
به راستی که جهان بی وطنی دنیای سرد و یخ زده است که در فراز و فرود یخچال های سنگین و پرحجم آن هرگز بوی بهاران واقعی را نمی توان سراغ نمود؛ زیرا دوری از وطن جز خواری و در بدری و زبونی و ذلت چیز دیگری به همراه ندارد. دوری از وطن در واقع جهان بی کسی ها را در اوجی از تراژدی های دردناک به نمایش می گذارد که انسان آواره و غربت زده خویش را در فضای آن غریب و بیگانه احساس میکند؛ احساس غم آلودی که لحظه ای هم او را رها نمی کند. از این رو به انسان بی وطن چنان هر لحظه سرگشتگی و دل خورده گی دست می دهد که گویی او هر لحظه خویش را در زیر تیغ سیاستگران سفاک و خاین به تماشا می نشیند. آرزومندم که بار دیگر کوه های شیردروازه و آسمایی قامت آرایی کنند و از زیر سیطره ی طالبان رهایی یابند.
ادامه خواندن قامت با شکوه ی آسمایی و شیر دروازه بار دیگر سبز خواهد شد : مهرالدین مشید















