به سلسلهٔ معرفی مظاهر تمدنی افغانستان ؛شهر باستانی  پنج هزارساله لوگر در «مس عینک» :حامد نوید

چنانچه از اسناد تاریخی ادیان برهمنی و بودایی بر می آید، گمان باستان شناسان برای مدت ها براین بود که حوزهٔ ثقافتی کابل (گسترده از کاپیسا و بگرام تا به لوگر) در آغاز تمدن های ویدی و اوستایی یکی از مراکز آغاز مدنیت شهری در حوالی سه هزارسال پیش از تولد مسیح درین بخش قارهٔ آسیا  بوده است. لیکن سندی در دست نبود تا ثابت سازد که زندگانی شهری درعصر «Bronze  برانز » در ساحه کابل و اطراف آن وجود داشته است؛ زیرا به جز از چند سکهٔ بسیار باستانی  بدست آمده از تپهٔ مرنجان شواهد تاریخی بیشتری موجود نبود که این فرضیه را تقویت بخشد ؛ تا اینکه در سال ۲۰۰۷ میلادی استخراج معدن عظیم «مس عینک» توسط کمپنی  (MCC)چین و حفظ آثار تاریخی این ساحه توجه بیشتر باستان شناسان را به ساحهٔ باستانی مس عینک جلب نمود . در ساحهٔ مس عینک معابد بودایی متعددی با پیکره های نهایت مهم و نقاشی های ظریف از عصر کوشانی ها بر فراز تپه های پیوست بهم قرار دارد که باید توسط باستان شناسان با دقت فراوان حفظ میگردید. درین وقت باستان شناسان زیادی از هر گوشهٔ جهان از ساحهٔ تاریخی مس عینگ دیدن کردند . 

در همین آوان آبادی های بسیار کهنتری نسبت به دورهٔ کوشانی ها در پای تپه های مس عینک  نشانی گردید. چنانچه خبرگزاری «صدا و سیمای افغانستان» این کشف مهم را در سال ۱۳۹۴ خورشیدی به نشر رساند.  

ادامه خواندن به سلسلهٔ معرفی مظاهر تمدنی افغانستان ؛شهر باستانی  پنج هزارساله لوگر در «مس عینک» :حامد نوید

سخنی در باره زنده گی و آثار ویکتور هوگو :ابو سعید راسخ

ویکتور ماری هوگو : Victor Marie Hugo؛ زاده ۲۶ فبروری  ۱۸۰۲ – درگذشته ۲۲ می ۱۸۸۵ شاعر، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود. او یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی است. آثار او به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج، در زمان خویش اشاره کرده و بازگویندهٔ تاریخ معاصر فرانسه است. از برجسته‌ترین آثار او بینوایان، گوژپشت نتردام و مردی که می‌خندد است. مشهورترین کارهای هوگو در خارج از فرانسه بینوایان و گوژپشت نتردام است ودر فرانسه بیشتر وی را برای مجموعه اشعارش می‌شناسند. هوگو سومین پسر کاپیتان ژوزف لئوپولد سیژیسبو هوگو، که بعدها جنرال شد، و سوفی فرانسواز تِرِبُوشه بود.

وی در جوانی زیر نفوذ مادرش قرار داشت. مادرش از شاه‌دوستان و پیروان متعصب آزادی به شیوه ولتر بود و تنها بعد از مرگ مادر بود که پدرش توانست ستایش و علاقهٔ فرزندش به خود را برانگیزد. کودکی ویکتور در کشورهای گوناگون سپری شد. مدت کوتاهی در کالج نجیب‌زادگان در مادرید اسپانیا درس خواند و در فرانسه زیر آموزش معلم خصوصی خود پدر ریویه، کشیش بازنشسته بود. در ۱۸۱۴ به دستور پدر وارد پانسیون کوردیه شد که بیشتر تحصیلات مقدماتی را در آنجا گذراند و به مطالعهٔ آثار معاصران، به‌ویژه شاتوبریان، و نیز نگارش تصنیف‌های ادیبانهٔ پرداخت. وی شعر سرودن را با ترجمه اشعار ویرژیل آغاز کرد و با آن، قصیدهٔ بلندی در وصف سیل سرود. نخستین مجموعه اشعار او با نام «قصیده‌ها و دیگر اشعار» (Odes et poésies diverses) در ۱۸۲۲ که ۲۰ سال داشت و نخستین رمان او، بو-ژارگال (Bug-Jargal)، در ۱۸۲۶ منتشر شدند. ویکتور هوگو در ۱۸۲۲ با آدل فوشه دوست کودکی خود ازدواج کرد. آدل فوشه دختری بود سبزه‌رو با موهای مشکی و ابروانی کمانی. او در ۱۶ سالگی بانویی خوش‌سیما و جذاب بود. آدل فوشه نخستین عشق ویکتور هوگو بود و ویکتور او را بسیار تحسین می‌کرد. دوران نامزدی آدل و ویکتور را می‌توان تراژدی عاشقانه توصیف کرد.

ادامه خواندن سخنی در باره زنده گی و آثار ویکتور هوگو :ابو سعید راسخ

خدای بخشنده نعمت ها و خدای سختگیر طالبان
: مهرالدین مشید

خدای تحول و تغییر و خدای سنگین دل طالبان

نگاه طالبان به انسان نگاهی فروتر از قبیله
طالبان محصول مدرسه های استخباراتی پاکستان و افکار آنان به شدت متاثر از باور های قبیله ای است که در یک روند مغز شویی استخبار اتی تحت تاثیر مستقیم جنرالان پاکستان و تلقین ملا های وابسته به دستگاهء جهنمی آی اس آی به ایده ئولوژی طالبانی بدل شده است که دشمن انسان و انسانیت اند و با فرهنگ و تمدن اسلامی و بشری پست داده اند. از رویکرد های انسان دشمنانه و ضد انسانی و ضد قبیله ای و ضد اسلامی طالبان فهمیده می شود که افکار طالبانی حتا فروتر از افکار  قبیله است.

ادامه خواندن خدای بخشنده نعمت ها و خدای سختگیر طالبان
: مهرالدین مشید

روایات زنده‌گی‌من بخش (۱۹۰) مرتبط به بخش های ۹۴، ۹۵ و‌ ۹۶ و ۹۷: نوشته محمد عثمان نجیب

نه پوهیگم “ نه پوهېږم “ چی ته خریې ته معاون د فرقې یې…

۱۴۰۰ آبان ۲۴, دوشنبه

سخنان شهنواز تڼۍ قبل از خیانت به وطن:

در پی بُروز روی‌داد های اسف‌بار ناشی از خیانت اشرف غنی و کرزی و تیم های شان و اشغال وطن توسط پاکستان و پشتون های خیبر پښتون‌خواه سلسله‌ی تحریر روایات به التوا رفت. هر چند مقاومت بخش اساسی کارزار زنده‌گی ما شده اما برای آن که ایام به کامِ ما نیست و عمر را باور پایایی نیست به ناچار ناگفته ها را بیان می کنیم.

و با چنان‌وضعی بود که مدت تقریباً‌ طولانی در کندک ۱۳۱ استحکام سرباز و ضابط و‌ گویی من توپی در اداره‌ی پای روزگار بودم که هر سو‌ می‌خواست پرتابم می‌کرد.‌

در بخش های گذشته خاطراتی از سفر های جنگی به ولایت خوست را نوشتم. پس از آن که همه وظایف ختم شدند ‌و در پی بی تدبیری آقای دگروال و بعد ها جنرال هاشم خان معاون فرقه با تلفات زیاد برگشت. البته قبلاً‌ هم تذکر داده بودم که آقای ټنۍ آن زمان رئیس ستاد ارتش و محترم جنرال محب‌علی‌خان فرمانده فرقه‌ی ۸ هم تازه از سفر شوروی برگشته و وارد ولایت خوست شده بودند. آقای ټنۍ هنوز دست به خیانت نه زده بودند و در ناوقت های شب در همان نزدیکی های تپه‌ی خرسین آقای هاشم خان را سرزنش جدی کردند. تا سرحدی که حاضرین به شمول من کلمات اهانت بار ټنۍ به هاشم خان را شنیدیم:

(… نه پوهیگم “ نه پوهېږم “ چی ته خریې ته معاون د فرقې یې…).

ادامه خواندن روایات زنده‌گی‌من بخش (۱۹۰) مرتبط به بخش های ۹۴، ۹۵ و‌ ۹۶ و ۹۷: نوشته محمد عثمان نجیب

   طالبان به قدرت برگشتند ، یا … ؟ : نوشته – میر عنایت الله سادات

درمورد برگشت طالبان ، پس از بیست سال به قدرت ، پرسش های زیادی مطرح میشود. ولی بخاطر قرارداشتن واقعیت ها درحیطه ابهام ، نمی توان به پاسخ واقع بینانه و روشن هریک آن دست یافت . شمارسوال ها زیاد است که عمده ترین آنها ، ازین قرار اند :

– چطورشد ؟ که طالبان ، با نداشتن پیشرفت چشمگیردر جبهات جنگ ، به یکبارگی ، بدون برخورد مسلحانه ، یکی پی دیگر، ولسوالی ها ، مراکز ولایات وشهرکابل را به تصرف خود درآوردند.

– آیا ناتوانی قوای مسلح ، زمینۀ چنین پیروزی را برای طالبان مساعد ساخت ؟ ویا عاملی دیگری ، موجب فلج شدن قدرت سوق و ادارۀ آنها گردید ؟ 

ادامه خواندن    طالبان به قدرت برگشتند ، یا … ؟ : نوشته – میر عنایت الله سادات

خواست های دولت «پدر خواندۀ» پاکستان از امارت طالبانی «پدر سالار» : مهرالدین مشید

آیا طالبان به خواست پاکستان لبیک خواهند گفت؟

سفیر پاکستان گفته است که طالبان افغانستان برای او اطمینان داده اند که در صورت ناکامی گفت و گو گو های حکومت پاکستان با طالبان پاکستان، آنان با طالبان پاکستان می جنگند. هرچند طالبان تا کنون در این مورد واکنش نشان نداده اند و اما اسلام آباد امید وار است تا از رابطهء نزدیک و نفوذ گسترده و عمیق آی اس آی بر شبکهء حقانی که بازوی ارتش پاکستان خوانده شده است؛ برای مهار طالبان خود سود بجوید. اما مقام های پاکستانی در این خواست شان فرنگشتاین طالبانی را دست کم گرفته اند که غیر قابل کنترل است و این مار های آستین دامنگیر پرورش دهندهء خود نیز می شود.  

وی پس از آن این سخنان را گفت که رسانه ها از میانجیگری سراج الدین حقانی میان طالبان و حکومت پاکستان خبر دادند. فواد چودری، وزیر اطلاعات پاکستان در یک پیام توییتری اعلام کرده است که دولت این کشور با وساطت سراج حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان با گروه طالبان پاکستانی به یک آتش بس کامل یک ماهه، دست یافته‌اند. پیشتر منابع دولتی پاکستان تایید کرده بودند که هیاتی برای گفتگو با رهبران طالبان پاکستانی به افغانستان رفته است. این توافق پس از گفتگوهای دو هفته‌‍‌ای در ولایت خوست افغانستان صورت گرفته است.

ادامه خواندن خواست های دولت «پدر خواندۀ» پاکستان از امارت طالبانی «پدر سالار» : مهرالدین مشید

مکتب تصوف : برگرفته از صفحه مکتب تصوف؛ نوشته محمد صمیم رساَ

تصوف چیست ؟

۱ تصوف راه محمدی است.

۲ تصوف ترس از خدا است. 

۳تصوف خود شناسی است .

۴ تصوف خدا شناسی است. 

۵ تصوف رسیدن به خدا است.

۶ تصوف فیوضات الهی است.

۷ تصوف راه نجات است .

۸ تصوف عرفان است.

۹ تصوف عمل به علم است .

۱۰ تصوف تسلیم به حق است .

ادامه خواندن مکتب تصوف : برگرفته از صفحه مکتب تصوف؛ نوشته محمد صمیم رساَ

برگی از تاریخ یک غم‌کده؛تقارن عجیب دو حادثه در افغانستان(۱۶ عقرب ۱۳۱۱ و ۱۶ عقرب ۱۳۱۲) : محمد مرادی

آن عده از دوستان که با تاریخ و سیاست افغانستان کم‌وبیش آشنایی دارند، اسم «غلام‌نبی خان چرخی» را شنیده‌اند. او در زمان «حبیب‌الله‌خان»، «امان‌الله‌خان» و «نادرخان»، پُست‌های متعددی را در اختیار داشت. چرخی در اصل از منطقه «چرخ» ولایت «لوگر» از قوم «احمدزی» از تبار «غلجی» بود. او در زمان سقوط کابل به دست «حبیب‌الله کلکانی»، به عنوان سفیر افغانستان در مسکو به‌ سر می‌برد. وقتی از موضوع اغتشاش در افغانستان شنید، از آن طرف «آمو» وارد شمال افغانستان شد و ولایت بلخ را در یک نبرد سخت از طرفداران حبیب‌الله کلکانی گرفت اما زمانی که از خروج امان‌الله خان از افغانستان اطلاع یافت، افغانستان را ترک کرد و دوباره به شوروی رفت. او پس از سقوط دوره کوتاه حبیب‌الله کلکانی، از طرف دولت تازه تأسیس نادرخان، به عنوان سفیر افغانستان در ترکیه تعیین شد اما پس از مدتی، به رسم اعتراض به عملکرد نادرخان، استعفا داد و ساختمان سفارت را ترک کرد. چرخی در ۲۱ میزان سال ۱۳۱۱خورشیدی به درخواست دولت افغانستان دوباره به کابل بازگشت و مورد استقبال نادرخان قرار گرفت. در تاریخ ۲۶ میزان همین سال، رژه بزرگی در «باغ بالا»ی کابل برگزار شد. چرخی از چنان نفوذ و احترامی در دولت و مردم برخوردار بود که در روز «رسم‌گذشت»، وقتی برای تماشای مانور، به قسمت ویژه وارد شد، نادرخان به استقبالش رفت و او را در کنار خود نشاند. بیست روز پس از این حادثه، ساعت ۳ عصر روز سه‌شنبه ۱۶ عقرب ۱۳۱۱خورشیدی، باردیگر نادرخان و غلام نبی خان چرخی رو به روی هم قرار گرفتند. نادرخان او را به توطئه علیه خود متهم نمود و سپس به فحاشی شروع کرد و گفت که تو خاین هستی. چرخی در جواب نادرخان گفت که خاین معلوم است! این فراز از مشاجره لفظی بین چرخی و نادرخان، در کتاب‌های تاریخ معاصر افغانستان از جمله «افغانستان در مسیر تاریخ» درج است.  

ادامه خواندن برگی از تاریخ یک غم‌کده؛تقارن عجیب دو حادثه در افغانستان(۱۶ عقرب ۱۳۱۱ و ۱۶ عقرب ۱۳۱۲) : محمد مرادی

دهۀ دموکراسی و شکست جنبش های روشنفکری در افغانستان: مهرالدین مشید

آرزو های برباد رفتۀ جنبش روشنفکری در افغانستان

پس از دههء دموکراسی و تصویب قانون اساسی جدید در سال ۱۳۴۳ افغانستان وارد فصل جدیدی گردید. هرچند قانون احزاب در شورای ملی به تصویب نرسید؛ اما بنیاد رسانه های آزاد در کشور گذاشته شد. جریده های شعله جاوید از سوی حزب « سازمان مترقی» به رهبری اکرم یاری در جدی سال ۱۳۴۳ و پرچم از سوی « حزب دموکراتیک خلق » به رهبری تره کی در سال ۱۳۴۳و مساوات از سوی حزب سوسیال دموکرات به رهبری مرحوم میوند وال و افغان ملت از سوی حزب  افغان ملت و گهیز بوسیلۀ منحاج الدین گهیز به نشر می رسیدند.

جریده های یادشده از سوی احزاب سیاسی چپ و راست و ملی افغانستان  به نشرات آغاز کردند. در این دوره فعالیت های احزاب سیاسی علنی شد و گروه های چپ و راست و ملی عرض وجود کردند. پیشتر از آن در سال ۱۳۲۶ مطابق به ۱۹۴۷ میلادی روشنفکران و مشروطه خواهان افغان پس از سال‌ها مبارزه اولین حزب علنی را بنام ویش زلمیان (جوانان بیدار) تأسیس نمودند. . این حزب در کابل قندهار و جلال‌آباد فعالیت داشتند موسسین و فعالین این حزب عبارت بودند از عبدالروف بینوا، گل پاچا الفت، فیض محمد انگار، نور محمد ترکی، غلام حسین صافی، محمد رسول پشتون، عبدالشکور رشاد، عبدالهادی توخی، محمد انور خان اچکزائی قاضی بهرام خان، غلام جیلانی خان، قاضی عبدالصمد، فتح محمد ختگر، نورمحمد قاضی خیل، محمد ابرهیم خواخوزی، محمد ناصر لعل پوری، صوفی ولی محمد، اقا محمد کرزی، محمد موسی شفیق؛ غلام محمد پوپل، محمد طاهر صافی، قیام الدین خادم، ارسلا سلیمی، نیک محمد پکتائی، صدیق اله رشتین، عبدالعزیز خان، عبداخالق واسعی، محمد علی خان، نور احمد خان شاکر، محمد رسول مسلم، محمد حسین ریدی، عبدالرزاق فراهی، محمد نور خان علم، مولوی عبیداله صافی، گل شاه صافی، ظهوراله خان همدرد، محمد شریف قاضی، عبدالمنان دردمند، ملیا، عبدالصمد ویسا، محمد علی برکی، و دیگران بوده‌است. این حزب در دوره ۷ و ۸ مبارزات پارالمانی ۵ نفر نماینده داشت. 

ادامه خواندن دهۀ دموکراسی و شکست جنبش های روشنفکری در افغانستان: مهرالدین مشید

گل احمد نظری آریانا یکی از داستان‌نویسان و مترجمان توانای افغانستان است: نوشته – خالد نویسا

مجموعه‌های داستانی« خُفاشان»،«یادداشت‌های زیر تصویر » و «چراغ سبز» از اویند. در کنار داستان‌نویسی و پژوهش‌ قصه‌هایی را از «هانس کریستیان ‌اندرسن» برای خردسالان ترجمه کرده است. این کار ارزنده در دههٔ شصت در مجموعه‌یی به نام «ملکهء برف‌ها» از سوی انجمن نویسندگان چاپ شده است. داستان «باران، باران» او را، که در سال ۱۳۷۲ نوشته شده است، چندی پیش در برنامه‌یی برای افغانستان،در اسلو، خواندم.این داستان از نگاه موضوعی و مضمونی برای مردمی‌که هر بار با بدتری از پی بدی رو‌به‌‌رو می‌شوند نو و تازه است. با اجازهٔ نویسنده‌اش آن را این‌جا می‌گذارم.

•••

   باران…باران !                                                                                                                                              

       درهيچ تابستانی مردم چنين گرمای طاقتسوزی نديده بودند. از آسمان آتش می‌باريد و زمين به تابۀ داغی ميمانست كه می‌پخت و برشته ميكرد. چند روز می‌شد كه آفتاب برافروخته بود؛ آسمان گرفته و غبارآلود بود؛ باد گرمی‌كه هُرم نفس زهرآگين اژدها را داشت بر گُل و گياه و آدم و حيوان می‌وزيد و خون و خونابه را در رگ رگ هر جانداری می‌خُشكاند.

ادامه خواندن گل احمد نظری آریانا یکی از داستان‌نویسان و مترجمان توانای افغانستان است: نوشته – خالد نویسا

سردار محمد داود؛ مختصری از اشتباهات و بدبختی افغانستان : داکتر فرید یونس

پیشگفتار

به یقین این مضمون در بارۀ سردار محمد داود خان یک غوغای جهانی را بین پشتونیست ها( آن پشتون های که قوم پشتون را بالا تر از اسلام  و همه ملت میدانند ، نه پشتون های مومن) ، آنانیکه برای داود خان خدمت کردند و در دَور و بَر داود خان بودند  (هم در دوران صدارت و هم ریاست جمهوری ) وآنانیکه در حزب انقلاب ملی  سردار محمد داود بودند و همچنان یک عده عزیزان که از قوم محمد زایی  هستند ،ایجاد خواهد کرد. 

اما این موضوع نو نیست. در افغانستان اگر کسی به جهت مخالف تفکر عمومی مخصوصاً قوم پرستان و مذهبیون حرکت کند؛ اگر مسلۀ دین باشد کافر و اگر مسایل سیاسی باشد خاین خطاب می شود . و این را من در زندگی خود تجربه کردم وقتی داعیۀ نامنهاد پشتونستان را در ۲۰۱۰ میلادی نوشتم خائن خطابم کردند و وقتی گفتم که احادیث باید ریگ شویی شود و احادیث جعلی از احادیث ثقه تفکیک شود من را کافر گفتند. اما وقتی همین موضوع پاکسازی احادیث را یک شخص از یک خانوادۀ مذهبی یادآور شد همه خود را خاموش گرفتند.

ادامه خواندن سردار محمد داود؛ مختصری از اشتباهات و بدبختی افغانستان : داکتر فرید یونس

ا فتتاح دفتر جبهه مقاومت ملی د رواشنکتن: ابراهیم فتاح

 · 

ا فتتاح دفتر  جبهه مقاومت ملی د رواشنکتن نقطه عطفی در تاریخ سه صد ساله‌ای کشوری به نام دروغین افغانستان

 قسمت اول:

 افتتاح دفتر جبهه مقاومت ملی به رهبری محترم  احمد مسعود و کوششهای شبانه روزی جوان برومند علی میثم نظری از نگاه تاریخی اهمیت بسزای  دارد.  نخست اینکه  رهبری جنبش مقاومت ملی به  رهبری   جوان با  استعداد ومتعهد به مبارزه برای حصول دموکراسی ،  برابری وعدالت اجتماعی در پرتو نه اتوپیای خیالی جامعه توحیدی و یا مدینه فاضله جامعه بدون طبقه  بلکه  در پرتو آرمان مقدس و قابل دسترس و تجربه شده‌ای ارزش های انسانی ، بنیان گذاشته است و تا حال  ثابت ساخته است که در این راه استوارانه کام برداشته و از هرگونه سازش با فاشیسم و از هرگونه  گرایش ناپسند رسیدن به مقام از طریق جاپلوسی و پا بوسی یا  به خاطر ارضای خواهشات نفسانی  پولدار شدن و بلند منزل  آباد کردن  دوری جسته است از صمیم قلب تبریک میکویم. 

ادامه خواندن ا فتتاح دفتر جبهه مقاومت ملی د رواشنکتن: ابراهیم فتاح

اشک نامه ای در پای درد های بی پایان و فصل غم انگیز غربت : مهرالدین مشید

یادها و خاطره ها سفری ناتمام از خواجه رواش کابل تا فورت دکس نیوجرسی

قسمت دوم

بیروکراسی کشنده و انتظار طاقت فرسا و دردناک غربت:

آنگاه چقدر دردناک است که انسان از خانه و کاشانهء خود آواره می شود و درد طاقت فرسای غربت را بر پشت و پهلوی خود احساس می کند، غم گران سنگ بار بی وطنی را به شانه ها برمی دارد، کوله بار رنج های بی پایان گذشته را با کوله بار های تازهءغربت بر سرهم می بندد،  دل به دریا زده و با رها کردن همه چیز با خانه و دوستان و یاران خود بدرود می گوید. ممکن بدتر از این رها کردن در تاریخ تکرار نشود و آری این غم، بی پایان ترین رنج تاریخ است؛ رنجی که پایانش را پیدایی نیست و جغرافیای آن از نظر ها غایب است. البته به دلیل اینکه جغرافیای غربت حدود ندارد که از شرق و غرب و شمال و جنوب آن سخن گفته شود. زیرا جغرافیای غربت، جغرافیای ناپیدا است و فلسفهء آواره گی ها و در به دری ها و بی خانگی ها و منت های دردبار کسان و ناکسان در پیشانی انسان را رقم می زند و انسان را از خودش بیرون می کند و حتا تو بودنش را زیر پرسش می برد.

ادامه خواندن اشک نامه ای در پای درد های بی پایان و فصل غم انگیز غربت : مهرالدین مشید

کودکی از فاریاب تا تصویرگری به نام “میمنگی مصور” از افغانستان« به یادبود یکی از قهرمانان ملی واقعی افغانستان»: داکتر ناصر اوریا

پروفیسر غلام محمد میمنگی په ۱۲۵۲ لمریز کال کښی د فاریاب ولایت د میمنی په ښار کښی زیږیدلی او په ۱۳۱۴ لمریز کال کښی د ۶۲ کلو په عمر وفات او د کابل په عاشقانو او عارفانو کښی خاورو ته سپارلی شوی دی. روح دی ښاد او جنت دی ځای وی.

پروفیسر غلام محمد میمنگی در سال ۱۲۵۲ هجری شمسی مطابق ۱۸۷۳ عیسوی در شهر میمنه در ولایت فاریاب افغانستان چشم به جهان گشود. وی تا سن ۷ سالگی در میمنه زندگی کرد و بعد از آن به امر امیر عبدالرحمن خان با خانواده اش به کابل منتقل و در گذر قاضی شهر کابل مسکن گزین گردید.

پدرش عبدالباقی خان مینگ باشی، یکی از سران بانفوذِ قوم ازبک در منطقهٔ خود بود که از طرف امیر عبدالرحمن خان به جرم دوستی و همکاری با سردار محمد ایوب خان در قیام علیه امیر به کابل انتقال و محبوس و سپس به قتل رسید.

غلام محمد در سن سیزده سالگی پدرش را از دست داد و با تنخواه یا معاشی که از طرف دولت ۳۰ روپیه برای مادرش و ۵ روپیه برای غلام محمد تعیین شده بود امرار حیات مینمود.

چون پول مستمری برای مصارف خانه کافی نبود، غرض کسب روزی حلال و بدست آوردن پول، به ساختن و فروش اشیایی مثل قلم دانی، رسم ها و دیگر اشیا پرداخت. غلام محمد از آوان کودکی در پهلوی علاقه، استعداد فطری در رسامی و نقاشی نیز داشت. میمنگی ۹ ساله بود که به فکر بازگشت به زادگاهش شد. به همین دلیل درخواست خویش را به امیر در عریضه ای نوشت که در آن تصویر پرندهٔ زیبایی را نیز ترسیم نموده بود. گفته می شود که وی از یکی از مقربان دربار درخواست نمود تا تقاضانامهٔ وی را به حضور امیر عبدالرحمن خان تقدیم کند.

ادامه خواندن کودکی از فاریاب تا تصویرگری به نام “میمنگی مصور” از افغانستان« به یادبود یکی از قهرمانان ملی واقعی افغانستان»: داکتر ناصر اوریا

نگاه حقوقی به تعریف کاذب از “حکومت همه شمول”: داکتر اکبر همت فاریابی

بعداز پانزدهم اگست که طی یک توطئه بزرگ کشور هائی مانند پاکستان، انگلستان و آمریکا از یکجانب و رهبران فاشیسم قومی و طالبان از جانب دیگر قدرت سیاسی در افغانستان به طالبان واگذار گردیده و غنی احمدزی فرار نمود، مسئله “حکومت همه شمول” در ردیف مسائل عوام فریبانه رعایت “حقوق بشر، حقوق زن، حقوق کودک، آزادی مطبوعات و امثالهم برای کشور های استفاده جو و حریص بیرونی و برخی معامله گران و تیکه داران قومی به یک متاع معامله با طالبان و آله فشار برای بدست آوردن امتیازات تبدیل شده است اما مردم صادق، ساده قول و علاقمند به (مشارکت) با امیدواری ساده لوحانه موضوع ایجاد یک جامعه عادلانه را دنبال میکنند.

درین نوشته کوتاه منظور ما بالای داعیه واهی “حکومت همه شمول” هست.

مسلمآ کسیکه در الفبای (تیوری دولت و حقوق) آشنائی داشته باشد میداند که دولت دارای (سه رکن) میباشد که عبارت اند از قوه مقننه؛ قوه اجرائیه و قوه قضائیه هستند که رئیس دولت بالای هر سه قوه قرار میداشته باشد.

ادامه خواندن نگاه حقوقی به تعریف کاذب از “حکومت همه شمول”: داکتر اکبر همت فاریابی

پیدایش، تکامل و دورنمای زبان دری : میرعنایت الله سادات

مؤرخ توانای افغان، احمد علی کهزاد بیش از نیم قرن قبل (1951م) طی بیانیۀ علمی و تاریخی خود در تالارموزیم ایران گفت: ” هیچ شبهۀ نیست که پرورشگاه اولیۀ این زبان (دری) در حصص شمالی افعانستان بود که از پامیر تا هریرود را در بر میگرفت و در ماوراالنهر(A) هم رواج داشت. بعضی ها تصور کرده اند که زبان دری معجونی است مرکب از زبان پهلوی ساسانی و لغات عربی . حالانکه یکی از صفات زبان دری حقیقی ، عدم دخالت زبان عربی است و چند قرن پیش از زبان عربی در افغانستان تشکل نموده بود. از جانب دیگر دری زبانی نیست که بعد از نابود شدن زبان پهلوی ساسانی بمیان آمده باشد .بلکه دری و پهلوی دو زبان است که موازی هم یکی در افغانستان و دیگری در ایران بمیان آمده و نشو و نماکرده و به زبان هائی معین از اینطرف به آنطرف و دگری از آنطرف به اینطرف پراگنده شده است” (1)

این سخنان کهزاد فی الواقع درسی بود به خام اندیشانی که حقایق تاریخی را بزعم خود تحریف مینمایند مصداق سخنان او ، نتایج تحقیفات باستان شناسان مجرب بین المللی است. که با سهل شدن وسایل ارتباط ، امروز هر لحظه میتوان به آن دسترسی داشت. 

واقعیت اینست که نفوذ زبان عربی نتوانست به زبان دری آسیب برساند ، اما زبان پهلوی را از بین برد زیرا زبان پهلوی نتوانست در سدۀ اول نفوذ اسلام ، به مقابل ادبیات پختۀ عربی مقاومت کند . بنابرآن همزبان با ترویج اسلام از مکالمه و نوشته خارج شد. ولی چنین خطر متوجه زبان دری نبود.

ادامه خواندن پیدایش، تکامل و دورنمای زبان دری : میرعنایت الله سادات

از حکومت فراگیر انتقالی تا حکومت فراگیر طالبانی؛ : مهرالدین مشید

خط سرخ جهانیان برای طالبان حکومت فراگیر

پیش از سقوط کابل قرار بود که بر بنیاد توافقنامۀ دوحه حکومت انتقالی در افغانستان تشکیل شود که متشکل از طالبان و حکومت کابل و سایر گروه های سیاسی باشد؛ اما فرار غنی تمامی روند را تخریب کرد، طالبان هم با استفاده  از فرصت توافقنامۀ دوحه را نقض کردند و خلاف این توافقنامه نظام امارتی را بر مردم افغانستان تحمیل کردند. طالبان به این هم بسنده نکرده و تشکیلات دلخواۀ خود را درست کردند و تمامی افراد خود را در مقام های ارشد حکومتی نصب کردند و پس از آن هم هر روز درجن درجن مولوی و ملا وحافظ وقاری بی سواد را در رده های پایین تر از وزارت مقرر می کنند. حکومت خودخواندۀ خود را بر مردم افغانستان تحمیل کرده اند. در حالی که فقر و بیکاری در کشور بیداد می کند و اما طالبان بجای فراهم سازی زنده گی بهتر برای مردم، برعکس به بهانه های گوناگون چون داشتن سلاح و غیره مردم را بازداشت و شکنجه می کنند. رویکرد های طالبان درموجی از توافق شکنی ها خشم جهانیان را برانگیخته است و کشورهای جهان به شمول پاکستان از طالبان خواسته اند تا حکومت فراگیر تشکیل بدهند و این حکومت را خط سرخ برای شناسایی حکومت طالبان عنوان کرده اند. هرچند هنوز چند و چون حکومت فراگیر توضیح نشده و اما مردم افغانستان در اصل با امارت طالبان مخالف هستند. باتاسف که کشور های زیادی هنوز به این خواست برحق مردم افغانستان توجه نکرده است. 

ادامه خواندن از حکومت فراگیر انتقالی تا حکومت فراگیر طالبانی؛ : مهرالدین مشید

زمان چیست؛ آیا آغاز و پایان دارد؟ : دکتر بیژن باران

زمان چیست؛ از کجا آمده؛ به کجا و به چه سو  رود؛ چرا برگشت ناپذیر است؛ آیا آغاز و پایان دارد؟ رابطه زمان ذهنی با کیهانی چیست؟ زمان اندازه گیری فاصله 2 رویداد است؛ بین ماه نو، فصول سال، گردش شب و روز. فضازمان چه صفاتی دارد؟ در ابعاد فضا، می توان جلو عقب رفت. تجربه هر رونده این را نشان دهد. ولی زمان فقط سوی رو بجلو دارد. باید در طبیعت روندهای برگشت ناپذیر یافت. هاوکینگ نوشت: پیکان زمان در جهت فزاینده برگشت ناپذیر آنتروپی ترمودینامیک و گسترش کیهان است. 

زمان کمیت فیزیکی مانند دما است که با ساعت شمارش لحظات اندازه گیری شود. زمان، ترازوی سنجش دیری و زودی حوادث است. پس زمان جریانی پیوسته، انقطاع ناپذیر، رونده، بی آغاز و بی انجام است که طی آن، حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ دهند. 

زروانیسم و میترایسم موجودات/ ارواح انسانگونه عاطفی را بر رودها، کوه ها، اجرام سماوی، خورشید، ماه مقیم کردند. این ارواح غیبی و پایه مادی شان سرنوشت/ فعالیت انسان و جامعه، تغییرات زمین و آسمان را در کنترل داشتند. این 2 دین زمان ذهنی انسان را با تخیل بر زمان کیهانی سوار کردند. در ادیان بعدی عبادت این موجودات منجر به وعده پاداش در روز جزا شد. 

ادامه خواندن زمان چیست؛ آیا آغاز و پایان دارد؟ : دکتر بیژن باران

شیطنت و عوام فریبی مرز نمی‌شناسد! – داکتر اکبر همت

بنده نه تنها تحصیلات خود را در شوروی و روسیه به پایان رسانیدم، بلکه زمانی شهروندی روسیه را داشته و چندین سال در سیستم اداری آن مآموریت انجام داده ام. در آن زمان باور داشتم که سیاستمدار های روس به مراتب با شرفتر از سیاستمدار های جنایتکار آمریکا و انگلیس هستند. اما درین مدت زمان تقریبآ سه ماهه بعداز بقدرت رسیدن گروه ترور و وحشت طالب، بازی های غیرانسانی دولت روسیه در رآس ولادیمیر پوتین با مردم افغانستان به وضاحت نشان میدهد که امریکا- انگلیس و روسیه در بازی های سیاسی خود نسبت به کشور ما (سگ زرد برادر شغال) هستند و شیطنت ایشان مرز نمی‌شناسد!

سیاست های عوام فریبانه و جنایت های آمریکا- انگلیس و شرکای ایشان آنقدر عیان است که ارزش سیاه کردن کاغذ را ندارد. اما روسیه به ابتکار پوتین “استخباراتی” تصمیم گرفته تا روش سیاسی اسلاف زمان شوروی خود را احیا و رهنمای عمل سیاسی خود به نسبت افغانستان قرار دهد. بنآ در پالیسی خود بالای قوم اافغان= پشتون مانند زمانه های گذشته ولی اینبار در چهره طالبان سرمایه گذاری خواهد کرد. اما در بستر این پالیسی ناعاقبت اندیشانه روسیه، دو متحد ستراتژیک آن یعنی تاجیکستان و بعدآ ایران مخالفت شدید خود را با غصب قدرت توسط گروه طالبان نشان داده و حتی در نشست وزرای خارجه همسایه های افغانستان در تهران تلاشهای متحدین قدرتمند طالبان یعنی چین و روسیه مبنی به ( “مدارا” با عمارت طالبان) را تحت شعاع قرار داده و اعلامیه متفق القول صادر گردید که حکومت تک قومی طالبان به هیچوجه مورد قبول اعضای مشترکین این جلسه نیست.

ادامه خواندن شیطنت و عوام فریبی مرز نمی‌شناسد! – داکتر اکبر همت

زبان فارسی ربطی به فارس ندارد ” زبان گهربار ما فارسی/پارسی است”: ملک ستیز

 این مقاله ی پژوهشی ارزشمند را که به قلم توانای لطیف ناظمی، استاد ادبیات فارسی، ( دارنده ی دو دوکتورا/ PhD )، برنده ی جوایز جهانی، شاعر و نویسنده ی بزرگ زبان فارسی نگاشته شده است ، به هدف پخش و اشاعه ی ثقه ترین معلومات درین باب ، خدمت دوستان ارجمندم تقدیم می نمایم .

       دری همان فارسی است و هرگز زبان جداگانه یی نیست و کسانی که جز این می اندیشند پیداست که از زبان فارسی دری و تبار و تاریخ آن بی خبراند. این زبان پنج نام دارد بدین سان : فارسی ، پارسی، دری ، فارسی دری ، پارسی دری . این دگرسانی نامها به هیچ روی به معنای آن نیست که ما با پنج زبان جداگانه رو یاروییم .

      از دیدگاه زبان شناسی هیچ دست آویزی نداریم که پارسی و دری دو زبان مستقل باشند با دو دستور زبان مختلف و دو نظام واژگانی جدا ازهم.

     شاعران و خامه زنان ما در گذشه اگر زبان شان را دری خوانده  اند آن را پارسی هم گفته اند و تمایزی میان دری، فارسی و فارسی دری  قایل نبودند.

ادامه خواندن زبان فارسی ربطی به فارس ندارد ” زبان گهربار ما فارسی/پارسی است”: ملک ستیز

طالبان و دورنمای ثبات در کشور های آسیای میانه! …نوشته دکتور علی احمد کریمی

سیاستمداران ،نظامیان و کارشناسان روسیه نگرانی دارند که حاکمیت طالبان ” گروه تروریستی ممنوعه در روسیه”بعد از خروج امریکا برای کشور های آسیای میانه چالش برانگیز خواهد بود. اگرچه کشور های آسیای میانه به مقایسه سالهای ۱۹۹۰ قدرت دفاعی بهتر دارند ,اما بازهم برای مقابله با خطر احتمالی چشم امید بروسیه دوخته اند. کشورهای آسیامیانه به جز ازبکستان عضو قرارداد امنیت دستجمعی می باشند.

ازبکستان از جمهوری مهم درآسیای میانه به شمار می آید، بعد از فروپاشی شوروی وتحولات جدید در جمهوری های سابق این کشور تمایل دوستانه به امریکا نشان داد و خوداری آن از عضویت در قراردادامنیت دستجمعی شاید به همین دلیل بوده باشد، با آمدن طالبان ازبکستان مخالفت خودرا رسمابه حضور نیروهای نظامی امریکا درقلمرو این کشور اعلام نمود. جمهوری های آسیای میانه، چین،ایران وپاکستان در همایش مسکو از ادامه همکاری ها بادولت جدید حمایت نمودند ،ولی به دیده  شک، تردید وبی اعتمادی به آینده رویداد ها می نگرند..

ادامه خواندن طالبان و دورنمای ثبات در کشور های آسیای میانه! …نوشته دکتور علی احمد کریمی

سفر قریشی به کابل پس ازافتضاح سفر رئیس پیش آی اس آی: مهرالدین مشید

سفر قریشی به کابل پس از شایعهء مرگ فیض حمید

سفر غیر مترقبل قریشی به کابل پس از سفر فیض حمید رئیس پیشین آی اس آی دومین سفر مقام های ارشد پاکستان به افغانستان بعد از ورود طالبان به کابل است. ممکن قریشی بخاطر به انجام رساندن کار ها و برنامه های ناتمام فیض حمید به کابل آمده باشد‌. قریشی در این سفر فیض حمید را بحیث شاهد حادثه با خود  آورده است تا شایعات مرگ او را در ارگ تکذیب نماید. هدف فیض حمید را در آن زمان که خلاف عرف دیپلوماتیک وارد کابل شده بود، سه موضوع تشکیل می داد؛ نخست ارایه و خواست پاکستان از طالبان و دوم آشتی دادن طالبان پاکستان با حکومت پاکستان و سوم  ایجاد وحدت میان شاخه های طالبان و چهارم هم طرح و برنامه ریزی و رهبری عملیات در پنجشیر بود‌؛ ما گردن ماندن شبکۀ حقانی به خواست فیض حمید و امتناع ملابرادر از خواست او سبب شد تا برنامۀ حمید ناتمام بماند. باور ها براین است که سفر قریشی در رکاب او بسر رساندن اهداف ناتمام حمید بود. 

سفر های غیر منتظرۀ مقام های پاکستانی به کابل با توجه به نگاهی که به امارت طالبان دارند، امری شگفت آور نیست. طالبان با حمایت های نظامی و اقتصادی و سیاسی و استخباراتی پاکستان در نتیجۀ معاملۀ غنی با شبکۀ حقانی وارد کابل شدند. بنابراین خواست های بیش از افزون نظامیان پاکستان از طالبان فراتر از رسیدن به عمق استراتیژی جنرالان این کشور است. بنابراین سفر های آزمندانه و هدفمندانۀ مقام های پاکستانی پس از این به کابل امری عادی وارایۀ خواست های آنان بی حساب است. اهداف مغرضانۀ پاکستان در نخستین سفر فیض حمید آشکار شد که در نتیجۀ درگیری او با ملابرادر   و رهبری عملبات طیاره های پاکستانی برضد روستا نشینیان پنجشیر به افتضاح سیاسی و نظامی انجامید. گفته می شود که او رهبری عملیات در پنجشیر را با بمباران طیاره های پاکستانی از هوتل سرینا رهبری کرد و این ماموریت مداخله گرانهء خود را به پایان رساند

ادامه خواندن سفر قریشی به کابل پس ازافتضاح سفر رئیس پیش آی اس آی: مهرالدین مشید

خلیل زاد و پایان ماموریت افتضاح بار او در افغانستان : مهرالدین مشید

خلیل‌زاد اولین آمریکایی افغانستانی الاصل و شاید اولین مسلمانی باشد که در پله‌های قدرت آمریکا به قلب دستگاه حاکمۀ امریکا راه  یافت. وی برای نخستین بار در دانشگاۀ کلمبیا کار با زیبینگنیو بریژینسکی را آغاز کرد. او ارتباط کاری نزدیک با بریژینسکی معمار سیاست دولت کارتر در حمایت از مقاومت مجاهدین پس از اشغال شوروی را داشت. خلیل زاد بعدتر به عنوان یکی از مسؤولان ارشد در وزارت خارجۀ امریکا ایفای وظیفه نمود و برای ریگان در جنگ ایران و عراق و جنگ شوروی در افغانستان مشوره می داد. به زودی او به عنوان یکی از طراحان برنامۀ بلند پروازانۀ تغییر منظر سیاسی خلیج فارس  و آسیای مرکزی مطرح شد.

یشرفت خلیل‌زاد تا اندازه‌ای با نقش او در سال‌های ۱۹۸۰ و اوایل سال‌های ۱۹۹۰ میلادی به عنوان مشاور عمده وزارت خارجه  و پنتاگون در جنگ شوروی در افغانستان بستگی دارد. سال‌های ۱۹۹۰ و در دوران حکومت بیل کلینتون، این خلیل‌زاد بود که با تهیه سندی به نام «کتاب سفید دربارهٔ افغانستان» خواهان دخالت دوبارۀ امریکا در افغانستان شد. زلمی خلیل‌زاد پس از حملات ۱۱ سپتامبر و سقوط طالبان مهم‌ترین چهره دولت آمریکا در سیاست‌های آن کشور در ارتباط با افغانستان بوده و به عنوان فرستاده ویژه آمریکا در افغانستان کار کرده‌است. خلیل‌زاد که با چندین دولت جمهوری‌خواه همکاری داشته به عنوان یکی از عوامل نزدیک به دیک چینی و طرف اعتماد گروه معروف به «بازها» در دولت بوش محسوب می‌شد.

ادامه خواندن خلیل زاد و پایان ماموریت افتضاح بار او در افغانستان : مهرالدین مشید

از شریعت اسلام تا شریعت طالبان ؛ پژوهشگر مسایل دینی، سیاسی و اجتماعی :داکتر خواجه بشیر احمد انصاری

  کلیدی ترین واژه ای که در این ربع قرن بر زبان طالبان جاری و این گروه مشروعیت خویش را مدیون تطبیق آن دانسته اند اصطلاح «شریعت» بوده است. نه تنها طالبان که گروه های فراوان دیگری نیز در جهان اسلام و حتی کشور های غربی وجود داشته اند که پیوسته از شریعت یاد نموده اند، بی خبر از این که آن چه ایشان “شریعت” دانند، و در راه آن می شکند و کشته می شوند، غیر ازآن چیزی بوده که در فرهنگ قرآنی شریعت خوانده شده است.

شریعت در زبان عربی از ریشه (ش ر ع) اشتقاق یافته و به معنی شاهراهی آمده است که به آبی گورا منتهی می شود. اما در زبان قرآن شریعت به تمامی اموری اطلاق می گردد که خداوند نازل فرموده است.

گفتیم شریعت به معنی راه آمده و میان “راه” جامعه و “قانون” جامعه تفاوتی است آشکار.

در تاریخ مسلمانان هیچ گروهی به اندازه فق ها نقش نداشته اند؛ و وقتی یک فقیه با قرآن تعامل می نمود، او به جز قانون و احکام فقهی چیز دیگری در آن ندیده و در نتیجه شریعت را در همین احکام خلاصه نمودند. اما وقتی به مفهوم اصلی و ژرف این واژه توجه نماییم خواهیم دید که مفهوم “شریعت” خیلی گسترده تر و عمیقتر از آن چیزی است که دانشمندان رشته های مختلف دینی به آن نسبت داده اند. وقتی قرآن می گوید: “سپس تو را در راه و طریقه آبشخوری قرار دادیم [كه ناشى] از امر [خداست] پس آن را پيروى كن” و باز در چندین آیت بعدی از ظلم و ستم، و سپس از هدایت و رحمت سخن می گوید، در می یابیم که مقصود قرآن از شریعت چیزی فراتر از قانون و یا احکام فقهی و باید ها و نباید های آن بوده است.

ادامه خواندن از شریعت اسلام تا شریعت طالبان ؛ پژوهشگر مسایل دینی، سیاسی و اجتماعی :داکتر خواجه بشیر احمد انصاری

صحبت در باره خودشناسی :

دیروز دعوت شدم تا چند دقیقه ای را در دو بخش(با حاضرین و برای ببیننده گان تلویزیون) در برنامه خودشناسی تلویزیون افغانستان شعر بخوانم و سخن بگویم.

دلهره داشتم چون سخن گفتن در برابر کمره و روی یک ستیژ بزرگ آن هم وقتی که تعداد زیادی از دانشگاهیان و اهل اندیشه مخاطب حرف هایت باشند کار ساده ای نیست.

بخش اول سخنانم را با خواندن یک شعر به پایان رساندم،بخش های بعدی برنامه اجرا شد و در نهایت باز هم باید روی ستیژ می رفتم و بعد از گفتن حرفهایم تقدیر نامه‌ی را که برای من تهیه کرده بودند از داکتر جمشید رسا می گرفتم.

برای این بخش سخنرانی که مخاطب آن هم عزیزانی که در تالار حضور داشتند بودند و هم این قسمت برنامه از طریق تلویزیون به نشر می رسد،تصمیم گرفتم محور سخنانم این باشد که هم نسلان خود را برای تحمل و مبارزه با حقایق تلخ جامعه دعوت کنم و نیز بگویم ما مسوولیت داریم به دیگران و نسل های آینده این حقایق را که به دلایلی پنهان نگهداشته می شوند بشناسانیم،یک نسل ریالیست و آشنا با عینیت های جامعه قوی تر از نسل ایده آلیست است که معصومانه در آرمان شهر و جامعه رویایی و کذایی زنده گی می کند. 

ادامه خواندن صحبت در باره خودشناسی :