
نازنین زیباترین بانوی شهر
از همه گلهای گلشن تازه تر
قامتش چون سرو بالا و بلند
ادامه خواندن زیباترین بانوی شهر : وحدت الله درخانی
نازنین زیباترین بانوی شهر
از همه گلهای گلشن تازه تر
قامتش چون سرو بالا و بلند
ادامه خواندن زیباترین بانوی شهر : وحدت الله درخانی
پروفیسور لطیف ناظمی، استاد ادبیات فارسی،( دارنده دو دوکتورا/ PhD)، برنده جوائز جهانی، شاعر و نویسنده،
دری همان فارسی است و هرگز زبان جداگانه یی نیست و کسانی که جز این می اندیشند پیداست که از زبان فار سی دری و تبار و تاریخ آن بی خبر اند. این زبان پنج نام دارد بدین سان: فارسی،پارسی، دری،فارسی دری، پارسی دری. این دگرسانی نامها به هیچ روی به معنای آن نیست که ما با پنج زبان جداگانه رو یاروییم . از دیدگاه زبان شناسی هیچ دست آویزی نداریم که پارسی و دری دو زبان مستقل باشند با دو دستور زبان مختلف و دو نظام واژگانی جدا از هم.
شاعران و خامه زنان ما در گذشه اگر زبان شان را دری خوانده اند آن را پارسی هم گفته اند و تمایزی میان دری، فارسی و فارسی دری قایل نبودند.
از فردو سی بیاغازیم که تنها یک بار نامی از دری می گیرد ولی در برابر آن، ده ها با ر واژه ی پارسی را به کا ر می برد.
ادامه خواندن زبان گهربار ما فارسی دری / پارسی دری است: جواب پروفیسور لطیف ناظمی، استاد ادبیات فارسی به پارسی ستیزان
خواندن مقدمۀ شناختن و شناختن مقدمه دگرگون سازی است. اگر ما بخواهیم که خود و جهان را بشناسیم باید راجع به خود (انسان) و جهان چیزهایی بخوانیم تا آنها را بشناسیم و در مرحلۀ بعدی با شناختی که از خود و جهان از برکت خواندن به دست آوردهایم به تغییر خود در جهت متعالی بکوشیم و نیز جهان را که برای بهزیستی انسان آفریده شده است به دنیای پر از مهر و عاطفه تبدیل کنیم و قول معروف «زمین خانه ماست» را در عمل پیاده کنیم. کشور ما پرورشگاه و گهوارۀ زبانهای مستقل و لهجههای گوناگون میباشد. زبانشناسان جهان بهویژه آکادمیهای السنه که بانی صلح، ترقی، زبانهای ملی، محلی و تنوع لهجهها میباشند به این باور اند که زبان و لهجهها میراث کار، تلاش و تجارب مردمان و محصول تکامل زندهگی مادی و فرهنگی اقوام، ملیتها و جوامع در سراسر تاریخ بوده و به آن ارج فراوان میگذارند که مسلماً تفکر و اندیشیدن در این راستا را برای پژوهشگران خالی از دلچسپی نمیدانند.
ادامه خواندن زبـان و لهجـه هـا عـامل تأمیـن کننـدۀ وحـدت است! : پوهاند دوکتور حبیب «پنجشیری»پارسی ستیزی عمل جاهلانه و جفای بز رگ به بزرگان ادب پارسی و گوینده گان ان است و سیاستی که زبان پارسی را زبان خارجی دانسته نه تنهابا زبان درستیز است بلکه با گوینده گان ان هم در ستیز است۰ این عمل نادرست است۰”
از محترم جناب «صنعت بسام » گرامی شخصیت والای ادبی کشور ؛ گر بریزی بحر را در کوزهٔ
چند گنجد قسمت یک روزهٔ
کوزهٔ چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در«بضم» نشد
استاد واصف باختری در مقالهٔ تحت عنوان« داوری سختگیرانه تاریخ رو در روی سعدی می ایستد وشعر مولانا را چونان کتیبه یی بر گذر گاه خویش قرار میدهد تا همگان بدانند که از کدام سوی باید رفت».
در برخورد مقایسوی سعدی و مولانا اشاراتی به اندیشه های فلسفی مولانا میکند که چنین است؛
ادامه خواندن به مناسبت هشتصد و سیز دهمین زاد روز مولانا جلال الدین محمد بلخی؛ افتخار بزرگ زبان پارسی – دری: نوشته : «صنعت بسام » ارسالی استاد مجید قیام

امروز شنبه است
از بغض چند ساله بیرون آی
آغاز تازگی
دستان آفتاب
گرم نوازش است
از بغض چند ساله بیرون آی
دیروز وقتی غصه صدایت کرد
من در تناب خستگی ام؛ خشک میشدم
ادامه خواندن از بغض چند ساله بیرون آی؛ شعر: حمیرا نگهت دستگیرزاده
کاکا نبی الله به مجردی که پایش بدون پایوازی در آلمان باز شد ، بدون اینکه پشت کورسهای زبان مبان برود ، دو پای را در یک ترازو کرد ویک دوکان بنیه گری یا خوراکه فروشی را با هزار ها قرض ووام از مراد ترکی خرید وخود را خلیفه دکاندار وشیف ساخت. از قضای روزگار در دکانش موش پیدا شد. کسی موضوع را به اداره صحی شهر خبر داد .پس از آنکه کنترولران اداره صحی شهر آمدند ، وموشها را دیدند ، که در دکان خوراکه فروشی یا بنیه گری کاکا نبی الله رسم وگذشت می روند ، به او یک جریمه نوشتند وبرایش فهماندند ، که باید علیه موشها داخل اقدام شود.
کاکا نبی الله که از زبان پر بار آلمانی بجز یک چند واژه خدای بجاتی چیزی دیگری نمی دانست ، پسرش را به ترجمانی خواست تا او را در این مورد کمک کند. پسرش نیز که زبان فارسی را درست نمی دانست ، چیز های به پدرش گفت ، که فلک کسی آن را فهمیده نمی توانست .
ادامه خواندن خلیفه نبي الله : نوشته داکتر حمید الله مفیدبسم الله الرحمن الرحیم
هرچند دوازده سال پیش یعنی در سرطان سال (1388 خورشیدی) شادروان صالح محمد حساس یکی از قلمبدستان ولایت بلخ جواب مستند و مستدلی به حقایق تاریخی در برابر نوشته و چرند و پرند تحت عنوان «نگاه مختصر به دیروز و امروز ایماقها» که از جانب گویا دانشجویان و روشنفکران ایماقها پخش و نشر شده بود تحت عنوان (نگاۀ مختصر به تاریخ ایماقها) رسالۀ مستند و مستدلی را از طریق مطبعه میرزا اولوغ بیک بچاپ رسانیده خدمت عزیزان خواننده گذاشته بود و بعد از مدت این دوازده سال جوابی در برابرش چون نداشتند از هیچسو نتوانستند ارائه بدارند، موضوع را در هاله ابهام پیچیده در فراموشی گذاشته بودند، اما حالا که متأسفانه جناب حساس پدرود حیات گفته است؛ میدان را خالی یافته این انجمن بنام دانشجویان و روشنفکران ایماقها دوباره سر از گریبان کدام سازمان تورک ستیز منطقه بلند کرده به نشخوار همان ژاژ و اراجیف پیشینه خویش درباره گویا تاریخ و گذشتۀ ایماقهای عزیز این مردم سخت گرامی و زحمتکش وطنمان که در طول تاریخ خویش جز آزادهگی دلیری و عیاری و مردانهگی و کیاست و فراست و دیندوستی چیزی دیگری را نمیشناسند، پرداخته اند.
ادامه خواندن با سنجاق کردن به دیگران خود را مسخره نکنید! نوشته: ایاز ایماق اوغلو
روح پاک هنرور بی بدیل, بانوی بزرگوار, زنده یاد مزیده سرور شاد باد.همانگونه که بزم میلاد آدمی همیشه شادمانه گرم است, سفر بی برگشت اش نیز تلخ و غمگینانه جاریست. رفتن به کام مرگ برای هر زنده جان, یک قاعده است که با گذشت زمان, نام و یادیش در حافظۀ تاریخ ته نشین میشود و اما مرگ دانشمند و هنرمند آفرینشگر از این قاعده استثناست. آنان هم رخت سفر میبندند ولی نام و مشعل روشن و زوال ناپذیر اندیشۀ و هنر شان جاودانه درخشان و تابان باقی میماند.با درد و دریغ هنرور چیره دست, محبوب و خوشنام کشور ما, زنده یاد بانو مزیده سرور, که یک عمر با هنر آفرینی در کنار خانوادۀ هنرمندش برای تثبیت جایگاه هنر و نقش زن در هنر و اجتماع مبارزه کرد.
ادامه خواندن پیام تسلیت نسبت وفات خانم مزیده سرور : معروف قیامﺯﺍﺩﻩ ﯼ ﺑـﻠــﺦ ﻭ ﺑـﺨــــﺎﺭﺍ ﻭ ﺳﻤـﻨـﮕـﺎﻧﻢ , ﺭﻓـﯿـﻖ
ﻫﻢ ﺯ ﺷﯿـﺮﺍﺯ ﻭ ﺳﻤـﺮﻗـﻨـﺪ ﻭ ﻧﻤـﻨـﮕـﺎﻧﻢ , ﺭﻓـﯿـﻖ
ﺍﺯ ﻧﺴﻒ , ﺍﺯ ﮐﯿﺶ ﻭ ﮐـﺎﺑﻞ ﺍﺯ ﺧﺠـﻨﺪ ﻭ ﺍﺻﻔـﻬﺎﻥ
ﻫﻢ ﺯ ﭼﺎﭺ ﻭ ﻣﺮﻭ ﻭ ﺧـﻮﺍﺭﺯﻡ ﻭ ﺯﺭﺍﻓﺸـﺎﻧﻢ, ﺭﻓـﯿـﻖ
ﺯﺍﺑـﻠﯽ , ﻓـﺮﻏـﺎﻧﻪ ﺍﯼ , ﺗـﺒــﺮﯾـﺰﯼ ﯾﺎ ﺗـﻬــﺮﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﺍﺯ ﻫـــﺮﺍﺗـﻢ ﯾـﺎ ﺯ ﺗـﺮﻣــﺰ ﻭ ﺑـﺪﺧـﺸـــﺎﻧـﻢ, ﺭﻓـﯿـﻖ
ﻫﻢ ﺯ ﭘﻨﺞ ﻭ ﻭﻧﺞ ﻭ ﺩﺭﻭﺍﺯ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻭﺷﺖ ﻭ ﺭﺷﺖ

ای ملت از برای خدا زودتر شوید
از شر و مکر و حیله دشمن خبر شوید
تا از صدای صاعقه اش گنگ وکر شوید
وآنگه چو رعد و نعره زنان در بدر شوید
ادامه خواندن نعره : شعر از لودین
وقتی از من خواسته شد تا در پیوند به گزینۀ شعری « دریچۀ دل» سرودههای بانو نفیسۀ خوش نصیب، چیزی بنویسم نمیدانم چرا ذهنم یکی و یک بار به آن سالهای سیاه برگشت، به آن سالهایی که دروغ را به نام حقیقت به رنگ سرخ مینوشتند.
سالهای که خط سرخ در میان انسانها فاصله می انداخت. ادبیات و شعر نیز چنین شده بود. دسته بندی شده در دو سوی خط سرخ.
با این حال هنوز این فرصت برجای بود تا بانوان سخنور در کانونهای ادبی مکتبها و دانشگاهها گرد هم آیند، با هم دیداری کنند، شعری و سرودی بخوانند و بحث و گفتوگویی به راه اندازند.
ادامه خواندن « دریچۀ دل» پژواک صداهای گمشده: استاد پرتو نادری
ای وکیلِ این دوره! ناله را ز دل سرکن
وضع حال ملّت بین، دیدهای ز خون تر کن
نشئهی می کرسی تا نیاردت نسیان،
درس دردِ مردم را هر نفس مکرّر کن
ادامه خواندن سود خویش از این ملّت معنی کفن دزدیاست.. شعر از : سید اسماعیل بلخی ؛خطاب به وکیلان مجلس
ادبیاتافغان: ابومنصور محمد بن احمدبلخی (دقیقی بلخی) شاعر شناخته شده و بزرگ دری زبان بود. زندهگانی کوتاه او در دربارهای امرای سامانی منصور بن نوح و نوح بن منصور- آل محتاج چغانیان – امیرفخرالدوله احمد بن محمد گذشت. پیش از او مسعودی مروزی شاعر اواخر قرن سوم هجری منظومه کوتاهی از تاریخ داستانی افغانستان قدیم ترتیب داده بود و دقیقی دومینبار به این کار دست زد. متنی که او از آن استفاده میکرد شاهنامه منثور ابومنصوری بود که به فرمان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق بلخی به دست چند تن دانشمندان و دهقانان خراسان در شرح تاریخ داستانی خراسان تا پایان عهد سامانی فراهم آمده بود.
ادامه خواندن ادبیات افغان: زندگی و شعر دقیقی بلخی: حبیب عثمان
نه کوم تنظیم نه کومې ډلې نه سازمان سره یم
ساده پښتون یم زه خپل ګران افغانستان سره یم
دلته تاجک اوزبیک ، ایماق که هزاره اوسیږي
زه د ترکمن ، نورستانی زه هر افغان سره یم
د بیلو لارو نظریـــو له تـــربګنی خلاف یم
چې دملي کټو پاسبان وي هغه ځوان سره یم

خوانده بودم که تاریخ برنمیگردد …
نیرو های مؤلد رشد میابند و
این رشد ، مناسبات کهنه ای اجتماعی را ،
دگرگون میسازد
*********
همه به بالیدن نیروها دل بسته بودند
تا این جریان به راه افتد و
مردم ما ازکوره راه تاریخ موفقانه بگذرند ،
وعقب ماندگی ها به گذشته متعلق گردند .
**********
ادامه خواندن برگشت تاریخ : میرعنایت الله ساداتزهرا محمدی به خاطر تدریس زبان کردی به 10 سال حبس محکوم شد. این یک قسمت از روش دولت ایران علیه اقلیت هاست. معلم زبان کردی و فعال مدنی، زهرا محمدی

)Haidar Khezri)نویسنده: حیدر کیزری
ترجمه: میرعبدالرحیم عزیز
در 14 جولای 2020، معلم زبان کردی و فعال مدنی زهرا محمدی توسط محاکم انقلابی اسلامی ایران به 10 سال حبس محکوم شد. زهرا اول در زادگاهش ساین (همچنان مشهور است به سنندج) در ولایت کردستان ایران به تاریخ 23 می 2019 بازداشت گردید. قبل از توقیف وی، او چندین بار توسط تشکیلات استخباراتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تحت تحقیقات طولانی قرار گرفته بود. او بعد از شش ماه حبس، به تاریخ 2 دسمبر 2019 با ضمانت آزاد شد و متذکر گردید که تحقیقات از خود بیخود شدن را تحمل کرده و برای اعترافات دروغین مورد شکنجه قرار گرفت.
جرم زهرا چه بود؟ تدریس کردی، زبان مادری اش. حکم 10 سال حبس دقیقاً توسط قاضی انقلاب اسلامی محاسبه گردید: هر سال تدریس با یک سال حبس مجازات شد.
ادامه خواندن ایران: چطور یک زبان را نابود می کند : میر عبدالرحیم عزیز مفسر سیاسی
گرز رسـتم بر چکاد سر خورَد
دیو اگر تاریخ این کشور خورد
با تمـدن گـر سـتیـزد خـرسـوار
نعل رخشی بر دماغ خر خورد
سنبل عـشق و وفـا رودابـه بود
دخت کابـل نُقـل زال زر خورد
رسـتمـی آمـد در مـیـدان جـنگ
تا غم فرهنگ وبـوم وبر خورد
ادامه خواندن گر ز ستم : رسول پویان
قربان اؤلم
گیل – گیل ای ماه لقا ، حسنینگه قربان اؤلم
حلقهٔ زلف پریشانینگه قربان اؤلم
چشم مست و لبِ خندانینگه قربان اؤلم
آفتابِ روی تابانینگه قربان اؤلم
قدِ شمشاد و خرامانینگه قربان اؤلم
یار سنه قربان اؤلم
ادامه خواندن شعر تورکی اؤزبیکی از : محمد فضولی .
* اوزاقلشگن یؤلداشلر، بیر – بیرینی قدرینی بیلر
– دوری و دوسستی
– جدایی تا نیفتد، دوست قدر دوست کی داند
شکسته استخوان داند بهای مومیایی را
Absence makes the heart grow fonder.
ادامه خواندن امثال و حکم تورکی – فارسی – انگلیسی : دکتور فیض الله ایماق


«ادی» که جوان بود همدم و همداستان و محرم راز بی بی بود. آن وقتها هیچکس جرأت نمیکرد روبرو و چشم به چشم بی بی بنشیند یکی بگوید و یکی بشنود، اما ادی اجازه داشت که آخر وقت، گاهی که بی بی از نماز خفتن فارغ میشد و دعا هایی را برای دفع شر و رفع بلا از مُلک ومالش به سوی در و دیوار خانه چف میکرد بیخ گوش بی بی بنشیند و گرم گرم و نرم نرم خبر های پشت پرده را که گل گل از حال عروسها و احوال دخترها و پسر های بی بی چیده بود به اطلاع برساند و نوازش ها ببیند.فردای آن شبها ادی خود را مهم تر از همیشه می یافت و غرور مطبوعی دلش را شاد میکرد، چه بی بی به اعتبار گپهای او، یکی را به گریه می نشاند، کی را تقصیری میکرد،یکی را تلک و ترازو می نمود و یکی را هم برای مدتی از نظر می انداخت.
اما حالا که حافظه اش خراب و گوشهایش گران شده بودند، دیگر بی بی آن بی بی نبود، برج زهر مار بود که تا ادی را میدید پیشانیش را ترش میکرد، گفتی سرکه برات آورده است. آخر ها چندین بار بی بی، ادی را برای خبر چینی و استراق سمع، پشت دروازهً عروسهایش فرستاده بود اما ادی به جز پنگ پنگ و پس پس نامهفوم چیزی نشنیده بود و بی بی با هر خبری که از ادی می پرسید، بینیش را می چید ومی گفتش:
ادامه خواندن داستان كوتاه : تنهايي نويسنده : داكتر محمد اكرم “عثمان”هردم از این باغ بری می رسد – تازه تراز تازه تری می رسد

در این ناکجاآباد زبان تعیین کنندهء شخصیت است و نه اینکه شخصیت تعیین کنندهء زبان و هویت فکری و فرهنگی یک شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند باشد. این فرهنگ چنان در این سرزمین حاکم است که حتا رسم مرده پرستی در افغانستان را هم به چالش کشیده و حتا داوری برسر حق و باطل را نیر زیر پرسش برده است. در حالی که زبان و هویت، دو جزء جدایی ناپذیر در تشکیل زیرساخت های جوامع بشری درعرصه روابط فردی و اجتماعی است. انقلاب رسانه ای در چند دهه پیش و به دنبال آن، فرایند جهانی سازی که مرزهای زبانی و هویتی را درنوردیده است، به گونۀ روزافزون بر لزوم پرداختن به مسآلۀ زبان و هویت تاثیر گذاشته است. از همین رو لازم است تا مفاهیم هویت، هویت قومی، هویت ملی و تاثیرپذیری آنها از زبان؛ زبان قومی، زبان ملی و ارتباط آنها با هویت؛ برخی نظریه های زبانی درباره هویت؛ بیشتر مورد مطالعه قرار گیرند.
ادامه خواندن مدیران فرهنگی از فرهنگ محوری تا سیاست های بدون پشتوانۀ فرهنگی : مهرالدین مشید