تــصـاویــر عــدهء از نـشـرات آزاد در عــصـر شــاه امــان خــان غــازی

یکی  از  نشرات  آن دوره  جریده  هفته وار ستاره  افغان است  که با چاپ سنگی  در  دوصفحه  ازمحل  جبل السراج  باز از  چاریکار در  سال  1298 و 1299 ش – مطابق  1920 و 1921 م به  مدیریت  شادرروان  میر غلام  محمد  غبار شخصیت  مبارز ومورخ مردم نشرمیشد. هدف  از  نشر   این  جرید  زنده نگهداشتن روحیهء جهاد ضد استعمار  بریتانیه در استانه  جنگ استقلال  افغانستان  بود.

خپلواکی

 

ازشکستن قلم نـمایـنده یـونـامـا کــی بـایـد خـجـالـت بـکـشـد؟ نوشته : مـحـمــد داود سـیـاووش

محترم داوود سیاووش  وقتی نماینده یوناما از غصه وخشم فساد حاکم برافغانستان تا آن حد احساساتی میشود که در جلسه قلمش را میشکند ، حال باید دولتمردان افغانستان سر به گریبان برده از جا تکان بخورند که کی هستند وچه کاره هستند واگر رییس جمهور غنی و عبدالله ریگی به کفش خود ندارند باید یخن خود را پاره کنند ویا اجازه دهند مردم یخن شان را پاره کند.

به گزارش بی بی سی مارک هارتمن یکی از مسوولان دفتر هییات نمایندگی سازمان ملل در افغانستان (یوناما) در مراسمی به ارتباط اصلاحات ادارای وزارت عدلیه با انتقاد از فساد در دستگاه دولت افغانستان به حدی به خشم آمد که قلمش را شکست و در اوج احساسات گفت:

download   تا حال هیچ وزیر و حتا معاون وزیر فعلی یا پیشین به دلیل دست داشتن در فساد به دادگاه کشانیده نشده است.

این مقام سازمان ملل گفت: حکومت افغانستان قانون دسترسی به اطلاعات را تصویب نموده ،اما در عمل اگر فردی برای گرفتن اطلاعات به یک اداراه حکومتی برود ماموران او را مسخره و از اداراه بیرون خواهند کرد.

ادامه خواندن ازشکستن قلم نـمایـنده یـونـامـا کــی بـایـد خـجـالـت بـکـشـد؟ نوشته : مـحـمــد داود سـیـاووش

در گــرامــیـداشـت از سـالــگــرد اســتــقــلال افــغــانــستــان و یــادی از غــازی مــیرمــســجــدی خـــان – نویــســنـده :داوود ســـیــاووش

میر مسجدی  خان  غازی افغانستان طی 80 سال از 1839 تا 1919 به اشکال مختلف تحت سیطره ی مستعمراتی بریتانیا قرار داشت. گاهی انگلیس در کنار پادشاهی چون شاه شجاع ایستاد، زمانی میزبان امیر دوست محمد خان بود، باری با امیر محمد یعقوب خان همکاری نزدیک داشت و مدتی با پرداخت معاش به امیر عبدالرحمن خان و امیر حبیب ا لله سیاست خارجی افغانستان را اداره میکرد، تا آنکه با اعلان استقلال توسط شاه امان ا لله به این وابستگی خاتمه داده شد.

آنچه را در ذیل میخوانید، صحنه یی از کارنامه ی میر مسجدی خان میباشد که به مثابه ی مظهری از حماسه آفرینی و قهرمانی برخاسته از متن و بطن مردم بر ضد استعمار بریتانیا با روح سلحشوری مردم و با خون ملت در تاریخ رقم خورده است.

سيد مير مسجدي خان مشهور در قلعه خويش در جلگاه بحيث مركز مجاهدين باقي ماند. در اين قلعه جنگي 50 نفر مرد مبارز اقامت داشت. انگليسها كه تشنه خون مير مسجدي خان بودند و چندين

ادامه خواندن در گــرامــیـداشـت از سـالــگــرد اســتــقــلال افــغــانــستــان و یــادی از غــازی مــیرمــســجــدی خـــان – نویــســنـده :داوود ســـیــاووش

هـــنــرمــنــد دلـــهــا: ژیــلا – نویــســنــده دکــتــور صــبــور الله ســیــاه ســنــگ

سیاه ستنگ پانزدهم جولای 2016 هفتادوسومین سالگره بانو ژیلاست.  jila200هنرمندی که ابریشم آوازش را پنجاه سال (1959–2009) در نهانگاه هوش و روان مردم یادگار گذاشته باشد، آرایشگر سیمای فرهنگ خواهد بود. گهرپاره‌هایی چون ژیلا اگر نایاب نباشند، کم‌پیداتر از کیمیا هستند و برای نمایاندن آبروی موسیقی افغانستان نقش نگارین دارند.

کبرا (ژیلا) آوازخوانی را از نوجوانی در نیمه دوم دهه 1950 آغاز کرده‌بود. ناهمانند با شمار زیادی از هنرمندان ما که زاده دامان تنگدستی اند، او – ازین چشم‌انداز – خاستگاه بهتری داشت. آرامش نهفته در گرمای آوازش را میتوان با آسایشی که وی در آن بارآمده‌بود، همپیوند دانست.

ژیلا در دل آیینه‌ها

1
گزارشگر: از شغلت راضی هستی؟

ژیلا: نه. زیرا آوازخوانی من در قید و بست قرارداد با رادیو درآمده و این رنج‌آور است. چهار کمپوزر برای اینهمه آوازخوان چقدر آهنگ بسازند؟ چون آوازخوان قرارداد کرده، مجبور است خوب یا بد چهار آهنگ به رادیو تحویل دهد. شعر را هم در رادیو سانسور میکنند و این مشکل دیگریست برای آوازخوان و کمپوزر. آهنگساز مجبور است به علت داشتن قرارداد، آهنگ بسازد و آوازخوان به حکم اجبار قرارداد، چهار پارچه بخواند. اگر نتوانست، معاشش را نمیدهند.

ادامه خواندن هـــنــرمــنــد دلـــهــا: ژیــلا – نویــســنــده دکــتــور صــبــور الله ســیــاه ســنــگ

قدر منو دوستانو! هیله ده د طـنـز او طـنـز لیکنې په اړونــد تـیـرې درې برخــې مــو پــه غــور تر نــظر تــیــرې کــړې وي : عـــمـــر نــنــگــیــار

  کتاب  کمیک عمر ننگیار قد ر منو دوستانو! هیله ده د طنز او طنز لیکنې په اړوند تیرې درې برخې مو په غور تر نظر تیرې کړې وي ، دا دې څلورمه او ورستیٔ برخه یی تاسې ته وړاندې کوم هیله ده د دې برخې مینه وال د یو ادبي چانړیز بحث په ترڅ کې پورتنیٔ خبری و شاربي . په تیره د طنز او طنزپیژندنې اکاډمیکو دوستانوڅخه هیله مند یم چې د ځپلو بدایو پوهاوي په مټ دا نیمګړې بحث بډاې کړي .

پوښتنه : د پښتو طنز لپاره هم په نثر او هم په نظم کې د معاصرې دورې دوهمه نیمایي ښه د غوړیدو دوره وه، ډیرو لیکوالو او شاعرانو په بره او کوزه پښتونخوا کې په ځانګړي توګه د نثر په چوکاټ کې طنزیه آثار تخلیق کړل . ستاسې په اندپه معاصره دوره کې کومو لیکوالواو شاعرانو خپل شعرونه په طنز وپسولل . مهرباني وکړئ د هغوی د شعرونو بیلګې راته په ګوته کړئ؟

ځواب :

د پښتو په ادبي بهیرکې طنز یو ځوان ادبي هنري ژانر دی چې زمونږ په هیواد کې یې نژدی شپږ

لسیزی او په کوز ه پو ښتونخوا کې یې عمر څه اوږد بر یښي . د (۱۳۴۰) لمریز کلونو راپدی خوا

ادامه خواندن قدر منو دوستانو! هیله ده د طـنـز او طـنـز لیکنې په اړونــد تـیـرې درې برخــې مــو پــه غــور تر نــظر تــیــرې کــړې وي : عـــمـــر نــنــگــیــار

ارشــادالــنـسوان، نــخـستـیـن نــشـریــه ای ویــژه ای زنـــان در افــغــانــســتــان -نــویــســنــده : عـبـدالنــصـیــرمــوحــدی

photo  به باور آگاهان عرصه مطبوعات و تاریخ نویسان، کشتی مطبوعات در  زمان امیرشیرعلی خان به دریایی بیکران این عرصه لنگر انداخت که نخستین نشریه افغانستان تخت نام “کابل” به چاپ رسیده است و گفته میشود نمونه از این نشریه در آرشیف ملی هندوستان وجود دارد. ولی متاسفانه هنوز نمونه از این نشریه به دست روزنامه نگاران و تاریخ نویسان کشور قرار نگرفته است. پوهنیار نوریه اشرف استاد دانشکده ژورنالیزم دانشگاه کابل در چپتر آموزشی اش تحت نام”تاریخ ژورنالیزم افغانستان” با تایید این موضوع که نشریه”کابل” نخستین نشریه افغانستان است می گوید، این نشریه بین سالهای 1242 تا 1245 میلادی به دو زبان دری و پشتو به صورت موقوت فعالیت داشته است. نشریه مذکور جز از پلانهای اصلاحاتی سیدجمالدین افغانی در  زمان امیرشیرعلی خان بود.  ولی عدهای نشریه “شمس النهار” را که در سال 1873 میلادی شروع به کار کرد، نخستین نشریه در تاریخ مطبوعات کشور می دانند.

ادامه خواندن ارشــادالــنـسوان، نــخـستـیـن نــشـریــه ای ویــژه ای زنـــان در افــغــانــســتــان -نــویــســنــده : عـبـدالنــصـیــرمــوحــدی

اســتــاد واصــف بـاخــتـری : پــرتو نادری

  Wasef Bakhtari - Copy_1394829174شنیدم که تمام آثار استاد واصف باختری شعر و نثر و سخن رانی هایش به همت ناصر هوتک به نشر رسیده است، قرار است تا یکی چند روز دیگر رونمایی سروده ها و نوشته های استاد در دانشکاه کابل راه اندازی شود. عمر این سرو کاشمر درازباد!این چند سطر پراگنده را از قسمت پایانی یک نوشته هایم برداشم و به این مناسبت این جا گذاشتم.                                                                                      واصف باختری به دریانوردی‌ می ماند که کشتی زنده‌گی اش را روی دریای حوادث بزرگ سیاسی و اجتماعی کشور بادبان افراشته و پیوسته با موج‌های خشم‌ آگین و نهنگان آدمی‌خوار آن مقابله کرده است. او خود تاریخ زندۀ دوران‌های پر تلاطم معاصر کشور است. به سال 1321 خورشیدی درشهر مزارشریف در ولایت بلخ، در دوران استبداد هاشم خانی به جهان آمد.                                       ادامه خواندن اســتــاد واصــف بـاخــتـری : پــرتو نادری

رفــیــق یــحــیایــی بـنـیـاد گـذار بــرنــامـه تــرازوی طـلایـی واولـیـن نویـسنـده داستانــهـای دنـبـاله دار رادیو افغانـسـتان : برگــرفــتــه ازصفحات 400-403 کتاب چـهـره های جـاودان اثــر -مــاریــا دارو

 رفیق یحیایی  تاریخ  نشان داده  است  که  خشم  سانسور برآفریده های  شخصیت های  بزرگ  دست وگریبان بوده  است٬ اما بعضا دست  اجل  طبیعی نیز نا جوانمردانه  گلوی  دانشمندان را قبل  از وقت  میفشارد. هرگاه  یادی از نویسندگان مطبوعاتی  واز هنرمندان  و هنر آفرینی شخصیت های کشور مینماییم  یادی از اولین  داستان  دنباله  دار رادیو  که  با تراوش  قلم نویسنده  چیره  دست  مرحوم  دکتور رفیق  یحیایی   هنرمندانه آذین بخشیده بود ٬ بخاطر ما میآید. 

یادی  از شادروان  دکتور  رفیق  یحیایی  که در سال  1320 هش – در شهر  مزارشریف  پا برعرصه  وجود گذاشت  و در  همان شهر باهم ردیفانش لیسه باختر مزارشریف  را به  پایان رسانید .

یحیایی پس از ختم مکتب  در ادارات فرهنگی  شامل  کار شد و بعداز شمولیت در شعبات  نشراتی  و تجربه در یخش  هنر وفرهنگ  حاصل  کرد . او در  اواخر سال  1342 هش – راهی  ماسکو گردید و در رشته تیاتر و سینما  در انستیتوت  سینوگرافی  ماسکو به تحصیل  پرداخت.  بعد از اخذ سند ماستری در سال  1343 هش- در ریاست  نشرات رادیو  بحیث اولین  مدیر  اداره هنر و ادبیات یحیایی  جوان برگذیده شد و درهمین  سال  به نگارش  آثار گران بهایش  پرداخت و نامش در جمع ادیبات نگاران  فرهنگی  درج گردید.

ادامه خواندن رفــیــق یــحــیایــی بـنـیـاد گـذار بــرنــامـه تــرازوی طـلایـی واولـیـن نویـسنـده داستانــهـای دنـبـاله دار رادیو افغانـسـتان : برگــرفــتــه ازصفحات 400-403 کتاب چـهـره های جـاودان اثــر -مــاریــا دارو

مـــرد و نــامــرد : نوشته – دکــتــور اکــرم عـثـمـان – برگرفته ازسـایــت ازمـغـان مـلی

  98c02f5c727ee94919aae134f4563b4c6186ddf9بازهم ورق بر گشته بود. استاد پیر دست به عصا میخواست به بار گاه امیر جدید برود، به بارگاه امیری که رهین دست بازیگر روزگار بود و زور و زر را از باد یافته بود. در آستانه، با این که همه آن استاد بزرگ وزبان گویای زمانه را میشناختند کسی سلامش نکرد وراهش نداد. حاجبان همان حاجبان قدیم بودند، همان هایی که به نرخ روز نان میخوردند و نبض زمانه را نیک میشناختند.                                    استاد خود سلام کرد ودر برابر نوکران تعظیم معنی دارای نمود. فرومایه ترین آنها که روزگاری در برابر استاد دولامی شد واز فرط چاپلوسی، بار ها کفشهای استاد را پیش پایش گذاشته بود با سردی پرسید:

کی ره کار داری ؟ اینجه چه میخایی؟

استاد با تواضع جواب داد: چیزی نمی خایم، مه قاسم استم خواننده قدیمی دربار، آرزو دارم امیر جدید سلام کنم.

حاجب گفت: عجب!

قاسم گفت: چه عجب مگم سلام کردن به امیر مایه تعجب است ؟

حاجب گفت: مگم امیر هنوز خواب هستند.

با آنکه نزدیک چاشت بود وهیچ امیری نباید تا آن گاه بخوابد قاسم دم نزد وپرسید:

آیا می تانم معطل شوم ؟

ادامه خواندن مـــرد و نــامــرد : نوشته – دکــتــور اکــرم عـثـمـان – برگرفته ازسـایــت ازمـغـان مـلی

مـضــمــون جــالــب دربــاره زبــان پــارســی دری از قـلم محترم نـجـیــب ســخــی را مطـالــعه کردید٬ بــرای آشنـایی بـیـشتـر زبــان پارســی دری این ویــدیــو را بــشنــویــد .. جناب محـتـرم یمین اســتــاد دانـــشــگاه کابل تــشــریــح میــدارد.

صــوفــی عــشـقـری، مـحبـوب ترین شاعر افغان و غزلی که صوفی بعد از صحت یابی سرود. هزاران شکر ایزد این زمان گردید کر گوشم =که فارغ از شنیدن شد ز حرف خیر و شر گو 


…. صوفی عشقری در ۶ عقرب سال ١٣۵٧ به مرض فلج گرفتار میشود و یک پای و دستش از حرکت باز میماند ، همه باور میکردند که صوفی دیگر انسجام فکری اش را از دست داده و شعری گفته نمیتواند، صوفی ما اما همه را شگفت زده ساخت، تا آخرین دم سرود…

فوتو عشقری
گرچه در کیش محبت شکوه کردن خوب نیست
با همه خوبست یارم همره ی من خوب نیست

با مریضان دگر آب و هوای خوش نکوست
زخم ناسور هرکه دار سیر گلشن خون نیست

در جهان هر چیز از سر بگذرد درد سر است
درد اگر باشد سخن بسیار گفتن خوب نیست

آنچه ناممکن بود ضائع مکن اوقات خویش
چون بکف نا آید، غم بیهوده خوردن خوب نیست

گرچه با امر قضا مارا نشاید دم زدن
در جوانی راست میپرسید مردن خوب نیست

پیر گشتی عشقری در گوشه عزلت نشین
پا بیرون آوردنت از بین دامن خوب نیست

داستان کوتاه – نویسنده: سگرون شریواستوا مترجم: ذبیح ا لله آسمایی

سیما که درچوکی عقب موتر با برادرش نشسته بود ، رویش را به طرف او دور داده گفت :

«باز باران میباره.»

امان گفت:

«صبح هم به اندازه کافی میبارید.»

سیما با خود گفت که هر روز رخصتی در نانیتال باران میبارد. دشواری راه کوهستانها ، خوردن غذای اروپایی در هوتل و شوخیهای امان برادر خوردش سفر را جنجالی میساخت ؛ در حالیکه در آیینه عقب نما چشمهای پدرش را میدید ، گفت :

«امیدوارم که قبل از بارش به پانت نگر برسیم.»

پدرش او را با چشم فهمانده گفت :

«بلی، سیما، من بیشترین تلاشم را میکنم.»

ادامه خواندن داستان کوتاه – نویسنده: سگرون شریواستوا مترجم: ذبیح ا لله آسمایی

جــاویــد شــریــف هــنـرمــنـد پـــرآوازه افــغــانــسـتــان

 هنردوستان  گرامی و مردم عزیزافغانستان به هنرو شخصیت محترم جاوید  شریف ارج  میگذارند و برای  پاسخ  به  دوستانیکه  در باره پیوند  محترم جاوید  شریف  باهنرمند  معروف جناب  حبیب  شریف  سوالاتی داشتند…  اینک در این مورد  مصاحبه  جناب  بابک با جاوید شریف که  قبلا در  سایت  ارمغان  ملی  منتشرشده بود٬ خدمت  دوستان  تجدید  نشر  مینماییم . 

101shrfcl

(جاوید شریف خواهرزاده هنرمند شناخته شده افغانستان حبیب شریف میباشد که آهنگ هایش در میان نسل جوان طرفداران زیادی دارد، بنابه تقاضای خوانندگان گفتگویی با ایشان انجام داده ام که آنرا میخوانید:

بابک: جاويد شريف كيست مختصر در مورد زندگي تان بگوئيد؟

جاوید: اسم من احمد جاوید است تخلص اصلی من درانی است وشریف تخلص هنری ام میباشد. این تخلص را به خاطریکه مامایم و استاد من حبیب شریف که در قسمت موسیقی من را تشویق نموده بود و رهنمایی کرده بود از همان لحاظ من گذاشتم. در شهرکابل تولدشده ام مکتب را درافغانستان تمام کرده ام وبعداً درخارج از کشور دردورشته تحصیلات عالی خود راتمام کردم، در رشته انجنیری مخابرات و رشته مدرسی در زبان روسی و فعلاً در شهر بن آلمان زندگی میکنم.

ادامه خواندن جــاویــد شــریــف هــنـرمــنـد پـــرآوازه افــغــانــسـتــان

پـــنـــدنــامـــه شـــیــخ فــریــدالـــدیــن عـــطــار

عطار  نیشاپوری

اصل ایمان هست شش چیز ای وحید  – با تو گویم گر بدل خواهی شنید

سه از آن شش با یقین خوف و رجاست – پس توکل با محبت با حیاست

هرکرا نور یقین حاصل بود – صاحب ایمان و روشن دل بود

ادامه خواندن پـــنـــدنــامـــه شـــیــخ فــریــدالـــدیــن عـــطــار

دربــاره مــرگ کارو – نوشته : مـحـمـد داودسیـاووش

کارو وبادرش  بالاخره داستان انسانی راکه سالها به خاطر خاری خارها وبیچارگی ناچارها عصاره اشکهایش ازنوک  قلم به روی کاغذمیریخت زمان  تمام کرد وپس از سه ربع قرن شور وشیدائی وناله  ونا شکیبائی به دیار خاموشان پیوست . سخن خیلی مختصر درچند جمله نا تمام خلاصه میشد و تیترش این بود » سراینده ونویسنده شکست سکوت درابدیت ساکت گشت .» با آنکه این خبر  مختصر سایت انترنتی  مانند رعد درافلاک پیچیده بی ستون آسمان ها را لر زاند واز دیده آسمان باران اشک سرازیرشد اما  درزمین  خدا گردانندگان وسازنده گان  برنامه های رسانه هایی را که روزگار ی حتی از شر فیاب  شدن تعارفی با کارو بردیگران  فخر میفروختند 

ادامه خواندن دربــاره مــرگ کارو – نوشته : مـحـمـد داودسیـاووش

فــلــم “گـــذر” در نـگاه مـیـترا و مـهستـی عـاصـی : نــوشــتـه دکـتـور صـبـورالله سیـاه سنـگ

 میترا عاصی  copyدر روزگار کنونی که هر کس میتواند پیامش را بدون کوچکترین سد و دغدغه به هزاران هزار خواننده و بیننده برساند، نبشته بانو عاصی (با همسویی دخترش: مهستی – یگانه یادگار عاصی) در پیرامون فلم “گذر” – به گفته خودش – پنج سال پیهم نتوانست به رسانه‌های درونمرزی و برونمرزها راه باز کند.آیا دستهای سانسورگران درازتر از دو بازوی “اردشیرشاه درازدست” اند؟ آیا نمیخواهند نامه نویسنده به نشانی آنانی که باید، برسد؟ آیا دیدگاه بانو عاصی سراپا نادرست، نارسا یا بی‌بنیاد است؟ اگر آری وگر نه، چرا پرسشهایش پاسخ نمییابند؟

https://www.youtube.com/watch?v=rk9YnemEuDU

امیدوارم گردانندگان یا دست‌اندرکاران و سیماهای پشت و روی نوار “گذر” به انگشت‌گذاریهای زیرین بپردازند. هرگونه واکنش – از رهنمایی تا پاسخ و از بررسی تا نقد بر نقد – میتواند امانتدارانه در همین برگه نمایان شود.

ادامه خواندن فــلــم “گـــذر” در نـگاه مـیـترا و مـهستـی عـاصـی : نــوشــتـه دکـتـور صـبـورالله سیـاه سنـگ

بوی گندم از شهر خورشید : نــوشــتــه دکتــور ســیــاه ســنـگ

امیرجان صبوری    در بهار 1991 آصف معروف معاون ماهنامه “سباوون”، نوآوری خوبی را رویدست گرفت و گفت: “ویژه‌نامه هنرمندان” را مینویسیم، قسمی که خود شان آگاهی نداشته باشند. نام نویسنده محفوظ میماند.”   گام دوم گزینش هنرمند و نویسنده آغازگر این سلسله بود. به کارمندان گفته شد هنرمندی را برگزینند و از زندگی و کارهایش بنویسند. کسی امیرجان صبوری را پیشنهاد کرد و پذیرفته شد. شماره 46 سباوون (جون 1991) ویژه امیرجان صبوری گردید. فردای پخش ماهنامه، صبوری از بهر سپاسگزاری آمد و نام نویسنده را پرسید. آصف معروف گفت: “نمیتوانیم بگوییم. تعهد سلسله ویژه‌نامه‌ها همین است.”

شش هفت ماه پس از آن، میرزا حسن ضمیر چند تن را در مکروریان سوم مهمان کرد. از من هم خواست بیایم و افزود: “امیرجان صبوری را دعوت کرده‌ام. بیا با او از نزدیک آشنا میشوی.”

ادامه خواندن بوی گندم از شهر خورشید : نــوشــتــه دکتــور ســیــاه ســنـگ

غوغای ســخــن هــای مولانای بزرگ بلخ و مـوضـوع زادگاه او درجهان بلند است ٬ از نـمـونــه کلامـش اورا بــشــنــاســیـم : ارسالی امان مــعــاشــر

مولانای  بزرگ

نه مسلمانم نه ترسا نه جهود

“سر به حکم عقل مى آرم فرود”

از پدر پرسید روزى یک پسر

بهترین دینها کدام است اى پدر

ادامه خواندن غوغای ســخــن هــای مولانای بزرگ بلخ و مـوضـوع زادگاه او درجهان بلند است ٬ از نـمـونــه کلامـش اورا بــشــنــاســیـم : ارسالی امان مــعــاشــر

چــرا اردوغــان مـجـبـوربــه عــذرخــواهــی گــردیـــد؟ دکــتــور عــلــی احــــمــدکــریــمــی

krimi2-300x210  رجب طیب اردوغان بطورناگهانی بعد ازهفت ماه رسما ازرییس جمهورروسیه عذرخواهی نمود. تحریم های اقتصادی روسیه وهوشدارولادیمیرپوتین دردسمبرسال 2015 که ترکیه باارتکاب این جنایت نظامی پشیمان خواهد گردید اردوغان را مجبورگردانید تا ازروسیه رسما عذرخواهی نموده وخواستارازسرگری روابط  گردد. ترکیه با سرنگونی جنگنده روسیه در ماه نوامبر سال 2015 خشم شدید کریملین رابرانگیخت که منجربه قطع روابط وهمکاری ها بین دو کشور شد . اختلاف روابط انقره با مسکو شرایط را برای انزوا وتضعیف ترکیه با کشورهای همسایه ایجاد نمود. روابط ترکیه را باایران که ازبشاراسد حمایت مینماید تیره گردانید، حمایت ترکیه ازعربستان سعودی که اکثرکشورهای مسلمان وجهان آنرا حامی مالی تروریستها وافراطگرایان میدانند به حیثیت سیاسی ترکیه لطمه شدید وارد نمود، حمایت امریکا از

ادامه خواندن چــرا اردوغــان مـجـبـوربــه عــذرخــواهــی گــردیـــد؟ دکــتــور عــلــی احــــمــدکــریــمــی

دوستان !.. دو مطلب خیلی عالی را که در ذیل از قلم محترم « پرتو نادری » مطالعه میکنید٬ لازم دانستم به ارتباط این موضوع٬ طنز بنام « حسرت و تعجب »از شاعر توانای کشور « اسیر» را نیز خدمت شما نشربنمایم.

download

طنز – حســـرت و تـــعــجــــب 

در این دنیای بی پایان چه شیخ و شاب ٬ ایرانی  است

هر انچه هست دراین  عالم  اسباب  ٬ ایرانی  است

تمام پیشوایان جهان از  جنس  مرد  و زن

که باشد  نامدار  و صاحب  القاب ٬ ایرانی   است

به چشم  کم  مبین  این  افتخار  و فخامت را

که در  هرگ.شه از اوتاد واز اقطاب ٬ ایرانی  است

ادامه خواندن دوستان !.. دو مطلب خیلی عالی را که در ذیل از قلم محترم « پرتو نادری » مطالعه میکنید٬ لازم دانستم به ارتباط این موضوع٬ طنز بنام « حسرت و تعجب »از شاعر توانای کشور « اسیر» را نیز خدمت شما نشربنمایم.

مـثـنـوی مـعــنـوی بــایــد از نـشـانــی پــارسی دری ثـبـت یـونـسکو شود : پـــرتـــو نــادری

Molana     مولانا جلال الدین محمد، فرزند بهاء الدین ولد معروف به سلطان العلما، در 604 هجری قمری برابر با 1207 میلادی در بلخ زاده شد و تا جایی که پژوهش‌ها نشان می دهد نیاکان اوهمه از بلخ بوده اند. او خود روزگارانی که در قونیه می زیست، بلخیان آن سامان را هم‌شهری می گفت و جایی نیز در مثنوی معنوی گفته است:

        بلخی ام من بلخی ام من بلخی ام  –  شور دارد عالمی از تلخی ام       

    یا جای دیگر در دیوان شمس:

    نعرهء های و هوی من از در روم تا به بلخ

      اصل کجا خطا کند شمس من و خدای من

       می توان زنده گی مولانا را از نظر زمانی به سه دوره دسته بندی کرد:

– مولانا از تولد تا 24 ساله گی،

– مولانا از 24 ساله گی تا دیدار شمس در 38 یا 39 ساله گی،

– مولانا پس از دیدار شمس ( 672/ 1273)

ادامه خواندن مـثـنـوی مـعــنـوی بــایــد از نـشـانــی پــارسی دری ثـبـت یـونـسکو شود : پـــرتـــو نــادری

گـــــوتــــه شـــــاعــــری بـــه وســعــت جــهــان : دکـــتـــور عــــلـــی احـــمـــد کــــریـــمـــی

goteدکتور  علی  احمد کریمی آلمان ازمراکزمهم علم، فلسفه وادبیات  جهان به شمارمی آید.               آراسموس ومارتین لوتر درقرن شانزدهم که دوران رنسانس واصلاحات دینی اغاز شد ازبنیانگذاران زبان ادبی آلمان محسوب میگردند. آلمان درقرن 19 میلادی به اثر  جنگ سی ساله 1618 تا 1648  دچار اغتشاش، بی ثباتی وفساد اخلاقی ودینی گردید که تاثیرناگواربرادبیات نیزگذاشت. زبان المانی دراین عصرتحت تاثیرواژه های فرانسوی قرارداشت. قرن هیجدهم را عصرعظمت سیاسی وفرهنگی آلمان می نامند، دراین عصرخردگرایی وخداپرستی« دئیسیم» طرفداران زیاد داشت. نهضت « طوفان وطغیان» درحدود سالهای 1748 آغازشد. منقدان آثاراولیه این نهضت را بی نهایت تندروانه وعاری ازهرقید وقاعده می دانند.                                                                                      

ادامه خواندن گـــــوتــــه شـــــاعــــری بـــه وســعــت جــهــان : دکـــتـــور عــــلـــی احـــمـــد کــــریـــمـــی

نـــگاهـــی به کــتـــاب خـــاطــرات بلــقـیـس مــکــیـــز : نــوشـــتـــه – پـــرتـــو نـــادری

partaw-naderi  شاید بتوان گفت که خاطره نویسی در سالهای  پسین به گونهء یک نوع ادبی در ادبیات فارسی دری  در افغانستان راه باز کرده و آرام آرام  می  رود تا دامنهء گسترده تر وجایگاه بلند تری پیدا کند.

با آن که پاره یی ازانواع  بزرگ ادبی  چون شعر ، داستان، رمان ونمایشنامه خود نوع خاطره نگاریست؛ اما با این حال ما در گذشتهء ادبی خود اثر مستقلی که بتوان آن را در ردهء نوع ادبی خاطره نویسی دسته بندی نماییم کمتر داشته ایم . خاطره نویسی نه تنها به گونه یی در انواع گوناگون ادبی تبلور می یابد ؛ بلکه در زنده گینامه نویسی و حتی در تاریخ نویسی نیز جلوه وبازتاب مشخصی دارد. تاریخ نویس بزرگ کشور میر غلام محمد غبار در جلد دوم تاریخ خویش« افغانستان در مسیر تاریخ» به گونه موثر و زیبایی از خاطره نویسی نیز استفاده کرده است. چنان که  خاطرات او از وضعیت زنده گی مردم در بالا بلوک فراه آن گاه که نویسنده در آن جا در تبعید به سر می برد، پاره یی خونیی است از تاریخ خونین معاصر کشور.شماری از پژوهشگران ریشه های نخستین خاطره نویسی را در ادبیات یونان باستان جستجو می کنند، بااین حال باور های بیشتر متکی بر این است که  این نوع ادبی در اروپا ، پس از دوران رنسانس هستی یافته  است؛ اما در کشور ما گذشتهء کوتاهی دارد.

ادامه خواندن نـــگاهـــی به کــتـــاب خـــاطــرات بلــقـیـس مــکــیـــز : نــوشـــتـــه – پـــرتـــو نـــادری