چالشها، مسئولیت ها، و مشکلات مذاکرات صلح”: دکتور علی احمد کریمی

امریکا ظاهرا در نظر داردافغانستان را ترک بگوید. اما امریکا خروج نیرهای خودرا مشروط به قلع وقمع  داعش، عدم مداخله کشورهای همسایه در امور داخلی افغانستان  و مسئولیت پذیری دولت کابل و طالبان  گردانیده است. دنیا می داند که امریکا برای ادامه حضور و ترک قلمروی را که در اختیار دارد نیازی به شرط و پاسخگویی ندارد.اما این حسن نیت و استقبال  امریکااز آغاز مذاکرات میان افغانها برای دستیابی به صلح چرخش قاطع درسیاست خاریجی  امریکا است.  آقای ترامپ درنبرد  انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۱ برای جلب اعتماد  مردم امریکا و دلجویی به مادران و بیوه های سربازان کشته شده در جنگ افغانستان وعده برگشت سربازان امریکا را به وطن  داده است.

ادامه خواندن چالشها، مسئولیت ها، و مشکلات مذاکرات صلح”: دکتور علی احمد کریمی

مهر وطن : استاد ؛ م – اسحاق ثنا

در ملک ما به جز درد چیزی دیگر نباشد.

شام است شام مردم هرگز سحر نباشد 

باشد فغان مردم از انتحار و کشتن 

ای کاش صلح گردد زین بیشتر نباشد 

امروز ما تباهیست فردای ما چی گردد 

این آرزو نمایم از بد بدتر نباشد 

این کاخ مرمرینت از غصب شد میسر 

منکر (غنی) از این حرف آنرا به صر نباشد 

ادامه خواندن مهر وطن : استاد ؛ م – اسحاق ثنا

بـار دیگـر میهـن ما در خطـر افتاده است: شعر از رسول پویان

رسول پویان

گند بـن در رودۀ صلـح قـطـر افتاده است

بـار دیگـر میهـن ما در خطـر افتاده است

درمیان جنگ خونین هر طرف گربنگرید

نعش کـودک روی دستان پـدر افتاده است

قصۀ جنگ و جهاد و صلح تکـراری شده

این شعارهای دروغین ازنظر افتاده است

پیکـر پوسـیده را صد بار گـر تـرمیم کنید

ادامه خواندن بـار دیگـر میهـن ما در خطـر افتاده است: شعر از رسول پویان

آخرین هدیهء حمیرا نگهت دستگیر زاده در بستر مریضی به فرزندش؛ هژیر

هژیر چشم تو امروز قصه ها دارد

نگاهت از همه سو ابر غصه می آرد

فدای وسعت چشم سیاه تو مادر

غمی غریب گرفته نگاه تو یکسر

تبی که در تنم افتاده اشک باران است

خموشی ات به نگاهم هزار دستان است

……………………………

دوباره قصه ءکوچ من است و فصل فرار

دوباره قصهٔ تلخ جدایی و آزار

ادامه خواندن آخرین هدیهء حمیرا نگهت دستگیر زاده در بستر مریضی به فرزندش؛ هژیر

شعر عالی از ظفر صوفی

ﺯﺍﺩﻩ ﯼ ﺑـﻠــﺦ ﻭ ﺑـﺨــــﺎﺭﺍ ﻭ ﺳﻤـﻨـﮕـﺎﻧﻢ , ﺭﻓـﯿـﻖ
ﻫﻢ ﺯ ﺷﯿـﺮﺍﺯ ﻭ ﺳﻤـﺮﻗـﻨـﺪ ﻭ ﻧﻤـﻨـﮕـﺎﻧﻢ , ﺭﻓـﯿـﻖ
ﺍﺯ ﻧﺴﻒ , ﺍﺯ ﮐﯿﺶ ﻭ ﮐـﺎﺑﻞ ﺍﺯ ﺧﺠـﻨﺪ ﻭ ﺍﺻﻔـﻬﺎﻥ
ﻫﻢ ﺯ ﭼﺎﭺ ﻭ ﻣﺮﻭ ﻭ ﺧـﻮﺍﺭﺯﻡ ﻭ ﺯﺭﺍﻓﺸـﺎﻧﻢ, ﺭﻓـﯿـﻖ
ﺯﺍﺑـﻠﯽ , ﻓـﺮﻏـﺎﻧﻪ ﺍﯼ , ﺗـﺒــﺮﯾـﺰﯼ ﯾﺎ ﺗـﻬــﺮﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﺍﺯ ﻫـــﺮﺍﺗـﻢ ﯾـﺎ ﺯ ﺗـﺮﻣــﺰ ﻭ ﺑـﺪﺧـﺸـــﺎﻧـﻢ, ﺭﻓـﯿـﻖ
ﻫﻢ ﺯ ﭘﻨﺞ ﻭ ﻭﻧﺞ ﻭ ﺩﺭﻭﺍﺯ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻭﺷﺖ ﻭ ﺭﺷﺖ

ادامه خواندن شعر عالی از ظفر صوفی

نعره : شعر از لودین

لودین

ای ملت از  برای  خدا  زودتر شوید

از شر و مکر و حیله  دشمن  خبر شوید 

تا از صدای  صاعقه اش  گنگ وکر  شوید 

وآنگه  چو رعد و نعره زنان  در بدر شوید

ادامه خواندن نعره : شعر از لودین

« دریچۀ دل» پژواک صداهای گمشده: استاد پرتو نادری

استاد پرتو نادری

وقتی از من خواسته شد تا در پیوند به گزینۀ شعری « دریچۀ دل» سروده‌های بانو نفیسۀ خوش نصیب، چیزی بنویسم نمی‌دانم چرا ذهنم یکی و یک بار به آن سال‌های سیاه برگشت، به آن سال‌هایی که دروغ را به نام حقیقت به رنگ سرخ می‌نوشتند. 

سال‌های که خط سرخ در میان انسان‌ها فاصله می انداخت. ادبیات و شعر نیز چنین شده بود. دسته بندی شده در دو سوی خط سرخ.

با این حال هنوز این فرصت برجای بود تا بانوان سخنور در کانون‌های ادبی مکتب‌ها و دانشگاه‌ها گرد هم آیند، با هم دیداری کنند، شعری و سرودی بخوانند و بحث و گفت‌وگویی به راه اندازند.

ادامه خواندن « دریچۀ دل» پژواک صداهای گمشده: استاد پرتو نادری

سود خویش از این ملّت معنی کفن دزدی‌است‌.. شعر از : سید اسماعیل بلخی ؛خطاب به وکیلان مجلس

شهید سید اسماعیل بلخی

ای وکیل‌ِ این دوره‌! ناله را ز دل سرکن‌

وضع حال ملّت بین‌، دیده‌ای ز خون تر کن‌

نشئه‌ی می کرسی تا نیاردت نسیان‌،

درس دردِ مردم را هر نفس مکرّر کن‌

ادامه خواندن سود خویش از این ملّت معنی کفن دزدی‌است‌.. شعر از : سید اسماعیل بلخی ؛خطاب به وکیلان مجلس

ادبیات افغان: زندگی و شعر دقیقی بلخی: حبیب عثمان

ادبیاتافغان: ابومنصور محمد بن احمدبلخی (دقیقی بلخی) شاعر شناخته شده و بزرگ دری زبان بود. زنده‌گانی کوتاه او در دربار‌های امرای سامانی منصور بن نوح و نوح بن منصور- آل محتاج چغانیان – امیرفخرالدوله احمد بن محمد گذشت. پیش از او مسعودی مروزی شاعر اواخر قرن سوم هجری منظومه کوتاهی از تاریخ داستانی افغانستان قدیم ترتیب داده بود و دقیقی دومین‌بار به این کار دست زد. متنی که او از آن استفاده می‌کرد شاهنامه منثور ابومنصوری بود که به فرمان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق بلخی به دست چند تن دانشمندان و دهقانان خراسان در شرح تاریخ داستانی خراسان تا پایان عهد سامانی فراهم آمده بود.

ادامه خواندن ادبیات افغان: زندگی و شعر دقیقی بلخی: حبیب عثمان

ساده پښتون یم زه خپل ګران افغانستان سره یم : سمیع الدین افغاني

نه کوم تنظیم نه کومې ډلې نه سازمان سره یم

ساده پښتون یم زه خپل ګران افغانستان سره یم

دلته تاجک اوزبیک ، ایماق که هزاره اوسیږي

زه د ترکمن ، نورستانی زه هر افغان سره یم

د بیلو لارو  نظریـــو له تـــربګنی خلاف یم

چې دملي کټو پاسبان وي هغه ځوان سره یم

ادامه خواندن ساده پښتون یم زه خپل ګران افغانستان سره یم : سمیع الدین افغاني

برگشت تاریخ : میرعنایت الله سادات

خوانده بودم که تاریخ برنمیگردد … 

نیرو های مؤلد رشد میابند و

این رشد ، مناسبات کهنه ای اجتماعی را ، 

دگرگون میسازد 

                *********

همه به بالیدن نیروها دل بسته بودند

تا این جریان به راه افتد و 

مردم ما ازکوره راه تاریخ موفقانه بگذرند ، 

وعقب ماندگی ها به گذشته متعلق گردند .

               ********** 

ادامه خواندن برگشت تاریخ : میرعنایت الله سادات

گر ز ستم : رسول پویان

رسول پویان

گرز رسـتم بر چکاد سر خورَد

دیو اگر تاریخ این کشور خورد

با تمـدن گـر سـتیـزد خـرسـوار

نعل رخشی بر دماغ خر خورد

سنبل عـشق و وفـا رودابـه بود

دخت کابـل نُقـل زال زر خورد

رسـتمـی آمـد در مـیـدان جـنگ

تا غم فرهنگ وبـوم وبر خورد

ادامه خواندن گر ز ستم : رسول پویان

شعر من : نوشته نذیر ظفر

نذیر ظفر

شعر مــــــن درد هر وطندار است

درد یک ملــــــــــــت گرفتار است

هر پــــیامــــــش بــــــیانگر بیداد

حاکی از حا کمـــــــان جبار است

گر در آن نیست بیت شیرین یی

ادامه خواندن شعر من : نوشته نذیر ظفر

شعر تورکی اؤزبیکی از : محمد فضولی .

قربان اؤلم

 گیل – گیل  ای  ماه  لقا ،  حسنینگه  قربان  اؤلم

حلقهٔ      زلف      پریشانینگه      قربان     اؤلم

چشم   مست   و   لبِ   خندانینگه   قربان    اؤلم

آفتابِ      روی      تابانینگه      قربان      اؤلم

قدِ     شمشاد    و    خرامانینگه    قربان    اؤلم

یار  سنه  قربان  اؤلم

ادامه خواندن شعر تورکی اؤزبیکی از : محمد فضولی .

فواید و نواقص فیسبوک : نذیر ظفر

تاکه به فیسبوک شـــدم اشنا

رفت زدل رنج و عذاب و بلا

تا که دران چـــت کدن آمو ختم

چشم به هر صفحهء آن دوختم

تا که گر فتم بکـــــفم این چراغ

گمشده گان را همه کردم سراغ

راهی پنج قارهء دنیا شدم

ادامه خواندن فواید و نواقص فیسبوک : نذیر ظفر

عید : م – اسحاق ثنا

عید است ولی کینه ز دلها نه تکاندیم

گردی نشد از چهره‌ی زردی نفشاندیم

هرجا خبر از نام و یا خوف کروناست

ما نیز ازین ترس که در خانه بماندیم

افسوس درین عید ز فرزند و نواسه

یک بوسه‌ ز رخسار یکی هم نستاندیم

ادامه خواندن عید : م – اسحاق ثنا

داستان ذبح حضرت اسماعیل(ع) و پدید آمدن گوسفند و جشن عید سعید قربان در قالب مثنوی: وحدت الله درخانی

ثنا خوانم به آن خالق رحمان 

که بر ما رسم کرده عید قربان 

درود و صد سلام بر انبیا اش 

ز آدم تا محمد مصطفی اش 

هزاران در هزاران انبیا اند 

که هر یک هادی راه خدا اند 

ادامه خواندن داستان ذبح حضرت اسماعیل(ع) و پدید آمدن گوسفند و جشن عید سعید قربان در قالب مثنوی: وحدت الله درخانی

  پرتو خورشيد بر ديوار                      در بارگاه حضرت مـــولانـــا: شادروان رازق فانی

مژده ای دل سوی جانان ميرويم             سوی آن سرخيل خوبان ميرويم

در هوايش سالها پَر می زدی                سر به هر ديوار و هر در ميزدی

اينک ای دل با من امشب يار باش          سوی جانان ميروی بيدار باش

می خزم يا می دوم يا می پرم                من ترا تا کوی جانان ميبرم

ادامه خواندن   پرتو خورشيد بر ديوار                      در بارگاه حضرت مـــولانـــا: شادروان رازق فانی

تیر جفا : م – اسحاق ثنا

این دل نشد شبی که به سویت سفر نکرد

ترس از هراس و راه ز خوف و خطر نکرد 

مثل همیشه حادثه تکرار شد ولیک 

یک روز هم ز آمدن اش کس خبر نکرد 

رفتم به کوچه کوچه پی مهر و مردمی 

یک کس ز روی مهر سر از در به در نکرد 

ادامه خواندن تیر جفا : م – اسحاق ثنا

ختم قرآن، چهل ومین روز پرواز ملکوتی شاعر نامدار و ستارۀ درخشان عرفان کشور: مهرالدین مشید

پرم بستی و پروایم نداری

این نیم بیتی یکی از مصرع  های شاه غزل های استاد حیدری وجودی است که در عین پربستن ها سخن از پر پرواز های بلند عاشقانه دارد و هرگز این چنین بربستن ها از پرواز ملکوتی او به اوج های شعر و عرفان چیزی کم نکرد؛ بلکه برعکس پرواز او را به سوی اوج های بیکران شعر و معرفت تا کرانه های ناکرانمند، پله به پله تا آستان خدا، شتابان تر نمود. او هرچند به تعبیری بال های پرواز به سوی بیکرانه های ملکوتی و عاشقانه را در ظاهر بسته می بیند و از بی پروایی معشوق وغم دل بستگی های او در رکاب عشق با شکوه سخن می گوید؛ اما او باز هم با آنکه خود را در برابر این پرواز تنگ دست دانسته و پریدن از قفس تنگ منیت ها و خودخواهی ها در نظر اش دشوار جلوه می کند وباز هم به امید تمنای دلدار گام ها را بلندتر نهاده و فراتر از زندان و قفس پا به بلندای شعر های عاشقانه و عشق های عارفانه می گذارد. 

ادامه خواندن ختم قرآن، چهل ومین روز پرواز ملکوتی شاعر نامدار و ستارۀ درخشان عرفان کشور: مهرالدین مشید

شهید سید اسماعیل بلخی: استاد پرتو نادری

شهید سید اسماعیل بلخی، شخصیت چندین بعدی دارد. بیش از همه عالم دین بود، روشنفکر و اندیشه پرداز اسلامی نیز. شاعر، ادیب و سخن‌وری بود که شور مبارزه در سر و عشق مبارزه در دل داشت. مقا ومت او تنها مقاومت در شعر نیست، بل‌که خود بخشی از جنبش مقاومت سیاسی و اجتماعی کشور بود. با هم‌فکرانی حزب سیاسی می‌سازد و در هوای برانداختن نظام است. رسیدن به یک نظام جمهوری، استوار بر اصول و عدالت اسلامی، مدینۀ فاضلۀ او را می‌سازد. 

ادامه خواندن شهید سید اسماعیل بلخی: استاد پرتو نادری