دسته: مسایل اجتماعی
محقق و عطا دوستم را آوردند؛ اما چطور؟ …. نصیر موحـدی
بعد از تشکیل حکومت وحدت ملی و توافق روی تقسیم “پنجاه – پنجاه” فیصد قدرت بین تیم اصلاحات و همگرایی و تحول و تداوم، همه چالش ها و شکاف های بوجود آمده در انتخابات را فراموش کردند و به امید آینده درخشان نفس می کشیدند. اما اشرف غنی احمدزی با نشستن به کرسی ریاست جمهوری شعارهای داغ و آتشین سر داد و با فریادهای شماره وارش همه را امیدوار کرده بود. احمدزی با پیدا کردن جای پای در ارگ، حرص و طعم قدرت در وجودش گل کرد و در صدد حذف رقبای درون حکومتی و مخالفان سیاسی اش بر آمد. ادامه خواندن محقق و عطا دوستم را آوردند؛ اما چطور؟ …. نصیر موحـدی
آیا هیچ از بربادی و تباهی درس عبرت نمیگیریم؟ یک بار بخوانید تا از عمق واقعیت ها آگاه شوید!
ما مردم افغانستان” به استثنای انسانها با شرف و نجیب وفداکار” پشت موبایل و کامپیوترها پنهان شده و اکثر در شبکه های اجتماعی همدیگر را با شور و شوق تمام با جملات فوق مخاطب قرار میدهیم، و کوشش می کنم بار ملامت روزگار تیرهء افغانستان را به گردن همدیگر بیاندازیم. این در حالی است که از ده ها پشت دعوای مسلمانی داریم! آیا دین محمد امین و ابراهیمِ خلیل همین بود؟ آیا به راستی ما انسان هستیم، یا فقط به شکل آدم زاده شده ایم؟ آیا هیچ از بربادی و تباهی درس عبرت نمیگیریم؟ برعکس، بر خون همدیگر تشنه تر میشویم؟ چشم بینای که خداوند برما داده، کجا شده؟
آیا پشتون های پابرهنه ننگرهار وهلمند و… که از دست همین تروریست های وحشی ازاین کوه به آن کوه واز این قریه به آن قریه فراری هستند را نمیبینیم؟ پس چرا فقط چهارطالب و تروریستِ مزدور که پشتو حرف میزنند را میبینیم؟ ادامه خواندن آیا هیچ از بربادی و تباهی درس عبرت نمیگیریم؟ یک بار بخوانید تا از عمق واقعیت ها آگاه شوید!
…که چه نام است ایـنجا : شـعر زیبا ی از بـهـزاد
حاجتی نیست به پرسش که چه نام است اینجا
جهل را مسند و بر فقر مقام است اینجا
علم و فضل وهنرو سعی و تفکر ممنوع
آنچه در شرع حلال است حرام است اینجا
ریش زاهد قلم منشی و فرم افسر
حلقۀ حذب جوانان همه دام است اینجا ادامه خواندن …که چه نام است ایـنجا : شـعر زیبا ی از بـهـزاد
گسترش گروههای افراطی در جهان اسلام تهدیدی به انحطاط فرهنگ و تمدن اسلامی: مهرالدین مشید
در این شکی نیست که عوامل زیادی دست به دست هم می دهند تا فرهنگ و تمدنی را تحت فشار قرار داده و با خفه کردن عناصر پویای آن، تمامی فرصت های بالنده گی را از آن می گیرد و بالاخره آن فرهنگ را دچار انحطاط و بحران هویتی می نماید. هرچند ریشۀ بحران فرهنگی در اسلام به یک تعبیر به چهارده قرن پیش، پس از دوران خلفای راشدین و به تعبیر دیگر به قرن هفت وهشت خورشیدی بر می گردد که اجتهاد در قلمرو های اسلامی به دلایل نامعلوم بند شد و حکام و زمامداران مستبد فرصت یافتند تا بر آزادی افکار افسار ببندند. این در واقع آغاز نامیمونی بود که فرصت های اندک برای پویایی و بالنده گی فرهنگ و تمدن اسلامی را نیز گرفت. مصلحان و احیاگران دینی از آن به بعد تلاش کردند تا نگذارند، درفش شگوفایی فرهنگ اسلامی به زمین افتد و اما با تاسف که تمامی تلاش ها عقیم و نازا ماند و اکنون که فرهنگ ها و تمدن های جهان وارد تحولات ژرف فکری و فرهنگی می شوند و با تاسف که فرهنگ و تمدن اسلامی برعکس شاهد یک انحطاط خطرناک فکری و فرهنگی است که حاکی از بحران خطرناک هویتی دارد. این که این نزول تمدنی ریشه در قانون عام تکامل وانقراض تمدن ها و فرهنگ ها دارد و یا عوامل کنون بویژه اختلاف در جهان اسلامی در موجی از اوضاع آشفتۀ آن ریشیه در این انقراض هویتی دارد که تروریزم مانند موریانه در جهان اسلام خانه کرده است و یکی پی دیگر بساط جوامع اسلامی را می چیند. ادامه خواندن گسترش گروههای افراطی در جهان اسلام تهدیدی به انحطاط فرهنگ و تمدن اسلامی: مهرالدین مشید
نظم جهانی چیست و چگونه شکل گرفته است : محمد ولی
دولتها، سازمانهای جهانی و منطقوی به حیث نهادهای جامعه جهانی بر بنیاد مجموعهای از توافقات، معاهدات، مقررهها و کنوانسیونهای پذیرفته شده در بین هم در تعاملات بینالمللی با تأثیرات دو جانبه و چندین جانبه سهم میگیرند و روابط ایجاد میکنند که همه این تعاملات و مناسبات بر مبنای احترام متقابل به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی وعدم مداخله در امور یکدیگر مرعی میگردد. این اصول درج منشور سازمان ملل متحد بوده کشورهای عضو مکلف به رعایت آن میباشند؛ زیرا رعایت ارزشهای زندگی در جامعه جهانی از قبیل حقوق بشر، حفاظت از محیط زیست، جلو گیری از گسترش اسلحه کشتار جمعی وعدم استعمال آن، همکاری در مورد جرایم سازمان یافته و مبارزه با تروریسم مستلزم پابندی به تعهدات، کنوانسیونها، توافقات و معاهدات قبول شده بین آنان میباشد. مجموعه این تعاملات نظم جهانی را تشکیل میدهد که با پسوند (نوین) نظم نوین جهانی تعریف میگردد. برخی صاحب نظران روابط بینالملل میگویند بعد از هر قرن یا کم و بیش از آن در جهان تغییراتی رخ میدهد که گویی طبق کدام قانون طبیعی پس از آن نظم جدید استقرار مییابد.
تا سال ۱۶۴۸ (عقد معاهده صلح وستفالیا) در اروپا نظم قرون وسطایی یعنی حاکمیت امپراطور و کلیسا برقرار بود بعد از فروپاشی امپراطوری مقدس روم-جرمن و پایان نقش کلیسا در سیاست و امور دولت، نظم جهان تغیر کرد که بعضی عناصر نظم نوین بعد از وستفالیا تا کنون مرعی است.
نظم نوین جهان به سه مرحله تقسیمبندی شده است: ادامه خواندن نظم جهانی چیست و چگونه شکل گرفته است : محمد ولی
خطر انزوای سیاسی جامعه هزاره در افغانستان : محمد عوض نبی زاده
هزاره جات ویاهزارستان در گذشته درحدود 200 هزار کیلومتر مربع وسعت داشت اماوسعت هزاره جات امروزی شاید از 70 هزار کیلومتر مربع تجاوز نکند . هزارستان ویا هزاره جات مرکزی دارای زمستانهای طولانی شش الی هفت ماه ، است ولی متا سفانه موجودیت چرا گاهها دلیل تهاجمات متعدد کوچی هابه این نواحی بوده و رویداد های دردناکی را با عث شده است.اعمال تبعیض نژادی و مذهبی بیش از چند قرن است که تو سط رژیم های حاکم علیه مردم هزاره در افغا نستان به مرحله اجرا گذاشته می شود که در زمان امیر عبدالرحمن و نادرشاه شدت بیشتری گرفت و بعد ازان حاکمان وقت همواره در صدد نابود نمودن هویت و تاریخ مردم هزاره بودند ، که از بین بردن وتخریب بودا توسط گروه طالبان در بامیان وتحریف تاریخ را میتوان در کتابهای نویسندگان خارجی که اصلا به هزاره جات نیامده اند مشاهده نمود. این در حالیست که هزاره ها در چند سده اخیر در هراس زندگی کرده وتاريخ، زندگي و معيشت هزارهها را خشونت احاطه وترس وهراس همزاد هميشگي هزارهها بوده و هر هزاره با هراس وترس به دنيا می آيد ودر ترس و لرزدر چنگال خشونت می ميرد.” حالاهزارهها از «شیواره بودن» به سمت «انسانواره شدن» در حال حركت اند و تابوی مشاركت هزارهها در تعاملات اجتماعی و سياسی در حال شكستن است وپروسه ی زوال خود را طی میكند. ادامه خواندن خطر انزوای سیاسی جامعه هزاره در افغانستان : محمد عوض نبی زاده
هرگونه خوش باوری به انکشافات اخیردر پیوند به صلح خطر ساز است: مـهرالـدین مشیـد
روشن شدن چرا غ سبز طالبان درازراۀ صلح را کوتاه خواهد کرد
رئیس جمهور افغانستان در ۱۷ جوزای ۱۳۹۷ در واکنش به پیشنهاد های مطرح شده علمای دینی افغانستان در گردهمایی شان در کابل، در یک اعلامیه تلویزیونی که به صورت زنده نشر شد، گفت که از تاریخ ۲۷ ماه مبارک رمضان تا پنجم عید سعید فطر آتشبس اعلان میکنم، در عین حال افزود که به همه نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان هدایت داده میشود تا تمامی حمله های تهاجمیشان را بر طالبان افغان متوقف بسازند. وی علاوه نمود که این تصمیم به دنبال ناروا دانستن جنگ جاری در افغانستان و احترام به خواست و صدور فتوای علمای دینی اتخاذ شده است. ادامه خواندن هرگونه خوش باوری به انکشافات اخیردر پیوند به صلح خطر ساز است: مـهرالـدین مشیـد
انتخابات پیشرو آزمونی چالش زا و یا روزنه یی به سوی روشنی: مهرالدین مشید
حرف بر سر انتخابات در کشوری مانند افغانستان پیچیده تر ار کتاب “تلبیس وابلیس” است که وسوسه های اهریمنی آن بیشتر بر دغدغه های اهورا مزدایی آن چربی دارد و پیمودن راۀ یک شبه را هزار شبه می نماید. چه رسد به این که از ماجرا های حاکم بر آن اندکی پرده برداشته شود و در هاله یی از ابهام آن پیمودن راۀ صدساله را در یک سال پیش بین شد؛ زیرا در کشوری که در آن نه تها ناامنی ها بیداد می کند و گراف شورشگری در زیر چتر وهم آلود مبارزه با تروریزم و تنش های دردناک قومی سیر صعودی را می پیماید؛ بلکه سایۀ سنگین اختلاف و نفاق درون دستگاهیان بیشتر بر حال و هوای بیرون دستگاهیان تاثیر افگنده است و این سبب شده تا از کم ترین “کاهی ” از مشکل کشور بزرگ تر از کوهی از دشواری ها نشان داده شود؛ نه تنها این که زد و بند های مافیایی در اوجی از فساد و بازار گرم قاچاق مواد مخدر و قاچاقچیان اسلحه سر به فلک کشیده و معامله گری های سیاسی ودلالی های گروهی به آسمان هفتم پای نهاده باشد؛ پس از این عرایض کوتاه آشکار می شود که انتخابات مجلس نماینده گان و شورای های ولسوالی ها در کشور با چه آزمون های چالش آفرین رو به رو است که به مشکل می توان در عقب آن روزنه یی از امید و روشنی را پیش بین شد. ادامه خواندن انتخابات پیشرو آزمونی چالش زا و یا روزنه یی به سوی روشنی: مهرالدین مشید
سپي او زنداني مېرمن (لنډه کیسه) لیکوال : اکبر کرګر
- پوليس درنه وسپنيزه څوکۍ له بلې خوا راکش کړه. له مېرمنې نه چې تڼۍ يې خلاصې وې او مخ يې هم شوکي پوکي و، د کښېناستو غوښتنه وکړه. هغه غلې په څوکۍ کښېناسته. قانوني وکيل او يا استازي هم چې په څنگ څوکۍ کې ناست و، خپله دوسيه او پاڼې پرانيستلې، د نوم او شهرت پوښتنه يې وکړه او په ليکلو يې هم پيل وکړ.
پوليس له زنداني مېرمنې وغوښتل: ښه ته دې کيسه پيل کړه. موږ له ټولو خواوو نه رپوټونه لرو. ټول مالومات مو راټول کړي دي. وبه گورو، چې ستا خبرې زموږ د راټولو شويو مالوماتو سره څومره سر خوري.
مېرمنې خبرې پيل کړې؛ خو په قهر مالوميده. ستونى يې هم بند بند کېده. داسې يې ښووله، چې هغه بېگناه راوستل شوې او ورسره تېرى يا توپيري چلند شوی. مېرمنې په خبرو پيل وکړ. ستونى يې صاف کړ: پرون سهار له کوره راووتلم. ادامه خواندن سپي او زنداني مېرمن (لنډه کیسه) لیکوال : اکبر کرګر
رمضان ماهء هدایت و رستگاری – نویسنده : مهرالدین مشید
رمضان ماهء هدایت و رستگاری است تا چراغ رهایی و پیشرفت بشریت برای همیش درخشان باقی بماند. رمضان در واقع با گذشت هر سال بر قندیل هدایت روغن تازه می ریزد تا چراغ هدایت برای همیش روشن باشد و نور امید و هدایت بر چشمان انسان ها درخشنده تر از پیشتر بدرخشد. این روغن در واقع همان زیتونی است که به قول قرآن در بوتل شیشه یی ریخته می شود و چنان می درخشد که “نورا علی نور” دل های خفته را بیدار و انسان های نشیته را به قیام، ایستاده را به تکان، افتاده را به قیام، خاموش را به فریاد، خوابیده را بیدار، بی تفاوت را تفاوت و فرصت جوبنده را فرصت میسر می سازد تا عشق انسان داشتن در وی زنده شود و شور انسان بودن در وی جان بگیرد و آهسته و پیوسته به سوی آدم شدن گام بردار تا به مقامی برسد که “از ملک پران شود و آنچه اندر وهم ناید آن شود” تا باشد که شیخ چراغ بدست ما دیگر با چراغ دنبال انسان نرود و فریاد بزند که ” از دیو ودد ملولم انسانم آرروست”. رمضان که ماۀ صبر اش نیز خوانند، به مثابۀ انتظار در مکتب اعتراض است که به انتظار های پیهم پایان می دهد و با پیمودن وادی انتظار گشودن گرۀ انتظار ممکن می شود. چنانکه به انتظار پیامبر پایا ن داد. پس برای پیمودن وادی انتظار باید صبر کرد، اما نه صبر انفعالی، بل صبر فعال و پویا که انسان را از گم شدن در وادی انتظار رهایی ببخشد. ادامه خواندن رمضان ماهء هدایت و رستگاری – نویسنده : مهرالدین مشید
ساختن خراسان یک تصمیم ساده لوحانه است: داکتر نور احمد خالدی
خراسان در کجاست؟ شمال هندوکش تا هشتاد سال قبل “ترکستان افغانی” نام داشت که در نقشه ها به همین نام موجود است. امروز هم اکثریت نفوس شمال هندوکش را ترکتبارها میسازند. هزاره جات را که هزاره ها هزارستان نام مانده اند! آیا این خراسان را در بدخشان– تخار وبغلان میسازند؟ یا در پروان و پنجشیر؟ چون در میان مناطق تاجک نشین شمال و جنوب، کوههای صعب العبور هندوکش واقع شده که پروان و پنجشیر را برای ابد شٰف مناطق پشتون نشین جنوب شرق کشور کرده است. خراسان افغانی و یا بهتر بگویم خراسان شرقی صرف ولایات بادغیس، هرات و قسمتی از غور را احتوا میکند.
بقیه مناطق خراسان در ترکمنستان و ایران واقع شده اند. آیا کسی فکر کرده که ایران و ترکمنستان ایجاد کشور مستقل خراسان را در کنار سرحدات ولایات خراسان خود اجازه میدهند؟ بهتر است نظری به مشکل ایجاد کشور کردستان کنیم که نه ایران، نه ترکیه، نه عراق و نه سوریه با آن موافق اند! حالا کسی بگوید کشور خراسان را در کجا میسازند؟
بیائید به تاریخ مراجعه کنیم. اعراب بعد از شکست دادن دولت ساسانی فارس، یا بگفتهٔ خودشان عراق عجم، مرو را مرکز حکومت متصرفات شرقی خود قرار دادند. مرو که امروز در کشور ترکمنستان واقع شده در آنزمان از توابع خراسان بود که در پهلوی نیشاپور و هرات یکی از شهرهای بزرگ آن منطقه را تشکیل میداد. متصرفات شرقی اعراب مسلمان از لحاظ اداری شامل ولایات خراسان، ماوراالنهر، هند، سند، نیمروز، کابل و زابلستان میگردید. در عهد هارون الرشید اسم ولایات خلافت عباسی و حکام آنها (پسران هارون الرشید) چنین بود (صفحه ۱۶۴ کتاب زین الاخبار گردیزی که در زمان سلطان مسعود غزنوی نوشته شده است):
1. عراق، یمن و حجاز و برخی از شام – محمد الامین؛
2. خراسان و ماوراالنهر و هند و سند، و نیمروز و کابل و زابلستان – عبداله ماُمون؛ و
3. برخی شام، ، مغرب، آذربایجان، روم، و زنج و حبش– موُتمن.
طوریکه میبینیم خراسان، در کنارماوراالنهر، هند، سند، نیمروز، کابل و زابلستان، از لحاظ اداری یکی از ولایای متعدد متصرفات شرقی اعراب مسلمان را تشکیل میداد. متأسفانه تبلیغات زهر آگین و نادرست پشتون ستیزانه و ضد افغانستان آنچنان در میان حلقات جمعیت، شورای نظار و حامیان آنها اوج گرفته که جوانان کم اطلاع تاجیک شاید تصور کنند که پشتونها برضد یک دولت و کشور مستقل خراسان بغاوت کرده آنرا ساقط کرده و به عوض آن کشور افغانستان را تآسیس کردند! در حالیکه واقعیت چیز دیگری است. در زمان قیام میرویس خان هوتکی (۱۷۰۹ م) افغانستان فعلی در شرق تا کابل و بلخ توسط بابری ها از دهلی اداره می شد و متباقی توسط صفوی های فارس از اصفهان اداره می گردید. سرزمین ما توسط کسانی اداره می شد که از این مرز و بوم نبودند. خراسان، کابلستان، زابلستان، تخارستان، سیستان، افغانستان، غرجستان، غور نام های مناطق مختلف این کشور بودند. تیموریان هرات در حدود سه قرن قبل از میرویس و احمدشاه بابا تنها کسانی بودند که از این سرزمین برخواسته و در این سرزمین حکومت کردند اما آنها هم از سمرقند از دربار امرای تیموری دستور می گرفتند.
دولت صفوی در تشکیلات اداری خود حتی یک ولایت یا بیلگربیگی بنام خراسان نداشت. در سرزمینهای ما بیلگربیگی قندهار و بیلگر بیگی هرات بودند.
در تأریخ هیچوقت کشور مستقلی به نام خراسان که بیش از سی فیصد سرزمین فعلی کشور را احتوا کند وجود نداشته است. هرگز پادشاه مستقلی بنام شاه خراسان در تأریخ نبوده است. الپتگین وقتی دولت غزنویان را در غزنی بنیاد نهاد از خراسان فرار کرده بود. در خراسان کسان دیگری حکومت می کردند. قسمیکه در بالا گفته شد خراسان شامل هرات، بادغیس، نیشاپور، مشهد و مرو است. بلخ از توابع تخارستان بود. از فراه تا پشاور شامل سیستان، زابلستان، و کابلستان بود. بنابر آن در تاریخ هرگز یک واحد اداری/سیاسی خراسان بزرگ وجود نداشته است. تعدادی از روی نادانی از تاریخ بروی دروازه درهء پنجشیر اسم خراسان را نوشته بودند در حالیکه پنجشیر هرگز در خراسان نبود بلکه از توابع کابلستان محسوب میگردید و علاوه بر آن در زمانی که صفویها بالای قندهار و هرات حاکمیت داشتند، پنجشیر، پروان و کابل جزء قلمرو امپراطوری مغولی (بابری) هند بود. بنابر آن به استثنای حاکم نشین های محلی در مناطقیکه در نقشه نشان داده شده هرگز حکومت ملی بنام خراسان موجود نبوده تا اعاده گردد.
قسمت دوم تاریخ مصور افغانستان به کوشش جناب نواحمد خالدی به صدای خودش تقدیم میگردد.
کشوری را که امروز بنام افغانستان می شناسیم دارای تاریخ خیلی رنگین و غنی میباشد٬ جناب نوراحمد خالدی آنرا با انساد و شواهد تاریخی برای شما تقدیم میدارد.
غلام علی حیدر نیساز – ترانه سازِعاشق: اسماعیل فروغی
هرگاه بخواهیم در کنج حافظه ها و خاطرات خویش به دنبال چند میلودی و ترانه ی خوب و قشنگ بگردیم ، بی تردید با این ترانه ها و میلودی های ماندگار هم برخواهیم خورد :
امشب چوشمع گریه کنان قصه میکنم ــ بصدای هنگامه
در سکوت بی تو بودن ــ بصدای هنگامه
رنگ لبانت برلب نشسته ــ به صدای احمد ولی
عشق منی بیا ، جان منی بیا ــ بصدای استاد مهوش
ای د زله آرامه ، مه زه مانه مه زه – بصدای هما
ویران مکن آشیانه ی دل ــ بصدای آنجیلی بنرجی
آسمان رنگ تو است قشنگ ــ ترانه ی اطفال
ای خاک قهرمان یک زره خاک تو ــ بصدای ناشناس
عاشق توام بی تو ام ، وای به من وای من ــ بصدای پرستو
در باغ دلم عطر سمنی ــ به صدای وحید صابری
ایجادگر این ترانه های قشنگ که از سالهاست در حافظه ها و خاطرات هنردوستان جا محکم کرده است ، کسی نیست جز غلام علی حیدرنیساز عزیز که بی پروا به غوغای شهرت ، با خلق ده ها ترانه ی ماندگار ، به ما شور و شادی و عشق هدیه کرده است .
نیساز متولد سال ( 1327 )هجری خورشیدی در محله ی باغ علیمردان شهر کابل است . مدرسه ی عالی نجات را به پایان رسانده و پس از چند سال آموزش موسیقی در کورس موسیقی اتریشی ها و کورسهای موسیقی رادیو افغانستان و کار رسمی در اداره ی موسیقی رادیو افغانستان ، در سال ( 1350) هجری خورشیدی برای کسب تحصیلات عالی در رشته ی موسیقی علمی راهی سرزمین ساز و ترانه و عشق و هنر ( هندوستان ) شده است . (در تصویر ذیل جناب حیدر نیساز و داکتر اسد بدیع را تماشا میکنید)
او مدت پنج سال موسیقی مکتبی و علمی را از آموزگاران بنام هندوستانی آموخته ، با کسب دیپلوم عالی لیسانس از دانشگاه مشهور « بهار راتی یا » کشور هندوستان ، درسال ( 1355 ) هجری خورشیدی دوباره به وطن برگشته است .
محترم نیساز از آغازین سالهای بازگشت به وطن ، با قلبی پر ازعشق به هنر و مردم ، به خلق آثار ارزشمند هنری و کمپوزهای جدید پرداخته ، تمام اندوخته ها و تجارب علمی و هنری اش را در خدمت هنرمندان آوازخوان و علاقمندان هنرموسیقی گذاشته است .
او برای محبوب ترین و مشهورترین هنرمندان چون احمدولی ، هنگامه ، استاد مهوش ، پرستو ، رحیم مهریار، افسانه ، هما ، ناهید ، پریسا مرسل ، یونس ، احمد مرید ، آنجیلی بنرجی ، وحید صابری ، ظفرشامل و بسیاری دیگر ، ترانه ساخته است . چه بسا آوازخوانانی که تمام شهرت و محبوبیت شانرا مرهون ترانه ها و میلودی های کاملن جدید خلق شده توسط نیساز عزیز استند . ادامه خواندن غلام علی حیدر نیساز – ترانه سازِعاشق: اسماعیل فروغی
زنده گینامهٔ انابت ایماق ژورنالست سابقه دار کشور : امان معاشر
بی بی حاجی بانو انابت ایماق اکبری فرزند الحاج احمد علی خان اکبری ، به تاریخ ۲۱ مارچ سال ۱۹۵۸ میلادی ، در شهر کابل چشم به جهان گشوده ، در هفت سالگی شامل لیسهٔ عایشهٔ درانی کابل گردید . وی در دوران مکتب به مطالعهٔ مجلات و روز نامه های چاپ افغانستان و ایران ، علاقهٔ سرشاری داشت.
در سال ۱۳۵۵ خورشیدی زمانیکه شاگرد صنف ۱۰ لیسه بود ، با داکتر فیض الله ایماق مدیر عمومی پروگرامهای محلی رادیو افغانستان ازدواج نموده ، به لیسهٔ « میرمنوتولنه » تبدیل گردید و در سال ۱۳۵۷ ازین لیسه فراغت حاصل کرده ، همکاری خویش را به مثابهٔ گرداننده ی پروگرام اوزبیکی آغازید. ادامه خواندن زنده گینامهٔ انابت ایماق ژورنالست سابقه دار کشور : امان معاشر
برنامه گفتمان به گویندگی استاد پرتو نادری و اشتراک گنندگان در باره سفر اخیر صدراعظم پاکستان
خاطرات سفر اندجان زادگاه ظهیر الدین محمد بابر
شاعرپراستعداد، دانشمند ورزیدهٔ ادبیاتشناس و بابر شناس استاد برهان الدین نامق قسمت اعظم حیات خود را وقف اعتلای فرهنگ پر بار و معرفی تاریخ دیرین پر افتخار تورکان افغانستان نموده، خدمات بزرگ و فراموش ناشدنی درین عرصه انجام داده است. ترجمه، تحقیق و نگارش «تاریخ ادبیات تورکی اوزبیکی» اثر پروفیسور نتن ملله یف در سه جلد قطور (1200 صفحه)، ترجمه، تحقیق و نگارش اثر واحد عبدالله یف با عین نام به صفت جلد چهارم آن (در474 صفحه)، ترجمهٔ رمان تاریخی «یولدوزلی تونلر»(شبهای پر ستاره) اثر رمان نویس معروف اوزبیکستان شادروان پیریمقل قادروف (در 885 صفحه) از تورکی اوزبیکی به زبان دری، در قطار سایر آثار ارزندهٔ او اعم از تالیف و ترجمه، خدمات بزرگ و ماندگاری است که در اعتلای سطح دانش وآشنایی با زبان و ادبیات اوزبیکی نسل نو ما نقش بزرگ و فراموش ناشدنی دارد.
چندی قبل استاد نامق بنا به دعوت ذاکرجان مشربوف رئیس بنیاد بین المللی بابر برای اشتراک درسیمینار جهانی زیر عنوان «نقش بابر در فرهنگ جهان» منعقدهٔ اندجان دعوت شده، با مقاله ای تحت عنوان «ویژه گی های خاص شخصیت بابر» درکنفرانس مذکور اشتراک ورزیده بود. ادامه خواندن خاطرات سفر اندجان زادگاه ظهیر الدین محمد بابر
میـترهـای انـالـوگ و رهبـران مـونـولـوگ : پـرتـو نـادری
دروازۀ کوچه تک تک شد، تا خواستم برخیزم که دیگر باره کوبیده شد، با شتاب برامدم، دیدم برقی بود. میترسیاه برق در دستش.
گفتم: خیریت!
گفت: خیر خیریت، این میتر از شماست .
گفتم: چرا آن را کندید؟
گفت: باید ببرید به آمریت برق تا برای تان میتر دیجیتال بدهند!
گفتم: مگر این را چه شده است؟
گفت: نسل میترهای انالوگ دیگر به پایان رسیده و باید با میترهای دیجیتال عوض شوند. نظام برق رسانی عوض شده، دیگر این میترها از شبکههای برق رسانی بیرون میشوند. گاهی بیشتر از مصرف برق گردش میکنند و گاهی هم کمتر. گاهی مانند یک سنگ پشت تنبل میشوند و گاهی هم مانند یک اسب میدوند! ادامه خواندن میـترهـای انـالـوگ و رهبـران مـونـولـوگ : پـرتـو نـادری
چند حرفی پیرامون تاریخ٬ تحریف تاریخ به معنای مسخ هویت فرهنگی و ملی یک کشور است : مـهرالـدین مشـید
کلمۀ تاریخ در اصل مصدر بوده و واژۀ اصلی آن ارخ است که ارخ در زبان عربی روز، ماه و سال معنا می دهد. در کتاب های مکتب تاریخ؛ به معنای سرگذشت پادشاهان آمده است و شاید حالا هم در مضمون تاریخ در مکتب ها همین تعریف کهن موجود باشد. از همین رو مضمون تاریخ شامل نصاب تعلیمی به رخداد های اجتماعی و فرهنگی نپرداخته و صرف از سرگذشت پادشاهان سخن می زد. دلیل اش این بوده که مردم از اصل واقعیت های اجتماعی و فرهنگی و ستم پادشاهان بی خبر بمانند؛ زیرا زمانی که تاریخ به رخداد های واقعی یک جامعه تمرک کند. در این حال علل و عوامل استبداد بازتاب می یابند و تاثیرات فقر و تنگدستی های مردم پنهان مانده و ارزش های دموکراسی، حقوق بشری، حق شهروندی بویژه آزادی های بیان ناگفته باقی بماند. به این ترتیب سیمای اصلی و ضد مردمی شاهان پنهان بماند. از همین رو بود که خانوادۀ نادری تاریخ مرحوم غبار را ممنوع قرار داد تا ستم، ناروایی و کشتار های بیرحمانه و اوضاع واقعی کشور ناشناخته باقی بماند و از خیزش های مردمی جلوگیری به عمل آید. ادامه خواندن چند حرفی پیرامون تاریخ٬ تحریف تاریخ به معنای مسخ هویت فرهنگی و ملی یک کشور است : مـهرالـدین مشـید
بمناسبت هشتم مارچ روز جهانی زن٬ توجه دوستان را بر کتاب ارزشمند «سرنوشت خانواده ها در جوامع غربی» اثر میر عنایت الله سادات معطوف میدارم: ماریا دارو
کتابهای بسیار در باره مسایل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از قلم نویسندگان به چاپ رسیده و مطالعه نموده ام ُبدیهی است با مطالعه هر کتاب یک کمبود در بعضی بخشهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در ذهن خواننده خطور مینماید اما جناب محترم سادات در این زمینه آنقدر بدقت تحقیق و پژوهش نموده اند که هیچگونه خلا درمسایل مربوط به خانواده تاثیرات اجتماع ُ فرهنگ ُ اقتصاد و اقتصاد سیاسی برخانواده در اثر شان بنظر نمی رسد .
محترم سادات دو قاره امریکا و اروپا رااز مبدای زندگی انسان در کره خاکی و از مبتدی ترین اقتصاد اولیه خانواده تا رشد اقتصاد امروز قدم بقدم با رشد و نموی فکری انسانها و انعکاس سوء آن در رشته تحریر درآورده است .
این اثر گران بها در یکصد و سی وسه صحفه و چهارده عنوان درشت و درخشنده که خواننده را به عمق مطالعه دعوت مینماید ُ مرتب شده است. بگونه مثال نکات عمیده این آن را خیلی فشرده بشما بازگو میدارم .

کانون خانوده یکی از استوار ترین و دیرینه ترین واحد اجتماعی می باشد که تداوم فرهنگ واقتصاد با رشد فکری ایشان تسلسل داشته است . به گواهی تاریخ درشرق نخستین گهواره تمدن و فرهنگ آغاز گردید و تاسیس خانواده از منزلت وارج فراوانی برخوردار بوده است. ادیان سماوی، پیامبران ، نظریه پردازان و مصلحین اجتماعی واحد خانواده را اساس زندگانی جمعی قلمداد نمودند .
درباره انواع خانواده سخن بسیار تذکر رفته است و سیر تحول آن در پویه تاریخ یکی از مباحث دلچسپ جامعه شناسی می باشد. کانون خانواده کماکان در خاورزمین از مقام و اعتبار فراوانی برخوردار است ولی در سر زمین غرب در برخورد با مظاهر دنیای مدرن از جمله تقسیم کار، فردگرایی و آزادی های مدنی و استقلال اقتصادی جنس زن، واحد خانواده دستخوش دگرگونی هایی شد که از دید ما شرقی ها زیان پذیر می باشد. ادامه خواندن بمناسبت هشتم مارچ روز جهانی زن٬ توجه دوستان را بر کتاب ارزشمند «سرنوشت خانواده ها در جوامع غربی» اثر میر عنایت الله سادات معطوف میدارم: ماریا دارو
نظریات پروفیسور داکترعبدالواسع لطیفی درمورد« ابن سینا ، فرزند فرزانۀ بلخ »کتاب جدید٬ تالیف انجنیر سیداکرم سینایی.
کس ندانست که من کجارفتم خـــود ندانم که من کجا بودم
روزکی چند در جــهان بودم بر ســـر خاک باد پیــمودم
آخرالامـــر چون برآمد کار رفــتم و تخــم کشته بدرودم
ازاشعار پارسی دری ابن سینای بلخی
مجموعۀ زیبا وپراندیشه و انتباه ازدست یک دوست پارینه ام شفیق جان کارمند، که مدتی یک کلاس تدریس زبان فارسی دری رادرشهرکنزاس برای نوآموزان انگلیسی زبان به پیش میبردیم، به تازگی به دستم رسید، که یقیناً مطالعین فرزانۀ امید به شخصیت علمی، طبی، فلسفی وفرهنگی (فرزند فرزانۀ بلخ) علامه ابوعلی سینا آشناخواهند بود. همین لحظه درقسمتی از معلومات وتعریفات گستردۀ انترنت راجع به این شخصیت دانشمندجهان طبابت وبسی علوم مثبتۀ دیگر، جملاتی رابه لسان انگلیسی چنین میخوانم: ادامه خواندن نظریات پروفیسور داکترعبدالواسع لطیفی درمورد« ابن سینا ، فرزند فرزانۀ بلخ »کتاب جدید٬ تالیف انجنیر سیداکرم سینایی.
تاپی نماد پایداری و شگوفایی اقتصادی و نقطۀ عطفی در تحولات اجتماعی “تاپی” گامی به سوی رفاۀ اقتصادی و اشتغال و صلح و نفی تروریزم :مهرالدین مشید
تاپی تنها یک پروژۀ اقتصادی نیست که به مثابۀ چشم و چراغی نور امید را به نسل های کنونی و فردا می درخشد و آغازگر یک تحول بزرگ اجتماعی در کشور است؛ بلکه بیشتر از آن در شرایط حساس حالیۀ کشور می تواند، نماد پایداری و شگوفایی اقتصادی باشد. تاپی در شرایطی که افغانستان درگیر یک جنگ بیرحمانۀ تحمیلی و نیابتی از سوی کشور های منطقه است، می تواند، نقب تازه یی به سوی رفاۀ اقتصادی بزند و امید زنده گی را در مردم بیدار کند تا باشد که چرخ حیات آنان به گونۀ دیگری به گردش آید، سرنوشت شان رقم تازه بخورد واز زیر خاک و خاکستر جنگ و ناامنی های کنونی چشم بر راۀ شگوفایی های اقتصادی و تحولات اجتماعی باشند.
طرح اولیه این پروژه در آغاز دهه ۱۹۹۰ میلادی پس از فروپاشی و سقوط حکومت ادامه خواندن تاپی نماد پایداری و شگوفایی اقتصادی و نقطۀ عطفی در تحولات اجتماعی “تاپی” گامی به سوی رفاۀ اقتصادی و اشتغال و صلح و نفی تروریزم :مهرالدین مشید
نظر داکتر رمضان بشر دوست در باره توزیع تذکره الکترونیکی
نظر رمضان بشردوست نماینده مردم در شورای ملی، در رابطه به توزیع تذکره الکترونیکی
هیچ قومی کشور از نام افغان بودن خود نفرت ندارد صرف چند نفر نوکران ایران و پاکستانی نمی خواهند این روند آغاز شود.
دشمنان افغانستان بالخصوص ایران وپاکستان در افغانستان بسیار سرمایه گزاری کرده اند تا که در افغانستان یک حکومت قوی واحد مرکزی بوجود نیاید، در توزیع تذکره و یا هم در ساختن جزیره های قدرت دست کثیف شان دخیل است.
#رمضان_بشردوست
د بشر سعادت په څه کې دی؟ لیکوال : دکتور محمد سعید «سعید افغانی »
ګران لوستونکي به د دې پوښتنې د ځواب د پاره هریو ځانله څه په خیال کښې لري.
هو: د پوهانو فکر یو وخت داسې مرتبې ته رسیـږي چه واړه واړه شیانو ته اهمیت نه ورکوي او په تدریجي صورت سره د کور ځېنې کلي ته اود کلي ځېنې قرئې ته اود قرئې ځېنې علاقې ته او د علاقې ځېنی سمت ته اود سمت ځېنې مملکت او وطن ته اود وطن ځېنې نړۍ او دنیا ته د فکر وړانگې او پلوشې خپروي او د دنیا اصلاح، اتحاد، ترقي او آرامي د نظر لاندې راولي.
دارنگه افکار د هغو اشخاصو په نصیب کیږي کوم چه د دوی اصلاحي سیر او حرکت ځېنې د ښې تربیې په مرسته مخ په انسانیت روان وي.
ادامه خواندن د بشر سعادت په څه کې دی؟ لیکوال : دکتور محمد سعید «سعید افغانی »




