خانم انارکلی هنریار خواهر هموطن ما جایزه شجاعت و محو خشونت را نصیب گردید

دکتورسید مخدوم رهین وزیراطلاعات وفرهنگ امروز در محفلی دریافت جایزه شجاعت و محو خشونت را به خانم  انار کلی هنریار تبریک گفت.
خانم انار کلی هنریار از جمله فعالان حقوق بشر در کشور است و جایزه سال 2011 یونسکو مدنجیت سنگهه رابرای اولین بار درتاریخ کشور  به دست آورده است. به گزارش خبر نگار آژانس اطلاعاتی باختر در محفلی که به این مناسبت ازطرف وزرات اطلاعات و فرهنگ برگزار شده بود، دکتور سید مخدوم رهین صحبت کرده این پیروزی را به خانم هنریار تبریک گفت و افزود: ما باید با همه انواع خشونت از جمله خشونت علیه زن پیکار کنیم.
دکتوررهین درین صحبت مختصر هرنوع خشونت را محکوم کرده، این  پیروزی هنریاررابرای همه هموطنان به شمول هموطنان  سکهه و هندو تبریک گفت و همچنان از شخصیت مدنجیت سنگهه سفیر حسن نیت یونسکو که خدمات انسانی او در خدمت ملت های جنوب آسیا ستایش برانگیز است یاد اوری کرده، اقدامات وی را در رشد و گسترش فرهنگ جنوب آسیا از اهمیت بسیار برخوردار دانست. درین محفل پیام مشرانو جرگه توسط عمراخان مسعودی رئیس بنیاد  جنوب آسیا – بخش افغانستان خوانده شد. بعداً” خانم انارکلی صحبت کرده از وزارت اطلاعات و فرهنگ به خاطر برگزاری چنین محفل قدردانی کرده گفت که این  جایزه مربوط هنریار نمی شود بل افتخار آن به تمام ملت افغانستان میرسد.

جهت  مطالعه بیشتر  و استماع  پیام  خانم  هنریار  به  لینک  ها(نشانی  ) های  ذیل  مراجمعه فرمائید.

http://youtu.be/y_x2BU3I2ho

http://www.afghanhindu.info/

چاھتی ھوں

شعر اردو
            زرہ ســـا تھرو، کچھ کہنــا چاھتی ھـــوں

         تم کــو بخدا اپنــــا ،بننا چاھتی ھــــــــــوں

     زمین و اسمــــان ،تـــــــاروں کو لے کــر

     میں بھی تمہاری ، ھونا چاھتـــــی ھـــوں

   مـــل گیے گر مجھے محبوب میـــــــرے

  خوشی سے میں ، رونـــــا چاھتی ھـــوں

صبرممکن نہیں ڈسنے لگی ھیں دوریاں

تمہاری یاد میں ڈپٹا، بھگونا چاھتی ھوں

میں ریزہ ،ریزہ ھو کر بکھرگیی ھر سو

اب میں تـــــــم میں ، سمونا چاھتی ھوں

کل جو دیکھا تھا خواب میں تجھکــــــــو

اچ پھر سے میں ، سونا چاھتی ھــــــوں

رچنی  کمار  پران

نیویارک ۲۱ /۲/ ۲۰۱۲

پیرامون نوشته آغای آریانفر در باره « فتنهء طالبان…»

دوکتور جهش

در این شکی نیست که آغای آریانفر یکی از تحلیلگران انگشت شمار مسایل افغانستان و منطقه است  که نکات عمده سیاست و ستراتیژی امریکا در قبال افغانستان ومنطقه درمقالات وپژوهش های شان بازتاب روشن دارد وایشان ازآینده وطن و مردم نگران اند. اما با حفظ احترام به شخصیت ونظریات آغای آریانفر لازم می بینم تا پیرامون بخشی از این مسایل نظرات مشخص خودرا برجسته و بیان کنم :

آریانفر در مقالهء« فتنهءطالبان : یک توطئه بزرگ و خانمانسوز است» دو سناریوی عمده و یک سناریوی احتمالی سیاست امریکا را در مسئله افغانستان مطرح میکند که ناشی از یافته ها و تصورات نویسنده بوده و بعضی مندرجات آن ضد و نقیض به نظر می آید. اکنون به هیچ کس پوشیده نیست که حضور نظامی و استخباراتی امریکا در افغانستان و منطقه عنصر اساسی تامین اهداف ستراتیژیک آن در آسیای میانه میباشد که این اهداف را به کمک آی اس آی پاکستان، عربستان سعودی و متحدین غربی خود با استفاده از ابزارهای طالبانی و دیگر تروریست های به اصطلاح اسلامی پیاده می نماید ، به باورم که تحلیل های ما باید به اساس این فورمول عمومی استوار باشد.

اکنون به متن مقاله آغای آریانفر روجوع میکنم که :

1 – رژیم کابل را اولترا نشنلیست میخواند در حالیکه در علم سیاست رژیم نشنلیست واولترانشنلیست به رژیم هایی اطلاق می شود که از منافع یک ملیت خاص به شکل معتدل و یا افراطی دفاع نموده و حامی آن باشد و در رشد و ارتقاء تمام ظرفیت های اقتصادی ، تخنیکی ،عمران و معارف ملیت خاص مساعی و تلاش نماید. درحالیکه ملیت پشتون ودیگرملیت ها در ولایات پشتون نشین افغانستان درطول ده سال اشغال مورد توهین ، تحقیر ، کشتار ، بمباردمان های وقفه ئی و متواتر قوای خارجی وحملات طالبان  و رژیم کابل قرار گرفته سرومال ، خانه و کاشانه خود را از دست دادند ، بناا رژیم کابل نه یک رژیم نشنلیست و اولترانشنلیست بلکه یک رژیم مزدوراست که اکثراعضای آن در پی منافع شخصی و گروهی خود بوده و در نهایت از مملکت فرار خواهند کرد.

2 – در سناریوی اول آغای آریانفر می فرمایند که امریکا میخواهد تا دولت مقتدری در کابل بوجود آورد که توسط آن اسلام اباد را تحت فشار قرار دهد اما واقعت چنین نیست زیرا قرار اصول یک دولت وقتی میتواند دولت دیگر را تحت فشار قراردهد که ظرفیت های اقتصادی ونظامی آن بالاترازدولت طرف مقابل باشد؛ درحالیکه افغانستان تا سالهای زیادی فاقد چنین امکانات خواهد بود و پاکستان امروزامکان رقابت حتی با هند را دارد. برعکس سیاست امریکا ایجاب مینماید تا در کابل یک رژیم وابسته ، ضعیف و تجرید شده از مردم را داشته باشد ، رژیم را درمحدوده کوچک محصورکرده دست نگر و محتاج نگهدارد. چه اگرآن طوری میخواست ده سال وقت کافی بود تا یک افغانستان دیموکراتیک و قوی بوجود میآورد.

ادامه خواندن پیرامون نوشته آغای آریانفر در باره « فتنهء طالبان…»

ایدیولوژی ملی؛ یا نظرات و راهکار های مشترک برای ملت بودن

بقلم  – دوکتور جهش

درست سی وهشت سال قبل در سنه 1352که تازه سند فراغت دانشکده طب را بدست آورده بودم هر روز مقوله آیدیولوژی ملی را که به تاسی از گفته رهبر سردار محمد داود خان صدها بارازرادیووجراید پخش می شد می شنیدم و نظر به شناختیکه از آیدیولوژی های معاصر و مکتب های سیاسی داشتم مرا وا میداشت تا آنچه را که در جهان ، در وطن ما ، در دولت و شهر ما میگذشت تعقیب نمایم و در مورد آن نظری داشته باشم مخصوصا دو کلمه آیدیولوژی وملی که به نظرم خیلی ها مهم جلوه میکرد مرا خیلی آزار میداد . با خود و دوستان خود شکایت میکردم که این دو کلمه میان تهی چه معنی دارد . دولت و یا کسانیکه این کلمات را هر روز در نشرات تبلیغ  می کنند چرا آنرا تعریف نمیکنند ، چرا محتویات و اجزای مرکبه آنرا واضح واساسات آنرا مشخص نمی سازند و در مورد آن کتاب و یا مقاله نشر نمیکنند و به مردم تبلیغ نمی نمایند و وظایف و مکلفیت مردم را در قبال آن روشن نمی سازند… روز ها گذشت در آنوقت مجال بلند گفتن وتبادل نظر در نشرات وجود نداشت بالاخره جمهوری وآیدیولوژی ملی به تاریخ سپرده شد و فراموش گردید. اینک نویسنده و متفکر عصر ما آغای عالم افتخار گرد و خاک را از روی ایدیولوژی ملی پاک کرده طی مقاله خردمندانه  آنرا به میدان کشید و همه را متوجه ساخت. بناا لازم می بینم تا در مورد سخنی چند گفته شود:

ایدیولوژی یعنی چه ؟

ادامه خواندن ایدیولوژی ملی؛ یا نظرات و راهکار های مشترک برای ملت بودن