تا بسته به زنجیر عدوپای ترا : میرزا ابوالپشم

تا بسته به زنجیر ، عدو پای ترا

ای‌وای که نشنیده کس آوای ترا

ققنوسِ امیدِ وطنم، آزادی 

ما منتظرانیم ، تماشای ترا.

ادامه خواندن تا بسته به زنجیر عدوپای ترا : میرزا ابوالپشم

پیام تبریکی داکتر فیض الله ایماق بخاطر چاپ کتب جانب نذیر احمد ظفر بنام بانوی قلم فرسا و غزلیات وی بنام آرا

 

نذیر احمد ظفر یکی از شخصیت های  شهیر و ژورنالست و ادیب و شاعر بلند اوازه افغانستان است.

اشنایی من  با این شخصیت  عالی و خبرنگار مسلکی ازسالها قبل در رادیو تلویزیون ملی  افغانستان بوقوع پیوسته بود. همسرعزیزم  انابت جان و اینجانب نه تنها  در  ایام  اقامت  ما در  کابل  باهم  همکار بودیم بلکه در ایام هجرت نیز در  رادیو  تاشکند یکجا در سرویس خبری  فارسی  دری تورکی  واوزبیکی فعالیت  داشتیم.

دراین روزها خبر نیک وبسیار خوبی  در رسانه  مجازی  شینده و در سایتهای هموطنان ما  خواندم که وارث  الشعرا جناب  محترم  ظفر شاعر شیرین کلام عصر حاضر افغانستان در غربت  کتابی را تحت  عنوان« بانوی  قلم فرسا »در باره زندگینامه و خدمات علمی وفرهنگی خانم ماریا  جان  دارو در قید  تحریر  درآورده  است که  واقعاٌ یکی  از  مهم  ترین  کتاب  های  تالیفی جنا ب محترم ظفر بشمار  میآید.

ادامه خواندن پیام تبریکی داکتر فیض الله ایماق بخاطر چاپ کتب جانب نذیر احمد ظفر بنام بانوی قلم فرسا و غزلیات وی بنام آرا

سونیا و شفیق کاکایم قسمت اول؛ داستان زیبا از قلم ماریا دارو

خانه ما در خم وپبچ کوچه باغ های چهار آسیاب قرار داشت بهار که طبیعت حیات دوباره

میگرفت و درختان سبز و خرم میشدن و شگوفه میکردن. از بودن درآنجا خیلی خوشم میامد

وقتی مکتبی شدم باید از قریه میکوچیدیم و درمحل باید نقل ومکان میکردیم که من وبرادرم

شامل مکتب میشدیم.در گذشته هنگامیکه کاکاشفیقم مکتب ابتداییه رادر قریه خلاص کرد

ادامه خواندن سونیا و شفیق کاکایم قسمت اول؛ داستان زیبا از قلم ماریا دارو

فوزیه میترا خوبترین نطاق  رادیو تلویزیون افغانستان : محمد یوسف هیواددوست

ایشان  عقیده دارد که: (( رادیو تلویزیون هر ملت ، در اصل زبان همان ملت است )).آرې!پس از افتتاح تلویزیون در افغانستان او نیز یکي از همان نطاقان پیشګام ما بود ، او نیز تلاش داشت  بمثابه زبان ملت واحد ما ،ګویا و رسا باشد .

از فوزیه جان میګویم ، فوزیه جان میترا .آن همکار عزیز مان که حتی در زمان نوجواني و تعلیم ،در آوانیکه متعلم مکتب بود به نطاقی علاقه فراوان داشت و بګفته خودشان  ګاهي خواب میدید که عقب میکروفون رادیو و تلویزیون نشسته ،اخبار ، جریانات و حالات کشور و جهان را برای هموطنانش میخواند ، وقتی بیدار میشد ، عطشش فزونی ګرفته تا اینکه براستي هم یک روز ، یک روز آفتابي روشن به دفتر نطاقان رادیو تلویزیون آمد و پس از سپری نموده  امتحانات زیاد ، چانس کار در یګانه رادیو و تلویزیون افغانستان را بدست آورد (۱۳۵۷ )و بدین ترتیب همه خواب هایش به

ادامه خواندن فوزیه میترا خوبترین نطاق  رادیو تلویزیون افغانستان : محمد یوسف هیواددوست

برنامه کورنی ژوند تلویزیون وطن : نویسنده پارچه ماریا دارو

در این برنام مطالب مختلف در رابطه به زندگی خانواده و اجتماع مورد بحث وبرسی گرفته میشود.مدیر دایرکتر رادیویی ان محترم فوزیه شهاب و همکاران برنامه عبارت اند از سلطان ابوی و عزیزه صدیقی میباشند. البته پارچه تمثیلی بعداز یک ساعنت وچهل شش دقیقه شروع میشود.

https://www.facebook.com/radio.tv.watan/videos/382385248118992

نادیا انجمن در انحنای زنده‌گی و مرگ : استاد پرتونادری

در انحنای زنده‌گی و مرگ

دردهای گنگ

دردهای دیرماند در لفاف مبهم سکوت

در سرت قصیده‌های سوگ‌بار خوانده‌اند

با نمایش کریه چهره‌های خویش

رنگ هستی ترا پرانده‌اند

آه،

ادامه خواندن نادیا انجمن در انحنای زنده‌گی و مرگ : استاد پرتونادری

واژ یا واک ویا حرف «ی» نامها و نقش آن در زبان فارسی : داکاتر حمیدالله مفید

به گفتاورد ویل دورانت پارسها نظام الفبایی ۳۶ واژی یا حرفی  زبان شان را از ماد ها گرفتند وبجای الواح گلی از کاغذ استفاده  می کردند. ودر نظام واژی یا الفبای  ۳۶ حرفی فارسها چهار گونه واژ یا حرف «ی» هستی داشتند.

هنگامی که سبویه دانشمند شناخته شده صرف ونحو قواعد زبان تازی یا عربی را به نام  «الکتاب» نوشت از دو واژ یا حرف «ی»  نام برد. 

۱-یای معروف 

۲- یای مجهول

نخستین تالیف  در باره دستور زبان فارسی  را اگر  کتاب « منطق الخُرس فی لسان الفرسی» اثر ابوحیان نحوی   و یاکتاب «حلیه الانسان فی حلیه اللسان »اثر ابن مهنا به زبان تازی  یا عربی بپنداریم  ، نیز از شیوه ای نگارش سبویه  پی گرفته بودند ودر آنها همین دوگونه واژ «ی» بدیده نگریسته شده است.

ادامه خواندن واژ یا واک ویا حرف «ی» نامها و نقش آن در زبان فارسی : داکاتر حمیدالله مفید

همسایه : نوشتهء مسعود زراب

سال های پيش دختر زيبايى با جلد سپيد و بخت سياه، چشم به جهان گشود كه روز قبل پدرش چشم از جهان بسته بود؛ مادرش كه دريچه ى اميد كاملأ به رويش بسته شده بود، شب ها زير سقف چككبار زمستانى كلبه ى ويران و سرد، چشمانش كه خسته تر از دلش بود غرق سيلاب اشك مى شد؛ گاه گاهى چشم خويش را به ناكجا ها مى دوخت و راهى براى آينده ى خود و طفلك نوزادش نمى يافت.

مادر بيچاره هفت سال بار سنگين غم را تنها بر دوش خود كشيد و  دخترك كه تازه به مكتب مى رفت، روزى از مكتب آمده به مادرش گفت: ” مادر جان، معلم ما گفت كه فردا هر كس با پدرش به مكتب بيايد، پدر من كجاست؟ “

ادامه خواندن همسایه : نوشتهء مسعود زراب

مصاحبه جالب نذیر ظفربا : خانم ماریا دارو

در این  مقطع زمان که گروه منفور؛  فاقد سواد و فرهنگ با  افکار قرون وسطایی و معامله گر سایه تظلم را بر ملت ما افگنده  است و درب  معارف و مکاتب  را بر روی بانوان شجاع و مستعد ما بسته  اند؛ نباید احساس  ناامیدی  کرد زیرا قلم به دستان ما در داخل  و خارج ازکشور پیوسته  در نگارش  ادامه میدهند  و زبان و فرهنگ مان را با  گلواژه های  شان عطور زندگی  می  بخشند …

از این جمله نویسندگان  مجرب و چیره  دست یکی هم بانوی  گرانسنگ و نویسنده کتب متعدد خانم ماریا  جان  دارو است که با وجود مشکلات محیطی  شجاعانه می نگارد و برغنای معنوی ما می  افزاید.

 در همین روزها کتاب تازه  شان  تحت عنوان  (اتاق  شماره ۲۲) درآنلاین منتشر گردیده  است. 

در همین رابطه  مصاحبه  اختصاصی با این خواهرما انجام دادم و شما دوستان را به خوانش آن دعوت میکنم.

سوال  – تاکنون چند کتاب و با کدام عناوین را نوشته اید و هموطنان ما از کدام مرجع می توانند آنها را بدست آورد ؟

 جواب  – جناب  محترم ظفر گرامی  وارث الشعرا شیوا بیان ؛ ژورنالست آگاه و فعال و نویسنده  توانا ؛ خدمت شما وعلاقمندان  کتاب عرض سلام و ادب دارم.

ادامه خواندن مصاحبه جالب نذیر ظفربا : خانم ماریا دارو

سخنی با جوانان رشید وطن : پوهاند محمد بشیر دودیال

ولتر از همه سلامها و احترامات تقدیم تان باد !

بعد اینکه :

به یقین بدانید که سعادت در دانش، مطالعه، اندوختن علوم وآموزش فنون است. دانش سیرت و شخصیت شما را تکامل، جوهر و جلایش میبخشد. متاسفانه درین اواخر علاقه به کتاب و مطالعه کم گردیده است. عدۀ محدودی متعلم و محصل  اگر  سروکاری با کتاب و مطالعه نیز دارند، با صد افسوس باید گفت که کافی نبوده، فقط به خاطر (کامیابی در امتحان) و (بدست آوردن شهادتنامه)است. اوضاع پریشان کشور دلیل شده نمیتواند که شما به آموزش و مطالعه بیعلاقه و کتاب را کنار بگذارید. این طرز فکر اشتباه بزرگ تان خواهد بود. چه نسلهای گذشته ی ما بعضاً با اوضاع به مراتب دشوار تر از امروز روبرو شده بودند، ولی ارزش علم ودانش و علاقه به کتاب و مطالعه را  کنار نگذاشته بودند.

ادامه خواندن سخنی با جوانان رشید وطن : پوهاند محمد بشیر دودیال

نگاهی برکتاب «گوهراصیل آدمی» وفهم وهضم آن :  نوشته ؛ ماریا دارو

« گوهر اصیل  آدمی » –  یکصد و یک  زینه  برای  تقرب  به  جهانشناسی  ساینتفیک – کتابیست  پژوهشی  ، تحقیقی ، ساینتفیک برای تعریف و تثبیت و نشان دادن مقام  انسان  وانسانیت ، خود شناسی  و خدا شناسی و جهان شناسی . از آن جمله در آن موقف  و مقام  والای  زن «مادر» فرشته  زمین عاری از تعبیر های باطل و سوء  تفاهم  ها در شناخت در آمده است . 

به برکت جذابیت توصیف ناپذیراین  فرشته  زمین  و سلطان عشق و شعور مردان را  در این اثر محترم  محمد  عالم  افتخار؛ آن را که علاوه بر پشتی زیبا و مقدمات بیداری بخش ؛ دارای  (۴۳۲)  صفحه و  (۱۰۱) زینه  میباشد در (۱۷) روز مسلسل مطالعه  نمودم.

ادامه خواندن نگاهی برکتاب «گوهراصیل آدمی» وفهم وهضم آن :  نوشته ؛ ماریا دارو

تاریخچه آهنگ آهسته برو : وژمه ابراهیمی

آهسته برو یا آستابرو محفل عروسی :

در زمان سلطنت امیر شیر علی خان دو دلداده به نام های شیرین و شیرو ( اصل نامش شیر محمد ) در همسایه گی در منطقه دروازه ی لاهوری کنونی کابل می زیستند و سخت عاشق همدیگر بودند۰

شیرین دختری یک سوداگر معروف طلا در آن زمان به نام کاکه رجب کابلی بود، اما شیرو شاگرد یک کارخانه بوت دوزی ‌از خانواده نادار بود۰

ادامه خواندن تاریخچه آهنگ آهسته برو : وژمه ابراهیمی

مژده به علامندان کتاب؛ کتاب «اشک‌هایم را نوشیدم» از چاپ بر آمد : استاد پرتو نادری

در این کتاب داستان‌ها، داستانک‌‌ها، ترجمه‌هایی چند داستان برای کودکان از علی‌سینا و سوگ‌سرود‌های من، آمده است.

نوشته‌هایی از داکتر سیاسنگ، داکتر سینا دلیری و داکتر ملک ستیز در پیوند به خاطره‌ها و دیدارهای شان باعلی سینا.

دوستان می‌توانند این کتاب را از کتاب‌فروشی انتشارات سعید در جادۀ آسمایی و کتاب فروشی نشرات مادر در مارکت ملی فروشگاه شماره 67 ، منزل اول در پل‌سرخ به دست آورند.

این هم برش‌پاره‌یی از متن کتاب.

***

آیینه‌یی گرفتم تا خودم را در آن تماشا کنم. آیینه تاریک بود و شکسته؛ اما در آن تاریکی خودم را شناختم. چون من خود تاریکی آیینه بودم.

حس کردم که نفسم بند بند می‌شود. پنجرۀ خانه را گشودم. در بیرون باران تندی می‌بارید، باران سیاه. شاخه‌های درختان جوان در زیر باران می‌لرزیدند. گویی باران، درختان جوان را شلاق می‌زد. باران سیاه در ناودان‌های خانه جاری بود. 

صدای باران در ناودان‌ها به شیون زنان فرزند مرده می‌ماند. صدای زنان فرزند مرده تمام آسمان خانه را پرکرده بود. یک لحظه حس کردم که شیون تمام زنان فرزند مردۀ جهان از حنجرۀ من بیرون می‌آیند. یک لحظه حس کردم که با تمام زنان فرزندمردۀ جهان پیوند دیرینه‌یی دارم.

دل‌تنگ کنار پنجره نشستم، مانند یک سنگ. دستانم را روی چشم‌هایم گذاشتم. دستانم داغ شدند. دستانم را از روی چشمانم برداشتم، دیدم باران سرخی از چشم‌های ورم کرده‌‌ام می‌ریزد. دستانم چنان‌ جامی از باران سرخ چشم‌هایم لبالب شده بودند. جام لبالب اشک‌هایم را سرکشیدم و تا آخرین قطره نوشیدم. اشک‌هایم مزۀ اندوه هزار ساله داشتند. 

پرتو نادری

اسد 1394 / کابل / شهرک قرغه

نگاهی به زنده‌گی زنده یاد قسیم اخگر : نوشته ء استادپرتو نادری

قسيم اخگر جايي در رابطه به پيدايي خود در اين جهان کبود مي گويد « همان سالي که در آخرين روزهايش اسماعيل بلخي و دوستانش را به جرم کودتا گرفتند. هر وقتي از تولد من ياد مي‌شد پدرم اين تقارن را بياد مي آورد، از او فهميدم که انقلاب چين هم در همان حول و حوش به پيروزي رسيده بود. شبي که بدنيا مي آمدم توفان و سرما بيداد مي کرد و درها را به هم مي کوبيد به همين قرينه نامم را توغل علي گذاشتند که چون نامأنوس و غير متعارف بود، جا نيافتاد.»

ادامه خواندن نگاهی به زنده‌گی زنده یاد قسیم اخگر : نوشته ء استادپرتو نادری

از حقوق قطعی زن : میرزاابوالپشم

از حقوق قطعی زن، چشم‌پوشیدن چرا

در حقیقت گردِ این موضوع پیچیدن چرا

دین مگر جز این ندارد منطق و حرف حساب

می‌زنید این ماجرا را روز و شب دامن چرا

ادامه خواندن از حقوق قطعی زن : میرزاابوالپشم

آمنه محمد خواستار همبستگی با زنان و دختران افغانستان شد : برگرفته از صفحه محترم رحمت الله روند

11:53 22.01.2023

معاون دبیرکل سازمان ملل متحد به احیای حقوق زنان افغانستان در زمینه تحصیل، کار و آزادی رفت و آمد امیدوار است.

به گزارش اسپوتنیک، آمنه محمد معاون دبیرکل سازمان ملل متحد پس از سفر به افغانستان بار دیگر خواستار همبستگی با زنان و دختران افغانستانی برای حفظ حقوق آنها در تحصیل و کار شد. محمد روز شنبه در توییتی نوشت: ” از هنگام ترک افغانستان، قویاً معتقدم که با نشان دادن همبستگی با زنان و دختران افغانستان، می‌توانیم حقوق آنها را برای تحصیل و کار احیا کنیم.”

ادامه خواندن آمنه محمد خواستار همبستگی با زنان و دختران افغانستان شد : برگرفته از صفحه محترم رحمت الله روند