کوتاه نگرشی به زبان اوستایی Awestaye: دکتور حمید الله مفید

زبان اوستایی از پیشینه ترین زبانهای هندواروپایی است و به گفتاورد برخی دانشمندان این زبان بر می گردد ، به نیا و یا مادر زبانهای پارااوستایی و وویدایی و هندو اروپایی .(۱)  در این  زبان  اثار گرانبهای چون : گاتها ، اوستا، خرده اوستا ، وندیداد و دیگر اثار    نگارش یافته اند.  جایگاه پیدایش این زبان بدون شک به روایت انتکتل دوپرون اوستا شناس نامور جهان سرزمین بلخ و مناطق اطراف آن می باشد و آن را زبان بلخی نیز گفته اند.

نخستین اثر در زبان اوستایی ، کتاب گاتها یا گاث های اشور زردشت است ، که به زبان کهنه و پیشین اوستایی  نگارش یافته است .

زردشت به روایتی ۱۷۸۰ سال پیش  از میلاد در (ائرنام شین Ähernämshayan) یا ( آشیانه آریان) که از رود سیر دریا از آپاختر یا شمال  آغاز می شد وتا ( وی مئذی زم Wie maahzie zem ) که نیمروز در سیستان است و از رود سند در شرق تا  رود مروه یا مرغاب در غرب بود  دیده به جهان گشود و در سن ۷۷ سالگی در بلخ کشته شد(۲). 

ادامه خواندن کوتاه نگرشی به زبان اوستایی Awestaye: دکتور حمید الله مفید

سنگي نامه نوشته : نذیر ظفر

هنر مــــــــــند گرانسنگ است(سنگی) = همیشه صاف و یکرنگ است( سنگی)

عـــــیاری اســــــــت میراث از تبارش = قنــــــاری ای خوش آهنگست (سنگی)

(ظفر)

(تاریخ سینما در جهان 125 سال قدامت دارد از آخرین سالهای قرن 19 تا آغاز قرن 21 تصاویر متحرک به تد ریج از کاروانهای شادی شروع شد و تا آنجا پیشرفت کرد که به یکی از مهمترین ابزار های ارتباطات و تفریحات و رسانه ی پر تعداد قرن 20 تبدیل شد)

ادامه خواندن سنگي نامه نوشته : نذیر ظفر

بلخ بامی شهر بیر قهای : شعر از – عزیز آسوده

بلخ بامی شهر بیر قهای گرد و نسای 

شهر آتشها و خر منها 

سرزمين پاك تهمورث 

خفته در آغوش يك افسانهٔ شیرین

 وز نسیم گلفشان نو بهار شرق 

.گشته عطر آگین

 روی بال مشعل زردشت پیغمبر 

زمهر یر ین باد مغرب خشمگین آوا  

بستری خاکسترینی سرد می انباشت 

ادامه خواندن بلخ بامی شهر بیر قهای : شعر از – عزیز آسوده

یادداشتی که در ویژه‌نامهٔ استاد رهنورد زریاب در «هشت صبح» چاپ شد؛ زریاب به بازنشسته‌گی آفرینشی «نه» گفت

یک:

آفرینش هنری و ادبی شكلى از كار است. با این تعریف استاد زرياب بیش از این و پیش از این‌که برایم صفات دیگری داشته باشد نويسندهٔ پرکاری است كه پیوسته و پی‌گیر کار کرده و داستان نوشته است و نسبت به دیگران كار بیشتر و بهتری انجام داده است، کاری‌که قابل تمجید است.

دو:

استاد زریاب را می‌توان با نویسندگان خارجی دیگری مقایسه کرد و یا شباهت‌هایی در کار‌ شان یافت، اما به نظر من او نویسندهٔ دردمند همین اجتماع و سرزمین فلک‌زده‌یی به نام افغانستان است. هیچ نویسندهٔ دیگری درد و حال شخصیت‌های او را نمی‌داند. هیچ نویسندهٔ دیگری جز او  «ربابه/گلنار» را با آن قوت نمی‌شناخته است . هیچ‌کسی در افغانستان به روانی و درستی او در داستانش فارسی نمی‌‌نویسد. زریاب را نمی‌توان با کسی جز خودش و شخصیت‌‌های داستان‌هایش مقایسه کرد. 

سه:

ادامه خواندن یادداشتی که در ویژه‌نامهٔ استاد رهنورد زریاب در «هشت صبح» چاپ شد؛ زریاب به بازنشسته‌گی آفرینشی «نه» گفت

روز نامه نگاران متعهد نه ماجراجو منادیان حقیقت و مدا فعان عدالت اند : مهرالدین مشید

روزنامه نگاران پرچمداران آزادی و عدالت و مدافعان حقیقت و عدالت اند

روزنامه نگاران سپاهیان شجاع اطلاع رسانی اند که به بهای سر های بلند و افتخار آفرین شان رویداد های نظامی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی را گزارش می دهند. در این میان گزارشگران تحقیقی با تهیۀ گزارش های تحقیقی در راستای افشای فساد های کلان مافیایی و پرده بیرون کردن از سیمای لابی های کلان جایگاۀ بلندتری دارند. از این رو روزنامه نگاران رسالتی کم تر از پیامبران را در هر عصر و زمانی ندارند. بزرگ ترین رسالت پیامبران هدایت بشر و کشاندن آنان از ظلالت به سوی هدایت است تا باشد که بشریت از فساد و زشتی و پلشتی و ظلم اجتناب کنند و به سوی پرهیزگاری وصداقت و عدالت بشتابند و درعین زمان درخت باشکوۀ آگاهی، آزادی و عدالت به ثمر بنشیند. بنا بر این روزنامه نگاران منادیان آگاهی، آزادی و عدالت اند که رسالت آنان را با پیامبران گره ناگسستنی زده است.

ادامه خواندن روز نامه نگاران متعهد نه ماجراجو منادیان حقیقت و مدا فعان عدالت اند : مهرالدین مشید

فلسفه پیدایش و ستایش شب یلدا؛ نخست پیدایش این شب در نگاه تاریخ نگاران : دکتور حمید الله مفید

سکا های جنوبی مردمی بودند ، که در بخش های نیمروز ، زرنگیانا ،سیستان ، هیترمند و اراگوزیا زنده گی می کردند، و سالهای زیست آنها را میان سالهای ۴۰۰ تا ۳۰۰ پیشا ترسایی و در برخی پژوهش ها میان سالهای 2 تا 3 هزارپیشا ترسایی پیشبینی می کردند ، آنها ایجاد گران و مخترعان چرخ گاری، یا ارابه اند که این کشف آنها تا آیرلند نیز رسید. همچنان آنها ، کاریز ، فالییزو نیزه را نیز ساختند. در روایت ها آمده است ، که میترا نیزدر کناره های رود هیترمند دیده گشوده است و مذهب میتراییسم ، نیز از همین جا به جهان گسترش یافته است.

ادامه خواندن فلسفه پیدایش و ستایش شب یلدا؛ نخست پیدایش این شب در نگاه تاریخ نگاران : دکتور حمید الله مفید

من جدا از بخت وبخت : عزیز آسوده

من جدا از بخت وبخت از من جدا

 با چه کس گفتن توان این ماجرا ؟

 باد چون از راز من آگاه شد

 لاجرم در جستجوی راه شد 

مدتی پوییده و دامن کشید 

نفخه یی از قونیه بر من دمید

ادامه خواندن من جدا از بخت وبخت : عزیز آسوده

پارسی؛ شعر از غوث الدین یاور

پارسی را دوست دار بالاتر از جان من است

ایــن زبـان مـهـد آریـا از نــیـاکـــان من است

تـاجـکـم در تاجیکستان تاجیکی میگویمش

پارسی تهران ، دری ، در کابـلستان من است

ادامه خواندن پارسی؛ شعر از غوث الدین یاور

در هفتمين سالروز خاموشى سلطان ستيژ ، استاد بيسد: عبدالواحد سادات

 · در هفتمين سالروز خاموشى سلطان ستيژ ، استاد بيسد فقيد و بخاطر گراميداشت از شخصيت ان اسطوره هنر تمثيل ، اين نوشته را كه در زمان حيات شان تحرير يافته با دوستان شريك و روان بزرگمرد را شاد ميخواهم : 

صدای آشنای کريم از ام البلاد قديم : 

آقای ملک جان ستيز مسئول راديويی ندای  وطن در کوپن هاگن ، در سفر به ديار خداوندگار بلخ ، « سوغات » ذيقيمت را با خود آورده است :  گزيدهً از اشعار استاد عبدالقيوم بيسد ، تحت عنوان « يک شهراسکليت » ، که با لطف ايشان از مطالعهً آن لذت بردم و مستفيض گرديدم. بدينوسيله می خواهم با معرفی اين اثر استاد بيسد به هموطنان عزيز ، به نوعی از کار و شخصيت شان نيز تبجيل و تکريم نمايم. هرگاه اين تعريف را بپذيريم که ادبيات تاريخ واقعی ملت ها است ، پس اين مجموعهً کوچک شعری ، که از عمق و پهنای تراژيدی و درد و جانگاه يک ملت حکايه می نمايد و خواننده را تا کرانه های « ديار شرقی غم » آشنا می سازد و «غمکنانه باغ » را سر ميدهد ، تاريخ رنج ، اندوه و غم مردم افغانستان است ، در آن روزگاريکه از در و ديوار خانه غم می بارد و بقول شاعر هموطن ما « ايما :  

چنگ غم ، می غم ، ساقی غم و محفل غمناک

بــــــزم غــــم گشته بپا ، باز به کاشــــانهً غــم

استاد عبدالقيوم بيسد ، اين شير بيشهً هنر تمثيل که ( 76 ) سال بهار زندگی را پشت سر گذشتانده ، ماشاالله به همت معنويت بلند ، جور روزگار ، قامت رسای شانرا خم نساخته و هنوز سرحال و مصمم به آينده مينگرد و کماکان منادی صادق صلح ، دموکراسی ، برادری و برابری است و هموطنان را  بدفاع ازين داعيهً برحق وشريفانه فرا ميخواند. استاد بيسد بدون شک از استعداد ، قابليت و شخصيت چند بُعدی برخوردار است.

ادامه خواندن در هفتمين سالروز خاموشى سلطان ستيژ ، استاد بيسد: عبدالواحد سادات

در گرامیداشت از قافله سالارعلم و فرهنگ« استاد رشاد»: عبدالواحد سادات

یازدهم قوس مصادف به چهاردهمین سالروز وفات یكی از بزرگترین دانشمندان قرن بیست و اوایل قرن جاری  علامه پوهاند استاد رشاد فقید میباشد . 

در احوالیكه افغانستان اماج ذهنیت تكفیری است و در مبارزه تاریخی علم و جهل رافعه زمان و دنیایی دون به نفع اربابان جهالت تغیر مینماید ، بسیار ضرور است تا به قافله سالاران علم ، معرفت و فرهنگ ارج بگذاریم و به معرفی انان به نسل جوان و دوران ساز افغانستان كوشا باشیم . علامه رشاد این پیر خرد ، خردورز و عقل گرا در حدود هفتاد سال كار مستدام در عرصه تدقیق و پژوهش و كار در موسسات تحقیقی و بمثابه استاد پوهنتون كابل ، بطور مستقیم و غیر مستقیم بخش وسیع اعل علم و فرهنگ افتخار شاگردی شانرا داشته و از دانش او بهره ور شده اند . 

پوهاند رشاد به تعبیر قدما ” بحرالعلوم ” بود : 

ادامه خواندن در گرامیداشت از قافله سالارعلم و فرهنگ« استاد رشاد»: عبدالواحد سادات

نقش زنان در آیندۀ افغانستان : پوهاند دوکتور حبیب پنجشیری

نکته: این نوشته و پژوهش را به دختران و زنان کشور تقدیم میکنم؛ بدان امید که روزگار دگرگونه را از سربگذرانند؛ روزگاری سرشار از صلح و همنوایی در افغانستان آباد، آزاد، آرام و مستقل. نقش زنان در آیندۀ افغانستان

چکیده: مقالۀ علمی موجود که تحت عنوان “نقش زنان در آیندۀ افغانستان” به رشتۀ تحریر درآمده است عمدتاً به 3 بخش اصلی تمرکز دارد که در برگیرنده موضوعاتی از قبیل: نگاهی گذرا به پیشینۀ جنبش زنان در افغانستان، وضعیت فعلی زنان، جنبش زنان و فرود و فراز آن در کشور میباشد. خاطر نشان میگردد هیچ نوشته و پژوهش بدون هدف به منزل مقصود نمیرسد. با توجه به آن سعی و تلاش به عمل آمده تا براساس معیارهای پذیرفته شده ای آکادمیک، ابعاد این بحث پژوهشی را شگافته و با ریشه یابی آن بر اندوخته های علاقمندان و مخاطبانی که خواهان فهم ژرفتر در مورد باشند، آنرا پیشکش کنم.  

کلید واژه:  چند و چون، ماهیت و نقش زنان در آینده کشور.

مقدمه:

ادامه خواندن نقش زنان در آیندۀ افغانستان : پوهاند دوکتور حبیب پنجشیری

با شاعر گمنام شهید خانجان مقبل آشنا شوید: نخبگان کمری

با شاعر گمنام کمری  معرفی شوید که هنرمندان چون احمدظاهر، ساربان، نغمه و چندین تن دیگر، بهترین آهنگ هایشان را مدیون اشعار وی میباشند. مرد گمنام و طنپرست و شاعر نویسنده و رزمنده سپاهی گمنام کشور شهید خانجان مقبل در سال 1312 خورشیدی در یک خانواده تهیدست در قریه ی  کمری ولسوالی بگرامی ولایت کابل دیده به جهان گشود .  نظر به استعداد و لیاقتش جلب حربی شونزی شد  این مرد ادیب  مشهور ترین تصنیف ها را برای احمد ظاهر ، میرمن ژیلا ، استاد ساربان ، حفیظ خیال زنده یاد رحیم مهریار خانم سلما خانم نغمه ژینوس شمس الدین مسرور  و ده ها هنرمند دست اول و مطرح  کشور ساخت وهمه اهنگ هایش گل کرد و شهرت یافت.

مقبل منحیث نویسنده ای با رسالت و شاعری پرتوان؛ مضامین و اشعار انتقادی و افشأگرانه ی خود را با نام های مستعار: کمریوال، عنقا، (م. ل.)، سنگتراش، همجوار، آموزگار و همسایه در مطبوعات کابل به نشر می سپرد. اما با آنهم برخی ازمضامین و اشعارش با اسم خود وی نیز در: مجله ی ژوندن، روزنامه ی انیس، جریده ی سبا، مجله ی پشتون ژغ و گاهگاهی هم در مجله ی اردو و سایر رسانه ها به نشر میرسید. زنده یاد مقبل یکی ازهمکاران فعال و با ابتکار مجله ی آزاد “شوخک” نیز بود که نوشته ها و اشعار پر محتوایش در همین جریده موجود است. 

 وی بعد از ختم موفقانه حربی شونځی در سال ۱۳۳۴ شامل حربی پوهنتون شد در سال ۱۳۳۷ خورشیدی از پوهنځی پیاده آن پوهنتون به درجه ی اعلی فارغ التحصیل و شامل صفوف اردو گردید. 

ادامه خواندن با شاعر گمنام شهید خانجان مقبل آشنا شوید: نخبگان کمری

با فرهنگ و بی فرهنگ ؛ آیا جامعه ی با فرهنگ بدان معناست که همه ی افراد آن از نعمت سواد برخوردار باشند؟…زبیر پاداش

دو با فرهنگ،یکی در چین و دیگری در تکزاس،زبان یکدیگر را بهتر می فهمند،تا دو برادر که از فرهنگ بی بهره اند.اگر اداره ی امور جهان به کسانی که دارای فرهنگ بودند،واگذار می شد،بی شک دنیایی غیر از آنچه داریم،می داشتیم.ریشه ی بسیاری از سوء تفاهم ها،بسیاری از اختلاف ها،بی فرهنگی است،چون فرهنگ نباشد،غریزه ها و شهوت ها در رابطه ی بین بشر و بشر،حکمفرما می شوند،غریزه ها و شهوات همواره از سودجوئی و خود پرستی پیروی می کنند… تخصص در رشته ای از رشته های معارف بشری کافی نیست که کسی بافرهنگ شود؛فرهنگ ثمره و نتیجه ی دانش است،نه خود آن:ممکن است در وجود کسی نابارور بماند.مانند«درخت نر».با دانشان بی فرهنگ در دنیا کم نبوده اند:و از آن جمله اند همه ی قاضیان بی اعتنا به حق،همه ی سیاستمداران بی اعتنا به انسانیت،همه ی دانشوران دیو سیرت.

ادامه خواندن با فرهنگ و بی فرهنگ ؛ آیا جامعه ی با فرهنگ بدان معناست که همه ی افراد آن از نعمت سواد برخوردار باشند؟…زبیر پاداش

جشن دهمین سالروز تاسیس خانه ی مولانا ی بلخ در شهر فرانگفورت : عمر ننگیار

۲۹ سپتمبرجشن دهمین سالروز تاسیس خانه ی مولانا ی بلخ در شهر فرانگفورت برگزار می شد، که من هم افتخار دعوت انرا داشتم .

نزدیکی های ظهر استاد گرامی ام دوکتور لطیف ناظمی ریس و موسس همین خانه ای عشق « خانه ای مولانا»  برایم زنگ زد و در مرکز شهر فرانگفورت قرار گذاشتیم تا مرا باخود بگیرند. همزمان به وعده گاه رسیدیم ، فرشید جان ناظمی جوان برومند فرزند سومی دوکتورصاحب لطیف ناظمی با موترش ما را به سالون که این جشن در ان برگزار می شد رساند. ناظمی صاحب چون ریس این خانه بود دلهره داشت که مبادا دیر تر از دیگران برسد ، خوشبختانه سر وقت رسیدیم . ظرف یک ساعت مهمانان افغان «  خوشبختانه سیما یی دلباخته گان ٔ همه اقوام جامعه ی افغانی در ان منعکس بود »

و شهروندان المان، شیفته گان عشق وانسان سالاری حضور بهم رسانیدند. ظرف یک ساعت ان سالون بزرگ همه عشاق وروشن ضمیران را در خود جا داد. در ان فضا  عشق و دوستی حکومت می کرد و انسان سالاری بود و دیګر هیچ.  همه ادمیان گویی عشق شده اند ، همه با لطف و مهربانی اشنا و نا اشنا  هم دیگررا با محبت می نگرند وبا تبسم خوش امدید می گویند.  من هم جز نا اشنایان ای اشنا بود م که به پیکره ای بزرگ عشق خود را وصل می پنداشتم. دقایق بعد رسمیت محفل اغاز یافت که شامل چهار بخش بود،

ادامه خواندن جشن دهمین سالروز تاسیس خانه ی مولانا ی بلخ در شهر فرانگفورت : عمر ننگیار

چرخ فلک : میر عنایت الله سادات

 فتنه گر  وابسته به جهال زمان       کی گذارد که بیاید به گلستان ، مرغان  

 بلبلان ناله کنان ، چیغ زنند         که چرا ناظم این باغ بود  خیل  زاغان 

 زین سبب غلغل آنها ست بلند         تا بکی باز بود ،  باغ به روی دزدان                                      

ادامه خواندن چرخ فلک : میر عنایت الله سادات

در سوگ استادِ استادان شادروان استاد علی اصغر بشیر هروی!… محمد اسحاق ثنا

یادت استاد (بشیر) از دلم آسان نرود

هرگز از چشم من آن چهره‌ی خندان نرود

شعر تو پر ز حلاوت همه بپسنده‌ی خلق

ادامه خواندن در سوگ استادِ استادان شادروان استاد علی اصغر بشیر هروی!… محمد اسحاق ثنا

پیر شد پیش از جوانی طفل استعداد ما:بهزاد برمک

دانشمندان روان‌ شناسی به این نظـر اند که دورۀ طفولیت نسبت به سایـر دوره‌های زنده‌گی، خیلـی حساس و مهم است؛ زیرا به صورت طبیعی پایه و تهداب شخصیت فرد در این دوره پی‌ریزی می‌شود. در بسیاری از کشورها به عوض این که از ایـن قشر آسیب‌پذیر جامعه مراقبت و نگه‌داری جدی شود؛ بـرعکس از هـرگـونه حـق مدنی و طبیعی محـروم گردیده، برخورد ناشایسته و غیرانسانی با این نیازمندان جامعه صورت گرفته و در معرض ظالمانه‌ترین عمل انسانی قرار می‌گیرند.

در افغـانستان نیز کودکان در جریان جنگ‌های تحمیلی و دوام‌دار، بیشترین آسیب را دیده‌اند و به مهاجرت‌های اجبـاری داخل و خارج کشـور کشانیـده شده، از تعلیـم و تربیت به دور مانده، به شرایط ناگوار اقتصادی و اجتماعی مواجه گردیده‌اند و برای ادامۀ زنده‌گی و امرار معاش خود و فامیل به کارهای دُشوار و شاقـه روی می‌آورند

ادامه خواندن پیر شد پیش از جوانی طفل استعداد ما:بهزاد برمک

گفت و شنود های ناهيد علومی مدير مسوول مجله بانو بایکی از زنان پيشگام افغانستان! محترمه خانم سیما شادان

به سلسله گفت و شنود های ناهيد علومی مدير مسوول مجله بانو با زنان نخبه و پيشگام افغانستان! 

باز هم سفر مجازی بطرف لندن دارم، تا به ديدن يک گوينده توانا ،يک برنامه ساز موفق  و زيبا روی که دختر  فلم { رابعه بلخی}بود ، بروم …

بلی !

خانم سيما عثمان شادان که از جمله زنان وارسته و نخبه افغان است.. 

ممکن همه تان با ايشان از طريق برنامه { خاطره ها و سخن های } راديوی بی بی سی ويا با ديدن  فلم رابعه بلخی معرفت داشته باشيد، ولی ما خواستيم که برای ياد آوری از خاطرات نيک وی يک گفت و شنود دوستانه را با ايشان انجام دهيم، و اطلاع بيشتر حاصل نمايم ، که اين خانم وارسته در اين سال ها چه مصروفيت های  داشته اند.

ادامه خواندن گفت و شنود های ناهيد علومی مدير مسوول مجله بانو بایکی از زنان پيشگام افغانستان! محترمه خانم سیما شادان

چراغ دیگری که روشن شد : پوهندوی شیما غفوری

مجله راه سوم چون فانوسی درجاده فرهنگ بیرون مرزی به تازگی درخشیدن گرفت. 

صحافت زیبا و مضامین عالی مجله از کار جدی و مسلکی دست اندرکاران آن بیانی دارد و طراوت رنگها و دیزاین صفحات از  ذوق عالی آنها نشانی.

فصلنامه راه سوم که به ابتکار و مدیریت خانم خاتول مهمند و همکاری نویسندگان و ژورنالیستان متعهد به نشر می‌رسد، پیام زنده بودن  فرهنگ کشور وامانده در جنگ ما را همچنان در بیرون مرزی ها آواز می‌دهد.

ادامه خواندن چراغ دیگری که روشن شد : پوهندوی شیما غفوری

به مناسبت رونمایی دیوان مرحوم نجم العرفا حیدری وجودی: مهرالدین مشید

درود وسلام و سپاس فراوان بر شما فرهیختگان عزیز وسروران ارجمند و شخصیت هایی که هر کدام از جمله غنیمت های بزرگ روزگار ما هستید که با همه دشواری ها برما منت نهادید تا بخاطر اشتراک در محفل رونمایی دیوان نجم العرفا حیدری وجودی این شاعر شوریده حال و عارفی وارسته و با وفا، دین انسانی و ادبی و فرهنگی خویش را ادا کردید. از همه مهم تر این که با اشتراک تان در این محفل با شکوه و یادآوری از شخصیت استاد وجودی، دین انسانی و فرهنگی تان را برای درخشان نگهداشتن چراغ عشق، عرفان و فرهنگ در کشور با حسن صورت ادا نمودید.

ادامه خواندن به مناسبت رونمایی دیوان مرحوم نجم العرفا حیدری وجودی: مهرالدین مشید

کار هنر و هنرمند شکل دادن به زنده‌گی است : دکتور حبیب پنجشیری، استاد دانشگاه کابل

ترمینولوژی‌ای به نام هنر مطلقاً وجود ندارد. هنرمندان در گذشته و وضع موجود، رسم‌هایی را در مغاره‌ها نقاشانی کرده‌اند یا نقاشان به طرح پسترهای تبلیغاتی دست یازیده‌اند. عیبی ندارد که همه‌ی این فعالیت‌ها را هنر بنامیم، به شرط آن‌که واژه هنر به زبان‌های مختلف و معانی گوناگون آن کاربرد داشته باشد. فراموش نکنیم که هنر به مفهوم مطلق وجود ندارد. هنر به مفهوم مطلق به صورت تابلویی ذهن ما را فرا می‌گیرد و چیز خوبی است، ولی اثر هنری به آن اطلاق نمی‌شود.

ما همه زیبایی‌های طبیعت را دوست داریم و به هنرمندانی که در آفرینش آن پدیده‌ها طبیعی ظاهر می‌شوند، ارج می‌نهیم. هنرمندان که به ترسیم اثر هنری می‌کوشند، از آن‌چه به تصویر کشیده می‌شود، احساس غرور و خرسندی می‌کنند و مایل‌اند که دیگران نیز کارهای آن‌ها را مورد تحسین قرار دهند. با تعصب نمی‌شود به درک همه‌جانبه‌ی زیبایی‌های هنری دست یافت.

ادامه خواندن کار هنر و هنرمند شکل دادن به زنده‌گی است : دکتور حبیب پنجشیری، استاد دانشگاه کابل

دشمن مکاره : م – اسحاق ثنا

شب غمین

میهن زیبای من آن مجد دورانت چه شد؟

شوکت پارینه و آن عظمت و شانت چه شد؟

محو میکرد دشمن مکاره در میدان رزم

پهلوانان، قهرمانان، رادمردانت چه شد؟

باغ و بوستانت همه از برگ و بار افتاده است

دشت و دامانت چنان خشکیده دهقانت چه شد؟

ادامه خواندن دشمن مکاره : م – اسحاق ثنا

جایگاه خط و زبان فارسی در تاجیکستان: نجم کاویانی

با دریغ باید گفت که بسیاری از فارسی‌زبانان، بنا بر دلایل مختلف از تاریخ پرآشوب آسیای‌میانه و از جمله از زمانه ‌و کارنامه‌ی هم‌زبانان خود (تاجیکان) در ماوراءالنهر (فرارود)، به‌ویژه در قرن بـیستم چندان آگاهی ندارند، از جمله این‌که بر زبان فارسی در فرارود به‌ویژه در این صد سال پسین چه رفته است. آن‌ها کم‌تر می‌‌دانند که بلشویک‌ها خط فارسی را در تاجیکستان، در سال ۱۹۲۹ میلادی به لاتین و در سال ۱۹۴۰ میلادی به سیریلیک تبدیل کردند. نیت مسکو از این امر، در گام نخست، گسست از سنت‌های باستانی و فرهنگ کهن و پربار بود و در گام دوم منزوی کردن فارسی‌زبانان آسیای‌میانه از حوزه‌ی بزرگ فارسی‌زبانان که شامل افغانستان و ایران می‌شد.

ادامه خواندن جایگاه خط و زبان فارسی در تاجیکستان: نجم کاویانی

استاد نامق کیست؟ – نوشته : استاد رحیم ابراهیم

استاد برهان‌الدین نامق با هر شاهکار خود نامی می‌شود و شهرتش در چاردانگ دنیای ادب می‌رود. شماری از دوستانی که استاد نامق را نمی‌شناسند؛ می پرسند: «استاد نامق کیست؟» که این همه شور و غوغا در عالم معنا افکنده است؟دوستان عزیز و خواهندگان مهربان، من برای تان –البته تاحدی- می‌گویم که استاد نامق کیست؟ قبل از آن باید بگویم که، «نارسا اظهار [مهر] است این پیام»* استاد نامق مردی‌ست زاده شده در بدخشان شریف در سال 1329، میانه قد، بدخشی سیما، کم سخنِ بسیاردان، وارسته و بی ادعا، آهسته گپ می زند، آهسته راه می‌رود. کوشش می‌کند که مورچه در زیرپایش آزار نبیند، همیشه کتاب می‌خواند، همیشه مصروف نوشتن است.

ادامه خواندن استاد نامق کیست؟ – نوشته : استاد رحیم ابراهیم