زخم خونچکان زمامداری درافغانستان به بهانه سالروز کودتای 26 سرطان نوشته: داودسیاووش

در شرایط پیچیده و مغلقی که رییس جمهور غنی و حلقه اطرافیانش در ارگ، در یک حرکت غیر قابل درک، با غرور و تبختر سناریوی به زورجنگی را با معاون اول ریاست جمهوری، وزیر خارجه، معاون ریاست اجرائیه، حزب جنبش ملی اسالمی، جنبش روشنایی، جنبش تبسم، جمعیتاسالمی، جنبش رستاخیز و حزب وحدت بدون هیچگونه انعطاف آغاز نموده، از یکطرف خلیج اختالفات قوم شریف پشتون را بنابر وابستگی به آن قوم با اقوام ازبیک، تاجک و هزاره هر روز بزرگتر می سازد و از طرفی فاصله و اختالف میان اقوام درانی و پوپلزایی را با قوم غلجایی که خود وابسته با آن است دامن میزند و از میان پرونده های انفجار و انتحار دهمزنگ، چارراهی زنبق، انفجار و انتحار هنگام بخاک سپاری سالم ایزدیار، سقوط کندز، کشته شدن چند صد نفر در داخل قول اردوی شاهین، استفاده جعلی هیئت از نام شورای امنیت، حادثه چارصد بستر، مکاتب خیالی، سربازان خیالی، کلینیک های خیالی، کابلبانک، شهرک هوشمند، تقلب انتخابات اخیر ریاست جمهوری، اعتراف مقام پاکستانی به استعمال سه میلیون رأی جعلی در انتخابات دوره کرزی، انفجار در منزل والی کندهار و… به طور گزینشی شکایت ایشچی را در صدر اولویت های کاری مملکت قرار داده و به این ترتیب کشور را به طرف یک بحران فراگیر سوق می دهد.

ادامه خواندن زخم خونچکان زمامداری درافغانستان به بهانه سالروز کودتای 26 سرطان نوشته: داودسیاووش

این حرامزاده ها! طنز جالب از : هــارون یــوســفـی

بنگر چه ماهرانه فروش ات نموده اند

مانند برده، حلقه به گوش ات نموده اند

سمبول ِ کوه و پیکره ها بودی و، کنون

بازیچه هایِ «مرکل» و «بوش» ات نموده اند

خونِ ترا و اشک تو و آبروی تو

در جامها فگنده و نوش ات نموده اند

تا بانگ اعتراض و فغانِ تو نشنوند

با چرس و بنگدانه خموش ات نموده اند

دار و ندار و خاک و زمینت گرفته اند

بنگر چگونه خانه بدوش ات نموده اند

هارون یوسفی

لندن.27 جون 2014

تـراژیـدی کابـل : مـفسر سیـاسـی: میـرعبـدالرحیـم عـزیـز

  31 می، روز وحشت و دهشت در کابل بود. دشمنان خارجی و داخلی افغانستان ضربۀ سهمگینی بر مردم ما وارد کردند. چه کس  یا کسانی این فاجعه را آفریدند، هنوز کاملاً مشخص نشده است. دولت مستعمراتی کابل شبکۀ تروریستی حقانی و حامیان پاکستانی آنها را ملزم به ارتکاب این جنایت عظیم دانسته است. در حین وقت، یک عده از صاحب نظران امور افغانستان معتقدند که جنگ مخفی بین دستگاه های استخباراتی امریکا و آلمان در جریان است که این حادثه هم شاید یکی از انعکاسات آن باشد. همچنان،  جنگ استخباراتی هند و پاکستان را نباید از نظر دور داشت که افغانستان را به میدان نبرد استخباراتی همیشگی خود مبدل ساخته اند. قربانی این تراژیدی مردم افغانستان و بازندۀ اصلی آن دولت مستعمراتی کابل است. دولت مزدور و مستمعراتی کابل را باید در قدم اول مقصر دانست، زیرا قادر نیست  که امنیت و آسایش را برای اتباع کشور فراهم سازد.

ادامه خواندن تـراژیـدی کابـل : مـفسر سیـاسـی: میـرعبـدالرحیـم عـزیـز

ازدرکابل ویران شده خون می ریزد – برسربی گنهان، سقف وستون می ریزد : نسیم اسیر

ماتم سرا

فلک بنگر چگونه کشورم سوخت

به ظلم نا روا بوم وبرم سوخت

زبانه میکشد آتش زهرسو

دراین ماتم سرا خاک ودرم سوخت

عزیران سوختند در آتش جنگ

مرا از غم تمام پیکرم سوخت

گرفت دشمن در آخر انتقامش

غلامانش کنون خاکسترم سوخت

زده آتش به ملکم دشمن دین

درخت وجنگل وخشک وترم سوخت

ادامه خواندن ازدرکابل ویران شده خون می ریزد – برسربی گنهان، سقف وستون می ریزد : نسیم اسیر

خــوش آمـــدی : عبـدالــواحــد نـــادی

خوش آمدی تو به کابل که شهرِ خاطره هاست

به افتخارِ قدم های تو مشاجره هاست

به هر گذر که روی یادِ تو همیشه بؤد

چو داغِ سیاهئ به دلهای ما همیشه بجاست

ادامه خواندن خــوش آمـــدی : عبـدالــواحــد نـــادی

بـا آمـدن قـصـاب کابـل ٬ عـقـاب افـغـانـستـان خـشـمـگـیـن است.

 بقول  شاعری !

در حشر زغم های  چمن  خواهم  گفت —-    از صبر وسکوت  وسوختن  خواهم  گــفـت

بگزار  همه  بهشت  ودوزخ  گویند          من وای  وطن  وای  وطن  خــواهـم  گــفـت

بـی  وطـن را  هیـچ آرام  نیـست        —-     این  عقاب  آموخته  در دام  نیست

الــــهــی  رایــــگان  مــگـــزار مــا را    —-     بـدســت  ایــن و آن  مـگــزار  مـــا را

کـرم  پـروردگارا  ای  خـداونـد          —-    بــه  لــطــف  دیــگــران  مـگـزار  مـا را

به گرامی داشت از روز جهانی کارگران ٬ نن دکارګر نړیواله او ټولو زیارایستوونکو ورځ دې دافغانستان کارګر ورځ نه لری د کارګرانو د ښه ژوند و ښو ورځو په هیله.

 اول ماه می به عنوان روز کارگر به این لحاظ بوده است که در چهارم ماه می سال ۱۸۸۶، و در چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو، پلیس به روی آنان آتش گشود که شماری کشته، عده‌ای مجروح و بعداً چهارتن نیز اعدام شدند. کارگران  بخاطر  کاهش  ساعت  کار روزانه از  (ده ساعت به  هشت ساعت) دست به  اعتصاب  زدند. قرار بود که اول ماه مه ۱۸۸۶ در آمریکا (ایالات متحده)، کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز، به اجرا درآید که چنین نشد و در نتیجه،

UNITED STATES – MAY 01: Women workers in the May Day Parade in Union Square demand a 30 hour work week. (Photo by Tom Watson/NY Daily News Archive via Getty Images)

ادامه خواندن به گرامی داشت از روز جهانی کارگران ٬ نن دکارګر نړیواله او ټولو زیارایستوونکو ورځ دې دافغانستان کارګر ورځ نه لری د کارګرانو د ښه ژوند و ښو ورځو په هیله.

خـوشحـال سـدوزی آواز خـوان مـعـروف کشور وفـات کرد

 علی شاه  معروف  به خوشحال سدوزی ، آوازخوانی را زمانی که شاگرد مکتب بود شروع کرد. او 13 سال داشت که اولين آهنگ خود را به زبان پشتو، در راديو افغانستان اجرا کرد. خوشحال، آموزش موسيقی را نزد استاد صوفی قربانعلی، مامای استاد سرآهنگ فرا گرفت.

آهنگهای معروف “سر سر پشته”، “برويد ای حريفان”، “سکينه مست و من مست سکينه”، از ساخته های خوشحال است که شادروان احمدظاهر، خانم هنگامه و ديگر آواز خوانان معروف اجرا کرده اند. وی  در  زمان  جنگهای  داخلی  وطن  را ترک کرد و درکشور  آلمان و در شهر هامبورگ زندگی می کرد.

ادامه خواندن خـوشحـال سـدوزی آواز خـوان مـعـروف کشور وفـات کرد

شیرغزنوی ی هنرمند محلی خوان کشور درگذشت.

 شیر غزنوی محلی خوان با استعداد وسابقه داررادیوتلویزیون ملی به اثرمریضی که داشت از جهان چشم پوشید و درزادگاه اش درغزنی به خاک سپرده شد.                                              شیرغزنوی در قریه حکیم سنایی ولايت غزنى تولد گردید. مکتب را تا صنف ششم در همانجا خواند و بعد به کابل آمد و شامل مکتب اقتصاد شد. سپس تحصیلات خود را تا صنف یازدهم در لیسه ابن سینا ادامه داد. بعد از فوت پدر، بنابر مشکلات خانوادگی نتوانست دروس خود را به پایان برساند، دوباره به غزنی رفت و به صفت تحویلدار ادارۀ مخابرات غزنی شامل کار شد.

ادامه خواندن شیرغزنوی ی هنرمند محلی خوان کشور درگذشت.

عفیف باختری؛ شـاعـر معـروف زبان پارسی دری در بـلخ جـهـان فانی را وداع کرد. :

    اسدالله عفیف باختری شاعر، نویسنده و روزنامه‌نگار ‌معاصر کشور، در سال ۱۳۴۱ خورشیدی در بلخ زاده شد وبتاریخ   9/8 ثور 1396 خورشیدی، در بیمارستان ابوعلی سینای بلخی در شهر مزار شریف، مرکز بلخ، چشم از جهان پوشید.  شادروان باختری  دورۀ دانش‌آموزی را در لیسه باختر و آموزش‌های عالی را در پوهنځی زراعت پوهنتون  کابل پی گرفت.  وی پس از آن به ترتیب؛ به سمت‌های معلم در ادارۀ سوادآموزی بلخ و کارمند اداری انجمن نویسند‌گان بلخ و ادارۀ کُلّ امور فرهنگی و اجتماعی بخش های شمالی کشور کار کرد و از سال ۱۳۷۷ تا کنون در بخش فرهنگ و نشرات ادارۀ هلال احمربلخ کار می‌کرد. باختری، همچنین در سال ۱۳۸۱ مدیر مسوول نشریۀ «جهان نو» در بلخ، و در سال ۱۳۸۹ مدیر مسوول ماهنامه  «الف تا یا» بود .  از وی، پنج دفتر شعر به نام‌های «سنگ و ستاره» (بلخ، ۱۳۸۲)، «آوازهای خاکستری» (بلخ، ۱۳۸۳)، «من با زبان دریا» (کابل، ۱۳۸۶)، «با یک پیاله چای چطوری؟ عزیز من!» (کابل، ۱۳۸۶)، «صد غزل» ۱۳۹۱، به چاپ رسیده است.                                                                                          مرگ نا به هنگام عفیف باختری همه آن هایی را که عفیف را شناخته بودند شوکه کرد . چقدر زود جاودانه شد !

ادامه خواندن عفیف باختری؛ شـاعـر معـروف زبان پارسی دری در بـلخ جـهـان فانی را وداع کرد. :

وطـن را فـروخـتـیـم : فـضـل احــد احــدی

دیدی؟ چه سهل و ساده وطن را فروختیم

این خانه ی قدیم و کهن را فروختیم

بستـیـم تا ابد دهن اعتراض را

از لب حدیث و حرف و سخن را فروختیم

سخت است باورش، چه بگویم برای تان؟

از گور هر شهـید کفن را فروخـتیـم

ادامه خواندن وطـن را فـروخـتـیـم : فـضـل احــد احــدی

نامه‌ء سرگردان سر باز بلخ، برای همسرش: سلام همسر عزیزم! : ملک ستیز

 این نامه را از بلخ می‌نویسم. از سرزمین مولانا، از خانهء کسی‌که شعر معروف‌اش پیام ارزش‌های بشریت را به‌بار آورد. «بیا تا قدر هم‌دیگر بدانیم». این نامهء واپسین من‌است. من امروز شهید می‌شوم. برادران خشم‌گینِ ما تصمیم گرفته‌اند تا ما را بکشند. نگران مباش، من تنها نیستم. ما بیش‌تر از ۵۵ سرباز هستیم که سلاخی می‌شویم. آخر ما باید دین برادری بزرگان خود را بپردازیم. راستی به مادرم چیزی نگویی. فقط بگو فرزندت مسافر شده، مسافر راه سرگردان و تا برگشتن‌اش زنده نخواهی بود. فراموش نکنی که آخرین بوسه را از میان گیسوان خاکستری پیشانی‌اش برداری. به کودکانم بگو پدر را کسانی‌ کشتند که نه دشمن بودند و نه دوست، برادر بودند. از این‌رو مرگ پدر، مرگ یک «دیوانه» است. یک مرگ احمقانه! دیوانه‌هایی که معنای زنده‌گی را ربوده‌اند، یک‌باره همه‌چیز را به‌هم زدند. به‌هرکسی که نفس می‌کشید، شلیک کردند. آن‌ها سینهء پدر را شکافتند. ای‌کاش در سنگر شهید می‌شدم. ای‌کاش درفش میهن را در دست می‌داشتم و خونم باغچهء باغ ما را آب‌یاری می‌کرد و درختان سیب باغچهء ما شگوفه می‌کردند و رنگین می‌شدند و هر باری‌که بچه‌های‌ما بر درختان سیب بالا می‌شدند، رگ‌های خونین درخت را می‌دیدند و مرا در آغوش می‌کشیدند.

عزیزم،  

ادامه خواندن نامه‌ء سرگردان سر باز بلخ، برای همسرش: سلام همسر عزیزم! : ملک ستیز

درســوگ مــرحــوم جــلال نـورانـی : اسـحـق ثـنـا

با کمال تاسف اطلاع یافتم که نویسنده٬ ژورنالیست و طنزنویس شهیر کشور ما جناب جلال نورانی ازین جهان فانی چشم بسته و به سوی ابدیت شتافته است. من ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم نورانی هاکذا به جامعه فرهنگی کشور مان٬ وفات این شخصیت سترگ را یک ضایعه‌ی بزرگ میدانم.
یادآوری: محترم جلال نورانی را از سالیان زیاد٬ خصوصاْ از زمانیکه رییس روزنامه‌ی انیس٬ رییس تالیف و ترجمه وزارت معارف٬ مدیر مجله‌ی ژوندون و از وقتی که با جریده‌ی ترجمان که به مدیریت دانشمند گرامی دوست دیرینه ام مرحوم استاد علی اصغر بشیر هروی منحیث شاگرد همکاری داشت٬ میشناختم.
او انسان مهربان٬ نویسنده‌ی پرتلاش بود٬ چنانکه این سخن از آثار نشر شده و اثار چاپ ناشده‌ی او پیداست. روحش شاد و یادش گرامی باد.
این هم مرثیه‌ی کوتاه که درین باره سرده ام تقدیم است:
 
در سوگ مرحوم جلال نورانی
 
خون بریز ای دیده یار مهربان از دست رفت
آن جلال مجلس آرا٬ نکته دان از دست رفت
باغبان در گریه آی و اشک غم از دیده ریز
شد بهار از بلبلان یک نغمه خوان از دست رفت
آنکه با طنزش به لب ها خنده‌ ها میداد او
حسرتا از بین ما این خوش بیان از دست رفت
تا قلم در دست بودش درد مردم می نوشت
مهربان جمله بود و مهربان از دست رفت
بلیل بزم سخن بودش به الفاظ فصیح
این بهار آمد که او از بوستان از دست رفت
مختصر وصفش نمی گردد به حرفِ مختصر
چون که بودش نام او وِرد زبان از دست رفت
 
اسحاق ثنا
ونکوور – کانادا
 
۲۹ مارچ ۲۰۱۷

تسلیت مرگ دانشمند فرهنگی٬ طنز نویس چیره دست شاد روان نورانی« جلال نورانی، دیگر طنز نمی نویسد! » : پرتو نادری

چه دردناک است که ناگهان نگاهایت روی سطرهای می‌دوند و در پایان در می یابی که دوستی خاموش شده و بعد قطره قطره لغزش داغ اشک‌هایی را روی گونه‌هایت احساس می‌کنی.

امروز دوشنبه بیست و هفتم مارچ 2017 برابر باهفتم حمل 1396 خورشیدی نگاه‌های من همین‌گونه روی سطرهای خبر خاموشی طنز نویس، نمایش‌نامه نویس و پژوهشگر ادبی کشور جلال نورانی دوید، چنان کودکی پا برهنه‌یی که از خط قوغ آتش بگذرد!

روانت شاد باد! چه نا به هنگام تکاور زنده‌گی به آن سوی دیوار شکستۀ مرگ جهاندی!

چند سال پیش در پیوند به چگونه‌گی طنز نویسی افغانستان چیزی نوشته بودم و این سطرها در پیوند به جای‌گاه طنز نویسی نورانی شکل گرفته بودند.

***   ادامه خواندن تسلیت مرگ دانشمند فرهنگی٬ طنز نویس چیره دست شاد روان نورانی« جلال نورانی، دیگر طنز نمی نویسد! » : پرتو نادری

کتـاب سـوزان در انـجـمـن نـویـسنـده‌گان افـغـانـسـتان !…پــرتــو نــادری

 سر انجام تفنگداران، دفتر ریيس انجمن نويسنده گان افغانستان را نيز فتح كردند و ما همه گان به دفتر سيد حاكم آريا ریيس تحريرات انجمن عقب نشيني كرديم. اين آخرين سنگر ما در انجمن بود. اگر روزي مجبور مي شديم كه اين اتاق را هم از دست بدهيم ديگر انجمن چيزي نبود جز يك قطعهء نظامي.                                                    اتاق كوچكي بود و ما همه اعضاي انجمن ناگزير از آن بوديم كه روز هاي خود را در آن سپري كنيم.                                              اتاق رئيس انجمن نويسنده گان به خوابگاه يكي از فرماندهان و ياران نزديك او بدل شده بود. در اين دفتر ميزي بزرگي جابه جا شده بود، ساخته شده از چوب سنگين چار مغز با نقش ها و نگارهاي زيبا و دل انگيز.

ادامه خواندن کتـاب سـوزان در انـجـمـن نـویـسنـده‌گان افـغـانـسـتان !…پــرتــو نــادری

تاریخـچـه وظایف جـاسوسی پاکسـتان در قـبـال وضع کنونی افغانستان: مــاریـادارو

                                       دوستان گرانقدر و هموطنان  شریف!

چندی قبل  در باره  تـاریـخـچـه                                                   وظایف    جـاسوسی  پاکسـتان در قـبـال وضع کنونی افغانستان از خامه بنده در انترنت  و فیسبوک  نوشته  کوتاهی  انتشار یافت و آن  نوشته به استناد و شواهد عینی  وتاریخی از صحفات  مختلف  کتاب  افغانستان در مسیر  تاریخ اثر گرانسنگ  شادروان میرغلام محمد غبار برشته تحریر در آمده  بود. همه میدانندکه از دولت های پاکستان بخاطر اجرای وظایف  نا مقدس جاسوسی  قوای استعماری علیه افغانستان و منطقه در طول سالیان  متمادی استفاده گریده است .                                                         روی  همین  اصل روز  سه شنبه ۲۱ جدی ۱۳۹۵مطابق  ۱۳ جنوری  سال  ۲۰۱۷ میلادی ما شاهد کشته  شدن ده ها تن از هموطنان شریف خویش در ولایت کابل  و کندهار بودیم که ۳۸  کشته  و ۸۶  زخمی  از اثرعمل  وحشیانه  مزدوران  استعمار بجاگذاشته شد و مردم ما در گلیم غم  به سوگ  ازدست دادن عزیزیان شان نشستند.       این  حادثه  جدید نیست ریشه و سابقه  تاریخی  دارد. چند روز قبل  مردم  شریف  افغانستان با آگاهی  سیاسی  مقابل  سفارت پاکستان در کابل  تجمع نمودند و با شعار های مرک برلانه  جاسوسی  پاکستان  آن کشور  تتقبیح  کردند٬ حق  مسلم  شان  میباشد . اما گره  مشکلات  سیاسی  تنها با شعار های  مرده باد و زنده  باد باز نمیگردد.  ما باید باهوشیاری سیاسی  قدم  های  اول  را درقسمت  واحد  ساختن  خویش بنام  ملت  واحد  برداریم .

ادامه خواندن تاریخـچـه وظایف جـاسوسی پاکسـتان در قـبـال وضع کنونی افغانستان: مــاریـادارو

مذاکرات در باره ی افغانستان ؛ اما بدون حضورِ نماینده ی افغانستان : نویسنده – اسماعیل فروغی

  ادامه ی ناامنی و بی ثباتی درافغانستان وگسترش وتقویت روزافزون داعش درمملکت ما ، کشورهای قدرتمند منطقوی جمهوری فدراتیف روسیه و جمهوری خلق چین را واداشت تا بتاریخ 27 دسامبر 2016  برای بارسوم همراه با پاکستان ولی بدون حضور نماینده ی افغانستان درشهرماسکو دورهم جمع شده ، درغیاب دولت افغانستان به فیصله های لازم دست بیابند .

      طوریکه معلوم است ، دگرگونیهای ملموس درجغرافیای جنگ درافغانستان و حضور و فعالیتهای روزافزون بنیادگرایان اسلامی از جمله گروه تندرو داعش در شمال کشورما ، اسباب نگرانیهای جدیِ دول روسیه و چین را فراهم کرده است .

ادامه خواندن مذاکرات در باره ی افغانستان ؛ اما بدون حضورِ نماینده ی افغانستان : نویسنده – اسماعیل فروغی

دسایس عـریـان مستلزم بسیچ هـمـگان در افـغـانستان : فتـح سامـع

از گزارش رسانه های خبری پیرامون  اوضاع جاری در افغانستان می توان استنباط کرد که توطیه‌ها ودسایس‌ سازمان یافته  از طرف حلقات داخل نظام به حمایت واستشارۀ  استخبارات خارجی در شمال کشور در حال شکل گیری است. در ایجاد وضعیت کنونی  حوادث قبلی را که بطور زنجیری به وقوع پیوسته نباید نادیده گرفت.  در این روز ها پخش خبر اتهام ” تجاوز جنسی!؟”  بر آقای  یشجی خبر ساز شده وسروصدا های را در رسانه های  داخل وخارج کشور ایجاد کرده است که گویا آقای دوستم بر دوست ومعاون سابق خود بعد از برخورد لفظی ولت کوب دستور  داده است تا بی حرمتی و تجاوز جنسی را انجام بدهند.

پخش این خبر در برخی از حلقات مشخص دولت وپارلمان به ویژه کسانیکه از طالب ها، گلبدینی ها ، حقانی ها و جنایتکاران رهزن و  وباجگیر مانند زردادیان و تسلیمی ها و مزدوران پاکستان همواره طور مستقیم  وبا ایما وکنایه دفاع میکنند به شدت  تمام دامن زده می شود.

ادامه خواندن دسایس عـریـان مستلزم بسیچ هـمـگان در افـغـانستان : فتـح سامـع

مـلـت مـظـلوم افغانستان با یـک تعداد محدود سه پـتـه بازان گیر مانده اند -نویسنده: الحاج اسرار خواجه

 الحاج خواجه اسرار در جهان عناصر که در طبعیت وجود دارد در طول تاریخ بدسترس بشر قرار گرفته انسانها برای بقا و زندگی بهتر مورد استفاده قرار داده اند دست آوردهای امروز در کره زمین و در جغرافیه های جداگانه و اندیشه های فکری متنوع نتیجه آن است مولانای بزرگ میفرماید – ای برادر تو همان اندیشه ای , مابقی استخوان و ریشه ای . در شرایط تاریخی در تأمین عدالت و حقوق انسانی دین مقدس اسلام ظهور نمود در آن بر علاوه قواعد اخلاقی تبعیض و تعصب و تزویر را در جامعه انسانی مردود هدایت داده چنانچه یکی از رکن مسلمانی ادای نماز پنجگانه با فضیلت جماعت است که در صفوف نماز سیاه و سفید پوست به هر زبانی تکلم مینمایند قرار داشته عبادت می نمایند و از جانبی جهاد در اسلام در مقابل نفس شیطانی با معنی پر محتوای آن است حفاظت و حراست بیت المال دارایی عامه را دربر دارد که در زمان خلافت های خلفای راشیدین صورت میگرفت روایت است که در زمان خلافت عمر فاروق (رض) چند تاجران رومی غرض معاهده تجارتی به عربستان آمدند و از مردم قصر خلیفه را جویا شدند مردم گفتند خلیفه ای ما در زیر آن درخت خرما نشسته است آن صحنه را که دیدند اسلام را پذیرفتند امروز از اسلام چندین اندیشه های مذهبی و اسلامی را به وجود آورده اند و منحیث ابزار قدرت و زراندوزی رهبران از آن استفاده می نمایند حالا اعمال و کار کرد رهبران را در جریان 15 سال ( دولت جمهوری اسلامی افغانستان ) را تحت قیادت جناب حامد کرزی و یک تعداد تکنوکرات تعلیم یافته امریکا و غرب با مشوره محترم زلمی خلیل زاد که سفیر امریکا در افغانستان بودند در تعین رئیس جمهور مؤقت کشور سهم داشتند در ماده ( 60 ) قانون اساسی صلاحیت رئیس جمهور کشور اسلامی افغانستان چنین آمده ( رئیس جمهور در راس دولت جمهوری اسلامی افغانستان قرار داشته صلاحیت های خود را در عرصه های قوه اجرائیه , مقننه , قضائیه به اساس این قانون اساسی اعمال میکند ) نظر به این ماده

ادامه خواندن مـلـت مـظـلوم افغانستان با یـک تعداد محدود سه پـتـه بازان گیر مانده اند -نویسنده: الحاج اسرار خواجه

آواره گـــــــــــــی : نــثـاراحــمـد کــوهــیـن

 احمد نثار کوهی آواره گی حسی عجیب یست؛ سالها شد آواره ترینم؛ آواره تر از یک مجرم فراری و آواره تر از یک مهاجر بی وطن. درد آواره شدن طاقت فرسا و جان گداز است. در آوره گی روح زخمی می شود و تن رنجور ، در انزوا قرار می گیری و سر انجام منزوی می شوی؛ آوارگی حس غریبی است؛ ‌تلخ است؛ گزنده و غمگین؛ هیچ حسی به پایش نمی‌رسد و هیچ زبانی توصیفش نمی‌کند.

آواره‌ها همیشه زخمی‌اند؛ زخم از زبان، از زمان و از زمین. برای آواره‌ها همیشه زخم‌هایی هست که با هیچ مرهمی درمان نمی‌شود. وقتی از شهر و دیارت آواره ات می سازند در روی زمینی پا می‌گذاری که بر آن ‌زاده نشده‌ ای  و این یعنی تلاش برای ریشه‌دواندن و چنگ انداختن به هر چه که بتوانی  حس امنیت برایت بیاوری . خانه ساختن بر سرزمینی که مادری نیست، دشوار است؛ به سان باری که همیشه بر دوش است و همه جا بر دوش‌های خسته و شانه های کوفته  سنگینی می‌کند؛ آواره های دیار من کم نیستند؛ سالهاست آواره های دیار من دور از دیار در غربت و انتظار سوختند.        

ادامه خواندن آواره گـــــــــــــی : نــثـاراحــمـد کــوهــیـن

مــا مـیـتـوانـیـم مـلـی انـدیـشـیـدن و یـک مـلـت شـدن را از خـود آغـاز کـنـیـم .نـویـسـنـده: دکـتـور شـهیـرنـثـاری

nesari    تو ز خود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی

این روز ها وقتی به رسانه های همگانی و شبکه های اجتماعی سر بزنید یکبار دیگر همه جا را تب و تاب مسایل قومی ، سمتی و زبانی فراگرفته است.

هر طرف بینی کش و گیر و دست اندازی و توهین و تحقیر است . گویی یک بار دیگر آهنگ رشد و ترقی  ایستاده است .

بازار کار سیاه  تیکه داران قومی و مذهبی و مسولین حکومتی یکبار دیگر گرم شده است و هر یک با هزار مکاره گی ، فریب و نیرنگ دنبال بازاریابی و عوام فریبی بوده به اشکال مختلف به چشم  مردم بیچاره  خاک میزنند. آنها هر یک با بی مسولیتی کامل بخاطر رسیده به اهداف شان با مکاره گری های رنگا رنگ  منافع ملی را قربانی سیاست های سمتی و زبانی شان میسازند و هی در تلاش تثبیت قدرت و اقتدار شان استند. گویی حس همدیگر پذیری در دلهای شان مرده است. با تاسف در کشور ما همانطوریکه بدبختی ها و نابسامانی های چند دهه اخیر تمامی زیر بناهای اساسی و حیاتی کشور و نظام ما رااز بین برده است ، فرهنگ همدیگر پذیری و احترام به قانون را نیز در بنیاد آسیب رسانده است.  در نتیجه همین بی بندوباری ها و خود خواهی ها است که کشور ما بدبختانه امروز در چینین وضعیت ناهنجار و بحرانی قرار گرفته و مردم ما همه روزه قربانی سرو مال میدهند.

ادامه خواندن مــا مـیـتـوانـیـم مـلـی انـدیـشـیـدن و یـک مـلـت شـدن را از خـود آغـاز کـنـیـم .نـویـسـنـده: دکـتـور شـهیـرنـثـاری