
! مقالۀ شمارا دردوقسمت تحت عنوان “پیدایش، تکامل ودورنمای زبان دری” خواندم وازدُرُست نویسی و مستند نویسی تان حظ بردم- درمیدیا هروقت مطلبی دربارۀ زبانهای افغانستان منتشرشود، بخاطرمکلفیت مسلکی آنرا میخوانم تاچیزی از آن بیاموزم، واگراشتباهی تعصبی یا علمی درنوشته ها بنظرم برسد، جرات آنراداشته ام که هموطن خودرا دوستانه و باارئۀ اسناد ملتفت بسازم، زیرا دَین وطن ومصرف تحصیل خودرا همیشه احساس میکنم.
درحالیکه هرافغان حق مسلم دارد دربارۀ زبان وفرهنگ خوداظهارنظرکند، علم زبانشناسی را درافغانستان بگفتۀ مرحوم پوهاند الهام “کسب خام” میخواندند وتا سال 1980م درپوهنتون کابل تنها شش زبانشناس وجودداشت، سه تا بسویۀ داکتر وسه تا بسویه ماستر. یک ماستروفات کرده بود، سه داکتر ویک ماستر دردورۀ کمونستی تا سال 1980 ازکابل به امریکا فرارکردند که ازآنجمله مرحومین پوهاند حبیب الله تزی- پوهاند رحیم الهام و پوهاند نسیم نگهت، هرسه درامریکا جان بحق سپردند وفقط هاشمیان منتظررفتن مانده است. درمطبوعات کابل نیزبقلم اشخاص غیرمسلکی به ندرت مضمونی به ارتباط زبان وزبانشناسی نشرمیشد ، اما خوشبختانه درامریکا واروپا این وضع تغییرکرده، زیراافغانها ازطریق مطالعات شخصی، خصوصا درشعبۀ (زبانشناسی تار یخی)معلوماتی فراهم نموده وبا جرات مینویسند، اینکه بعضی نوشته ها کمبودیهایی میداشتنه باشند، مهم نیست، آنجه قابل مسرت وتقدیراست علاقمندی افغانها بفرهنک ووطن مالوف شان میباشد.
ادامه خواندن پیامی ازجانب سیدخلیل الله هاشمیان به هموطن محترم آقای میرعنایت الله سادات

























