پایداری جنبش حق طلبانهء زنان با شهامت افغانستان خجسته باد: مهرالدین مشید


نیاز همصدایی جهانیان با فریاد های عدالت خواهانهء زنان افغانستان

در مقابل طالبان انسان های اولیه نمی توانیم خاموش باشیم
خاک پاکم را گرفتی، تخته مشقم را نگیر


این شعار های زنان معترض و با شهامت افغانستان است که به عنوان اعتراض به طالبان، انسان های اولیه خطاب کردند و گفتند که در مقابل طالبان این انسان های اولیه نمی توانند، خاموش باشند. این شعار در نهایت منتهای مظلومیت و محرومیت زنان افغانستان را نشان می دهد که چگونه با دشواری های دست و پا گیر در نبرد هستند و از سویی هم ایستاده گی و مقاومت و شهامت رادزنان افغانستان را با واژه های خیلی زیبا و پرمعنا چه با شکوه به نمایش می گذارد. این شعار در واقع فریاد رسا و بلند میلیون ها زن محروم افغانستان است که حق انسانی و حقوق بشری آنان بوسیلهء طالبان غصب شده و از امتیازها و حقوق انسانی شان محروم شده اند. این شعار در واقع خشم و نفرت و انزجار درون کوب هزاران زن است که از سوی طالبان این سینه چاکان کذایی شریعت زیر چتر اسلام برآنان بیرحمانه تحمیل شده است.

ادامه خواندن پایداری جنبش حق طلبانهء زنان با شهامت افغانستان خجسته باد: مهرالدین مشید

مکتب هندی و محمد انور بسمل: استاد پرتو نادری

شعر محمد انور بسمل با مکتب هندی و به گونۀ اخص با سبک و شگردهای شاعری ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل پیوند مشخص واستواری دارد. این امر مارا بر آن می دارد تا در برسی شعر بسمل نگاهی داشته باشیم هر چند فشرده و کوتاه در ارتباط به پیدایی و چگونه گی گسترش این شیوه در حوزه گسترد ۀ زبان فارسی دری.

آن گونه که می‌دانیم سلطان بزرگ غزنه، سلطان محمود که به گفتۀ استادعبدالحی حبیبی می توان او را شهنشاه بزرگ کشور ادب نیز گفت؛ با لشکر کشی‌هاگستردۀ خویش به نیم قارۀهندی نه تنها دین اسلام را به آن سرزمین برد؛ بلکه این امرسبب شد تا زبان و ادبیات فارسی دری، به تعبیر خواجۀرندان حافظ شیراز این قند پارسی به بنگاله نیز برده شود.

ادبیات شناسان بر این باور اند که از درهم آمیزی ویژه گی‌های فرهنگی، اد بی و ویژه گی‌های محیطی و زیستی آن سرزمین با زبان وادبیات فارسی دری، شیوۀ تازه یی درسخن‌سرایی این زبان پدید آمد است که امروزه این شیوه را به نام مکتب هندی یاد می‌کنند. این شیوه بعداً در دوران شاهان مغولی هندی به قلعه های بلندی از زیبایی و کمال دست یافت.

ادامه خواندن مکتب هندی و محمد انور بسمل: استاد پرتو نادری

کنفرانس اسلامی و تلاش های ناکام تروریست پرورانهء پاکستان
 و اظهارات غیرمسوولانهء عمران خان
: مهرالدین مشید


گردهمایی سازمان کنفرانس اسلامی پیرامون اوضاع افغانستان روز یکشنبه ۲۸ قوس در اسلام آباد برگزار شد. این کنفرانس به اشتراک ۵۷ کشور اسلامی و ۷۰ شرکت به خواست عربستان با میزبانی پاکستان دایر شده بود. 

در این کنفرانس افزون بر وزیران خارجهء کشورهای : بوسنی، اردن، سوما لی، کویت، ترکیه، ایران ، گیبون، عربستان، پا کستان، آذربا یجان، اند و نیزی، بحرین، گمبیا، سیرا لیون، فلسطین، ما لیزی، قبریس، وزیر ترانسپورت ازبکستان ، وزیر خارجه امارت، ده معاون وزیرخارجه ، رئیس با نک انکشا ف اسلامی ، دبیر کنفرا نس اسلامی وهفتاد شرکت ، حضور دا شتند.

 هدف این ‌کنفرانس جلب کمک های بشری به مردم قحطی زدهء افغانستان و نجات این کشور از فروپاشی اقتصادی بود؛ اما اظهارات غیرمسوءولانه و توهین آمیز عمران خان در مورد آموزش دختران در افغانستان و سکوت مرگبار متقی سرپرست وزارت خارجهء طالبان در برابر اراجیف گویی خان، فضای این نشست را تحت شعاع درآورد.

ادامه خواندن کنفرانس اسلامی و تلاش های ناکام تروریست پرورانهء پاکستان
 و اظهارات غیرمسوولانهء عمران خان
: مهرالدین مشید

ماست‌مالی دروغینِ‌کرزی در واکنش به اظهاراتِ بادارَش عمران خان: محمد عثمان نجیب

نامه‌ی‌نهم سرگشاده‌ی من 

این‌بار عنوانی‌کرزی، آن  دسیسه‌کار که پس از بیست‌ سال جنایت بیدار شد. 

آقای کرزی تو از کدام موضع سخن‌می‌گویی؟ وطن را برباد‌کردی پشتونیزم اقتدارگرا را حاکم ساختی ملت را تباه کردی. اجنتِ چند‌جانبه‌ بودی.‌ بدونِ‌هدایت آی. اِس.‌ آی کلمه‌ نه‌می‌خوانی. مگر فراموش کردی که در دوره‌‌های حکم‌روایی خو‌د تنش‌ها را با جهان به خاطر پاکستان به‌وجود آوردی؟ هند را برای پاکستان فروختی، اخطار دادی که اگر آمریکا علیه پاکستان قرار‌گیرد تو در پهلوی پاکستان قرار می‌گیری. در حالی که یک روز پیش از آن پاکستان را اخطار دادی و گفتی گر نه‌دانی غیرتِ افغانی‌ام چو به میدان آمدی می‌دانی‌ام.

حالا که خودت و غنی به دستور انگلیس و آمریکا و استخبارات ‌و فو جِ‌پاکستان نیرو‌های چندملیتی به‌خصوص پشتون‌ تبار را به نام طالب در افغانستان مستقر ساختی و شیرازه‌های زند‌ه‌گی و‌ کشوری و مدنی و شهری و میثاق‌های شهروندی را شکستی تا حکومت یک‌دستِ پشتون را حاکم بسازی باز هم بی‌شرمانه صدا بلند می‌کنی.

ادامه خواندن ماست‌مالی دروغینِ‌کرزی در واکنش به اظهاراتِ بادارَش عمران خان: محمد عثمان نجیب

طالبان پروژه ایکه  به آخر خط رسیده است



بقای طالب دشوارتر از عبور از ” هفتاد هزار خوان رستم”

در این تردیدی نیست که گروه های ساخته و بافتهء شبکه های استخباراتی مانند طالبان بیشتر پروژه های مقطعی و زود گذر اند تا گروه های سیاسی برخاسته از متن جامعه. این گروه ها به هدف مشخص از سوی استخبارات پاکستان ساخته شده و با برآورده شدن هدف نابود می شوند. شبکه هایی که این گروه ها را ایجاد کرده اند و پیش از پیش در برابر آنان مین ها را جاسازی کرده اند و هر زمان که خواسته باشند، تمامی فرصت ها را از آنان می گیرند. ا

ین گروه ها مثل طالبان خاستگاهء مردمی نداشته و از میان مردم  تجرید شده اند. بنابراین طالبان یک گروهء استخباراتی است که از سوی پاکستان برای نابودی افغانستان و بردن آن به عصر حجر ساخته شده است. طالبان از روزی که به قدرت رسیده اند، در تلاش اند نا پروژهء ناتمام آی اس آی را در افغانستان به پایهء تکامل برسانند تا آنکه پاکستان تحت سیطرهء طالبان افغانستان عصر حجر را به تماشا بنشینند. گروه های مثل طالبان دسته های ملیشه ای اند که به هیچ موازین اخلاقی و انسانی و دینی پای بند نیستند و زیر چتر رهبران غایب چون ملا هیبت الله بوسیلهء آی اس آی رهبری می شوند و کم ترین شباهتی با گروه های سیاسی ندارد.

ادامه خواندن طالبان پروژه ایکه  به آخر خط رسیده است


افغانستان غښتلي دولت غواړي! – نور محمد غفوری

زموږ ګران هېواد افغانستان په اوسني بحراني او سخت حالت کې داسې غښتلي دولت ته اړتیا لري چې د هیواد په ټوله جغرافیه کې او په ټولو خلکو یو ډول قانون وچلولای شي. د ولس د اکثریت رضایت ورسره وي، خلکو ته اړین خدمتونه ورسولای شي، د ملت او ځانګړو افرادو آزادي، دوامداره سوله او ډادمن امنیت وساتي، له ملی یووالي، اقتصادي برمختیا او ځمکني بشپړتیا ننګه وکړي او له نړیوالو سره په متقابلو دوه اړخیزه او څو اړخیزو اړیکو کې بریالۍ ديپلوماسي پر مخ بوزي؛ تر څو وکولای شي چې د وطن په آبادۍ او د خلکو په هوساینه کې اغیزمن ګامونه پورته کړي. 

غښتلي دولتونه د واحد رهبري مرکز په شاوخوا د مشترکو اهدافو لرونکو ځواکونو لخوا رامنځته کیدای شي. خو دا مشترک اهداف چې هر څومره لوی ملي، اساسي او غوره وي، په همغه تناسب ورباندې ګڼ شمیر ځواکونه او سازمانونه راټولیدای شي. بر عکس که دولتي موخې یوازې د یوه مشخص ګوند، او تنظیم د طرحه شوو اهدافو په شاوخواکې مطرح شي، په دولتی واحد مرکز د نورو سازمانونو او غورزنگونو د غړو او د عمومي ملی ځواکونو راټولول ستونځمن وي. 

ادامه خواندن افغانستان غښتلي دولت غواړي! – نور محمد غفوری

توطیهء جدید آی اس آی : مهرالدین مشید

به جان افگندن سلفی ها در برابر حنفی ها

در گذشته ها می گفتند، هرگاه دو موش در یک سوراخ باهم بجنگند و پس از تحقیقات بالاخره آشکار می شد که به نحوی در پشت آن حادثه دستان انگلیس است. اکنون این وظیفه را خلف او یعنی آی اس آی در منطقه به عهده گرفته است. چندان ناموجه هم نیست؛ زیرا که بنیانگذار شبکهء جهنمی استخبارات پاکستان یک شهروند انگلیسی بود. اکنون این شبکهء انسان دشمن است که به نیابت انگلیس و وارث آن تمامی توطیه های تروریستی حتا ماهرانه تر از انگلیس در سطح منطقه و جهان مدیریت می کند.

آی اس آی که ماموریت نابودی و تباهی و بربادی افغانستان را بدوش گرفته تا در رقابت با هند و رسیدن به عمق استراتیژی اش در افغانستان از هیچ ترفند و فریب و توطیه خودداری نکند. آی اس آی با توجه به مهارت و شناختی که از جامعهء افغانستان دارد، در هر زمانی می داند که از چه گونه ابزار ها زیر نام اسلام برضد مردم افغانستان استفاده کند. دیروز از تنظیم های جهادی به بهای بازی با ایثار و شهکاری های هزاران انسان آزاده و مجاهد پاک باز افغانستان، استفادهء بد کرد.

ادامه خواندن توطیهء جدید آی اس آی : مهرالدین مشید

روایات زنده‌گی من ؛بخش ۲۰۰/ محمد عثمان نجیب

یک گروهی از طالبان در دورِ اول یک بخش ساحه‌ی مسجدشریف پل‌خشتی را فروخته بودند.

مولوی قلم الدین در دو چهره‌ی مخوف و نرم.

دستِ‌بازی‌گرِ تقدیر هرگونه که خواست سرنوشت را برای من رقم زد. من هم قانع هستم و به‌حیث مسلمانی که می‌دانم تدبیر خدای‌بزرگ در تقدیرِ بنده‌اش جلوه‌ی خاص دارد مانند هر انسان و مسلمانِ‌دیگر.‌ پسا انفصال از وظیفه‌ی‌دولتی در اواسطِ سال ۱۳۷۳ بود که برای به‌دست‌آوردنِ نفقه‌ی حلال دست‌وپا زدم. آن تلاش‌ها و پرسه‌زدن‌های شهر به شهر و ولایت به ولایت بود که امتداد یافتند و به دورانِ اولِ نظامِ طالبانی گِرد شهرها خاصتاً کابل گَشتند. مصروفیتِ ساخت‌و‌ساز برایم بیش‌تر دستیاب شد. از ساختمان و اعمار مراکزِ تجارتی تا محلات‌ِ مسکونی را با‌برخی از شرکای خویش سازمان دادم و آن‌گاه روشِ کار مضاربت اسلامی در تجارت مروج بود. سرمایه‌گذار و کارگر با‌هم عقد می‌بستد. کارگر برنامه‌ی توافق شده را دنبال کرده و با پرداختِ هزینه‌‌ی مصرف از سوی سرمایه‌گذار به کرسی می‌نشاند. سرانجامِ‌ چنین‌کار نفع ‌و نقصی بود که پسابرداشتِ اصل‌سرمایه‌ی سرمایه‌دار منافع نصف مو یا هم مطابق تفاهم تقسیم می‌شود. در صورتِ‌ بروزِ خسارت بسته‌‌گی به‌ پیش‌بینی قرارداد دارد.

ادامه خواندن روایات زنده‌گی من ؛بخش ۲۰۰/ محمد عثمان نجیب

سازنده، نوازنده و هنرمند؟ : جاوید فرهاد

برخی از سالیان دور به این‌سو، از سرِ کم‌بینی و حقارت، در مورد هنرمندان ( آوازخوانان و نوازنده‌گان ) که طیفِ شریف و زحمت‌کش برای ایجاد فضای سُرور و خوشی‌ ما اند، در زبانِ شفاهی و برداشت‌های عوامانه، واژه‌ی ” سازنده و حتا… ” را به کار می‌برند که برداشتی‌ست استهزا آمیز و سخت نادرست.

واژه‌ی ” سازنده ” در لغت به معنای ” کسی‌ست که چیزی را می‌سازد “؛ یعنی خالق و پدید آورنده‌ی آن است. سازنده هم در واقع به کسی گفته می‌شود که دارای خلاقیت است.

در گذشته هم شماری از هنرمندان و نوازنده‌گان ” گذرِ خرابات کابل ” اسباب و ابزار موسیقی مانند: رباب، آرمونیه، طبله، دُهل، نی و …. را می‌ساختند و نیز مرّمت می‌کردند و ممکن است، اطلاق واژه‌ی ” سازنده “؛ یعنی کسی که ابزارِ ساز را می‌سازد، از همان رویکرد توجیهی و معنایی سرچشمه گرفته باشد.

ادامه خواندن سازنده، نوازنده و هنرمند؟ : جاوید فرهاد

انسان گرایی و انسان ایده آل در قاموس عرفانی ما: مهرالدین مشید


انسانیت گم شدهء انسان در سراسر تاریخ
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو دد ملولم و انسانم آرزوست

این یکی از شعر های جاودانهء مولانای بزرگ بلخ، شاعر شوریده حال و عارف ژرف نگر مشرق زمین است که از جمله چهار رکن استوار و خلل ناپذیر فارسی دری است و هگل شرق اش خوانند که سخن مشهور دیوجانس کلبی حکیم و فیلسوف یونان است. 
انسان گرایی و هومانیسم شرقی در اوجی از مفاهیم عرفان اسلامی در شعراش به کمال رسیده است. نگاه مولانا نسبت به انسان انسانی و الهی است. چنین انسانی دارای اخلاق بزرگ و فضایل ستودهء انسانی است که در محور آن نظریه های اخلاقی؛ غایت انگار، وظیفه گرا و فضیلت محور شکل گرفته اند. مولانا در جستجوی انسان خداگرا و فضیلت محور است. او در واقع در جستجوی انسان ایده آل است، انسانی که ارزش های انسانی در او به کمال رسیده باشد و به معراج انسانیت پا گذاشته باشد. چنین انسان پله به پله تا آستان خدا نزدیک می شود و به فاصلهء قاب قوسین در زیر درخت سدره روح تکامل انسان را مشاهده می کند. این انسان همان انسانی است که خدا در نماد پیامبر به آن مکارم الاخلاق یا خلق عظیم گفته است.

چنانکه پیامبر می گوید: مى‌فرمايد: « هدف از بعثت من، بيان خوبى‌هاى اخلاق است « برتری اخلاقی در اسلام در واقع به سیمای هومانیسم مادی غرب رنگ معنویت می بخشد. زیرا انسان قرآن دارای اخلاق بزرگ و فضایل انسانی است و او میتواند با اطاعت از دستاورهای دین، خود را تخیله و تذکیه کند تا جایگاه واقعی خود را دریابد و به کرامت واقعی برسد؛ زیرا ارج گذاری به کرامت است که انسان به مقام جانشینی خدا نایل می آید.

ادامه خواندن انسان گرایی و انسان ایده آل در قاموس عرفانی ما: مهرالدین مشید

دین ملامت است یا دین‌دار؟: محمد عثمان نجیب؛در چند‌بخش 

دو کلیسای دیگر در سرزمین بومیان کانادا در آتش سوختند – BBC News فارسی

https://www.bbc.com/persian/world-57628819

وقتی اسلام ما را به پذیرش و‌ ایمان داشتنِ همه پیامبران و کتب و صحیفه‌های آسمانی امر می‌کند پس کافری وجود نه‌داشته و نه‌دارد و‌ همه مسلمان اند. انسانِ بی‌دین هرگز به‌ دنیا نیامده اما مذاهب ساخته‌ی افکار انسانی بوده است. به‌دلیل دست‌خورده‌گی‌های فراوان در کتابِ مقدسِ انجیل و نایاب بودن کتب آسمانی زبور و تورات و یا هم صحیفه‌های ابراهیم و موسیٰ علیهماالسلام و‌ پشینینان شان تنها مرجع تتبعات و ‌تفکرات و استنتاجات ‌و اجتهادات و صدور فتاوی و مأخذ احکامِ خدایی همین آیه‌های‌آسمانی اند که برای پیام‌بر جلیل‌‌القدرِ ما نازل و فرستاده شده است.

قرآنِ خدا «ج» برای محمد «ص» فهماند که: یاایهاالناس اناخلقناکم من ذکراً و انثی. من شما را از یک مرد و یک زن خَلق کردم. نه گفت که من شما را به کدام مذهب خلَق کردم. اما فرمود که وجعلناکم شعوباً و‌قبایلاً لتعارفو. و شما را برای معرفت و شناخت هم‌دیگر تان به قبایل و گروه‌های مختلف تقسیم کردیم. پیام‌بر مکلف‌بودند تا ارشادات اوتعالیٰ‌ را به امت خود و ابنای‌بشر در زمان خود برسانند و پس از خود هم میراثی به‌جا گذارند تا تداوم راه انسان‌ها باشد. معنای این سخن آن نیست که نعوذباالله پیام‌بران پیشین کاری از پیش نه ‌برده اند. وقتی خدا همه امت‌های همه‌پیام‌بران را هدایت کرد به دعوت پیام‌بران خود لبیک گفتند و از گناه رهیدند.

ادامه خواندن دین ملامت است یا دین‌دار؟: محمد عثمان نجیب؛در چند‌بخش 

روایت سقوط یک شهر؛ ‘قلب من کابل در کوله آبی جا نشد. نوشته: رویینا شهابی روز نامه نگار افغان

  رویینا شهابی، روزنامه‌نگار افغان و کنشگر حوزه زنان آخرین روزهای پیش از سقوط کابل و احساساتش را از قدم به قدم پیشروی نیروهای طالبان روایت کرده است. او با بیش از یک دهه فعالیت اجتماعی، پس از سقوط کابل موفق شد از کشورش خارج شود؛ اما از این «تبعید ناخواسته به نام مهاجرت» دردمند است. روایت او را در مجموعه صد زن بخوانید.

سکانس اول: نمی‌توانم ذهنم را آرام کنم. معده دردم دوباره شدت گرفته و مدتی‌ست بدون داروهای معده دیگر از پس‌اش بر نمی‌آیم. شهر آبستن ناآرامی‌ست، دردش زیاد شده و انگار این درد را با خلوص ویژه‌ای به من و به ما تزریق می‌کند. همین چند شب پیش بود، بله دقیقا ۱۲ اسد/مرداد همین سال، که طنین الله اکبر کابلی‌ها در حمایت از نیروهای ‌‌‌‌امنیتی و مخالفت با طالبان، انگار مرهمی ‌موضعی شد بر تن دردمند شهر که تسکین بخشید و کابل آن شب توانست چند ساعتی ‌بی‌درد چشم برهم بگذارد و با تمام زخم‌های عفونی‌‌‌اش بخوابد.

ادامه خواندن روایت سقوط یک شهر؛ ‘قلب من کابل در کوله آبی جا نشد. نوشته: رویینا شهابی روز نامه نگار افغان

آیا عجیب نیست؟ : نور محمد غفوری

جامعۀ جهانی در 2001م کنفرانس بن را سازماندهی کرد و چند گروپ خورد و بزرگ تنظیم های جهادی از داخل و خارج افغانستان را در آن دعوت نمود. در حقیقت جای نماینده های راستین مردم افغانستان، منجمله نیروهای مترقی و عدالت پسند کشور در آن خالی بود. نتیجۀ فیصلۀ کنفرانس متذکره در مورد طرز حکومت و حاکمان سیاسی مطابق با وضعیت واقعی جامعۀ افغانی نبود، چنانچه جریان حکومتداری بیست سالۀ آنها تا سقوط نظام این موضوع را ثابت میسازد. درانتخاب این اشخاص  متاسفانه به خواست و ارادۀ مردم عوام افغانستان وقعی گذاشته نه شد. 

در طول بیست سال گذشته با وجود حمایت پولی، مالی، استخباراتی و فنی جامعۀ جهانی نتیجه این بود که هنوز عساکر خارجی از افغانستان بیرون نه شده بودند که یک عده از مسئولان بلند پایۀ امور قبل از خروج نیروها و عدۀ دیگر بعد از آن  کشور را به شکل مصیبت بار ترک گفته و بی آزرم گریختند. با این کار شان تمام دست آورد های بیست سالۀ نظام «جمهوری» را برباد دادند. با وجود بیست سال حکومتداری و اعلان عفو عمومی از جانب تحریک طالبان هیچ جای پایی و پیوندی برای خود در داخل مردم افغانستان نیافتند. 

آیا جای تعجب نیست که بعضی از کشورهای خارجی بار دیگر تحت شعار دولت همه شمول برای همان عمال آزموده شده، مفسد، بدنام و ناکام خویش جای پای جستجو می کنند و می خواهند که طالبان برای شان در حاکمیت سیاسی سهم بدهند؟  

ادامه خواندن آیا عجیب نیست؟ : نور محمد غفوری

ترک آمریکا از افغانستان و پی آمد های منطقه ای و جهانی آن
کشور های منطقه و جهان آبستن حوادث جدید : مهرالدین مشید


ترک شتاب زده و غیرمترقبهء آمریکا از افغانستان و بی تفاوتی نظامیان آن در پیوند به فرار غنی و ورود طالبان به کابل و رها کردن مردم افغانستان در زیر کیبل و شلاق طالبان ستمگر و بیرحم پرسش های زیادی را برانگیخته است که در این زمینه پرسش های زیادی بی پاسخ مانده اند. 

عدم استفادهء غنی فراری از تمامی امکانات نظامی و سیاسی و بی پاسخی ها و سکوت مرگبار او و حواریون فاسد و زنباره و غارتگر اش در برابر مردم افغانستان و بی تفاوتی آمریکا در برابر فرار غنی و مانع نشدن فرار او مزید بر علت شده و این همه دست بدست هم داده و بر اعتبار منطقه ای و جهانی آمریکا در سطح منطقه و جهان لطمهء شدید وارد کرده است. این سبب شده تا سیاست های جیوپولیتیک و جیوستراتیژیک و ژیوایکونومیک آمریکا در سطح جهان نزد کشور های منطقه زیر پرسش برود. باور ها بر این است که این شکست لطمهء شدید بر حیثیت سیاسی آمریکا در سطح جهان وارد کرده است و از اعتبار آمریکا در میان هم پیمانان سنتی او کاسته است.

این موضوع پرسش های زیادی را در این زمینه برانگیخته است تا کنون کاخ سفید نتوانسته به بسیاری پرسش های حزب رقیب خود در این رابطه پاسخ بگوید. این رویکرد آمریکا سبب شده تا کشور های منطقهء جنوب آسیا و آسیای مرکزی و خاورمیانه در روابط خود با آمریکا تجدید نظر کنند.

تحرکات سیاسی و رفت و برگشت هیئت های دیپلوماتیک کشور های منطقه و جهان گویای تحولات تازه و معادله بندی های جدید سیاسی و نظامی است.

ادامه خواندن ترک آمریکا از افغانستان و پی آمد های منطقه ای و جهانی آن
کشور های منطقه و جهان آبستن حوادث جدید : مهرالدین مشید

روایات زنده‌گی من؛ بخش ۱۹۹ :محمد عثمان نجیب

 پریشان‌گویی‌های‌ آقای حفیظِ‌  منصور پریشانم   کرد.

به من هدایت دادند تا امرِ آتش سلاح به موتر حامل دٰکترصاحب‌رهین را بدهم. 

در مروری به فرسته‌های دوستان یا نشراتِ‌شبکه‌های اجتماعی با موردی برخوردم که یک جوانِ پشتون برای بزرگان خودشان در آن‌سوی‌مرز دیورند سخن‌ می‌گفت و همه پشتون پاکستان و خیبر را مشران خود خطاب می‌کرد. او از هریک چنین نام می‌بُرد: اچکزی صایب، منظور پشتون صایب، شیرپاو صایب، حقانی صایب، سراج‌الحق، … تاته وایم… لینک را فشار دهید: 

آقایی پس از چهل‌وپنج‌سال خسته شده در حالی‌که همه اقتدار در دست قبیله‌اش بود.یکی از سران قبایل پشتون‌ِ داخلی را نام نه‌برد و همه پشتون‌های پاکستان را یاد‌کرد. اچکزی را که برای بودنِ یک پرچم پشتونِ افغانستان گلوپاره کرد و گفت باید زمونږ « پاکستان » خپله بیرغ په دغسې جرگو راوړۍ حالا بگوئید که حق با کی است. این جوان گله دارد که چهل‌و‌پنج‌سال است لر و بر می‌گوئیم هم لر برباد شد و‌هم بر.

ادامه خواندن روایات زنده‌گی من؛ بخش ۱۹۹ :محمد عثمان نجیب

به داکتر ولی پرخاش احمدی ؛به آن بودای دانای روزگار ما: استاد پرتو نادری

نخستین بار نام « پرخاش احمدی» را در انجمن نویسنده‌گان افغانستان از زبان پویا فاریابی، شنیدم. شاید نیمۀ دوم دهۀ شست خورشدی بود.

در آن روزگار انجمن رشته دوره‌های آموزشی را در زمینه‌های ادبیات‌شناسی، نقد شعر و داستان و فنون ادبی و چیزهای دیگری برای نسل جوان راه اندازی می‌کرد. دانش‌آموزان علاقه‌مند از دانشگاه کابل و لیسه‌های شهر کابل در این دوره‌های آموزشی اشتراک می‌کردند.

استاد واصف باختری، زنده‌یاد رهنورد زریاب، پویا فاریابی، نویسنده‌گان و شاعران دیگری یک چنین دوره‌های آموزشی را به پیش می‌بردند.

پویا می‌گفت: در این دورۀ آموزشی، جوانی به نام پرخاش احمدی از لیسۀ استقلال اشتراک دارد. استعداد شگرفی است. نمی‌شود باور کرد که دانش‌جویی در این سن وسال با این همه گسترده‌گی از دانش‌های ادبی، نقد و تاریخ آگاهی داشته باشد.

ادامه خواندن به داکتر ولی پرخاش احمدی ؛به آن بودای دانای روزگار ما: استاد پرتو نادری

سید اسماعیل بلخی، شخصیت چندین بعدی دارد. بیش از همه عالم دین بود: استاد پرتو نادری

سید اسماعیل بلخی، شخصیت چندین بعدی دارد. بیش از همه عالم دین بود، روشنفکر و اندیشه پرداز اسلامی نیز. شاعر، ادیب و سخن‌وری بود که شور مبارزه در سر و عشق مبارزه در دل داشت. مقا ومت او تنها مقاومت در شعر نیست، بلکه خود بخشی از جنبش مقاومت سیاسی و اجتماعی کشور بود. 

با هم‌فکرانی حزب سیاسی می‌سازد و در هوای برانداختن نظام است. رسیدن به یک نظام جمهوری، استوار بر اصول و عدالت اسلامی، مدینۀ فاضلۀ او را می‌سازد. 

شعرهای او در کلیت بر محور چنین اندیشه‌هایی می‌چرخند. اندیشۀ سازمان یافته دارد. مانند آن است که بلخی هیچ مفهومی را جدا از پیوندهای فکری، تاریخی، سیاسی و فرهنگی نمی‌‌تواند بپذیرد. گویی اندیشه‌های او همه اجزای به هم پیوستۀ یک کلیت اند. شاعری است آرامان‌گرا، دشمن استبداد و سلطه‌جویی غرب. استبداد را در تمام جلوه‌های آن نکوهش می‌‌‌‌کند؛ اما نمی‌خواهد در شعرهایش نا امیدی سایه افگند؛ بل‌ شعرهای بلخی در دل خواننده‌ امید می‌پرود و خواننده را به روزهای به‌تر زند‌ه‌گی به سپیده‌دم داد و دادگری، نوید می‌دهد.

ادامه خواندن سید اسماعیل بلخی، شخصیت چندین بعدی دارد. بیش از همه عالم دین بود: استاد پرتو نادری

آی اس آی چتر فعالیت تمامی گروه های تروریستی
: مهرالدین مشید

آمریکا مبارزه با تروریزم را از پاکستان آغاز کند

در این شکی نیست که طالبان بویژه شبکهء حقانی به مثابهء بازوی ملیشه ای ارتش پاکستان چتری برای فعالیت های تمامی گروه های تروریستی در افغانستان اند و اما بدون هرگونه تردید شبکهء جهنمی آی اس آی پاکستان در تبانی و همکاری با سپاه پاسداران ایران و سایر شبکه های همکار آنها چتر فعالیت تمامی فعالیت های تخریبکارانهء گروه های تروریستی در سطح منطقه و حتا جهان هستند. 

گفته می توان که تمامی گروه های تروریستی فعال در افغانستان وابسته به آی اس آی اند و به نحوی با آن رابطه دارند؛ زیرا هیچ گروهء تروریستی در افغانستان فعالیت کرده نمی توانند که با آی اس آی تماس نداشته باشند. بربنیاد گزارش ها اکنون بیش از ۷۰ گروهء تروریستی چون؛ سپاه صحابه، جیش محمد، لشکر طیبه، لشکر جنگوی و … در پاکستان فعال هستند. از جملهء این گروه ها بیش از ۲۰ گروهء آنها در افغانستان فعال بودند که اکنون در یک ائتلاف حکومت طالبان را تشکیل داده اند.

ادامه خواندن آی اس آی چتر فعالیت تمامی گروه های تروریستی
: مهرالدین مشید

اخطاریه‌ی قوماندانی امنیه‌ی طالب در پنجشیر: محمد عثمان نجیب

 جهان از ملت افغانستان قربانی‌های تجربیات خود ساخته‌ است. گویی خون انسان افغانستان نه قرمز است و نه رقیق و زنده‌گی برای ملت افغانستانی ساخته نه‌شده  است. گاه ما را به دُم یک چهارپا می‌بنندد گاه سرنوشت ما را به دست یک گروه ‌وحشی می‌سپارند، گاه ستورانِ نکتایی‌دار را از طویله‌ها و آشغالی‌های شان بیرون کرده بر ما حاکم می‌سازند

.  درست است که همه بی‌داد از دست وطن‌فروشان درجه اول خودماست. اما این‌ها هرگز به تنهایی بالای یک‌ملت تسلط نه‌می‌داشته باشند مگر آن که دهن‌های شان در آخورهای استبداد‌ جهان  هدایت نه شده باشد. شما این گویا اخطاریه را بخوانید. اول این که چرا؟ چنین اخطاریه باید صادر شود که به اساس آن ابتدایی‌ترین حقوق انسانی و خداداد بنده‌ها را از ایشان سلب می‌نمایند. دو دیگر این‌که چرا چنین اخطاریه مربوط به یک ولایت است. افغانستان هم اکنون به صورت کل در اشغال پاکستان و خیبر پښتونخواه و پشتون جنوبی حقانی قرار دارد،  چی؟ سبب است که آمریت امنیت فرماندهی پلیس پنجشیر این‌گونه سند قتل و کشتار را به زیردستان خود بدهد. جواب اقدامات و خون‌باری هایی که به اساس حکم صریح این اخطاریه رخ‌ می‌دهند و به اساس آن هر احتمالی برای آزار و اذیت مردم عزیز ما در پنجشیر می‌تواند پیش بیاید را کی می‌دهد؟ قبول داریم که ملک بی‌پرسان است و طالب هم جانی و جنایت‌کار، اما اگر این کشتارها و قتل‌ها ادامه بیابند به قاضی روز محشر که خودش شاهد و قاضی است چی جواب می‌دهید. بای‌ذنب‌قتلت؟ 

ادامه خواندن اخطاریه‌ی قوماندانی امنیه‌ی طالب در پنجشیر: محمد عثمان نجیب

سلام سرباز : شعر از هجرت

سلام سرباز سلام ای پاس بانم 

سلام ای    مرد  نیکو   قهرمانم 

سلام سرباز سلام بر همت تو 

سلام سرباز سلام بر رحمت تو 

ادامه خواندن سلام سرباز : شعر از هجرت

در حاشیه روایت های پسین و پیشین فرار غنی: مهرالدین مشید

با این ضرب زبانی ها نه غنی و نه یارانش برائت پیدا می کنند

از قضای روزگار چنان آمده است که شماری یاران و نیمه یاران گرمابه و گلستان غنی دست به روایتگری بزنند و برای برائت خود و برائت غنی روایت آفرینی کنند تا باشد که سیاه را سفید و سفید را سیاه نشان بدهند و در نتیجه افکار مردم در مورد فرار غنی چنان مغشوش شود که به فرمایش صالح همه وقایع رنگ خاکستری به خود بگیرند.  

روایت و روایت گری پیشینهء تاریخی دارد و راویان توانسته اند تا بسیاری حقایق را در دل تاریخ زنده نگهدارند و بررغم خواست شاهان و زمامداران کوشیده اند تا تاریخ را از مسخ و تحریف کامل نجات بدهند. یکی از دلایلی که در مقطعی از تاریخ راویان به انزوا کشانده شده و فقهای طامع و معامله گر بر روی صحنه آمده و حضور حاکم داشته اند. دلیل اش این بوده که راویان در روایت حقایق تاریخی بیشتر صادق بودند. این صداقت آنان سبب شد تا از چشم زمامداران مستبد بافتند.

ادامه خواندن در حاشیه روایت های پسین و پیشین فرار غنی: مهرالدین مشید

به سلسلهٔ معرفی مظاهر تمدنی افغانستان ؛شهر باستانی  پنج هزارساله لوگر در «مس عینک» :حامد نوید

چنانچه از اسناد تاریخی ادیان برهمنی و بودایی بر می آید، گمان باستان شناسان برای مدت ها براین بود که حوزهٔ ثقافتی کابل (گسترده از کاپیسا و بگرام تا به لوگر) در آغاز تمدن های ویدی و اوستایی یکی از مراکز آغاز مدنیت شهری در حوالی سه هزارسال پیش از تولد مسیح درین بخش قارهٔ آسیا  بوده است. لیکن سندی در دست نبود تا ثابت سازد که زندگانی شهری درعصر «Bronze  برانز » در ساحه کابل و اطراف آن وجود داشته است؛ زیرا به جز از چند سکهٔ بسیار باستانی  بدست آمده از تپهٔ مرنجان شواهد تاریخی بیشتری موجود نبود که این فرضیه را تقویت بخشد ؛ تا اینکه در سال ۲۰۰۷ میلادی استخراج معدن عظیم «مس عینک» توسط کمپنی  (MCC)چین و حفظ آثار تاریخی این ساحه توجه بیشتر باستان شناسان را به ساحهٔ باستانی مس عینک جلب نمود . در ساحهٔ مس عینک معابد بودایی متعددی با پیکره های نهایت مهم و نقاشی های ظریف از عصر کوشانی ها بر فراز تپه های پیوست بهم قرار دارد که باید توسط باستان شناسان با دقت فراوان حفظ میگردید. درین وقت باستان شناسان زیادی از هر گوشهٔ جهان از ساحهٔ تاریخی مس عینگ دیدن کردند . 

در همین آوان آبادی های بسیار کهنتری نسبت به دورهٔ کوشانی ها در پای تپه های مس عینک  نشانی گردید. چنانچه خبرگزاری «صدا و سیمای افغانستان» این کشف مهم را در سال ۱۳۹۴ خورشیدی به نشر رساند.  

ادامه خواندن به سلسلهٔ معرفی مظاهر تمدنی افغانستان ؛شهر باستانی  پنج هزارساله لوگر در «مس عینک» :حامد نوید

سقوط کابل در واقع سقوط آمریکا در افغانستان است
: مهرالدین مشید


افغانستان قربانی بازی های ژیوپولیتیک آمریکا شد

سقوط یک شبهء حکومت افغانستان بدست طالبان در نتیجهء زمینه سازی های غنی و هسته گذاری فرماندهان مزدور و ضد ملی در قطعه ها و پایگاه های مهم نظامی شامل قول اردو های افغانستان در تبانی با آی اس آی و سی آی ای و سایر شبکه های استخباراتی منطقه و جهان، از بسیاری واقعیت های پشت صحنهء جنگ آمریکا در افغانستان پرده برداشت که گویا حملهء آمریکا به افغانستان شامل یک پروژهء کلان بود که ممکن استراتژیست های نظامی امریکا این حمله را دروازه ای برای رسیدن به طرح خاورمیانهء بزرگ تلقی کرده بودند. هرچند غنی یک شبه سقوط کرد و اما آمریکا از همان آغاز تشکیل حکومت موقت و بعد انتقالی و دو بار ریاست جمهوری کرزی و دو بار دور ناتمام غنی در واقع با گزینش رهبران فاسد و بسیج نمودن شماری جهادیان و لیبرال ها و تکنوکرات های فاسدتر را در کنار آنان سنگ بنای سقوط حکومت های آنان را گذاشته بود. حوادث ۲۰ ساله در افغانستان نشان داد که سقوط کابل در واقع سقوط آمریکا در افغانستان است و افغانستان قربانی بازی های راهبردی و ژیوپولیتیک آمریکا شده است. حمایت آمریکا در آغاز از حکومت های فاسد تحت زعامت رهبران فاسد، در اصل معنای سقوط را داشت.

ادامه خواندن سقوط کابل در واقع سقوط آمریکا در افغانستان است
: مهرالدین مشید

چرا پنجشیرسقوط کرد و عبدالله از کابل نه گریخت؟ ؛ از سقوط تا مقاومت : نوشته فضل‌احمد معنوی و محمد عثمان نجیب

۱۴۰۰ آبان ۲۶, چهارشنبه

چرا پنجشیرسقوط کرد و عبدالله از کابل نه گریخت؟

 عبدالله عبدالله خبر فرار اشرف غنی را از تماس تلفنی حامد کرزی شنید که گفت “نفر گریخت”. او در پاسخ به تماس تلفنی زلمی خلیلزاد گفت “وطن را تباه کردید؛ خدا جزای‌تان دهد”.

این بخشی از روایت فضل‌احمد معنوی،‌ وزیر عدلیه پیشین افغانستان و از متحدان عبدالله، از روز سقوط کابل است.

چرا آقای عبدالله از کابل نرفت و به مقاومت علیه طالبان رضایت نداد؟

جبهه مقاومت در چه شرایطی علیه طالبان جنگید و چرا این‌بار بر خلاف مقاومت اول،‌ مرکز پنجشیر به زودی سقوط کرد؟

آنچه در ادامه می‌آید، نوشتار آقای معنوی به قلم خود اوست و هدف از بازتاب آن‌ در افغانستان اینترنشنال، آشنایی مخاطبان این رسانه با روایت‌های مختلف از ماجرای سقوط و مقاومت است.

از سقوط تا مقاومت

نوشته فضل‌احمد معنوی

“هدف این یادداشت تبیین وقایعی‌ است که از سقوط کابل به دست طالبان تا درگیری‌های این گروه با جبهه مقاومت ملی در پنجشیر اتفاق افتاده است.

در این یادداشت به ‌گونۀ اجمالی به گوشه‌ای از جریان جنگ پنجشیر پرداخته شده‌است تا سرآغازی برای پرداختن به گوشه‌های تاریک و مبهم حوادث باشد و خوانندگان واقعیت‌ها را درک کرده منصفانه قضاوت کنند.

ادامه خواندن چرا پنجشیرسقوط کرد و عبدالله از کابل نه گریخت؟ ؛ از سقوط تا مقاومت : نوشته فضل‌احمد معنوی و محمد عثمان نجیب