هنر مند با اصالت ؛ نوشته : نذیر ظفر

هنر مندان سر مایه های معنوی هر کشور بشمار میروند که با هنر شان فرهنگ و زبان هر جامعه را غنا می بخشند. در جامعه سنتی ما که قاطبه مردم از نعمت سواد بی بهره بودند ؛ عوام الناس به معنی واقعی هنر ها پی نمیبردند واما علاقه مند هنر و هنر مند بودند و حتی اگر در فامیل شان شخصی قریحه ای هنری میداشت مورد تمجید قرار نمیگرفت و بعضی هنر ها عیب پنداشته میشد که بقایای این سنت نا پسندیده تا کنون در کشور باقیست ؛ بطور مثال خانم آواز خوان را همه علاقه دارند تا اوازش را بشنوند و در کنسرت اش شرکت کنند و از آوای لطیف اش لذت ببرند مگر اگر خواهر یا دختر کسی با وجود صدای رسا و زیبا اگر بخواهد بخواند مورد خشم و تعصبات خانواده گی قرار می گیرد و به همین منوال در هنر تمثیل نیز تا کنون خانم ها حصه گرفته نمیتوانند مگر در دهه های قبل با وجود مشکلات سنتی هنر مندانی تبارز کردند که نامهای شانرا باید با خط زرین نوشت که نمیتوانم از همه شان نام ببرم.

ادامه خواندن هنر مند با اصالت ؛ نوشته : نذیر ظفر

سلامنامه : نوشته نذیر ظفر

ز مـــــــن به جــــــمله عشاق کامگار سلام

به هـــــــر شهید که خوابیده در مزار سلام

به خسته گان جفـــا دیده ِیی به ز یـــر ستم

به آنــکه بی گــــــنه گردیده سنگسار سلام

ادامه خواندن سلامنامه : نوشته نذیر ظفر

نگاهی به زنده‌گی زنده یاد قسیم اخگر : نوشته ء استادپرتو نادری

قسيم اخگر جايي در رابطه به پيدايي خود در اين جهان کبود مي گويد « همان سالي که در آخرين روزهايش اسماعيل بلخي و دوستانش را به جرم کودتا گرفتند. هر وقتي از تولد من ياد مي‌شد پدرم اين تقارن را بياد مي آورد، از او فهميدم که انقلاب چين هم در همان حول و حوش به پيروزي رسيده بود. شبي که بدنيا مي آمدم توفان و سرما بيداد مي کرد و درها را به هم مي کوبيد به همين قرينه نامم را توغل علي گذاشتند که چون نامأنوس و غير متعارف بود، جا نيافتاد.»

ادامه خواندن نگاهی به زنده‌گی زنده یاد قسیم اخگر : نوشته ء استادپرتو نادری

زندهگینامه ی مختصرمیرزاعبدالقادر بیدل : پژوهش ؛ پوهاند سید سلطان – ارسالی داکتر فیض الله ایماق

میرزا عبدالقادر بیدل در سال ۱۶۴۴ میلادی در شهر قدیم  بخارا، در خانواده ی تیموریان و قوم برلاس  

  مرکز فرهنگ ومجامع علما ودر اوج قدرت  شهریار شاه جهان، دیده به جهان گشود. این مرد فیلسوف  از خورد سالی قریحه ، طبع شعری، ذکاوت خدا داد و نبوغ فکری داشت.

ادامه خواندن زندهگینامه ی مختصرمیرزاعبدالقادر بیدل : پژوهش ؛ پوهاند سید سلطان – ارسالی داکتر فیض الله ایماق

تلخ کامی ؛ شعر زیبا از : مسعود زراب

اشك در چشمان آدم در تمامِ زنده گيست

دل اسير لشكر غم در نظامِ زنده گيست

گاهى از درد آشكارا، گاه پنهان سوختن

بار بار از غصه مردن انتقامِ زنده گيست

ادامه خواندن تلخ کامی ؛ شعر زیبا از : مسعود زراب

نهال ی امید؛ شعراز : استاد محمد اسحاق ثنا

وطن امروز شد ویرانه و آباد نشد 

رفت در بند اسارت ولی آزاد نشد 

ناله هر چند کشیدم که شود دل خالی

به گلو ماند گره ناله و فریاد نشد 

ادامه خواندن نهال ی امید؛ شعراز : استاد محمد اسحاق ثنا

پیرمرد، ادیسون و من!– نوشته : استاد پرتو نادری

پیرمرد می‌گفت: این ‌شب‌ها خانهء ما مانند گور سودخور تاریک است. چارهء دیگری ندارم. من هم از بی‌برقی سوء استفاده می‌کنم، سر شو تنهایی و غم‌های خود را بغل می‌کنم و به خواب می‌روم.

پرسیدم: ایقه زود خوابت می‌برد؟

گفت: ده غم خواب نیستم. دلم می‌خواهد همین که چشمم پیش شود، امو کافر برق‌ساز را در خواب ببینم!

گفتم: پیرمرد پایت به لب گور رسیده و باز می‌خواهی یک کافر را در خواب ببینی!

ادامه خواندن پیرمرد، ادیسون و من!– نوشته : استاد پرتو نادری

با استاد در شناخت شهنامه فردوسی : استاد پرتو نادری

در این روزها کتابی خواندم زیر نام «در شناخت فردوسی و شاهنامه» از استاد محمد یونس طغیان ساکایی، استاد زبان و ادبیات پارسی دری در دانش‌گاه کابل. کتاب در کلیت خویش پژوهشی است در پیوند به شخصت و شگردهای شاعری فردوسی و جای‌گاه شاهنامه در ادبیات پارسی دری و ویژه‌گی های آن. همه بحث‌های کتاب در سه بخش دسته‌بندی شده است. 

• مقدمات،

• در شناخت فردوسی،

• شاهنامه چیست؟

افزون بر این نویسنده در پایان کتاب شرحی برخی از واژه‌ها و ترکیب‌ها را نیز افزوده است که می تواند چنان کلیدواژه‌هایی، فهم شعرهای آمده در متن را برای خواننده آسان سازد.

بخش مقدمات یا فصل نخست در حقیقت آستانه‌یی است برای رسیدن به بحث اصلی کتاب که به گونۀ فشرده، چشم اندازی دارد به اوضاع سیاسی – اجتماعی حوزۀ تمدنی خراسان بزرگ از پیدایی اسلام تا روزگار ابوالقاسم فردوسی.

ادامه خواندن با استاد در شناخت شهنامه فردوسی : استاد پرتو نادری

کمافی السابق : شعر زیبا ازهارون یوسفی

آب از چشمه خراب است کما فی‌السابق

گرگ، با قافله خواب است کما فی‌السابق

 کج گذاری تو اگر پا ز خط و فرمانش

گردنت بین طناب است کما فی‌السابق

ادامه خواندن کمافی السابق : شعر زیبا ازهارون یوسفی

ضیا قاریزاده از پیشگامان شعر نودرافغانستان : استاد پرتو نادری

ضیا قاری‌زاده یکی از پیش‌گامان شعر نو در افغانستان است. در کتاب « نوی شعرونه / اشعار نو» که به سال ۱۳۴۱ در کابل نشر شده از او چهار شعر به نام‌های «کبوتر سفید»، « ای زهره»، « ای دریا» و «برگ‌ریزان» آمده است. 

در برسی تحول شعر پارسی‌دری در افغانستان قاری‌زاده را با همین شعرها و چند شعر دیگر او در «منتخب اشعار» او، از شمار نخستین شاعرانی می‌دانند که در دهٖۀ سی سدۀ چهاردهم خورشدی به سوی شعر آزاد عروضی یا نیمایی گام برداشته است.

ادامه خواندن ضیا قاریزاده از پیشگامان شعر نودرافغانستان : استاد پرتو نادری

یادی ازحافظ اکه آوازخوان محبوب فراموش شدهی خانقاهی : نوشتهء ؛ الحاج دکتور فیض الله ایماق

شب نوروز سا ل ۱۳۴۹ بود، هنر دوستان اندخوی، طبق عادت  خواستند  دراین شب  خجسته  و پُر میمنت ، مجلسی از سرور وخوشی برپا کنند وزنگ دل را در آوای نغمه های دوتار و ترانه های  دل انگیز خواننده ی معروف دیار خود بزدایند، همان بود که شخصی را به کلبه ی هنرمند سابقه دار، فرستادند تا او در مجلس یاران اشتراک کند . 
دق الباب شد. صدایی از منزل هنرمند به گوش نرسید، بالاخر ، قاصد نعره زد: « حافظ اکه، حافظ اکه…!» ولی جز خاموشی مطلق که سرتاسر اطراف و اکناف را فراگرفته بود، چیزی به گوش نمی رسید. 

ادامه خواندن یادی ازحافظ اکه آوازخوان محبوب فراموش شدهی خانقاهی : نوشتهء ؛ الحاج دکتور فیض الله ایماق

مـحـبــوبــه « وحـیـد» جـباری « هنرمند محبوب دلها » گرفـته شـده از کتـاب آوای ماندگار زنـان اثـر مـاریـا دارو

 محبوبه جان فرزند محمد خان بتاریخ 21 میزان سال 1327 ش – درشهر کابل در یک  فامیل متوسط و منورتولد یافت و تحصیلش را در لیسه ملالی تمام کرد. محبوبه جباری اولین کار هنری خود را ازستیج پوهنی ننداری بامادرش رضایی اش « میرمن پروین » شروع نمود. خانم پروین  آهنگ مشهوردختر گلفروش می سراید و خانم جباری  آنرا تمثیل می نمود. بعدآ راهی  پروگرامــهای اطفال رادیوکابل گردید ودر اثر تشویق مادرش «خانم پروین»  (که اورا مشوق  واستاد خود در راه هنرمیداند) وتشویق والدین اصلی اش از سن  شش ساله گی در دنیای هنر تمثیل  گام های استوار برداشت و درسن 14 سالگی به خواندان دیالوگ های رادیویی آغاز کرد که در آن زمان  وسایل برای ثبت در رادیو کابل وقت وجود نداشت  وهمه برنامه  ها راسآ نشر میگردید.

ادامه خواندن مـحـبــوبــه « وحـیـد» جـباری « هنرمند محبوب دلها » گرفـته شـده از کتـاب آوای ماندگار زنـان اثـر مـاریـا دارو

استاد عبــدالواحـد بـهـره : مــاریــا دارو

شاد روان استاد عبدالواحد بهره  فرزند  مولوی  رحیمداد تیموریُ  نواده ی  مولانا میر محمد یوسف  بهره  از سلسله ی  دودمان تمیوریان هرات  میباشد و در یک  در خانواده ء  متدین پا به عرصه  وجود گذاشت .

استـاد  بهره  علوم  متداوله  ی  عصر را نزد  علمای  مشهور زمان فرا گرفت و در معارف  کشور مصدر  خدمات  زیاد گردید. 

درسال 1300 هش – در زمان شاه  امان الله  خان  که توجه به  علم  ودانش  یکی  از اقدامات  اولیه  حکومت را تشکیل  میداد٬ و در آن  زمان شادروان  علامه   استـاد صلاح  الدین  سلجوقی  مسوَل  معارف  ولایت  هرات  بود ٬ برای  تطبیق  لایحه وظایف  و انکشاف  معارف  در هرات  توجه  خاص  مبذول  داشت اما مردم  که  از نعمت علم کمتر  بهرهمند  بودند برای  انکشاف  معارف  علاقه َ چندانی  نداشتند و از شمولیت  فرزندان  شان در مکتب  جلوگیری  مینمودند . 

ادامه خواندن استاد عبــدالواحـد بـهـره : مــاریــا دارو

نخستین شاعربانوی نیمایی‌ و سپید‌سرای افغانستان، هفتاد و دوساله شد : استاد پرتو نادری

ممکن است تصویر سیاه و سفید ‏۱ نفر‏ باشد

دهۀ چهل سدۀ چهاردهم خورشدی بود که هما طرزی چنان شاعر جوان و نوپرواز در مطبوعات افغانستان شناخته شد. او از نوجوانی زیر تاثیر جو فرهگی خانواده به شعر و ادبیات روی آورد. گذشته از این گاهی هم خیالات نوجوانی خود را با استفاده از هنر نقاشی بیرون می‌داد.

چند نکته در پیوند به شاعری هما طرزی توجه بر انگیز است. نخست این که او با شتاب از مرز شعر عروضی می‌گذرد و می‌رسد به شعر آزاد عروضی یا هم به شعر نیمایی. دو دیگر این که او در همین سال‌ها، شعر آزاد عروضی را نیز پشت سر می‌گذارد و به سوی شعر سپید گام بر می‌دارد‌.

ادامه خواندن نخستین شاعربانوی نیمایی‌ و سپید‌سرای افغانستان، هفتاد و دوساله شد : استاد پرتو نادری

غمگسار : شعر از استاد محمد اسحاق ثنا

بیا ای دوست گرد کینه از دلها بی افشانیم

بجای دشمنی در دل نهال مهر بنشانیم

به پا خیزیم و با دیو شریر جهل بستیزیم

براندازیم بنیادش که ما چون سیل و طوفانیم

ادامه خواندن غمگسار : شعر از استاد محمد اسحاق ثنا

گویندهای خیامی : استاد پرتو نادری

پاره‌ای از رباعی‌های خیام با واژه «گویند» آغاز می‌شود. گاهی هم «گویند» و «گفت» در متن رباعی‌هایش می‌آیند. خیام در چنین رباعی‌هایی مانند یک راوی پدیدار می‌شود. سخنانی را روایت می‌کند و بعد می‌رسد به نتیجه‌گیری‌ها و بیان سخنان خود.

در چنین رباعی‌هایی خیام، در همان نخستین مصراع یک روایت ماورایی را بیان می‌کند. بعد سخنانی می‌آورد در تقابل با آن و در نهایت رباعی از چنین تقابلی هستی می‌یابد و خواننده با گونه‌ای از دیالیکتیک محتوایی رو‌به‌رو می‌شود.

گویند کسان بهشت با حور خوش است

من می‌گویم که آب انگور خوش است

ادامه خواندن گویندهای خیامی : استاد پرتو نادری

گپی در باره‌ی هارون یوسفی : استاد داکتر جاوید فرهاد

“هارونِ یوسفی” یک چهره‌ی با شُکوه است؛ با شکوه از بهرِ آنکه ظرفیّت و ظرافت در شخصیت و نوشته‌هایش آمیخته‌است.

نخستین مجموعه‌ی طنزهایش را زیرِ نام “عریضه‌ی میرزا صدف” در دهه‌ی شصت هجری-خورشیدی خواندم. نثر شیوایی در آن مجموعه داشت و ریزه‌کاری‌ها و ژرف‌بینی‌هایش در پردازش شخصیت‌های طنزی کتاب و برون‌دادِ آنچه را دیگران به آن ژرفا نمی‌دیدند و او می‌دید، نگاره‌ی قشنگی از شخصیتِ او را در ذهنِ من نقاشی کرد.

ادامه خواندن گپی در باره‌ی هارون یوسفی : استاد داکتر جاوید فرهاد

هارون یوسفی و طنزهایش : نوشته استاد پرتو نادری

شنیدم که هارون یوسفی هی میدان و طی میدان پس از هفتاد سال مسافری و سرگردانی به کمال جوانی و پخته‌گی خود رسیده است. یعنی خپ و چپ شده است پخته هفتاد و دو ساله!

نمی‌دانم به سفر قبله رفته است یا نه؟ به هر حال اگر در کابل باشد مفت و بی‌هزینه مانند من می‌شود حاجی صاحب!

چه کنم به ما مردم تنها گپ رسیده، از هفتاد و دو ساله‌گی اش که خبر شدم به یاد نوشته‌یی افتادم که بیست سال پیش در بارۀ او نوشته بودم.

با خودم گفتم همین نوشته را برایش بوسه به پیغام هدیه گویا بفرستم. اگر قبول کرد، خوب. اگر قبول نکرد باز مثل حافظ می‌گویم: حافظ وظیفۀ تو دعا گفتن است و بس!

ادامه خواندن هارون یوسفی و طنزهایش : نوشته استاد پرتو نادری

تاریخچه هنرهای زیبا : ماریا دارو

هرگاه بتاریخ  هنر موسیقی٬ خطاطی٬ نقاشی  مجسمه سازی  وسایر هنر های زیبا در افغانستان  نظر اندازیم ٬ تاریخ  و قدامت این  هنرهای شریفه بیشتر از صدسال و یا اضافه ازآن میباشد.  کاوشهای باستان شناسان داخلی  و گروپهای  خارجی در طول تاریخ  موفق  به کشف مجمسه  های  حیرت آور و کشف  سالون های  بزرگ و جالب در هر گوشه وکنار وطن ما بوده  اند که نشان  دهنده  آثار باستانی آریایی ها  ٬ خراسانیها و افغانستان امروز و میراث  نیاکان ما محسوب میشوند. نظر به  قدامت  تاریخی و حملات  ولشکر کشی های خارجیها بسیار آثار زیبای کشور منهدام و یا دستبرد زده شده و بخارج  انتقال داده شده  است.

ادامه خواندن تاریخچه هنرهای زیبا : ماریا دارو

وطن گم کرده : شعر از استاد محمد اسحق ثنا

چون مرغ بی قرارم من چمن گم کرده را مانم 

اسیر دام صیادم وطن گم کرده را مانم 

مخا از من که بنمایم سرود تازه یی انشا 

که عمری شد که من شعر و سخن گم کرده را مانم‌

ادامه خواندن وطن گم کرده : شعر از استاد محمد اسحق ثنا

تقریظ محترم نذیر احمد برمجموعه سروده های سوزان داکتر فیض الله ایماق

وقتيكه دلهاى باخته مونس ترانه هاى عاشقانه ميشود و زمزمه شاعرانه بر درد مندان هجران مرحم ميگذارد، از دلى شورى بپاه ميخيزد و ازهر زبانى سرودى. از هر دهكده و مزرعه اين ترانه ها بگوش ميرسد. ترانه هاى كه از سينه هاى سوزان وتب آلود سر ميكشد و تامزرعه ی آسمان كبود نقش ميبندد. در وادى نا محدود دو بيتى هاى عاشقانه وعاميانه هر دلى، به دلبا خته متوسل مى شودكه حكايت آنان سينه به سينه و نسل به نسل به ما مى رسد. 

ادامه خواندن تقریظ محترم نذیر احمد برمجموعه سروده های سوزان داکتر فیض الله ایماق