واژه ها و ریشه ها( کتاب به زحمات آقای همایون باختریانی درین اواخر به زیور چاپ آراسته گردید): نوشته فیض الله ایماق


لغتنامۀ «واژه ها و ریشه ها» نوشتۀ فرهنگی ساعی و پر کار آقای همایون باختریانی درین اواخر به زیور چاپ آراسته گردیده و به دسترس فرهنگیان عزیز قرار گرفته است. مؤلف در حدود هزار واژهی گویشی و عامیانۀ مردم کابلزمین را که ظاهراً این لغات و اصطلاحات بی معنی و خالی از ارزش های ادبی جلوه مینماید به تحلیل و بررسی گرفته است.

آقای باختریانی با انجام این کار معنا و مفهوم بسیاری از عبارات، واژه ها و کلمات گویشی کابلزمین را با استفاده از منابع و مأخذ ممکن و میسر مطابق با معیار های علمی- پژوهشی شرح و توضیح نموده است. حوزۀ کار مؤلف بر دو ساحۀ ریشه یابی و رد یابی متمرکز بوده و آن عده از واژگان که دخیل یا قرضی ثابت گردیده اند؛ تنها به ردیابی آنها پرداخته شده که منشا از کدام زبان مجاور یا دور دست داشته است. مانند: «ریکشا» که منشا جاپانی دارد و یا «سماوار» که منشا روسی دارد یا «غجم و غجمک» که منشا ترکی دارد و یا «گدود» که منشا هندی دارد و به همین منوال. تعداد دیگر که خاستگاه شان حوزۀ زبانی خود ما بوده به

ادامه خواندن واژه ها و ریشه ها( کتاب به زحمات آقای همایون باختریانی درین اواخر به زیور چاپ آراسته گردید): نوشته فیض الله ایماق

یادی از یک قهرمان ملی واقعی : داکتر ناصر اوریا

زنده یاد احمد علی کهزاد مؤرخ،‌ نویسنده، شاعر، باستان شناس و محقق نامور افغانستان در یک خانواده منور در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی مطابق ۱۹۰۷ میلادی دیده به جهان گشود. خدمات عظیم این بزرگمرد تاریخ افغانستان مخصوصاً‌ در بخش تاریخ نگاری و باستان شناسی، فراموش ناشدنی و ماندگار است. وی در سال ۱۳۶۲ هجری شمسی مطابق ۱۹۸۳ میلادی دیده از جهان بست و در جوار زیارت شاه دوشمشره (ع) به خاک سپرده شد.

یادش گرامی، روح اش شاد و بهشت برین مکانش باد.

ای کشور افغانستان، ای سرزمين باستان

مـهــد فـــــروغ آريان، پاينده نامت جاودان

پـايـنــــــده نـامـــت جـــــاودان

افغانی افـغـــان ديار، آزاده ای در کهسار

ادامه خواندن یادی از یک قهرمان ملی واقعی : داکتر ناصر اوریا

انگیزۀ تفرقه افگنی درمیان افغانها : میرعنایت الله سادات

قریب به نیم قرن قبل ، با اغازبرخورد های نیابتی درافغانستان ، تفرقه افگنی ها نیزمنحیث یکی ازاهداف عمدۀ دشمن درمیان افغانها بکارگرفته شد. دولت پاکستان زمانی به این هدف شیطانی خود دست یافت که حلقات ناراض ازدولت جمهوری محمد داؤد خان ، وطن شانرا ترک کرده و به پاکستان پناه بردند.  در آنجا ،  آنها به زیر قیادت استخبارات نظامی پاکستان قرارگرفته ودرمطابقت با پلان های استراتیژیک آن سازمان ، بخاطرحمله به سرزمین آبائی خود بسیج شدند.

دراوآخردورۀ  زعامت داؤد خان ، شمار آنها به پنج هزارنفر میرسید که همۀ شان در “کمپ ورسک” جابجا شده بودند. (1) این رقم  پس ازحوادث خونبارهفت ثور، همه روزه فزونی یافته ودرزیرنام ” مجاهدین ” ، کمپ های جدید برای آنها گشایش یافت. درهمین وقت است که استخبارات پاکستان از فرصت استفاده نموده وناراضیان مواصلت یافته را در قالب تنظیم های جهادی بسیج  و آنها را به هفت دسته تقسیم کرد.

هدف پاکستان ازهمچویک انقسام ، برآورده شدن اهداف ذیل بود :

ادامه خواندن انگیزۀ تفرقه افگنی درمیان افغانها : میرعنایت الله سادات

چرسنامه ؛ قسمت اول : نوشتهء داکتر نبیل پاکطین

 چطور چرس در نزد جوانان باعث افزايش واقعات حملات قلبى مى شود؟

      درين اواخر بنابر علل بسيار حملات قلبى در نزد جوانان در کشور عزیز مان رو به افزايش است كه يكی از علت های آن استفاده فراگير و روز افزون ازچرس است. 

      شما شنيده ايد كه يك سليبريتى، يك شخص مشهور سياسى، هنرى، ادبى و يا علمى بعد از مراسمى جان خود را به حق سپرده است و بعداً عده اى آنرا جنبه سياسى داده  و برخى هم آنرا به علل مختلف ربط داده اند؛ در حاليكه در تاريخچه ی صحی ایشان قبل از فوت، استعمال چرس عملاً مشهود است. 

      طبابت جهان در حال دهل زدن به نفع استفاده طبى چرس است؛ در حاليكه براى آن ده ها گزينه اى بديل بهتر وجود دارد كه ١٠٠ مراتبه در عرصه دارو درمانى بهتر از چرس عمل مى كند. ولى سياسى شدن طبابت افق هاى توسعه طبابت را به بند بست كشيده است. نمونه مثال آنرا در مبارزه جهان عليه كرونا شاهد هستيم و نمونه دوم آن الى سال هاى ٢٠٠٧ همجنس بازى در ليست كود هاى بيمارى روانى طبابت درج بود ولى با سياسى شدن مسئله ديگرى اين موضوع از ليست بيمارى هاى روانى منحيث يك تعدى حذف شد. چرس هم خارج از اين طرز نگرش نيست. اين بحث را سريال وار طى چند نوشته تعقيب ميكنم كه درين نوشته به طور خلاصه بالاى مبحث حملات قلبى چرس مى پردازم: 

ادامه خواندن چرسنامه ؛ قسمت اول : نوشتهء داکتر نبیل پاکطین

بازگشت غنی به کابل؛ پس از معامله با آی اس آی و شبکهء حقانی
سیاستگران افغانستان دلالان خاین و معامله گر اند: مهرالدین مشید

در این روز ها گزارش هایی از بازگشت غنی به کابل به نشر رسیده است. هرچند پیش از این هم بازگشت غنی به کابل بربنیاد قرارداد پنهان میان غنی و شبکهء حقانی با پا درمیانی شبکهء آی اس آی پاکستان پیش بینی می شد؛ زیرا سیاستگران راست و چپ و میانه و ملی گرای افغانستان در طول پنج دههء گذشته ثابت کرده اند که دلالان و معامله گران سیاسی اند و همیشه سرنوشت افغانستان و مقدرات مردم این کشور را در ترازوی معامله با استخبارات شرق و غرب و شمال و جنوب نهاده اند.

بنابراین احتمال بازگشت غنی به مثابهء آخرین شاه شجاع معاصر در تاریخ افغانستان امری ناممکن نبود. زیرا غنی با تسلیمی ارگ به خلف رنجیت سنگه خاطرهء سیاهء شاه شجاع را دوباره زنده کرد که پس از تبعید در سال ۱۸۱۴ الماس کوهء نور را به رنجیت سنگه پیش‌کش نمود تا به یاری سکه ها به تخت پادشاهی در کابل بنشیند.

ادامه خواندن بازگشت غنی به کابل؛ پس از معامله با آی اس آی و شبکهء حقانی
سیاستگران افغانستان دلالان خاین و معامله گر اند: مهرالدین مشید

مردم افغانستان قربانی بزرگ ترین دروغ تاریخ
 : نوشتهء مهرالدین مشید


بزرگ ترین جنایت تاریخی و انتقام‌جویی از مردم افغانستان

اکنون از سناریوی توطیه بار و توهم آمیز یازدهم سپتمبر که از آن به عنوان بزرگ ترین دروغ تاریخ معاصر یاد شده است، بیش از بیست سال می گذرد. 

این حادثه که در اصل ماجراجویی جهانی صهیونیسم جهانی و توطیهء مشترک اسرائیل و آمریکا برای لشکرکشی ها و اشغال کشور ها و عملی شدن طرح خاورمیانهء بزرگ بود. در حالیکه که عاملان این حادثهء وحشتناک و فاجعه بار شهروندان عربی و بیشتر آنان از عربستان سعودی بود؛ اما نخستین قربانی این توطیه مردم افغانستان گردید.  پس از آنکه ملاعمر به خواست آمریکا نه گفت و از تسلیمی اسامه به این کشور انکار کرد. آمریکا افغانستان را مورد تهاجم قرار داد و مردم این کشور بیست سال تمام هر روز شاهد رخداد یازدهم سپتمبر بودند و تکانه های آن هنوز هم ادامه دارد. آمریکا و عمالش پس از بیست سال خونین بار دیگر افغانستان و مردم مظلوم آن را زیر شلاق و کیبل طالبان رها کرد و شتاب زده افغانستان را ترک کرد.

ادامه خواندن مردم افغانستان قربانی بزرگ ترین دروغ تاریخ
 : نوشتهء مهرالدین مشید

دزدی پول- فقیر ترین مردم دنیا توسط بزرگترین امپراطوری جهان : میر عبدالواحد سادات

رییس جمهور امریکا فرمان صادر نمود تا سه و نیم ملیارد پول مردم افغانستان به قربانیان حادثه یازدهم سپتامبرتعلق گیرد .

درین نوشته با حد اکثر ایجاز جوانب مختلف این فرمان غارتگرانه را بررسی مینمایم : 

قبل از همه باید گفت که پرداختن به چگونگی وقوع حادثه و عوامل و عاملان آن اماج این نبشته نمی باشد . هزاران نوشته و دها کتاب بنشر رسیده است که تعریف رسمی دولت امریکا در مورد حادثه رازیرسوال قرارمی‌دهد و همانند “ تیری میسان ” در کتاب “ دروغ بزرگ ” این رویداد غم انگیز رابه سکانداران قدرت امریکا حواله می‌دهد . 

پینه زدن مردم افغانستان با حادثه : 

از همان روز یازدهم سپتامبر رییس جمهور و مجموع اراکین قدرت حادثه را تروریستی و کارسازمان القاعده خواندهاند و ترکیب تروریستان را چنین اعلام نموده اند : 

ادامه خواندن دزدی پول- فقیر ترین مردم دنیا توسط بزرگترین امپراطوری جهان : میر عبدالواحد سادات

 طلوع عصر جدید در افق ژئوپولیتیک جهان! نوشتهء دکتور علی احمد کریمی

درجهان جنون انگیز امروز جنگ قانون زندگی گردیده است، و به گفته کلاسیک ها هدف جنگ  حفظ صلح نیست بلکه جنگها و اتحادیه ها به منظور برتری جویی ها و تفوق طلبی ها صورت می گیرد.

قدرتهای بزرگ ازابزار های گوناگون فشار به خاطر منافع خود برعلیه کشور های فقیر و ناتوان استفاده می نمایند.  بعد از فروپاشی شوروی نظم جدید در روابط ملل به رهبری امریکا به جهان حاکم گردید. اکثر کشورهای جهان از آن جمله ابرقدرتی مانند روسیه بطور داوطلبانه وبا لب خندان الگو امریکا را پذیرفت . امریکا در سال‌های نود به گونه ای ابرقدرت بی رقیب به جهانیان اعلام نمود که برای حفظ ثبات و نظم در حل مناقشات منطقوی و جهانی  باید  یک ثبات دهنده باشد .

اما رویداد های جهان نشان داد که امریکا  به تنهایی نه توانست ثبات را تامین نماید بلکه سیاست های یکجانبه گرانه امریکا منجر به آنارشیسم بین المللي  وبحرانها سیاسی و فجایع بشری در نقاط مختلف جهان گردید و حتی کشور های  که از سیاست مرزهای باز و بازار آزاد بعد ازجنگ سرد استقبال نمودند به جهان یک قطبه به رهبری آمریکا مشکوک گردیدند.

ادامه خواندن  طلوع عصر جدید در افق ژئوپولیتیک جهان! نوشتهء دکتور علی احمد کریمی

طرح ها برای نجات کشوری افتاده در چنگال آهنین طالبان
: مهرالدین مشید


بسیج برای نجات کشور یا  تمرکز روی ساختار نظام؟ در این روزها بحث نظام متمرکز و غیرمتمرکز و فدرالی در کشوری مطرح است که پیش از همه به نجات نیاز دارد و سرنوشت آن در دست آهنین طالبان است و تاریخ ناشاد آن بدون اندک ترین سعی و تلاش برای نظام سازی و حکومتداری خوب، سراسر  درد و رنج و مصیبت بوده است. سرنوشت مردم آن قربانی عیش و نوش خلیفه ها و سلاطین عیاش و زنباره و حاکمان فاسد و خاین بوده است. این سلسلهء ناشادی ها از قرن های دور بدین سو بر شانه های نحیف این مردم سنگینی داشته است. حاکمان و سلاطین و زمامداران آن جز برای نام و نان زورآزمایی و قدرت طلبی کرده اند که اندک ترین گامی هم برای رفاه و پیشرفت کشور و مردم برنداشته اند. چه رسد به اینکه آنان از آن همه افزون خواهی ها و کشتار ها و بیرحمی ها و عظمت طلبی ها و فحاشی ها اندکی کوتاه می آمدند و چند گامی برای نظام سازی می گردند. در این صورت دست ما اکنون برای ساختن نظام این قدر کوتاه نمی بود و امروز بار جنگ بر سر نظام متمرکز و غیرمتمرکز و فدرالی و غیره بر شانه های مردم ما اینقدر سنگینی نمی کرد.

ادامه خواندن طرح ها برای نجات کشوری افتاده در چنگال آهنین طالبان
: مهرالدین مشید

روز جهانی رادیو (۱۳ فبروری) د راډیو نړیواله ورځ : داکتر ناصر اوریا

میدانید که افغانستان چه زمانی صاحب رادیو شد. روز بین المللی رادیو * ۱۳ فبروری *

د رادیو نړیواله ورځ

افغانستان ۵ سال بعد از آغاز نشراتِ رادیو در جهان، صاحب رادیو شد. شاه امان الله رادیو را در سال ۱۹۲۵ میلادی، یعنی پنج سال بعد از پخش امواج صوتی از طریق رادیو در امریکا، به افغانستان آورد. از راست به چپ: سرور گویا اعتمادی، خانم کوثر نورانی، میرمن رقیه حبیب ابوبکر، میرمن لطیفه کبیر سراج (اولین نطاقان رادیو)، کوتی لندنی و تعمیر فعلی رادیو افغانسان.

فقط ۵ سال قبل از آن، يعنى در سال ١٩٢٠ نشرات راديو در امریکا به شکل ابتدایی آن آغاز گرديده بود. گرچه مفکورهٔ استفاده از فرستندهٔ صوت در اواخر قرن ۱۹ تحت مطالعه و بررسی بود (از جمله پیشگامان آن میتوان از تسلا و مارکونی نام برد).

در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی مطابق ۱۹۲۳ میلادی به دستور شاه امان الله، انجنیر عطاالله غرض کسب تحصیلات به جرمنی فرستاده شد.

ادامه خواندن روز جهانی رادیو (۱۳ فبروری) د راډیو نړیواله ورځ : داکتر ناصر اوریا

پاکستان و سرآغاز یک جنگ نیابتی تازه در افغانستان: مهرالدین مشید

از اظهارات مقام های پاکستانی طوری فهمیده می شود که ماموریت طالبان پایان یافته و اهداف درازمدت این کشور هنوز در افغانستان برآورده نشده است. چنانکه مقام های پاکستانی در این روز ها از ورود طالبان پاکستانی و حضور تمامی رهبران  و جنگجویان آنان و تشدید حمله های آنان از افغانستان به آن کشور سخن می گویند. این ادعا های مقام های پاکستانی پس از آن افزایش یافته که میانجیگری سراج الدین حقانی میان حکومت پاکستان و طالبان بدون نتیجه پایان یافت. پس از این تلاش های ناکام مقام های پاکستانی برایتان خشمگین اند. پس لرزه های خشم مقام های پاکستانی برطالبان بی اثر نبوده و گزارش های رسانه ای از سه پارچه شدن طالبان به رهبری ملابرادر و ملایعقوب و شبکهء حقانی سخن می گویند. دیده شود که این ادعا ها وارد کردن فشار بر طالبان و چانه زنی بر آنان است و یا اینکه بازی تازه را می خواهد آغاز کند. در همین حال روزنامه های آمریکایی از تیره شدن روابط طالبان و پاکستان خبر داده اند‌.

ادامه خواندن پاکستان و سرآغاز یک جنگ نیابتی تازه در افغانستان: مهرالدین مشید

بحث قانون اساسی و حاکمیت قانون (جدل تاریخی مشروعه ومشروطه ؛ مقابله با بحران حقوقی وفقدان مشروعیت) : میر عبدالواحد سادات


بنام خداوند حق و عدالت !

انجمن حقوق‌دانان افغان در اروپا همه ساله كنفرانس علمى را تحت عناوين مختلف و مبرم براى افغانان و افغانستان داير مي‌نمايد. در دو سال اخیر، بنابر شيوع وسيع وايروس كرونا، تدوير كنفرانس ممكن نگرديد. برمبناى نظرات همسلکان عزیز شوراى رهبرى انجمن تصميم اتخاذ نمود، تا همانند سال پار مقالات پژوهشی خبره گان حقوق و دانشمندان ورجاوند، بشكل كتاب منتشر گردد ؛ بر مبنای احوال جاری افغانستان عنوان کتاب : بحث قانون اساسی و حاکمیت قانون «جدل تاریخی مشروعه و مشروطه، مقابله با بحران حقوقی و فقدان مشروعیت» انتخاب گرديد، كه در واقع مبین محتوی مجموع مقالات مندرج در كتاب نیز می‌باشد که زوايايى مختلف موضوع رابه بررسى گرفته است. 

اظهر من الشمس است كه :صلح نياز اصلى مردم مظلوم و شرط بقاى جامعه است و افغانان و افغانستان بعد از تحمل بيشتر از چهار دهه جنگ وخونريزى حق دارند و مستحق مى‌باشند، تا به صلح نايل و به شاهراه بازسازى و ترقى گذار نمايند. 

ادامه خواندن بحث قانون اساسی و حاکمیت قانون (جدل تاریخی مشروعه ومشروطه ؛ مقابله با بحران حقوقی وفقدان مشروعیت) : میر عبدالواحد سادات

يادواره از ازاديخواه سترگ و مورخ بزرگ وطن؛ میرغلام محمد غبار : نوشته میر عبدالواحد سادات

در مبارزۀ تاریخی علم و جهل که همین اکنون نیز با شدت آن در افغانستان جریان دارد و فی الواقع یکی از مشخصه های عمدۀ روال جاری تاریخ کشور مارا میسازد، بسیار ضرور است تا پدران معنوی خویشرا گرامی بداریم و راه ورسم وطندوستانه، منورانه و مترقی شان را ملاک عمل قرار بدهیم و به همین ارتباط و به ادامۀ تلاشهای سایر قلمبدستان منور، این نبشته را که به ارتباط نشر جلد دوم «افغانستان در مسیر تاریخ» تهیه و به چاپ رسیده بود، به بهانۀ چهل و چهارمین سالگرد وفات مورخ نامدار و مبارز استوار راه آزادی، ترقی و سعادت مردم بنشر میسپارم.

دراحوال ناهنجارکنونی که تیشه ها از داخل و خارج برریشۀ تاریخ و فرهنگ افغانستان زده میشود و تلاش مذبوحانه به خاطر وارونه ساختن تاریخ کشور ما انجام میگیرد ، بدون شک یکی ازوظایف مبرم و با اهمیت درنشرات ملی و فرهنگی افغان ها، درراستای پاسداری ازتاریخ و فرهنگ جاویدان کشور، همانا معرفی رجال و شخصیت های برجسته تاریخی ، ملی ، فرهنگی و اجتماعی میباشند.

بادرک ازهمین نیازمندی ، ازآنجایی که نشر جلد دوم افغانستان در مسیر تاریخ یکباردیگر نام مؤرخ بزرگ افغان شادروان میرغلام محمد غبار رامطرح ساخته است ، خواستم تا مطالبی راپیرامون شخصیت بزرگ شان تهیه و برای خواننده گان عزیز تقدیم بدارم:

درابتدا میخواهم صادقانه مطرح نمایم که پرداختن پیروامون شخصیت مرخوم غبار که واقعأ بزرگ و کثیرالابعاد است ازتوان خامۀ ناتوان من بدور بوده و هم در چند صفحه ای محدود ممکن نمی باشد. اما به تأسی ازکلام مولانای بزرگ که :

آب جیهون رااگر نتوان کشید

هم به قدر تشنگی بتوان چشید

بارعایت اجمال و اختصار به معرفی وگرامیداشت این شخصیت فرهیختۀ ملی سیاسی ، ادبی ، اجتماعی ، فرهنگی ، محقق وپژوهشگر فرزانۀ کشور ما میپردازیم:

مؤرخ فقید افغان، استاد میرغلام محمد غبارکه به حق اززمرۀ مردان تاریخ است نه تنها درسطح ملی ومنطقه یی ، بلکه درمقیاس جهانی نیز درزمرۀ نخبگان معاصر شرق ، شناخته شده است. شاد روان غبار بیشتر ازشش دهه به مثابۀ نویسندۀ توانا ، زبردست وروزنامه نگار به کار پرمشقت تحقیق و پژوهش میپرداخت و هم زمان درطی این مدت بمثابه یک وطن دوست واقعی ، استقلال طلب ، مشروطه خواه و سیاستمدار پرخاشگر، درمیدان پُرتلااطم سیاست افغانستان حضور فعال داشت. باهمین حقایق است که نام استاد بزرگوار غبار با مفاهیم :

ادامه خواندن يادواره از ازاديخواه سترگ و مورخ بزرگ وطن؛ میرغلام محمد غبار : نوشته میر عبدالواحد سادات

تاریخ پنجم فبروری مصادف به سالروز وفات مرحوم میر غلام محمد غبار نویسنده؛ شهیرو سیاسی آگاه :نوشته – داکتر سرور مولایی

             نقد و معرفی کتاب افغانستان در مسیر تاریخ جلد دوم

            پیشگفتار 2 + متن 271 + پیوستها 13 = 285 صفحه

                      تألیف میر غلام محمد غبار ، سال 1352

             به کوشش حشمت خلیل غبار ، ویرجینیا – امریکا ، جون 1999

برای اکثریت قــریب به اتفاق مردم افغانستان، آزادیخواه ، مبارز ، نویسنده و محقق و مورخ معاصر میر غلام محمد غبار ( 1276-1356ش ) آشناترین نام هاست و آنجا که پای نوشتن تاریخ کشور به میان می آید ، تألیف و تحقیق ارجمند او « افغانستان در مسیر تاریخ » را پیش از آثار دیگر به یاد می آورند .

بر اساس اطلاعاتی که در پیوستهای جلد دوم این کتاب آمده است ، غبار ســالها پیش از آنکه اولین اثر او « افغانستان و نگاهی به تاریخ آن » به صورت مقاله در شماره های 2 تا 12 سال اول مجلۀ کابل منتشر شود ؛ مطالعات و تحقیقات در تاریخ تاریخ افغانستان را آغاز کرده بود .

ادامه خواندن تاریخ پنجم فبروری مصادف به سالروز وفات مرحوم میر غلام محمد غبار نویسنده؛ شهیرو سیاسی آگاه :نوشته – داکتر سرور مولایی

یک دهکده حماسه  در میان صدا های  رنگین کمان بانو آزاده : مهرالدین مشید

دهکدهء زیبایی که چشمه مردان خانش شهرۀ آفاق است
قسمت نخست
۶۲ سال پیشتر از امروز در دهکدۀ کوچکی  دیده به جهان گشودم، که « کوئت» نام دارد. قریۀ زیبایی که در دامنه های پایانی کوه های خمبک و سر سیل در دامنه های هندوکش با صلابت و با وقار تمکین کرده است این قریه در امتداد یک درۀ قشنگ و تماشایی در میان دوکوه به مثابۀ کاجی مغرور بلند و با شکوه قامت افراشته است و گویی از سینهء آن فریاد های آریایی ها قدیم بلند است و هزاران قصه از یما و زردشت را به خوانش گرفته است.

این قریه روایت های متفاوت از تاریخ این سرزمین دارد. از مردی ها و مردانگی های آریاییان و پایمردی های کیومرث و گشتاسب و لهراسپ دارد و هنوز هم سرود های ریگوید در نماد سنگ گردی های آریایی در سینه سینهء آن به صدا آمده اند و قصه های فولکلوریک را به سرایش گرفته اند. این دهکده با کوهی مغرور در مقابل خود همسری و همطرازی دارد که کوۀ « زیره اش» خوانند، چنان استوار تمکین کرده که حتا از غرور به استقبال خورشید هم نمی رود و به نوازش او هم تن نمی دهد تا مبادا دست و پا بین خورشید شود و از شکوه و وقارش چیزی کاسته شود.

ادامه خواندن یک دهکده حماسه  در میان صدا های  رنگین کمان بانو آزاده : مهرالدین مشید

مایکل بری – دانشمند و محقق آمریکائی (ما در افغانستان شاهد استقرار یک دیکتاتوری قفل شده..) : ترجمه و تخلیص _فرید شیرزی

خانم ایزابل لاسیر معاون سردبیر روزنامه معروف فرانسوی فیگارو در خصوص تحولات سیاسی در افغانستان ، پس از سقوط جمهوریت و استقرا حاکمیت بنیاد گرای امارت طالبانی ، مصاحبه ی را با مایکل ای. بری (متولد سال  1948، نیویورک) استاد دانشگاه   پرینستون و مورخ خاورمیانه بزرگ و جهان اسلام انجام داده است 

این دانشمند آمریکائی بصفت متخصص فرهنگ های قرون اوسطی و‌مدرن ایران و افغانستان از سال 2004 به عنوان مدرس فرهنگ اسلامی در شعبه ی مطالعات شرق نزدیک پرینستون و علاوه بران به عنوان رئیس مشاور دیپارتمنت هنر اسلامی در موزه هنر متروپولیتن (2005-2009)تدریس و ایفای وظیفه نموده است و از سال 2009 مایکل بری در باره ی تاریخ اسلام و تاریخ فرهنگ افغانستان آثار بزرگ علمی و تحقیقی را به طور گسترده به دو زبان فرانسوی و انگلیسی نوشته است، آثار بری شامل تاریخ استاندارد افغانستان به زبان فرانسوی و تاریخ تفسیری نقاشی اسلامی قرون اوسطی از قرن پانزدهم تا قرن شانزدهم می باشد .

مایکل بری : 

جنبش های اسلام گرا اساسا دارای یک بعد جهانی بوده و بخش بزرگ‌ بحران های دنیا را تغذیه می کند. البته هر گروهی از آن ها را می‌توان از نظر ریشه‌های قومی یا کینه‌های اقتصادی و اجتماعی جداگانه می توان برسی کرد که برای آن تابلوی صدا خاص ارائه نمود . 

ادامه خواندن مایکل بری – دانشمند و محقق آمریکائی (ما در افغانستان شاهد استقرار یک دیکتاتوری قفل شده..) : ترجمه و تخلیص _فرید شیرزی

رنگین کمانی که دیگر در افق نمی‌تابد ؛ بمناسبت سومین سال وفات یوسف کهزاد : نوشته – استاد پرتو نادری

 محمد یوسف کهزاد نقاش پرآوازۀ افغاستان شب پنج شنبه اول جنوری2019 به ساعت 9.30 به وقت ایالات متحد امریکا در یکی از شفاخانه های ایالت کالیفورنیا به عمر 84 ساله‌گی با زندگی‌ بدرود گفت.

او به سال 1935 م / 1314 خورشیدی در شهر کابل چشم به جهان گشود. پدرش میرزا محمد علی نام داشت. این خانواده در افغانستان در عصه‌های فرهنگ، هنر و ادبیات شهرت گسترده‌یی دارد. 

برادر بزرگ او، احمد علی کهزاد در عرصۀ تاریخ نگاری، باستان شناسی و پژوهش‌های ادبی، تاریخ ادبیات پارسی دری نه تنها در افغانستان؛ بلکه در حوزۀ گستردۀ پارسی دری نیز چهرۀ شناخته شده و پرآوازه‌یی است. 

یوسف کهزاد به مانند برادر، شخصیت فرهنگی چندین بُعدی داشت.  هرچندرشتۀ اصلی خود را نقاشی می‌دانست؛ اما قلم او عرصه‌های شعر، داستان، نمایش‌نامه، پژوهش‌های هنری- ادبی را نیز درنوردیده است.

این نکته را باید یادآوری کرد که در بیشتر نوشته‌ها که در پیوند به زیست‌نامه کهزاد وجود دارد سال تولد او 1314/ 1935 آمده است؛ اما این روزها همیشر کهزاد، بانو ذکیه کهزاد در یکی از برنامه‌های تلویزوینی اش،  سال تولد کهزاد را 1310 یاد آوری کرد.

ادامه خواندن رنگین کمانی که دیگر در افق نمی‌تابد ؛ بمناسبت سومین سال وفات یوسف کهزاد : نوشته – استاد پرتو نادری

دین ملامت است یا‌ دین‌دار؟ بخش چهارم: محمد عثمان نجیب

پیشا ظهورِ اسلام کلیساها در جهان با قدرت و جنایتِ فراقانونی،‌ فرابازپرسی و فراپاسخ‌گویی عرضِ وجود کرده بودند. تاریخ روایت دارد که این صلاحیت‌ها از قرون ۱۸ تا ۲۰ در حدِ بلندترِ غیرِقابلِ تصور فراتر بودند. کودکان و اطفالِ مردم به نامِ دین و پابندی‌های اخلاقی دین و به اجبار از خانه‌واده‌های شان جدا ساخته شده و به کلیساها یا مدارسِ تحتِ مدیریتِ کلیساها منتقل می‌شدند. کلیساها برخلافِ تصور و تلقین‌هایی که به مردم داشتند علاوه بر آن که مکان‌های امنی برای حمایت از اطفال نبودند برعکس محلاتِ زیانباری برای حیات و مماتِ اطفال و خانه‌واده‌های شان بودند. هزاران و ده‌ها هزار تن کودکان در اثرِ تجاوز، کشتار و قتل‌ها هرگز دیگر به خانه‌های شان بر نه‌گشتند. مادران،‌ پدران،‌ خواهران، فرزندان، هم‌سران، برادران و بسته‌گانِ تا نسل‌های بعدِ در حسرتِ غم‌کنانه‌ی جدایی از فرزندانِ شان مُردند ‌و پوسیدند. تحقیقات نشان می‌دهند که بی بین سال‌های ۱۸۶۳ تا ۱۹۹۸ میلادی، بیش از ۱۵۰ هزار کودک بومی از خانواده‌هایشان گرفته شدند تا در این مدارس شبانه‌روزی در سراسر کانادا اسکان داده شوند.

انها بقایا را در مدرسه شبانه‌روزی بومیان کملوپس پیدا کردند؛ این مدرسه در سال ۱۸۹۰ میلادی تحت مدیریت کلیسای کاتولیک رم افتتاح شد، و در سال ۱۹۷۸ میلادی تعطیل شد.

ادامه خواندن دین ملامت است یا‌ دین‌دار؟ بخش چهارم: محمد عثمان نجیب

انقلاب در جنگل * بیانگر حالت ۴۰ سال اخیر : داکتر ناصر اوریا

تعدیل و خلاصهٔ از کتاب معروف “فارم حیوانات” نوشتهٔ جورج اورویل ۱۹۴۵

وقایع المناکِ جوامع انسانی از زبان حیوانات که مصداق آنرا در جهان، منطقه و در چهاردههٔ‌ اخیر در وطن خود می توان به وضوح مشاهده کرد. امید این سرکس انسانی را، که به قیمت خون و تباهی میلیون ها هموطن ما جریان دارد، متوقف ساخته و بازیگران وطنی این سرکس (اعم از چپ، راست و وسط) به اشتباهاتِ خویش متوجه شده و به جای توجیه جنایات به انسانیت رو آورند. ناصراوریا

“همه حیوانات برابرند اما بعضی ها برابرترند”

ALL ANIMALS ARE EQUAL,

BUT SOME ANIMALS ARE MORE EQUAL THAN OTHERS

… حیوانات فارم که از ظلم انسان به ستوه آمده بودند با یک جهش انقلابی توانستند حاکمیت انسان را خاتمه بخشند. دراین میان خوک ها که خود را زرنگ تر از دیگران تصور می کردند٬ در تبانی با سگ ها٬ زمام امور را بدست گرفتند. خوک ها با استفاده از احساساتِ‌ حیوانات و دستگاه تبلیغاتی برای حیوانات این ذهنیت را خلق نمودند که خوک ها و مخصوصاً خوکِ کبیر همیشه “درست” و “برحق” بوده و برای مصالح تمامِ حیواناتِ جنگل کار و تلاش می کنند.

رهبر انقلاب سخنرانی اش را با این سوال آغاز نمود:

رفقا و برادران، ماهیت زندگی از چه قرار است؟

ادامه خواندن انقلاب در جنگل * بیانگر حالت ۴۰ سال اخیر : داکتر ناصر اوریا

سرنوشت تراژیک افغانستان:نویسنده- دوکتورسیداحمد جهش

     قراریکه مشاهده میشود اکثرتحلیلگران امورافغانستان، علت ها را فراموش نموده برمعلول ها پرداخته وتوضیح میکنند که پدیده های چون پاکستان( آی اس آی)، طالبان، جمهوری مستعمراتی غنی و پیچ وموره های کنفرانس بن سال در 2001 میلادی، کی ها اند وچه میخواستند وچه میکردند، امروزچه میکنند و فردا چه خواهند کرد. آن ها دربعضی ازموارد فراتر رفته برای توقف جنگ، استقرارصلح – امنیت ورفتن به سمت ترقی و تعالی نظریه پردازی کرده به همه  جوانب قضیه افغانستان مشوره میدهند و حتا قانون اساسی میسازند، اما برعکس، درمورد علل وجودی این پدیده ها خاموش اند.

ادامه خواندن سرنوشت تراژیک افغانستان:نویسنده- دوکتورسیداحمد جهش

حماسه آفرینی حق طلبانه زنان در موجی ازخشونت آفرینی های طالبان  :مهرالدین مشید

هرچند پس از تصرف کابل بدست طالبان تمام مردم افغانستان تکان خوردند و چتر یاس و افسرده گی و فقر و بیکاری در سراسر کشور دامن گسترد؛ اما زنان به مثابهء محروم ترین قشر جامعهء افغانستان بعد از به قدرت رسیدن طالبان بیشترین ضربه را متحمل شدند و با از دست دادن حق کار و آموزش و حقوق بنیادی شان به آسیب پذیر ترین قشر جامعه بدل شدند. زنان شجاع و با شهامت افغانستان که زنده گی خود را تحت سیطرهء طالبان در مرزی از فاجعه و فلاح احساس می کنند.

آنان باتوجه به حس شدید زن ستیزی طالبان به زودی درک کردند که باید هرچه زودتر به فصل انتظار پایان داده و با جدیت تمام به اعتراض در برابر آموزش ستیزی طالبان به پا خیزند تا حق خود را از کام طالبان بیرون کنند. زنان درک کردند که حق گرفته می شود و حق داده نمی شود. این حس مشترک سبب شد تا زنان سراسر کشور دست بدست هم بدهند و با حمایت از یکدیگر جنبش سرتاسری زنان را در کشور بوجود آورند و خانم هدا توانست که صدای اعتراض زنان افغانستان را در نشست ناروی بلند کند و صدای مظلومانهء زنان افغانستان را به گوش جهانیان برساند تا حمایت و توجهء جهانیان را به زنان شجاع افغانستان جلب کنند.
آری ایستاده گی تمنا ها و پروانه ها و هدا ها و تهمینه ها در برابر طالبان چماق و کیبل بدست، عزم و ارادهء استوار و خلل ناپذیر زنان با غرور افغانستان را در سطح ملی و بین المللی به نمایش گذاشت.

ادامه خواندن حماسه آفرینی حق طلبانه زنان در موجی ازخشونت آفرینی های طالبان  :مهرالدین مشید

مخصتری در بارهٔ تاریخچهٔ پرفراز و نشیب مکتب حبیبیه  : داکتر ناصر اوریا

لیسهٔ حبیبیه اولین و سابقه دارترین مکتب و کانون معارف در افغانستان است که از ابتدای تأسیس نقش بارز و سازنده ای در تعلیم و تربیهٔ فرزندان افغان داشته است.

مکتب حبیبیه در سال ۱۹۰۴ میلادی مطابق ۱۲۸۲ هجری شمسی (۱۱۸ سال قبل از امروز) در زمان امیر حبیب الله خان (سراج الملة والدین) تأسیس و افتتاح شد.

تعمیر اولی مکتب در ”باغ مهمانخانه”، جایی که امروز “تعمیر ولایت کابل” قرار دارد، موقعیت داشت. در سال ۱۲۹۱ شمسی یعنی ۹ سال بعد، مکتب حبیبیه دارای صنوف ابتدایه، متوسطه و ثانوی گردیده و مکتب به لب دریای باغ علیمردان در منزل نائب میر سلطان خان انتقال یافت.

از اولین مدیران مکتب حبیبیه داکتر عبدالغنی خان (۱۸۶۴ – ۱۹۴۳م) هندوستانی بود. عبدالغنی خان فرزند مولوی عبدالصمد خان از گجرات هند که بعد از ختم کالج در هند غرض تحصیلات عالی به لندن رفته بود. در هنگام سفر سردار نصرالله خان (پسر امیر عبدالرحمن خان) به لندن عبدالغنی خان با وی آشنا شد و منحیث ترجمان در خدمت شهزاده بود. نصرالله خان وی را دعوت کرد که به کابل بیآید و غنی خان هم پس از چند سال بعد از ختم تحصیلش در زمان عبدالرحمن خان به کابل آمد. عبدالغنی خان به حیث مدیر قلم مخصوص انگلیسی عبدالرحمن خان و حبیب الله خان ایفای وظیفه کرد.

داکتر عبدالغنی خان و برادرش مولوی نجف علی خان از جمله معلمین خصوصی شهزاده امان الله بودند.

قابل یادآوری است که غنی خان عضو جنبش مشروطه خواهان اول بود و به همین دلیل به زندان رفت. غنی خان در زمان شاه امان با دیگر مشروطه خواهان از زندان آزاد گردیده و شاه امان الله داکتر عبدالغنی خان را به حیث عضو هئیت مذاکرات استقلال افغانستان با انگلیس ها، به راولپندی فرستاد. زمانی که داکتر عبدالغنی خان مصروفت تحصیل در لندن بود استخبارات انگلیس به خاطر افکار ضداستعماری غنی خان و اشتراک وی در جلسات و کنفراس های ضداستعماری با محصلین جوان ترکیه عثمانی و دیگر آزادی خواهان سکالرشب اش را قطع نمود. زمانی که شهزاده نصرالله خان در سفر لندن با داکتر عبدالغنی خان و افکار و شخصیت آزادهٔ وی آشنا گردید، از خبر قطع تحصیلاتش متأثر و حاضر شد از جانب دولت افغانستان مصارف تحصیلات باقی مانده وی را بپردازد. داکتر عبدالغنی خان بعد از ختم تحصیلاتش در لندن، در زمان امیر عبدالرحمن خان به افغانستان آمد.

ادامه خواندن مخصتری در بارهٔ تاریخچهٔ پرفراز و نشیب مکتب حبیبیه  : داکتر ناصر اوریا

درست بنویسید ؛ استعمال دقیق واژه ها : استاد جاوید فرهاد

به بهره برداری سپرده شد / بزرگ‌داشت به عمل آمد

______________________________________

– به بهره برداری سپرده شد

بسیاری از رسانه‌های دیداری، شنیداری و نوشتاری در افغانستان به گونه‌ی نمونه، این گونه می‌نویسند و می‌خوانند: “چند پروژه ( دو، پنج، هفت و… ) در ولایت کابل به بهره برداری سپرده شد”که نادرست است؛ زیرا “بهره برداری” کسی یا فردی نیست که این پروژه‌ها به وی سپرده شود.

بهتر است به جای این کاربردِ نادرست، گفته و نوشته شود: از چند پروژه ( دو، پنج، هفت و… ) بهره برداری شد. ( یا از آن بهره برداری شده است ) چند پروژه مورد استفاده قرار گرفت ( یا قرار گرفته‌است ) یا هم چند پروژه به بهره برداری رسید. ( یا به بهره برداری رسیده‌است. )

– بزرگ‌داشت به عمل آمد

بسیاری از رسانه‌ها این روزها می‌نویسند :” از روز جهانی بهداشت، امروز بزرگ‌داشت به عمل آمد”.

ادامه خواندن درست بنویسید ؛ استعمال دقیق واژه ها : استاد جاوید فرهاد

افغانستان دردمند و سیاستگران ستمگر و فاسد و افراطی : مهرالدین مشید

افغانستان کشور دردمند و بلاکشیده ای که از ۴۳ سال بدین سو دستخوش خونین ترین حوادث بحران زا و فاجعه آفرین در تاریخ معاصر بوده است. تاسف بار این که رویداد های آن هر روز بیشتر از روز دیگر دامن می گسترد و خونین تر و فربه تر می شود. حوادث یادشده از گذشته تا کنون سرنوشت هزاران انسان مظلوم را از نسلی به نسلی به قربانی گرفته است.

در این مدت تنها موقعیت مهم و حساس ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک و ژیوایکونومیک افغانستان نبوده که بلا های تاریخی را بر سر باشنده گان آن آورده و هر از گاهی  این کشور مورد تهاجم قدرت های شرقی و غربی و شمالی قرار گرفته است؛ بلکه دردناک تر این که این کشور و مردم اش بیشترین رنج را از شاهان و حاکمان و بویژه در چهار دههء اخیر از سیاستگران فاسد و قوم گرا و بیمار جهادی و طالبانی آن متحمل شده اند.

ادامه خواندن افغانستان دردمند و سیاستگران ستمگر و فاسد و افراطی : مهرالدین مشید

هی میدان و طی میدان، خودم را رساندم به شهر گنجه، بی ویزا و گذرنامه: نوشته – استاد پرتو نادری

هی میدان و طی میدان، خودم را رساندم به شهر گنجه، بی ویزا و گذرنامه. به گفتۀ نادرپور در شهر ناشناخته‌یی پرسه می‌زدم. جایی رسیدم، کاخ با شکوهی دیدم که از آن صدا عود و چنگ می‌آمد. از کسی پرسیدم که این کاخ چه کاخی است و این سرود چه سرودی‌ست؟

گفت: کاخ پور خطیب است و مهستی چنگ می‌نوازد، شعر می‌خواند و بزم آرایی می‌کند. دیگر سر ازپای نشناختم، پرنده‌یی شدم و خودم را به کاخ رساندم.

انبوه مردم دیدم، نشسته و جامه‌ها همه زربفت. ندیمکان دیدم همه زیبا روی که مهمانان را پیاله پیاله شربت انار می ‌دادند. 

مهستی را دیدم آن ماه‌بانوی بزرگ شعر را که بر تخت گوهر نشانی نشسته و پور خطیب در برابر او بر تخت دیگر. مهستی می‌نواخت و می‌خواند، پور خطیب می‌خواند؛ اما نمی‌نواخت.

دلم تاب نیاورد زدم به میدان، یکی برای مهستی خواندم و یکی برای پورخطیب، دوتا برای مهستی خواندم و یکی برای پور خطیب و یک بار دیدم که دو چشمم دوخته بر مهستی و همه شعرهایم را برای او می‌خوانم، انگار پور خطیبی در میان نبود.

ادامه خواندن هی میدان و طی میدان، خودم را رساندم به شهر گنجه، بی ویزا و گذرنامه: نوشته – استاد پرتو نادری