ناپاسخگویی به چالش های جهانی؛ نشانه های زوال تمدن غربی!؟ مهرالدین مشید

بحران های جهانی پدیده ی تمدنی یانتیجه ی برتری خواهی و سلطه جویی

با پایان جنگ جهانی دوم دانشمندان و فیلسوفان غربی بویژه تمدن شناسان بر این باور بودند که فرهنگ و تمدن غرب توانایی هایش را از دست داده و در حال پایان یافتن است و باید منتظر ظهور فرهنگ و تمدن جدید بود. در میان فیلسوفان غربی، سارتر مشهور ترین فیلسوف اگزیستنسیالیست از نخستین فلاسفه ی غربی بود که گفت غرب برای نجات از فاجعه آفرینی فرهنگ و تمدن جدید، نیاز به فرهنگ و تمدن تازه دارد. به باور او فرهنگ و تمدن غرب جهان را به سوی فاجعه ی خطرناک به پیش می برد و یگانه راه برای رهایی از این فاجعه، جانشینی این فرهنگ و تمدن را به یک فرهنگ و تمدن جدید پیش بینی کرد؛ اما این اتفاق رخ نداد و آمریکا از نظر ژیوپلیتیک، احیای تمدن غرب را بر عهده گرفت و به فرسودگی این تمدن جانی دوباره بخشید. اما ظهور انقلاب اسلامی در ایران و بعد ظهور چین و هند بحیث اقتصاد های بزرگ و روسیه پس از فروپاشی شوروی  دوباره این تمدن را با چالش‌های جدی مواجه کرده است.

ادامه خواندن ناپاسخگویی به چالش های جهانی؛ نشانه های زوال تمدن غربی!؟ مهرالدین مشید

تاریخ حقیقی افغانستان : کریم پوپل

آریانا

از لحاظ جغرافیای تاریخی، از سرزمین افغانستان در ریگ ودا، که به زبان سانسکریت می‌باشد، آریا ورتا یاد شده‌است که به معنای جایگاه و چراگاه آریاهاست. از شهرهای مهم و قدیمی سرزمین آریانا ام البلاد ( بلخ امروزی ) است که قدمت تاریخی آن حدودا ۲۰۰۰تا ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد است که بنام شهر مروارید نیز معروف است.

حدود آریانای قدیم از طرف شرق از منطقه گیلگت ( پاکستان ) شروع می شود و در طرف غرب به گوشه شرقی دریای خزر می رسد، از طرف شمال از سیر دریا ( رودخانه سیحون ) و آسیای مرکزی آغاز و در سمت جنوب به اقیانوس هند و آبهای گرم می رسد.

در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد آریانا به ۱۶ ولایت تقسیم می شده است که نام تعدادی از ولایتهای بزرگ به شرح زیر است:

ولایت باکتریا : که مرکز آریانا بوده است ( باختر و بلخ امروزی )

ولایت سغد : ( سمرقند ، بخارا، خوارزم امروزی )

ولایت باکتریانا : ( بلخ و بدخشان امروزی )

ولایت مرگیانا : ( شمال غرب افغانستان امروزی، مرغاب و مرو)

ولایت آریا : ( هرات امروزی )

ولایت پاراپامیزوس : ( محدوده غور، بامیان و هزاره جات مرکز افغانستان امروزی) و به معنای جایی که محدوده پرواز عقابها نیز بلندتر است.

ادامه خواندن تاریخ حقیقی افغانستان : کریم پوپل

بیرونی و سلطان محمود در باغ هزاردرخت : استاد پرتو نادری

داستان سطان محمود و ابوریحان بیرونی بسیار معروف است. نظامی عروضی سمرقندی آن را در کتاب «چهار مقاله» در مقالۀ سوم، بخش نجوم آورده است.

با زبان فشرده‌تر حکایت چنین است که روزی سلطان محمود در غزنین در باغ هزار درخت که چهار دروازه داشت به شادخواری نشسته بود. در آخر روی به ابوریحان کرد و گفت: «من از این چهار در از کدام در بیرون خواهم رفت؟ حکم کن و اختیار آن را بر پاره کاغذ نویس و بر زیر نهالی من نه!

 ابوریحان اسطرلاب خواست و ارتفاع بگرفت و طالع درست کرد و ساعتی اندیشه نمود و بر پاره کاغذی بنوشت و در زیر نهالی نهاد، محمود گفت: حکم کردی؟ گفت: کردم. 

ادامه خواندن بیرونی و سلطان محمود در باغ هزاردرخت : استاد پرتو نادری

نویسنده ی متعهد نمادی از شهریاری و شکوهی از اقتدار انسانی

تعهد در قلمرو  ادبیات و رسالت ملی و فراملی نویسنده گان

هرچند تعهد به معنای اینکه هر کس خود را در برابر کسی یا برای انجام کاری ملزم بداند، کاربرد عام دارد. از این لحاظ هر شخصی در برابر خود و جامعه و جهان خود رسالت دارد. این رسالت را خودآگاهی های انسانی، اجتماعی، جغرفیایی و تاریخی رقم می زند؛ اما تعهد و رسالتمندی انسانی، اجتماعی، زمانی و مکانی یک نویسنده، شاعر، ادیب، هنرمند و روزنامه نگار از نوع دیگر است. از همین رو است که رسالت و مسؤوليت آنان در برابر انسان جامعه و انسان جهان شان متفاوت است. در قلمرو این تفاوت است که تعهد در قلمرو اندیشه ی یک نویسنده و ادیب و هنرمند معنای دیگری پیدا می کند که با سایرین متفاوت است. در این نوشته تلاش به عمل آمده تا از یک سو اندکی از این تفاوت ها پرده برداری شود و از سویی هم جایگاه و نقش واقعی و راستین نویسنده گان و شاعران در سطح ملی و فراملی روشن شود؛ زیرا یک نویسنده و شاعر نخست از همه کشور و مردم خود را دوست دارد و برای خوشبختی و سعادت مردم و شگوفایی کشور اش به روابط جهانی باور دارد.

ادامه خواندن نویسنده ی متعهد نمادی از شهریاری و شکوهی از اقتدار انسانی

کاش این سخنان را وقت تر میدانستم : هارون یوسفی

به شما عزیزان، از زبان روسی ترجمه کردم : آفرینم

++++++++

اگر توان «نه» گفتن را نداری٬ «بلی» گفتن ات هم ارزش ندارد

                                  ****

اگر میخواستی همه اطرافیانت مثل خودت باشند ٬ زندگی برایت جالب نبود 

                              ****

مهم نیست چی چیزی را از دست دادی٬ مهم این است که حالا چی داری

                           ****

ادامه خواندن کاش این سخنان را وقت تر میدانستم : هارون یوسفی

نگرانی ملاهبت الله از به صدا درآمدن آجیر فروریزی کاخ اقتدار گروه ی طالبان : مهرالدین مشید

پیام امیر الغایبین و فرار او از مرگ؛ نمادی از دو رویی و ریاکاری او

رسانه ها روز شنبه ۱۸ حمل برابر به ۲۷ رمضان پیامی را به مناسبت فرارسیدن عید از سوی رهبر غایب طالبان به نشر سپردند که در قسمتی از این پیام عیدی منسوب به رهبر طالبان، چنین آمده است : «روزی‌دهنده و حفاظت‌کننده ما الله تعالی است، قدرت‌های دنیا نه روزی شما را گرفته و نه آنرا قطع می‌توانند.» رهبر طالبان در بخش دیگری از پیام خود بدون اشاره به میلیون‌ها دالر کمک نقدی ایالات متحده امریکا و سازمان ملل که به عنوان «کمک بشردوستانه» وارد افغانستان می‌شود؛ گفته است،  قدرت‌های بزرگ دنیا «زندگی» اعضای طالبان را «گرفته نمی‌توانند.» شگفت آور اینکه رهبر طالبان در حالی این سخنان را گفت که روز سه‌شنبه گذشته ۲۳ رمضان به دلیل پرواز هواپیمای بی‌سرنشین بر فراز دفتر اش مجبور شد تا اقامتگاه خود را تغییر دهد. رسانه ها به نقل از مولوی عبدالاحد طالب، فرمانده نیروهای ویژه امنیتی رهبر طالبان نوشته اند که او این موضوع را یک «خطر فوری» برای امنیت هبت‌الله آخندزاده تلقی کرده و اقدام برای تغییر مکان او نمود. بنابر اطلاعات منابع، طالبان رهبر خود را به «پایگاه نظامی تلوکان» در ولسوالی پنجوایی قندهار منتقل کردند.

ادامه خواندن نگرانی ملاهبت الله از به صدا درآمدن آجیر فروریزی کاخ اقتدار گروه ی طالبان : مهرالدین مشید

پیام تبریکی عید سعید فطر اجماع بزرگ ملی افغانستان

بسم‌الله الرحمن الرحیم

تاریخ :  ۲۰/  ۱ /  ۱۴۰۳

 شورای رهبری اجماع بزرگ ملی افغانستان فرارسیدن عید سعید فطر، جشن بزرگ اسلامی که نماد پاکی، بخشش و همدلی است، بهترین و صمیمانه ترین تبریکات خویش را به کافهٔ ملت، همه مسلمانان جهان و فعالین اجماع بزرگ ملی افغانستان تقدیم میدارد. از خداوند متعال می‌خواهد که این عید نور و برکت را به خانه‌های شما بیاورد، دل‌هایتان را از نور ایمان و محبت پر کند و زندگی‌تان را با سعادت و موفقیت همراه سازد. بگذارید عید فطر ما را به سوی مهربانی بیشتر، فهم متقابل، اتحاد و پشتیبانی از یکدیگر هدایت کند.   

 شورای رهبری اجماع بزرگ ملی افغانستان بمثابه محور نیرومند تجمع ساختارهای بزرگ کشور از همه افغانها و نهاد های افغانی می طلبد که به استقبال عید سعید فطر راه صلح و همیاری را در پیش گرفته، راه افروختن آتش جنگ های نیابتی خانمان سوز را مردود شمرده، مشکلات کشور و مردم را از راه تفاهم، مذاکره، تعامل و تعاون بین الافغانی حل و فصل نمایند. 

ادامه خواندن پیام تبریکی عید سعید فطر اجماع بزرگ ملی افغانستان

دانشمندان اسلام که کافر ومرتد گفته توهین شدند؛ حالا افتخار اسلام اند: نوید جمال

ممکن است تصویر ‏‏‏۳‏ نفر‏ و ‏متنی که می گوید ‏یعقوب الکندی رشد ابنرشد ابن سینا جابر ابن حیان یاالرازی‏‏‏ باشد

این دانشمندان توسط مسلمانان کا،فر و مرتد گفته توهین و تحقیر شدند اما امروزه میگویند اینها افتخار اسلام هستند:

01 – #یعقوب_الکندی

او در فلسفه، فیزیک، ریاضیات، پزشکی، موسیقی، کیمیا و نجوم متخصص بود. هنگامی که خلیفه مخالف اندیشه کندی به قدرت رسید، برای جلب رضایت و خوشنودی ملا ها، کتابخانه کندی مصادره شد و او در شصت سالگی سر عام شلاق زده شد، الکندی با هر تازیانه ای از درد فریاد می زد و حضار می خندیدند!

02 – #ابن_رشد

دانشمند معروف اندلسی ابن رشد که نقش اساسی در رنسانس (دوباره زنده شدن اروپا) داشت، ملحد اعلام شد و کتابهایش سوزانده شد. بنا بر روایتی او را به ستونی از مسجد جامع بسته بودند و نمازگزاران به صورتش آب دهان می انداختند. این عالم بزرگ، آخرین روزهای عمر خود را در ذلت و گمنامی سپری کرد!

03 – #ابن_سینا

ادامه خواندن دانشمندان اسلام که کافر ومرتد گفته توهین شدند؛ حالا افتخار اسلام اند: نوید جمال

خراسان را غزل می‌بافم اما… شعر از نجیب باور

به دل می‌بندم عشق آریانا؛ گریه خواهم کرد

خراسان را غزل می‌بافم اما؛ گریه خواهم کرد

تمام کهکشان را طی کنم تا پهنه‌ی آفاق

به‌خال سبز این تقویم دنیا؛ گریه خواهم کرد

به سوگ کاج‌های تربُر و افتیده در کابل

ادامه خواندن خراسان را غزل می‌بافم اما… شعر از نجیب باور

بازی های ژیوپولیتیکی یا دشنه های آخته برگلوی مردم افغانستان: مهرالدین مشید

بازی های سیاسی در جغرافیای افتاده زیر پاشنه های تروریسم

افغانستان پس از حاکمیت طالبان به زنجیره ی بی پایان بازی های جیوپولیتیکی میان کشور های منطقه جهان بدل شده است. قدرت های منطقه ای و جهانی با سپردن قدرت به طالبان همه به نحوی خویش را دچار اشتباه ی محاسباتی غیر قابل پیش بینی تلقی می کنند. این محاسبات زمانی ناموفق از آب بیرون شد که افغانستان خلاف وعده های طالبان و انتظار های آنان به بهشت گروه‌های خطرناک تروریستی جهان بدل شد. حالا که اوضاع در افغانستان به گونه ی خطرناکی رقم خورده و این کشور به باروت تروریسم بدل شده است. کشور های منطقه و جهان با رها کردن افغانستان به چنگال اژدهای تروریسم خود را بر سر کار ناعاقبت اندیشانه ی خود نادم احساس می کنند و هر نوع بازی با حکومت طالبان را نه چندان مطمئن که پس از رخداد های تروریستی زاهدان ایران و مسکو روسیه خطرناک و حادثه آفرین تر تلقی می کنند. آنان دریافته اند که اوضاع در افغانستان به گونه ی غیر قابل پیش بینی در حال انکشاف است و حالا می خواهند با بی توجهی به شناخت ژئوپولیتیک افغانستان بازی های پیچیده و مرموز و خطرناک ژیوپولیتیکی به اهداف خود نایل آیند.

ادامه خواندن بازی های ژیوپولیتیکی یا دشنه های آخته برگلوی مردم افغانستان: مهرالدین مشید

یادی از نویسندۀ شهید، پاییز حنیفی : استاد پرتو نادری

نام اصلی پاییز حنیفی، عبدالرووف است. او در سال ‌1316‌ خورشیدی در كابل زاده شد، از شمار نخستین شخصیت‌های فرهنگی افغانستان است كه به دست دژخیمان رژیم دست‌نشاندۀ اتحاد شوروی پیشین در سال ‌1357‌ خورشیدی سر‌به‌نیست شد.  او را کشتند‌؛ اما ‌صدای او بدون تردید پیوسته در زیر رواق فرهنگ و ادبیات کشور طنین‌انداز خواهد بود. به تعبیر واصف باختری، او نیز از همان پرنده‌گانی بی‌بازگشت جنگل رگبار است.  حنیفی را می‌توان از شمار نخستین نسل طنز‌نویسان افغانستان خواند. او نخستین گزینۀ نوشته‌های طنزی خود را در سال ‌1347‌ با نام ‌«لبخند»، در شهر كابل انتشار داد.

ادامه خواندن یادی از نویسندۀ شهید، پاییز حنیفی : استاد پرتو نادری

مرد گمنام و طنپرست و شاعر نویسنده و رزمنده سپاهی گمنام کشور شهید خانجان مقبل : حیدرعدیل

با شاعر گمنام کمری  معرفی شوید که هنرمندان چون احمدظاهر، ساربان، نغمه و چندین تن دیگر، بهترین آهنگ هایشان را مدیون اشعار وی میباشند.

مرد گمنام و طنپرست و شاعر نویسنده و رزمنده سپاهی گمنام کشور شهید خانجان مقبل در سال 1312 خورشیدی در یک خانواده تهیدست در قریه ی  کمری ولسوالی بگرامی ولایت کابل دیده به جهان گشود .  نظر به استعداد و لیاقتش جلب حربی شونزی شد  این مرد ادیب  مشهور ترین تصنیف ها را برای احمد ظاهر ، میرمن ژیلا ، استاد ساربان ، حفیظ خیال زنده یاد رحیم مهریار خانم سلما خانم نغمه ژینوس شمس الدین مسرور  و ده ها هنرمند دست اول و مطرح  ساخت وهمه اهنگ هایش گل کرد و شهرت یافت.

مقبل منحیث نویسنده ای با رسالت و شاعری پرتوان؛ مضامین و اشعار انتقادی و افشأگرانه ی خود را با نام های مستعار: کمریوال، عنقا، (م. ل.)، سنگتراش، همجوار، آموزگار و همسایه در مطبوعات کابل به نشر می سپرد. 

ادامه خواندن مرد گمنام و طنپرست و شاعر نویسنده و رزمنده سپاهی گمنام کشور شهید خانجان مقبل : حیدرعدیل

افراطیت و تروریسم زنجیره ای ازتوطیه های بی پایان :مهرالدین مشید

تهاجم شوروی به افغانستان و به صدا درآمدن ناقوس افراطیت و تروریسم

کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ و بعد تهاجم شوروی در ۲۶ جدی ۱۳۵۸ به افغانستان، در واقع سرآغاز یک تحول نامیمون و غم انگیز بود که ناقوس افراطیت و تروریسم در منطقه به صدا درآمد و طومار خوشبختی نه تنها افغانستان؛ بلکه کشور های منطقه و حتا جهان را درهم پیچید. افغانستان پس از تهاجم شوروی به مرکز درگیری گروه‌های جهادی و ارتش شوروی و حکومت های تحت حمایت این کشور قرار گرفت‌. این جنگ با توجه به‌ مرکزیت گروه‌های جهادی در پاکستان، پشاور را به مرکز سربازگیری گروه‌های جهادی و حضور گرم سایر گروه‌ها و جنگجویان اسلامی تبدیل کرد که از کشور های شرق میانه، آفریقا، جنوب آسیا، آسیای مرکزی و اروپا و آمریکا به پشاور سرازیر می شدند.

ادامه خواندن افراطیت و تروریسم زنجیره ای ازتوطیه های بی پایان :مهرالدین مشید

زیر باران باید رفت در ادامۀ صدای پای آب(بخش چهارم ): استاد پرتونادری

دیدار با آن یار قدیم در آن شب بهاری، رویدادی است در غربت. آن یار، هنوز با غربت عادت نکرده است. دل‌تنگ قامت فرسودۀ ارسی‌های آن خانۀ گنبدی در آن دهکدۀ دور است؛ اما دیگر همه چیز رنگ باخته است. 

یار، هوای برگشت به خانه را دارد. یعنی هوای برگشت به وطن را؛ اما شاعر به تلخی می‌گوید: دگر آن خانه از ما نیست. دگر آن دهکده غارت‌آباد دزدان سرگردنه است. بهار را پیوسته در میدان بزرگ شهر سنگ‌سار می‌کنند و گل‌ها را بر دار می‌آویزند.

ادامه خواندن زیر باران باید رفت در ادامۀ صدای پای آب(بخش چهارم ): استاد پرتونادری

طالبان و آمریکا: امیدها و نگرانی‌ها : احمد سعیدی

احمد سعیدی

آنچه که در افغانستان در حال حاضر دیده میشود ثمره دستآورد های پانزدهم اگست ۲۰۲۱ است. روزی که در تاریخ افغانستان بخاطره ها باقی خواهد ماند. تصاویر وحشتناک بعد از به قدرت رسیدن طالبان فرار مردم آویزان شدن مردم در طیاره های خارجی ها انتحار و انفجار در میدان هوایی کابل بی نظمی و بی برنامه گی یکی پی دیگری که از حوصله این نوشته خارج است. آما آنچه که هیچ کس نمی تواند منکر آن باشد اینست که امریکایی ها حد اقل از چند سالی بدینسو برای آوردن دوباره طالبان به قدرت برنامه ریزی کرده بودند. گرچه عباس استانکزی آغاز مذاکره ی امریکا با طالبان را از سال 2007 عنوان میکند اما اصلی ترین مذاکره میان امریکایی ها و طالبان از سال 2010 آغاز شده است. به عقیده من امریکایی ها به این نتیجه رسیده بودند که پروسه بن اول آنطور که برنامه ریزی و طرح شده بود در افغانستان ثمر بخش نبوده است.

ادامه خواندن طالبان و آمریکا: امیدها و نگرانی‌ها : احمد سعیدی

اعلام دشمنی با زنان؛ زیر پرسش بردن اسلام و یا به چالش کشاندن حقوق بشر : مهرالدین مشید

رهبر طالبان از غیبت تا حضور و اعلان جنگ و دشمنی او با زنان افغانستان

رهبر طالبان پس از یک مدت طولانی بار دیگر از غیبت بیرون شد و با ظهور تازه نوار صوتی ای را به نشر رساند که در آن با تشدید خشونت و اجرای سنگسار بر زنان با آنان اعلام جنگ و دشمنی کرده است. وی گویا خواسته با تاکید به فرمان سنگسار به نماینده گی از خداوند حقوق بشر از نظر غرب را به چالش بکشد تا بدین وسیله یک و سر گردن بلند تر از دیگر طالبان در مقام امیرالمومنین خیالی تمکین نماید. روز  یک شنبه 5 حمل نوار صوتی ای از سوی رادیو و تلویزیون ملی تحت اداره ی گروه ی طالبان منتشر شد که رهبر طالبان در این نوار صوتی بر مجازات افراد متهم در محضرعام تأکید می‌کند و می‌گوید که این گروه حدود را اجرا و زنان را در محضر عام سنگسار می‌کند. او در این نوار صوتی از ارزش‌های حقوق بشر غربی و آزادی زنان انتقاد کرده و میگوید که عالمان دینی طالبان به‌طور دوامدار در برابر غرب و شکل دموکراسی آن در افغانستان مخالفت خواهند کرد. این اظهارات رهبر طالبان با واکنش‌های گسترده شهروندان کشور، سیاسیون، فعالان جامعه مدنی و نهادهای حقوق بشری روبه‌رو شده است.

ادامه خواندن اعلام دشمنی با زنان؛ زیر پرسش بردن اسلام و یا به چالش کشاندن حقوق بشر : مهرالدین مشید

ګوند، ائتلاف او خوځښت ؛په ټولنیزو فعالیتونو کې د ګډون وسیلې : نور محمد غفوری

 د سیاسي ګوند، ائتلاف (جبهې) او جنبش- هر یوه جوړول په ټولنیزو فعالیتونو کې د برخې اخیستلو او د مطلوبو اصلاحي بدلونونو د رامنځته کولو په خاطر وي. د ټولنیزو، سیاسي اقتصادي، امنیتي، کلتوري او نورو بدلونونو په بهیر کې دا په پام کې نیول کیږي چې په موجودو ځانګړو حالاتو او مشخصه تاریخي شیبه کې د سیاسي ګوند، ائتلاف (جبهې) او که د پراخه ټولنیز خوځښت (جنبش) رامنځته کول لومړيتوب لري؟ هر ډول سیاسي سازمان د وخت د اړتیا او د ټولنې تاریخي غوښتنو ته د ځوابونو د موندلو له پاره جوړيږي. په ځینو حالاتو کې د ټاکلو اقتصادي طبقو او اجتماعي ډلو د ستراتیژیکو ګټو د ترلاسه کولو او ساتلو له پاره د منظمې دوامدارې سازماني مبارزې د پرمخ وړلو له پاره په واحد فکري محور د نوموړو طبقو او قشرونو د رڼه فکر څښتنو استازو را ټولول او د منسجم سیاسي ګوند جوړول لومړيتوب لري. دا معمولا هغه وخت وي چې ټولنه د خپل طبیعي تکامل پوړونه وهي او د خارجي لاسوهنو او یا نورو فوق العاده بهرنیو فکټورونو او یا داخلي اړودوړ تر اغیزې لاندې له بحران سره نه وي مخامخ شوې. هرسیاسي ګوند د قانونی او پارلماني مبارزې له لارې د خپل ځان او هغو طبقو او قشرونو په ګټه کار کوي چې ترې استازولي کوي. 

ادامه خواندن ګوند، ائتلاف او خوځښت ؛په ټولنیزو فعالیتونو کې د ګډون وسیلې : نور محمد غفوری

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید : محمد مرادی

سخن معروفی از «شمس تبریزی» است که می‌گوید: “اگر معشوقی یافتی که یافتی، اگر نیافتی چوبی را بتراش و عاشق او شو”

این سخن شمس از باب مبالغه در اهمیت عشق است نه این که انسان‌ها را به بت‌تراشی دعوت کند اما عشق چیست که جایگاه بلند و رفیعی در ادبیات ما دارد تا جایی که مولانای بلخی از شدت عشق به شمس تبریزی، هزاران بیت شعر برای او سرود.

عشق، دگرخواهی است که در مقابل خودخواهی و خودپرستی قرار دارد و حافظ آن را به زیبایی بیان کرده است:

با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی

وقتی عاشق کسی می‌شویم، دیگر ما نیستیم بلکه معشوق است که محور عالم قرار می‌گیرد. زمانی که عشق عمیق‌تر و عمیق‌تر شد، «من» در وجود عاشق می‌میرد و پس از آن هرچه هست، «او» است. 

ادامه خواندن عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید : محمد مرادی

کاکاژول ؛  نویسنده؛ گی دو موپاسان؛ برگردان از زبان روسی : هارون یوسفی

یک روز پیرمرد مو سفید  از ما تقاضای صدقه کرد .  جوزف دوست همراهم پنج فرانک به او داد و وقتی نگاه متعجب مرا دید گفت:

 ” این مرد بیچاره مرا به یاد داستانی می اندازد که  باید برایت بگویم . خاطره ای که مثل سایه همیشه دنبالم می کند:

خانواده من که اصلن اهل «هاور »بودند ، هیچ ثروتی نداشتند.  تنها کارما این بود که به هر نحوی که میشد٬  باید به دخل و خرج خود احتیاط میکردیم  . پدرم زیاد کار می کرد و شب ها ناوقت از دفتر بر می گشت٬  اما با آن همه زحمت٬  درآمد بسیار کم داشت . من دو خواهر هم داشتم . مادرم که از موقعیت پایین زندگی ما به شدت رنج می برد ، با سنگدلی با پدرم حرف می زد ، سرزنشهایی که مودبانه و غیر مستقیم٬ اما خطاب به او بودند . پدر بیچاره ام  در جواب این حرف ها حرکتی می کرد که مرا به شدت  اندوهگین می ساخت. او همیشه در آن مواقع دستش را به طرف پیشانی اش می برد ٬ گویی که می خواست عرقی را که روی آن نبود  پاک کند و هیچ حرفی در جواب مادرم به زبان نمی آورد .

ادامه خواندن کاکاژول ؛  نویسنده؛ گی دو موپاسان؛ برگردان از زبان روسی : هارون یوسفی

جای نورانی تهی‌ست : استاد برهان‌الدین نامق

بهار آن دل که خون گردد به سودای گل رویی

ختن فکری که بندد آشیان در حلقۀ مویی

سحر آهی که جوشد با هوای سیر گلزاری

گهر اشکی که غلتد در غبار حسرت کویی

در این گلشن ز بس تنگست بیدل جای آسودن

نگردانید گل هم بی‌شکست رنگ پهلویی

                            بیدل

همانگونه که افراد یک جامعه از لحاظ طرز تفکر و چگونه‌گی سطح دانش و آگاهی و تعقل و بصیرت به خواص و عوام تقسیم میشود زبان آنان نیز به زبان عامیانه و زبان ادبی نیز بخش‌بندی میگردد، زبان ادبی دری عبارت از گنجیه‌های ادبی زبان دری بعد از اسلام است و مجموعۀ نظم و نثر نویسنده‌گان و سخنوران بزرگ مارا در بر میگیرد و فخامت و درخشنده‌گی زبان ادبی دری به آن بسته‌گی و پیوند دارد. در این آثار زیباترین واژه‌ها و خوش‌آهنگ‌ترین ترکیبات و فصیح‌ترین عبارات و اصطلاحات زبان دری به طرز دلپسند و مطلوب گنجانیده شده است و زبان دری را ساده، شیرین، ارجمند و گران‌بها جلوه داده است.

ادامه خواندن جای نورانی تهی‌ست : استاد برهان‌الدین نامق

مثلث خبیثه ی استخباراتی ایکه افغانستان را به کام آتش افگند : مهرالدین مشید

اقنوم سه گانه ی شرارت در نمادی از فساد، معامله و خیانت

بحث بر سر مثلث شرارت یا اقنوم سه گانه ی فساد، معامله و خیانت در سه سیمای معلوم الحال است که مردم افغانستان از بیست سال بدین سو با آنان آشنایی بیشتر پیدا کرده اند. این مثلث در یک سناریوی بسیار فریبنده و خیانت بار بیست سال زنده گی مردم افغانستان را در چنگال های آهنین شان به اسارت گرفتند و آنچه از فساد، معامله و خیانت در چانته های استخباراتی داشتند، در حصه ی مردم مظلوم افغانستان دریغ نکردند. این مثلث شوم از بیست سال بدین سو نه تنها فساد اداری، معامله و خیانت و جنایت را در افغانستان به فرهنگ تبدیل کردند؛ بلکه بدتر از آن ماموریت داشتند تا بحیث فاسد ترین و خاین ترین رهبران حکومتی نقش جاده صافکن برای طالبان را داشتند. دو ضلع این مثلث خطرناک استخباراتی ماموریت مشترک شان را در نقش های رئیس جمهور و  ضلع سوم در نقش رئیس اجرائیه و رئیس شورای عالی صلح به گونه ی سیستماتیک در زیر چتر انتخابات تا زمانی انجام دادند که بالاخره ارگ را به گونه ی مشترک برای طالبان تحویل دادند.

ادامه خواندن مثلث خبیثه ی استخباراتی ایکه افغانستان را به کام آتش افگند : مهرالدین مشید

بیدارمی بود بد نبود : داکترفیض الله ایماق

زیر دستش مامورین ، هوشیار می بود بد نبود

حاکم شهر ، اندکی بیدار می بود، بد نبود

نالهٔ بیمار از هر گوشهٔ ملکست بلند

داکتر ما گر کمی ، غمخوار می بود ، بد نبود

ادامه خواندن بیدارمی بود بد نبود : داکترفیض الله ایماق

استاد نامق، دانای مهرآیین و مُحقق با تمکین :عبدالقیوم ملکزاداستاد نامق

این نوشته بریده‌ای از ذکر خیر برادر عزیز استاد برهان‌الدین نامق بدخشانی است که حق زیادی به گردن ادبیات فارسی- دری و تورکی اوزبیکی دارد. نزدیک به بیست سال است مرا سعادت آشنایی با این استاد عزیز پدید آمده است، استادی که هدفی جز خدمت به فرهنگ و دانش در سر ندارد.

 استاد نامق به حق شخصیتی است در خور تمجید، باتمکین، مؤدب، حلیم، کم‌سخن، بی ادعا، و برخوردار از بسا سجایای عالی دیگر. او یکی از غنایم بزرگ کشور است و یکی از پرکارترین شخصیت‌های علمی و فرهنگی‌ِ کمتر شناخته شده‌ای که باید آن را دارای شخصیت چند بعدی بر شمرد.  

ادامه خواندن استاد نامق، دانای مهرآیین و مُحقق با تمکین :عبدالقیوم ملکزاداستاد نامق