به یاد پدر عزیزم واصف باختری : منیژه باختری

همین که این واژه ها را با چشمان گریان قلم می زنم، ادای احترام می کنم به مردی که نه تنها غول ادبی بلکه پدر عزیزم واصف باختری بود. در 20 جولای 2023 جهان شاعر، نویسنده، متفکر استثنایی را از دست داد و من چراغ هدایت زندگی ام را از دست دادم. از لحظه ای که یادم می آید، حضور پدرم چراغ عشق، خرد و الهام بود. متولد شهر مزار شریف، سفرش به عنوان شاعر و نویسنده شروع به شکل گیری کرد. کنجکاوی سیری ناپذیرش و اشتیاق ادبیات فارسی او را به دانشگاه کابل کشاند، آنجا به هنر شعری اش ارج گذاشت. مجهز به مدرک کارشناسی ارشد آموزش از دانشگاه کلمبیا، استحکام ادبی باختری حد و مرز نمی شناخت. قلم او بیش از ۲۰ کتاب حکاکی کرد که هر بیت گواهی بر استقامت، زیبایی و مبارزات میراث فرهنگی افغانستان است.

ادامه خواندن به یاد پدر عزیزم واصف باختری : منیژه باختری

در رثای شاعری استثنایی و متفکر و پژوهشگر بی بدیل کشور : مهرالدین مشید

در هفته ی گذشته مردم افغانستان شاهد از دست دادن شاعری نام دار، سخنوری شناخته شده، نویسنده و پژوهشگری نام آشنا استاد واصف باختری بودند. استاد باختری از ارکان بی بدیل شعر و ادب فارسی به شمار می رود و به گفته ی معروف سخن اش حجت و اسطوره آفرینی هایش در شعر بکر و بی بدیل است. او نه تنها یک شاعری فرهیخته، نویسنده ای توانا، مترجمی چیره دست و پژوهشگری با تانی و با تامل و منتقدی با درایت؛ بلکه بیشتر از این انسانی شریف و با وقار و دارای مناعت نفس بود که حیای انسانی و صداقت و پایداری و صمیمیت اش در دوستی ها قابل تحسین است.

ادامه خواندن در رثای شاعری استثنایی و متفکر و پژوهشگر بی بدیل کشور : مهرالدین مشید

 سرنوشت زنان؛ درباختر دیروز؛ خاورامروز : برگردان: داکتر صبورالله سیاسنگ

Rick Wilford

اندیشۀ تمایز “جهان” خصوصی زنانه و حوزۀ عمومی مردانه تنها در فاشیزم نهفته نبود، آشکارا پیش برده می‌شد. در این زمینه میان باورهای هتلر و موسولینی ناهمگونی به چشم نمی‌خورد. هر دو نمونۀ نگرش‌های مردسالارانه بودند و بیانگر این ادعا که جایگاه طبیعی زنان در خانه و خانواده است. هتلر تفاوت قایل بود میان “جهان بزرگ‌تر” در انحصار مردان که در آن امور دولت، سیاست و جنگ انجام می‌یافت و “جهان کوچک‌تر” که ساحۀ زنان بود و فشرده می‌شد به شوهر، خانواده، فرزندان و خانه.

حق رای‌دهی زنان که در شهر وایمار جرمنی رخ داد، “اختراع روشنفکران یهود” بود و آنان را از وظایف “مقررۀ طبیعت” باز می‌داشت. وظایف یادشده را جوزف گوبلز – رئیس دستگاه تبلیغات هتلر – چنین فشرده کرده بود: «مأموریت زن زیبا بودن و آوردن فرزندان به جهان است. جنس مادینه برای جفتش خود را می‌آراید و پیهم تخم می‌گذارد.» (Noakes & Pridham, 1974)

ادامه خواندن  سرنوشت زنان؛ درباختر دیروز؛ خاورامروز : برگردان: داکتر صبورالله سیاسنگ

پاکستان و طالبان دوروی یک سکه ی جنایت در برابر مردم افغانستان : مهرالدین مشید

دراین تردیدی نیست که پاکستان و طالبان دو روی یک سکه ی جنایت و خیانت بر ضد مردم افغانستان اند. آنچه اکنون در افغانستان می گذرد، سناریوی دست ساخت نظامیان پاکستان است و همه زیر ریش های انبوه و دستار های سیاه زیر نام اسلام بر مردم  افغانستان تحمیل شده است. این به معنای نفی شبکه های استخباراتی دیگر کشور های منطقه و جهان در توطیه ی کنونی افغانستان نیست؛ بلکه در سناریوی وحشتناک کنونی همه دخیل اند و نقش طراحان را دارند و نظامیان پاکستان اجرا کننده گان برنامه های راهبردی و جیوپولیتیک آنان است.

ادامه خواندن پاکستان و طالبان دوروی یک سکه ی جنایت در برابر مردم افغانستان : مهرالدین مشید

با تاسف استاد محمد شاه واصف باختری به جاویدانگی پیوست.

استاد واصف  باختری  یکی از گنجینه های  علمی  و فرهنگی  افغانستان بودند . از وی  آثار و تالیفات زیاد بجامانده است .

در سال  2013 -م  زندگی نامه وی را در  کتاب چهره  های  جاودان نوشتم؛ اگر مایلید لینک  ذیل  را باز  نموده  در صفحه  63   الی 65  زندگی نامه استاد قلم و سخن را مطالعه  کرده میتوانید. برای  خانواده  محترم باختری  و تمام  فرهنگیان ؛ شعرا  و  ادیبان  عرض  تسلمت دارم. روانش  شاد و مکانش  قرین  رحمت  الهی باد.

https://mariadaro.com/

در سایت روی کتاب کلیک نمایید.

تراژیدی افغانستان، دردناک ترازهر سوگنامه ای در تاریخ جهان : مهرالدین مشید

تراژیدی بی پایان افغانستان و رسالت نخبگان آن

بحث بر سر تراژیدی دردبار و سوگ نامه‌ی بی پایان کشوری است که برخلاف چرخش تاریخ هر روز از دراز راهء قافله ی ملت شدن فاصله می گیرد و مردم آن روزنه های امید را بر روی خود بسته می بینند. سخن بر سر افغانستان یعنی حرف بر سر سرزمینی است که درد هایش بی پایان و رنج هایش بی درمان است. سخن بر سر کشوری که زخم هایش ناسور و سینه اش چاک چاک است و زمامدارانش فاسد و خاین و سیاستگرانش معامله گر و دلال اند. میهنی که تراژیدی اش دردناک تر از این و غم نامه اش پرحجم تر از هفتاد مثنوی شده است. با تاسف عوامل گوناگونی دست به دست هم داده که جامعهء افغانستان را بیش از هر زمانی ورشکسته و سوگنامه ی آن را دردبارترکرده است.

ادامه خواندن تراژیدی افغانستان، دردناک ترازهر سوگنامه ای در تاریخ جهان : مهرالدین مشید

پرونده ی پیدا؟ داستان کوتاه : غفار عریف

      بامداد خوشایند روز شنبه بود. هوای خوب، آسمان صاف و روشن و سپیده ی صبحگاهی از لحظه های دلپذیر سخن می گفتند و روز داشت، آهسته آهسته شروع به در بر کشیدن قرص خورشید می کرد. نیزه های گل زرد آرام آرام همه جا را نشانه می گرفتند و گرما و نور نثار می کردند و دقیقه ها پشت سر هم لذت بخش می شدند.

در این صبح بامی، نسرین اندکی دیر تر از خواب بیدار شد. در چشمانش هنوز سنگینی خواب شب به جا مانده بود و پلک ها و مژه هایش جلو هر دو چشمش پرده کشیده بودند. با کف دست راست پشت چشمان خود را مالید تا خون بیداری در آن ها بدمد. به آهستگی از جا برخاست، پنجره را گشود تا هوای تازه و پاک به داخل اتاق راه یابد. نیم نگاهی به بیرون انداخت و از چشم روز نور نوشید، پس از چند دقیقه پنجره را بست و رفت که دست و روی و دندان های خود را بشوید و گیسوان دراز و غلو و سیاه و مشکی خود را مرتب کند.

ادامه خواندن پرونده ی پیدا؟ داستان کوتاه : غفار عریف

به مناسبت سومین سال پرواز ملکوتی ستارۀ تابناک شعر و عرفان افغانستان شادروان حیدری وجودی : مهرالدین میشد

روان نجم العرفا حیدری وجودی شاعری صمیمی و درد آشنا شاد باد

سخن برسر غروب خورشید و سالروز وفات شاعری عارف، عاشقی شوریده حال و عارفی درد آشنا و صمیمی است که چون ستاره ای در آسمان شعر و عرفان افغانستان درخشید و زنده گی خویش را صادقانه وقف اعتلای ادب و فرهنگ افغانستان نمود. مردی که زنده گی را با عشقی سرشار از جاذبه و شور انسانی آغاز کرد و با جهانی از صفا و صمیمیت عاشقانه و دردمندانه زیست. حیدری وجودی با پشت سر نهادن ۸۱ سال بهار زنده گی بالاخره در 21 جوزای سال 1399 به جاودانه ها پیوست. هرچند حیدری وجودی جهان فانی را وداع گفت و به جاودانه ها پیوست؛ اما حضور معنوی او چون آفتابی درخشان در آثارماندگار او برای همیش زینت بخش ادب، عرفان و فرهنگ افغانستان خواهد بود. حیدری وجودی انسانی صمیمی و شاعری درد اشنا بود؛ که پس از مرگ از او به عنوان

ادامه خواندن به مناسبت سومین سال پرواز ملکوتی ستارۀ تابناک شعر و عرفان افغانستان شادروان حیدری وجودی : مهرالدین میشد

چه دردناک است… نوشته از : استاد نصرالله پرتو نادری

چه دردناک است که ناگهان نگاهایت روی سطرهای می‌دوند و در پایان در می یابی که دوستی خاموش شده و بعد قطره قطره لغزش داغ اشک‌هایی را روی گونه‌هایت احساس می‌کنی.

روز دوشنبه  بیست و هفتم مارچ 2017 برابر باهفتم حمل 1396 خورشیدی نگاه‌های من همین‌گونه روی سطرهای خبر خاموشی طنز نویس، نمایش‌نامه نویس و پژوهشگر ادبی کشور جلال نورانی دوید، چنان کودکی پا برهنه‌یی که از خط قوغ آتش بگذرد!

نورانی در تاریکی دلگیر تنهایی در زادگاه خود کابل،  چه غریبانه از جهان چشم پوشید.  روانت شاد باد! چه نا به هنگام تکاور زنده‌گی به آن سوی دیوار شکستۀ مرگ جهاندی!

***

نام جلال نورانی با طنز نویسی افغانسان چنان پیوندی دارد كه اساساً نمی شود بدون نام او بحث طنز نویسی در كشور را مطرح كرد. او را می توان یكی از پایه گذاران طنز نویسی به مفهوم امروزین آن در كشور خواند.

ادامه خواندن چه دردناک است… نوشته از : استاد نصرالله پرتو نادری

آنکه دایم هوس سوختن ما دارد : میرعبدالواحد سادات

دشمنی تاریخی و هدف سترتیژیک پاکستان در قبال افغانستان را جنرال ضیآالباطل چنین فورمولبندی و اعلاام نمود : 

کابل باید بسوزد ! 

هیهات ! 

افسوس و صد افسوس ! 

که این پلان کثیف ، خبیث ترین دشمن تاریخی افغانستان ، توسط خود افغانان دست پرورده پاکستان عملی گردید . 

ادامه خواندن آنکه دایم هوس سوختن ما دارد : میرعبدالواحد سادات

طالبانیزیم”، امارت «اسلامی» و انتخابات : میرعبدالواحد سادات

در دو روز اخیر انتخابات در رسانه‌ها به بحث روز مبدل گردیده است و هموطنان عزیز در داخل و خارج کشور به  زوایای مختلف  موضوع می‌پردازند. انگیزه این مباحثه اظهارات دو روز قبل معاون سیاسی مجلس‌الوزرای طالبان (آقای مولوی کبیر) می‌باشد. از آنجایی که این بحث بحقوق اساسی شهروندان افغانستان و سرنوشت کشور ارتباط دارد، فارغ از حب و بغض، نظرات مسلکی و ارزش محور، بخاطر رفتن به مناظره ارزش محور و مبتنی بر مصالح علیای افغانستان مطرح می‌گردد تا در آتیه این بحث به محور اساسی گفتمان سراسری ملی مبدل گردد:   

ادامه خواندن طالبانیزیم”، امارت «اسلامی» و انتخابات : میرعبدالواحد سادات

از دست رفته پنجره امید دختران : گلچهره احمدی

حق بر آموزش، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه می بایست تمامی افراد بدون هیچ گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تاکید قرار گرفته است. ازاین رو، نابرابری جنسیتی در آموزش نقض آشکار حق مزبور، محسوب می شود. هرزمان که تاریخ گذشته جهان را ورق می زنیم به صحنه های دلخراشی از رفتار ظالمانه و نابرابر با زنان در چهارگوشه جهان بر می خوریم که حکایت از غفلت جوامع بشری در طول تمامی تاریخ دارد.

ادامه خواندن از دست رفته پنجره امید دختران : گلچهره احمدی

چی کنم عادتم شده«جلال نورانی» ای هموبی چاره گک اس : نوشته ی ماریا دارو

سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگز — مرده آن که نامش  به  نیکویی  نبرد 

عنوان فوق  مربوط  به شخص  می باشد که  تا پای  جان  در مورد  مردم ؛ هنر و فرهنگ  وطنش قلم  زد تا اینکه قلم  به فریاد رسید و فردا زندگی  را از وی  گرفت. 

جلال نورانی از نامش پیداست  که نورافشان  تاریکی های  روزگار بود. تولد وی در  ۱۳۲۷ خورشیدی  برابر  ۲۲جولای  ۱۹۴۸ میلادی – وفات  ۲۷  حمل  ۱۳۹۶ خورشيد  برابر ۲۷ مارچ  ۲۰۱۷ م-  بود.   

او چندین  اثر  نایاب  و با ارزش  برای نسل  اینده  کشورش هدیه  کرده است.   

ارزشمندی  کارهای یک  نویسنده ؛ شاعر ؛ نقاش و طنز پرداز بیشتر از این جهت برجسته  میگردد که  چقدر در خدمت مردمش  بوده و کار های  علمی  و فرهنگیش  چه  تاثیر بالای  جامعه  داشته  است.

شاد زیستن کار هر شخص است  اما دلی  را شاد ساختن  کاریست  بس دشوار.از این  جهت  هنر طنز ن ویسی  هنر عالیست.نورانی کسی  بود که شب ها نور چشمش  را به  نور افشانی قلمش یکجا با خون دل می آمیخت تا فردا که  مردمش از خواب  بیدار می شوند؛ با خواندن  نوشته وی  لب خندن برلب شان داشته باشند.

جلال نورانی  نخستين کسی  بود که آثار همه طنز پردازان  افغانستان را  در داخل  و خارج جمع  کرد  و به  استناد آن  روند  طنز  معاصر افغانستان را رقم  زد.  

ادامه خواندن چی کنم عادتم شده«جلال نورانی» ای هموبی چاره گک اس : نوشته ی ماریا دارو

پهلوان امان الله«امانی » بلبل خموش شمالی لاله زار؛ نوشتهء : ماریا دارو

       این مطلب را درماه  می « ۲۰۱۱ » م- نوشته بودم ؛ اما تا حل از صحتمندی امانی اطلاعی بدسترس نیست لازم  دیدم  باز نشر کنم.

تجلجل  از روز پدر برایم فرصت بخشید تا پدری را ازسرزمین حادثه ها وآشوب ها برای  تان معرفی  بدارم؛ با آنکه ضرورت  معرفی ندارد؛این  پهلوان  هنرمند چیره دست؛ خوش صدا و محبوب القلوب همه  هموطنان   گرامی  ما میباشد.

پهلوان امان الله  معروف به « امانی» فرزند  مرحوم  نجيب الله از خانواده هنرمند و هنر پرور از سبزه زار و لاله زار شمال ولایت پروان شهر زیبای  « چاریکار» میباشد. مرحوم  نجيب الله  که  خود مسلک  ساقو سازی داشت؛ اما آن مرد خردمند در هنر پرور هنردوستی درآن ایام عقب ماده  فرهنگی ؛ مرد ممتاز  زمان خود بشمار میرفت.مرحوم  نجيب  الله دارا  شش فريند « سه دختر وسه پسر» بود پسرانش غلام مرتضا؛ نبی الله و امان الله میباشند.

وی  فرزندان  هنرمند تربیت  کرد و یک   برادر مرحوم  نجیب الله بنام  حمید الله چاریکاری نیز  هنر  اواز  خوان و در  دسته  هنری چاریکار تنبور مینواخت. 

ادامه خواندن پهلوان امان الله«امانی » بلبل خموش شمالی لاله زار؛ نوشتهء : ماریا دارو

هشت مارچ و تراژیدی بی پایان زنان افغانستان سوگنامه ی بجای تبریکیه : مهرالدین مشید

خواستم به بهانۀ هشتم مارچ با یادآوری از کارنامه های زنان شجاع و با عفت افغانستان و ارجگذاری به شهامت و ایثارگری های مادران  این کشور دردمند و بلا کشیده تبریکیه ای به عرض برسانم تا باشد که از برکت صبر و عاطفۀ زنان صبور و با شهامت سرزمینم گل های شاد زنده گی در این کشور به شگوفایی و شگفتن های پیهم آغاز کنند و درخت رشد و بالنده گی های حیات در آن به بار و برگ بهتری بنشیند؛

ادامه خواندن هشت مارچ و تراژیدی بی پایان زنان افغانستان سوگنامه ی بجای تبریکیه : مهرالدین مشید

یوسف کهزاد ؛ رنگین کمان که دیگر در افق نمی تابد : نوشته ؛ استاد پرتو نادری

 

 محمد یوسف کهزاد نقاش پرآوازۀ افغاستان شب پنج شنبه اول جنوری2019 به ساعت 9.30 به وقت ایالات متحد امریکا در یکی از شفاخانه های ایالت کالیفورنیا به عمر 84 ساله‌گی با زنده.گی‌ بدرود گفت.

او به سال 1935 م / 1314 خورشیدی در شهر کابل چشم به جهان گشود. پدرش میرزا محمد علی نام داشت. این خانواده در افغانستان در عصه‌های فرهنگ، هنر و ادبیات شهرت گسترده‌یی دارد. 

ادامه خواندن یوسف کهزاد ؛ رنگین کمان که دیگر در افق نمی تابد : نوشته ؛ استاد پرتو نادری

تحولات نیم قرن ووابستگی گروههای اسلامی و شکست ها در جهان اسلام : نویسنده ؛ مهرالدین مشید

وابستگی های ذلت بارگروههای چپ و راست و فاجعه های کنونی در جهان اسلام

این پرسش در ذهن هر کسی خطور می کند که آیا فاجعۀ کنونی در جهان اسلام عوامل داخلی دارد و یا عوامل خارجی؟ و چه عواملی در رابطه به حوادث خونین در جهان اسلام نقش تعیین کننده دارند؟ آیا جنبش های اسلامی متاثر از افکار سید جمال‌الدین و پیروانش مسؤول رخداد های کنونی و جنبش های افراطی سلفی و دیوبندی و حقانیه ای مثل طالبان و داعش و القاعده عامل اصلی بدبختی ها در جهان اسلام اند؟ يا اينکه نه فاجعۀ کنونی در جهان اسلام دست ساخت خارجی ها است و گروه‌های یادشده ابزاری در دست کشور های خارجی بوده اند.

ادامه خواندن تحولات نیم قرن ووابستگی گروههای اسلامی و شکست ها در جهان اسلام : نویسنده ؛ مهرالدین مشید

دیگربس است تعلیم و کار زنان را گروگان نگیرید : احمد سعیدی

باید همه به این نتیجه رسیده باشیم که بستن مکاتب دختران و کار زنان در حاکمیت طالبان موقتی نیست، بلکه دایمی است، تا طالب است این کار ادامه دارد.
تا طالب است تعلیم نیست.(۱۴۰۱ سال فوت ۱۴۰۲ سال دفن تعلیم)
چرا توقع بیجا داریم ؟ چرا تاریخ را فراموش میکنیم،؟

مگر همین طالب نبود که در بیست سال صدها مکتب ، مدرسه و دانشگاه را آتش زد؟

ادامه خواندن دیگربس است تعلیم و کار زنان را گروگان نگیرید : احمد سعیدی

پیرمرد، ادیسون و من!– نوشته : استاد پرتو نادری

پیرمرد می‌گفت: این ‌شب‌ها خانهء ما مانند گور سودخور تاریک است. چارهء دیگری ندارم. من هم از بی‌برقی سوء استفاده می‌کنم، سر شو تنهایی و غم‌های خود را بغل می‌کنم و به خواب می‌روم.

پرسیدم: ایقه زود خوابت می‌برد؟

گفت: ده غم خواب نیستم. دلم می‌خواهد همین که چشمم پیش شود، امو کافر برق‌ساز را در خواب ببینم!

گفتم: پیرمرد پایت به لب گور رسیده و باز می‌خواهی یک کافر را در خواب ببینی!

ادامه خواندن پیرمرد، ادیسون و من!– نوشته : استاد پرتو نادری

 اوسني حالات د شل کلن فاسد او ناکام “جمهوريت” د کار نتيجه او ثمره ده!.. نوشتهء نور محمد غفوری

شل کاله د نړيوالې ټولنې لخوا په افغانستان کې د شر او فساد او خارجي جواسيسو د حاکميت څخه د جمهوريت د ساتنې تر نامه لاندې بې دريغه ملاتړ وشو. خو پايله يې دا شوه چې په آخره کې د دموکراتيکو آزاديو هغه له پخوا رواج شوى نوم او بوي هم پاته نه شو. د ښوونې او روزنې په ډګر کې لاسته راوړنې مو هم خارجیانو چور کړې. په لسهاوو او سلهاوو زره ځوان روزل شوي کادرونه مو د نړيوالې ټولنې ځواکمنو هيوادونو خپلو ملي مارکټونو ته استخدام کړل. هغوى چې د آزادۍ او پرمختګ له پاره يې د استبداد او ارتجاع په وړاندې مبارزه کولاى نړيوالې ټولنې په افغانستان کې د شل کلن حاکميت په موده کې د نفاق زیږوونکو قومي شوراګانو او مدني ټولنو تر څنګ، ډير انجويي سیاسي سازمانونه د ګوندونو تر نامه لاندې جوړ، تربیه، ، رهبري او تمويل کړل،

ادامه خواندن  اوسني حالات د شل کلن فاسد او ناکام “جمهوريت” د کار نتيجه او ثمره ده!.. نوشتهء نور محمد غفوری

از طرح ها و راه حل های ایده آلی و آرمانی تا راه حل های واقعی : مهرالدین مشید

پس از حاکمیت طالبان کارزار تبلیغاتی برای ارایهء راه حل ها بخاطر رهایی افغانستان از بن بست کنونی بیش از هر زمانی افزایش یافته و رسانه ای شده است. سازش پنهان غنی با شبکهء حقانی در تبانی با آی اس آی و فرار غیرمترقبهء او از ارگ و سقوط نابهنگام کابل در نتیجهء یک توطیهء بزرگ منطقه ای و جهانی و تحویلی ارگ به طالبان؛ مردم افغانستان را شگفت زده و وحشت زده گردانید. شگفت زده از آنجهت که چنین سقوطی برای مردم افغانستان غیرقابل تصور بود و وحشت زده گی از آن رو که سرنوشت مردم افغانستان به یک گروهء تروریستی و عامل خطرناک ترین و خونین ترین حمله های انتحاری و وابسته به شبکهء جهنمی آی اس آی سپرده شد. این تسلیمی تنها فروپاشی نظام سیاسی افغانستان را در پی نداشت؛ بلکه تمامی ساختار های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و فکری و رسانه ای این کشور را فروریخت.

ادامه خواندن از طرح ها و راه حل های ایده آلی و آرمانی تا راه حل های واقعی : مهرالدین مشید

نسلی که مرگ را به تماشا نشسته …:شعراز؛ فاطمه محمدی

نسلی که مرگ را به تماشا نشسته‌ایم

صدبار مرده‌ایم و به حاشا نشسته‌ایم

بر دار رفته‌ایم و به سنگسار مانده‌ایم

کابوس دیده‌ایم و به رویا نشسته‌ایم

ادامه خواندن نسلی که مرگ را به تماشا نشسته …:شعراز؛ فاطمه محمدی

میرمن قمرگل سرو همیشه سبز باغستان موسیقی افغانستان؛ آسمانی شد؛ پیام تسلیت و زندگینامه مرحوم خانم قمرگل هنرمند محبوب : نویسنده؛ ماریا دارو

خانواده محترم زاخیل در غم بزرگ تان شریک هستم. بدین وسیله پیام تسلیت و همدردی خودرا به شما و تمام هنرمندان و هنردوستان نسبت این ضایعه بزرگ تقدیم میدارم. اکنون با نوشتن این پیام صدای خانم قمرگل که چندین سال پیش بالای زندگی نامه او « 2009» میلادی؛ کار میکردم در گوشم زمزمه میشود. انا لله و انا الیه راجعون

***********خانم قمرگل فرزند گل شیرین خان بتاریخ بیست ویکم جنوری سال 1952 درقریه شگه ولایت ننگرهاردیده بجهان گشود. او درسن هفت سالگی درمحافل وخوشی های قریه اش آوازمیخواند. آوازگیرا یش بدلها چنگ زد، آوازه طنین صدایش از قریه به قریه رسید، تا قریه های دور وبالآخره به ولایت ننگرهار توجه هنردوستان را جلب نمود.

ادامه خواندن میرمن قمرگل سرو همیشه سبز باغستان موسیقی افغانستان؛ آسمانی شد؛ پیام تسلیت و زندگینامه مرحوم خانم قمرگل هنرمند محبوب : نویسنده؛ ماریا دارو

عاقلشاه بیرنگ کوهدامنی سرود پرداز روشن ضمیر و بیدار دل : نویسنده ؛ اسماعیل فروغی

  به بهانه ی پانزدهمین سالیاد جاودانه شدنِ بیرنگ کوهدامنی ــ سیمای آشنای نقد وشعر و چاپ مجموعه ی” طلوع سبزشگفتن ” 

      یازدهم دسامبرسال 2007 میلادی ، آفتاب عمریکی ازستاره گان تابناک شعرفارسی درافغانستان غروب کرده است . درین تاریخ ، بیرنگ کوهدامنی ــ شاعرارجمند ” سلام برشقایق ” که با چکامه ها وترانه های سرشارازامید ودادخواهی، همه را به زنده گی و تلاش فرامی خواند، زنده گی را بدرودگفت وجامعه ی فرهنگی مارا برای همیشه داغدار کرد. اوسخنوری بیداردل ودانشوری روشن ضمیر، خوش قلب ، حلیم ومتواضع بود.

     ما درکابل همسایه بودیم ــ همسایه های دربه دیوار. روزها وشب های شاد وناشاد زیادی را باهم سرکرده بودیم .اوانسانی بی مدعا بود. قلبی به بزرگی آسمان داشت و بخشش وبزرگواری ومهربانی خصیصه ی اصلی اوبود . 

ادامه خواندن عاقلشاه بیرنگ کوهدامنی سرود پرداز روشن ضمیر و بیدار دل : نویسنده ؛ اسماعیل فروغی

در گرامیداشت از استاد فقیرمحمد ” ننگیالی” : فریبا آتش صادق

هنرمندي که نفسهايش را به مردم اهداء ميکرد ,

دراين ساليان غربت به تلخي بايد گفت عزيزاني از ميان ما رفته اند که تا نفسهاي آخر عاشق زندگي و انسان و فرهنگ و مردم بودند. عاشق آزادي بودند و عاشق ادبيات و هنري که در آزادي مي پويد و ذهن و روان آزاد را در خود مي پرورد.

 موسيقي افغانستان در فاصله چند سالي شاهد خزاني شدن هنرمنداني بود که هر يک در گستره همت و توان خود به آن غنا بخشيدند ويادگاري بر جا گذاشتند و خزاني شدند.

نبودن شان در ميان ما، به معناي رفتن شان از ميان ما نيست، زيرا تا هنر شان هست زنده است، آنها ماندني اند. هنرمندان با آنچه که از خود به جا گذاشته اند زندگاني ميکنند. پس بايد گفت : تا رد پاي شان هست، نام و ياد شان نيز با ماست.

ادامه خواندن در گرامیداشت از استاد فقیرمحمد ” ننگیالی” : فریبا آتش صادق