
نه پوهیگم “ نه پوهېږم “ چی ته خریې ته معاون د فرقې یې…
۱۴۰۰ آبان ۲۴, دوشنبه
سخنان شهنواز تڼۍ قبل از خیانت به وطن:
در پی بُروز رویداد های اسفبار ناشی از خیانت اشرف غنی و کرزی و تیم های شان و اشغال وطن توسط پاکستان و پشتون های خیبر پښتونخواه سلسلهی تحریر روایات به التوا رفت. هر چند مقاومت بخش اساسی کارزار زندهگی ما شده اما برای آن که ایام به کامِ ما نیست و عمر را باور پایایی نیست به ناچار ناگفته ها را بیان می کنیم.
و با چنانوضعی بود که مدت تقریباً طولانی در کندک ۱۳۱ استحکام سرباز و ضابط و گویی من توپی در ادارهی پای روزگار بودم که هر سو میخواست پرتابم میکرد.
در بخش های گذشته خاطراتی از سفر های جنگی به ولایت خوست را نوشتم. پس از آن که همه وظایف ختم شدند و در پی بی تدبیری آقای دگروال و بعد ها جنرال هاشم خان معاون فرقه با تلفات زیاد برگشت. البته قبلاً هم تذکر داده بودم که آقای ټنۍ آن زمان رئیس ستاد ارتش و محترم جنرال محبعلیخان فرمانده فرقهی ۸ هم تازه از سفر شوروی برگشته و وارد ولایت خوست شده بودند. آقای ټنۍ هنوز دست به خیانت نه زده بودند و در ناوقت های شب در همان نزدیکی های تپهی خرسین آقای هاشم خان را سرزنش جدی کردند. تا سرحدی که حاضرین به شمول من کلمات اهانت بار ټنۍ به هاشم خان را شنیدیم:
(… نه پوهیگم “ نه پوهېږم “ چی ته خریې ته معاون د فرقې یې…).
ادامه خواندن روایات زندهگیمن بخش (۱۹۰) مرتبط به بخش های ۹۴، ۹۵ و ۹۶ و ۹۷: نوشته محمد عثمان نجیب




















