گلوی مستبدان و مفسدان و حلقۀ داوری بیرحمانۀ تاریخ : مهـرالدیـن مشید

     مستبدان و مفسدان سرانجام محکوم به داوری بیرحمانۀ تاریخ اند

  ظالم برفت و قاعدۀ زشت از او بماند –  عادل برفت و نام نیکو اختیار کرد.

در این شکی نیست که تاریخ مبارزۀ داد برضد بیداد است ؛ اما صدها دریغ که هر از گاهی داد قربانی بیداد شده، اما بر فرش سرخ پیروزی های او بیداد حکمروایی کرده است. این بیداد آن بیداد شکست خورده نیست که داد بر آن غلبه یافته بود؛ بل بیدادی است که متن داد برخاسته است. در هر برهۀ از تاریخ انقلاب های بزرگ در جهان قربانی این گونه توطیه ها شده است. این بیداد شمشیر آختۀ ضد انقلابیونی است که از متن انقلاب به بهای خیانت به انقلابیون اصیل به ظهور می رسند. شماری ها با وارونه نگری بر قانمندی عام تاریخ که حکم قطعی بر غلبۀ داد برضد بیداد دارد، برعکس قانونمندی اصل تاریخ، قربانی داد در پای بیداد را قانون همیشگی تاریخ تلقی کرده اند، اما بی خبر از آنکه باطل زوال پذیر است و داوری تاریخ برحق است. ادامه خواندن گلوی مستبدان و مفسدان و حلقۀ داوری بیرحمانۀ تاریخ : مهـرالدیـن مشید

انحطاط سیاسی در جهان اسلام از کجا آغاز شد : مـهـرالـدیـن مشـید

                                        در رابطه به انحطاط سیاسی در جهان اسلام نظریه های متفاوتی وجود دارد، اما آنچه مسلم است این که انحطاط سیاسی در اسلام در واقع پس از سقوط خلافت به دامن ملوکیت آغاز شد. هرچند انحطاط سیاسی ماننند انحطاط فرهنگی یک شبه رخ نمی دهد. مثلی که تکامل جامعه نیاز به زمان دارد و انحطاط سیاسی هم پس از یک مرحلۀ زمانی واقعی می شود. بر رغم یک سلسله مشکلاتی که پس از رحلت پیامبر در ثقیفۀ بنی ساعده  رخ داد و سبب رنجش علی را فراهم آورد و بعد هم حادثۀ شهادت حضرت عثمان و بعد هم نزاغ میان معاویه و حضرت علی رخ داد و شیرازۀ حکومت نوبیناد اسلامی را تکان داد و اما  باز هم حکومت از هم پاشی نجات یافت و اموی ها و بعد هم عباسی ها حکومت های مقتدری را تشکیل دادند که در سایۀ حکومت آنان تحولات بزرگ فکری و فرهنگی در جهان اسلام بوجود آمد. هرچند دوران زمامداری اموی ها و عباسی ها با دوران خلفای راشدین متفاوت بود و خلفای راشدین به نوع خاصی از حکومت به نام خلافت باور نداشتند و آنان خود را خادمان مردم می دانستند. چنان که سخنان جاودانه یی از آنان باقی مانده است که هدف اصلی آنان از حکومت داری تامین عدالت بود و عدل و توحید دو ارکان مهم دولت آنان را تشکیل می داد. هرچند نمی توان گفت که آنان نظام های ایده آل را ساخته بودند و عدالت به گونۀ واقعی در سراسر قلمرو شان حاکم بود، بلکه  با دشواری های زیادی رو بودند و در قلمرو های وسیع آنان عربستان تا خراسان و مصر هزاران هزار فقیر به حالت بی روزگاری به سر می   بردند و اما جان مسأله در  این است که خلفای راشدین زمامداران عادلی بودند و اراده برای تامین عدالت و دوری از جور و بی عدالتی داشتند. چنان که زنده گی شخصی و سیاسی هر یک آنان گواۀ روشن بر این ادعا است. ادامه خواندن انحطاط سیاسی در جهان اسلام از کجا آغاز شد : مـهـرالـدیـن مشـید

محکومیت مشرف، به صدادرآمدن آژیر خطر برای محاکمۀ تمامی دیکتاتوران دیکتاتور پاکستان به اعدام محکوم شد :مـهـرالـدیـن مـشـید

دادگاۀ عالی پاکستان برای نخستین بار یک جنرال دیکتاتور و کودتاچی و ناقض قانون را خلاف سنت جنرال پروری های این کشور محکوم به اعدام کرد. محکمۀ عالی پاکستان دلیل محاکمۀ مشرف را کودتای او برضد حکومت نواز شریف عنوان کرده است. مشرف در دهۀ نود میلادی برضد نوازشریف کودتا کرد و نوازشریف به سعودی تبعید شد. مشرف در تاریخ ۱۲ اکتبر ۱۹۹۹ با برکنار کردن نواز شریف نخست‌وزیر منتخب به قدرت رسید و به این وسیله عالی‌ترین مقام اجرائی کشور را تصاحب نمود. پس از آن و در پی انجام یک همه‌پرسی که در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۰۱ برگزار شد، خود را رئیس‌جمهور پاکستان اعلام کرد. او سرانجام در پی تهدید جناح‌های مخالف خود در پارلمان پاکستان مبنی بر استیضاح و برکناری وی از مقام ریاست جمهوری در ۱۸ اوت ۲۰۰۸ استعفای خود از پست ریاست جمهوری در یک نطق تلویزیونی اعلام کرد. اتهامات وارده بر او تنها کودتا نه که ترور خانم بی نظیر بوتو در سال ۲۰۰۷ نیز است. مشرف در سال ۲۰۰۷ اختیارات چند تن از قاضیان دادگاۀ عالی را متوقف کرد و دستور بازداشت برخی از آنان را نیز صادر کرد ادامه خواندن محکومیت مشرف، به صدادرآمدن آژیر خطر برای محاکمۀ تمامی دیکتاتوران دیکتاتور پاکستان به اعدام محکوم شد :مـهـرالـدیـن مـشـید

:نگاهی به چهار ستون استوار زبان فارسی : مـهـرالـدیـن مشیـد

    دوست دارم تا این نوشته را با سخنان گرانسنگ و با عظمت و موشگافانۀ پروفیسور فرانسوی هانری ماسه آغاز کنم که وی در جشن بازنشستگی اش در دانشگاه سوربن فرانسه در رابطه با ادبیات فارسی چنین گفته است: ادبیات فارسی بر چهار ستون اصلی استوار است؛ فردوسی، سعدی، حافظ و مولانا …وی بدین باور است که فردوسی، هم سنگ و همتای هومر یونانی است و برتر از او …؛ سعدی، آناتول فرانس فیلسوف را به یاد ما می آورد و دانا تر از او …؛ حافظ با گوته ی آلمانی قابل قیاس است ، که او خود را ، شاگرد حافظ و زنده به نسیمی که از جهان او به مشامش رسیده ، می شمارد … و اما مولانا …در جهان هیچ چهره ای را نیافتم ، که بتوانم مولانا را به او تشبیه کنم ، او یگانه است و یگانه باقی خواهد ماند ، او فقط شاعر نیست ، بلکه بیشتر جامعه شناس است و بویژه روانشناسی کامل ، که ذات بشر و خداوند را دقیق می شناسد ، قدر او را بدانید و بوسیله ی او خود را و خدا را بشناسید …و من اگر تا پایان عمرم دیگر حرفی نزنم ، همین چند جمله برایم کافی است ….وی به این شعر مولانا استدلال می کند و میگوید چقدر این شعر زیباست…….

باران که شدی مپرس ، این خانه ی کیست..

سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست.. ادامه خواندن :نگاهی به چهار ستون استوار زبان فارسی : مـهـرالـدیـن مشیـد

چهل سال نوشتن در پای تندیس آزادی به بهای نیم قرن ماندن در پای اسارت : مـهرالـدیـن مشیـد

        نخستین درس آزادی را ۴۳ سال پیشتر از آخرین امتحان مضمون تاریخ آموختم

حالا که شصت بهار زنده گی را پشت سر نهاده ام، بیشتر از چهل سال بدین سو به گونۀ خستگی ناپذیر و بی شایبه برای آزادی، آگاهی و عدالت می نویسم و هر لحظه را برای امید بستن به لحظۀ دیگر پشت سر نهاده ام؛ اما هزاران دریغ ودرد که در این مدت نه تنها به حریم با شکوۀ آزادی نزدیک نشدم و برعکس حلقۀ اسارت بر ما تنگ تر و نعمت آزادی از ما بیشتر فاصله گرفت و هنوز هم هر از گاهی که می خواهم به حریم مقدس آن نزدیک شوم، آزادی از ما بیشتر فرار می کند و گویی به یک چشم زدن به  دنبال آن آگاهی و عدالت نیز از نظر ها پنهان و غایب می شود.  ده ها دریغ و درد که در این مدت بی آنکه به آزادی نزدیک شویم، اسارت بیشتر زمینگیر مان کرده است و هنوز هم معلوم نیست که دیو اسارت تا چه زمانی پر و بال آزادی را در کشور ما پرپر می کند. بیجا نیست که می گویند، بزرگ ترین دشمن آزادی اسارت است و هرگز به آزادی مجال پرواز به سوی خودگرداننده گی نمی دهد. ادامه خواندن چهل سال نوشتن در پای تندیس آزادی به بهای نیم قرن ماندن در پای اسارت : مـهرالـدیـن مشیـد

کشته شدن ناکامورا و پرده افتادن از سیمای نظامیان جنایت کار پاکستان : مهرالدین مشید

                     

  کشته شدن ناکامورا به مثابۀ به صدا درآمدن آزیر خطر جدید

کشته شدن ناکامورا از عمق و گسترده گی توطیه منطقه یی و جهانی در افغانستان پرده بر می دارد و بیانگر این حقیقت است که جنگ افغانستان فراتر از مبارزه با تروریزم پر و بال می گشاید و مبارزه با تروریزم روپوشی برای توطیه های خطرناک بین المللی از سوی قدرت های بزرگ بر مردم افغانستان تحمیل شده که قربانی آن مردم افغانستان است. هرگاه چنین نباشد، حمله به جان مردی که در سن ۸۵ سالگی کمر برای خدمدگذاری به مردم نیازمندی بسته بود که هم وطنان و هم کیشان آنان آن همه را در بدل غارت و خودفروشی از آنان گرفته بود. در این تردیدی نیست که داکتر ناکامورا مشهور به کاکامراد به بخاطر فعالیت هایش برای ساخت و ساز بندهای آبیاری و توسعه زراعت و کشت للمی و سرسبز و شاداب سازی ننگرهار بوسیلۀ مزدوران آی اس آی پاکستان کشته شد. این شبکه جهنمی از چهل سال بدین سو مصروف تخریب پروژه های اقتصادی و آبی افغانستان است تا افغانستان بحیث یک کشور مصرفی بازار فروش پاکستان باشد. از این رو پاکستان بیشترین فشار را برای نابودی برنامه های کلان آبی افغانستان در مسیر دریا هایی مانند دریای کابل و دریای کنر بیشتر حفظ کرده که به این کشور سرازیر می شوند. ادامه خواندن کشته شدن ناکامورا و پرده افتادن از سیمای نظامیان جنایت کار پاکستان : مهرالدین مشید

توطیه بزرگ است و یا رهبران و سیاستگران ما درمانده و زمینگیر شده اند: مـهرالدیـن مشـید

 آنگاه که سرنوشت ملتی دستخوش حوادث شود و و بر برج  و باروی روان زمامداران، رهبران و سیاستگرانش داغ ننگین وابستگی سایه افگنده باشد و چنان در زولانه های وابستگی های دردناک استخباراتی، سیاسی، نظامی و اقتصادی به زنجیر کشیده شده که حتا توان تعیین سرنوشت خود را از دست داده باشند. در این صورت چه امیدی باقی می ماند که چنین رهبران و سیاستگران از زیر بار این همه وابستگی ها یک باره بیرون آیند و برای رهایی مردم شان دست به معجزه بزنند. زیرا آنانی که هنوز در بند و حصار خود اند و از زندان های وابستگی های بیرونی رها نشده اند و در ضمن زنجیر های کیش شخصیتی، گروهی و قومی آنان را اسیر و در لاک های وحشتناک قومی فرو برده و چنان از خودبیگانه شده اند که حتا احساس درد های بیکران ضجه کشیدن های خود را هم از دست داده اند. ادامه خواندن توطیه بزرگ است و یا رهبران و سیاستگران ما درمانده و زمینگیر شده اند: مـهرالدیـن مشـید

مردم جدا از سیاستگران مزدور و زعمای جاه طلب همیشه باهم بوده اند: مهرالدین مشید

       دفاع و پاسداری از ارزش های مشترک در طول تاریخ  فراقومی بوده است

این ملت در طول تاریخ فراتر از تعلقات قومی و وابستگی های گروهی از ارزش های مشترک خود دفاع جانانه کرده و در این راه قربانی های بی شماری داده اند. این قربانی ها بوده که هویت تاریخی و پیشینۀ فرهنگی این ملت را رقم زده است. دفاع از ارزش های مشترک دینی، تاریخی، فرهنگی و ملی سبب شده تا این ملت در هر برهه یی از تاریخ یک دست و متحد و هماهنگ برضد مهاجمان و غارتگران خارجی و  زعمای مزدور و جاه طلب و گاهی هم سیاستگران مزدور و فروخته بوده که این ملت را بدور از گرایش های کوچک در محور های ملی در شمال و جنوب هندوکش بسیج کرده است. این دفاع مشترک بوده که روابط میان اقوام و مذاهب گوناگون را از استحمکام واقعی برخوردار گردانیده و حتا تابو های قومی را شکسته و با  ازدواج های فراقومی و فرا مذهبی روابط خونی مشترکی ایجاد شده است. حالا می بینیم که ده ها دختر پشتون در خانۀ تاجک و ده ها دختر تاجک در خانۀ  پشتون است و به همین گونه در خانواده های هزاره و ترکمن و از آنها در خانواده های پشتون و تاجک، این رابطه اکنون بر رغم توطیۀ زعما و  سیاستگران مزدور و جاه طلب پا برجا است و هر روز استحکام بیشتری پیدا می کند. هرچند گاهی صدمه پذیر بوده و اما زود ترمیم شده است. ادامه خواندن مردم جدا از سیاستگران مزدور و زعمای جاه طلب همیشه باهم بوده اند: مهرالدین مشید

نیاز به گذار سیاسی، اما دشوارتر از عبور از “هفتاد خوان رستم” : مهرالدین مشید

  بدون تردید واژۀ گذار سیاسی طرف توجۀ هر شهروند افغانستان است و به یقین که واژه دیگری جاذبه و کشش این واژه را در دل های مردم افغانستان ندارد. از این رو نیاز به یک گذار سیاسی به مشغلۀ فکری هر شهروند این کشور بدل شده است. گذار در لغت به معنای عبور و گذرگاه آمده است و گذار سیاسی یعنی عبور از یک مرحلۀ بی ثیاتی به یک مرحلۀ بهتر و با ثبات که یک دورۀ زمانی را در بر دارد که به آن دوران گذار گفته می شود. دورۀ گذار شامل یک دورۀ بی ثباتی است تا رسیدن به مرحلۀ نهایی  ثبات که  عبور از مرحلۀ نخستین به مرحلۀ دومی را جهش نیز می گویند. ادامه خواندن نیاز به گذار سیاسی، اما دشوارتر از عبور از “هفتاد خوان رستم” : مهرالدین مشید

آگاهی های فلسفی و ادبی رمز گشا ومعنویت گم شدۀ انسان در فراز و فرود تمدن کنونی : مهرالدین مشید

         تقلای جهان غرب برای معنا بخشی به زنده گی بجای نیست انگاری

در این جهان نابسامان که روح آشفتگی بیشتر از روح ثبات در آن می وزد و هر لحظه حوادث خطرناک تر آن را تا افتادن در پلۀ مرگ همیشگی آن را تهدید می کند؛ اما در بحبوحۀ تحولات شتاب زده که هیچ پدیده یی از تاثیر پذیری از آن مصؤون بوده نمی تواند، باز هم ارزش های وجود دارند که جاودانه و فرازمانی اند، نه تنها این که با گذشت زمان کهنه و فرسوده نمی شوند، برعکس بیشتر پالایش یافته و نیاز بیشتر به پویایی و بالنده گی پیدا می کنند. این ارزش های جاودانه عبارت اند از زیبایی، حقیقت و خیر و مضاف های آنان اند.  ادامه خواندن آگاهی های فلسفی و ادبی رمز گشا ومعنویت گم شدۀ انسان در فراز و فرود تمدن کنونی : مهرالدین مشید

حیدری وجودی با قـافـلۀ شـعـرا حــرکت کــرد واز عـشق الـهام گـرفـت در خرگاۀ سبز عشق و کوچه باغ غزل هایش قسمت هشتم : مهرالدین مشید

  موانست ها و همزبانی های دیر پای او با شعرای گرانمایۀ روزگارش ، شدن های پیهم و عطشناک او را بیشتر به تلطیف گرفت و حضور دایمی او در محافل آنها سبب شد که قطره هایی گرانبهایی را از رود طبع روان و قریحۀ توانا و خیلی ظریف آنان به تماشا بگیرد ، در آیینۀ شفاف آن قطره های زیبا دنیای آشفتۀ روحی خویش را بیشتر صیقل نماید و هر لحظه با دست یابی به نایافته ها و گم شده های خویش ، ظرفیت و مهارت  به خویشتن رسی و خود یابی های بازگشت به خویشتنی های اصیل ، کامل و سر شار از معنویت را بار بار در آنها به تجربه بگیرد  . این سوخت و ساخت های پیهم هر  آن از خامی های او کاست و به پختگی های او افزود .از همین رو او شاعر مجسم و وارث راستین نسلی از پاک بازان و حقیقی ترین راهپیمایان وادی پر فراز و فرود عشق و عرفان به حساب میرود و می شود گفت که او آخرین قافله از قافله داران غزل سرایانی است  که هنوز با همت تمام پیرانه سر بار غزل های سبز عاشقانه را با اشتیاق تمام به دوش میکشد . و از برکت شوق گزیده و بی پهنای این اشتیاق است  که او در آخرین قطار قافله داران پاکباز عشق و معرفت قرار بگیرد و با شرب دمادم از چشمۀ زلال معنویت آنان بی اندکترین تانی کاخ بلند شعر را در ادامه خواندن حیدری وجودی با قـافـلۀ شـعـرا حــرکت کــرد واز عـشق الـهام گـرفـت در خرگاۀ سبز عشق و کوچه باغ غزل هایش قسمت هشتم : مهرالدین مشید

عاصی عصیانگری بی باک و شاعر همۀعصرها ونسل ها : مهـرالدیـن مـشیـد

  عاصی در واقع فریادی است، بر فرق ستمگران و صوری است در دل تاریخ که شعر اش از آنسوی زمان شلیک شده و به گفتهء رضا براهنی چون سنگی شناور به آن سوی زمانه ها جاری است و پیام های سبز و رهایی بخش را برای هر عصری و هر نسلی می رساند. فریاد های عاصی در تار و پود شعر هایش ساری و پایی است و به او حیات جاودانه داده است و از همین رو عاصی نمرده و زنده است. این بار خواستم تا باب سخن را در مورد عاصی  این شاعر عصیانی و شوریده آغاز کنم که شاعر همۀ عصر ها و نسل ها است؛ زیرا شعر او برای هر نسلی و هر عصری سخنی دارد و هوا و فضای هر عصری را می توان در آن به تماشا نشست. این نوشته را با جنون ناتمام عاصی آغاز کردم تا سرعت بی پیشنۀ رخش سخنش را در رگان سیال اشعار حماسی و شکوهمند آن به نمایش بگذارم. چنانکه دراین شعر به وضوح رخش تیز تک سخن و آشوب سیاهی هایی ها را می توان به تماشا نشست که عاصی را سخت  دست و پاگیر کرده بود:

جنونی ناتمامی در رگانم رخش می راند

سپاهی سخت عاصی در من آشوب آرزو دارد

نمی گنجد در این ویرانه نعلی از سوارانم

تماشا کن چه بی بالانه می رانم

قیامت بال و پر دارم، به گاهء وصل منظوری

خدا حافظ گلی سوری ادامه خواندن عاصی عصیانگری بی باک و شاعر همۀعصرها ونسل ها : مهـرالدیـن مـشیـد

چگونگی تعریف یک روشنفکر از جایگاۀ پیرامونی اش در متن تاریخ: مـهـرالـدیـن مـشـیـد

                نوع نگاۀ ما به تاریخ و افق فهم تا تعیین               کننده جایگاۀ پیرامونی ما است

با جهانی شدن فرهنگ، اقتصاد، ارتباطات و تجارت تمامی معادله های گذشته پیرامون فرهنگ، اقتصاد، ارتباطات و تجارت به کلی دگرگون شده است. در بحبوحۀ این تغییر و دگرگونی سریع و پرشتاب تمامی مفاهیم یادشده در حال دگرگونی جدی اند و همزمان به این دگرگونی ها مفاهیم گوناگون پیرامونی آنان یا تغییر کرده و و یا در حال دگرگون شدن اند. حال پرسش این است که در این تحول شگفت انگیز جایگاۀ پیرامونی خویش را در متن تاریخ چگونه می توان، تعریف کرد. این دگرگونی ها بحث «فلسفی فرهنگی» را به پیش کشیده است تا چگونه یک روشنفکر قادر به اندیشیدن مستقل در مورد کیستی و چیستی خود شود تا از یک شو بر تنش های هویتی غلبه حاصل کند و برای زنده گی کنونی پاسخ های مناسب ارایه کند.  ادامه خواندن چگونگی تعریف یک روشنفکر از جایگاۀ پیرامونی اش در متن تاریخ: مـهـرالـدیـن مـشـیـد

شهادت مژده زنگ خطری برای آزاد اندیشان متعهد به مردم و کشور: مهرالدین مشید

      گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است   میچیند آن گلی که به عالم نمونه است

این بار دست ستم آز آستین اهریمن بیرحمانه تر از گذشته بیرون شد و از گلستان سرخ و خونین کشور گلدسته یی را بلعید که و گلگون کفن گردانید که زبان و قلمش قوت قلب برای آزاد  اندیشان وطن دوست و بویژه برای آنانی بود که خواهان یک افغانستان آزاد، سربلند و مستقل و دارای حاکمیت مقتدر ملی و بیرون از مداخله های کشور های خارجی هستند. هلاک و شکسته باد دستان شریر و اهریمنی ای که تفنگ را به سوی مژده نشانه رفت و روح مرد آزاده اندیش، مبارزی خستگی ناپذیر، عصیانی، نترس و بی باک و وطن دوست کم مانند را بزدلانه و وحشیانه جریحه دار کرد و او را به شهادت رساند.  ادامه خواندن شهادت مژده زنگ خطری برای آزاد اندیشان متعهد به مردم و کشور: مهرالدین مشید

یک تحلیل سیاسی چیست و یک تحلیلگر سیاسی کی باید باشد !؟ تحلیل سیاسی و مولفه ها و انواع آن : مهرالدین مشیـد

  تحلیل  در زبان فارسی در معنا های گوناگون کاربرد دارد. از این رو مخاطبان برای درک دقیق تر منظور نویسنده از جمله های پیش و بعد از آن به معنای دقیق آن پی می برند. آنچه در اینجا مورد نظر است، تشریح مفهوم «ماهیت تحلیل سیاسی» است. اگرچه ممکن است این مفهوم با تحلیل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و غیره اشتراک معنایی داشته باشد، اما از لحاظ مفهومی فرق اساسی در موضوع و روش انجام دادن تحلیل دارد. بر این اساس «تحلیل» در موضوع‌های مختلف با روش‌های گوناگون انجام می‌شود، اما مفهوم آن بستگی دارد، به این که در کنار کدام کلمه قرار گیرد. در آن صورت، معنی های متفاوتی را به مخاطبان منتقل می‌سازد. مانند تحلیل ریاضی، تحلیل حقوقی، تحلیل ورزشی، تحلیل آماری، تحلیل افکار عامه، تحلیل اقتصادی، تحلیل سیاسی( بحث پیرامون رخدادها و مسایل گوناگون سیاسی)  و غیره…

تحلیل در واقع موشکافى و بررسى یک پدیده در ابعاد متفاوت، براى رسیدن به پاسخ یا نتیجۀ مطلوب است که می شود از آن به عنوان تحلیل هدفمندانه نیز نام برد و یکى از روش‌هاى پژوهش علمى در کلیۀ مسایل، بویژه مسایل سیاسى به‌شمار می‌رود. با تحلیل، بخش‌هاى متعدد یک پدیده و ارتباط این بخش‌ها با یکدیگر در مجموع، مورد بررسى قرار مى گیرد. ادامه خواندن یک تحلیل سیاسی چیست و یک تحلیلگر سیاسی کی باید باشد !؟ تحلیل سیاسی و مولفه ها و انواع آن : مهرالدین مشیـد

دمی با نجم العرفا حیدری وجودی از پیش قافله داران عرفان اسلامی در خرگاۀ سبز عشق و کوچه باغ های غزل  هایش قسمت هفتم: مهرالدین مشید

من از مردی و نامردی چه گویم   –  عمل آیینه یی نامرد و مرد است

گفتنی است،  حیدری شاعر شعر سفید، شعر آزاد گونه است که در دهۀ سی شمسی، پس از نشر مجموعۀ هوای تازه ازشاملو در افغانستان ظهور پیدا کرد . در این شعر بصورت عموم وزن عروضی رعایت نشده؛ اما آهنگ و موسیقی در آن نمود دارد و بیرون از اوزان نیمایی است. شماری ها بدین باور اند که شعر سفید بعد از عصر ترجمۀ شعر اروپایی در کشور بوجود آمده است. پس از شعر سفید، نوعی چهار پاره سرایی رایج یافت . چهار پاره سرایی در ایران بعد از انقلاب مشروطیت بوجود آمد و اما در افغانستان بعد از دهۀ چهل هجری بوجود آمد؛ هرچند در اصول با شعر کلاسیک همخوانی دارد و اما بعد از فروریزی دیوار های وزن عروضی به وسیلۀ نیما، در سروده های بسیاری شاعران رخ بنمود. چهار پاره ها در واقع دو بیتی های منظم اند که مصرع های اول با مصرع های دوم و چهارم هم قافیه نیستند و از نگاۀ وزن هم وزن هستند. یک نمونه از چهار پارۀ لطیف ناظمی دیگر زسنگ ساحل تالاب چشم من مرغابی خیال تو پرواز می کند در ادامه خواندن دمی با نجم العرفا حیدری وجودی از پیش قافله داران عرفان اسلامی در خرگاۀ سبز عشق و کوچه باغ های غزل  هایش قسمت هفتم: مهرالدین مشید

فدرت طلبی و فاشیسم نقطهء پایان خودشیفتگی های تباری و سیاسی از خودشیفتگی های روانی تا خودشیفتگی های سیاسی: مهـرالدین مشیـد

    از خودشیفتگی های روانی تا خودشیفتگی های سیاسی

محققان دانشگاه کوئینز بلفاست ایرلند اعلان کردند، محققان این مرکز موفق شده اند تا دریابند که افراد خودشیفته بیشتر از دیگران خوش و سر حال بوده و عمر شان هم طولانی تر است؛ اما خودشیفتگی آنگاه خطرناک و خطرساز می شود که در نماد سیاسی ظاهر شود و خودشیفته را به اژدهای هتلری، تباری و فاشیسم  بدل می کند که نه تنها خطر آن متوجه یک ملت نه؛ بل متوجه تمامی کشور های جهان می شود. این در حالی است که هنوز جهانیان خاطرات خونین جنگ دوم جهانی و جنایات داش های آدم سوزی هتلر را به خاطر دارند. دراین نوشته بیشتر به همین نکته تمرکز شده که چگونه خودشیفتگی روانی به خودشیفتگی خطرناک سیاسی بدل می شود و تمامی افکار و اندیشه های یک انسان را به گروگان می گیرد و بر اعمالش حاکم می شود و بالاخره تیغ از دمار انسانیت اش بیرون می کند. ادامه خواندن فدرت طلبی و فاشیسم نقطهء پایان خودشیفتگی های تباری و سیاسی از خودشیفتگی های روانی تا خودشیفتگی های سیاسی: مهـرالدین مشیـد

پاسداری از شخصیت های تاریخی و سیاسی حق هر ملتی است٬ کش و قوس ها در فلم پانی پت و جایگاۀ احمد شاه ابدالی در آن : مهرالدین مـشیـد

 قرار است بالیود فلم فتح پانی پت آخرین لشکرکشی احمدشاه بابا به هند را تازه به بارار عرضه کند. سینمای هند یک فیلم سینمایی وهنری از جنگ ماه جنوری سال ۱۷۶۱ پانی پت را به تصویر کشیده است.             بدون تردید این فلم بیشتر به روایت هایی پرداخته است که از سیمای دو طرف پرده برداشته است و بدون تردید به ابعادی بیشتر تمرکز کرده که چهرۀ احمدخان ابدالی را بحیث یک مهاجم به نمایش گذاشته است.  در جنگ پانی‌پت در سال ۱۷۶۱ سپاهیان احمد خان شامل ‌پشتون، قزل‌باش و روهلیه که فرماندهی آنان را احمد‌شاه درانی بنیان‌گذار سلطنت سدوزایی‌ها به دوش داشت، به لشکر مرهته پیروز شدند. در آن جنگ حدود ۷۰۰۰۰ سپاهی که بیش‌تر آنان مربوط به اقوام مرهته بود، کشته شدند. سینمای هند یک فیلم سینمایی وهنری از جنگ ماه جنوری سال ۱۷۶۱ پانی پت را به تصویر کشیده است.   ادامه خواندن پاسداری از شخصیت های تاریخی و سیاسی حق هر ملتی است٬ کش و قوس ها در فلم پانی پت و جایگاۀ احمد شاه ابدالی در آن : مهرالدین مـشیـد

آیا سی آی ای و آی اس آی برضد افغانستان یک دست اند؟ یا جدا جدا عمل می کنند٬ گزارش اخیر کانگرس امریکا گواۀ پنهان کاری ها میان امریکا و پاکستان است : مـهرالـدیـن مشـید

   یافته‌های یک گزارش تازۀ از نقش فعال، اما منفی پاکستان از چندین دهه بدین سو در پیوند به افغانستان، و از حمایت گروه های هراس افگن به ویژه شبکۀ حقانی بوسیلۀ پاکستان و رابطۀ  تنگا تنگ آن با استخبارات این کشور خبر داده و افزوده است که هنوز هم پناهگاه هراس‌افگنان در پاکستان یک تهدید در برابر افغانستان است.  در این گزارش آمده‌است که پاکستان خواهان  یک حکومت ضعیف به رهبری پشتون ها در افغانستان است و در ضمن از نگرانی ارتش پاکستان در پیوند به نقش هند در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. از همه مهم تر این که این گزارش طالبان را یک ابزار خوب و معتبر در برابر این نقش دهلی‌نو می‌پندارد. ادامه خواندن آیا سی آی ای و آی اس آی برضد افغانستان یک دست اند؟ یا جدا جدا عمل می کنند٬ گزارش اخیر کانگرس امریکا گواۀ پنهان کاری ها میان امریکا و پاکستان است : مـهرالـدیـن مشـید

مرگ بغدادی نفخی تازه بر روح داعش در یک بازی مرموز٬ کشته شدن بغدادی یک روی از دو روی یک سکۀ بازی استخباراتی« ظهور داعش و سقوط موصل » : مـهـرالـدیـن مـشـید

   گروۀ داعش پس از تهاجم امریکا بر عراق ظهور کرد. جنگ عراق (که با نام‌های اشغال عراق و عملیات آزادسازی عراق[۵] نیز شناخته می‌شود) یک عملیات نظامی است که در )۲۰ مارچ ۲۰۰۳(  با حمله یک ائتلاف بین‌المللی به رهبری امریکا و بریتانیا به عراق آغاز شد.[۶] نیروهای اصلی حمله‌کننده به عراق شامل ارتش‌های آمریکا، پادشاهی متحد بریتانیا و لهستان بودند؛ ولی ۲۹ کشور دیگر از جمله جاپان، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا و… با فرستادن بخشی از نیروهای نظامی و اکمالاتی خود به همراهی با نیروهای ائتلاف، در اشغال عراق نقش داشتند. همچنین برخی شرکت‌های قراردادی تأمین نیروی نظامی و امنیتی، با فرستادن ده‌ها هزار نفر جنگجو خود که دارای تابعیت کشورهای مختلف بودند، مسئولیت تأمین امنیت بخش‌های وسیعی از مراکز مهم تجاری عراق از جمله چاه‌ها و مراکز پالایش نفت را بر عهده داشتند.[۷]

ادامه خواندن مرگ بغدادی نفخی تازه بر روح داعش در یک بازی مرموز٬ کشته شدن بغدادی یک روی از دو روی یک سکۀ بازی استخباراتی« ظهور داعش و سقوط موصل » : مـهـرالـدیـن مـشـید

تروریزم و تبار گرایی تیغ آخته بر گلوی مردم افغانستان – قسمت دوم : مـهرالـدیـن مشـید

             قسـمـت دوم                                            در قسمت اول این مطلب اشاره به این شد که تروریزم در واقع نه تنها پدیدۀ ضد اسلامی وضد شرقی است؛ بلکه تروریزم محصول سیاست های برتری جویانه و تمامیت خواهانۀ امریکا در جنوب آسیا در افغانستان  و شرق میانه در عراق و سوریه تا لیبی است که هدف این برنامۀ راهبردی امریکا سرکوب جنبش های آزادی خواهانه و استقلال طلبانۀ  ضد امریکایی در کشور های اسلامی بویژه در عراق، سوریه، یمن و سایر کشور های عربی و غیر عربی بود تا این کشور ها درگیر نفاق گستردۀ  داخلی شوند و وحدت ملی و اقتدار ملی آنان از هم بپاشد، دچار از هم گسیختگی های اجتماعی شوند و از لحاظ فکری و فرهنگی آسیب های کشنده و برگشت ناپذیر شوند. ادامه خواندن تروریزم و تبار گرایی تیغ آخته بر گلوی مردم افغانستان – قسمت دوم : مـهرالـدیـن مشـید

امریکا در افـغـانـستان دنبال چه است : مهـرالـدین مشـید

 این پرسشی است که است که هر لحظه در افکار مردم افغانستان بیشتر از دیگران خطور می کند و به دغدغۀ شبانروزی آنان بدل شده است. این پرسشی است که هنوز راز سر مهر است و نه زمامداران و نه سیاستگران افغانستان به آن پاسخ قانع کننده ارایه کرده اند و ممکن همه به نحوی قربانی بازی های امریکا تلقی کنند و بدون آنکه از چند و چون آن آگاهی کامل داشته باشند؛ اما آنان برای رهایی خود از وسوسه های کشنده، به تعبیری فلسفه بافی می کنند و با پناه بردن به سیاست وبا ایجاد دیوار های فولادین سیاسی می شود گفت که خود فریبی می کنند تا از لحاظ سیاسی اشباع شوند و به تعبیری خود را تلطیف نمایند. این ناگزیری ها آنان را واداشته تا گاهی گزینشی و وقتی هم مانند ماهی گیران آفاقی عمل کنند و با افگندن چنگک یا تور ماهی گیری در دریای پنهاور سیاست و اندیشه با بیرون ریختن چند حرف به سان ماهی که در چنگک ماهی گیران می افتد، گویا بر خود اتمام حجت کنند. اتمام حجتی که نمی تواند، طور شاید و باید از بار مسؤولیت آنان چیزی بکاهد و دریجۀ امید را بر روی نسل های فردا بگشاید. ادامه خواندن امریکا در افـغـانـستان دنبال چه است : مهـرالـدین مشـید

تاریخ و تکامل آن از دیدگاۀ فلاسفۀ شهیر مغرب زمین : مـهرالـدین مشـید

  از آنجا که بحث بر سر تاریخ و تکامل آن بیرابطه به فلسفۀ تاریخ نیست و از سویی هم فلسفۀ تاریخ بحث بر سر مهم ترین مباحثی چون، عوامل محرک تاریخ، ارزش تاریخ، جامعه و فرد، تاریخ و علم، علیت در تاریخ، تکامل تاریخ و پیش بینی آینده است. بنا بر این زاید نخواهد بود تا اندکی به فلسفۀ تاریخ هم پرداخته شود. فیلسوفان و اندیشمندان چه مادی گرایان و چه غیر مادی گرایان در طول تاریخ در محور موضوع های بالا ابراز نظر کرده اند. مادی گرایان مباحث فوق را از دید مادی دیده و آنها را بر بنیاد اندیشه های مادی خود تفسیر کرده اند. از دیدگاۀ آنان فلسفۀ وجودی هستی، انسان و جامعه تصادفی بوده و در عقب آن روح برتری را سراغ ندارند. مارکس از فیلسوفان پیشتاز در این عرصه است که فلسفه و تکامل  تاریخ از کمون اولیه تا کمونیسم از نظر او یک روندی دیالیکتیک و خود به خود بوده که حتا ارادۀ انسان را هم در تکامل تاریخ نفی می کند. از همین رو است که شماری از مارکسیست ها لینین را به دلیل باورندی او به نقش انسان در تحولات تاریخی متهم به تخلف از اندیشه های مارکسیسم کرده اند. اما فیلسوفانی مادی گرا نیستند، در مورد فلسفه و تکامل تاریخ اندیشه های دیگری دارند. نظر همگانی بر این است که تکامل حرکتی است رو به بالا و عمودی یا از سطحی به سطح دیگر که پیشترفت در سطح افقی هم ممکن است. در رابطه به تکامل تاریخ نظریه های گوناگونی چون، خطی( از کندرسه، ولتر، منتسکو و اگوست کانت تا مارکس)، غیر خطی یا ادواری( یونانیان باستان با تاثیر پذیری از مثل افلاطون و توجیۀ بی ثباتی جهان مبنی بر شدن  پیهم)، گسسته ( میشکل فوکو) و تا کنون ارایه شده است . ادامه خواندن تاریخ و تکامل آن از دیدگاۀ فلاسفۀ شهیر مغرب زمین : مـهرالـدین مشـید

فقدان رهبرانی چون گاندی ها وافتادن مردم افغانستان در پرتگاۀ گزینۀ “بد” : مـهرالدیـن مشـید

  آنگاه که بخث بر سر گزبنه بد و بدتر باشد، آشکار است که بد بهتر و مقدم تر از بدتر است؛ زیرا آنجا که” بد” سایه افگند و از خوب خبری نباشد و هر گونه امیدواری برای گزینش خوب نقش بر آب می گردد و گزینه ها بر سر انتخاب خوب تقرب به صفر کند. در این صورت بیرق بد بلند است و گویا بد در برابر بدتر به مانورسیاسی و نظامی می پردازد. با تاسف که مردم افغانستان از سال ها بدین سو شکار بدها شده اند. شاید خواننده گان بگویند که چگونه شده که گزینهء بد جایگاه خوب را گرفته و مردم بجای آن که دنبال شخصیت خوب بروند، برعکس با عقب بدتر دنبال بد می روند و ناگزیر در پرتگاهء گزینهء بد از بدتر قرار می گیرند. ادامه خواندن فقدان رهبرانی چون گاندی ها وافتادن مردم افغانستان در پرتگاۀ گزینۀ “بد” : مـهرالدیـن مشـید