تذکر از چهل سال خدمات فرهنگی مرحوم آقا سعید نسیان : داکتر فیض الله ایماق

خواننده گان ارجمند !

به اجازه ی شما کارنامه های

 کاری یکی ازخدمتگزاران دیرینه رادیوی کشور را که دربین همکارانش به مغز کمپیوتری معروف بوده، بخوانش میگیریم و او کسی جز آقاسید نسیان نیست.  آقاسید نسیان بیش از چهل سال حیات خودرا وقف خدمت در رادیوی کشورنموده است.  او متولد شهرکابل است، و از نوجوانی درمطبوعات کشور مشغول به كارشد و پس ازچندسال خدمت در آنجا ، در سال ۱۳۳۰ خورشیدی که محترم شرعی جوزجانی بحیت مدیراعلانات و پروگرامهای رادیو ایفای وظیفه میکرد ، به عنوان عضو این مدیریت به كار پرداخت‌. و سپس سالهای زیادی بعنوان مدیر آرشیف موسیقی رادیو اجرای وظیفه کرد .

من حقیر نیز با آقای نسیان ، در  رادیو تلویزیون افغانستان   همکار بودم .

همکاران او میگویند :

ادامه خواندن تذکر از چهل سال خدمات فرهنگی مرحوم آقا سعید نسیان : داکتر فیض الله ایماق

 رحلت ژورنالیست بزرگ نبی پاکطین تسلیت باد!: سیلمان کبیر نوری

با درد و دریغ پیامی حاصل نمودم که جناب نبی ‌ پاکطین یک تن  از نخبگان طراز اول  ژورنالیزم کشور؛ روز چهارشنبه  ۷ سنبله ۱۴۰۳ خورشیدی برابر با  ۲۸ آگست ۲۰۲۴ میلادی، در اثر بیماری ایکه عاید حال شان شده بود، به عمر هفتاد سالگی بدرود حیات گفتند. 

این جانب به نمایندگی از دوستان و رفقا و عزیزان؛ این سفر بی برگشت آن روان شاد را به محترمان دکتور نبیل پاکطین، دکتور بکتاش پاکطین؛ انجنیر منیژه پاکطین؛ پامیر پاکطین؛ سایر اعضای فامیل محترم شان، خانواده همکاران ایشان در رادیو تلویزیون کشور و گستره مطبوعات و رسانه ها و راهیان راه مکتب ژورنالیزم افغانستان  و کافه هموطنان تسلیت عرض میداریم.

ادامه خواندن  رحلت ژورنالیست بزرگ نبی پاکطین تسلیت باد!: سیلمان کبیر نوری

 خبر ناگهانی مرگ اسدالله ولوالجی : استاد پرتو نادری

همی‌گفتم که خاقانی دریغاگوی من باشد

دریغا من شدم آخر دریغا گوی خاقانی

وقتی از خاموشی دوستی چون اسدالله ولوالجی ناگهان خبر می‌شوی، مانند آن است که کسی سرت را با تمام نیرو بر دیوار سنگینی می‌کوبد و بعد تو می‌افتی تخت به پشت روی خاک سیاه!

خبر خاموشی اسدالله ولوالجی امروز همین‌گونه سرم را به دیوار سیاه سوگ و ماتم کوبید و لحظه‌هایی حس کردم که آسمان دور سرم می‌چرخد و چنان گردابی مرا در خود فرو می‌برد! او را در زندان پلچرخی شناختم،  سال 1363 بود، پیش از من چند سالی را آن‌جا سپری کرده بود.پناه‌‌گاهم بود، چقدر شیرین بود که دلتنگی‌هایم را با او قسمت می‌کردم. چند سالی از من خورد بود، اما این حس که همیشه او را چنان برادر بزرگی حس می‌کردم هیچ‌گاهی از من دور نشد.

ادامه خواندن  خبر ناگهانی مرگ اسدالله ولوالجی : استاد پرتو نادری

وفات نبی پاکطین یک ضایعه فرهنگیست.

آنا لله و انا الیه راجعون

نبی پاکطین یک تن از نطاقان برجسته رادیو تلویزیون ملی رخ بر نقاب خاک نهاد. روانش شاد باد.

بااندوه فراوان اطلاع حاصل نمودیم که شبکه رادیو تلویزیون اسبق افغانستان و افغان فلم و ژورنالیست توانمند نبی جان پاکستان در کشور هندوستان به اثر مریضی قلبی به رحمت حق پیوست.

قدرمان پاکتین یک حوزه قدرتمند و بی نظیر، روزنامه نگار و نویسنده پس از اواسط قرن بیستم بود. پاکستان در کنار مدیریت و ریاست رادیو تلویزیون در بست های بالاتر نیز در انکشاف نخستین تلویزیون ملی در ولایات سهم گرفت.

وی برای مدتی ریاست آژانس اطلاعاتی باختر را نیز با مدیریت خوب رهبری کرد و دیپلومات عالی در وزارت خارجه شد.

روحش شاد و خاطراتش جاویدان باد

(یوسف هیواددوست- رادیو تلویزیون صدای افغان از دنمارک)

دررثای شخصیت بزرگ علمی وملی افغانستان «شاه علی اکبر شهرستانی» نوشته ء : میرعبدالواحد سادات

دریغا می برد امواج ایام
بزرگان را زما آرام ، آرام
درین هفته یکی از غنایم معنوی افغانستان در جلای وطن با کوله بار بار  معرفت و علم ، حاصل  حدود هشتاد سال پژوهش و تدقیق بقول خرد سالار بزرگ حضرت خیام با هفت هزار ساله گان همسفر گردید و به جاودانه گی پیوست :
مصداق حال شان کلام رودکی سترگ است که :
از شمار دو چشم یک تن کم
وز شمار خرد هزاران بیش
هیهات و صد افسوس که :
چهره شاخص اکادیمیک ملی و بین المللی زبان شناس پیشکسوت ، تاریخ نگار ، نویسنده نستوه ، محقق نامدار وطن و یکی از بهترین مفاخر بزرگ علمی و ملی افغانستان که افزون بر زبانهای ملی و رسمی دری و پشتو به لسانهای فرانسوی  ، عربی و انگلیسی تسلط داشت ، جناب کاندید اکادیمسین شاه علی اکبر شهرستانی که حدود هشت دهه عمر پر بار شان در کار تعلیم و تعلم صرف شد ، به عمر نودوچهار سالگی در شهر لندن داعی اجل را لبیک و فامیل ، دوستان و جامعه علمی و اکادیمیک ما را سوگوار ساخت .

ادامه خواندن دررثای شخصیت بزرگ علمی وملی افغانستان «شاه علی اکبر شهرستانی» نوشته ء : میرعبدالواحد سادات

خشت بزرگ از خانه تیاترسابق افغانستان فرو ریخت : نوشته  ماريا  دارو  

داکتر عبدالواسع لطیفی سابق استاد و رئيس فاکولته  طب کابل ؛ نویسنده و مترجم درامهای تیاتر افغانستان  بتاریخ  بیست و هشتم ( ۲۸ جولای ۲۰۲۳- م -) جان به  جان آفرین بخشید.. 

انا لله وانا الهی راجعون

داکتر عبدالواسع  لطیفی  بتاريخ  دوازدهم  ماه  می  (  ۱۹۲۸ -م) در شهر کابل  تولد گردید 

 وی بعد از ختم  لیسه استقلال  و کسب  دیپلوم  هم ردیف  با دپیلوم  بکلوریا کشور  فرانسه شناخته  شد و به  تعقب  آن در سال  (  ۱۹۵۱ -م)  شامل پوهنحی طب  پوهنتون کابل گردید. 

استعداد و خلاقیت شادروان لطیفی در دانش  لسان فرانسوی  در سطح خیلی بالا بود و در ساعت  درسی  که  توسط  استادان  فرانسوی  و افغانی  به لسان فرانسوی  تدریس می شد  او لکچر استادان را برای  محصلين  ترجمه  می کرد.

پس  از فراغت دانشکده  طب  در ( ۱۹۵۷ -م )  به  حيث کدر علمی  پوهنحُی طب در پوهنتون کابل  بر رتبه  پوهیالی درکدرعلمی دیپارتمنت  مایکریولوژی و  ویرولوژی  قبول گردید و  در این  رشته  الی رتبه  پوهاند  رسید. 

ادامه خواندن خشت بزرگ از خانه تیاترسابق افغانستان فرو ریخت : نوشته  ماريا  دارو  

تصویر کربلا در آیینه شعر : نوشته – نذیر ظفر

(( عا شورای حسینی بر همه مو منین تسلیت باد ))

کر بلا سر زمینی که حقیقت عشق را بر ملا ساخت و حق را از باطل قیاس داد .

طوفان خونیکه از حنجره های عاشقان حقجو فواره گردید ؛ زمین خشکیده پر از تعصب و جهل را با شقایق حقایق مزین ساخت و ار مغانی بود به موحدین و آزاد منشان جهان که واژه آزادی را در قا موس انسانیت دریافتند.

سنت شکنی و استکبار یزید پسر معاویه ( لعنت الله علیه ) و موروثی قرار دادن خلافت اسلامی بر خلاف قوانین اسلام و تحمیل جور و ستم اقلیت عیاش و ظالم بنی امیه بر امت مستضعف و دعوت مسلمین از سید الشهدا حسین علیه السلام جشن خون را در کربلا نمایان نمود و به باور تاریخ سید الشهدا با 72 تن از یاران با وفایش رایت آزادی و مبارزه حق علیه باطل را بر افراشت که بازتاب این جانبازی ها در ادبیات فارسی از قرن سوم بوجود آمده و شعرای فارسی زبان درین زمینه اشعاری سروده اند که مختصرا انها را بخوانش میگیریم :

ادامه خواندن تصویر کربلا در آیینه شعر : نوشته – نذیر ظفر

« باختری سایب شاید ده مرمر باشن» : رحیم ابراهیم

سال ۱۳۶۴ یا ۶۵ بود که به کابل رفته بودم. چندی روزی از روی ناچاری- میسر نشدن پرواز به میمنه- در آنجا پاییدم. روزی به دکان همدرس مرحومم محمد ایوب -از اندخوی- رفتم. او در یک دکان تولیدات آهنگری «نیم‌وقته» کار می‌کرد. با او قرار گذاشتم که به دیدن همدرس دیگرِ ما (گل احمد یما) برویم. او را دریافتم و قرار شد که به دیدن «واصف باختری» برویم.  استاد واصف باختری، در اتحادیۀ نویسندگان افغانستان،‌ مدیر مسؤل مجلۀ‌ ژوندون بودند. به دفترش در شهر نو رفتیم. آجا نبودند. یما از کسی سراغش را گرفت. آن شخص گفت: « باختری سایب شاید ده مرمر باشن»

گل احمد یما، آنجا را دیده بوده است. از مسجد حاجی یعقوب به دست راست پیچیدیم. چند دکان آنسوترک، بر سرِ دکانی نوشته شده بود. «به رستورانت مرمر خوش آمدید». 

ادامه خواندن « باختری سایب شاید ده مرمر باشن» : رحیم ابراهیم

به یاد پدر عزیزم واصف باختری : منیژه باختری

همین که این واژه ها را با چشمان گریان قلم می زنم، ادای احترام می کنم به مردی که نه تنها غول ادبی بلکه پدر عزیزم واصف باختری بود. در 20 جولای 2023 جهان شاعر، نویسنده، متفکر استثنایی را از دست داد و من چراغ هدایت زندگی ام را از دست دادم. از لحظه ای که یادم می آید، حضور پدرم چراغ عشق، خرد و الهام بود. متولد شهر مزار شریف، سفرش به عنوان شاعر و نویسنده شروع به شکل گیری کرد. کنجکاوی سیری ناپذیرش و اشتیاق ادبیات فارسی او را به دانشگاه کابل کشاند، آنجا به هنر شعری اش ارج گذاشت. مجهز به مدرک کارشناسی ارشد آموزش از دانشگاه کلمبیا، استحکام ادبی باختری حد و مرز نمی شناخت. قلم او بیش از ۲۰ کتاب حکاکی کرد که هر بیت گواهی بر استقامت، زیبایی و مبارزات میراث فرهنگی افغانستان است.

ادامه خواندن به یاد پدر عزیزم واصف باختری : منیژه باختری

با تاسف استاد محمد شاه واصف باختری به جاویدانگی پیوست.

استاد واصف  باختری  یکی از گنجینه های  علمی  و فرهنگی  افغانستان بودند . از وی  آثار و تالیفات زیاد بجامانده است .

در سال  2013 -م  زندگی نامه وی را در  کتاب چهره  های  جاودان نوشتم؛ اگر مایلید لینک  ذیل  را باز  نموده  در صفحه  63   الی 65  زندگی نامه استاد قلم و سخن را مطالعه  کرده میتوانید. برای  خانواده  محترم باختری  و تمام  فرهنگیان ؛ شعرا  و  ادیبان  عرض  تسلمت دارم. روانش  شاد و مکانش  قرین  رحمت  الهی باد.

https://mariadaro.com/

در سایت روی کتاب کلیک نمایید.

عرض تسلیت : عبدالقادر یعقوب زاده

تا قله ای آرزویی تسخیر شود

نسلی زمبارزان ما پیر شود

گر ما نرسیدیم به قله ای سبز

نسلی دیگری رسد ولی میر شود

“دستگیر پنجشیری”

آری دوستان عزیز وگرامی!

سوگمندانه که آرزوی تسخیر قله آرزو، برآورده نشد و نماد مبارزه راستین، دوستی، صداقت و خدمتگزاری از نسل مبارزان پیشین میهن و مردم ما به پیری رسید و در فرجام به جاودانگی پیوست. با آنکه او به آن قله سبز که آرزویش را داشت نرسید، اما امید او و همه ما زنده است که نسل دیگری به بلندای پیروزی خواهد رسید و آرزوی نسل جوان ما، دیگر فقط یک آرزو باقی نخواهد ماند.

روان دستگیر پنجشیری از مبارزان عدالت خواه و صدیق میهن ما شاد و یادش برای همیشه جاوید و گرامی باد. 

ادامه خواندن عرض تسلیت : عبدالقادر یعقوب زاده

میرمن قمرگل سرو همیشه سبز باغستان موسیقی افغانستان؛ آسمانی شد؛ پیام تسلیت و زندگینامه مرحوم خانم قمرگل هنرمند محبوب : نویسنده؛ ماریا دارو

خانواده محترم زاخیل در غم بزرگ تان شریک هستم. بدین وسیله پیام تسلیت و همدردی خودرا به شما و تمام هنرمندان و هنردوستان نسبت این ضایعه بزرگ تقدیم میدارم. اکنون با نوشتن این پیام صدای خانم قمرگل که چندین سال پیش بالای زندگی نامه او « 2009» میلادی؛ کار میکردم در گوشم زمزمه میشود. انا لله و انا الیه راجعون

***********خانم قمرگل فرزند گل شیرین خان بتاریخ بیست ویکم جنوری سال 1952 درقریه شگه ولایت ننگرهاردیده بجهان گشود. او درسن هفت سالگی درمحافل وخوشی های قریه اش آوازمیخواند. آوازگیرا یش بدلها چنگ زد، آوازه طنین صدایش از قریه به قریه رسید، تا قریه های دور وبالآخره به ولایت ننگرهار توجه هنردوستان را جلب نمود.

ادامه خواندن میرمن قمرگل سرو همیشه سبز باغستان موسیقی افغانستان؛ آسمانی شد؛ پیام تسلیت و زندگینامه مرحوم خانم قمرگل هنرمند محبوب : نویسنده؛ ماریا دارو

عاقلشاه بیرنگ کوهدامنی سرود پرداز روشن ضمیر و بیدار دل : نویسنده ؛ اسماعیل فروغی

  به بهانه ی پانزدهمین سالیاد جاودانه شدنِ بیرنگ کوهدامنی ــ سیمای آشنای نقد وشعر و چاپ مجموعه ی” طلوع سبزشگفتن ” 

      یازدهم دسامبرسال 2007 میلادی ، آفتاب عمریکی ازستاره گان تابناک شعرفارسی درافغانستان غروب کرده است . درین تاریخ ، بیرنگ کوهدامنی ــ شاعرارجمند ” سلام برشقایق ” که با چکامه ها وترانه های سرشارازامید ودادخواهی، همه را به زنده گی و تلاش فرامی خواند، زنده گی را بدرودگفت وجامعه ی فرهنگی مارا برای همیشه داغدار کرد. اوسخنوری بیداردل ودانشوری روشن ضمیر، خوش قلب ، حلیم ومتواضع بود.

     ما درکابل همسایه بودیم ــ همسایه های دربه دیوار. روزها وشب های شاد وناشاد زیادی را باهم سرکرده بودیم .اوانسانی بی مدعا بود. قلبی به بزرگی آسمان داشت و بخشش وبزرگواری ومهربانی خصیصه ی اصلی اوبود . 

ادامه خواندن عاقلشاه بیرنگ کوهدامنی سرود پرداز روشن ضمیر و بیدار دل : نویسنده ؛ اسماعیل فروغی

مرگ یک انسان واقعی : داکتر ناصر اوریا

داکتر ناکامـورا، فرزند صدیق و قهــرمان تعمیر 

مقابل بیشمار اولاد ناخلف و قهرمانان تخریب

به مصداقِ سرودهٔ:

“لښـکرو ته، جـرگـو تـه، او جنـډو تـه حـاجت نشته

په شمار سړی په کار دی خو د کار سړی په کار دی”

سیاهی لشکر نیاید به کار * یکی مرد جنگی بِه از صدهزار”

ناکامورا سمبول انسانیت و قهرمان عمران و آبادی

ادامه خواندن مرگ یک انسان واقعی : داکتر ناصر اوریا

اطلاعیه : با اندوه فروان به اطلاع هموطنان عزیز رسانیده میشود؛ دانشمند بزرگ ؛شاعر؛ نویسنده وبیدل شناس کشور دکتور اسدالله حبیب بتاریخ (۲۲/۱۱/۲۰۲۲) در شهر هامبورگ آلمان چشم از جهان فرو بست. مکانش قرین رحمت الهی باد.

دخترم را تکه تکه کردند : انصارالله برهان

یک هفته به امتحان آزمایشی دخترم در کورس کاج مانده بود تمام هفته را درس خواند یک لحظه هم به چیزی دیگر فکر نمی میکرد همواره درس میخواند تا در امتحان ناکام نشود 

دخترم از طلفیت دختر لایق و زحمتکش بود تمام عمرش را صرف مطالعه و کتابخوانی کرد

ادامه خواندن دخترم را تکه تکه کردند : انصارالله برهان

روان ثریا ایوب شاد باد: استاد پرتو نادری

 · 

در این روزگار تلخ که همه‌اش دل‌تنگی، دلهره و اضطراب و افسرده‌گی تنفس می‌کنی و هر نفس چنان ذره‌های سرب مذاب در رگ‌هایت می‌دود، خبر خاموشی یک دوست و یک هم‌کار عزیز چنان است که گویی استخوان‌هایت را در هاونی می‌کوبند.

امروز خبر جگر سوز هم‌کار عزیز خود ثریا ایوب را در صفحهء‌ هم‌مکتبی خود رضا بهمنش خواندم. این خبر چنان سنگی بر لانهء زنبوران فرود آمد و هر زنبور هزاران نیش بر جانم زد.

در ریاست مرکز ساینس که در پهلوی دانشکدهء انجینری دانشگاه قابل قرار داشت با ثریا ایوب هم‌کار بودم.

او در  بخش فزیک کار می‌کرد و من در بخش زیست‌شناسی( بیولوژی).

تا با او سخن می‌گفتی چنان بود که سخنانش نسیمی است که همه غبار اندوه و تنگ‌دلی را از شیشه‌های ذهنت پاک می‌کند.

با چه خوش‌بینی به زنده‌گی نگاه می‌کرد. چه رُک و راست سخن می‌گفت و با مقام‌ها چه جدال‌هایی که داشت. هرگز از گفتن حقیقت هراسی نداشت.

ادامه خواندن روان ثریا ایوب شاد باد: استاد پرتو نادری

مرگ چه بی رحم می آیدو حادث می‌شود: محمد عثمان نجیب

سری به رخ‌نامه زدم و خبری ناگواری از رحلت جان‌گداز کاکای مرحومی ام، پدر بزرگ‌وار برادران ام سلیمان کبیر نوری، احمد کبیر کبیر نوری و احمدفایق کبیر نوری و‌ فامیل محترم شان را خواندم. 

سخت اندوه‌گین شدم. کاکایم خاطرات نیکی در برخورد با من به حیث یک پدر معنوی گذاشتند. در عنفوان جوانی وقتی به خانه‌ی شان در خیرخانه می رفتم و با احمدکبیر شب ها را به سر می‌بردیم، محبت های پدربزرگ‌وار و مادر مرحومه‌ی شان شامل حال من بود. هرگز احساس بی‌‌گانه‌گی نه می‌کردیم. خدا را شاکرم که سال های پیش و قبل از هجرت در افغانستان به دست بوسی شان نایل آمده بودم. ایشان بزرگ‌وارانه و‌ پدرانه مرا خجل ساخته و در حالی‌ که کبیر هم‌رکابی شان را داشت خبری از منی فرزند شان هم گرفتند. از بیماری شان آگاه شدم. از مرگ چاره نیست روح ملکوتی شان را شاد می‌خواهم و‌ جنات نعیم مکان شان.

ادامه خواندن مرگ چه بی رحم می آیدو حادث می‌شود: محمد عثمان نجیب

افطار خونين مزدوران استعمار در لباس مذهب : عبدالمسیع کارگر

افطار خونين مزدوران استعمار در لباس مذهب ، باشندگان بي دفاع ولايت لوگر را به خاك و خون كشيد   :

     شوراي متحد كابليان بومي  جنايت هولناك و نابخشودني قاتلين و دزدان سنگ كرومايت ولايت لوگر را  نه تنها  درجنايت سازمان يافته  مافياي معادن افغانستان ميبيند بلكه دست خونين چپاولگران  كشور پاكستان را درين قتل هاي نژاد كشي افغانها ذيدخل ميداند  .

     كابليان درك ميكنند كه روزانه  ده ها لأري سنگ كرومايت  لوگر توسط مافياي بي خدا ومزدور ، به پاكستان انتقال مي يابد

ونظاميان پاكستاني  از ين كرومايت در ساختن تانگ هاي  جنگي ، پر مقاومت  و ضد  مرمي مبادرت ميورزند، ما درك ميكنيم كه توليد چنين تانك هاي  پر مقاومت ، امادگي هاي جنگي پاكستان ، عليه  افغانستان و هندوستان است ؟ 

ادامه خواندن افطار خونين مزدوران استعمار در لباس مذهب : عبدالمسیع کارگر

امروز سال روز وفات غازی امان الله خان است؛ روانش شاد و یادش گرامی باد

۲۵ اپریل مصادف است به ۶۱‌مین سال‌روز وفات شاه امان‌الله مشهور به غازی امان‌الله خان فرزند سوم امير حبيب‌الله خان و نواسه‌ی امير عبدالرحمان خان .

امان الله خان در سال ۱۹۱۹ میلادی موفق به کسب استقلال کشور شد و مدت ۱۱ سال -از ۱۹۱۹ الی ۱۹۲۹ میلادی- همچون شاه افغانستان باقی ماند.

از شاه امان‌الله به عنوان شاه روشنفکر و ترقی خواه یاد می‌شود و افغانستان در دوران وی شاهد اصلاحات و تحولات بزرگی بوده است.

وی در اول ماه جون ۱۸۹۲ ميلادی در پغمان کابل به‌ دنيا آمد و در ۲۵ اپریل ۱۹۶۰ در زوریخ سوئیس در گذشت. جنازه وی به جلال‌آباد انتقال داده شد و در کنار مزار پدرش به خاک سپرده شد.

سر انجام کرونا احمد فرید تهماس را‌ از میان ما برد: عزیز آسوده

دکتور فرید دوست بسیار نزدیک و پسر کاکایم بود، با استعداد فوق العاده و‌ تلاش پیگیر ، نویسنده و طنز نویس بود ، گاه گاه شعر هم می سرود، دلبستگی او بیشتر به ژورنالیزم و مطبوعات بود.

پیش از آن که به تحصیلات عالی روی بیاورد به روزنامه نگاری روی آورد ، بار نخست کارش را از جریده اتحاد بغلان آغاز کرد، زمانیکه او در بغلان در روزنامه کار می کرد، من سال آخر تحصیلاتم را در فاکولته ادبیات و ژورنالیزم کابل می گذشتاندم ،

او هم برای چند روز به کابل آمده بود، از من خواست تا با او به بغلان بروم، در بغلان به دفترش رفتم و با همکارنش آشنا شدم، یکی دو گزارش شهری با هم آماده کردیم و آن را در روزنامه اتحاد به نشر رسانید، با آن که  سابقه کار در روزنامه نگاری نداشت، به سرعت خبر نویسی و گزارش نویسی را فرا گرفت و از هم کارانش در روزنامه جلو افتاد. 

ادامه خواندن سر انجام کرونا احمد فرید تهماس را‌ از میان ما برد: عزیز آسوده

شادروان دکتور فرید طهماس آسمانی شد. انا لله واناالیه راجعون

داکترفرید طهماس- نویسنده، ژورنالیست ؛ شاعرو طنز نویس و نقاش خوب کشور امروز تاریخ ۲۸مارچ ۲۰۲۱ میلادی درهجرت آباد مسكو رخ بر نقاب  خاک کشید.  برای  خانواده محترم طهماس و جامعه فرهنگی  افغانستان عرض تسليت مینمایم.