اینجا سواد و دانش و منطق نمی چلد
وجدان و کار و آدم ِلایق نمی چلد
اینجا زمین که چور و زمان چور میشود
دادِ یتیم و گریه ی هِق هِق نمی چلد
استراتژی جنگ از سه مولفه اساسی شکل گرفته است. مولفه نخست را ترویج «هدف» جنگ شکل میدهد. دومین مولفه استراتژی جنگ را برنامهها و عملیاتهای تاکتیکی و رزمی بر بنیاد هدف میسازد و مولفه سوم را جنگ فکری در بر میگیرد. جنگندگان، نقش مهمی را در مولفه دوم بازی میکنند. اما مولفه نخست و سومی را بازیگران جنگها میسازند. این بازیگران، تمویلکنندگان و سازماندهندگان جنگها هستند.اساسیترین بازیگران جنگهای فکری را نهادهای استراتژیک، اتاقهای فکری و سیاستگذاران هدفمند در ساختارهای سیاستگذاری دولتها میسازند. این نهادها بهوسیله نهادهای سیاست خارجی، رزمی، امنیتی و استخباراتی تمویل میگردند. بهترین گزینه برای ترویج جنگ فکری رسانهها میباشند. رسانهها با راهاندازی برنامههای تعمیمی و ترویجی، فکر استراتژیک جنگها یا هدفمندی جنگها را بر شهروندان هر دو جبهه جنگ، همگانی میسازند. از اینرو، جنگ فکری، فراگیرتر و تاثیرگذارتر از جنگ جبههای گفته میشود.
ادامه خواندن چرا طالبان رسانهها را آماج قرار میدهند ؟ … ملک ستیز، پژوهشگر ارشد روابط بینالدول
مرتضی معروف به «میسی افغانستان» از ولسوالی جاغوری به کابل سفر کرده واز مسوولان فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک خواهان دیدار بالیونال مــیــســی فوتبالر مشهوراسپانیایی میباشد. مرتضی فرزند محمد عارف پنج سال عمر دارد و در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی بدنیا آمد و در آنجا زندگی مینماید. این کودک از خریطه پلاستیک، لباس شماره (10) میسی را برتن خودش دارد و به نام این بازیکن جهانی در دور ترین روستای کشورما فوتبال بازی میکند. پدرش در مورد اینکه چگونه برای مرتضی لباس میسی را از پلاستیک ساخته و به تناش کرده بود میگویند: « مرتضی به فوتبال زیاد علاقه دارد و یکبار از من خواهش خرید لباس ورزشی کرده بود.
من به خاطر تداوی بیماری به کابل آمده بودم پسر دیگرم همایون تصویری از مرتضی را که موهایش را به گونهای میسی تیار کرده بود ٬ با همان لباس میسی از پلاستیک ساخته بود را به فیسبوک نشر کرد و پسر برادرم به من زنگ زد که همایون موی مرتضی را به گونهای دیگر تیار کرده و آن را به فیسبوک نشر کرده است، من ناراحت شدم و نمی دانستم که روزی مرتضی با این لباس شهرت جهانی مییابد».
خانواده مرتضی از مسوولان فدراسیون فوتبال خواسته است که زمینهی ملاقات میسی که گفته بود با کودکی که لباس او را از پلاستیک ساخته و آرزوی دیدار دارد٬ زمینه ملاقات را مساعد سازند.. محمدعارف پدر مرتضی میگوید در صورتیکه مرتضی با میسی ملاقات کند از او میخواهد که برای ساختن یک استدیوم فوتبال در جاغوری همکاری کند که تا مرتضی و کودکان دیگر درآن بازی کنند و کدام خواست دیگر شخصی ندارد.
ادامه خواندن مـــرتــضــی مــیــســـی کیــســـت؟ : ارسالی احــــمــد دارو
این مصاحبه در کشتی (مولتان) توسط یک ژورنالیست آلمانی انجام شده است. این کشتی باید شاه امان الله را به تبعید بدرقه میکرد.
درین مصاحبه پاسخ های ازجانب ملکه ثریا نیز آمده است.
” اگر درد و الم شوهرم را بزرگ نسازم؛ من این سقوط را پذیرایی می کنم که بالاخره به من دوباره آزادی را اعطا نمود. کسی نمی تواند تصور کند که من در افغانستان چه را تحمل می کردم. پدرم رهبر یک قوم سرحدی افغانی بود؛ مادرم یک سوریه ی است و من در دمشق بزرگ شده ام. هنگامی که من از یک فضای روشنفکری دمشق به کابل آمدم، نمی توانستم خود را با شرایط افغانستان وفق بدهم. افغانستان یک کشورخشن و غیر دوستانه است و شهروندان اش با خشونت بی سابقه همراه اند. فقط عشق من به شوهرم و خاطرات فراموش نشدنی و شادِ دوران جوانی ام مرا کمک کردند تا ضربات سرنوشت را تحمل کنم”
شاه امان الله می گوید:
مهد ی آخرین مطالب, آمریکا, اسلامی, تحلیل ویژه, مطالب ویژه, مقالهها:
بمنظور داخل شدن به عمق بازی { سازمان جاسوسی انگلیس} mi6 در افغانستان و منطقه ، نخست عمق استراتیژی انگلیس ها را در دشمنی با جهان اسلام ،به توضیح گرفته و سپس می پردازیم به نخستین حرکت و عملکردهای mi6 {سازمان جاسوسی انگلیس} با ارسال جواسیس در لباس ملا و عالم در افغانستان.
{ چگونه اسلام را نابود کنیم ؟ } عنوان کتابیست که تهداب سازمان های استخباراتی {mi6, mi5 } انگلیس راتشکیل میدهد. این کتاب دو قرن پیش توسط مغز های متفکر استراتیژیست انگلیس برای تطبیق استراتیژی های درازمدت خود در جهان اسلام تهیه و آنرا اساس گذاری سرخط سیاست های خارجی و سلطه جوی خود در حال و آینده های دور قرار دادند و میدهند. “مستر همفر” جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی در کتاب خاطرات خود در باره تطبیق مواد های این کتاب {چگونه اسلام را نابود کنیم؟} می نویسد : { بعد از بسیار جنگ ها و تجربه ها در یافتیم که به هیچ وجه نمی توان با اسلام از درِ جنگ پیش آمد و آنرا از بین برد ؛ اندیشه ای رهبران دولت ِ بریتانیا ی کبیر بر آن شد که اسلام را با نقشه ای دقیق و حساب شده و با شکیبایی بس درازمدت از داخل نابود کنند ، درست است که ما سر انجام باید دست به کار نظامی بزنیم ، اما این تصمیم را در مرحله آخر ، زمانیکه کشور های اسلامی را به ضعف کشانده ایم ، به مورد اجرا در می آوریم ، ما به هر جز از پیکره اسلام چنان تیشه ای میزنیم که دیگر نتواند قوایش را جمع و اقدام به مقابله به مثل کند.}
یک فصل این کتاب را برافروختن آتش جنگ و شورش های داخلی و مرزی میان مسلمین و غیر مسلمین و نیز بین خود مسلمانان در کشورهای مختلف در طول زمان تا آنکه نیرو مسلمین به تحلیل برود و از اندیشه پیشرفت و یکی کردن صفوف خود غافل شوند و توان فکری و منابع مادی آنها از بین برود ، جوانان و نیروهای فعال و کار آمد شان نابود شوند و هرج مرج و نزاع در میان مسلمانان حاکم گردد ، تشکیل میدهد. به اساس تطبیق مواد ها ی همین کتاب بود که mi6 انگلیس { سازمان جاسوسی} منازعه یا خط مرزی دیورند و کشمیر را درکنار افغانستان و هندوستان در دو سوی پاکستان بعنوان پایگاه همیشگی و باب الورود خود بمثابه درد سر منطقه ، جاری نگهداشتن تنش های قومی میان مسلمانان و تطبیق اهداف خود در آینده های دور به میراث گذاشت.
هر نوع منازعه ، جنگ و قتل میان کشمیری ها ، پاکستانی ها و افغانها جاری نگهداشتن خون مسلمانان و فعال نگهداری آسیاب mi6 در منطقه بوده و است ؛ شکل گیری اداره و رهبری پاکستان در جغرافیای منطقه قبل از اینکه یک کشور مستقل اسلامی باشد یک تشکیلات مرموز و مافیایست که در راستای منافع منطقه یی قدرتهای بزرگ بخصوص انگلیس و امریکا رقم خورده ، رهبری و هدایت می شود.
انگلیس ها از وحدت و رشد فکری جهان اسلام در خوف بودند و هستند و سعی کردند با اعزام اجنت ها و جاسوسان ِ خود در افغانستان مانع رشد فرهنگ و فلسفه علمی اسلام گردیده و افغانها را در حیطه عقیده و خرافات از اصل اسلام دور و احساسات عقیدوی آنها را در گروی سحر و جادو نگهدارند و درتامین این مامول نمایندگان خود را در لباس پیر و حضرت و شیخ و طالب با عبا و قبا و دستار و چلتار آراسته به افغانستان اعزام نمودند تا اهداف سیاسی و استعماری خود را بوسیله همین فرستادگان مسلمان نما زیر چتر اسلام در افغانستان بدست بیاورند ، که مشت نمونه خروار از چند تن آنها و کارنامه های آنها که درکتاب ” افغانستان در مسیر تاریخ “از آنها ذکر بعمل آمده و در کتاب ” افغانستان تخته خیز استعمار” از صحفه ۲۳ الی ۲۸ کاملآ چهره های جواسیس را آفتابی ساخته است ، نام می گیریم: یکی از اجنت های مرموز و دست پروردگان انگلیس شخصی بنام مستعار سید حسین معروف به نقیب از طریق هندبریتانیوی در زمان حبیب الله خان وارد افغانستان و در جلال آباد در ناحیه چار باغ جا بجا شد ، که به شیوه پیر و مرشد دام تزویر سرراه مردم بی آلایش و باک طینت آن ولا نهاد و عقاید ِ پاک مردم را در ریا و ساحری بست و مردم را در جهل خرافات فروبرد ؛ مردم را علیه امان الله به قیام کشاند در محوطه اقامتگاه بهاری که بنام باغ نقیب شهرت یافت ، چرس را بنام بته فقیر مورد استفاده جوانان قرار داد و آب چرک دست و پا خود را منحیث آب تبرک و شفا بخش بالای مردم نوشانید.
توماس ادورا لارنس ، یکی از چهره های مرموز سیاسی انگلیس که در افغانستان مشهور به “حاجی پیرکرم شاه” شهرت یافته بود ، وی با عبا و قبا ملایی هرروز شعبده بازیها از خود کرامات نشان میداد و مردم را بر علیه دولت به شورش می کشاند و دعوت می کرد ؛ همین لارنس بود که هزاران قطعه عکس عریان ملکه ثریا را در بین مردم توزیع داشت ، این عکس ها بصورت فریبانه طوری مونتاژ گردیده بود که سر از ملکه ثریا و بدن از یک زن انگلیسی گرفته شده بود ، وی حتی در مسجد پل خشتی مردم را نماز داده است…..
ادامه خواندن اقتباس مضمون از سایت استقلال : جاسوس انگلیسی که درمسجد “پل خشتی” جماعت میداد که بود؟
حتما وقتی اسم وازلین را می شنوید ، تصور می کنید استفاده های محدودی می توان از آن کرد، و همین طرز تفکر باعث می شود از یکی از ارزان ترین و موثرترین مواد زیبایی غافل بمانید
آيا مي دونستين وازلين در سال ۱۸۵۹از چاه نفتي در پنسيلوانيا به دست آمد و در اوايل به عنوان مرهمي براي بريدگي ها و سوختگي ها استفاده مي شد ،وازلین (به انگلیسی: Vaseline) نام تجاری ژله پترولیوم است که بعدها توسط شرکت آنجلو-دوتچ یونیلیور به بازار عرضه شد.
بالای دیباچه واری کلیک نماید و مطالعه فرمائید.
به گفته نویسنده بزرگ بیهقی : بهترين سخن گويان و ياران، كتاب است و آن گاه كه دوستان تنهايت نهند، مي تواني به آن سرگرم شوي. اگر او را هم راز خويش قرار دهي، سرّ تو را فاش نميكند . . .
هفته قبل در بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان در فرانکفورت بودم . به یقین که شرکت کردن در نمایشگاهی به این بزرگی و دید و وادید با نویسندگان وفرهنگیان و رو در رو شدن با تنوع از زبان ها و فرهنگ های دنیا ، خود یک تجربه فراموش ناشدنی و ماندگار است.
حکومت مشارکتی 50/50 وحدت ملی در افغانستان از ضعیف ترین ودر عین حال از دیدگاه بعضی ها از منفور ترین حکومتها در ذهن مردم نقش بسته.
در تازه ترین ارز یابی این نتیجه بدست میاید که اشرف غنی رئیس جمهور وداکتر عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه در بین مردم هیچ محبوبیتی نداشته وپایه های حکومت شان کاملا لرزان اگر حمایت خارجی ها که این حکومت را ساخته اند نباشد این حکومت در آستانه سقوط است.
ادامه خواندن چرا برف خود را بالای بام مردم می اندازنید : احمد سعیدی
هـــفــتـــه گذشته در مورد افغانستان و سرنوشت آینده آن سخنان دلگرم کننده ای شنیده شد رییس جمهور امریکا اعلان کرد که پروسهء خروج نیرو های این کشور را از افغانستان بطی می سازد و تا پایان سال 2015 میلادی 9800 عسکر امریکا را در افغانستان حفظ خواهد کرد. به گفته رئیس جمهور امریکا بعد از آن تاریخ 5500 سرباز امریکایی در سه نقطه افغانستان میدان هوایی بگرام قندهار و ننگرهار حضور خواهند داشت.
فدراتیف روسیه نیز در هفته گذشته آمادهگیاش را برای کمک با حکومت افغانستان در جنگ با هراسافگنی اعلام کرد. سرگی لاوروف وزیر خارجهی روسیه گفته است مسکو آماده است تا در جنگ با هراسافگنی و قاچاق موادمخدر با کابل و کشورهای همپیمانش کمک کند. از سوی دیگر گفته میشود اگر امریکایی ها موافقت کنند
افغانستان خواهان همکاری در بخش نظامی با روسیه است. نویسنده این مقاله شخصاً چند قبل در کابل ملاقات که با آقای ضمیر کابلوف نماینده ارشد فدراتیف روسیه داشتم برایم گفت:
ادامه خواندن تشدید رقابت امریکا و فدراتیف روسیه در افغانستان : احمد سعیدی
شــاد روان اســتاد مــحــمــد آصـــف مــــایـــل
روزیکه به آن مکتب پخته کاری با رنگ نخودی پا گذاشتم اولین حروفی را که استاد بالای تخته سیاه نوشت «آب» بود که آنرا بعد از استاد چندین بار تکرار کردیم. آن صدا ها با ناله شرشره آبشاری که در جوار صنف ما در جریان بود آمیخت و با ناله فاخته های نشسته بر شاخساران چیله های تاک مکتب که در زیر هر چپری و چیله چندین شاگرد آن الفبای زندگی را فرا میگرفتند در آمیخت و جرعه بنای اول آدمیت را درگلوی شخصیت شاگردان ریخت.
ادامه خواندن استاد محمد آصف مایل آنکه با تالیفاتش نسلی را با سواد کرد : نوشته داوود سیاوش
هرچند موقتی هم بود ! بی تردید مهر تأیید و تأکید بر بی کفایتی و بیکاره گی حکومتداران کابل کوبید.
اینکه سقوط یک شهر توسط طالبان، داعشیان و یا مجاهدان چه مصایبی ببار آورده؛ فاتحان سرمست گروههای مختلف اسلامی کدام فجایع و جنایات را پس از فتح شهری مرتکب میشوند؛ همه میدانیم. (در تمام زمانه ها، چور و چپاول، تجاوز به ناموس مردم و کشتار بیرحمانه اولین تحایف این فاتحان سرمست بوده است) و اینکه عوامل سقوط کندز کدامها هستند مورد بحث من نیست. آنچه من میخواهم درین نگارش کوتاه بیاورم اینست که:
مرد را به عقل و وقارش نه به ثروتش
زن را به وفایش نه به جمالش
دوست را به محبتش نه به کلامش
عاشق را به صبرش نه به ادعایش
مال را به برکتش نه به مقدارش
خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
غذارا به کیفیتش نه به کمیتش
دانشمندد را به علمش نه به مدرکش
مدیر را ه عمل کردش نه به جایگاهش
نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش
شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش
دل را به پاکیش نه به صاحبش
جسم را به سلامتیش نه به لاغریش
سخنان را به عمق معنایش نه بهگوینده اش
هرگاه به گفتار بزرگان عقیده داشته باشیم ٬ زندگی در مسیر اصلیش حرکت میدارد.
به چه چیز خرافات خطاب میشود؟ بنیادهای اجتماعی آن کدامها اند؟ آیا هر تفکر و رفتاری پس از مدت زمانی به خرافات مبدل میشود؟ بالاخره عوامل خرافات کدامها اند؟
خرافات به معنای چیزی است که واقعیت ندارد و ساختۀ ذهن و فکر انسان است که پس از پیدایش به آن اهمیت میدهد و برای آن در زندگی خود اثر قائل میشود. در صورتیکه هیچگونه تاثیری در زندگی و حقایق هستی هم ندارد. مثلا فال گیری، سحر و جادو، و برخی از اماکن و امثال آن. از این رو با توجه به این مسئله، قرآن پاک کتاب درس زندگی بشریت است و برای کمال و سعادت بشر نازل شده است لذا با اموری که غیر واقعی، خیالی و خرافی است
ادامه خواندن خرافات اجتماعی ترتیب کننده: ایمل نقشبندی -از کابل
خاطره ای تابستانی :- خاطره ها در زندگی بسیار زیاد اند، جاویدان و فراموش ناشدنی . هنوز هم بیاد دارم که در کوچه ای بالا تر از خانه ای ما کوچه ای حمام حاجی معلم بود و در دو صد متری آن کوچه یک بایسکیل سازی قرار داشت ،مرد سالخورده ای همیشه از سپیده دم تا غروب در دکانش مصروف ترمیم و پنجچری گیری بایسکیل ها میبود، و کسانیکه این پیر مرد را میشناختند بابه خیرو میگفتند ، گاه گاهی که از پیش دکان بابه خیرو گذر میکردم صدای او را از دور میشنیدم که با خود چنین زمزمه میکرد، بی بی صنم جانم ، انار سیستانم .
ادامه خواندن تحت عنوان (بابه خیرو ی بایسکیل ساز ) داستان کوتاه – نوشته ای شجاع رشیدی
جان محمد پلار چې اصلا د کندهار دی او همالته په کندهار کې يې چې لا تنکی ځوان و د ستیژ پر سر د ډرامونو او تمثیلي نندارو د مستعد هنرمند په توګه سر راپورته کړ . استاد جان محمد پلار د خپلو نورو رسمي دندو تر څنګ د پښتو تیاتر او تمثیل لومړی په لوی کندهار او بیا یې په کابل کې پیاوړی کړ .ارواښاد پلار صیب په دې لاره کې ډېر شاګردان وروزل چې له هغې ډلې ارواښاد استاد ف . فضلي ، ارواښاد عبد الرزاق پشتون صیب ،محترم احد ژوند ،محترم زلمی حسیني،لطیف جان بابی او نور یو شمېر ممثلین د هغوي د کارونو تر اغېزې لاندې ول .کله چې استاد پلار صیب کابل ته تشریف راوړ نو د راډیو تلویزیون د هنر او ادبیاتو د ادارې د ډرام او داستان د څانګې یو تر ټولو ګران او قدرمن مشر په شان وځلېد او دغه برخه یې له خپلو ډېرو لارښوونو او کارنامو برخمنه کړه .هغه په ډېرو تلویزیوني نندارو او هنري سینمایي فلمونو کې هم برخه واخیسته .زه شخصا ویاړ لرم چې له ارواښاد پلار صیب سره مې ډېر کلونه په یوې اداره کې کار وکړ .اروا یې ښاده او یادونه یې تلپاتې .( یوسف هیواددوست ـ له ډنمارک څخه د افغان غږ راډیویي مجله )
یک اشاره:
آنچه می خوانید، نظرات سی نویسندۀ انگلیسی زبان در رابطه با چرایی و چگونگیِ داستان نویسی ست که گاردین آن را در دو بخش منتشر کرده است. آن را به فارسی برگردانده ام با این نگاه که آشنایی با نظرات نویسندگان حرفه ایِ غیر فارسی زبان، می تواند برای دوستداران و علاقمندانِ به داستان و داستان نویسی مفید و حتی الهام بخش باشد.
بې له شک ټول هنرمندان او هنرپوهان په دې خبره کې سره متفق دي چې ارواښاد منان ملګری د افغانستان د تیاتر ،سینما ، ډرام او تمثیل غوره او بې جوړې لوبغاړی او منلی استاد و . استاد منان ملګري لا هغه وخت چې د لغمان په هنرپروره ولایت کې اوسېده او د تنکي ځلمیتوب بې غمه وختونه یې تېرول ، له تمثیل او تیاتر سره مینه درلوده ، او همدغې مینې د هغه پښه د وخت راډیو افغانستان ته راکش کړه .زه ( هیواددوست )هغه وخت نوی د کوچنیانو له پروګرام څخه د راډیو یو شمېر نورو خپرونو ته ورمعرفی شوی وم چې د وظیفوي ارتباط له کبله د پښتو ډرام او داستان په شعبه کې ورسره آشنا شوم .خبرې یې تل په موسکا او ورین تندي کولې .په لاره به ورو ورو روان و خو کتل به یې تل شا او خوا ته ، یوه ږمنز او خوش بویه عطر به تل ورسره ول ، اکثرا به یې ملي جامي په تن وي خو کله به چې په دریشي کې راغی نو ارواښاد استاد فضلي به ورته ویل ( ملګری صیب ! بیا دې ځان ښایسته کړی ، خیریت خو به وي …) .
ادامه خواندن منان ملګری د افغانستان د تیاتر، سینما، ډرام او تمثیل غوره استاد : م- یوسف هیواددوست
تا گشودم چشم هر جا جنگ بود
غصه بود و فتـــنه و نیرنگ بود
در لبان مرگ تبســـم نقش داشت
چهره ها پر چین و پر آژنگ بود
ادامه خواندن هر وعده كه دادند به ما باد هوا بود – هر نكته كه گفتند غلط بود و ريا بود
محترمه خانم ماریا جان دارو نویسنده سر شناس میهن که قاطبه از خواننده گان از خوانش آثار پر بهای شان کسب فیض کرده اند و تا کنون اثار پر بهای شان به خوانش همو طنان و همزبانان ما قرار دارد ؛ ایشان با وجود مشکلات محیطی و مها جرتی و اقتصادی پیروز مندانه از سنگلاخ پر خم و پیچ بدر امده اند که تا حال یک خانم نویسنده افغان با این شرایط کمتر دیده شده است ؛ با تقا ضای عده یی از فر هنگیان و اهل مطا لعه که خواهش گفتو شنود با ماریا جان دارو را تلفونی برایم گوشزد نموده بودند اینک مصاحبه را با این خانم پر کار و مستعد مکررا انجام دادم که شما عزیزان را به خوانش ان دعوت مینمایم :
ادامه خواندن بانو ماریا دارو نویسنده بادرد و توانای کشور : مصاحبه از نذیر ظفر