پاسخ استاد وحید قاسمی در مـورد فعالیت هایش دربرنامه ستاره افغان

    دوستان گرانقدر سلام 
برخی از عزیزان راجع به برنامه ستاره افغان پرسش های زیادی را مطرح نموده اند تا من برایشان پاسخ بدهم.
من ازچگونگی برنامه امسال کوچکترین اطلاعی ندارمهمکاری من با تلویزیون طلوع و موبی گروپ در ماه جون 2017 به پایان رسید ودر آنوقت لازم ندیدم این موضوع را با دوستان شریک سازم ولی برای جواب دادن به پرسش های شما ناگزیرم تا بعضی از گفتنی ها را با شما عزیزان شریک سازم :  ادامه خواندن پاسخ استاد وحید قاسمی در مـورد فعالیت هایش دربرنامه ستاره افغان

خـوشحـال سـدوزی آواز خـوان مـعـروف کشور وفـات کرد

 علی شاه  معروف  به خوشحال سدوزی ، آوازخوانی را زمانی که شاگرد مکتب بود شروع کرد. او 13 سال داشت که اولين آهنگ خود را به زبان پشتو، در راديو افغانستان اجرا کرد. خوشحال، آموزش موسيقی را نزد استاد صوفی قربانعلی، مامای استاد سرآهنگ فرا گرفت.

آهنگهای معروف “سر سر پشته”، “برويد ای حريفان”، “سکينه مست و من مست سکينه”، از ساخته های خوشحال است که شادروان احمدظاهر، خانم هنگامه و ديگر آواز خوانان معروف اجرا کرده اند. وی  در  زمان  جنگهای  داخلی  وطن  را ترک کرد و درکشور  آلمان و در شهر هامبورگ زندگی می کرد.

ادامه خواندن خـوشحـال سـدوزی آواز خـوان مـعـروف کشور وفـات کرد

با مـوسـیقی یکجا قد کشیده‌ام – خانــم نـاهــیـد آواز خوان معروف افغانستان

%d9%86%d8%a7%d9%87%db%8c%d8%af

به کمک کارینا جان و وحید قاسمی زمینه دومین دیدار با بانو ناهید که آهنگ “درخت” (سروده هارون راعون) را در ستدیو میخواند، آماده شد.                                   لختی دم گرفت، نشست و با همان آواز ابریشمین گفت: “درست یادم نیس، شاید پنجاه سال اس که آواز میخوانم” و افزود: “و بیست‌وپنج سال میشه که نمیخانم.” اینه پس از سالها، باز به یاد جوانی، زیر نظر استاد قاسمی تمرین میکنم، اما مثل سابق نمیشه. هر چیز از خود یک دوره داره. یک آمد داره. بازم کوشش بندگی خوده میکنم.”

ادامه خواندن با مـوسـیقی یکجا قد کشیده‌ام – خانــم نـاهــیـد آواز خوان معروف افغانستان

یـادی ازجـلیـل احـمـد مسـحـورجـمـال در دومـیـن سـالـگـرد درگـذشـتـش – نـگارنـده : زلــمـی رزمــی

%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%88%d8%b1-%d8%ac%d9%85%d8%a7%d9%84-%d9%88-%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%aa-%d9%88%d9%86%d9%86%da%af%db%8c%d8%a7%d9%84%db%8c

شادروان محمد سلیم سرمست ٬ شادروان  مسحور جمال و شادروان ننگیالی

 24 اگست 2016 مصادف بود با دومین سالگرد درگذشت هنرمندگرانقدرموسیقی کشورجلیل احمد نظامی (مسحورجمال)

او درسال 1324 هجری خورشیدی برابر با 1945 میلادی پا به عرصه وجودگذاشت و از همان کودکی بموسیقی دل بست. علاقمندی وی نسبت به نواختن(نی) از دوران تحصیلات ابتدایی درهرات شروع شد و سپس نواختن هارمونیه را فرا گرفت، صنف دهم لیسه حبیبیه بودکه موسیقی را بعنوان نوازنده و آوازخوان همراه با گروپ آماتور آن لیسه ازکنسرت های هنری دنبال وآهنگهایش مورد توجه مردم قرار گرفت تا جائیکه بزودی لقب(چهوتا سیگل) را دریافت کرد تا اینکه پایش برادیو بازشد . مسحورجمال پس از پایان دوره مکتب، به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کابل پرداخت و سپس بعنوان آموزگار در لیسه حبیبیه تدریس زبان دری را آغاز کرد و مدتی هم بعنوان رئیس افغان موزیک ، کارمندرادیوتلویزیون وسپس درحلقه رهبری اتحادیه هنرمندان افغانستان مشغول اجرای وظیفه شد .

ادامه خواندن یـادی ازجـلیـل احـمـد مسـحـورجـمـال در دومـیـن سـالـگـرد درگـذشـتـش – نـگارنـده : زلــمـی رزمــی

آرش بارز را آزاد كنيد٬ هنرمندان جوان دیگر کشور ها تشویق میشوند ٬از ما زندانی :نوشته عبدالغفور شهاب

%d8%a7%d9%93%d8%b1%d8%b4-%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2   تقریبن همه دوستان گرامی در مورد علت اتفاق نمی دانند و سوال می کنند، توضیح می دهم. امیدوارم در هم رسانی این نوشته ما را یاری رسانید تا همه آگاه شوند!

آرش بارز برای ساخت آهنگ “عاشق بمانیم” به مقداری پول نیاز دارد تا به فرید زلاند بپردازد. فرهاد مجیدی نماینده هرات در مجلس، با ادای این که پاسدار فرهنگ و هنر است و بنا دارد در کنار جوانان هرات باشد. به آرش بارز ٥٠٠٠$ برای همکاری می پردازد. چندی بعد از آرش بارز می خواهد در برنامه های انتخاباتی که به حمایت از دکتر “عبدالله عبدالله” در هرات به راه انداخته شرکت کند، آرش بارز نمی پذیرد. اما در نهایت با این استدلال، زمانی که شما ضرورت داشتید من با شما همکاری کردم و حالا هم باید شما در برنامه ام شرکت کنید. آرش بارز می پذیرد و همراه با یک گروه از کابل به هرات می رود. هزینه رفت و آمد اعضای گروه و دست مزد نوازندگان به عهده بارز می افتد، که پولی ست بیشتر از آنچه از فرهاد مجیدی دریافت کرده. فرهاد مجیدی هم چنان درخواست های مشابه دارد که آرش بارز نمی پذیرد. او عصبانی می شود و از بارز می خواهد تا پولش را برگرداند. آرش بارز به آقای وکیل می گوید خوب این گونه که هست، باید بنشینیم و حساب کتاب کنیم.

ادامه خواندن آرش بارز را آزاد كنيد٬ هنرمندان جوان دیگر کشور ها تشویق میشوند ٬از ما زندانی :نوشته عبدالغفور شهاب

از خـراسانـم کـشیـدی تــا بر یـونـانـیـان : دکتــور صــبــور الله ســیــاه ســنــگ

   مددی

همانگونه که شنیدن آهنگ “وطن عشق تو افتخارم” برای چندمین بار خوشایند است، نبشتن در پیرامون این پارچه، خواندن سرگذشت آن و دانستن چگونگی رسیدنش از یونان تا افغانستان نیز بسیار دلچسپ مینماید.

استاد عبدالوهاب مددی میگوید: “در سی‌وهفت سال گذشته بیشتر از پنجاه بار در پنجاه مصاحبه گفته‌ام که شعر این آهنگ از ناصر طهوری و کمپوز آن از میکیس تیودوراکیس یونانی است.” البته، او در برنامه “قاب گفتگو” (دوازدهم اکتوبر 2014) ناشنیده‌های بیشتری را نخستین بار برون میدهد.

ادامه خواندن از خـراسانـم کـشیـدی تــا بر یـونـانـیـان : دکتــور صــبــور الله ســیــاه ســنــگ

هـــنــرمــنــد دلـــهــا: ژیــلا – نویــســنــده دکــتــور صــبــور الله ســیــاه ســنــگ

سیاه ستنگ پانزدهم جولای 2016 هفتادوسومین سالگره بانو ژیلاست.  jila200هنرمندی که ابریشم آوازش را پنجاه سال (1959–2009) در نهانگاه هوش و روان مردم یادگار گذاشته باشد، آرایشگر سیمای فرهنگ خواهد بود. گهرپاره‌هایی چون ژیلا اگر نایاب نباشند، کم‌پیداتر از کیمیا هستند و برای نمایاندن آبروی موسیقی افغانستان نقش نگارین دارند.

کبرا (ژیلا) آوازخوانی را از نوجوانی در نیمه دوم دهه 1950 آغاز کرده‌بود. ناهمانند با شمار زیادی از هنرمندان ما که زاده دامان تنگدستی اند، او – ازین چشم‌انداز – خاستگاه بهتری داشت. آرامش نهفته در گرمای آوازش را میتوان با آسایشی که وی در آن بارآمده‌بود، همپیوند دانست.

ژیلا در دل آیینه‌ها

1
گزارشگر: از شغلت راضی هستی؟

ژیلا: نه. زیرا آوازخوانی من در قید و بست قرارداد با رادیو درآمده و این رنج‌آور است. چهار کمپوزر برای اینهمه آوازخوان چقدر آهنگ بسازند؟ چون آوازخوان قرارداد کرده، مجبور است خوب یا بد چهار آهنگ به رادیو تحویل دهد. شعر را هم در رادیو سانسور میکنند و این مشکل دیگریست برای آوازخوان و کمپوزر. آهنگساز مجبور است به علت داشتن قرارداد، آهنگ بسازد و آوازخوان به حکم اجبار قرارداد، چهار پارچه بخواند. اگر نتوانست، معاشش را نمیدهند.

ادامه خواندن هـــنــرمــنــد دلـــهــا: ژیــلا – نویــســنــده دکــتــور صــبــور الله ســیــاه ســنــگ

جــاویــد شــریــف هــنـرمــنـد پـــرآوازه افــغــانــسـتــان

 هنردوستان  گرامی و مردم عزیزافغانستان به هنرو شخصیت محترم جاوید  شریف ارج  میگذارند و برای  پاسخ  به  دوستانیکه  در باره پیوند  محترم جاوید  شریف  باهنرمند  معروف جناب  حبیب  شریف  سوالاتی داشتند…  اینک در این مورد  مصاحبه  جناب  بابک با جاوید شریف که  قبلا در  سایت  ارمغان  ملی  منتشرشده بود٬ خدمت  دوستان  تجدید  نشر  مینماییم . 

101shrfcl

(جاوید شریف خواهرزاده هنرمند شناخته شده افغانستان حبیب شریف میباشد که آهنگ هایش در میان نسل جوان طرفداران زیادی دارد، بنابه تقاضای خوانندگان گفتگویی با ایشان انجام داده ام که آنرا میخوانید:

بابک: جاويد شريف كيست مختصر در مورد زندگي تان بگوئيد؟

جاوید: اسم من احمد جاوید است تخلص اصلی من درانی است وشریف تخلص هنری ام میباشد. این تخلص را به خاطریکه مامایم و استاد من حبیب شریف که در قسمت موسیقی من را تشویق نموده بود و رهنمایی کرده بود از همان لحاظ من گذاشتم. در شهرکابل تولدشده ام مکتب را درافغانستان تمام کرده ام وبعداً درخارج از کشور دردورشته تحصیلات عالی خود راتمام کردم، در رشته انجنیری مخابرات و رشته مدرسی در زبان روسی و فعلاً در شهر بن آلمان زندگی میکنم.

ادامه خواندن جــاویــد شــریــف هــنـرمــنـد پـــرآوازه افــغــانــسـتــان

بوی گندم از شهر خورشید : نــوشــتــه دکتــور ســیــاه ســنـگ

امیرجان صبوری    در بهار 1991 آصف معروف معاون ماهنامه “سباوون”، نوآوری خوبی را رویدست گرفت و گفت: “ویژه‌نامه هنرمندان” را مینویسیم، قسمی که خود شان آگاهی نداشته باشند. نام نویسنده محفوظ میماند.”   گام دوم گزینش هنرمند و نویسنده آغازگر این سلسله بود. به کارمندان گفته شد هنرمندی را برگزینند و از زندگی و کارهایش بنویسند. کسی امیرجان صبوری را پیشنهاد کرد و پذیرفته شد. شماره 46 سباوون (جون 1991) ویژه امیرجان صبوری گردید. فردای پخش ماهنامه، صبوری از بهر سپاسگزاری آمد و نام نویسنده را پرسید. آصف معروف گفت: “نمیتوانیم بگوییم. تعهد سلسله ویژه‌نامه‌ها همین است.”

شش هفت ماه پس از آن، میرزا حسن ضمیر چند تن را در مکروریان سوم مهمان کرد. از من هم خواست بیایم و افزود: “امیرجان صبوری را دعوت کرده‌ام. بیا با او از نزدیک آشنا میشوی.”

ادامه خواندن بوی گندم از شهر خورشید : نــوشــتــه دکتــور ســیــاه ســنـگ

یـــادی از اســتاد ســـــرآهـــــنگ نوشــــته : پـــروفــــیــسر داکـــتـــر اســـعــد حـــــــــــــان غـــبــار

داکتر غبار
قهرمان موسیقی افغانستان ُ استاد محمد حـــســیــن ســـرآهـــنــــگُ طوریکه به  همه مشهود استُ از پــیـشتازان درجه یک موسیقی کلاسیک شرقی بشمار میرفت.
 او تعلیمات اساسی موسیقی را درشروع از پدر خویش استاد غلام حـــســین فرا گرفت و بعدبه  هند رفته شاگرداستاد عاشق علی خان گردید.

استاد عاشق  علی خان از پیشوایان مکتب پتیاله بوده که این مکتب نه تنها مزایای مکاتب موسیقی قبل از خودرا داراستُ بلکه باازدیاد طرز تهمری خوانی ُ امتیاز خاصی را عرضه میدارد. استادان نامدار برای غلام علیخان و برادرش برکت علی خان هردو پرورده ء همین مکتب شمرده میشوند.

استاد سرآهنگ برعلاوه از اینکه اساسات موسیقی کلاسیک راازاین مکتب بیآموخت ُدر ساحه نوآوری ُ کمپوزُ وغزل سرایی پیش قدمی نمود. تا اینکه سرآمد زمان خویش گردید. امتیاز غزل سرایی استاد سرآهنگ دراین است که اولا کمپوز نغمه بصورت سچه وخالص از یک مقام و یا راگ معین مشتق گردیده است.

دوم:  شعر منتخبه بصورت بسیار متوازن در آهنگ  کمپوز  گنجانیده  شده.

saraha2        سوم  : اشعار بلند پایه را انتخاب کرده ُ توجه خاص به شاعر فیلسوف مشرب زبان دری ُ میرزا عبدالقادربیدال داشته ُ و در واقع این استادسرآهنگ بوده که بیدل را متجلی ساخت. درک معانی ُ صحت  شعر خوانی و کمپوز غزل ازخصوصیات اوست. او با غزل سرایی خویش  موسیقی  فولکلوری و منطقوی وطن را غنا بخشید.

ادامه خواندن یـــادی از اســتاد ســـــرآهـــــنگ نوشــــته : پـــروفــــیــسر داکـــتـــر اســـعــد حـــــــــــــان غـــبــار

بحثی در مورد موسیقی کلاسیک : نوشته : پروفیسور داکتر اسعد حسان غبار

داکتر غبار
روزی یک جوان افغان که یک شاگرد پیشرفته در موسیقی کلاسیک  شمرده میشود شکایت وار گفت:برمن انتقاد شدکه چرا در موسیقی خود  کوشش نمیکنی  که وقت خودرا به  آموختن موسیقی  کلاسیک هندی  مصرف  میکنی ؟

جواب من که هنر ازاد است  قناعت بخش نیفتاد. نظر شما دراین باره چیست؟

در واقع  این جوان حق  تشویش را داشت  نه تنقید را .خاطرش تسکین شد ولی  چون این از جمله موضوعاتی است که اکثراٌ مطرح گردیده وبازهم در تاریکی  قرار داردُ خواستم توضیحات خودرا جهت استفاده خوانندگان محترم به نشر بسپارم.

ما افغانها نظر به احساسات وطن پرستی وملیت خواهی  خود تمایل  عمپده  به  این داریم  که هر چیز را صر ف ازنظر ملی بودن یا نبودن ارزیابی نماییم ُ غافل از آینکه بسیار چیزهاست که ازساحه ملیت خارج شده و ساحه  بینالمللی  ویا بشری را اختیار مینمایدُ یکی از آن جمله  علم است . کدام علم ملی  وجود دارد . در واقع  ملی آنست  که یک سمبول واحد و مشخص  ومختص یک ملت بوده ُ توسط آن از  ملل دیگر فرق  وتشخیص  گردد ُ مثلا بیرق ملی ُ سرود ملی ُآن ملی ُوغیره .

ادامه خواندن بحثی در مورد موسیقی کلاسیک : نوشته : پروفیسور داکتر اسعد حسان غبار

صفدر(توکلي) چهره پرتلاش ، صميمي ومهربان : اســـتــاد صـــبـــاح


صفدر توکلیصفدرتوکلی تنها هنرمندی است که به تنهایی بزرگترین کنسرت را پیش ميبرد زيراخودش شعرمي سرايد، آهنگ مي سازد وجادوگونه مي نوازد وطي ساليان اخيربخاطرغنامندي هنرموسيقي وتشويق وترغيب ديگران کنسرتهاي مختلفي دسته جمعي رابرگزارنمود وهمه اين بزمها به ابتکارورهبري وي بوده است .توکلي افتخارات بزرگي رادرين مسيرنصيب گرديده وخيلي هاراکمک وهمياري نموده است.

موسیقی به نوایی گفته می شود که دارای ریتم بوده وشنیدن آن برای انسان خوشایند باشد.هیچ کس نمی تواند موسیقی را دراساس رد کند چون انسان فطرتا موسیقی را دوست دارد.

ادامه خواندن صفدر(توکلي) چهره پرتلاش ، صميمي ومهربان : اســـتــاد صـــبـــاح

دردهاي ناگفته ورنجهاي ناشنيده مردمم راسرود ميسازم وفريادميکنم : نويسنده : ( استاد صباح )

داوود سرخوش

من سوژه والهام هنرم راازمردمم ميگيرم ومردمي که مراداوود سرخوش ساختند وبه من قدر، عزت وافتخاربخشيدن . هميشه بامردمم خواهم ماند وازدردها، رنجها ، تنهايهاومهاجرت وغربت آنان خواهم خواند ودردهاي ناگفته ورنجهاي ناشنيده شان راسرود ميسازم وفرياد ميکنم .

دانشمندی میگوید: اگردرمقابل با بی عدالتی ها خاموش بمانیم کاری کرده ایم که به نفع ظالم تمام شود. اکنون اگرتوجهی به هنرموسیقی نداشته باشيم مبتذل بخوانیم قدرمردم را ندانیم وازدرد ورنج آنان چیزی نگوییم درحقیقت کاری کرده ایم به نفع بیگانه ها ودشمنان مردم .

ادامه خواندن دردهاي ناگفته ورنجهاي ناشنيده مردمم راسرود ميسازم وفريادميکنم : نويسنده : ( استاد صباح )

امیر جان صبوری چهره بیاد ماندنی وجاودانه شعروموسیقی : نویسنده – استاد صباح

 16046439992845684962

شهرخالی، جاده خالی،کوچه خالی، خانه خالی.
جام  خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی.
کوچ  کرده ، دسته  دسته، آشنایان  عندلیبان
باغ خالی،باغچه خالی،شاخه خالی،لانه خالی.

ابوعلى‌سینا مى‌گوید: موسیقى علمى است ریاضى که درآن از چگونگى نغمه‌ها، ازنظرملایمت و تنافروچگونگى زمان‌هاى بین نغمه‌ها بحث مى‌شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تألیف کرد.
ابونصر فارابى دراحصاءالعلوم موسیقى راعلم شناسایى الحان مى‌داند که شامل دوعلم است: یکى علم موسیقى عملى و دیگرى علم موسیقى نظری. امروز نیزاین تقسیم‌بندى درموسیقى وجود دارد. افلاطون درتعریف موسیقى مى‌گوید: موسیقى یک ناموس اخلاقى است که روح و جهانیان وبال به تفکر، وجهش به تصور، وربایش به غم و شادی، و حیات به همه مى‌بخشد.

بتهوون : … موسیقى مظهرى است عالى‌تر ازهرعلم و فلسفه‌ ی…موسیقی درواقع میانجی زندگی عقلانی و احساسی ماست. با گوته درباره من صحبت کنید. به اوبگویید به سمفونی های من گوش دهد آنوقت درخواهید یافت به من حق میدهد که بگویم موسیقی گذرگاهی است به دنیای والای معرفت که بشریت را درمیابد واما بشریت ازدرکش عاجز است. 

ادامه خواندن امیر جان صبوری چهره بیاد ماندنی وجاودانه شعروموسیقی : نویسنده – استاد صباح

پرامون جهانی بودن موسیقی نوشته : پوهاند دکتور اسعد حسان غبار


داکتر غبارآله موسیقیمعلوم است  که ما افغانها نظر باحساسات وطن پرستی  و ملیت  خواهی  خود تمایل  عمده باین داریم که هر چیز را صرف  نظر ملی بودن  یا نبودن ارزیابی نمائیمُ غافل از اینکه بسیار چیزهاست که از ساحه ملیت خارج شده وجه بین المللی یا بشری رااختیار مینماید. یکی از آن جمله  علم است زیرا کدام علم ملی وجود ندارد. در واقع ملی آنست که یک سمبول  واحد ومشخص بیک ملیت باشد تا توسط آن از ملل  دیگر فرق و تشخیص شده بتواند از قبیل  زبان ملی ُ بیرق ملیُ اتن  ملی و امثالهم . اما وقتیکه یک عنصر بین دوملیت و یا چندین  مملکت مشترک باشد ادعای  ملکیت ویا ملیت  آن مورد مناقشه قرار میگیرد و دراین  صورت  اصالت تاریخی آن باید درنظر گرفته شودُ هرگاه  غرض از موسیقی ملی  ُ اهنگهای  فولکلوری باشد ُ اینها نیز از یک منطقه تا منطقه دیگر کشور متفاوت میباشند واین  واقعیت در کشورهای همجوار بملاحظه میرسد.

هرگاه  موسیقی راازنظر افاقی بنگریم ُ یک زبان بین المللی و جهان شمول  بوده برای تفهیم آن بالفاظ ضرورت ندارد ُ همان طوریکه در یک نمایشگاه  بزرگ هنری  ُ مردم تابلوها ونقاشی ها رانظر به تجربه ُ ذوق و احساس خویش مقایسه ویکی را بردیگری  ترجیع میدهند ُدرمورد موسیقی نیزکسب لذت مربوط به درجه فهم ُ آشنایی و ذوق هنری هرشخص متفاوت میباشد. اینکه چرا مردم افغانستان به موسیقی هندی ُ اعم از  کلاسیک ُ غزل و فبلمی  آن  علاقه  نشان میدهندُ بخاطر انست  که یک وجه مشترک بین  اهنگهای  اغعانی  وهندی موجود است.البته  این  علاقه دوجانبه  بوده ُ موسیقی  فولکلوری  ما افغان ها نیز در  هندوستان قابل درک  وپسند قرار داشته  ُچنانچه  نغمه ء افغانی « انار انار » در معروفترین و محبوب ترین فیلم هندی  بنام  پاکیزه گنجانیده شده  است.

کسانیکه  انکشاف موسیقی افغانستان را وابسته به ورود چند هنرمند هندی در زمان این یا آن پادشاه قلمداد مینمایندُ به واقعیت مقرون نبوده بلکه کوتاه نظرانه میباشد. اگر موضوع  عمیقاٌ مطالعه شود ملتفت میومیم  که ارتباط بین موسیقی هند و افغانستان ریشهء تاریخی دارد.

به استناد تاریخ  ُ نخستین سرودهای  ویدی در حدود دوهزار قبل ازمیلادمسیح در سرزمین اصلی  آریائیها انکشاف کرده و توسط مهاجرین آریائی ازمناطق بلخ وباختر بهندوستان رفته و به مرور زمان در آنجا پروسه تکاملی خودرا پیموده وگسترش یافته است. به اساس کشفیات  باستانشناسی استفاده  و حتی نواختن یک تعداد آلات موسیقی از قبیل رباب ُ توله ُ دایره ُ دهل و چنگ از قدیم درکشورما رواج داشته و در «سرگم» که الفبای  موسیقی  کلاسیک مرکب  از هفت  سُر عمده میباشدُ یکی آن بنام گندهارا یاد میشود و چنانکه میدانیم گندهار نام یک منطقه است  در افغانستان باستان.  در حقیقت بنیاد موسیقی هندی  که مشتمل بر راگها ُ راگنیهای و تال  میباشد براساس موسیقی محلی  وفلوکلوری  گذاشته  شده  است.که درآن علاوه  از خود هندوستان ُ کشور ها همجوارش خصوصاٌ سرزمین افغانستان  نقش بارزی  داشته است. نفوس موسیقی افغانستان بالای  نیم قاره  هند به شمول  پاکستانُ نه تنها از رهگذر اهنگ بلکه از  ناحیه الات موسیقی نیز مشهود استُ زیرا آله موسیقی  معروف هند بنام «سرودم مستقیماٌ با کمی  تغیر از رباب انکشاف  کرده ُ که ساز اصیل  افغانی  است واین  واقعیت را  استاد امجد علی  خان سرود نواز  معروف  هند در مضمون زبان انگلیسی  نوشته  وسجره  اجداد خود را که از  افغانستان به هندوستان  رفته بودند ُنیز بیان داشته  است.

ادامه خواندن پرامون جهانی بودن موسیقی نوشته : پوهاند دکتور اسعد حسان غبار

من باموسيقي درعالم خيالها وروياها فروميروم -داوود (فاضلي) همچنان که زيبا مينوازد وباسوزوگدازنيزميخواند :(استاد صباح )

 Untitled    بتهوونميگفت: موسیقی مانند كشوری است كه روح من درآن حركت می كند… اما تعداد كمی از افراد می فهمند  در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته استموسیقی زبانی است جهانی در بیان عواطف انسانی که نیاز به ترجمه ندارد . موسيقي حسی شور انگیز که تخیل آدمی را می پرورد و خلاقیت را وا میدارد تا هنرمند در ابعاد گوناگون هنربیافریند . موسیقی ارتباطی تنگاتنگ با وجود آدمی دارد وازآن جهت که مرزنمیشناسد هر شنونده ای را باهرسلیقه ای به سوی خود جذب می کند .  هر کس بسته به حسی که به او دست می دهد از شنیدن آن لذت می برد ومسحور اصوات سحر انگیز آن می شود .موسیقی حس همدردی و درد مشترک انسانی را فریاد می کند .

ادامه خواندن من باموسيقي درعالم خيالها وروياها فروميروم -داوود (فاضلي) همچنان که زيبا مينوازد وباسوزوگدازنيزميخواند :(استاد صباح )