عبدالخالق هزاره ؛ اشک بزرگتر از چشم تاریخ – از یادداشت های داکتور سیاه سنگ : ب آزاد

سال دوم جمهوریت محمد داوود (1974) بود. به شعبۀ رییس تفتیش وزارت داخله تلفون کردم و از محترم عبدالله ببرک خواستم یا به دفتر کارم بیاید یا بیرون در جایی دیدار کنیم؛ زیرا پرسشی داشتم و برای نوشتن آن موضوع در کتابم بخش خاصی را مدنظر گرفته بودم.

او فرزند ببرک خان ځدراڼ است و پدرش از سران بزرگ قوم که در سال استقلال در جبهات تل و وانه دلیری فوق‌العاده نشان داده بود. به کابل هم آمد و از سوی امان‌الله خان به گرمی پذیرایی شد. شاه در پارک وزارت خارجه با همه بلندپایگان دولت عکس یادگاری گرفت. ببرک خان ځدراڼ نیز در آن تصویر دیده می‌شود. عبدالله خان ببرک در جوانی از نزدیک‌ترین نگهبانان اعلیحضرت محمد نادر خان بود. شنیده بودم که یک گلوله تفنگچۀ عبدالخالق به بازوی [چپ] او هم خورده است. هنگام دیدار، آن رویداد را تایید کرد. داغ گلوله را نیز نشانم داد و گفت وقتی ناگهان فیرهایی بر اعلیحضرت از سوی متعلمی صورت گرفت، او هم در ارگ بود. شلیک گلوله‌ها جنرالان ایستاده در آنجا و سایر کارمندان دولتی را ترساند، چنانی که وقتی شاه به زمین می‌افتاد، از جنرال‌ها و مامورین یک تن هم نمانده بود. همه گریختند. حتا جنرال شاه محمود خان برادر سکۀ نادر خان پیشتر از دیگران از میدان ناپدید شد. من لاش نادر خان را در آغوش گرفتم.

ادامه خواندن عبدالخالق هزاره ؛ اشک بزرگتر از چشم تاریخ – از یادداشت های داکتور سیاه سنگ : ب آزاد

مهاجرت افغانان و منافع ایران و پاکستان : نجیب الله ابراهیمی

مهاجرت با تاریخ طولانی از عصر انسان‌های اولیه (نئاندراتال‌ها) تا هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه در ادوار تاریخ ریشه دارد اما مهاجرت در افغانستان از اواخر قرن بیستم شروع گردید.

در این مقاله تلاش می‌شود، عوامل مهاجرت در افغانستان، نگاه حقوقی و سیاسی جوامع بین‌المللی در مورد مهاجر، و سود برداری ایران و پاکستان از مهاجرین و خسته و بی‌پناه افغانستان بررسی تا مبرهن گردد کشور های دوست اسلامی با مهاجرین چه نوع رفتار داشته و مهاجرین افغان لایق چه نوع برخورد است؟

ادامه خواندن مهاجرت افغانان و منافع ایران و پاکستان : نجیب الله ابراهیمی

پاسبانان منافع ایران در افغانستان : استاد پرتو نادری

       شبی در مورد نقش کشورهای همسایه در قبال بحران افغانستان بحث زنده تلویزیونی داشتیم. در این بحث با مهمانانم علل و چرایی مداخله عریان این کشورها(ایران و پاکستان) را در تداوم بحران افغانستان بررسی می کردیم. یکی از مهمانانم که دانش آموخته روابط بین الملل بود تا توانست تلاش کرد از حق نفوذ (مداخله) ایران در قبال افغانستان دفاع کند.  وقتی از استدیو بیرون شدیم بر روال معمول مهمانانم را تا در خروجی تلویزیون همراهی می کردم و از اش تکرارا و  با تعجب پرسیدم چطور ممکن است یک دانش آموخته ما حق دهد, کشور همسایه در امور داخلی کشورش مداخله کند?

حالت مردم افغانستان در ایران

 خیلی واضح گفت اگر ایران  از حق اقلیت مذهبی ما در افغانستان دفاع نکند,هیچگاه ما در اهرم سیاست (فاشیستی) افغانستان راه نمیابیم. 

      حالا جان مسله در همین جاست که سیاست بازان ما یا جاهل اند,یا فاسد اند و یا هم خائین, و تاریخ سیاسی ما بر همین منوال دوران کرده است به گونه ای که  سیاست بازان ما برای کنارزدن حریف سیاسی شان از قدرت, روایت های  قومی سردادند , بحث های مذهبی خلق کردند و یا در محدوده کوچک ساختن دیدگاه سمتی یا در آغوش تعلقات زبانی بنام  (لر و بر ) در اضلاع منافع پاکستان فرو رفته اند, یا با بحث هم تباری دستورات منافع ترکیه را در قاعده های پان ترکیسم مانور داده اند , یا برخی ها بنام زبان و سمت تاجکستان را ترغیب به مداخله می کنند و یا هم نمادهای آخندی ایران را بر منافع کشور و مردم شان درمحدوده هم فکری مذهبی گره می زنند و تقدس می دهند.   حتی برخی از   آنها خون فرزندان افغان در جبهه فاطمیون ایران در سوریه را منزلت مذهبی دادند و تاوان آن را هموطنان بی گناه ما در غرب کابل با خون پرداختند.

ادامه خواندن پاسبانان منافع ایران در افغانستان : استاد پرتو نادری

سقوط طالبان در پرتگاه جهنم زبان ستیزان تاریخ نوشتهء : مهرالدین مشید

زبان ستیزی طالبان نشانهء نامسلمانی و تبارگرایی آنان

طالبان طی یک حکمی به اداره های دولتی دستور داده اند که با آغاز سال جدید تمامی نامه ها و نام های اداره های دولتی به زبان پشتو که زبان بین المللی است، نوشته شود و تاکید کرده اند که هر کس از این حکم تخطی کند مجازات شده و از کار برکنار می شود. طالبان در واقع با صدور این حکم دشمنی آشکار خود را با زبان فارسی اعلان کردند. این فرمان پس از به زیر افگندن نام دانشگاه بلخ صادر شده است و ممکن شاهد این چنین فرمان های دیگر نیز باشیم.
هرچند طالبان در گذشته هم با فارسی میانهء خوب نداشتند و بازهم کوشش می کردند تا سیمای اصلی خود را زیر نقاب اسلام پنهان کنند تا سیمای اصلی شان بحیث یک گروه متعصب قومی آشکار نشود.؛ اما این فرمان نقاب از سیمای آنان را به زیر افگند. این فرمان ثابت ساخت که گروهء طالبان نه به اصالت های زبانی و فرهنگی افغانستان و نه به اسلام و ارزش های اسلامی احترام قائل اند. کارکرد های طالبان نشان می دهد که این‌ گروه ماموریت استخباراتی دارد و و از اسلام استفادهء ابزاری برای رسیدن به اهداف قومی می نمايند.

ادامه خواندن سقوط طالبان در پرتگاه جهنم زبان ستیزان تاریخ نوشتهء : مهرالدین مشید

یاد جوانی و زیستن در سوگ آرزو های برباد رفته؛ نوستالژی و نوخواهی و کمال جویی : مهرالدین مشید


از آنجا که بحث بر سر جوانی و فصل سرشار از احساسات و عواطف و شور انسانی است.
بیرابطه نخواهد بود تا در مورد جاذبه های جوانی و تحولاتی سخن گفت که جوانان با عبور از مرز نوستالژی به قلمرو نوخواهی و کمال جویی نقش مرکزی را در تحولات اجتماعی داشته اند. دورهء حساسی که دریای خروشان و عصیانی و شکوهمند آن باغستان های سرخ شهادت را در هر عصری برای هر نسلی آبیاری می کند و سرزمین های خشکیده و تفتیده را سیراب خون می سازد و به بار و برگ می نشاند؛ اما هزاران دریغ و درد که جوانی های ما و آرزو های پاک و انسانی هزاران هزار جوان مظلوم افغانستان نه تنها بوسیلهء مهاجمان و متجاوزان؛ بلکه بیشتر از آن بوسیلهء بسیاری رهبران شیاد کمونیستی و جهادی و غیر جهادی بی‌رحمانه به خاک و خون کشانده شد و امروز همه بر آن آرزو های پاک و شستهء انسانی دیروزی اشک می ریزیم و تنها آن خاطره ها را گرامی می داریم.

ادامه خواندن یاد جوانی و زیستن در سوگ آرزو های برباد رفته؛ نوستالژی و نوخواهی و کمال جویی : مهرالدین مشید

بازگشت غنی به کابل؛ پس از معامله با آی اس آی و شبکهء حقانی
سیاستگران افغانستان دلالان خاین و معامله گر اند: مهرالدین مشید

در این روز ها گزارش هایی از بازگشت غنی به کابل به نشر رسیده است. هرچند پیش از این هم بازگشت غنی به کابل بربنیاد قرارداد پنهان میان غنی و شبکهء حقانی با پا درمیانی شبکهء آی اس آی پاکستان پیش بینی می شد؛ زیرا سیاستگران راست و چپ و میانه و ملی گرای افغانستان در طول پنج دههء گذشته ثابت کرده اند که دلالان و معامله گران سیاسی اند و همیشه سرنوشت افغانستان و مقدرات مردم این کشور را در ترازوی معامله با استخبارات شرق و غرب و شمال و جنوب نهاده اند.

بنابراین احتمال بازگشت غنی به مثابهء آخرین شاه شجاع معاصر در تاریخ افغانستان امری ناممکن نبود. زیرا غنی با تسلیمی ارگ به خلف رنجیت سنگه خاطرهء سیاهء شاه شجاع را دوباره زنده کرد که پس از تبعید در سال ۱۸۱۴ الماس کوهء نور را به رنجیت سنگه پیش‌کش نمود تا به یاری سکه ها به تخت پادشاهی در کابل بنشیند.

ادامه خواندن بازگشت غنی به کابل؛ پس از معامله با آی اس آی و شبکهء حقانی
سیاستگران افغانستان دلالان خاین و معامله گر اند: مهرالدین مشید

دزدِی از فقیر‌ترین مردمِ جهان که قربانی جنایت آمپریالیسم اند : نوشه ء محمد عثمان نجیب

درطرح اولِ بایدن رئیس جهمور امریکا ۳۴میلیون افغانستان برابربودندبه یک سرباز آمریکایی. 

در فرمان یا طرحِ دومِ رئيس جمه.ر امریکا ؛  افغانستان کشور و افغانستانی ها و ملتی بی رهبر و بی‌پرسان و تحت ستم اند.

در تصمیم تازه‌ی را که قصرِ سفید گرفت؛ نشان داد هرچیزی بخواهد بالای کشور‌ها و ملت‌های فقیر و نادار انجام می‌دهد. به خصوص آن که رهبرانِ کشوری مثل افغانستان دزد و جاسوس و وطن‌فروش باشند. به خاطر داشته باشیم، رهبرِ غیرملی در ادبیات سیاسی به شخصی اطلاق می‌شود که صلاحیتِ کاملِ تصمیم‌گیری دارد، در اقتدارِ متمرکز حاکمیت می‌راند، هیچ چیزی و‌ هیچ کسی غیر از خودش و گروه یا تبارِ او و یا گروه‌های مافیایی تحتِ نظر او برایش ارزش ندارد.

ادامه خواندن دزدِی از فقیر‌ترین مردمِ جهان که قربانی جنایت آمپریالیسم اند : نوشه ء محمد عثمان نجیب

دزدی پول- فقیر ترین مردم دنیا توسط بزرگترین امپراطوری جهان : میر عبدالواحد سادات

رییس جمهور امریکا فرمان صادر نمود تا سه و نیم ملیارد پول مردم افغانستان به قربانیان حادثه یازدهم سپتامبرتعلق گیرد .

درین نوشته با حد اکثر ایجاز جوانب مختلف این فرمان غارتگرانه را بررسی مینمایم : 

قبل از همه باید گفت که پرداختن به چگونگی وقوع حادثه و عوامل و عاملان آن اماج این نبشته نمی باشد . هزاران نوشته و دها کتاب بنشر رسیده است که تعریف رسمی دولت امریکا در مورد حادثه رازیرسوال قرارمی‌دهد و همانند “ تیری میسان ” در کتاب “ دروغ بزرگ ” این رویداد غم انگیز رابه سکانداران قدرت امریکا حواله می‌دهد . 

پینه زدن مردم افغانستان با حادثه : 

از همان روز یازدهم سپتامبر رییس جمهور و مجموع اراکین قدرت حادثه را تروریستی و کارسازمان القاعده خواندهاند و ترکیب تروریستان را چنین اعلام نموده اند : 

ادامه خواندن دزدی پول- فقیر ترین مردم دنیا توسط بزرگترین امپراطوری جهان : میر عبدالواحد سادات

یکی از برگه های ننگین دو دهه تجاوز واشغال نظامی واشنگتن درمیهن ما؛ جنایت ،جنایت وتداوم جنایات محمد حنیف حریف

اعتراف یکی از کارمندان پهپادهای(هواپیمای های بدون سرنشین) امریکایی به ارتکاب جنایات در افغانستان:

 «امریکایی ها از نازی ها هم بدتر هستند»!!

یک اپراتور(کارمند فنی) پیشین حملات هواپیماهای بدون سرنشین در افغانستان ضمن اعتراف به کشتن غیرنظامیان در زمان حضور در نیروی هوایی امریکا گفت، که ارتش این کشور بدتر از نازی‌ها است.

 به نقل از ایندیپندینت،« برندن برایانت» که به مدت ۶ سال در نیروی هوایی امریکا اپراتور حملات هوایی بدون سرنشین بود ضمن فاش کردن جنایاتی که در زمان حضورش در ارتش مجبور به انجام آن شده بود ارتش امریکا را بدتر از نازی‌ها دانست.

برایانت گفت، که پس از کشتن یک کودک در افغانستان که نیروهای مافوق وی گفتند «یک سگ» بوده، تصمیم به ترک نیروهای هوایی گرفت. وی پس از کشته شدن این کودک در یکی از حملات، مقام های ارشدش را در جریان گذاشته بود اما آنها تصریح کردند که تصویر مربوط به یک سگ بوده و به پیگیری این موضوع پایان دهد.

بر اساس این گزارش، این نظامی پیشین امریکایی می‌گوید، که در زمان حضورش در نیروی هوایی به‌طور مستقیم در کشته شدن دستکم ۱۳ غیرنظامی نقش داشته و تیم مربوط وی نیز در طی این زمان بر هزار و ۶۲۶ هدف از جمله زنان و کودکان شلیک کردند.

ادامه خواندن یکی از برگه های ننگین دو دهه تجاوز واشغال نظامی واشنگتن درمیهن ما؛ جنایت ،جنایت وتداوم جنایات محمد حنیف حریف

جنایات تکان دهنده وتجاوزهای جنسی در صفوف نظامیان امرکایی! : محمد حنیف حریف

 · 

تجاوزنظامیان امریکایی علیه همسنگران زن امریکایی به پدیده معمول مبدل گردیده است !؟

 «از میان ۵۰۰ زن شاغل در ارتش آمریكا بیش از ۳۰ درسد آنها مورد تجاوز قرار گرفته…»

« کشته شدن یک سرباز زن در ارتش امریکا در حالی که باردار بود، موجی از نگرانی ها را درباره افزایش خشونتهای جنسی در ارتش امریکا ایجاد کرد….»

:

تجاوز به نظامیان زن آمریکایی !!؟؟….

زنان که پانزده درسد نیروهای ارتش امریکا را تشکیل می دهند. بسیاری از بررسی هانشان می دهد،  تجاوز جنسی توام باخشونت به آنها در مناطق جنگی حتی چهار برابر افزایش رانشان میدهد .

تجاوز جنسی در ارتش امریکا مشکلی است که روز به روز بدتر می‌شود .

وزارت دفاع امریکا، پنتاگون، گزارش داده است، موارد تجاوز به عنف در عراق و افغانستان ۲۶ درسد افزایش رانشان داده است. اما آمارهای واقعی بسیار بیشتر از این است، زیرا این آمار فقط با استناد به اظهارات کسانی که قربانی بوده‌اند تهیه شده است.

ادامه خواندن جنایات تکان دهنده وتجاوزهای جنسی در صفوف نظامیان امرکایی! : محمد حنیف حریف

پروفسور داکتر محمد حسین یمین از این جهان چشم پوشید : نوشته – استاد پرتو نادری

از شمار دو چشم یک تن کم

وز شمار خرد هزاران بیش

امروز پروفسور داکتر محمد حسین یمین از این جهان چشم پوشید و به گفتهء خیام با هفت‌هزار ساله‌گان سر به سر شد.

استاد یمین دست کم چهل سال استاد دانشکدهء دانشگاه کابل بود.

عضویت شورای علمی دانشگاه کابل را داشت و عضو فرهنگستان ایران نیز بود.

او حق بزرگی بر چند نسل از آموزگاران زبان و ادبیات پارسی دری در افغانستان دارد. چند نسل شاعر و نویسندهء کشور را نیز استاد بوده است.

از دانشگاه دولتی تاجیکستان، دانش‌نامهء دکترا داشت.

باری در گفت‌وگویی شمار کتاب‌هایی نشر شده اش را، پانزده عنوان گفته بود.

از این شمار این آثار استاد شهرت بیش‌تری دارند:

ادامه خواندن پروفسور داکتر محمد حسین یمین از این جهان چشم پوشید : نوشته – استاد پرتو نادری

سرنوشت تراژیک افغانستان:نویسنده- دوکتورسیداحمد جهش

     قراریکه مشاهده میشود اکثرتحلیلگران امورافغانستان، علت ها را فراموش نموده برمعلول ها پرداخته وتوضیح میکنند که پدیده های چون پاکستان( آی اس آی)، طالبان، جمهوری مستعمراتی غنی و پیچ وموره های کنفرانس بن سال در 2001 میلادی، کی ها اند وچه میخواستند وچه میکردند، امروزچه میکنند و فردا چه خواهند کرد. آن ها دربعضی ازموارد فراتر رفته برای توقف جنگ، استقرارصلح – امنیت ورفتن به سمت ترقی و تعالی نظریه پردازی کرده به همه  جوانب قضیه افغانستان مشوره میدهند و حتا قانون اساسی میسازند، اما برعکس، درمورد علل وجودی این پدیده ها خاموش اند.

ادامه خواندن سرنوشت تراژیک افغانستان:نویسنده- دوکتورسیداحمد جهش

حماسه آفرینی حق طلبانه زنان در موجی ازخشونت آفرینی های طالبان  :مهرالدین مشید

هرچند پس از تصرف کابل بدست طالبان تمام مردم افغانستان تکان خوردند و چتر یاس و افسرده گی و فقر و بیکاری در سراسر کشور دامن گسترد؛ اما زنان به مثابهء محروم ترین قشر جامعهء افغانستان بعد از به قدرت رسیدن طالبان بیشترین ضربه را متحمل شدند و با از دست دادن حق کار و آموزش و حقوق بنیادی شان به آسیب پذیر ترین قشر جامعه بدل شدند. زنان شجاع و با شهامت افغانستان که زنده گی خود را تحت سیطرهء طالبان در مرزی از فاجعه و فلاح احساس می کنند.

آنان باتوجه به حس شدید زن ستیزی طالبان به زودی درک کردند که باید هرچه زودتر به فصل انتظار پایان داده و با جدیت تمام به اعتراض در برابر آموزش ستیزی طالبان به پا خیزند تا حق خود را از کام طالبان بیرون کنند. زنان درک کردند که حق گرفته می شود و حق داده نمی شود. این حس مشترک سبب شد تا زنان سراسر کشور دست بدست هم بدهند و با حمایت از یکدیگر جنبش سرتاسری زنان را در کشور بوجود آورند و خانم هدا توانست که صدای اعتراض زنان افغانستان را در نشست ناروی بلند کند و صدای مظلومانهء زنان افغانستان را به گوش جهانیان برساند تا حمایت و توجهء جهانیان را به زنان شجاع افغانستان جلب کنند.
آری ایستاده گی تمنا ها و پروانه ها و هدا ها و تهمینه ها در برابر طالبان چماق و کیبل بدست، عزم و ارادهء استوار و خلل ناپذیر زنان با غرور افغانستان را در سطح ملی و بین المللی به نمایش گذاشت.

ادامه خواندن حماسه آفرینی حق طلبانه زنان در موجی ازخشونت آفرینی های طالبان  :مهرالدین مشید

پاینده باد افغانستان : میرعنایت الله سادات

مدتی است که بعضی حلقات معين از طریق وسایل نشراتی شان در خارج کشور، نام “افغان” و ” افغانستان” را مورد سوال قرارداده و گاه و بی گاه به مباحثات بدون محتوی می پردازند. هدف آنها درست معلوم نیست ، ولی ظاهرأ از يکطرف ، خود و حلقات مربوط به خود را سرگرم نگهداشته و از جانب دیگر با ایجاد اختلافات وخلق مرز های ذهنی در ميان افغانها ، بازار فروش را برای  نشرات فاقد موازین ملی خود را گرم میسازند.

      گرچه در زمينه ای نظريات وحدت شکنانه ، ضد افغانی و ضد وطنی آنها ، دست اندرکاران عرصه ای جامعه شناسی و تاريخ ، باربار نوشته و ادله قانع کننده ارائه کرده اند . ولی طوریکه دیده میشود ، آنها هنوز هم بدون 

اند ک ترين توجه به شاخص ها و حقايق تاريخی ، تصورات ذهنی  شانرا کمافی السابق به خورد مردم میدهند و به بیان مشخص تر و عام فهم ، آنها رسالت خود ميدانند که همه روزه اين ” کاه بی دانه را باد بدهند”. تا ذهن مردم مارا که از حوادث دلخراش  جنگهای تنظیمی و گروهی سخت متأثر شده اند ، به انحصار خود درآورند.  

ادامه خواندن پاینده باد افغانستان : میرعنایت الله سادات

از تیتر دفاع مقدس : محمد عثمان نجیب

گزارش‌نامه‌‌ی افغانستان امروز – ۱۴۰۰ دی ۲۵, شنبه نوشت؛ بازی تغییر کرد.

چرا پاکستان، «خط دیورند» را از زبان طالبان اشپلاق می کند؟

بحث « خط دیورند» همیشه درین سوی خط ( افغانستان) یک وسیلۀ برای بازی سیاسی، امتیاز گیری، شخصیت سازی بوده و درکل جنبه تبلیغاتی داشته است و دارد. درزمان صدارت داوودخان، که پاکستان تازه از تخم هند بریتانیایی بیرون شده بود؛ شعار بازگرداندن خاک های از دست رفته؛ صرفاً یک پروگرام ناکام بود.

اما داروندارمالی کشور فقرزده و محتاج و محاط به خشکه، درعملیات تخریبی علیه پاکستان به مصرف رسید؛ بدون سود و عاید یک پول.

کتاب مهمی درین باره ازسوی صوفی خان داماد مرحوم سلیمان لایق نوشته شده است. البته کتاب های مهم دیگری هم درین رابطه نوشته شده و ازعربده کشی های بی حاصل تبلیغاتی سیاستگران حکومتی درکابل داستان ها رقم خورده است.

سیاست های داود خان ازهمان آغاز، به پاکستان موقع داد که که استراتیژی کوتاه مدت و دراز مدت خود را به ناتوان سازی، تخریب، محاصره، و فروپاشی افغانستان تدوین کند.

ادامه خواندن از تیتر دفاع مقدس : محمد عثمان نجیب

تجزيه و ساختن خراسان مانند سينگاپور، دوبي و تركيه؛ لطفًا با دقت تر مطالعه كنيد: عبدالعلي فايق

كشوري به نام اوغانستان از بدو و تاسيس اش متكي بر كمك هاي خارجي (برتانيا، روسيه، امريكا، دولت هاي عربي، آسيايي، ملل المتحد و اتحاديه اروپا بوده است).

شما اگر بنك جهاني را هم در اين كشور بياوريد، باز هم اين كشور خير طلب باقي مي ماند. چون نظام خودكفا و درآمد هاي بومي وجود ندارد. ذهنيت هاي همه ما را كمك هاي خارجي شكل و قالب داده است و هيچگاهي بالاي خودكفايي بومي خود كار نكرده ايم.از پاكستان گرفته تا بنگله ديش، هندستان، تاجيكستان، ازبيكستان و تركمنستان بالاي قدرات داخلي و بومي خود سالهاست تلاش دارند و به همين دليل نه كسي بوت اش را مي فروشد، نه گرده اش را و نه هم دلبندهاي خود را. 

ادامه خواندن تجزيه و ساختن خراسان مانند سينگاپور، دوبي و تركيه؛ لطفًا با دقت تر مطالعه كنيد: عبدالعلي فايق

پیام یک سرباز آگاه انسان دوست وصلح طلب آمریکایی: محمد حنیف حریف

پیام یک سرباز آگاه انسان دوست وصلح طلب آمریکایی که قبل براین درتجاوز و اشغال کشورما شرکت ورزیده است ! 

اومخاطب کنان به هموطنان امریکایی خویش صدا برمی اورد :

شما خق دارید ازخدمت درصفوف قوای هوایی, زمینی وبحری امریکا سرباز زنید ….

انها مارا به جنگ درافغانستان وعراق تحت نام مبارزه باتروریزم میفرستند …درحالیکه ما می فهمیم , که این جنگ های اشغالگرانه علیه مردم افانستان وعراق هستند …

درانجا درفقیر ترین کشورهای جهان دشمناان ما نیستند …

دشمنان ما دراینحا , درثروتمندترین کشور جهان زندگی میکنند…. 

 جنگ درافغانستان وعراق یک جنگ اشغالگرانه است . 

ادامه خواندن پیام یک سرباز آگاه انسان دوست وصلح طلب آمریکایی: محمد حنیف حریف

په تیاره کې ساتل شوی ولسمشر! : نور محمد غفوری

له بي بي سی سره مې د پخواني ولسمشر ډاکتر محمد اشرف غني مصاحبه ولوسته. ډیرې خبرې مې ورپکې ولیدې. مصاحبه سوالونو ته د ځواب ورکولو تر څنګ ډیر نور سوالونه راپیدا کوي. ما نه غوښتل او نه غواړم په دې اړه ډیر څه ولیکم، ځکه چې دده د واک په وخت کې مې خپل انتقادونه او اصلاحي نظرونه او وړاندیزونه لیکلي او وړاندې کړي دي؛ خو بیخي چوپه خوله او بې له لیکلو هم سړی له داسې مصاحبې نه شي تیریدلای. نو دا لاندې لنډې یادونې به ددې لیکنې له درنو لوستونکو سره شریکې کړم. 

دی پخپله هم ښه اداره چي نه و، خو نا اهلو، بې تجربه او بې وفا کسانو ته د کارونو ورسپارلو او له کنترول پرته د باور کولو پایله همداسې او لا تر دې بدتره وي چې په الوتکه کې يې کښینوي، خو دی لا خبر نه وې چې چېرته یې وړي او پرواز پر کومه خوا دی؟!

ادامه خواندن په تیاره کې ساتل شوی ولسمشر! : نور محمد غفوری

گفت: می‌خواستم بروم خوست، سرچپه شد: استاد پرتو نادری

گفت: می‌خواستم بروم خوست، سرچپه شد دیدم  دیدم که به اوزبیکستان و دوبی رسیده‌ام. کارش همیشه سرچپه بود و سرنوشت ننگین خود را هم سرچپه رقم زد. به یاد این نوشتۀ خود افتادم.

***

حکیم ‌الحکماو مشاور ارشد او 

حکیم‌الحکما را دیدند، سرچپه سوار بر الاغ حکمت خویش، راهی شهر بود.

پرسیدند: ای حکیم چرا همیشه کارهای تو سرچپه است؟

حکیم پرسید: شاهنامه خوانده‌اید؟

گفتند: بلی، 

ادامه خواندن گفت: می‌خواستم بروم خوست، سرچپه شد: استاد پرتو نادری

 ابن‌الوقت نه‌باشیم  : محمد عثمان نجیب

من چند توبه‌نامه را در پوششِ‌تحلیل از برخی استادان خواندم.

 این عرض را من هم می‌کنم:

           برخی استادان به نرخ‌روز قلم می‌زنند

      در تَب‌وتابِ‌روزگاران نمادِ تذبذب نه‌باشیم.

پیام‌بر می‌گفتند انسان مرتکب اشتباه و خطا می‌شود. خلفای‌راشدین همه به این‌گمان بودند که انسان اند و اشتباه

می‌کنند و به‌همان‌دلیل می‌گفتندکاستی‌های‌شان را برشمرند تا به‌نام‌خلیفه دچارِسرگیچه نه‌شوند. ابن‌سینا دانش را تا آن‌جا رساند که خودش‌را بی‌بهره از آن‌خواند، عالمِ اسلام ده‌ها جلد تفسیر نوشت بر نیمی از قرآن اما مذبذب نه بود. و هزاران‌تن عالمان و دانش‌مندان همین‌گونه اما در افغانستان چنین نیست.

ادامه خواندن  ابن‌الوقت نه‌باشیم  : محمد عثمان نجیب

آیا عجیب نیست؟ : نور محمد غفوری

جامعۀ جهانی در 2001م کنفرانس بن را سازماندهی کرد و چند گروپ خورد و بزرگ تنظیم های جهادی از داخل و خارج افغانستان را در آن دعوت نمود. در حقیقت جای نماینده های راستین مردم افغانستان، منجمله نیروهای مترقی و عدالت پسند کشور در آن خالی بود. نتیجۀ فیصلۀ کنفرانس متذکره در مورد طرز حکومت و حاکمان سیاسی مطابق با وضعیت واقعی جامعۀ افغانی نبود، چنانچه جریان حکومتداری بیست سالۀ آنها تا سقوط نظام این موضوع را ثابت میسازد. درانتخاب این اشخاص  متاسفانه به خواست و ارادۀ مردم عوام افغانستان وقعی گذاشته نه شد. 

در طول بیست سال گذشته با وجود حمایت پولی، مالی، استخباراتی و فنی جامعۀ جهانی نتیجه این بود که هنوز عساکر خارجی از افغانستان بیرون نه شده بودند که یک عده از مسئولان بلند پایۀ امور قبل از خروج نیروها و عدۀ دیگر بعد از آن  کشور را به شکل مصیبت بار ترک گفته و بی آزرم گریختند. با این کار شان تمام دست آورد های بیست سالۀ نظام «جمهوری» را برباد دادند. با وجود بیست سال حکومتداری و اعلان عفو عمومی از جانب تحریک طالبان هیچ جای پایی و پیوندی برای خود در داخل مردم افغانستان نیافتند. 

آیا جای تعجب نیست که بعضی از کشورهای خارجی بار دیگر تحت شعار دولت همه شمول برای همان عمال آزموده شده، مفسد، بدنام و ناکام خویش جای پای جستجو می کنند و می خواهند که طالبان برای شان در حاکمیت سیاسی سهم بدهند؟  

ادامه خواندن آیا عجیب نیست؟ : نور محمد غفوری

جدال قبیله و فاشیسم را نباید قومی ساخت: مهرالدین مشید

منازعهء قومی؛ منازعهء پسا ایده ئولوژیک

تهاجم شوروی مردم افغانستان را وارد جدال نظامی و ایده ئولوژیک نمود تا آنکه به منازعهء گروهی انجامید و دستاورد ها همه قربانی نزاع گروهی شد. پس از خروج شوروی و سقوط نجیب از بار ایده ئولوژیک منازعهء افغانستان کاست و گروه های سیاسی بخاطر استفادهء ابزاری از گرایش های قومی و زبانی مردم افغانستان را وارد کارزار سخت نظامی و قومی نموده و مردم افغانستان را در پرتگاهء جنگ قومی و روانی کشاندند. طالبان از متن این جنگ به مثابهء دانهء سرطانی به یاری پاکستان و عربستان و آمریکا ساخته شدند که برای فریب افکار عامه هدف آنان نه رسیدن به قدرت؛ بلکه جاده صافکن و فرشته های نجات ذکر شد. آنان توانستند که شماری گروه ها و افراد را به دام خود اسیر کنند. پس از سقوط طالبان و نشست بن برای مدتی اوضاع دگرگون شد و اما با ظهور طالبان بار دیگر منازعهء قومی در کشور بالا گرفت و با به قدرت رسیدن طالبان اکنون به اوج اش رسیده است. در حالیکه هدف اصلی این جنگ استخباراتی و کشاندن افغانستان و مردم آن به تباهی است و با تاسف که شماری آدم های احساساتی آگاهانه و ناآگاهانه شکار این بازی شده اند.

ادامه خواندن جدال قبیله و فاشیسم را نباید قومی ساخت: مهرالدین مشید

سقوط کابل در واقع سقوط آمریکا در افغانستان است
: مهرالدین مشید


افغانستان قربانی بازی های ژیوپولیتیک آمریکا شد

سقوط یک شبهء حکومت افغانستان بدست طالبان در نتیجهء زمینه سازی های غنی و هسته گذاری فرماندهان مزدور و ضد ملی در قطعه ها و پایگاه های مهم نظامی شامل قول اردو های افغانستان در تبانی با آی اس آی و سی آی ای و سایر شبکه های استخباراتی منطقه و جهان، از بسیاری واقعیت های پشت صحنهء جنگ آمریکا در افغانستان پرده برداشت که گویا حملهء آمریکا به افغانستان شامل یک پروژهء کلان بود که ممکن استراتژیست های نظامی امریکا این حمله را دروازه ای برای رسیدن به طرح خاورمیانهء بزرگ تلقی کرده بودند. هرچند غنی یک شبه سقوط کرد و اما آمریکا از همان آغاز تشکیل حکومت موقت و بعد انتقالی و دو بار ریاست جمهوری کرزی و دو بار دور ناتمام غنی در واقع با گزینش رهبران فاسد و بسیج نمودن شماری جهادیان و لیبرال ها و تکنوکرات های فاسدتر را در کنار آنان سنگ بنای سقوط حکومت های آنان را گذاشته بود. حوادث ۲۰ ساله در افغانستان نشان داد که سقوط کابل در واقع سقوط آمریکا در افغانستان است و افغانستان قربانی بازی های راهبردی و ژیوپولیتیک آمریکا شده است. حمایت آمریکا در آغاز از حکومت های فاسد تحت زعامت رهبران فاسد، در اصل معنای سقوط را داشت.

ادامه خواندن سقوط کابل در واقع سقوط آمریکا در افغانستان است
: مهرالدین مشید

در جاده های نا هموار این سرزمین : نصیر فیاض

داستان کوتاه و فرضی پا برهنه گان روز گار

تصویر از پسر خورد سال که در حادثه انتحاری امروز در کابل جام شهادت نوشید .روحش شاد و یادش گرامی باد.

درست 16 سال داشت. و تلاش میکرد تا با کشیدن بار سنگین زندگی برای دو خواهر کوچکش غذا فراهم کند.

هر صبح زود با چشمان خسته و دستان کفیده از سردی هوا به جاده های نا هموار تاریخ,دنبال لقمه نان سرگردان بود.

شبهای سرد خزانی را در کنار مادرمریض و خواهران کوچکش ,در یک کلبه دور افتاده از چشم ثروتمندان این جاده, با شکم گرسنه میگذراند و فردای آن روز باز هم دنبال لقمه نانی سرگردان میبود.

مادرش .

پسرم خواهرت بیمار است و به داکتر یا حد اقل یک چند دانه تاپلیت نیاز دارد .

ادامه خواندن در جاده های نا هموار این سرزمین : نصیر فیاض