
پیشا ظهورِ اسلام کلیساها در جهان با قدرت و جنایتِ فراقانونی، فرابازپرسی و فراپاسخگویی عرضِ وجود کرده بودند. تاریخ روایت دارد که این صلاحیتها از قرون ۱۸ تا ۲۰ در حدِ بلندترِ غیرِقابلِ تصور فراتر بودند. کودکان و اطفالِ مردم به نامِ دین و پابندیهای اخلاقی دین و به اجبار از خانهوادههای شان جدا ساخته شده و به کلیساها یا مدارسِ تحتِ مدیریتِ کلیساها منتقل میشدند. کلیساها برخلافِ تصور و تلقینهایی که به مردم داشتند علاوه بر آن که مکانهای امنی برای حمایت از اطفال نبودند برعکس محلاتِ زیانباری برای حیات و مماتِ اطفال و خانهوادههای شان بودند. هزاران و دهها هزار تن کودکان در اثرِ تجاوز، کشتار و قتلها هرگز دیگر به خانههای شان بر نهگشتند. مادران، پدران، خواهران، فرزندان، همسران، برادران و بستهگانِ تا نسلهای بعدِ در حسرتِ غمکنانهی جدایی از فرزندانِ شان مُردند و پوسیدند. تحقیقات نشان میدهند که بی بین سالهای ۱۸۶۳ تا ۱۹۹۸ میلادی، بیش از ۱۵۰ هزار کودک بومی از خانوادههایشان گرفته شدند تا در این مدارس شبانهروزی در سراسر کانادا اسکان داده شوند.
انها بقایا را در مدرسه شبانهروزی بومیان کملوپس پیدا کردند؛ این مدرسه در سال ۱۸۹۰ میلادی تحت مدیریت کلیسای کاتولیک رم افتتاح شد، و در سال ۱۹۷۸ میلادی تعطیل شد.
ادامه خواندن دین ملامت است یا دیندار؟ بخش چهارم: محمد عثمان نجیب






















