(قدّساللّٰهُ سرَّه)
حضرت عارفِ واصل، استاد عبادالله نقشبندی، فرزند وارستۀ غلام نقشبند، در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، از مشرق انوار ازلی بر ساحتِ خاکی دمید و در گذر داملالشکری شهرستان خُلم ( تاشقرغان)، چون قبس نوری از عالم لاهوت، در عالم ناسوت تجلّی یافت.
در همان طفولیت، نسیم طلب در جانش وزیدن گرفت و گام در جادۀ علم و عرفان نهاد. پس از طی مدارج مکتب و مدرسه، در سال ۱۳۵۰ خورشیدی از دارالمعلمین اساسی ولایت بلخ – که خود محراب معرفت و صحن حکمت بود – فارغالتحصیل گردید و در سلک طالبان حقیقت، خادمان تعلیم، و سالکان سلوک در آمد. چهل سال تمام، چون شمعی سوزان، در مکاتب بلخ و سمنگان، به هدایت نسل های تشنه کام معرفت پرداخت.
گفتار او نسیم سحر بود و نگاهش خورشید مهر.
هر واژه اش بیدارگر دلهای غافل و نوشداروی جان های خسته بود.
هیچ لحظهای از عمر شریفش از ذکر، فکر، خدمت و سلوک تهی نماند.
ادامه خواندن سفرنامۀ سلوک و سُرور -به یاد حضرت استاد عبادالله نقشبندی: احمد محمود امپراطور