اعلان فوتی و فاتحه : عبدالقاهر

دیپلوم انجنیر عبدالقاهر” سایق” سابق رییس سرکهای وزارت فواعد عامه، پوهنوال سمونوال عبدالولی ظاهر” سابق استاد و معاون اکادمی پولیس، دوکتور عبدالشکور “ظاهر” سابق رئیس شفاخانه جمهوریت، پوهندوی دوکتور عبدالباطن ” ظاهر” سابق استاد پولیتخنیک برادران – قمر ” ظاهر” و شیرین ” ظاهر” خواهران- ملیحه “ظاهر”، دوکتورس زیبا   ” ظاهر” و ساجده “ظاهر” خانمهای برادران- ماریا ” ظاهر”، ولید ” ظاهر”، مینه”ظاهر”، هیله “ظاهر” ، زحل ” ظاهر”، دیوه “ظاهر” و عبداله “ظاهر” برادرزاده ها- عبدالصادق “عمرخیل” و دوکتور عبدالواسع” عمرخیل” پسران کاکا – صابره “بابکرخیل”، ماری “صدیقی” و رنا ” نورستانی” خیاشنه های برادر- عبدالنبی سابق کارمند ملل متحد و عبدالرسول خُسُربره های برادران – انجنیر غلام قادر ” صدیقی” و جنرال عبدالولی  ” نورستانی” باجه های برادر؛ نسبت  وفات مهتاب” ظاهر” صبیه ی مرحوم تورن جنرال عبدالظاهر “عمرخیل” به اطلاع دوستان میرسانند که جنازه مرحومه ساعت « 12 چاشت » روز شنبه 20 جولای در حظیره ی مسلمانان واقع:

Vestre Kirkegårds Allé 15

2450 København

Denmark ‎

به خاک سپرده میشود. فاتحه ی زنانه و مردانه در همان روز از ساعت 2  تا ساعت 4 پس از  چاشت در آدرس ذیل گرفته میشود:

Frederikssundsvej 264, 2700 Brønshøj

Diamond Palase

دوستان وعلاقه مندان با تشریف آوری خویش وشرکت در مراسم فاتحه خوانی، به شادی روح آن مرحومه می افزایند.

تیلفون های ارتباط:

پیام تسلیت از طرف خانه فرهنگی مولانا شهر ونکور – کانادا برای محترم فضل احمد افغان

  no2-bold    با تاسف  خبر شدیم والده صاحب گرامی نویسنده و اگاه سیاسی  کشور ما محترم انجینیر فضل احمد افغان  پس از جدالی سخت با بیماری، عالَم فانی را در کشور هالند وداع گفته است.  اعضای خانه ی فرهنگی مولانا وفات والده صاحب عزیز جناب انجینیر صاحب  گرامی را به خانواده‌ی محترم شان به همه دوستان مرحومی  تسلیت گفته  و برای آن مرحومه، بهشت برین  و برای بازماندگان، صبر جمیل  آرزو می‌نماید.

روحش شاد وقرین رحمت باد

مجید قیام مؤسس و رئیس خانۀ فرهنگی مولانا

پیام تسلیت بمناسبت وفات انجنینر عزیزالله همدرد.

با تاسف فراوان از در ګذشت نا بهنګام رفیق، همسنګر زمان سخت و دشوار و همرزم عزیزالله همدرد یکی از فعالین سیاسی ح د خ ا(حزب وطن) آګاهی حاصل نمودیم وی با این مرګ المناک قلب رفقا و دوستانش را داغدارساخته جهان فانی را وداع ګفت۰ به داکتر صاحب رحمت ا  لله  همدرد و امین جان بزګر و جمله اعضای خانواده شان، اقارب و خویشاوندان متوافی تسلیت ګفته مارا نیز در غم و اندوه شان شریک بدانند۰

روانش شاد باد

حسن آرش

نجیبه آرش

ضایعه جبران ناپذیر …نوشته ماریا دارو

  نبود جلیل  پرشور مبارز راستن کشور در میان بازماندگانُ  دوستان  و همرزمانش  ُ غمیست  تلخ  و ظایعه  ایست  جبران  ناپذیر.
  پرشور ُ فرزند  صدیق  وطن  که تا آخرین  لحظه  قلبش  برای  خلق  زحمت کش  وطنش می تپید ً  او کسی  بود که  در مبارزه  درون  حزب علیه  هرگونه پوتاژ  زهنیگرانه چون دیوار فولادین بخاطر پیوند ناگسستنی رفقای همرزمش می رزمید و در مبارزه علیه ارتجاع  ملی وبین الملی با تلاش سختگی ناپذیر مبارزه  کرد.  پرشور سمبول تقواُ رزمندگی و صداقت  در راه  تحقق  آرمانهای ملی و ارمان های حزبی  اش از هیچ  گونه  فداکاری  دریغ  نورزید. این اندوه  بزرگ  روح  تمام رفقای  همرزمش و وطندار عزیزش که  از شخصیت وطن پرستانه  و عدالت  پسندی  او شناخت داشتندُ متاثر ساخته  است.

بدین  وسیله  مراتب تسلیت  عمیق  خود را به  تمام  اعضای  فامیلش ُ همسر مهربان  و فرزندان  عزیزش  و تمام  رفقای  همرزمش  تقدیم  میدارم.

پرشور  عزیز  روحش  شاد و رهروانت  زیاد باد 

 

پیام تسلیت از طرف پوهاند داکتر محمد داوود رواش

       روانشاد جلیل پرشور تمام زندگی آگا هانه خویش را وقف مبارزه هدفمند برای رفاه  وآسایش مردم رنج دیده افغانستان نمود وتا آخر عمر به آرمان اعمار جامعه  فارغ از ظلم و استبداد،  دموکراسی  وتامین عدالت اجتماعی پا بند ماندشورای مرکزی حزب مردم افغانستان در حالیکه وفات روانشاد پرشور را یک ضایعه برای نهضت ترقیخواه وجامعه روشنفکر افغانستان میداند، مراتب تسلیت وهمدردی خویش را به خانواده ، رفقا و دوستان مرحومی ابراز داشته و ازبارگاه خداوندجبرایش طلب مغفرت می نماید.

پوهاند داکتر محمد داود راوش

رییس حزب مردم افغانستان

 

انا لله و انا الیه راجعون

به مناسبت این حادثه غم انگیز، عمیقترین تسلیت وهمدردی قلبی خویش را بخاطراین حادثه المناک برای رفقا ، فامیل وبازماندگان مرحوم ،ابرازداشته وازخداوند بزرگ برای متوفا بهشت برین وبرای فامیل وبازماندگان شان صبرجمیل مسلت مینماییم.

رفیق جلیل پرشور،یک رزمنده پیگیر،یک مبارزشجاع وسخنورعالی بود .اوتمامی دوران زندگی خویش را درراه مبارزه ودرراه خدمت جامعه ودر راه تحقق آرمان های سترگ بشری سپری نموده وبا همه ایثاروفداکاریمشتاقانه درین خط به پیش رفت .ما درحالیکه نبود این رفیق گرامی را ضایع بزرگ وجبران ناپذیربرپیکرجنبش داد خواهی کشورتلقی نموده ،روانش را شاد وخاطرش را جاویدان میخواهیم.

با احترامات فایقه

– دگرجنرال عزیز حساس                       – سید حسن رشاد 

– سلیم سلیمی                                      حنیف ضرابی

 

 

 

پیام تسلیت از : شیر محمد بزرگر

با تآسف وتالم فروان اطلاع یافتیم که رفیق گرانقد ر جلیل پرشور بنا بربیماری جانگاهی که عاید حالش بود – امروز مورخ 30 قوس 1391 درشهر کابل به جاویدانگی پیوست. رفقا وخانواده اش را داغدار نمود .

خداوند یار ویاورش وبهشت برین جایگاهش

بدین مناسبت خودرا درغم واندوه خانوادهء رفیق مرحوم پر شور شریک دانسته برای فامیلش تسلیت گفته صبر جمیل برای بازماندگان ارزو میکنم .

رفیق پرشور از پیشکسوتان جنبش دموکراسی وعدالت خواهی بوده که عمر عزیزش را درراه خدمت صادقانه به مردم ووطن به مبارزه خستگی ناپذیر سپری نمودوی همواره ازدرد ورنج مردم ستم کشیده اگاهی کامل داشت – زیرا همیشه درقلب مردم ودرمیان توده های زحمتکش می زیست ازانان میاموخت وبرای انان پیکار میکرد .

مرگ رفیق پرشور یک ضایعه بزرگ برای حنبش مترقی کشور میباشد.

بار دیگر به همه رفقا وخانواده پرشور تسلیت گفته بهشت برین برایش ارزو میکنم.

شیر محمد بزرگر

 

از صف رزمندگان یک نستور رفت از میان جمع یاران یک غمخور رفت از جمع شورید گان یک پر شوررفت از صف پیکارگران جلیل پرشوررفت

با صد غم و اندوه و افسوس از مرگ نا به هنگام رفیق جلیل پرشور خبر رسید که به جاویدانگی پیوست. غم و مصیبت او به غم و رنج های یاران و د وستان افزود. ده بار در سایت ” آریایی” این خبر مصیبت بار را خواندم باورم نمی شد که او آن مرد صادق و راست و درست گو از این کانون پر عذاب زمین و زمانه ای ما چشم پوشیده با شد و یاران را در این لحظات حساس میهنی و جهانی تنها گذاریده باشد.
او با قلم و زبان رسای خودش با صراحت می نوشت و می گفت و رک پوست کنده می نوشت ، صادقانه روراست می نوشت . اومرد مبارزه و پیکار بود .

نبود یکی از بهترین رزمندگان را در صف رفقا و هم رزمان عزیز یک ضایعه ی بزرگ می دانم و برای فامیل و تمام خوانواده های داغ دیده و رفقای ارجمند و گرامی تسلیت عرض می کنم .یادش گرامی باد!
سید داوود مصباح 

پیام تسلیت بمناسبت وفات شاد روان جلیل پرشور- از طرف : محمد عوض نبی زاده

                                                                       

پیام تسلیت با ابراز تاثرات عمیق و اندوه فراوان اطلاع گرفتم که جلیل پرشور این فرزند عزتمند وطن که با وقار زیست و شرافتمندانه از جهان رفت، جلیل پر شور سراسر زندگی پر بارش را در مبارزه داغ و پر هیجان بخاطر حق و عدالت سپری نمود. بیاد میاورم هنگامیکه مرحومی در دوران مبارزه مخفی حزب منحیث عضو ناحیه اول حزبی شهر کابل طی سال 1356 شمسی همرزم و همکارمن بود او خود و هستی اش رادر راه آرمان های نجیبانه و انسانی اش که همانا مبارزه با ستم، استبداد، بی عدالتی و خدمت به انسان زحمتکش بود وقف نمود. با از دست دادن عبدالجلیل پرشور، این مبارز خستگی ناپذیر در واقع جنش روشنفکری کشوریکی از بهترین فرزندان خود را از دست داد. اومرد مبارزه و پیکار بود .نبود یکی از بهترین رزمندگان را یک ضایعه ی بزرگ می دانم و از صمیم قلب برای فامیل و تمام خانواده های داغ دیده مرحومی اظهار همدردی و تسلیت می کنم . .یادش گرامی روحش شاد وجایش بهشت برین باد.

شاد روان عبدالجلیل (پرشور)!

 

کادر شناخته شده ی ح ،د ، ا و یکی از شخصیت های طراز اول اجتماعی بود.و در میان مردمش اعتبار و کرکتر خاص داشت.تا جایکه او را می شناختند طرف احترام قرار میگرفت   و از هدایاتش کس سر پیچی نمی کرد.پر شور علیه نا بسامانی قاطعانه می رزمید، با قدرت طلبان ، وحدت شکنان و افراد خود خواه قطعآ سازش نداشت . چهره های شور انگیر و دسیسه ساز را افشا می کرد و علیه آنها قرار میگرفت.مقالات و نویشته هایش در جراید و سایت های معتبر موید این حقیقت روشن است.

جدایی و افتراق را دشمنی با ح.د.خ.ا و لکه ی ننگ میدانیست و در شگفتی فرو رفته بود که این ماشین چوچه کشی و حزب سازی از کجا تعبیه شده است که به مثابه  دانه سرطانی سرا پای ح.د.ا. را فرا گرفته است و دارد که از ریشه نابود گردد و چند نفر خود خواه، جاه طلب و نا عاقبت اندیش سر طابوت آن زانو بزنند و بگویند که چی دشمنی بود که علیه این مکتب انسانی قرار گرفتیم و خانه مشترک همگانی را خراب ساختیم .

رفقا نمی توانند یکبار بیاندیشند و با ترازوی عقل بسنجند که به این شیوه ی کار راهی را در پیش گرفته ایم به فرجام می رسد؟کامیابی را در طول قرنها می بینند؟مصدر خدمت در جامعه قرار میگیرند؟ هرگز!این خیال است محال است و جنون و آبرا در آونگ کوبیدن .هرکس  از سوراخ سر کشید و حزب ساخت و حتی بعضی از این حزب ها چون پیغمبران بی امت یک نفر در جدول ثبت شان نیست و برخی ها در زیر چتر قوم بی شرمانه به شیوه ی فاشیستی حزبی را تندیس ریخته و با عقده ی حقارت باعث رنجش خود و رفقا میشوند.

به هر چیزیکه پیش رفقای حزبی ساز قدسیت دارد سوگند یاد می کنم که هرگز به پیروزی نمی رسند و آینده ی تاریک دارند. باید چون صخره وحدت مستحکم را پایه ریزند.و حزب واحد را دوباره زنده نمایند.

باید سر بر گریبان تفکر ببریم عقده ها را با صمیمیت از ریشه از خاطره ها بیرون کنیم،رفاقت های گذشته را دو باره زنده بسازیم و حرف موسفیدی را که در حالت نزع چند غنچه را یکجا ساخت و همه فرزندانش را به شکستن آن فراه خواند و هر قدر تلاش کردند به شکستن و خورد ریزه کردن آن توفیق نیافتند.خود در حالت نزع هر یکی از غنچه ها را جدا ساخت و به تنهایی هر کدام را شکست و خورد ریزه نمود و برای خردمندان درس عبرت داد.

خیلی از رفیقا نا امید و مایوس اند و سر خود را در حلقه ی چنین احزابی فرو نمی برند.

رفیق پرشور با این کثافات می رزمید و علیه بلند پروازی،خود بینی و رهبر تراشی هرگز سازش نداشت.

به فامیلش شکیبای و روان خودش را شاد و خاطره اش را جاویدانه آرزو میبذیم.

مولا کبیر (فرخاری) به نمایندگی رفقای بریتش کلمبیا کانادا

پیام تسلیت و همدری اعضای خانۀ فرهنگی (مولانا) به مناسبت در گذشت زنده یاد جلیل پرشور

 با کمال تأسف و اندو فروان اطلاع حاصل نمودیم که زنده یاد جلیل پرشور دار فانی را وداع گفت و دوستان و عزیزان شانرا به سوگ نشاند.

اعضای خانۀ فرهنگی (مولانا) با شناخت که ازاین  شخصیت گران ارج و فرهنگ دوست ما داشت مرگ آنرا نه تنها به حیث یک مبارز بی بدیل بلکه به حیث دوست اعضای خانۀ فرهنگی (مولانا) که محبت آن در قلب ما جا دارد یک ضایعه بس بزرگ میدانند.وقتیکه خانه فرهنگی (مولانا) در ایالت بریتش کلمبیا کانادا به شکل وسعتر و رسمی به فعالیت آغاز نمود، محترم جلیل پرشور از آن استقبال نموده  با ارسال پیام تبریکی و سو دهنده علاقمندی فروان خود را ابراز داشت.

اعضال خانۀ فرهنگی (مولانا) ضمن قدر دانی از مبارزات برحق و کارنامه های ماندگار این شخصیت مبارز ،برای خانواده و همرزمان محترمشان صبر جمیل مسئلت می نمایید

روحش  شاد ویادش گرامی باد!

مجید قیام رئیس  خانۀ فرهنگی (مولانا)

بریتش کلمبیا کانادا

مرگی؛ که فرمان زنده گی دارد! گفتند : رفیق ما «جلیل پرشور» بمُرد ؛ من میگویم که هرکی غیر پرشور؛ بمُرد! …عالم افتخار

     مایهِ الهام این تک بیت ارتجالی؛ تداعی سخن بزرگ جلیل پرشور؛ هنگامی است که فرکسیونهای حزب دموکراتیک خلق؛ به جان یکدیگر افتاده علیه همدیگر با اسناد و ویدیو ها و فحاشی ها و ناسزا ها؛ گویا اتمام حجت میکردند. کمینه که بر مصداق «باتو بودن؛ نتوانم، بی تو بودن نتوانم» بودم و میباشم؛ مسلماً غرقه در تأثرات ناگزیری اینسو و آنسو مینگریستم و در موقعیتی نبودم که سخنی بگویم!

در همین حال صفحهِ ویبسایت آریایی را گشودم؛ چشمم زیر نام جلیل پرشور به مقاله ای و زیر مقاله؛ به این شاه بیت خورد که صرفاً اثیر خیال نیست؛ فلسفه و حکمت و حتی علم قطعی است:

گر حکم شود که مست گیرند *** در شهر؛ هر آنچه هست؛ گیرند!

ادامه خواندن مرگی؛ که فرمان زنده گی دارد! گفتند : رفیق ما «جلیل پرشور» بمُرد ؛ من میگویم که هرکی غیر پرشور؛ بمُرد! …عالم افتخار

جلیل پر شوری که با عزم پر شور جلیل زیست و رزمید!..سلیمان کبیر نوری

 جلیلی که همیشه می درخشید و با جلایش پر شور و شعف برای خدمتگذاری به مردم و وطن می تپید، امروز ازین جهان رخت بست.

فکر میکنم دو یا سه هفته قبل از امروز، با دوست عزیزم جناب آقای عزیز جرئت در مورد بیماری بزرگمرد وطن جلیل پر شور، صحبتی داشتم. و ایشان، منی بیخبر را از درد ها و بیماری ی بیدرمان  این فرزند دلیر و پولادین مرز و بوم وطنم آگاه ساختند.

جلیل پرشور با درد جانسوز سرطان درکشور سویدن میزیید.این بیماری در کشور سویدن تحت کنترول در می آید و پر شور را امیدوار به ادامه ی زندگی میسازد.اما درد مردم افغانستان ، دردیست بالاتر و ویرانگرتر از درد سرطانی که  پر شور دارد. دردی که همیشه در جان و درون استخوان دارد، بدون استیذان دوکتوران معالجش میخواهد به التیام درد مردمش رسیدگی کند و راه وطن را در پیش گرفته و رهسپار وطن میشود و در وطن می زید. میخواهد با همه نا بسامانی هایی که دامنگیر مردمش است؛ بستیزد و درآویزد. اما دریغا که بیماری ای که از کنترول برون شده است، او را در خود میپیچد و نفسش را میگیرد. این ابر مرد با استواری و شجاعت بخاطر بهروزی و نجات مردمش و در راه آرمان مردمش جان میدهد.
به پنداشت من؛ نام نامی جلیل پر شورـ این مرد مبارز و پولادین و آزادمنش چون نام چگوارای بزرگ  در صفحات زرین و متجلی تاریخ نهضت مترقی و دادخواهانه افغانستان همیشه جاویدان و تابناک باقی میماند.
مرگ المناک این رادمرگ بزرگ را برای فامیل و خانواده، دوستان و رفقای همرزم و همراه ایشان تسلیت گفته، روان ایشان را شاد و راه و اندیشه و اخلاق و منش انسانی؛ ترقیخواهانه و مردمدارانه شان را پیروز و پیروز ترین میخواهم.

 

پیام تسلیت و همدری به مناسبت وفات رفیق گرامی جلیل پر شور!

کمال تأسف باخبر شدیم رفیق گرامی جلیل پرشور دار فانی را وداع گفت. این مصیبت را به اعضای خانواده محترم و رفیقای همرزم شان تسلیت عرض می نماییم و از خداوند متعال برای متوفی طلب مغفرت و برای خانواده  و همرزمان محترمشان صبر جمیل مسئلت می نماییم.  امان معاشر

 

فساد معیار ارتقای تشکیل: احمد سعیدی

      اینکه پارلمان کشور در کنار وظائیف اصلی دست به ابتکارات عجیب وخیره کننده میزند از نظر کسی پوشیده نیست.درامه های روز ونجوا های شب در مورد کابینه وشرکتها و بانک ها وتمام منابع پولی که در سال جاری بیشتر نقل بر نا مه های شب وروزی رسانه ها بوده است دست آورد های پارلمان کشور است واما  ارتقای تشکیل  ادارۀ ارگانهای  محل به گفته بعضی از اعضای ولسی جرگه  بخاطر موجودیت فساد گسترده درین اداره  بوزارت امور ولایات یکی از اقدامات معیاری مطابق شرائط معاصر بوده است که میتواند  لقب افغانستان را

ادامه خواندن فساد معیار ارتقای تشکیل: احمد سعیدی

پیام تسلیت از طرف خانه فرهنگی مولانا شهر ونکوور کانادا به مناسبت وفات مادر محترم داکتر جهیش

 

پیام تسلیت اعضای خانۀ فرهنگی مولانا به مناسبت درگذشت والده ی گرامی محترم داکتر سید احمد جهیش!
داکتر صاحب سید احمد جهیش :

از شنیدن خبر فوت مادر گرامی تان  ما همه اعضای خانه فرهنگی مولانا  متاثر شدیم مایان این واقعه دردناک را خدمت شما ؛ خانم محترمه تان و تمام  وخانواده محترم  شماتسلیت عرض می کنیم واز درگاه خداوند متعال برای جنابعالی صبر مسالت داریم مارا هم در غم مادر  از دست رفته تان شریک بدانید

مجید قیام مؤسس و رئیس خانۀ فرهنگی مولانا

شهر ونکوور کانادا

24 نوامبر 2012

(انا لله و انا الیه راجعون)

گلچین زمانه عجب خوش سلیقه است
می چیند گلی که ز عالم نمونه  است

پیام نسلیت به مناسبت در گذشت والده صاحب گرامی داکتر صاحب سید احمد جهش!

محترم داکتر صاحب سید احمد جهیش:

ازوفات والده صاحب گرامی  شما بسیار متاثر شدم ، ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چاره‌ای جز تسلیم و رضا نیست.این ماتم جانگداز را به،خانواده محترم تان صمیمانه تسلیت عرض نموده واز خداوند متعال برای آن مرحومه رحمت وغفران وبرای شما طول عمر مسئلت دارم.

دوست شما :امان معاشر

 سایت  ماریا  دارو  نیز  تاثر  عمیق  و تسلیت  خویش  خدمت  دوکتور  جهیش  و تمام  فامیل  محتر م  شان  نسبت  این  ضایعه بزرگ  عرض  میدارد ُ برای متوقی  بهشت  برین  و برای  بازماندگان  صبر جمیل  از  خداوند آرزو میداریم .

پیام تسلیت : از ماریا دارو

 مرحوم  داکتر حنیف  بکتاش یک ضایعه  بزرگ  فرهنگی  ُ سیاسی در جامعه  افغانی بوده ُ فرهنگیان شهر  لندن و فرهنگیان  افغان را درسرتاسر جهان  متاثر  نموده  است ُ داکتر بکتاش یک شاعر  توانا  و یک سیاست دان  معروف  در مسایل  بغرنج  افغانستان  و غنمت  بزرگ  کشور  بودُ  با از دست  دادن  وی  خیلی  متاثر  گردیم  ُ بدین وسیله  مراتب  تسلیت  خویش را برای  خانواده  بکتاش  و بخصوص بانو مینه بکتاش  همکار عزیز و گرامی  که دریک  فضای با محبت  باوی در رادیوتلویزیون  همکارم بودمُ  تقدیم  میدارم. مینه بکتاش  مانند نامش  یک  همکار  با محبت  ومهربان  بود ُ  مینه  عزیز  همه  فرهنگیان  و خودم  در  این  اندوه با شما  غم  شریک  هستیم . از  خداوند برای همه بازماندگان  خانواده  بکتاش  صبر جمیل  و برای  بکتاش  فردوس  برین  آرزو  میبرم.

قلم در سوگ اهل قلم : نوشته نذیر ظفر ورجینیا – امریکا

        اینبار قلم در سوگ یکتن از ژور نا لیستان و شاعرپر قر یحه ؛عزا دار مینگارد که وی مر حوم داکتر حنیف بکتاژ است که در اثر مریضی که عاید حال شان بود داعی اجل را لبیک گفت و به رحمت حق پیو ست ( انا لله و انا الیه را جعون).

قا طبه از نو یسنده گان ؛ شا عران و ژو رنا لیستان ما با مر حوم داکتر حنیف بکتاژ معرفت داشتند و آثار نثری و نظمی شانرا مطا لعه نموده اند که اکثرا درد ها و آلام ملت و مردم در آن باز تاب یا فته و ظریفانه  و با احساس عالی بیان گردیده که خود بیانگر قریحه عالیست که پروردگار به ایشان ارزانی کرده بود.  نبود مرحوم داکتر حنیف بکتاژ در ردهء قلم بدستان بیشتر محسوس میشود زیرا ایشان نگارنده چیره دستی بودند که با همه دوستان و اهل قلم روابط حسنه و همکاری شریفانه داشتند.
تسلیت قلبی خویش را به محتر مه خانم مینه بکتاژ نطاق ورزیده و همکار ما در تلویزیون ملی افغانستان، و باز مانده گان شان  ابراز نموده و درین اندوه خویشرا شریک شما میخوان و صبر جمیل از بار گاه خداوند منان برای شما و اجر جزیل برای مر حومی استدعا میدارم روح اش شاد و یادش همیشه باد.

بنام خداوند جان آفرین : عروس مسافر و شهید مهاجر نوشته نذ یر ظفر – ور جینیا -امریکا

شهـــــــــــــــید نیلاب شهکار

شب فراق تو هر گز سحر نمیگردد

بگو به صبح که خورشید بر نمیگردد

بسوگ رحلت نیلاب سوخت خانه دل

قباح غصه ازین بیشتر نمیــــــگردد

(ظفر)
زنده گی مها جرت در هر زمان و مکان با عث اذیت روان انسانها میگردد.

ادامه خواندن بنام خداوند جان آفرین : عروس مسافر و شهید مهاجر نوشته نذ یر ظفر – ور جینیا -امریکا

پیام تسلیت شورای افغانان مقیم دنمارک

شورای افغانان مقیم دنمارک  مراتب عمیق ترین تأثر و تألم خویش را به مناسبت وفات نا به هنگام شخصیت اجتماعی و فرهنگی مرحوم محمد انور صفدر ابراز میدارد.

مرحوم صفدر که نبود شان ضایعه ای بزرگ محسوب میگردد ، طول عمر پر بارش را در خدمت به  وطن ، مردم و به خصوص جوانان کشور وقف نمودند.

ما در حالیکه برای خانواده ، دوستان و اقارب مرحومی صبر جمیل آرزو داریم ، روح وی را شاد و بهشت برین برایش استدعا داریم.
محمد نسیم صدیقی رئیس

کوپن هاگن اگست 2012

پیام تسلیت انجمن شعر

       انجمن  شعر  ایرانی  ها  در شهر ساسکتون  با  ارسال  فوتو  ُشمع  های  افروخته  برای جان باختگان و مصبیت  دیدگان   زلزله  اخیر  در  آزربایی  جان ابراز  تسلیت  مینمایند.

پیام تسلیت شورای افغانان مقیم دنمارکبه مناسب وفات شادروان عبدالرحیم کاروال

پیام  تسلیت  شورای افغانان  مقیم دنمارک به مناسب  وفات شادروان  عبدالرحیم  کاروال 

 با تأسف فراوان خبر وفات عبدالرحیم  کاروال یک تن از شخصیتهای سیاسی – اجتماعی وطن را دریافت کردیم . شادروان کاروال که از سجایای نیک انسانی برخوردار بودند ، در تمام دورهء حیات پربار شان در خدمت میهن و مردم قرار داشتند .

شورای افغانان مقیم دنمارک در حالیکه وفات چنین شخصیت بزرگ را یک ضایعه میداند ، مراتب تسلیت خویش را به خانواده مرحومی دوستان و اقارب شان و جامعهء روشنفکری افغانستان تقدیم داشته آرزوی بهشت برین برای آن شادروان و صبر جمیل به فامیل و بازماندگانش میکند .

                               محمـد نسیم  صدیقی

                          رئیس شورای افغانان مقیم دنمارک

پیام تسلیت نسبت وفات مرحوم ظاهر هویدا هنرمند محبوب کشور:

 

 چترام ثانی

امروز  قلبم  سنگنی  میکند ُ چشمانم  هر کجا در ستجوی  توسست  گوشهایم  هر لحظه  صدای  ترا  استماع  میکندُ نمیدانم که این  توهستی ویا من  دیواانه  شدم… همه میگوید که ( او  سفر کرد) اما باورم  نمیشود….لحظه  سکوت  میکنم  و آهنگ { شیندم  که  از اینجا سفر  میکنی} گوشهایم را  پرُ میکند….مگر  خودت سفر کردی…که باور  کردنی  نیست.
هویدا برادر بزرگم  بود که از آوان  جوانی  شناخت و ارتباط  فامیلی  داشتیم. زمانیکه  هویدا بخانه  ما میآمد با احترام  خیلی  شدید و نهایت  صمیمی مادرم را مادر خطاب میکرد.  مادرم  واقعاٌ او  چو من  دوست داشت و یکروز  از هویدا دعوت کرد و گفت ( ظاهر جان  شب  به  منزل ما یک مراسم  است  شما باید تشریف  بیآورید) بلی مادرم محفل  برای  هویدا  گرفته بودُ و طی  مراسم  رسمی  و عنعنوی  خانوادگی هویدا را پسرخواند و برای  تمام  دوستان  و خویشاوندان ما شیرینی تقسیم  کرد. هویدا با همان  متانت که سخن میگوید و سخنانش در قلب  می نشست ُ گفت « زهی  سعادت که  من پسر شما باشم» ایام  طولا نی با هم بودیم  وسیر وسفرها داشتیم ُ بلی  سفر هنری ُنشستهای  ارمغانی که  نشاد و همدلی  را دربر داشت. هویدا  درجمع  خانواده ما بنام  مرد بزرک ُ یار باوفا و انسان گران سنگ  شهرت داشت و دیگر کسی را سوال  نبود  که چرا یک  فرد مسلمان  در منزل ما میآید زیرااو  فرزند مادرم  و برادر  خانواده بود.  روزیکه برای تحصیل  موسیقی  با  استفاده  ازیک  بورس به  اتحاد  شوروی  میرفتیم ُ مادرم  به رفتن  من  مخالفت  داشت و نمیخواست  من  برای  چندی  از وی  دور باشم  و یا به  عقیده  خویش  که گویا  در کشور خارج  دست  به  کارهای  خلاف مذهب وفرهنگ  جامعه افغانی نزنم  …مگر هویدای  بزرگ  برای  مادرم  گفت  …مادر اگر  بالای  چترام اعتماد نداری  بالای  من چرا اعتماد  مینمایی و چرا مرا مانع  نمیشوی ؟ مگر من  پسر شما  نیستم؟…. مادرم  جزخموشی حرفی نداشت و هویدا  گفت  من  برادر بزرگش  هستم  و از وی حمایت و مراقبت  میکنم… بواقعیت مدتیکه  در روسیه  شوروری  باهم  بودیم  نه  تنها برمن مهربان بود بلکه  عزیز و غمگسار  همه  هنرمندان  گروپ  ما بود مثل  یک  برادر بزرگ ازهمه حمایت  و غمخوری  میکرد و همیشه مارا از غذا های  خوشمزه  دست پختش نشاد  میبخشید. او در کنار فهم  مسیقیُ  پرودسری ُ انانسری ُ نوازندگی و فهم  ادبیات  قویُ  و فکاهی  گویی  یک آشپز  خوب هم بود. زمانی  درکشور ما شرایط  برای زندگی  هنرمندان غیر مصوون  شد و من به هند رفتم  هویدا در همان کوچی که  من جازبند مینواختم  یک  پشتی  را گذاشته بود و برای  هیچ  هنرمند اجازه  نمیداد که ازآن چوکی استفاده  کند. موقعیکه از هنرمندانش در هند  شینیدم هیچ  باورم  نمیشدکه  غایبت  من  اورا  چنان  میآزراد … هویدا یک انسان  خیلی  صدیق ُ باوفا و مرد مردانه  بودُ از صحبتهایش آدمی سیر نمیشد…. او از میان  توده  ها برخاسته بود و برای  مردمش  سخت احترام  داشت. وهنرش را در خدمت مردمش  قرارداده بود.. با آنکه  در سن  کودکی  پدرش را از  دست  داد مگر در دامان  شیرزن با شهامت «مادر  گرامیش»  چنان تربیت  شد که  اصل  و نصب  خودرا یه همان  بزرگیمنشی  نگهداشته و برادر ان خودرا  نیز از آزمون گاه زمانه  چون  خودش  عزیز وگرامی وبا عزت تربیت  کرد.  بخاطر دارم  که در سالهای(۱۹۹۶)میلادی  برای  اجرای  کنسرت  به  امریکا  آمده بود  و یک تعداد  افغانهایکه  در دیگر  ایالت  های  امریکا  زندگی  داشتند  برایش  تلفون  کردند و گفتند که  مااز کنسرت  شما  بی نصیب  شدم  خود  ما آمده  نتوانستیم  و شمارا  هم  دعوت  کرده  نمیتوانیم  که باآواز خوانی  شما  یاد  وطن را  تازه  نمایم …..شاید  بکلمات  انگلیسی  گفته بودند.  هویدای  بزرگ  گفت  « افورت  مفورت» را نمیدانم  صرفاٌ کرایه  حمل  ونقلم را بپردازید  من برای  شما هموطنان عزیز رایگان  کنسرت میدهم  و چنان هم  کرد. حال باید دیوانه  باشم ودیوانه  شوم من  چنین  انسانی  را که  جوهر  مردانگی  در وجوش حک  بود از دست دادم  نمیدانم چطور به  فرزندان  عزیزش  و به  همسر گرامی  اش و جمله اعضای  فامیل  هویدای  گرامی  تسلیت  بگویم  در حالیکه با تسلیت  گفتن جوهری  را که  از دست  دادید ام  بر نمیگردد.  فرزندان  عزیز  هویدای  بزرگ  و عالیقدر  « برادرزاده  هایم  شیرینم» شمارا از  دور  در  آغوشم  میفشارم ُ تسلیتم را بپذیرید …. ایکاش  درکنار  تان  میبودم .  هویدا  گرامی  روحت  شاد  و جایت  بهشت  برین  باد

پیام تسلیت بمناسبت درگذشت مرحوم ظاهر هویدا

 

تسلیت
رجنی کمار پران

      دوستی  برایم  تلفون  کرد و گفت  در سایت  های  انترنت  چیز های  تازه  نوشته شده  که شاید برایم  قبول  نکردنی نباشد  …. وقتیکه  از وظیفه بمنزل برگشتم  «سایت  ماریا  دارو » را مشاهده  کردم خبر تکان دهنده  درباره  سفر  ابدیت  ظاهر هویدا را خواندم و بی  اختیار  گریستم  زیرا  در طی  چند ماه  بود که  مشتاق  شینیدن  صدایتش  بودم هرباریکه  برایش  زنگ میزندم  یا کسی گوشی  را نمیگرفت  و یا من  فرصت رااز دست  میدادم و برای  فردا وپس  فراد معطل  میشدم….. این  حسرت با خواندن خبر مرگش بدلم غوره  شد و سخت گریستم.
 خبر مرگ هر انسان  خیلی  وحشتناک است  مخصوصاْ دوست ی چون ظاهر  هویدا که درمنزل ما یک  شخصیت  بزرگ  و یک  دوست  نهایت  صمیمی  بود او با پدرم (پران نات غنمیت) روابط  هنری داشت  مگر در خانه مااز صمیمی ترین  فرد  خانواده  ما حساب  میشد. زمانیکه  مرحوم  هویدا  در مدیریت  فیلمهای  تلویزیون  ایفای  وظیفه  میکردُند من برای  گرفتن  بعضی فیلمهای  هندی جهت ترجمه  میرفتم ُ با چنان  احترام  در مقابلم قد راست  میکرد و صمیمانه  مرا خواهر خطاب  مینمود که من از حیا آب  میشدم و خواهش میکردم که  هویدا مهربان  شما با این بزرگی مرا  شرمنده  نسازید و در مقابل  خواهر کوچک تان  به پا  نخیزید.  با نهایت  احترام میگفت{  چرا نه  یک  بار به  احترام  شما که  خانم هستید و یکبار هم ببه احترام پدرت باید  به پا بر خیزم} زمانیکه  از وطن  آواره  شدیم دیگر  اورا دیده  نتوانستیم ُ چند سال قبل به امریکا در شهر  نیویارک  برای  کنسرت آمده  بود از اعضای  خانواده  ما پرسان مرا کرده  بود و با یادآوری از محبت های  پدرم اولین  آهنگ  کنسرت را با آهنگ  از پدرم  (پران نات ) آغاز  کرد.  او انسان  خیلی با وفا صمیمی و مهربان بودُ در باره  دوستان و عزیزانش هیچگاه ُ در هر مقامیکه قرار میداشت ُ خطا نمیکرد‌با آنکه موقعیت اودر جمع  هنرمندان خیلی  مقام عالی  بود وی کسی نبود که  مردمش  را فراموش  کند و یارانش را با  جاه وجلال  هنری به یغما  بسپارد. بزرگترین  صفات  هویدا صداقت ُ راستگوییُ و  احترام  عالی انسانی  او بود… او با  همان فهم  که داشت  مقام  منزلت  خیلی  عالی  نزد مردم  وهنر دوستان داشتُ  افسوس که  جایش  برای  همیشه خالیست.
با  حسرت  که از نبودش دارم  مراسم تسلیت  خود را به خانم گرامی و فرزندان عزیزش و تمام فامیل هویدا و تمام هنرمندان و هنردوستان  تقدیم  میدارم.   روحش  شاد و خلد برین  جایش باد