اجماع ملی حلقۀ گم شده در میان حکومت و گروه های سیاسی و حکومت: مهرالدین مشید

مهرالدین مشید

در این روز ها عنوان اجماع ملی آذین بند رسانه های صوتی و تصویری و چایی کشور بوده و از جمله سرخط های نشراتی آنان را تشکیل داده است، شاید دلیل اش این باشد که نیاز به تحقق این کلمه بیشتر از افزون گردیده و گویا از حلال مشکلات روند صلح افغانستان پذیرفته شده است. از این رو اجماع ملی به واژۀ دلخواه و گم شدۀ هر شهروند افغانستان بدل شده است. این در حالی است که اشتیاق به صلح رو به افزایش است و از سویی هم تلاش ها برای صلح بیشتر از هر زمانی در سطح کشور های منطقه و جهان جان تازه یافته است، اما در این میان نبود اجماع ملی نه تنها آرزو ها برای صلح واقعی را به یاس بدل کرده است؛ بلکه موضع کجدار و مریز حکومت در دو موضع مختلف و بی میلی حکومت برای ایجاد اجماع ملی و عدم انعطاف آن برای گفت وگو با گروه های سیاسی و قومی و متنذان محلی و شخصیت های سیاسی چون باری هولناک بر سینه های زخمی مردم افغانستان سبک و سنگینی می کند.

ادامه خواندن اجماع ملی حلقۀ گم شده در میان حکومت و گروه های سیاسی و حکومت: مهرالدین مشید

نگاهی گذرا به “فلسفۀ تاریخ” مهرالدین مشید

نویسنده: مهرالدین مشید

نگاهی گذرا به “فلسفۀ تاریخ”  

در این تردیدی نیست که فلسفۀ تاریخ در ذات خود نبرد داد برضد بیداد است و اما در این نبرد  نفس گیر هر از گاهی داد قربانی بیداد شده و از سر بیداد از یخن داد بیرون شده است که به تعبیری از خدا آغاز و به خدا می انجامد؛ اما فلسفۀ تاریخ بنا بر عوامل گوناگون اعم از نبود اسناد، منابع مختلف، گرایش های فکری، قوم و ایده ئولوژیکی نه تنها مسخ شده، بلکه واقعیت های تاریخی در موجی از ابهام ناگفته و مغشوش مانده است و در نتیجۀ  فلسفۀ تاریخ در ابعاد نظر و تحلیلی آن نیر دچار ابهام شده است. تاریخ بشری حکایتی این چنینی داشته است و از همین رو است که تاریخ همیشه مسخ شده است، چهره اصلی تاریخ ناگفته مانده و فلسفۀ تاریخ به ابهام رفته است.

ادامه خواندن نگاهی گذرا به “فلسفۀ تاریخ” مهرالدین مشید

معبد سنگی ایبک یا تخت رستم به سلسلهٔ معرفی آبدات تاریخی افغانستان : نوشتهٔ – حامد نوید

   معبد بودایی ایبک که ازسنگ بزرگی تراش یافته درولایت سرسبز سمنگان موقعیت دارد واین جایگهاه تاریخی دربین اهالی محل بنام تخت رستم مشهوراست.

درعهد تمدن اوستایی سمنگان وخلم ساحه ای بود آبادان ازتوابع زریاسپه که ویرانه های آن هنوزشکوه مدنیت پارینهٔ آریانای باستان را به یاد می آورد. زریاسپه نام دیگری بخدی یا بلخ کهن بود و ازآنجایکه فکر میشد زادگاه زردشت است مورد حرمت وقدرفراوان قرارداشت. مردم محل را عقیده برین است که زردشت مدتی را درسمنگان سپری کرده واین معبد سنگی بزرگ را رستم بنا نموده است. چون کسی بجزرستم نمیتوانست سنگی به این بزرگی را تراش کند ومعبدی را برفراز آن بیافزاید. نظربه عقاید پارینه رستم قهرمان افسانوی آریانا با رخش اسپ رزمنده و معروفش برای شکار به سمنگان آمد و پس ازحوادثی چند با تهمینه دختر پادشاه سمنگان آشنا شد. تهمینه به اودل باخت ورستم نیزبا او نرد عشق ورزید . شاه سمنگان تهمینه را به زنی رستم داد که ثمرهٔ این ازدواج فرزندی بود بنام سهراب. ازینرو مردم محل این جایگاه تاریخی را که در قلب ولایت سمنگان واقع است بنام تخت رستم یاد میکنند. ادامه خواندن معبد سنگی ایبک یا تخت رستم به سلسلهٔ معرفی آبدات تاریخی افغانستان : نوشتهٔ – حامد نوید

گلوی مستبدان و مفسدان و حلقۀ داوری بیرحمانۀ تاریخ : مهـرالدیـن مشید

     مستبدان و مفسدان سرانجام محکوم به داوری بیرحمانۀ تاریخ اند

  ظالم برفت و قاعدۀ زشت از او بماند –  عادل برفت و نام نیکو اختیار کرد.

در این شکی نیست که تاریخ مبارزۀ داد برضد بیداد است ؛ اما صدها دریغ که هر از گاهی داد قربانی بیداد شده، اما بر فرش سرخ پیروزی های او بیداد حکمروایی کرده است. این بیداد آن بیداد شکست خورده نیست که داد بر آن غلبه یافته بود؛ بل بیدادی است که متن داد برخاسته است. در هر برهۀ از تاریخ انقلاب های بزرگ در جهان قربانی این گونه توطیه ها شده است. این بیداد شمشیر آختۀ ضد انقلابیونی است که از متن انقلاب به بهای خیانت به انقلابیون اصیل به ظهور می رسند. شماری ها با وارونه نگری بر قانمندی عام تاریخ که حکم قطعی بر غلبۀ داد برضد بیداد دارد، برعکس قانونمندی اصل تاریخ، قربانی داد در پای بیداد را قانون همیشگی تاریخ تلقی کرده اند، اما بی خبر از آنکه باطل زوال پذیر است و داوری تاریخ برحق است. ادامه خواندن گلوی مستبدان و مفسدان و حلقۀ داوری بیرحمانۀ تاریخ : مهـرالدیـن مشید

انحطاط سیاسی در جهان اسلام از کجا آغاز شد : مـهـرالـدیـن مشـید

                                        در رابطه به انحطاط سیاسی در جهان اسلام نظریه های متفاوتی وجود دارد، اما آنچه مسلم است این که انحطاط سیاسی در اسلام در واقع پس از سقوط خلافت به دامن ملوکیت آغاز شد. هرچند انحطاط سیاسی ماننند انحطاط فرهنگی یک شبه رخ نمی دهد. مثلی که تکامل جامعه نیاز به زمان دارد و انحطاط سیاسی هم پس از یک مرحلۀ زمانی واقعی می شود. بر رغم یک سلسله مشکلاتی که پس از رحلت پیامبر در ثقیفۀ بنی ساعده  رخ داد و سبب رنجش علی را فراهم آورد و بعد هم حادثۀ شهادت حضرت عثمان و بعد هم نزاغ میان معاویه و حضرت علی رخ داد و شیرازۀ حکومت نوبیناد اسلامی را تکان داد و اما  باز هم حکومت از هم پاشی نجات یافت و اموی ها و بعد هم عباسی ها حکومت های مقتدری را تشکیل دادند که در سایۀ حکومت آنان تحولات بزرگ فکری و فرهنگی در جهان اسلام بوجود آمد. هرچند دوران زمامداری اموی ها و عباسی ها با دوران خلفای راشدین متفاوت بود و خلفای راشدین به نوع خاصی از حکومت به نام خلافت باور نداشتند و آنان خود را خادمان مردم می دانستند. چنان که سخنان جاودانه یی از آنان باقی مانده است که هدف اصلی آنان از حکومت داری تامین عدالت بود و عدل و توحید دو ارکان مهم دولت آنان را تشکیل می داد. هرچند نمی توان گفت که آنان نظام های ایده آل را ساخته بودند و عدالت به گونۀ واقعی در سراسر قلمرو شان حاکم بود، بلکه  با دشواری های زیادی رو بودند و در قلمرو های وسیع آنان عربستان تا خراسان و مصر هزاران هزار فقیر به حالت بی روزگاری به سر می   بردند و اما جان مسأله در  این است که خلفای راشدین زمامداران عادلی بودند و اراده برای تامین عدالت و دوری از جور و بی عدالتی داشتند. چنان که زنده گی شخصی و سیاسی هر یک آنان گواۀ روشن بر این ادعا است. ادامه خواندن انحطاط سیاسی در جهان اسلام از کجا آغاز شد : مـهـرالـدیـن مشـید

یادی از داکتر عبدالرحمن محمودی نویسنده شاعر ومبارز :نوشته داکتر سیف الرحمن محمودی

               دوستا ن عزیز!
به سلسله گرامیداشت از شخصیت های ملی وفرهنگی کشور امروز نگارۀ از شخصیت ملی وفرهنگی کشور داکتر عبدالرحمن محمودی را که پنسلی نقاشی کرده ام باشما عزیزان شریک میسازم تا ازیک طرف یادی باشد ازاین شخصیت ملی ومبارز کشور.واز طرف دیگر نگینی باشد برانگشتر تاریخ هنروفرهنگ مردمی کشور .روحش شاد ویادش گرامی باد.
زنده یاد داکتر عبدالرحمن محمودی
(
سال وفات ۲۹ میزان )۱۳۴۰
زنده یاد داکتر عبدالرحمان محمودی در سال ۱۲۸۸هجری شمسی در گذربارانه کابل زاده شد.پدرش مامور پایان رتبه دولت بود.در سال ۱۳۱۶ ه،ش طبابت را آغاز کرد.درکنار طبابت به سیاست روی آورد.وی خود را خدمتگار مردم دانسته که نه تنها از لحاظ فزیکی بلکه از نظرذهنی واجتماعی وفرهنگی نیز مردم را مداوا میکرد.اما این کار برایش آسان نبود و به قیمت جانش تمام شد.
در سال۱۳۲۷ در انتخابات بلد یه کابل عملا وارد صحنه سیاسی شد ودر مجامع عمومی نطق های آتشین وانتقادی و انتباهی,وتندی را ایراد کرد. صراحت لهجه وی ،ارزش اجتماعی و سیاسی او را آشکار میساخت. لذا بخاطر همین سخنان انتقادی و آتشینش بار ها زندانی شدزنده یاد محمودی در دوره ای هفتم شورای ملی (۱۳۲۸/۱۳۳۱) با ۱۴۰۰۰ رای مردم کابل به پارلمان راه یافت.  دراین دوره در حدود ۵۰ تن از نمایندگان واقعی مردم در پارلمان جا داشت. ادامه خواندن یادی از داکتر عبدالرحمن محمودی نویسنده شاعر ومبارز :نوشته داکتر سیف الرحمن محمودی

  سومین جنگ پانی پت: ۱۴ جنوری ۱۷۶۱م : دوکتور نوراحمدخالدی

  در سال 1981م زمانیکه در هند درس میخواندم سفری به امرتسر نمودم. وقتی قطار ترن حامل ما که از دهلی حرکت کرده بود به یک استیشن رسید چشمم از عقب شیشهء کلکین ترن به یک لوحه بزرگ افتاد که اسم استیشن بروی آن نوشته شده بودپانی پت Panipat”. با خواندن این نام احساس عجیبی در من پیدا شد. این نام با حوادث بزرگ تاریخی برای کشور من معروف بود. از شکست و کشته شدن ابراهیم لودی آخرین سلطان پشتون تبار سلطنت دهلی در 21 اپریل سال 1526م بدست بابر در این مکان، تا جنگ اکبر امپراطور مغولی هند با رهبر هندوی شمال هند ویکرماتا در پنجم نوامبر سال 1556م، و بالاخره تا جنگ معروف سوم پانی پت میان اردوهای مرهته و اردوهای احمدشاه ابدالی در 14 جنوری سال 1760م که با پیروزی بزرگ احمدشاه ابدالی منجر گردید. ادامه خواندن   سومین جنگ پانی پت: ۱۴ جنوری ۱۷۶۱م : دوکتور نوراحمدخالدی

پاسداری از شخصیت های تاریخی و سیاسی حق هر ملتی است٬ کش و قوس ها در فلم پانی پت و جایگاۀ احمد شاه ابدالی در آن : مهرالدین مـشیـد

 قرار است بالیود فلم فتح پانی پت آخرین لشکرکشی احمدشاه بابا به هند را تازه به بارار عرضه کند. سینمای هند یک فیلم سینمایی وهنری از جنگ ماه جنوری سال ۱۷۶۱ پانی پت را به تصویر کشیده است.             بدون تردید این فلم بیشتر به روایت هایی پرداخته است که از سیمای دو طرف پرده برداشته است و بدون تردید به ابعادی بیشتر تمرکز کرده که چهرۀ احمدخان ابدالی را بحیث یک مهاجم به نمایش گذاشته است.  در جنگ پانی‌پت در سال ۱۷۶۱ سپاهیان احمد خان شامل ‌پشتون، قزل‌باش و روهلیه که فرماندهی آنان را احمد‌شاه درانی بنیان‌گذار سلطنت سدوزایی‌ها به دوش داشت، به لشکر مرهته پیروز شدند. در آن جنگ حدود ۷۰۰۰۰ سپاهی که بیش‌تر آنان مربوط به اقوام مرهته بود، کشته شدند. سینمای هند یک فیلم سینمایی وهنری از جنگ ماه جنوری سال ۱۷۶۱ پانی پت را به تصویر کشیده است.   ادامه خواندن پاسداری از شخصیت های تاریخی و سیاسی حق هر ملتی است٬ کش و قوس ها در فلم پانی پت و جایگاۀ احمد شاه ابدالی در آن : مهرالدین مـشیـد

در باره شخصیت امیر علی شیر نوایی : به قرائت بانو انابت ایماق وجناب فیض الله ایماق

برنامه تلویزیونی نوید در مورد شخصیت برازنده کشور ((امیرعلیشیر نوایی )) توسط محترم بی بی حاجی انابت جان ایماق و محترم داکتر فیض الله ایماق کار مندان سابقه دار رادیو و تلویزیون ملی کشور.

https://www.facebook.com/ubaiduorkzai/videos/1228898167320231/

دید مختصر برکارکردهای«ضیاالملة والدین» و«سراج الملة والدین »: م – احسان واصل

   یکی ازنواقص عمده شاهان ورهبران افغانستان به صورت عموم وبخصوص شاهان دوران محمدزائی طوریکه ازثبت وقایع تاریخ معلوم است، همانا اداره وحل وفصل همه مسایل خورد وبزرگ توسط خود شاه یا امیربوده که نه تنها مشکل حل نشده بلکه افراد واشخاص استفاده جوازاین خلا استفاده های زیاد برده اند. درکشوریکه هنوز راه موتر رو وجود نداشت ، مخابرات و رفت وآمد مردم نهایت دشوار بوده مسایلی مثل کفن کشیدن فردی از گورستان ، یافت شدن چند سکه درفلان ولایت ویا جنگ ودعوای یک فامیل راکه باید « حکام » ویا نماینده امیر درمحل ،حل و فصل میکردند، برخلاف، اول گزارش آنرا به امیرارسال وخواهان «هدایت» میشدند واگرمجرم دربند، طالع میکرد وامردوباره داده میشد بازهم چندین ماه راباید دربند و زندان می ماند تا امرشاه توسط افراد پیاده یا با سواری مرکب و یابو دوباره مواصلت می نمود. بسیاری وقایع را که فیض محمدکاتب ثبت نموده امرِ داده شده هم طوری بوده که « مجرم را بکابل بفرستید» تا درموردش تصمیم اتخاذ گردد . قصه های زیاد ازظلم وجور سپاهیان یاهمان جلبی ها درزمان «اجرای وظیفه» با« متهم » که یک یاچند نفر بوده ، سینه به سیه دربین مردم شهر ها وولایات کشور وجود دارد. ادامه خواندن دید مختصر برکارکردهای«ضیاالملة والدین» و«سراج الملة والدین »: م – احسان واصل

په داسې حال کې چې د امریکا او طالبانو تر منځ د سولې : لیکنه – خوشحال آصفي

    په داسې حال کې چې د امریکا او طالبانو تر منځ د سولې روانې خبرې نهم پړاو پیلېدونکی دی او دواړه خواوې پر مهمو مواردو د هوکړې خبره کوي؛ دغو خبرو ته د خلکو هیله مندي زیاته شوې، خو یو شمېر خلک د سولې له روانو خبرو اندېښمن دي او ځيني سیاسیون هم له دغو خبرو او د بهرنیو ځواکونو له وتلو وروسته د اوسني نظام د لنډ عمر خبره کوي.
عام خلک بیا دوه ډوله اندېښنې لري؛ یوه اندېښنه د سولې د روانو خبرو د جریان په اړه او بله یې یې بیا له سولې وروسته په حکومتي او سیاسي نظام کې د طالبانو د ورګډېدو په اړه ده.
د افغان حکومت ترڅنګ ځیني خلک اندېښنه او پوښتنه لري، چې د حکومت له استازو پرته د امریکا او طالب لوري تر منځ رښتیا هم د سولې لپاره صادقانه خبرې روانې دي که د دواړو لورو تر منځ د افغان سولې په نوم معامله روانه ده؟                          
د دوی اندېښنه له دې امله ده، چې د زلمي خلیلزاد او طالب استازیو تر منځ د ټولو پړاونو د ترسره شویو خبرو پوره جزئیات نه رسنیو او نه هم افغان حکومت ته معلوم دي او ظاهراً ارګ هم د دې خبرو پایلو ته په تمه دی. ادامه خواندن په داسې حال کې چې د امریکا او طالبانو تر منځ د سولې : لیکنه – خوشحال آصفي

به ادامه سراج التواریخ٬ نقل قول ها ویادداشتهای ازعلامه فیض محمدکاتب: مـحمـد احسـان واصـل

   بامروری براین اثر، یادداشتهای برداشته ام که بااندکی تغیرات ازنثرقدیم بدون اینکه دراصل متن تغیروارد نمایدآماده نموده ام وخدمت عزیزانیکه علاقمند به گذشته های تاریخی باشند ، دربخشهای جداگانه پیشکش خواهم کرد .

اعـمارقـصردلکـشاه

سردارعبدالرحمن در۱۸۶۸ پس ازشکست درمقابل قوای امیرشیرعلیخان ابتدا دربنو(هند)وبعدازراه سیستان به بخارا وسمرقند و تاشکند رفته وبامعاش ماهانه ۱۵۰ منات (واحدپول آنوقت روسیه تزاری) زندگی میکرد، پس از۱۲سال مهاجرت به اجازه «جنرال کافمان» ازراه بخارا داخل رستاق افغانستان گردید. از۱۸۸۰ الی۱۹۰۱ بحیث امیردولت مطلق العنان افغانستان بود که درامور مهم دولت بغیرازخودبه هیچ کس اعتماد نداشت وتمام مسایل ملکی ونظامی زیرنطر مستقیم شخص شاه حل وفصل میشد . ادامه خواندن به ادامه سراج التواریخ٬ نقل قول ها ویادداشتهای ازعلامه فیض محمدکاتب: مـحمـد احسـان واصـل

نهايت سپکې څېرې : لیکنه خوشحال آصفی

  لکه څنګه چې سوله، ورورولي او خوښول خپل اصول او ځانګړنې لرې ؛                                                 داسې جګړه، غچ او مخالفت هم خپل اصول لري. دا سمه ده چې جګړه له بربادۍ پرته بله معنا نه لري، خو بشريت ته د درناوي په خاطر جګړه هم ځينې اصول لري، چې بايد ښکليل اړخونه يې مراعات کړي. په جګړه او دښمنۍ کې دواړه خواوې معلومې وې، هر اړخ د مقابل لوري د تضعيف هڅه کوي، خو دا هڅه داسې نه وي، چې په ټولنه کې د بې ګناه ولس د وينې تويېدلو لامل شي؛ دښمني داسې نه وي چې ملامت او سلامت معلوم نه شي او هر څوک له تيغه تېر شي، بلکې په جګړه او نښته کې هم بايد انساني کرامت ته درناوی وشي، ګناهګار او بې ګناه وپېژندل شي او د ټولنې معصوم قشر ښځينه و هغه ډله چې اسلام ورته ځانګړی مقام په پام کې نیولی دی؛ بې عزتي ونه شي. همدا راز د دينې اماکنو او مقدساتو درناوی بايد وشي. بايد د جومات، مدرسه، پوهنتون، ښوونځی، روغتون، پل پلچک، سړک او نورو ټولګټو ځايونو ساتنه وشي، خو له بده مرغه په افغانستان کې بيا جګړه د وحشت تر هغو کچو رسيدلې ده، چې آن د جاهلیت په زمانه کې هم دومره وحشت نه و خپور. ادامه خواندن نهايت سپکې څېرې : لیکنه خوشحال آصفی

روح امان الله خان و يارانش شاد
٬ من از استقلال نمى نويسم، : ضیا بهاری

   روح امان الله خان و يارانش شاد
 …من از استقلال نمى نويسم، چون كشورى كه دايم در بند و قيد افکار کهنه، و سنت ها و رسم هاى مزخرف تاريخى و قبيله اى گير مانده باشد مردم آن هرگز روى آزادى را نخواهند ديد.
به همين خاطر است كه افغانستان هميشه مستقيم يا غير مستقيم در زير تسلط بيگانه ها قرار داشته است.
اما صرف نظر از اين كه چه نوع رژيم هاى در افغانستان حكومت كرده اند (كاملأ زير نظر بيگانه ها و يا نيمه مستقل) در ارتباط به دوره شاه امان الله اين چند نكته را صادقانه بايد اذعان نمود:                                                دوران شاه امان الله خان واقعأ براى نخستين بار يك دوران اصلاحات و نوآورى در افغانستان بود.                        شاه امان الله يگانه شاه روشنفكر، ترقى خواه و اصلاحگرا در افغانستان بود، او با شه محمد ولى خان و ديگر يارانش
براى نخستين بار قانون اساسى را در افغانستان تصويب كردند.
براى اولين بار قواى سه گانه حكومت را از هم تفكيك كردند.
براى نخستين بار برده گى را لغو كردند.
براى نخستين بار خط ريل را به افغانستان آوردند.
براى نخستين بار دروازه هاى مكتب ها را بروى دختران گشودند.                                                        براى نخستين بار به زنان حق تحصيل و كار را فراهم ساختند.
براى نخستين بار كتابخانه عامه را در کابل تأسيس كردند.
براى نخستين بار افكار روشنگرانه را به افغانستان آوردند.
براى نخستين بار دختران را براى ادامه تحصیل به خارج فرستادند.
براى نخستين بار به هندوزاده هاى كابلى و هموطنان سیک ما در کابل و ديگر شهر هاى افغانستان حق شهروندى قائل شدند.
در دوران امان الله خان چاپ روزنامه ها با مقالات و نوشته هاى روشنگرانه رونق گرفت. ادامه خواندن روح امان الله خان و يارانش شاد
٬ من از استقلال نمى نويسم، : ضیا بهاری

شرکت هزاره‌ها در جنگ استقلال افغانستان! – عباس دلجو

   

بعد از اعلان استقلال افغانستان بود که امانالله خان، به نیروهای نظامیکشور، دستور آمادگی جنگ با انگلیسها را به خاطر حصول استقلال کامل افغانستان، صادرکرد . به تعقیب صدور فرمان جهاد علیه انگلیسها از طرف شاه امانالله خان، مردم افغانستان که منتظر چنین فرصتی بودند، همه متشکل از همهی اقوام کشور، جنگ علیه نیروهای انگلیس را در سرحدات شرقی، جنوبی و جنوب غربی کشور آغازکردند . از جمله اقوامی که در این جنگ (جنگ سوم افغانانگلیس) از خود رشادتهای قابل ملاحظهای نشان دادند، هزارهها بودند . این چاربیتی محلی هزارگی نیز خود سند گویایی از شرکت مجاهدین هزاره در دفاع از سرزمین شان علیه اشغالگران انگلیس میباشد :
سرک تنگست و موتر تیز مورَه // لالَی از مُو سُونِی گردیز مورَه
تفنگ ماچیکی سر شانِه شِی // دَه جنگ لشکر انگریز مورَه
مدارک تاریخی حاکی از آنست که هزارهها در جواب نامهای امیر امانالله خان که از آنان در جنگهای جنوبی و مشرقی علیه شورشیان پشتون، خواهان کمک شده بود، بسیار به صراحت آن را ردکرده و چنین نوشتند : ” ما {هزارهها}در جنگهای داخلی شرکت نخواهیم جست . ادامه خواندن شرکت هزاره‌ها در جنگ استقلال افغانستان! – عباس دلجو

بمناسبت سالگرد استرداد استقلال افغانستان
: نوشته داود سیاووش


     

اگر به اوراق پریشان تاریخ بدون افتیدن به دام اسطوره و یا درک افراطی از مفهوم مادی تاریخ نگاه کنیم و در آن جستاره های از نهضت روشنفکری را در اواخر قرن 19 مطالعه نماییم به وضاحت دیده میشود که این موج تاریخی از دوران امیر شیر علی خان به تلاطم آمده است.
در بار امیردوست محمد خان استعداد استفاده از مفکوره های روشنکفرانه سید جمال الدین افغانی را در مفهوم پسندیدن ترقیات عصر و آوردن تحولات و ریفورم های متناسب به زمان نداشت،اما امیر شیر علی خان از لحاظ ذهنی آماده پذیرش چنین ریفورم ها بود، ولی چون سید جمال الدین افغانی رقیب سیاسی و برادر شکست خورده امیر را در صباوت تدریس کرده بود نزد امیر این تشویش پیدا شد که مبادا سید به پناهگاه طرفداران محمد اعظم خان در دربار مبدل گردد و روی همین ملاحظه ثواب کار را در آن دید که سید بدون ملاقات با محمد اعظم خان در ایران به خارج از کشور برود. روز وداع در ارگ بالاحصار سید جمال الدین افغانی تمام نظریات و پروگرام های اصلاحی خود را به امیر تقدیم کرد و امیر وعده داد که آنها را در عمل تطبیق میکند. سید چه نظریاتی داشت:
او در افغانستان دولت قوی مرکزی میخواست، در ایران و ترکیه که دولت مرکزی موجود بود رژیم دیموکرات طلب میکرد… در هندوستان و مصر مبارزه ضد استعمار را مشتعل میخواست و در کشور های اسلامی آسیا و افریقا غرض تمرکز قوا در مقابل اروپا اتحاد اسلام (پان اسلامیزیم) را شعار میداد.

ادامه خواندن بمناسبت سالگرد استرداد استقلال افغانستان
: نوشته داود سیاووش


تاریخ در جزیره : دکتور صبورالله سیاه سنگ

    برگریزان 1993 کابل بود. نامش، نه نام مستعارش، نه نام آشکارش پاییز بود؛ همه می‌دانستند که شناسنامه‌اش زمستان است. در سرزمینی که سرما اندکی پس از نیمۀ نخست سال به بیداد آغاز کند، پاییز را تنها در میان ترانه‌ها، مجله‌ها و یگان تابلوی هنری می‌توان یافت.

برگریزان کابل که با باد یکی می‌شد، دیگر نیازی نبود برای دانستن واژۀ “برباد” به فرهنگ عمید رو آوریم. نیم نگاه به آیینه بسنده بود دانسته شود که نام دیگر این شهر چیست.

چه روزگاری! با چشم‌های بسته بهتر می‌شد پیوند نازک‌تر از دیورند میان شهر و شهروند را دریافت. آنان ده‌افغانان و چهارآسیاب را میز پینگ پانگ ساخته‌بودند و به نوبت با بم و راکت و خمپاره در پناه آیۀ “نصر من‌الله و فتح قریب” شماره می‌گرفتند، شماره می‌باختند و تاریخ را با دود و باروت بر نیلی آسمان می‌نوشتند. این جنگندگان تاریخ‌نگارتر و تاریخ‌سازتر از هرودت که خداوند هنوز سایه‌های مرده و زندۀ شان را از سر مردم افغانستان کم نکرده و هرگز نخواهد کرد، شماره هم نمی‌باختند، زندگی ما را می‌باختند. همان را نیز نمی‌باختند، ما بودیم که می‌باختیم و می‌باختیم و سپس نام بازی و بازندگی مان را می‌گذاشتیم: زندگی. 

گناه آنها چه بود؟ مگر سرگرم ورزش جنگی بودن گناه است؟ ما بودیم که زندگی را باخته می‌رفتیم. از گذشته‌ها گفته‌اند “در جنگ نان و حلوا بخش نمی‌شود”. اینکه کلبه‌ها و کاشانه‌های ما، در مرز گناه آدم و بی‌گناهی گندم، در میدان پینگ پانگ دیگران نشسته باشد، گناه کیست؟ ادامه خواندن تاریخ در جزیره : دکتور صبورالله سیاه سنگ

تاریخ معاصر افغانستان براساس اسناد نیاز جامعه ماست. : احسان واصل

     تاجاییکه بیاد دارم، مطالعهٔ تاریخ کشور چه دردوران تعلیم وتحصیل وچه علاقمندی به مطالعه آن مملو ازجعلیات بوده و صرف ازخانه جنگی ها، لشکر کشی ها و چوروچپاول، برادرکشی ها، کور کردن ها، تقرر برادران وپسران درمحلاتیکه ازنقطه نظر مالی پردرامد بوده است وغیره بحث مینماید. اکثرتاریخ نویسان کشور به دلایل گونا گون ویا تحت تاثیراشخاص بانفوذ ویا امیران وشاهان فقط همین حالات را نوشته اند بدون اینکه تحولات سیاسی واجتماعی کشوررا مد نظرداشته باشند. آنانیکه همت نمودند علت وسبب های این همه بدبختی های مردم را درشرایط مختلف جامعه خواستند برای مردم بازگو نمایند، سرنوشت خود ویا کتاب شان به زندانها افتاد ویا درخارج از کشوراین وظیفه را انجام دادند که مؤثریت آن کمتر بود

فیض محمدکاتب درچهارجلد(سراج التواریخ) باثبت وقایع تاریخی این راه را برای تاریخ نویسان وعلاقمندان به سرنوشت کشورشان می گشاید و باقاطعیت نه تنها با بیان کار و کردار حکمرانان وامیران بلکه براساس مقدمه سراج التواریخ بیان «احوال مردم و شیوهٔ زندگی، رفتار وکردار، تاثیرعمل ودید وگفتار حاکمان، تبعیض وتعصب، اخلاق، صداقت وخیانت، خدمت به وطن، سنن وآداب فرهنگی، دشمنی ودوستی، صلح وامنیت، رفاه ، پیشرفتهمه وهمه را مدنظر داشته وبدون جعل کاری چیزیکه واقع شده و بوده» برای خواننده بازگو مینماید. ادامه خواندن تاریخ معاصر افغانستان براساس اسناد نیاز جامعه ماست. : احسان واصل

…. چطور تسلیمی بن لادن به بوش پیشكش شد و چطور بربادش داد : نویسندگان- الكزاندر كوكبرن و جفری كلیر – مترجم: میرعبدالرحیم عزیز مفسر سیاسی

فرستاده  مخفی افغان حكایت میكند

در جنگ علیه ترور برایش صفر  بدهید

چطور تسلیمی بن لادن به بوش پیشكش شد و چطور بربادش داد

این مضمون قبلاٌ در سال 2006 به نشر رسیده بود. لاکن نسبت اهمیت موضوع  و حالت کنونی افغانستان ، نشر دوبارۀ آن را به خوانندگان تقدیم می نمایم.

الكزاندر كوكبرن (Alexander Cockburn) و جفری كلیر (Jeffrey Clair) مضمون دلچسپی را در یك  نشریۀ  سیاسی بنام  ضربۀ متقابل  (Counterpunch)  بتاریخ اول نوامبر ۲۰۰۴ به نشر سپردند  كه اینك ترجمۀ آنرا برای معلومات سیاسی و تاریخی هموطنان گرامی  تقدیم میداریم.

جورج بوش مردی كه قسمت عمدۀ مبارزات انتخاباتی اش را اهلیت وی در جنگ علیه ترور تشكیل میداد، میتوانست سر بن لادن  را در یك پتنوس   در روز اول كارش بدست آورد.  این  پیشكش  تا روز دوم فروری ۲۰۰۲ به اعتبار خود باقی بود. این اتهام ذریعه یك افغان امریكائی كه به حیث فرد ارتباطی بین طالبان و ادارات كلنتن و بوش ایفای وظیفه میكرد،  وارد شده است. ادامه خواندن …. چطور تسلیمی بن لادن به بوش پیشكش شد و چطور بربادش داد : نویسندگان- الكزاندر كوكبرن و جفری كلیر – مترجم: میرعبدالرحیم عزیز مفسر سیاسی

هر کی ناموخت از گذشت روزگار — او نیاموزد زهیچ آموزگار« رودکی : فرهاد

   مبارزه در راه آزادی فقط مساله ایراد سخنرانی ها، برگزاری جلسات و میتنگ ها، تصویب قطعنامه ها، اعزام هیئت ها به نماینده گی ها نیستبلکه سازمان دادن دقیق فعالیت و مبارزه توده ها از همه و از همه بالاتر نترسیدن از رنج و مرارت و تمایل به فداکاری نیاز دارد. (نلسون مندیلا)

از اینکه بتاریخ 28 اسد سال جاری از صدمین سالگرد استقلال و استرداد افغانستان تجلیل بعمل خواهد آمد بخاطر ارج گزاری به خدمات و فداکاری های مبارزین راه استقلال و وطن بازیهای را که سبب مانع و شکست، عملی شدن اهداف مقدس مبارزین وطن پرست گردید، هنوز هم ادامه دارد باید آموخت که چند مثال مشت نمونه خروار از بازیهای فوق الذکر خدمت جوانان بالنده و سازنده کشور یاد آور میشوم

نظر به نوشته قلم بدستان با افتخار کشور از سال 1789 تا سال 1919 پلان تجرید افغانستان توسط بریتانوی ها عملی گردید که 130 سال را در بر گرفت انگلیس ها طی همین مدت با مهارت تبلیغاتی شان افغان ها را به جهانیان بحیث یک قوم وحشی، نا متمدن، غرق در خرافات، جنگجو و بی اتفاق معرفی میکردند، آنها علاقمندی نداشتند تا افغانستان با جهان خارج در تماس باشد، رقابت برتانوی ها با فرانسوی ها در مورد هند و رقابت انگلیس ها و روس ها در بازی بزرگ باعث این تجرید گردیده بود، ولی استرداد و استقلال افغانستان و آغاز فعالیت دیپلوماتیک سریع اعلیحضرت امان الله خان در ایجاد روابط با سایر دول جهان بخصوص رقبای انگلیس چون جرمنی، اتحاد شوروی وقت خشم و غصب انگلیس ها را شعله ور ساخت و برای سیاست مداران انگلیس قابل تحمل نبود که بر خلاف پلان 130 ساله تجرید افغانستان از سلطه آنها خارج گردد و از گوشه عزلت بحیث یک کشور مستقل میان ملل جهان سر بر افرازد.

سوال اینجاست آیا بریتانیا حاضر بود با داشتن چنین دشمنی از شخصیت حمایت کند که او را شکست داده و با اعلان استقلال به بازی بزرگ خاتمه دهد؟ ادامه خواندن هر کی ناموخت از گذشت روزگار — او نیاموزد زهیچ آموزگار« رودکی : فرهاد

د افغانستان د خپلواکۍ سلمه کلیزه  — لیکنه : خوشحال آصفي 

   د زمري اته ويشتمه د افغانستان په تاريخ کې هغه وياړلې ورځ ده چې د دې هيواد دوست او دښمن، افغان ولس او بهرنيان يې نه شي هیرولی او تر ابده به د تاريخ پاڼې پرې زرينې وي. افغان ولس يې ځکه نه شي هيرولی چې په دغه ورځ ستر غازي امان الله خان د خپلو نورو مجاهدينو سره اوږه په اوږه د نړۍ د هغه زبر ځواک په مقابل کې بريا ته ورسيدل چې لمر يې په امپراطورۍ کې نه ډوبېده. په دغه ورځ ستر غازي امان الله خان او نورو همسنګرانو يې د افغانستان لپاره او د ټول افغان ولس لپاره تاريخ وياړ (خپلواکي) وګټله. ولس يې د انګليس له جال او غلامۍ خلاص کړ او د عزت او ابرو ژوند خاوندان يې کړل.

او دښمن يې ځکه نه شي هيرولی چې هغوی ته د خپل ظلم، وحشت، بربريت او د دوی د ستر قدرت په مقابل کې د افغانانو او غازي امان الله خان مېړانه ور په يادوي. دوی ته خپله هغه ماتې ورپه يادوي چې غيور افغان ولس ورته په ډيرو ساده وسايلو او نشت امکاناتو ورکړه. دغه ورځ انګليس او د نړۍ پخوانيو او اوسنيو زبرځواکونو ته په يادوي چې افغانان د تاريخ په هيڅ پاڼه کې د پرديو د غلامۍ په نوم څه نه لري، افغانان هيڅکله د چا امر ته غاړه نه ږدي او افغانان خپلواک پيدا شوي، خپلواک اوسېدل غواړي  او خپلواک به واوسي. دغه ورځ نورې نړۍ ته د عبرت درس ورکوي چې افغانان هيڅکله د سر د پاسه سر نه مني. ادامه خواندن د افغانستان د خپلواکۍ سلمه کلیزه  — لیکنه : خوشحال آصفي 

شخصیت‌ امان الله خان ازدید  محققین خارجی « به پیشواز صدمین سالروز استقلال افغانستان» : محمد ولی

    غرض از استقبال جشن ازادی کشور همانا ازادی از سلطه انگلیس بوده منظور ازیاد اوری کارنامه های اعلیحضرت امان الله خان زنده سازی خاطرات نبرد میان علم وجهل است.
امان الله خان بحیث ممثل روند ترقیخواهی ودگرگون سازی های پیشرونده ، گروه سقوی ها وقوت های حمایه گر مذهبی نمای وابسته به استعمار به مثابه سمبول جهل، مخالف ترقی وحامی عقبروی در صد سال گذشته ثبت سینه تاریخ است.
به مصداق اینکه هیچ انسانی از سهو و خطا واشتباه عاری نیست، اعلیحضرت امان الله خان هم مافوق بشریت یا انسان کامل مبرا از سهو واشتباه نبود ، اما سخن روی پیشروی وعقبگردی است که تا کنون مضمون مبارزه میان تحول طلبان ، دموکراسی خواهان وتجدد پسندان از یک طرف ودر حال واحوال کنونی ما ارتجاع ممثل سیاست پاکستان از جانب دیگر میباشد . ادامه خواندن شخصیت‌ امان الله خان ازدید  محققین خارجی « به پیشواز صدمین سالروز استقلال افغانستان» : محمد ولی

سراج التواریخ (نقل قول ها ویادداشتهای ازعلامه فیض محمد کاتب) :

    فیض محمدکاتب (۱۲۷۹۱۳۴۹ ق) شخصیت فاضل ودانشمند کشوردراواخر قرن نزدهم دردستگاه سلطنت امیر  عبدالرحمن بکار کتابت آغاز نموده است. امیر حبیب الله نوشتن تاریخ افغانستان را ازعهد احمد شاه ابدالی به عهده وی گذاشت که تا پایان کار خودش ویکسال امیر امان الله را درچهار جلد دربر میگیرد،تالیف نموده است. درمقدمهٔ جلد چهارم آمده است :«… راست گویی وواقع نویسی وحقیقت جویی درثبت وضبط حوادث ووقایع ،کارساده ای نبود.                                                                امیر حبیب الله شخصاْ برکاراونظارت داشتآنجا که میان نوشته های فیض محمد وآرای دیگران اختلاف پیش می آمد،امیر خود به داوری می نشست… .»

جلدچهارم سراج التواریخ (درسه بخش) که سالهای اخیر امیر عبدالرحمن راتا یکسال سلطنت امیرامان الله دربر میگیرد،به ویرایش ، مقدمه وبخصوص فهرست بسیاردقیق دکتورمحمدسرور مولایی درسال ۱۳۹۰ خ درکابل بچاپ رسیده استمطالعه وبررسی سراج التواریخ به ویژه مطالب ومندرجات جلد های سوم وچهارم که به زمانه ای ما نزدیکتراست،سوابق اعمال ورفتاروکردار بسیاری ازافراد واشخاص وقبایل وطوایف را چنانکه درتاریخ اتفاق افتاده است،برای ما بیان میکند ادامه خواندن سراج التواریخ (نقل قول ها ویادداشتهای ازعلامه فیض محمد کاتب) :