مشت نمونه خروار از دزدی های رولا غنی با شواهد و اسناد؛ ملت بچاره ما دست خوش زنان فاسد خارجی ها و زنان بی هویت داخلی شده بود. دوستان بدقت بنشوید.
دسته: مطالب تحقیقی و علمی
گرامیداشت از یکصدو نهمین زاد روز شخصیت بزرگ فرهنگی افغانستان : میرعبدالواحد سادات

استاد فقید عبدالرئوف بینوا از در بیشتر از یک قرن اخیر و بعد علامه سید جمال الدین و آغاز تجدد با نشر شمس النهار در جمع ستاره های درخشان فرهنگ و ادب افغانستان، شخصیت منور ، مبارز سابقه دار ، فرهنگپال ، تاریخ نویس ، شاعر ، ادیب ، مترجم و نویسنده مشهورو مدقق آثار قدیم است که در ردیف علامه حبیبی ، علامه جاوید ، علامه رشاد از بزرگان علم و فرهنگ افغانستان پنداشته می شوند ، استاد بینوای فقید را می توان شاعر و نویسنده نوآور با روح شرقی نامید که با آثار خود خروشی را در شعر و نثر پشتو به ارمغان آورد و گحدود هفتاد کتاب علمی تحقیقی و تدقیقی در عرصه های مختلف تاریخ ادبیات و زبان افغانستان از خود به جای گذاشته است.
از طفلی و نوجوانی استعداد بالا داشت و در سنین پایین زبان های عربی، اردو، دری و انگلیسی را آموخت و بر همه آنها مسلط بود.
استاد فقید « لیونی مینه » به فراگیری علم و معرفت داشت و حشر ونشر تعجب برانگیز با مطالعه و نوشتن داشت و دقایق آخر عمر و در بستر مریضی با کتاب وقلم محشور بود .
ادامه خواندن گرامیداشت از یکصدو نهمین زاد روز شخصیت بزرگ فرهنگی افغانستان : میرعبدالواحد ساداتصعود و سقوط مختصر زبان فارسی درنیم قاره هند : سلطان رضوی

زبان و ادب فارسی در هند سابقهٔ دیرینهای دارد. دربارهٔ پیشینهٔ رواج زبان و ادب پارسی در شبهقاره، از مدارک تاریخی چنین برمیآید که در سدهٔ سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسیزبانان آشناییِ مؤثر پیدا کنند. در آن زمان بنا به قول ابن حوقل در صورهالارض و اصطخری در المسالک و الممالک، مردمِ «مُلتان» و «منصوره» به زبان عربی و سِندی، و مردم «مُکران»، به زبان فارسی سخن میگفتند. در اوایل سده چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به رابعه بنت کعب که اشعار فصیح دلکشی از او در قدیمیترین تذکرهها نقل شدهاست و میرسانَد که در زمان او، زبان فارسی در سند رواج داشتهاست.( در اين مورد روايت مختلف است اما به گمان اغلب رابعه دختر کعب قُزداری که به رابعه بلخی هم شناخته شدهاست، شاعر پارسیگوی نیمه نخست سده چهارم هجری است).
زبان فارسی در دورهٔ غزنویان به هند راه یافت در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود. با تأسیس امپراطوری مغول هندوستان به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد.
ادامه خواندن صعود و سقوط مختصر زبان فارسی درنیم قاره هند : سلطان رضویملکه گوهرشاد بیگم وهرات باستانی دو نام جدایی ناپـذیر : دکتور ناصر اوریا

ملکه گوهر شاد بیگم و هرات باستان، دو نام جدایی ناپذیر!
گوهر شاد بیگم او لرغونی هرات، دوه نه بیلیدونکی نومونه!
“جز نام نیک و بد چه شنیدی که باز ماند
از دور مـلک دادگــــــران و ستـمــگـــران”
سعدی شیرازی
د یوې مفکرې او اوسپنېزی میرمنې لنډه یادونه!
گوهر شاد بیگم د غیاث الدین تَرخان لور په ۱۳۷۶م کی نړی ته سترگی پرانستی.
هغه یوه پوه، سیاستواله، قدرتمنده او نیکه میرمن، او د شاهرخ مرزا ملکه وه.
ادامه خواندن ملکه گوهرشاد بیگم وهرات باستانی دو نام جدایی ناپـذیر : دکتور ناصر اوریاغازی میر بچه خان کوهدامنی !

غازی میر بچه خان کوهدامنی که نام اصلی آن میر بهاءالدین فرزند میر درویش خان که در سال ١٢٠٤ هجری شمسی مطابق 1825 میلادی در قریه بابه قشقار (ع) ولسوالی میر بچه کوت پا به عرصه وجود نهاده است. میربچه خان از جمله نه (٩) برادر خویش از نگاه سن کوچک ترین شان بود ولی دارای سجایای بهتر و خوبتر و صفات عالی انسانی را دارا بود. اخلاق نیکو و رفتار عالی داشت.
رفتار و پیشامدش با اقارب و مردم و وابسته گان شان بسیار خوب و پسندیده بود و با مردم با تواضع رفتار نموده، با مردم غریب و بیچاره دلجوئی و معاونت های مادی و معنوی را در مقابل مردم خود دریغ نمیکرد و مردم از پای افتاده را دلجویی می نمود. با تمام مردم حُسن معمله داشت، مردم و اهالی او را از روی لطف و شفقت که داشتن بنام میر بچه خان مسمی نمودند چنانچه در سراج التواریخ و افغانستان در مسیر تاریخ درج است و ادبیات ذیل را بنام میر بچه خان اهالی و مردم زمزمه مینمودند.
محمد جان خان مرد میدان است
ایوب خان شیر غران اســـــــت
میر بچه خان رس رسان اســـت
مکناتن لات کلان اســـــــــــــت
بیا بچیم انگور بخـــــــــــــــــــور
ادامه خواندن غازی میر بچه خان کوهدامنی !این چهرهٔ کریه و مرموز کیست؟ : دا ناولی او مرموزه څیره څوک ده؟ : داکتر ناصر اوریا

این چهرهٔ مرموز بنیانگذار کشوری است که (بیش از ۴ دهه در پهلوی ایران و کشور های مشخص دیگر)، برای افغانستان قهرمان تخریب و پهلوان کشتار تربیه و ارسال کرده و میکند.
استعمار بر سبیل عادت، در طول تاریخ مخصوصاً در کشور های جهان سوم از بدکارترین ها قهرمان و اسطوره می سازد.
میتوان با آشنایی مختصر با “قائد اعظم” به ماهیت دیگر قهرمانان ساخته و پرداختهٔ استعمار قسماً پی برد.
بلی!
این چهرهٔ به ظاهر ضعیف و نحیف، کارآترین وسیلهٔ انگلیس در تجزیهٔ هند بود.
چهره ای که بیش از نیم میلیارد مسلمان هند و کشور هند را سه پارچه کرد.
این چهرهٔ مرموز “علی جناح بهیی” بود.
ادامه خواندن این چهرهٔ کریه و مرموز کیست؟ : دا ناولی او مرموزه څیره څوک ده؟ : داکتر ناصر اوریادیالوگ مسخره وشرم آور اشرف غنی و داوود جنبش : عبدالسمیع کارگر

( هرنوع ماست مالي در خيانت ملي ، جنايت است )
اقاي اشرف غني ، به نظرم شما مانند ديو زمين لرزه
ماموريت داشتيد تا افغانستان را زير و رو كنيد كه كرديد
سقوط و فرار ، كار وخدمت يكماهه شما نه بلكه از اغازانتصاب شما بنام ريس جمهور از فساد مالي و شدت فقير سازي مردم اغاز يافت . مردم وطن بياد دارند كه نخستين فرمان شما وزارت ماليه را از هرنوع نظارت عدلي و قضايي عليه فساد مالي معاف كرديد ، از شما پاسخ ميخواهيم كه اين صلاحيت را كدام مرجع قانوني به شما داده بود و در كدام كشور دنيا چنان كانگستري مالي وجود داشته است كه شما از ان اقتباس كرده ايد ؟ در كنار اين كانگستري مالي كود ٩١ ايجاد كرديد و تمام عوايد ملي و كمك هاي جامعه بين المللي را در قبضه شخصي دراورديد ، وزراي ماليه را از شركاي فساد مالي تان و خواهر زاده داكتر عبدالله عبدالله را بحيث معين ان وزارت سهميه مالي داديد ؟ اقاي استاد فرهنگ وزير اقتصاد پيشين در مصاحبه ويژه با تيلويزيون طلوع مشت غارت هشت مليارد دولاري شما را از كمك هاي جامعه بين المللي باز كرد و شما در انتقام گيري از ايشان ، برايش دوسيه سازي كرديد و محاكم فرمايشي شما او را در غياب به يكسال حبس تنفيذي و جريمه نقدي محكوم كرد ، به نمونه از دست پاك تان اشاره شد ؟ ولي هيچ گاه پاسخ اختلاس هشت ميليار د دولاري را نداديد بايد محاسبه دهيد ؟
ادامه خواندن دیالوگ مسخره وشرم آور اشرف غنی و داوود جنبش : عبدالسمیع کارگرروایت سقوط و فروپاشی مرگبار؛ بزرگتراز فاجعه و فراتراز گفتمان ؛ پس ازیک سال سقوط ؛ فروپاشی و فاجعه : مهرالدین مشید

آری چه روایتی دردناک که یاد و خاطرۀ آن چون کابوسی بر روان انسان سنگینی می کند و پس لرزههای آن هنوز هم روح و روان ما را به گروگان گرفته است و وحشت و دهشت آن حتا حالا هم شانه های ما را می لرزاند. روایتی که راویانش همه مخبر صادق اند و سخن از آفتاب می گویند و هرگز نشاید که نشاید که آفتاب آید دلیلی آفتاب؛ زیرا این روایت به اجماع رسیده است. این روایت، روایت سقوط افغانستان است که بزرگتر از فاجعه و فراتر از گفتمان است.
سقوط مرگباری که انسانیت را به ذلت کشید و یک ملت را اسیرو دریچۀ زنده گی را بر روی زنان و مردان آن به کلی بست و آخرین آرزو های آنان را به یاس بدل کرد، نه یک سقوط بل؛ فروپاشی حیرت انگیز و وحشتناک که همه چیز در یک لحظه دگرگون شد؛ برج و باروی زنده گی مردم افغانستان را یک باره فرو ریخت برگ و بار شادی را در سراسر افغانستان خشکانید؛ از زنانش کار و از دخترانش آموزش و از کودکانش آگاهی را گرفت و مردانش را در بتۀ آزمون شرافت و غرور میخکوب نمود. حیرت انگیز تر این که گردانندۀ این سناریوی اندوهبار کسی است که به مردم افغانستان وعده های زیادی داده بود و گفته بود که تا آخرین قطرۀ خون از آنان دفاع خواهد کرد.
ادامه خواندن روایت سقوط و فروپاشی مرگبار؛ بزرگتراز فاجعه و فراتراز گفتمان ؛ پس ازیک سال سقوط ؛ فروپاشی و فاجعه : مهرالدین مشیدتشکیل اتحادیه آسیایی ، پاسخ مثبت بر ضرورت کنونی تاریخ قاره ای ماست : عبدالسمیع کارگر

قاره آسیا با عظمت ترین بخشی از کره زیبای زمین است که چهل وشش کشور ثروتمند جهان را به خود اختصاص داده است .
این قاره ای ثروتمند ، جغرافیای بیش از چهل ویک میلیون کیلو متر مربع «کره زمین» را احتوا کرده است که بلند ترین قله های سربه فلک جهان را در دلش دارد .
این قاره کهن وباستانی ما جمیعت بیش از چهارملیاردویکصدوبیست میلیون نیروی انسانی را « احصاییه سال 2010 » در خود متوطن نموده که تقریبا« 60 فیصد » نفوذ جهان را در آغوش پر عطوفتش تغذیه میدارد .
این پرجمعیت ترین قاره ای جهان با ثروتمند ترین طبیعت ، لشکر های فقیری را بازندگی زیرخط فقر در خود متحمل شده وبیشترین قربانی های انسانی جهان را براین پیکر جهان تحمیل نموده اند ؟
ادامه خواندن تشکیل اتحادیه آسیایی ، پاسخ مثبت بر ضرورت کنونی تاریخ قاره ای ماست : عبدالسمیع کارگریادوارهء از فریدریش انگلس : ترجمه ازعارفه ورحمت ایماق

مبارزه طبقاتی میراث بنیان گذاران سوسیالیسم علمی،کارل مارکس،و فریدریش انگلس است!
درگرامی داشت از ۱۲۸ سال در گذشت فرید ریش انگلس بنیان گذارسوسیالیسم علمی:
فرید ریش انگلس در ۵ ام آگست / اوت، ۱۲۸ سال قبل در لندن – انگلستان، در گذشت.
“…..فرید ریش انگلس، با دوست تمام عمرش، کارل مارکس دیالکتیک را سرازیر نموده، وبه مارکس کمک نمود تا اقتصاد سیاسی را مورد نقد قرار دهد، و مبارزه طبقاتی را بمثابه انگیزه اصلی تاریخ توسعه داد.
ما بمثابه ادامه دهنده میراث فرید ریش انگلس، به ایشان میگوییم که ممنون شما هستیم! “
ادامه خواندن یادوارهء از فریدریش انگلس : ترجمه ازعارفه ورحمت ایماقحاکمیت طالبان وتبدیل شدن افغانستان به سکوی پرش تروریستان خطرناک : مهرالدین مشید

به صدا درآمدن آژیر خطر و فرار رهبران طالبان از کابل
کشته شدن الظواهری رهبر القاعده در شیرپور در چند صد متری ارگ به تمامی گمانه زنی ها نقطۀ پایان نهاد و به این حقیقت مهر تایید گذاشت که افغانستان تحت حاکمیت طالبان به جای اینکه به مکان امن و رفاه و آسایش به مردم افغانستان بدل شود، برعکس به بهشت تروریستان خطرناک جهانی تبدیل شده است. پس از حمله بر الظواهری زنگ خطر در کابل به صدا درآمد و تمامی رهبران طالبان کابل را ترک کرده اند. حالا نه خبری از رهبران طالبان و نه هم خبری از کنفرانس های مجاهد و لخند های سخنگوی این گروه است. مردم بدین باور اند که رهبران طالبان گویی جان برکف گرفته و سراسیمه و حیرت زده شهر کابل و سایر شهر های افغانستان را ترک کرده اند. آنان خود را در پناه گاۀ پیشین شان پنهان کرده اند. شاید طالبان فکر می کردند که
ادامه خواندن حاکمیت طالبان وتبدیل شدن افغانستان به سکوی پرش تروریستان خطرناک : مهرالدین مشیدافغانستان سرزمین حماسه وفاجعه اثر محترم میرعنایت الله سادات را چند سال قبل معرفی نموده بودم ؛ در اثر تقاضای دوستان اینک دوباره نشرگردید: نوشته ء ماریا دارو

کتاب « افغاستان سرزمین حماسه و فاجعه » اثر گران بهاء جناب محترم میر عنایت الله سادات واقعیت های انکار ناپذیر از حوادث جامعه ما و عوامل تاثیر گذاری منفی کشور های خارجی بر وطن مارا و پادشاهان و رهبران الی دو نیم دهه گذشته را همه جانبه مورد برسی قرار داده است.
خوشبختانه جناب محترم سادات کتاب با ارزش خویش را برایم اهدا کردند٬ جا دارد که از این تحفه ذیقمیت شان اظهار سپاس نمایم.
محترم سادات با موشگافی خیلی دقیق و صادقانه حوادث وطن رااز سالهای کهن یعنی آریانای باستان٬ خراسان دیروز و افغانستان امروز با جزئیات و اسناد موثق و معتبر داخلی و خارجی با تحلیل دقیق علمی نوشته است . بامطالعه این کتاب٬ حوادث گنگ که تا هنوز ذهن عده از هموطنان مارا مشکوک نگهداشته است ٬ روشن میشود . وضع رقتبار فعلی و آینده نا مشکوف و پوشش از تبلیغات از جوانب مختلف ٬ روی واقعیتهای وطن خاک پاشیده است اما وطنداران صدیق و قلم بدستان راستکار مانند جناب سادات وظیفه خویش دانسته اند٬تا تمام حقایق را بدون در نظرداشت ملحوظات سیاسی٬ قومی و زبانی برای نسل آینده کشور بیان نمایند.
ادامه خواندن افغانستان سرزمین حماسه وفاجعه اثر محترم میرعنایت الله سادات را چند سال قبل معرفی نموده بودم ؛ در اثر تقاضای دوستان اینک دوباره نشرگردید: نوشته ء ماریا داروبخش سوم – مهستی گنجوی؛ بزرگ بانوی شعر پارسی دری : استاد پرتو نادری

مهستی وشهر آشوب
مهستی در بخشی از چهارگانیهای خود به توصیف صمیمانه و عاشقانه پیشهوران و کسبهکاران پرداخته است. در پارسی دری، اینگونه شعر را به نام «شهرآشوب» یاد میکنند که در وزن چهارگانی سروده میشود. شهرآشوب در بُعد دیگر خویش، زبان طعنهآمیز و هجوگونه دارد. داکتر سیروس شمیسا آن را از فروع هجو میداند، چنانکه گفته است: «شهرآشوب از فروع هجو است که به نظر ما ژرفساخت بسیاری از انواع و زیرانوع ادبی از قبیل طنز و کمیدی است. شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر و نکوهش مردم آن باشد.»
(انوع ادبی، ص ۲۴۲)
شمیسا، مسعود سعد سلمان (۴۳۸-۵۱۵) را نخستین شاعری میداند که شهرآشوب سروده است. اینکه او نخستین شاعر است یا مهستی، باز هم بهدرستی نمیدانیم؛ برای آنکه مسعود سعد سلمان نیز از شمار شاعرانی است که در نیمه دوم سده پنجم و اوایل سده ششم هجری زیسته و همروزگار مهستی است.
ادامه خواندن بخش سوم – مهستی گنجوی؛ بزرگ بانوی شعر پارسی دری : استاد پرتو نادریرعایت چند مورد مهم در نوشتار : استاد جاوید فرهاد

– بن / ابن:
” بن ” و ” ابن ” هنگامی که میانِ دو اسمِ خاص بیاید، هردو دُرست دانسته میشود، مانند:” حسین بنِ علی ” و “حسین ابنِ علی” ، “محمد بنِ زکریای رازی” و” محمد ابنِ زکریای رازی “.
– به:
“به” در موارد زیر، به گونهی پیوسته نوشته میشود:
۱- وقتی که برسرِ مصدر یا فعل بیاید {که در اصطلاح به آن ” بای تزٸینی” یا ” بای تأکید گفته می شود} مانندِ : “بگفتم ، بروم ، بنماید ، بگفتن (یعنی گفتن و نه بهگفتن ) و…
۲- در شیوه های نگارشی این، بدین ، بدان، ، بدو، و… نیز “به” پیوسته نوشته میشود.
ادامه خواندن رعایت چند مورد مهم در نوشتار : استاد جاوید فرهاداز لبخند زیبای ژوکوند تا خنده های زشت و خیانت بارغنی : نوشتهء مهرالدین مشید

روزی یک فلم کوتاه خندهء غنی را دیدم که در واقع سیمای اصلی و واقعی او را به نمایش می گذارد. این فلم واقعیت تلخی را به افکار می دهد که شبکه های استخباراتی در همکاری با سایر جاسوسان خود چگونه انسان های زبون و ارزه و ذلیلی مثل غنی را با تبلیغات رسانه ای بزرگ می سازند و او را تا مقام دومین متفکر جهان بالا می برند تا خاک برچشم مردم یک کشور بپاشند و سرنوشت آنان را به بازی بگیرند. این فلم غنی را در حال خندیدن نشان می دهد و نه تنها خندیدن که اعجاز فناوری را نیز به نمایش می گذارد که چگونه در یک لحظه نه تنها تصویر واقعی؛ بلکه سیمای وجدانی او را نیز به تماشا می گذارد. این فلم در واقع پرده از تو بودن غنی بیرون می کند و هويت واقعی او را به تماشا می گذارد.
ادامه خواندن از لبخند زیبای ژوکوند تا خنده های زشت و خیانت بارغنی : نوشتهء مهرالدین مشیدبخش دوم – مهستی گنجوی؛ بزرگبانوی شعر پارسی دری : نوشتهء استاد پرتو نادری

مهستی و عمرخیام
در پیوند به دیدار مهستی با عمر خیام که همروزگار او بود، روایتهایی نیز وجود دارد که او با عمر خیام دیدارهایی داشته است. اگر بپذیریم، باید چنین دیدارهایی زمانی رخ داده باشد که او در دربار سلطان سنجر (۵۱۱- ۵۵۲ ق/ ۱۱۱۸-۱۱۵۷) در مرو به سر میبرد یا هم در سفری در نیشابور.
با یک مقایسه در میان چهارگانیهای مهستی و عمر خیام، درمییابیم که چهارگانیهای این دو شاعر، چه از نظر زبان و چه از نظر نگرش به هستی و زندهگی، همگونیهای زیادی دارند.
این همگونیها گاهی چنان برجسته و چشمگیر است که میاندیشی هر دو شاعر در تفاهم باهم خواستهاند چنین اندیشههایی را با استفاده از قالب چهارگانی در شعر پارسی دری، گسترش دهند.
ادامه خواندن بخش دوم – مهستی گنجوی؛ بزرگبانوی شعر پارسی دری : نوشتهء استاد پرتو نادریاز مولانا بیاموزیم : نوشتهء استاد پرتو نادری

مولانا در دفتر سوم مثنوی معنوی این حکایت را این گونه روایت میکند.
آن شغالی رفت اندر خم رنگ
اندر آن خم کرد یک ساعت درنگ
پس بر آمد پوستش رنگین شده
که منم طاووس علیین شده
پشم رنگین رونق خوش یافته
آفتاب آن رنگها بر تافته
ادامه خواندن از مولانا بیاموزیم : نوشتهء استاد پرتو نادریجنایات جنگی نظامیان متجاوز و اشغالگر آسترالیایی در افغانستان : نوشته محمد حنیف حریف

نیروهای ویژه استرالیا ده تن از اهالی ملکی بی گناه وبی دفاع را در سال ۲۰۱۲ در قندهار به شکل وحشیانه تیرباران کردند!!
خبررسانی استرالیا (ایبیسی) در یک گزارش تحقیقی خود گفته است که نیروهای ویژه استرالیایی درسال ۲۰۱۲ میلادی ده غیرنظامی افغان را در جریان یک عملیات در ولایت قندهار در جنوب افغانستان تیرباران کردند.

به گفته این شبکه این بدترین کشتار غیرقانونی است که ادعا شده از سوی نیروهای استرالیایی در افغانستان انجام شده است.
شاهدان عینی و منابع استرالیایی تایید کردهاند که نیروهای هوایی این کشور در این عملیات شماری از طالبان را نیز هدف قرار دادند.
اما همین منابع گفتهاند که در جریان این عملیات شماری از روستاییان غیرنظامی که در نزدیک یک تراکتور جمع شده بودند، هدف قرار گرفتند.
ادامه خواندن جنایات جنگی نظامیان متجاوز و اشغالگر آسترالیایی در افغانستان : نوشته محمد حنیف حریفگرامیداشت از مبارزین آزادی خواه سید محمد اسماعیل بلخی ؛ استاد امان الله موحدی: در لینک برنامه را با صدای نصیر موحدی؛ استماع بدارید
گرامیداشت از آزادیخواه بزرگ علامه سید محمد اسماعیل بلخی : نوشته ؛ میر عبدالواحد سادات
بیست و سوم سرطان پنجاه و چهار سال از خاموشی بزرگمرد می گذرد که روحانی پاکنهاد ، عالم متبحر ، خطیب بی همتا ، و منادی وحدت و اتحاد مردم ، اقوام و مذاهب مختلف بود .

بخاطر تقرب و نزدیکی پیروان مذاهب سنی و شعیه خاطر نشان میساخت :،
سنی که شعیه نیست ، سنی نمی باشد
شعیه که سنی نیست ، شعیه نمی باشد
و در بیتی میسراید :
میِ آزادی و وحدت نرسد از چه به ما؟
مستبد شیخ صفت دشمن جام است اینجا
ادامه خواندن گرامیداشت از آزادیخواه بزرگ علامه سید محمد اسماعیل بلخی : نوشته ؛ میر عبدالواحد ساداتگرامیداشت از سالروزشهادت سید محمد اسماعیل بلخی ؛ مبارز آزادی خواه وشاعر نستوه : نوشته استاد پرتو نادری

سید اسماعیل بلخی، شخصیت چندین بعدی دارد. بیش از همه عالم دین بود، روشنفکر و اندیشه پرداز اسلامی نیز. شاعر، ادیب و سخنوری بود که شور مبارزه در سر و عشق مبارزه در دل داشت. مقا ومت او تنها مقاومت در شعر نیست، بلکه خود بخشی از جنبش مقاومت سیاسی و اجتماعی کشور بود.
با همفکرانی حزب سیاسی میسازد و در هوای برانداختن نظام است. رسیدن به یک نظام جمهوری، استوار بر اصول و عدالت اسلامی، مدینۀ فاضلۀ او را میسازد.
شعرهای او تا جایی که من دیدهام در کلیت بر محور چنین اندیشههایی میچرخند.
ادامه خواندن گرامیداشت از سالروزشهادت سید محمد اسماعیل بلخی ؛ مبارز آزادی خواه وشاعر نستوه : نوشته استاد پرتو نادریبجواب نوشتهء محمد عثمان نجیب در مورد شخصیت علامه سید جمال الدین افغانی: ماریا دارو

دوستان گرانقدر !
نوشته ء آقای محمد عثمان نجيب در باره هويت سیاسی علامه سید جمال الدين افغان که در فیسبوک منتشر کرده است ؛ خلاف واقعیت های تاریخی و هويت اصلی علامه سید جمال الدین افغان میباشد.
بنده کتاب خورشید شرق را بعد از تحقيقات چند ساله و با معرفی منابع معتبر ؛ نویسندگان آگاهی افغانستان و سایر کشور های اروپایی و آسیایی و آفریقایی در مورد شناخت و مبارزات علامه سید جمال الدين افغاني به چاپ رسانیده ام.
سید جمال الدين افغاني یک دانشمند آگاه و مبارز برجسته؛ ضد استبداد و استعمار ؛ در ولایت کنر افغانستان از پدر و مادر سید بدنیا آمده است.
نوشته ء آقای محمد عثمان نجيب ؛ به استناد نقل و قول از یک انگلیس بر ضد سید جمال الدين افغاني میباشد.
در حالیکه تعداد زیاد محققین و نویسندگان معروف افغانستان مانند ( علامه حبیبی در كتاب نسب زدگان ؛ كتاب افغانستان در مسیر تاریخ اثر مرحوم غبار ؛ كتاب بیدارگر عصر اثر جناب استاد فاضل ؛ نوشته های و چشم دید علامه محمود طرزی که در چندین شماره سراج الاخبار منتشر گردید ؛ مرحوم استاد احمد جاويد؛ ا پروفیسور عبدالله بختانی «خدمتگار» خواجه بشير انصاری؛ استاد دکتور عبدالغفور روان فرهادی ؛ دكتور عنایت الله شهراني ؛ استاد خليل الله خلیلی ؛…. و سایر نویسندگان و . شعرای شرق و غرب بخصوص نویسندگان مصر ؛ سوریه؛ عراق ؛ و ترکیه ) همه از شخصیت مبارز و ضد استعمار « سید جمال الدین » را توصیف کرده اند.
مرحوم سید جمال الدين افغان در عصر میزیست که استعار انگلیس در آسيا و آفريقا بطور وسیع نفوذ کرده بود ؛ انگلیس با توطَه ء دول تحت نفوذ خود سیدرا کشور به کشور تبعید می کرد زیرا سید جمال الدين جنبش های آزادی خواهی را در کشور های تحت استعمار توصیه و تحریک میکرد .
سید جمال الدین که جز یک قلم و زبان گویا چیزی دیگری نداشت ؛ چرا انگلیس از وی میترسید؛ وسایه وار تعقيب میکردند تا بالاخره زبان گویای او را هم بریدند.
افسوس که چنین یک شخصیت مبارز و آزاديخواه مورد این گونه نقد نادرست قرار میگیرد.
اکثر اقدامات و پیشرفت ها امیر شیرعلی خان مانند : « ایجاد اولین نشریه شمس النهار ؛ ایجاد داگی خانه « پسته » رفع کار بیگاری و ايجاد مركز نظامی شیرپور ؛ نظم نظام و لباس نظامی و غیره و غیره همه از طرح پلان و نظریات علامه سید جمال الدين افغاني میباشد که وی قبل از سفرش از افغانستان برای امیر شیرعلی خان سپرده بود.
دوستان محترم که علاقمند تفصیل بیشتر باشند می توانند کتاب خورشید شرق را در سایت ماريا دارو داد کام )
( همیشه در دسترس میباشد ؛ مطالعه فرمایند.
www.mariadaro.com
رازآلودی استخباراتی مرگ و زنده گی ملاهبت الله : نوشته مهرالدین مشید

راز سر به مهر مرگ رهبر طالبان و حدث و گمان ها
مرگ و زنده گی ملاهبت الله رهبر طالبان پس از برگزاری نشست علما در کابل بیشتر برای مردم افغانستان رازآلود شد و پرسش های زیادی را در افکار مردم افغانستان برانگیخته است. صدای صوتی منسوب به ملاهبت الله در این نشست پخش شد و شخصی در حال سخنرانی به نمایش گذاشته شد که پشت خود را به طرف اشتراک کننده گان دور داده بود. اين برای همه شگفت آور است که چگونه او در مقابل ۳۵۰۰ نفری پشت داد که به او بیعت کردند.
ادامه خواندن رازآلودی استخباراتی مرگ و زنده گی ملاهبت الله : نوشته مهرالدین مشیدشمس النهار ومیرزاعبدالعلی : نوشته استاد پرتو نادری

در افغانستان از محمود طرزی چه در زمینۀ مطبوعات و چه در زمینۀ ادبیات با حرمت فراوان یاد میشود. شماری از پژوهشگران عرصۀ مطبوعات از او به حیث پدر مطبوعات نوین كشور یاد كردهاند. این امر گاهی در میان نسل جوان این توهم را به وجود آورده است كه گویا مطبوعات در افغانستان با محمود طرزی و نشریۀ او سراجالاخبار افغانیه به سال 1911 میلادی آغاز شده است. در حالی كه نخستین نشریه در افغانستان به سال 1873 میلادی به دوران امیر شیر علی خان بر میگردد. این زمانیاست كه در شهر كابل نشریۀ «شمس النهار» در شانزده صفحه به قطع كوچك به نشرات آغاز کرد.
ادامه خواندن شمس النهار ومیرزاعبدالعلی : نوشته استاد پرتو نادریمهستی گنجوی بزرگ بانوی شعر پارسی دری : نوشته -استاد پرتو نادری

بخش نخست.
دیداری در گنجه
هی میدان و طی میدان، خودم رساندم به شهر گنجه، به گفتۀ نادر نادرپور «در شهر ناشناختهیی پرسه میزدم». جایی رسیدم، کاخ با شکوهی دیدم که از آن صدا عود و چنگ میآمد. از کسی پرسیدم که این کاخ چه کاخیست و این سرود چه سرودیست؟
گفت: کاخ «پور خطیب» است و مهستی چنگ مینوازد، شعر میخواند و بزم آرایی میکند. دیگر سر از پای نشناختم، پرندهیی شدم و خودم را به کاخ رساندم.
انبوه مردم دیدم، نشسته و جامهها همه زربفت. ندیمکان دیدم همه زیباروی که مهمانان را پیاله پیاله شربت انار می دادند.
مهستی را دیدم آن ماهبانوی بزرگ شعر را که بر تخت گوهر نشانی نشسته و پور خطیب در برابر او بر تخت دیگر. مهستی مینواخت و میخواند، پور خطیب میخواند؛ اما نمینواخت.
ادامه خواندن مهستی گنجوی بزرگ بانوی شعر پارسی دری : نوشته -استاد پرتو نادری