنوز مفهوم اسم خاص را تا اسم عام نمی داند، بر می خیزد، آستین بر می زند و برای ما آش فرهنگ و زبان  می پزد!  تا باشد اگر چمچه  آشی در گلو کردیم  ما را دستور فرماید که ای مردمان پارسی گوی! پاس نمک نگهدارید و سخن آن گونه گوید که من می خواهم و یا آن گونه که ارباب کل هدایت فرموده اند!

ادامه خواندن دانشگاه به روایت دیگر: نوشتهء استاد پرتو نادری

 مشروعیت بین المللی طالبان وابسته به مشروعیت ملی آنان است : مهرالدین مشید


تعامل با طالبان بدون در نظر داشت مشروعيت ملی؛ جفا در حق مردم افغانستان. طالبان با سیا ست های سخت گیرانه و فشار های بی توجه به رنج و مصیبت مردم  در داخل و رویکرد های چانه و وعده های دروغین به جهانیان، در صدد بازی با سرنوشت مردم افغانستان وافکار جهانیان هستند. طالبان گویا خود را حق می دانند و حتا خواست های مشروع و قانونی مردم افغانستان را ناحق می پندارند. طالبان گویی کلید های بهشت و جهنم را در دست دارند و بدتر از کشیش ها و اسقف های قرون وسطی بر مردم افغاستان ستم روا می دارند. طالبان سیاست های خود را در سطح ملی و بین المللی طوری عملی می کنند که هرگز توجه به خواست مردم افغانستان ندارند و از هیچ گونه ستم بر آنان دریغ نمی کنند. با توجه به همین سیاست های فریب آلود است که روز تا روز هرچه بیشتر از میان مردم تجرید می شوند. با این هم طالبان بصورت کل تلاش می کنند تا به نحوی مشروعیت ملی را دور زده و با لابی گری های مقام های پاکستانی و قطری و ترکی و یاری و یاوری های مرموز و مبهم امریکا مشروعیت بین المللی بدست آورند.

ادامه خواندن  مشروعیت بین المللی طالبان وابسته به مشروعیت ملی آنان است : مهرالدین مشید

آیا پوهیږی چی د ایرانی صفویانو پلازمینه، اصفهان چا فتح کړه؟: نوشتهء دکتور ناصر اوریا

ملی مبارز، ډیپلومات، شاعر او سپه سالار سیدال خان ناصری.

د محمد سیدال خان پلار ابدال خان کله چی سلطان ملخی توخی (د نازو انا پلار) له جلدک څخه تر غزنی سیمه کی خپلواک ژوند او حکومت کاوه، هلته له خپلو خلکو سره میشته شو.

ابدال خان له نورو ملی مشرانو سره د صفویانو د حاکم ګرګین پرضد جګړه کوله او صفویانو ته یی اجاره نه ورکوله چی پر قلات حکومت وکړی.

سیدال خان، وړتیا او زړورتیا له خپل پلار څخه په میراث اخیستی وه، د پوهې او ادب په حصول کې هم ډیر هڅاند وه او د فقی، تفسیر، صرف او نحو … او دري ادبیاتو زده کړې یې هم وکړې.

د هوتکيانو د واکمنۍ په دریو لسیزو کې د هیواد دننه او بهر د مبارزو او فتوحاتو په جریان کې، سیدال خان ناصري د حکومت یو له اصلي ستنو او ټینګو بنسټونو څخه و، چې په نظامي برخه کې یې یو عالي او تل پاتې تاریخي ریکارډ پریښی دی.

ادامه خواندن آیا پوهیږی چی د ایرانی صفویانو پلازمینه، اصفهان چا فتح کړه؟: نوشتهء دکتور ناصر اوریا

از هم گسیختگی های گروهی و قومی و دورنمای سیاسی افغانستان: مهرالدین مشید

دورنمای سیاسی و آشفتگی های گروهی و قومی در افغانستان

  در این شکی نیست که ساختار های سیاسی و نظامی و اقتصادی و اجتماعی و فکری و فرهنگی افغانستان را بیش از چهار دهه جنگ تخریب کرده و کاخ تمامی ارزش های معنوی و مادی و مناسبات و ارتباطات را فرو ریخته است.

با حاکمیت طالبان همه ساختار ها و ارزش ها یکسره فرو ریخت و دیوار های بلند و شکوهمند اعتماد و باور در میان مردم فرو افتاد. اکنون آشفتگی ها و نابسامانی های خطرناک در تمامی عرصه های سیاسی و گروهی و مذهبی و قومی در کشور حاکم شده است. با این آشفتگی ها و گسستگی ها و شکستگی ها چه دورنمای سیاسی را در کشور می توان پیش بین شد.

ادامه خواندن از هم گسیختگی های گروهی و قومی و دورنمای سیاسی افغانستان: مهرالدین مشید

۲۳ دسمبر۱۸۴۱– روزی که “پروتوکول” امضا نشد: داکتر ناصر اوریا  

آیا میدانید که به تاریخ ۲۳ دسمبر سال ۱۸۴۱ در منطقهٔ بی بی مهروی کابل چه واقع شد؟

روزی که انگلیس ها به فکر فریب دادن وزیراکبرخان وامضای پروتوکول بودند ولی در مقابل به قیمت سر مکناتن تمام شد.

آیا پوهیږی چی ۱۸۰ کاله پخوا د دسمبر په ۲۳ کال ۱۸۴۱ د کابل بی بی مهرو په سیمه کی څه واقع شوه؟ کوم وخت چی انگریزانو د وزیراکبرخان د اغوا او د پروتوکول د لاسلیکولو فکر کی وه خو مکناتن خپل سربایلود.

“در صبح روز ۲۳ دسمبر سال ۱۸۴۱ میلادی قوای انگلیس در قشلهٔ بی بی مهرو امر تیارسی گرفت و هیئت انگیس به سرکردگی مکناتن با کپتان تریور، کپتان لارنس و کپتان مکینزی با یک قطعه سواره از چهاونی خارج شده و رو به جنوب به سمت قلعه محمود خان در ٦٠٠ قدمی قشله که محل جلسه معین گردیده بود حرکت کرد. مکناتن در ورود خود سردار محمداکبر خان، محمد شاه خان غلجایی، دوست محمد خان، خدا بخش خان، محی الدین خان و نایب مومن غلجایی را با چند نفر دیگر روی سنگی نشسته و منتظر یافت.

ادامه خواندن ۲۳ دسمبر۱۸۴۱– روزی که “پروتوکول” امضا نشد: داکتر ناصر اوریا  

به مناسبت روز تولد یک قهرمان ملی واقعی افغانستان عبدالرحمن پژواک: نوشتهء داکترناصر اوریا

 

هزار خُم نکند مست، می پرستان را

چنان که ذرهٔ خاکی، وطنپرستان را. “پژواک”

عبدالرحمن پژواک دیپلماتِ ارشد و نامدار افغانستان، فرزند قاضی عبدالله در سال ۱۹۱۹ میلادی در یک خانوادهٔ روشن و متدین در بالاحصار تاریخی غزنی چشم به جهان گشود و بعد از ۷۶ سال عمر پربار و کار و تلاش برای سعادت،‌ خوشبختی و غنامندی ارزش های ملی افغانستان، در سال ۱۹۹۵ در شهر پیشاور دیده از جهان بست و در قریهٔ آبایی اش، “باغبانی”، در ولایت ننگرهار به خاک سپرده شد.

معلومات بیشتر

ادامه خواندن به مناسبت روز تولد یک قهرمان ملی واقعی افغانستان عبدالرحمن پژواک: نوشتهء داکترناصر اوریا

یادی از یک قهرمان ملی واقعی : داکتر ناصر اوریا

زنده یاد احمد علی کهزاد مؤرخ،‌ نویسنده، شاعر، باستان شناس و محقق نامور افغانستان در یک خانواده منور در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی مطابق ۱۹۰۷ میلادی دیده به جهان گشود. خدمات عظیم این بزرگمرد تاریخ افغانستان مخصوصاً‌ در بخش تاریخ نگاری و باستان شناسی، فراموش ناشدنی و ماندگار است. وی در سال ۱۳۶۲ هجری شمسی مطابق ۱۹۸۳ میلادی دیده از جهان بست و در جوار زیارت شاه دوشمشره (ع) به خاک سپرده شد.

یادش گرامی، روح اش شاد و بهشت برین مکانش باد.

ای کشور افغانستان، ای سرزمين باستان

مـهــد فـــــروغ آريان، پاينده نامت جاودان

پـايـنــــــده نـامـــت جـــــاودان

افغانی افـغـــان ديار، آزاده ای در کهسار

ادامه خواندن یادی از یک قهرمان ملی واقعی : داکتر ناصر اوریا

انگیزۀ تفرقه افگنی درمیان افغانها : میرعنایت الله سادات

قریب به نیم قرن قبل ، با اغازبرخورد های نیابتی درافغانستان ، تفرقه افگنی ها نیزمنحیث یکی ازاهداف عمدۀ دشمن درمیان افغانها بکارگرفته شد. دولت پاکستان زمانی به این هدف شیطانی خود دست یافت که حلقات ناراض ازدولت جمهوری محمد داؤد خان ، وطن شانرا ترک کرده و به پاکستان پناه بردند.  در آنجا ،  آنها به زیر قیادت استخبارات نظامی پاکستان قرارگرفته ودرمطابقت با پلان های استراتیژیک آن سازمان ، بخاطرحمله به سرزمین آبائی خود بسیج شدند.

دراوآخردورۀ  زعامت داؤد خان ، شمار آنها به پنج هزارنفر میرسید که همۀ شان در “کمپ ورسک” جابجا شده بودند. (1) این رقم  پس ازحوادث خونبارهفت ثور، همه روزه فزونی یافته ودرزیرنام ” مجاهدین ” ، کمپ های جدید برای آنها گشایش یافت. درهمین وقت است که استخبارات پاکستان از فرصت استفاده نموده وناراضیان مواصلت یافته را در قالب تنظیم های جهادی بسیج  و آنها را به هفت دسته تقسیم کرد.

هدف پاکستان ازهمچویک انقسام ، برآورده شدن اهداف ذیل بود :

ادامه خواندن انگیزۀ تفرقه افگنی درمیان افغانها : میرعنایت الله سادات

طالبان لشکر جنگ نیابتی آی اس آی در افغانستان : مهرالدین مشید


تلاشی خانه به خانه جنایت بشری و سکوت در برابر آن خیانت ملی

طالبان و مقابلهء آنان در برا بر خشم قبل از توفان مردم
پس از لشکرکشی های سنگین به ولایت های پنجشیر و بامیان با فرماندهی ملایعقوب فرزند ملاعمر، اوضاع در ولایت های شمال کشور متشنج گردیده است. اوضاع در شمال پس از آن بهم خورد که یک کاروان بزرگ نظامی طالبان شامل جنگ‌جویانی از ولایت‌های مختلف به پروان رسیدند و در حال تدارک رفتن به پنجشیر بودند. پس از آن اوضاع در ولایت های شمالی بویژه پنجشیر و کاپیسا و پروان آشفته تر گردید که طالبان به هیچ‌کس اجازه بیرون شدن از پنجشیر و پروان را ندادند. چند روز پیش تر از آن بیش از ۳۰۰۰ طالب به رهبری ملایعقوب با سلاح های پیشرفتهء زرهی، تحت حمایت چرخبال ها وارد پنجشیر شدند. هرچند طالبان در این جنگ ادعای پیروزی کرده و مدعی شدند که شماری از جنگجو های مقاومت را بازداشت کرده اند؛ اما جبههء مقاومت این ادعای طالبان را رد کرده و از تلفات سنگین طالبان به شمول سقوط یک چرخیال آنان سخن گفتند.

ادامه خواندن طالبان لشکر جنگ نیابتی آی اس آی در افغانستان : مهرالدین مشید

چرا اردوگاه ضد طالب سقوط کرد؟ : محمد عثمان نجیب

ایستاده گی و مقاومت، نیاز به تعریف دارد که وجود ندارد

کتاب خلیلزاد – فرستاده

196 – تا برگ 200- فهیم به خلیلزاد روایت کرده بود:

پیش از یازده سپتامبر در باره آینده افغانستان صحبت می کردیم. مسعود از فهیم می پرسد: چه نوع ترتیبات سیاسی می تواند ثبات را در افغانستان تامین کند.

فهیم پس ازین لحظاتی طفره روی می گوید:

دلیل این که ما نمی توانیم به جایی برسیم این است که تو می خواهی رهبر افغانستان شوی تاجیک ها ازبک ها وهزاره شاید ترا قبول کنند اما باید رای پشتون ها را هم جلب کنیم.

ادامه خواندن چرا اردوگاه ضد طالب سقوط کرد؟ : محمد عثمان نجیب

یاد جوانی و زیستن در سوگ آرزو های برباد رفته؛ نوستالژی و نوخواهی و کمال جویی : مهرالدین مشید


از آنجا که بحث بر سر جوانی و فصل سرشار از احساسات و عواطف و شور انسانی است.
بیرابطه نخواهد بود تا در مورد جاذبه های جوانی و تحولاتی سخن گفت که جوانان با عبور از مرز نوستالژی به قلمرو نوخواهی و کمال جویی نقش مرکزی را در تحولات اجتماعی داشته اند. دورهء حساسی که دریای خروشان و عصیانی و شکوهمند آن باغستان های سرخ شهادت را در هر عصری برای هر نسلی آبیاری می کند و سرزمین های خشکیده و تفتیده را سیراب خون می سازد و به بار و برگ می نشاند؛ اما هزاران دریغ و درد که جوانی های ما و آرزو های پاک و انسانی هزاران هزار جوان مظلوم افغانستان نه تنها بوسیلهء مهاجمان و متجاوزان؛ بلکه بیشتر از آن بوسیلهء بسیاری رهبران شیاد کمونیستی و جهادی و غیر جهادی بی‌رحمانه به خاک و خون کشانده شد و امروز همه بر آن آرزو های پاک و شستهء انسانی دیروزی اشک می ریزیم و تنها آن خاطره ها را گرامی می داریم.

ادامه خواندن یاد جوانی و زیستن در سوگ آرزو های برباد رفته؛ نوستالژی و نوخواهی و کمال جویی : مهرالدین مشید

دزدی پول- فقیر ترین مردم دنیا توسط بزرگترین امپراطوری جهان : میر عبدالواحد سادات

رییس جمهور امریکا فرمان صادر نمود تا سه و نیم ملیارد پول مردم افغانستان به قربانیان حادثه یازدهم سپتامبرتعلق گیرد .

درین نوشته با حد اکثر ایجاز جوانب مختلف این فرمان غارتگرانه را بررسی مینمایم : 

قبل از همه باید گفت که پرداختن به چگونگی وقوع حادثه و عوامل و عاملان آن اماج این نبشته نمی باشد . هزاران نوشته و دها کتاب بنشر رسیده است که تعریف رسمی دولت امریکا در مورد حادثه رازیرسوال قرارمی‌دهد و همانند “ تیری میسان ” در کتاب “ دروغ بزرگ ” این رویداد غم انگیز رابه سکانداران قدرت امریکا حواله می‌دهد . 

پینه زدن مردم افغانستان با حادثه : 

از همان روز یازدهم سپتامبر رییس جمهور و مجموع اراکین قدرت حادثه را تروریستی و کارسازمان القاعده خواندهاند و ترکیب تروریستان را چنین اعلام نموده اند : 

ادامه خواندن دزدی پول- فقیر ترین مردم دنیا توسط بزرگترین امپراطوری جهان : میر عبدالواحد سادات

 طلوع عصر جدید در افق ژئوپولیتیک جهان! نوشتهء دکتور علی احمد کریمی

درجهان جنون انگیز امروز جنگ قانون زندگی گردیده است، و به گفته کلاسیک ها هدف جنگ  حفظ صلح نیست بلکه جنگها و اتحادیه ها به منظور برتری جویی ها و تفوق طلبی ها صورت می گیرد.

قدرتهای بزرگ ازابزار های گوناگون فشار به خاطر منافع خود برعلیه کشور های فقیر و ناتوان استفاده می نمایند.  بعد از فروپاشی شوروی نظم جدید در روابط ملل به رهبری امریکا به جهان حاکم گردید. اکثر کشورهای جهان از آن جمله ابرقدرتی مانند روسیه بطور داوطلبانه وبا لب خندان الگو امریکا را پذیرفت . امریکا در سال‌های نود به گونه ای ابرقدرت بی رقیب به جهانیان اعلام نمود که برای حفظ ثبات و نظم در حل مناقشات منطقوی و جهانی  باید  یک ثبات دهنده باشد .

اما رویداد های جهان نشان داد که امریکا  به تنهایی نه توانست ثبات را تامین نماید بلکه سیاست های یکجانبه گرانه امریکا منجر به آنارشیسم بین المللي  وبحرانها سیاسی و فجایع بشری در نقاط مختلف جهان گردید و حتی کشور های  که از سیاست مرزهای باز و بازار آزاد بعد ازجنگ سرد استقبال نمودند به جهان یک قطبه به رهبری آمریکا مشکوک گردیدند.

ادامه خواندن  طلوع عصر جدید در افق ژئوپولیتیک جهان! نوشتهء دکتور علی احمد کریمی

طرح ها برای نجات کشوری افتاده در چنگال آهنین طالبان
: مهرالدین مشید


بسیج برای نجات کشور یا  تمرکز روی ساختار نظام؟ در این روزها بحث نظام متمرکز و غیرمتمرکز و فدرالی در کشوری مطرح است که پیش از همه به نجات نیاز دارد و سرنوشت آن در دست آهنین طالبان است و تاریخ ناشاد آن بدون اندک ترین سعی و تلاش برای نظام سازی و حکومتداری خوب، سراسر  درد و رنج و مصیبت بوده است. سرنوشت مردم آن قربانی عیش و نوش خلیفه ها و سلاطین عیاش و زنباره و حاکمان فاسد و خاین بوده است. این سلسلهء ناشادی ها از قرن های دور بدین سو بر شانه های نحیف این مردم سنگینی داشته است. حاکمان و سلاطین و زمامداران آن جز برای نام و نان زورآزمایی و قدرت طلبی کرده اند که اندک ترین گامی هم برای رفاه و پیشرفت کشور و مردم برنداشته اند. چه رسد به اینکه آنان از آن همه افزون خواهی ها و کشتار ها و بیرحمی ها و عظمت طلبی ها و فحاشی ها اندکی کوتاه می آمدند و چند گامی برای نظام سازی می گردند. در این صورت دست ما اکنون برای ساختن نظام این قدر کوتاه نمی بود و امروز بار جنگ بر سر نظام متمرکز و غیرمتمرکز و فدرالی و غیره بر شانه های مردم ما اینقدر سنگینی نمی کرد.

ادامه خواندن طرح ها برای نجات کشوری افتاده در چنگال آهنین طالبان
: مهرالدین مشید

پاکستان و سرآغاز یک جنگ نیابتی تازه در افغانستان: مهرالدین مشید

از اظهارات مقام های پاکستانی طوری فهمیده می شود که ماموریت طالبان پایان یافته و اهداف درازمدت این کشور هنوز در افغانستان برآورده نشده است. چنانکه مقام های پاکستانی در این روز ها از ورود طالبان پاکستانی و حضور تمامی رهبران  و جنگجویان آنان و تشدید حمله های آنان از افغانستان به آن کشور سخن می گویند. این ادعا های مقام های پاکستانی پس از آن افزایش یافته که میانجیگری سراج الدین حقانی میان حکومت پاکستان و طالبان بدون نتیجه پایان یافت. پس از این تلاش های ناکام مقام های پاکستانی برایتان خشمگین اند. پس لرزه های خشم مقام های پاکستانی برطالبان بی اثر نبوده و گزارش های رسانه ای از سه پارچه شدن طالبان به رهبری ملابرادر و ملایعقوب و شبکهء حقانی سخن می گویند. دیده شود که این ادعا ها وارد کردن فشار بر طالبان و چانه زنی بر آنان است و یا اینکه بازی تازه را می خواهد آغاز کند. در همین حال روزنامه های آمریکایی از تیره شدن روابط طالبان و پاکستان خبر داده اند‌.

ادامه خواندن پاکستان و سرآغاز یک جنگ نیابتی تازه در افغانستان: مهرالدین مشید

کی باید غرامت بپردازد؟ : محمد عثمان نجیب

                  

دومین ثمره‌ی نشستِ اسلو و اولین ثمره‌ی نشستِ سویس با گروه تروریستی طالبان. در طرح اولِ بایدن ۳۴ میلیون افغانستانی برابر بودند به یک سرباز آمریکایی.  آقای جو بایدن کی باید غرامت بپردازد؟…شما دزدی علنی کردید. در فرمان ویا طرح جوبایدن رئیس جمهور امریکا ؛ افغانستان کشور و افغانستانی ها ملت بی رهبر ؛ بی پرسان وتحت ستم اند. کشوری که مثل افغانستان از هر سویی آسیب‌پذیر باشد و رهبری نداشته باشد و همه سیاسیونِ صاحب اقتدارِ آن یا مزدور، یا جاسوس یا نادان یا دزد و رهزن باشند و همه از یک تبار قبیله حمایت کنند هیچ‌گاهی مصئون نیست، آرام نیست، شکوه و جلال ندارد، استقلال ندارد، هویت ندارد، اهمیتِ جهانی و کشوری ندارد، تصمیم‌ها در موردش را صاحبانِ اقتدار و آمپریالیست‌ها و غربی‌ها و انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها می‌گیرند. دیدیم که دایرشدنِ جلسه‌ی اسلو و گردِ هم‌آوری تروریست‌ها، تروریست پرورها به چی مضحکه‌ی اوپرایی داشت و چی کسانی در آن به دعوتِ سازمان‌های استخباراتی اشتراک کردند و اینک در حالی‌که چنین مهمانی‌ها و میزبانی‌های آشکار هیچ دردی از تنِ زخمی ملتِ‌ ما و کشورِ ما را درمان نکرد بل‌که ماهیت انسانی غرب و‌ ارزش دادنِ یک سرباز جُلُونبُرِ امریکایی به عوض سی و چهار میلیون انسان را آشکار ساخت، یک مقام آمریکایی از لویه‌جرگه سخن به میان آورد که مربوطِ پشتونِ تمامیت‌خواه است،

ادامه خواندن کی باید غرامت بپردازد؟ : محمد عثمان نجیب

یکی از برگه های ننگین دو دهه تجاوز واشغال نظامی واشنگتن درمیهن ما؛ جنایت ،جنایت وتداوم جنایات محمد حنیف حریف

اعتراف یکی از کارمندان پهپادهای(هواپیمای های بدون سرنشین) امریکایی به ارتکاب جنایات در افغانستان:

 «امریکایی ها از نازی ها هم بدتر هستند»!!

یک اپراتور(کارمند فنی) پیشین حملات هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان ضمن اعتراف به کشتن غیرنظامیان در زمان حضور در نیروی هوایی امریکا گفت، که ارتش این کشور بدتر از نازی‌ها است.

 به نقل از ایندیپندینت،« برندن برایانت» که به مدت ۶ سال در نیروی هوایی امریکا اپراتور حملات هوایی بدون سرنشین بود ضمن فاش کردن جنایاتی که در زمان حضورش در ارتش مجبور به انجام آن شده بود ارتش امریکا را بدتر از نازی‌ها دانست.

برایانت گفت، که پس از کشتن یک کودک در افغانستان که نیروهای مافوق وی گفتند «یک سگ» بوده، تصمیم به ترک نیروهای هوایی گرفت. وی پس از کشته شدن این کودک در یکی از حملات، مقام های ارشدش را در جریان گذاشته بود اما آنها تصریح کردند که تصویر مربوط به یک سگ بوده و به پیگیری این موضوع پایان دهد.

بر اساس این گزارش، این نظامی پیشین امریکایی می‌گوید، که در زمان حضورش در نیروی هوایی به‌طور مستقیم در کشته شدن دستکم ۱۳ غیرنظامی نقش داشته و تیم مربوط وی نیز در طی این زمان بر هزار و ۶۲۶ هدف از جمله زنان و کودکان شلیک کردند.

ادامه خواندن یکی از برگه های ننگین دو دهه تجاوز واشغال نظامی واشنگتن درمیهن ما؛ جنایت ،جنایت وتداوم جنایات محمد حنیف حریف

   یک اداره و صد خاطره ؛ روایات زنده‌گی من بخش (۲۰۶):محمد عثمان نجیب

اواخرِ بهار و اوایلِ تابستان سال ۱۳۶۹ ( آرزو دارم سال را اشتباه نه‌کرده باشم. ) است و محترم نبی پاکطین استادِ بزرگ و خردورزِ ما لطف کرده جمعی زیادی از هم‌کارانِ محترمِ ما را و دوستانی مثلِ جنرال‌صاحب بابه‌جان قهرمان واقعی خدمتِ وطن و مردِ با شکوه بلندِ مردانه‌‌گی را دعوت می‌کنند. روز‌ جمعه است و هنوز مهربانو فریده جانِ پاکطین خواهرِ ما در قیدِ حیات بودند.

ازدحام زیاد، آپارتمان چهار اتاق یا کم و بیش بود و محترم غلام‌شاه با لبانِ خندان و گفتار‌های گرده‌کفان نُقلِ محفل و گلِ سرسبدِ آن‌‌روزِ ما.‌ گپ ‌و گفت‌ها شروع شدند و هر کسی با کسی یا گروهی با گروهی مصروفِ بازی‌های دوستانه اند. استاد پاکطین که نظیری در طنز پردازی ندارند و شخص آقای اشکریز هم باالنوبه گفتار‌هایی دارند که دلنشین و روح‌انگیزی داشتند تا آن روز را به خوبی و‌خوشی بگذرانند. معمولاً و یا گاهی چنین دورِ همی هایی در آخرِ هفته‌ها ترتیب و سازمان‌‌‌دهی می‌شدند تا در ستردنِ غبارِ ملالت ‌و رُفتنِ بارِ کسالتِ پرکارِ هفته کارا باشند.

ادامه خواندن    یک اداره و صد خاطره ؛ روایات زنده‌گی من بخش (۲۰۶):محمد عثمان نجیب

یادی از یک قهرمان ملی دانش و روشنگری : داکتر ناصر اوریا

به تاریخ ۱۱ فبروی ۱۹۸۸، قلب مجروحِ فرزند صدیق وطن را گلوله های جهال دريد.

ډاکټرسيد بهأالدين مجروح یو پیاوړی افغان فيلسوف، شاعر، اديب، ديپلومات او سياستپوه وه. دی د لوی عالم،‌ لیکوال، شاعر او ادیب ښاغلی سید شمس الدین مجروح زوى وو چې په ۱۹۲۸ کال د فبرورى په ۱۲ نيټه د کنړ ولايت په يوه روحاني کورنى کې زېږېدلې او د ۱۹۸۸ کال د فبروری په یولسمه نیټه، د پاکستانی استخباراتو په اشاره د افغانستان د پرمختگ د دشمنانو په لاس په خپلو وینو کی ولمبول ښو. ناصر اوریا

پوهاند سید بهأالدین مجروح در سال ۱۳۰۶ هجری شمسی مطابق ۱۲ فبروی ۱۹۲۸ میلادی در ولایت کنر در یک خانوادهٔ روحانی وعلم پرور چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش سیدشمس الدین مجروح از شعرا، علما، نخبگان و خدمتگاران نامدار افغانستان بود. وی مکتب را تا صنف چهارم در زادگاهش خواند و در سن ۱۳ سالگی به کابل آمد و در مکتب استقلال شامل و در سال ۱۳۲۹ شمسی به درجه ممتاز فارغ التحصیل گردید. دو سال بعد با اخذ بورسیهٔ تحصیلی از طرف دولت غرض کسب تحصیلات عالی به فرانسه رفت و در پوهنتون سوربن و پوهنتون مون پلیه به کسب دانش پرداخت.

ادامه خواندن یادی از یک قهرمان ملی دانش و روشنگری : داکتر ناصر اوریا

دورنمای ثبات سیاسی و آرزو های برباد رفته مردم افغانستان: مهرالدین مشید


در آین تردیدی نیست که دورنمای سیاسی در کشوری مانند افغانستان نه تنها هموار که خیلی پیچیده بوده که حتااز آیندهء آن نمی توان تعریف روشن ارایه داد.  بیش از چهار دهه جنگ تمامی گروه ها را وابسته به شبکه های استخباراتی و ساختار ها برای ثبات سیاسی را به کلی تخریب کرده است. در آین مدت افغانستان به جزایر آشتی ناپذیر قومی و گروه های سیاسی آن به لجن قومیت و افراطیت سقوط کرده اند که اکنون تمایل بی ثباتی خطرناک سیاسی در فضای سیاسی کشور حاکم شده است.

دیروز امتیاز طلبی های گروه های جهادی و فساد بی رویه و انحصار طلبی های کرزی و غنی ‌و امروز تمامیت خواهی ها و برتری خواهی های قومی طالبان افغانستان را به جهنم تبدیل کرده است. اکنون در جهنمی به نام افغانستان زنان بیشتر از مردان شکنجه و تبعید و زندانی می شوند. با این هم در این نوشته اندکی به دورنمای ثبات در افغانستان پرداخته شده است.

ادامه خواندن دورنمای ثبات سیاسی و آرزو های برباد رفته مردم افغانستان: مهرالدین مشید