دسته: فرهنگ و ادبیات و هنر
نــگاهــی بــه ” خــوابـهـای ســی سـالــه” ی نــیـلاب مـــوج ســـلام : نــوشــتـه: مــوســی فــرکـیــش
“… در آدمانی گوشهء سترگ شانرا شعر پر کرده است…
شعر گاهی فراتر از واژه هاست. گاهی نقاشی شعر است، نگاهی شعر است. چشم اندازی شعر است…” ( از داستان پیرهن مرده )
***
کــــتـــاب
“خوابهای سی ساله” مجموعهء داستانهای قلم بدست اندیشمند و آگاه، نیلاب موج سلام است که به تازگیها از چاپ برامده است. درین کتاب ما داستانهای زیر را میخوانیم:
-رهایی ارغوان – چیغ – خوا های سی ساله – پیرهن مرده – دوی شب -دلتای ذهن، متن و چالش نویسنده در درازای سیر داستان نویسی، تنها مشغول “نوشتن” نیست. پرورده های ذهنی خویشرا از خط تجربه و آگاهی به بحث میکشد.
جــام بر تـــاق فـــرامـــوشــی : دکتور صبــورالله ســیــاه سـنـگ
بیستوپنج سال از خاموشی و فراموشی دردناکش میگذرد. چرا نباید فراموش میشد؟ در روزگاری که زنده و مرده تفنگسالاران افسونگر و زرسالاران افیونگر، سالانه به هر بهانه، در برنامههای گرامیداشتِ گراندالری برگزار میشوند، نویسنده بیشتر از دوصد کتاب و سراینده هزاران چکامه باید آسان و ارزان از یاد رود. 
در واپسین دمی که شماره چهلونهم ماهنامه “سباوون” (اسد ۱۳۷۰/ کابل) به چاپخانه فرستاده میشد، از جان سپردن عبدالحسین توفیق آگاهی یافتیم. دکتور ظاهر طنین و آصف معروف از کارمندان و همکاران خواستند هرچه زودتر عکسی از وی بیابند و یادنامه کوتاهی در همان شماره بنویسند.
ادامه خواندن جــام بر تـــاق فـــرامـــوشــی : دکتور صبــورالله ســیــاه سـنـگ
مصاحـبـه شـــیـر شــاه ابــوی با محــمـد جــان گــورن -هنـرپـیـشـه ســیـنـمـا٬ تــیــاتــر و تـلــویــزیــون
یادی ازهنرپیشه معروف افغانستان مـحــمـ-د جــان گــورن! هموطنان عزیز وگرامی وبه خصوص سینما گران ارجمند کشور ما افغانستان لطفا توجه نماید به مصاحبه ویژه محترم محمد جان گورن بازیگر موفق سینمای ترکیه مصاحبه کننده محترم : شیرشاه ابوی
ابونصر فارابی بزرگ ترين فيلسوف دوره اسلامی است: بر گرفته ازسایت زندگی
ابونصر فارابی بزرگ ترين فيلسوف دوره اسلامی است. وی در شهر فارياب از نواحی خراسان بزرگ، متولد شد. پدرش از سران سپاه مرزنشين بود. در جوانی طی سفری طولانی و پر رنج به بغداد رفت و نزد استادان بزرگ زمان، به تحصيل منطق و فلسفه يونان پرداخت. پس از اندک زمان، وی که به زبان های فارسی، ترکی، عربی، سريانی و يونانی تسلط کامل داشت، در فهم فلسفه يونان به پايه ای رسيد که او را معلم دوم خواندند. معلم اول ارسطوست و پس از ابونصر ديگر هيچ کس را معلم نگفته اند.
ادامه خواندن ابونصر فارابی بزرگ ترين فيلسوف دوره اسلامی است: بر گرفته ازسایت زندگی
به بهانه سالروز استاد محمد حسین سرآهنگ : هژبر شینواری
آن وقت ها کارمند روزنامهء «کابل تایمز» بودم و هرزمانی که سرم اندکی از کاروبار روزانه فارغ می شد، به رادیووتلویزون افغانستان می رفتم تا به یکی از آرزوهای که از آوان کودکی در قلبم جوانه کرده بود، جامهء عمل بپوشانم. نخست به دفتر جمع آوری اخبار تلویزیون می رفتم وبعد یکجا با حیات ا لله حیاتی که دوست و همکار نزدیکم بود به افغان فلم می رفتیم و از روی رسم هایم فلم می گرفتیم و ساختن فلم های کارتونی را تجربه می کردیم. تجاربی که بعد ها به ساختن نخستین فلم های کارتونی در افغانستان منجر شد و حاصل آن فلم های «تمرین» و «پرواز به سوی خورشید» بود.
ادامه خواندن به بهانه سالروز استاد محمد حسین سرآهنگ : هژبر شینواری
ولی لطیفی هنرپسشه و کارگردان فیلمهای سینمایی : زلــمــی رزمی
ولی لطیفی درنوجوانی به تشویق کاکای بزرگوارش روانشاد استادعبدالرشید لطیفی پدرتیاتر افغانستان، روی ستیزتیاتر پوهنی ننداری ظاهرشد و در درامهای های مختلفی نقش های زیادی را بازی کرد و سپس به هنرسینما روی آورد
ولی لطیفی آموزش دیده دانشگاه ماسکو است و تحصیلات عالی را دررشته کارگردانی فیلم در همانجا بپایان رسانیده و پس از بازگشت بوطن ، بعنوان کارگردان در موسسه افغانفلم آغازبکار کرد و درطی سالهای کارش فیلمهای هنری و مستند و اخباری زیادی ساخت.
ادامه خواندن ولی لطیفی هنرپسشه و کارگردان فیلمهای سینمایی : زلــمــی رزمی
درودی و پیامی به استاد لطــیــف نــاظـــمــی بـه منـاسـبـت هــفـتــاد سـالــه گی اش : نوشــتـه پـــرتــو نـــادری
درود می فرستم به استاد بزرگوار، استاد لطیف ناظمی و دستان مبارکش را از این فاصلۀ دور، از این سرزمینی که در زیر چتر این دموکراسی اهدایی هنوز بوی خون و باروت می دهد، با گرمی می بوسم که سزاوار بوسیدن اند. تا یادم می آید در آن روزگار جوانی که چنان عاشقی در میان برگههای رنگین مجلهها پیوسته به دنبال شعر سرگردان بودم، گاهی این سرودههای خیال انگیز استاد ناظمی بود که دستان مرا می گرفت و می برد به آن سوی سرزمین های دور و ناشناخته و بعد همه چیز در نظرم مفهوم و رنگ دیگری می یافتند. شعرهایش را چنان می خواندم که گویی تشنه کامی در تابستان داغی به چشمۀ گورایی رسیده باشد. گاهی سروده های او را از رادیو در برنامۀ « زمزمه های شب هنگام » می شنیدم با صدای شرین آن روایتگر عیاران کابل، جناب داکتر اکرم عثمان و بانو فریده عثمان انوری و بعد احساس می کردم که چنان پرنده یی سبک بالی کران تا کران آسمان را زیر پرگرفته ام.
ســلــمــانی : نـــویــسنــده انـتــون پــاولــوویــچ چـــخــوف – بــرگـــردان از زبـــان روســی: هــارون یـــوســفــی
صبح است.هنوز ساعت هفت نشده اما دکان کوچک ماکار کوزمیچ سلمانی باز است. صاحب دکان٬ جوانک بیست و سه ساله٬ باسر و روی نا شسته و کثیف و پیراهن و پتلون ساده٬ مشغول مرتب کردن دکان است. گر چه در واقع چیزی برای مرتب کردن وجود ندارد٬ با آنهم٬ از زوری که میزند٬ سر و صورت اش پُر از عرق است. اینجا را صافی میکند و آنجا را با انگشتانش میمالد. در گوشه دیگر٬ مادر کیکا را با امپلق خود از روی دیوار به زمین سرنگون میکند.
دکانش تنگ و کوچک و کثیف است.به دیوار های چوبی نا هموارش چند پارچه تکهء فرسوده کوبیده شده. پارچه هاییکه آدم را به فکر پیراهن رنگ و رو رفته گادیران ها می اندازد.
بین دو پنجره تاریک و گریه آور٬ دروازه باریک و فرسوده و بالای آن زنگوله سبزِ زنگ زده ای دیده میشود که گاهگاه ٬ خود به خود و بدون هیچ دلیل خاصی تکان میخورد و جرنگ جرنگ بیمار گونه ای سر میدهد.
کافیست به آیینه ای که به یکی از دیوار ها آویخته شده ٬ نیم نگاهی بکنید تا قیافه تان به گونه ترحم انگیز٬ کج و کور شود. در برابر همین آیینه است که ریش مشتری ها را میتراشد و سر شان را اصلاح میکند.
اســپ شـاه ســابـــق : نوشته پــــرتـــــو نــــادری
از روزگاران قدیم روایت است که چون ماری پیر و ناتوان شد و دگر نتوانست شکاری کند، ناگزیر روزی رفت کنار چشمهیی که بقه های زیادی در آن می زیستند و پادشاهی داشتند خرد مند که آینده های دور را می دید. مار روی سبزه های کنار چشمه در زیر آفتاب گوارای بهاری درزا کشید. لحظه های چندی نگذشته بود که بقه یی سرود خوانان از چشمه بیرون شد و تا چشم اش به مار افتاد، آن همه سرود در گلویش خشکید، پای به گریز نهاد تا باشد خود را به چشمه فرو اندازد. مار که چنین دید صدا زد که ای بقۀ جوان از من مگریز که دیگر مرا سر دشمنی با شما نیست!
بقه پرسید: اگر ترا با ما سر دشمنی نیست و اگر این جا برای شکار ما نیامده ای، پس برای چه کاری آمده ای ؟
مار گفت: من شنیده ام که شاه ماران در همین جا زنده گی می کند!
ادامه خواندن اســپ شـاه ســابـــق : نوشته پــــرتـــــو نــــادری
دربــاره عـشـق زیـب النسا بیگم و مــفـهـوم اشــعـار وی : تـالـیـف دکـتــور عـنـایـت الله شهرانی
احـسـاس مــن « مـیـرا احـساس» کـتـاب اشــعــارکــه تازه بــه طــبـع رســیـده اســت .
خانم رجنی کمار پران فرزند شادروان پران ناتهّ غنمیت « هنرمند معروف» رادیو افغانستان میباشد. خانم پران خود نیز مانند پدر مرحوم شان در رادیو افغانستان خدمت زیاد نموده اند او یکی از خوبترین نطاقان مدیریت نشرات خارجی « زبان اردو» رادیو افغانستان بود . وی در اثر جنگهای داخلی مجبور به ترک وطن گردید و در امریکا مهاجرت نمود . اکنون در ایالت نیویارک ایالات متحده امریکا زندگی مینماید.
با نام و صدای خانم پران هموطنان ما آشنائی دارند امااز اشعارش کمتر مطلع اند. خانم پران اشعار زیاد بزبان اردو و اندک هم بزبان دری داشته است که هموطنان ما در سایت های انترنتی آنرا مطالعه نموده اند. وی کنون موفق به چاپ کتاب بنام « احساس من» گردیده است.
کتاب احساس من دارای یکصدو چهل وچهار صفحه بوده که در بین دو پشتی زیبا احساس من سه نظم و ده دوبیتی و متباقی غزل های خوب جابجا شده است .
سایت ماریا دارو این موفقیت بزرگ را برای خانم پران تبریک گفته به تمام هموطنان ما که با زبان اردو آشنائی دارند ٬ اطلاع میدهد که این اشعار زیبا را مطالعه نمایند.
یـــادی ازخــدمــتــــگــزاران دیــــریـــنـــه رادیـــوی کـــشـور« آقا سعید نســیـان» نوشته : زلـــمـــی رزمــــی
این بارکارنامه کاری یکی ازخدمتگزاران دیرینه رادیوی کشور را که دربین همکارانش به مغز کمپیوتری معروف بوده، بخوانش میگیریم و او کسی جز آقاسید نسیان نیست. آقاسید نسیان بیش از چهل سال حیات خودرا وقف خدمت در رادیوی کشورنموده است. او متولد شهرکابل است، و از نوجوانی درمطبوعات کشور مشغول به كارشد و پس ازچندسال خدمت در آنجا ، در سال ۱۳۳۰ خورشیدی که محترم شرعی جوزجانی بحیت مدیراعلانات و پروگرامهای رادیو ایفای وظیفه میکرد ، به عنوان عضو این مدیریت به كار پرداخت. و سپس سالهای زیادی بعنوان مدیر آرشیف موسیقی رادیو اجرای وظیفه کرد.
نگاهی به تاریخچه مختصرسینما درافغانستان : نوشته : زلمی رزمی
قبل ازاينکه به تاریخچه مختصرسینما درافغانستان مروری کنیم ، میخواهم به واژه سینما و القاب هنری آن اشاره ای داشته باشیم . سینما چیست؟
سینما کلمه ی است یونانی به معنای حرکت ، اما در اصطلاح ، سینما ، هنر و فنی است که به کمک یک سری تصاویر متحرک ، پیامی را به مخاطب خود که همان تماشا گر است منتقل می کند. سینما آخرین هنر و به عبارت دیگر هفتمین هنر است . شش هنر دیگر عبارتند از : تئاتر ، ادبيات، نقاشی و پیکرتراشی ، معماری ، موسیقی و رقص . در این میان سینما تنها هنری است که نه تنها شش هنر دیگر را به خدمت گرفته بلکه به گونه ای توانسته آنها را اعتلا نیز ببخشد. همچنین سینما صنعت ، فن و تکنیک را نیز به خدمت گرفته و در متن خود دارد. سینما در قرن نزده سال ( ۱۸۹۵) بوسیله برادران لومیرفرانسوی اختراع و بعد ها آهسته آهسته همگانی شد و تمام دنیا را به تسخیر درآورد
ادامه خواندن نگاهی به تاریخچه مختصرسینما درافغانستان : نوشته : زلمی رزمی
شـــگــوفـــانـــی هــنـــردرعـــهــد تــیــمــوریــان هــــرات : دکــتــور عــنــایـــت الله شـــهـــرانـــی
اســمـاعـیـل بــلـخــی شــاعــر مـقــاومــت، مـبـارز و رهــبـر سـیـاســی : پــرتــو نــادری
سید اسماعیل بلخی، شخصیت چندین بعدی دارد. بیش از همه عالم دین بود، روشنفکر و اندیشه پرداز اسلامی نیز. شاعر، ادیب و سخنوری بود که شور مبارزه در سر و عشق مبارزه در دل داشت. مقا ومت او تنها مقاومت در شعر نیست، بلکه خود بخشی از جنبش مقاومت سیاسی و اجتماعی کشور است. با همفکرانی حزب سیاسی می سازد و درهوای برانداختن نظام است. رسیدن به یک نظام جمهوری استوار بر اصول و عدالت اسلامی، مدینۀ فاضلۀ او را می سازد.
شعرهای او درکلیت بر محور چنین اندیشههایی می چرخد. اندیشۀ سازمان یافته دارد. مانند آن است که بلخی هیچ مفهومی را جدا از پیوند های فکری، تاریخی، سیاسی و فرهنگی نمی تواند بپذیرد. گویی اندیشههای او همه اجزای به هم پیوستۀ یک کلیت اند. شاعری است آرامانگرا، دشمن استبداد و استعمار. استبداد را در تمام جلوه های آن نکوهش می کند؛ اما نمی خواهد در شعرهایش نا امیدی سایه افگند؛ بل شعرهای بلخی در دل خواننده امید می پرود و خواننده را به روزهای بهتر زندهگی به سپیده دم داد و دادگری، نوید می دهد.
مصــاحــبـه جــالــب به بنهانه روز قـــلم : داوود ســیـاوش بـا جــلال نــورانی
استاد جلال نورانی از آن چهره های برازنده طنز نویسی در افغانستان است که نسل کتابخوان و روشنفکران افغانستان از دهه چهل خورشیدی نوشته هایش را ازطریق رادیو درام شبهای جمعه، داستان های دنباله داررادیو ونشرات چاپی کشور شنیده و خوانده اند. کتابهای تیاتر کودک، ای همو بیچارگک اس، مادر کلان، تیاترو مکتب، هنر نمایش نامه نویسی، تولد هنرمند، چاقک و لاغرک، پرودی و پرودی سازان، گروتسک وغیره را میتوان از آثار ارزشمند استاد نام برد. استاد جلال نورانی تا کنون 15 کتاب چاپ شده در زمینه های طنز،نمایشنامه،رمان وغیره و 14 ترجمه در زمینه های طنز، ادبیات کودک، نمایشنامه ورمان دارند.
ادامه خواندن مصــاحــبـه جــالــب به بنهانه روز قـــلم : داوود ســیـاوش بـا جــلال نــورانی
شاد روان صـایــمــه مــقــصــودی : لیکونکی داود مقصودی
چی پیداشوی تا ژړل خلکو خندا کړه
هسی مړ شه چی ته خاندې خلک ژاړي
دا شعر دهغه قبر په شناختي لیکل شوی چی دنن نه ٣٥ کاله پخوا دمرنجان دشهیدانو په غونډی کی دد هیواد وا او دهنر دمینه وال لخوا خاوروته سپارل شویده. هو، صایمه مقصودي یادوم. صایمه مقصودي د١٣٢٩لمریز کال دکابل ولایت دچاردهی دواصل اباد په کلې کی دیوی متوسطې روحاني او روښنفکره کورنۍ کی دنیا ته راغله ددی دخاپوړو ځآی هماغه دواصل اباد کلی وو. خو کله جی لږه بوټکۍ شوه ددینی زده کړو تر څنګ دمحجوبه هیروي په لمړنۍ ښوونځي کې لوست پیل کړ چی بیا دهماغی لیسی ددولسم تولګي نه فارغه شوه. په کال ١٣٤١ کی دکابل پوهنتون دادبیاتو په پوهنځي کی په لوړو زده کړو پیل وکړ خو ډیر زر دځینو اقتصادي او ټولنیزو ستونزو له کبله لوړې زده کړی ناتمامه پآتی شوې.
ادامه خواندن شاد روان صـایــمــه مــقــصــودی : لیکونکی داود مقصودی
ا قوام پشتون و تاجک افغانستان اجداد مشترک دارند : دوکـتـور نـــوراحـــمــد خــالــدی
مقایسه ساختمان ژنیتیکی نفوس اقوام پشتون و تاجک افغانستان شباهت های بسیار زیاد میان آنها را نشان میدهد که دال بر میراث ژنیتیکی مشترک آنها میباشد. مطالعات بسیار دقیق اخیر احصاییوی بالای نمونه های ژنتیکی دی ان ای نفوس افغانستان (2012م) نشان میدهد که اقوام پشتون و تاجک افغانستان اقوام بومی این سرزمین را تشکیل میدهند. این نتیجه گیری با برداشت تاریخی که تاجکها را اولادهای اعراب زاده شده در خراسان، آسیای میانه و افغانستان امروزی میدانند مغایرت کامل دارد (مراجعه شود به معنی تاجیک در برهان قاطع چاپ سال 1601م و تجدید چاپ تهران ۱۳۳۰ هجری شمسی استاد محمد معین). این نتیجه همچنان میرساند که تیوری قبلی مبنی بر مهاجرت آریایها از شمال قفقاز به افغانستان امروزی و از آنجا به هندوستان نادَرست میباشد. بر اساس این مطالعات ژنیتیکی، اقوام پشتون و تاجک افغانستان از لحاظ ژنیتیک با نفوسهای اقوام شمال و غرب هند بسیار نزدیکتر اند تا اقوام، شرق میانه، شمال قفقاز، اروپا وایران امروزی. این مطالعات برعکس قضیه را ثابت میکند به این معنی که پروسه انتقال وراثت ژنیتیکی از هندوستان به افغانستان به اقوام پشتون و تاجک جریان داشته است.
ادامه خواندن ا قوام پشتون و تاجک افغانستان اجداد مشترک دارند : دوکـتـور نـــوراحـــمــد خــالــدی
تاریـخـچـــۀ مخـتصــرهنــر در افغــانســتان : دکتور پــروفـیـسور عنایت الله شهـرانی
درتاریخ درخشان مملکت عزیزماهنرمندان زیادی حیات بسربرده وفعالیتهای چشمگیری درقسمت هنرهای نقاشی، هیکلتراشی، صنایع مستظرفه، صنایع دستی، معماری ومهندسی وغیره انجام داده اندکه کثرت وتعدد شواهدهنری شان باعث افتخارات مامی باشد. پیش ازآنکه موزیم ملی افغانستان غارت وتاراج گردد،نمایانگر وباعث اثبات نظرفوق میگردید، همچنان نمونه های نقاشی وصنایع دستی مردم هنرپیشۀ افغانستان سبب زیب بسیاری ازموزیمهای دنیا شده بود. آثارهنری که ازکشف استوپۀ بودا درتپۀ سردار بدست آمد، تاریخ هنرکشورمارا کهن تر وغنی ترجلوه میدهد. این استوپه که درخلال حفریات سال1959 بواسطۀ باستانشناس ایتالوی صورت گرفت، بزرگترین ستوپۀ دورۀ بودایی افغانستان بشمارمیرود. درطلاتیپۀ ولایت جوزجان که ازشش قبربیش ازبیست ویکهزاراثر طلایی بدست آمد، نمایانگرقدرت هنری سه ونیم هزارسال قبل مارابیان میسازد.
ادامه خواندن تاریـخـچـــۀ مخـتصــرهنــر در افغــانســتان : دکتور پــروفـیـسور عنایت الله شهـرانی
بلـــخ را ارج می گــذاریم : نوشته – عبدالخالق بقایی پامیرزاد،
فصل بهاران را با نوروز به تکریم می نشینیم، به مادران و زنان قهرمان افغانستان وجهان درود نثار می کنیم وسرتعظیم فرود می آوریم! .. حلول پرمیمنت سال نو و بهار نو1395خورشیدی را ازصمیم قلب به شمامبارکباد میگویم، سلامتی وسعادت همه را ازبارگاه الهی بدست دعا نیازمیکنم. آروزمندم آفریدگار معجزه فرماید ودست دشمنان دوست نمارا ازسرزمین ماکوتاه سازد و دزدان مال وناموس مردم را به زیرافگند وکبوتر صلح درآسمان نیلگون کشورما به پرواز آید و مردم بعدازسالها جنگ وخونریزی نفس راحت بکشند وبه زندگی آرام وصلح آمیز دست یابند. درآغاز یک اندرز حکیمانۀ جداعلای زبان فارسی، ابوالقاسم فردوسی راکه با بهار وشرایط فعلی کشورما رابطۀ منطقی دارد، پیشکش حضورشما می کنم:
ز دل هاهمه کینه بیرون کنید به مهر اندرین کشور افزون کنید
بکوشید خوبی به کار آورید چو دیدید سرما، بهار آورید
زخون ریختن دل بباید کشید سربیگناهان نباید برید
نه مردی بود خیره آشوفتن به اندر آورده را کوفتن
بسی رنج بردم درین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
بلی دوستان ارجمند!
ادامه خواندن بلـــخ را ارج می گــذاریم : نوشته – عبدالخالق بقایی پامیرزاد،
دن کیــشــوت ، شــاهــکار ادبــیـات غــــرب: ارسالی – داوود ســیـاوش
دن كيشوت، داستان دوست داشتني يك شواليه ماجراجو و عجيب و غريب به نام دن كيشوت و پيشكار صادقش سانچو پانچو است. دن كيشوت امروزه يكي از ماندگارترين و اثرگذارترين شاهكارهاي ادبي جهان است. بيش از چهارصد سال است كه نسلهاي مختلف در سرتاسر دنيا با اين كتاب ارتباط برقرار كردهاند و هنوز نيز در زمره پرطرفدارترين كتابها به شمار ميرود. اما به راستي رمز ماندگاري اين اثر ادبي در چيست؟
ادامه خواندن دن کیــشــوت ، شــاهــکار ادبــیـات غــــرب: ارسالی – داوود ســیـاوش
کاپی رایت در جوی شیر – بمناسبت روز جـهانـی کاپـی رایــت: نوشــتــه کـــوه بچــــه
به دلیل وضعیت آشفته چاپ و نشر کتاب و پراگندگی فرهنگی و فقدان ناشر به مفهوم اصلی کلمه بیشترین نقض قانون کاپی رایت در افغانستان صورت میگیرد، بعضی ها به این باور اند که با توجه به اوضاع فعلی کشور طرح مسایلی چون کاپی رایت برای بازار کتاب افغانستان شاید از کلمات لوکس باشد و جنبه تطبیقی ندارد.
ادامه خواندن کاپی رایت در جوی شیر – بمناسبت روز جـهانـی کاپـی رایــت: نوشــتــه کـــوه بچــــه
درآمدی بر فلسفۀ سیاسی ابن خلدون : احــمــد ذکــی “مـوسـی”
عبدالرحمن ابن خلدون سیاستمدار، جامعهشناس، انسانشناس، تاریخنگار و فیلسوف مسلمان در سال های 732-808هـ می زیست، و این سال ها را می توان پایان درخشندگی تمدن اسلامی نامگذاری کرد. وی در چنین زمانی کتابی بنام (مقدمه) را نوشت و این کتاب عصارۀ تفکرات و تاملات طولانی وی در زمینۀ فلسفۀ تاریخ و سیاست است، و با نوشتن این کتاب علم جامعه شناسی را پایه گذاری کرد. ابن خلدون پیشتر ازهمگان به تحلیل طبیعت بشری و سببیت تاریخ پرداخت و اسباب قیام و فروپاشی دولت ها را مورد بحث قرار داد. یکی از بزرگترین فیلسوفان معاصر بنام ارنولد توینبی در باره کتاب (مقدمه) می گوید:«صاحب این کتاب فلسفۀ تاریخ را تصور و طراحی کرد که بدون تردید بزرگترین کاری از نوع خود است که عقل بشری به آن دست یافته است و در پیشنهاد کردن نظریههاى جامعه شناسانه و پژوهشهاى تاریخى فراتر از عصر خویش حرکت کرده است». قیام وفروپاشی دولت ها از منظر ابن خلدون
ادامه خواندن درآمدی بر فلسفۀ سیاسی ابن خلدون : احــمــد ذکــی “مـوسـی”
اسـتــاد عبدالقــیــوم بــیـســـد کـــی بود؟.. – مــاریــا دارو
استاد عبدالقیوم بیسد در سال ۱۳۰۷ هش – در ده افغانان شهر کابل دیده بدنیا گشودُ بعد ازختم مکتب ابتداییه شامل لیسه استقلال گردید. در سال ۱۳۲۴ هش از لیسه استقلال فارغ التحصیل گردید ُ استاد قبل از ختم مکتب استقلال یعنی در سالهای ۱۳۲۲ هش – که هنوز متعلم بود همکار افتخاری در آغازین پوهنی ننداری داشته است.
اولین نقش وی در تیاتر کشور چنین آغاز شد. شاد روان استاد عبدالرشید لطیفی در ثور سال ۱۳۲۲ هش نمایشنامه یی را بنام میراث نوشت و یک میرزا ی کمسواد ُ پرُ مدعا و آفسقال را برای شخص خیلی جوان سپردند که تازه به تیاتر راه پیدا کرده بود ُ هنوز در این اقلیم نام و نشانی نداشتُ او عبدالقیوم بیسد بود.
ادامه خواندن اسـتــاد عبدالقــیــوم بــیـســـد کـــی بود؟.. – مــاریــا دارو




