در مبارزۀ تاریخی علم و جهل که همین اکنون نیز با شدت آن در افغانستان جریان دارد و فی الواقع یکی از مشخصه های عمدۀ روال جاری تاریخ کشور مارا میسازد، بسیار ضرور است تا پدران معنوی خویشرا گرامی بداریم و راه ورسم وطندوستانه، منورانه و مترقی شان را ملاک عمل قرار بدهیم و به همین ارتباط و به ادامۀ تلاشهای سایر قلمبدستان منور، این نبشته را که به ارتباط نشر جلد دوم «افغانستان در مسیر تاریخ» تهیه و به چاپ رسیده بود، به بهانۀ چهل و چهارمین سالگرد وفات مورخ نامدار و مبارز استوار راه آزادی، ترقی و سعادت مردم بنشر میسپارم.
دراحوال ناهنجارکنونی که تیشه ها از داخل و خارج برریشۀ تاریخ و فرهنگ افغانستان زده میشود و تلاش مذبوحانه به خاطر وارونه ساختن تاریخ کشور ما انجام میگیرد ، بدون شک یکی ازوظایف مبرم و با اهمیت درنشرات ملی و فرهنگی افغان ها، درراستای پاسداری ازتاریخ و فرهنگ جاویدان کشور، همانا معرفی رجال و شخصیت های برجسته تاریخی ، ملی ، فرهنگی و اجتماعی میباشند.
بادرک ازهمین نیازمندی ، ازآنجایی که نشر جلد دوم افغانستان در مسیر تاریخ یکباردیگر نام مؤرخ بزرگ افغان شادروان میرغلام محمد غبار رامطرح ساخته است ، خواستم تا مطالبی راپیرامون شخصیت بزرگ شان تهیه و برای خواننده گان عزیز تقدیم بدارم:
درابتدا میخواهم صادقانه مطرح نمایم که پرداختن پیروامون شخصیت مرخوم غبار که واقعأ بزرگ و کثیرالابعاد است ازتوان خامۀ ناتوان من بدور بوده و هم در چند صفحه ای محدود ممکن نمی باشد. اما به تأسی ازکلام مولانای بزرگ که :
آب جیهون رااگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی بتوان چشید
بارعایت اجمال و اختصار به معرفی وگرامیداشت این شخصیت فرهیختۀ ملی سیاسی ، ادبی ، اجتماعی ، فرهنگی ، محقق وپژوهشگر فرزانۀ کشور ما میپردازیم:
مؤرخ فقید افغان، استاد میرغلام محمد غبارکه به حق اززمرۀ مردان تاریخ است نه تنها درسطح ملی ومنطقه یی ، بلکه درمقیاس جهانی نیز درزمرۀ نخبگان معاصر شرق ، شناخته شده است. شاد روان غبار بیشتر ازشش دهه به مثابۀ نویسندۀ توانا ، زبردست وروزنامه نگار به کار پرمشقت تحقیق و پژوهش میپرداخت و هم زمان درطی این مدت بمثابه یک وطن دوست واقعی ، استقلال طلب ، مشروطه خواه و سیاستمدار پرخاشگر، درمیدان پُرتلااطم سیاست افغانستان حضور فعال داشت. باهمین حقایق است که نام استاد بزرگوار غبار با مفاهیم :
ادامه خواندن يادواره از ازاديخواه سترگ و مورخ بزرگ وطن؛ میرغلام محمد غبار : نوشته میر عبدالواحد سادات