قصیدهء در مورد سید جمال الدین افغان ارسالی پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی از کتاب سدۀ سید در روزنۀ سراج الاخبار که به کوشش : فضل الرحمن فاضل طبع گردیده است.

به جسم لالۀ نعمان چنان ازلطف بخشد جان

که برطبع خردمندان کلام نغز مولانا

(جمال الدین)نام آور سخن فهم سخن پرور

خردمندهنرگستر، فلک قدر ملک سیما

ادامه خواندن قصیدهء در مورد سید جمال الدین افغان ارسالی پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی از کتاب سدۀ سید در روزنۀ سراج الاخبار که به کوشش : فضل الرحمن فاضل طبع گردیده است.

بیاد تمام شهدای وطن ٬ چهار فرد غم نامه را برای مادر کوثر نوشتم: ماریا دارو

عید آمد  و عیدی  ام  کجا شد

حنای  نوروزی  ام  کجاشد

آن دخت  جوان  و دلبند  من

غرقه  بخون  ٬ بدست سیاه شد

فوتو  از  صفحه  داکتر  محمد اشرف  ایمانی  گرفته  شده  است.

به مناسبت نود و نـهمین سالگرد استقلال افـغانـستان : داکتـر نـور احـمد خـالدی

    شاه امان الله خان بتاریخ ۱۸ اگست ۱۹۱۹ میلادی استقلال افغانستان را رسمآ اعلام نموده و این روز را که مطابق به ۲۸ اسد است روز رخصتی عمومی اعلان کرد.
اینکه افغانستان هرگز مستعمره بوده یا نبوده موضوعی است جدا که بعدآ به آن میپردازم.
اما در هر حالتی ۱۸ اگست که مطابق به ۲۸ اسد میگردد روز ملی افغانستان است. در حقیقت پیروزی ملت افغانستان در دفاع پیهم از استقلال آن طئ جنگهای اول، دوم و سوم افغان و انگلیس در مقابل استعمار گران انگلستان در طول هشتادو یک سال است که از سال 1838م شروع و در سال 1919م پایان می یابد.
در حقیقت ۲۸ اسد روز خلاصی ملت افغانستان از شر استعمار گران برطانوی است.
هر کشوری به یک روز ملی نیاز دارد تا مردم در آن روز دور هم جمع شده از پیروزیهای خود جشن بگیرند، از ناکامیهای خود بیاموزند و امکانات خودرا در برابر مشکلات و آزمونهای که در مقابل قرار دارد ارزیابی نمایند.
در آسترالیا 26 جنوری هر سال به عنوان روز ملی جشن گرفته میشود، روزیکه در سال 1788م یازده کشتی پر از محکومین انگلیسی تحت قوماندانی کپتان آرتور فیلیپ به سدنی کوف مواصلت کرده بیرق انگلستان را در این سرزمین بلند می کنند.

ادامه خواندن به مناسبت نود و نـهمین سالگرد استقلال افـغانـستان : داکتـر نـور احـمد خـالدی

تورك های ایماق : اقتباس از کتاب «تاریخچۀ اقوام در افغانستان» تألیف داکتر عنایت الله شهرانی چاپ پنجم، کابل 1395 خورشیدی – ارسالی وحدت الله درخانی از کابل

ایماق ها شاخه بسیار مشهور اقوام تورك و مغول میباشند . مناطق و قبایل بزرگ ایماق ها را در كتب تاریخ گاهی باسم «ایماقات» یاد میكنند .

كلیـــد قفل جماع است زر ولی كـــو  زر         

سراغش از چه بلد گیرم و كـــــدام ایماق

                «ملا فوقی یزدی بنقل از آنندراج»

    درباره «ایماق» در كتب معتبر تاریخی معلومات زیاد است و چون ریشه خالص توركی دارند، بجای اینكه مؤرخین توجه خاص باین كلمه بنمایند، زیاده توجه خویش را به ریشه یا اصل «تورك» مبذول داشته اند. با آنهم سعی میگردد كه درباره این قوم نامی و مشهور بحدی توان گفته ها و اسناد بیاوریم كه گروه یا شعبه ایماق های عزیز از آن آگاه شوند و پیوند های خود را با اطرافیان شان محكمتر سازند .عبدالحی گردیزی مؤرخ دوره غزنویان در كتاب «زین الاخبار» خود كه استاد عبدالحی حبیبی زیاده تر كتاب مذكور را به «تاریخ گردیزی» شهرت داده اند، درباره ایماق معلومات زیبا میآورد: «كیماك : اصل ایشان آن بوده است كه مهتر تاتاران بمرد و او را دو پسر ماند، مهتر پسر پادشاهی بگرفت، كهتر پسر از برادر حسد برد…. تا هفت تن از مولدان تتار بنزدیك ایشان آمدند یكی ایمی دو دیگر ایماك، و سه دیگر تتار و چهارم بلاندر و پنجم خفچاق و ششم لنقاز و هفتم اجلاد…» (ص 550 زین الاخبار).

    از هفت شخص بالا كه همه از یك نسب و كیماك میباشند، بدو شخص آن ایماك و تتار كار داریم، در قسمت تتار بتاریخ آنها زیر عنوان تورك ها آورده ایم و به آنها سوالی پیدا نیست كه اصل شان تورك میباشد، وحالا توجه نمائید كه وقتیكه یك برادر تورك تتار است، برادر دیگر ایماق كه «ایماك» آورده شده است، ضرورت به آن نیست كه بگوئیم كه او هم تورك ایماق میباشد، زیرا برادر با برادر هم خون و همتبار میباشد. ادامه خواندن تورك های ایماق : اقتباس از کتاب «تاریخچۀ اقوام در افغانستان» تألیف داکتر عنایت الله شهرانی چاپ پنجم، کابل 1395 خورشیدی – ارسالی وحدت الله درخانی از کابل

در باره قصر با شکوهء دارالامان چه میدانید ؟ : زلمی افغان

    قصر بزرگ و با شکوۀ دارالامان در عهد سلطنت شاه امان الله تهداب گذاری گردیده و کار ساختمان بخش بزرگ آن عمارت نیز در همان دوره به پایۀ اکمال رسید. در آن زمان در نظر بود که مرکز و پایتخت کشور با احداث یک شهر جدید مطابق یک پلان اساسی در جنوب چهاردهی که فعلاَ به نام دارالامان یاد میگردد، تنظیم یابد.
نقشۀ شهر جدید کابل و پایتخت دورۀ امانیه که از طرف یک تن از مهندسان فرانسوی به نام (گودار) طرح شده بود تخمیناَ بیش از صد ها جریب زمین را صرفاَ در ساحۀ مرکز اداری احتوا می کرد.
بنابر سفارش سرمهندس آلمانی (والتر هارتن) معماران و کسبه کاران ماهر افغانی جمع آوری گردیده به کار های ساختمانی گماشته شدند. در عین حال برای انجام کار های ساختمانی شهر جدید به نحو مطلوب و شایسته در حدود ۷۰۰ نفر از فارغ التحصیلان صنف شش آن دوره در رشته های معماری و ساختمانی برای مدت شش ماه به توصیۀ آقای (والتر هارتن) و تحت نظر وی و سایر متخصصین آلمانی به شکل عملی و نظری آموزش دیدند. بعداَ این گروپ ۷۰۰ نفری پس از شش ماه تحصیل برای پیشبرد کار های مختلف ساختمانی مدرن آماده گردیدند.
ادامه خواندن در باره قصر با شکوهء دارالامان چه میدانید ؟ : زلمی افغان

پیام محترم پروفیسور دکتور عنایت الله شهرانی بمناسبت سمینار بین المللی گرامیداشت از شخصیت و کارنامه های شاه محمد ولیخان دروازی، : پروفیسور عنایت الله شهـرانـی

  شاه محمد  ولیخان دروازی  مرد  سیاست  و تدبیر :

بحضور حضار محترم جلالتمآب وزیر خارجۀ دولت اسلامی افغانستان و اعضای عالیقدر سمینار عالی شاه محمد ولیخان دروازی وکیل السلطنت اعلیحضرت شاه امان الله غازی سلام و احترام تقدیم میگردد.
در بارۀ شاه محمد ولیخان دروازی یا این شخصیت بی بدیل در سیاست و تدبیر بعد از شهادتش حکومت های وقت تا دوران آخرین زعیم خاندان محمد نادرشاه خان کسی اجازه نداشت تا بنویسد، یک مقاله بنام مستعار «حبیب زاده» از شادروان سید قاسم رشتیا در کابل بوقت رژیم پیروان روسها بطبع رسید ولی دیگران در اطراف آن تبصره ننمودند چونکه همه عکسها، اسناد و معلومات از میان برده شده بود.
در امریکا یک سلسله مقالات دنباله دار را اینجانب شهرانی در جریدۀ «امید» دربارۀ حیات پر بار، لیاقت، کاردانی و سیاستمداری شاه محمد ولیخان دروازی نوشتم و در آن مضمون خواهش نمودم که نویسنده گان منبعد کلمۀ «شاه» را طبق سنت مردم قهرمان درواز و بدخشانیان پیش از نام شان علاوه نمایند، اتفاقاً بعد از آن اکثر دانشمندن آن خواهش را پذیرفتند، چونکه کلمه «شاه» جزء نامشان بود.
درواز نام بلند آوازه ییست که با داشتن صفات عالی لقب افسانوی «کوه قاف» را بدو نسبت میدهند، مردم روشنفکر، بیدار و با فرهنگ درواز به فرهنگی بودن شهرۀ آفاق اند، به همان گونه که تاریخ درواز قدیم است شعرای درواز از حساب بیرون میباشد، جناب دانشمند گرامی نجیب بیضایی بعد از اختصار در دو جلد شعرای درواز را تهیه داشته اند، همچنان که شادروان استاد محمد نادر سروری مؤسس مکتب درواز شعرای درواز را در مجلۀ «عرفان» بطبع رسانیده بودند
ادامه خواندن پیام محترم پروفیسور دکتور عنایت الله شهرانی بمناسبت سمینار بین المللی گرامیداشت از شخصیت و کارنامه های شاه محمد ولیخان دروازی، : پروفیسور عنایت الله شهـرانـی

پاسداری از ارزش ها پاسداری از انسانیت وبازی با بازی با آتش است: مهـرالـدیـن مشیـد

  دانشمندی می گوید که زنده گی تیاتری را ماند که انسان هر از گاهی در پرده های آن خاطره های خویش را به تماشا می نشیند. طبیعی است که این خاطره ها چه زشت چه زیبا پیهم در پرده های خاطره ها یک یک عبور می کنند و اما آن خاطره ها جاودانه می مانند که زیبا اند و به حقیقت می پیوندند. این که هر حقیقت همیشه بازتاب دهندۀ یک ارزش است و یا این که هر حقیقتی می تواند، جایگاه ارزشی داشته باشد و یا خیر.

این بر می گردد، به بحث های جامعه شناسی که از نظر جامعه شناسی، نهاد ها منبع ارزش ها ذکر شده است؛ البته با تفکیک این که هر نهادی نمی تواند، همیشه ارزش آفرین باشد و شاید نهاد هایی هم موجود باشند که فاقد ارزش آفرنی باشند و حتا شاید هم ارزش زدا باشند که این موضوع رابطه پیدا می کند، به ویژه گی های نظام سیاسی و فرهنگی هر کشور که این ویژه گی ها با توجه به نحوۀ نظام سیاسی و هم چنین عناصر گوناگون فرهنگی در هر جامعه یی ارزش منحصر به خود را دارد. 

ادامه خواندن پاسداری از ارزش ها پاسداری از انسانیت وبازی با بازی با آتش است: مهـرالـدیـن مشیـد

دوزخ دنـیا : یـوسـف کـهـزاد

ای وطن ، داغترین دوزخ دنیا شده یی

بـــــرسرملت خـــود،خط چلیپا شده یی

تیغ فرزند خودت، سینۀ پاک تودرید

زیر پـــــای قدم خویش،تۀ پا شده یی

دامـــن پاک توآلـــــوده به تریاک شده

همه مجموم توگشتند که لیلا شــده یی

ادامه خواندن دوزخ دنـیا : یـوسـف کـهـزاد

پشتیبانی رسانه ها از سوی حکومت معنای تقویت ارزش های مردم سالاری را دارد نگاۀ حاکم بر مطبوعات باید ملی باشد : مهرالدین مشید

  در این شکی نیست که جامعۀ جنگ زده و بحران زدۀ افغانستان با دشواری های زیادی در حوزه های گوناگون رو به رو است که دشواری های دست و پا گیر رسانه ها یکی از آن می باشد؛ اما این دشواری ها نمی تواند، سبب سرد مهری حکوت در پیوند به رسانه ها باشد. نظر حاکم در پیوند به رسانه ها هر از گاهی باید ملی بوده و حکومت نباید در برابر انتقاد های سالم آنان واکنش تند نشان بدهد و آنها را مطرود شمرده و شامل فهرست سیا کند. این در حالی است که حکومت های ملی با رسانه ها برخورد ملی کرده و در راستای تقویت رسانه ها گام بر می دارد؛ زیرا تقویت رسانه های در یک جامعه در هر حالی که باشد، معنای تقویت ارزش های دموکراسی و مردم سالاری را دارد؛ البته به دلیل این که  رسانه ها رکن چهارم  نیرو را پس از قوای اجراییه، مقننه و قضا دارد. رفتن به جنگ رسانه ها نه تنها زیانبار است؛ بلکه این رویکرد با رسانه ها حکومت را از داشتن یک حامی و همکار خوب به مثابۀ نیروی فعال، برای مبارزه با جنایت، فساد و مواد مخدر محروم می سازد؛ زیرا رسانه ها حیثیت بازوی استوار را برای دولت دارند که می توانند، در هر حالی و بویژه حالت های خطرناک آن را یاری و یاوری کنند. ادامه خواندن پشتیبانی رسانه ها از سوی حکومت معنای تقویت ارزش های مردم سالاری را دارد نگاۀ حاکم بر مطبوعات باید ملی باشد : مهرالدین مشید

عبدالرحمان لودین و محاکمۀ شاه محمد ولی خان : پرتـو نـادری

 

  … بار دیگر یک چنین سیمای عیارانۀ لودین را در محاکمۀ محمدولی خان دروازی میبینیم، آنگاه که نادر شاه با پشتیبانی انگلیس و خدعه، قدرت را در کابل قبضه کرد، در نخستین روزها دسته دسته مشرطه خواهان، هواخواهان شاه امانالله خان و شخصیتهای سیاسیاجتماعی را که در برابر استعمار انگلیس رزمیده بودند، شبانهها از خانههای شان بیرون میکشید و به وسیلۀ مزدوران خود تیربارانشان می‌‌کرد. به قول غبار« نادر شاه درهمان اوایل ورود خود در کابل ( خزان 1929) جنرال پنینبیک خان، میرزا محمداکبرخان، امیرالدین خان، عبداللطیف خان کوهاتی، محمدنعیم خان کوهاتی، عیسی خان قلعه سفیدی، تازهگل خان لوگری، سلطان محمد خان مرادخانی، محمدحکم خآنچهاردهیوال، احمدشاه خان کندک مشر احتیاط، دوست محمد خان غندمشر پغمانی و سیدمحمد خان کندکمشر قندهاری را بدون محاکمه، گلوله باران کرد.»  افغانستان در مسیر تاریخ، ج دوم، ص 61.                                                          ادامه خواندن عبدالرحمان لودین و محاکمۀ شاه محمد ولی خان : پرتـو نـادری

زندانی و زندانبان خویشتن : داکتر عبدالصبور سیاه سنگ

 فضلالحق عبادی در بیست سالگی (1964) به هنر رو آورد، نیمه کمتر هفتادوچهار سال زندگیش را به هنرنمایی در رادیو، تیاتر، تلویزیون و سینما پرداخت و پس از بخش دوم سریالمهاجرت شیرآغا و شیرینگل” (1990؟) تا دم مرگشانزدهم می* 2018 – دستاورد چشمگیر نداشت.

دریغا! پیشینه پنجاهوچند ساله هنرمند بزرگی نخست فشرده شود به سه دهه و سپس درخشش هنرش از پانزده سال فراتر نرود. چرا؟ آسیبپذیری عبادی چه بود و در کجاها رخ مینمود؟ ادامه خواندن زندانی و زندانبان خویشتن : داکتر عبدالصبور سیاه سنگ

صوفی عشقری

کوچه های افسانه ساز کابل که ليل و نهار زيادی را پشت سر گذرانده با راه رو های تنگ ، با خانه های بلند و ديوار های کمتر انداخته اش در سال 1271 خورشيدی در خانهً تاجر پيشهً بنام شيرمحمد معروف به ( داده شير ) کودکی به دنيا آمد که نامش را غلام نبی گذاشتند و بعد ها به صوفی عشقری مشهور شد.

غلام نبی هنوز نخسنين سالهای کودکی را سپری نکرد که پدرش را از دست داد و بعد از مدت کمی برادرش دار فانی را وداع کرد و بعد از مدت اندک چنگالش از دامن مادر هم رها شد و به ياری دوستان نزديک در جاده زندگی قدم می نهاد. ادامه خواندن صوفی عشقری

نظریات پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی در مورد کتابی بنام ( سدۀ سید در روزنۀ سراج الاخبار) در باره سید جمال الدین افغان که به گوشش (فضل الرحمن فاضل)٬ تحریر گردیده است.

        به جسم لالۀ نعمان چنان ازلطف بخشد جان

           که برطبع خردمندان کلام نغز مولینا

    « سید جمال الدین افغان » نام آور، سخن فهم وسخن پرور خردمند هنرگستر، فلک قدر ملک سیما   (ازقصیدۀ طرزی دروصف سید

خوانندۀ عزیز وفرزانۀ امید مردمی، باذکرچندمصراع ازقصیدۀ محمودطرزی در وصف سیدجمال الدین افغان، اجازه بدهیددرسلسلۀ یادی ازنخبگان و فرهیختگان وبررسی آثارشان، ازهردوشخصیت ممتاز وپیشتاز وطن، با استفاده ازتألیف پژوهشی دوست نهایت گرامی واندیشمند مطبوعاتی ام، جناب فضل الرحمن فاضل که تحت عنوان «سدۀ سیّد در روزنۀ سراج الاخبار» ودر152صفحه ازطرف بخش فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در قاهره بچاپ رسیده است، تذکری دهم وهمچنان درمعرفی مختصر محمود طرزی که عنوان کتاب جناب فاضل آنرا احتوامیکند، از اثر روشنگر نویسندۀ عزیز، آقای محترم محمداکرام اندیشمند مطالبی رابه شما ارائه دهم : ادامه خواندن نظریات پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی در مورد کتابی بنام ( سدۀ سید در روزنۀ سراج الاخبار) در باره سید جمال الدین افغان که به گوشش (فضل الرحمن فاضل)٬ تحریر گردیده است.

. و غزل های بيدل نا خوانده ماندند : پرتو نادری

   روز يک شنبه شانزدهم جوزا يا خردادماه1361خورشيدی، افغانستان سرتاج موسيقی کلاسيک خود را از دست داد. آری استاد محمد حسين سرآهنگ در همين روز به جاودانه گان پيوست و رود بار زلال صدايش در ريگزار تفتيده مرگ خشکيد و به گفتۀ شاعر : چراغدار صدا مرد !

استاد سرآهنگ به سال 1296 خورشيدی در گذرخواجه خوردک خرابات کابل زاده شد. هنوز کودک بود که اساسات موسيقی را از پدر هنرمندش استاد غلام حسين فرا گرفت بعد به سرزمين جادويي هند سفرکرد و شانزده سال را نزد استاد عاشق علی خان مشهور به چراغ پنجاب به آموزش موسیقی کلاسيک پرداخت. آری رسيدن به هنر و پيروزی چه رياضت بزرگی می خواهد !
مهندس صديق قيام يک تن از موسيقی دانان کشور و نويسنده ۀ کتاب « ازصدا تا آهنگ » می گوید که: درافغانستان هنوز هيچ کسی نتوانسته است تا موسيقی کلاسيک را به مانند استاد سرآهنگ دراوج زيبايي و کمال اجرا کند .
ادامه خواندن . و غزل های بيدل نا خوانده ماندند : پرتو نادری

دخالت نظامیان و یا انزجار مردم از زمامداران سنتی پاکستان قرعۀ فال به نام ” خان”را رقم زد: مهر الدین مشید .

 عمران خان نیازی که موفقیت های او در بازی کرکت او را به جهان سیاست کشید و پس از بازنشستگی به سیاست روی آورد. در کنار فعالیت‌های سیاسی، خان یک فعال حقوق بشر، مفسر کریکت، رئیس دانشگاه بردفورد و بنیانگذار و رئیس هیآت امنای بیمارستان و مرکز تحقیقاتی شوکت خانوم است. این قهرمان کریکت پشتون‌تبار، متولد لاهور با شعار «مبارزه با فساد» وارد کارزار انتخابات پاکستان شد. وی توانست موفقانه طرح نهایی پیوستن مناطق قبایلی را به ایالت پشاوراز پارلمان فدرال بگذراند. وی تندترین واکنش را به سیاست ترامپ نسبت به پاکستان نشان داده است که امری دور از انتظار از یک سیاستمدار پوپولیست در آستانه انتخابات نیست. هرچند هنوز اتهام تقلب بر انتخابات پاکستان سنگینی دارد و بیشتر احزاب خواهان بررسی دوبارۀ صندوق های رای شده و انتخابات را به دلیل مداخلۀ ارتش به نفع خان باطل اعلان کردند؛ اما کمیسیون انتخابات پاکستان خان را برنده اعلان کرد. ادامه خواندن دخالت نظامیان و یا انزجار مردم از زمامداران سنتی پاکستان قرعۀ فال به نام ” خان”را رقم زد: مهر الدین مشید .

محقق و عطا دوستم را آوردند؛ اما چطور؟ …. نصیر موحـدی

   بعد از تشکیل حکومت وحدت ملی و توافق روی تقسیمپنجاهپنجاهفیصد قدرت بین تیم اصلاحات و همگرایی و تحول و تداوم، همه چالش ها و شکاف های بوجود آمده در انتخابات را فراموش کردند و به امید آینده درخشان نفس می کشیدند. اما اشرف غنی احمدزی با نشستن به کرسی ریاست جمهوری شعارهای داغ و آتشین سر داد و با فریادهای شماره وارش همه را امیدوار کرده بود. احمدزی با پیدا کردن جای پای در ارگ، حرص و طعم قدرت در وجودش گل کرد و در صدد حذف رقبای درون حکومتی و مخالفان سیاسی اش بر آمد. ادامه خواندن محقق و عطا دوستم را آوردند؛ اما چطور؟ …. نصیر موحـدی

نام طاهر بدخشی در تاریخ کشور ما جاودان است: استاد پروفیسور داکتر عنایت الله شهرانی

یاد و خاطرات آن عزیز سفر کرده ، ابر مرد ی به وطن شیفته و آن راد مبارز ی در خاطره ها زنده ، زنده یاد طاهر بدخشی را از قلم دکتر عنایت الله شهرانی باهمی میخوانیم :                                    بدخشی از آوان خورد سالی بفرمودۀ دانشمند بزرگواراستاد نذیر حباب یار ورفیق دوران تحصیل در مکتب ابتدائی تا دوران بزرگ سالی اش بمانند یک نابغهء کوچک در سرزمین و کوهساران بدخشان ظهور کرد، ومقام او بعد ها بحدی اوج گرفت که تاکنون به ملیون ها پیروخط وافکار سیاسی او به نام نیک یادش مینمایند.
بدخشی مرد بزرگ،سیاستمدار،ادیب،عارف والاگهر، مورخ، سخنور و صاحب جاه وجلال وشکوه و همت بلند بود، در میان رهبران و حلقات سیاسی افغانستان بدخشی بگفته جناب استاد باختری بمانند وخشوری قد علم کرد ولی افسوس ها که دولت او مستعجل بود.
در باره بدخشی مقالات زیاد تحریر یافته و پیروان خط و اندیشه ها و افکار او. مکررآ نوشته های شان را در نشرات پخش و نشر نموده اند. و من یقین دارم که با این قلم ناتوان خویش نمیتوانم بمانند آنها بدخشی را بصورت درست معرفی بدارم، چونکه هیچوقت در حزب سازا مشهور به ستم ملی شامل نبودم و با مرحوم بدخشی ارتباط سیاسی هم نداشتم.
مقاله ای را که از دانشمند فرزانه استاد توردیقل میمنگی در یکی از سایت ها زیر عنوانبدخشی را از نو باید شناختخواندم که در صفحات اول، در باره ً ملیت آن بزرگ مرد سخن گفته بود،که بر حق راست است و من نگارنده، نیز خاطراتی دارم از آن شهید راه آزادی مردم افغانستان از چنگال دشمنان فرهنگ و ترقی. ادامه خواندن نام طاهر بدخشی در تاریخ کشور ما جاودان است: استاد پروفیسور داکتر عنایت الله شهرانی

اوس به سياسي خبرې د افغانستان مساله حل کړي؟ :لیکنه : خوشحال آصفي

   ولسمشر غني د شانګهای د همکاریو سازمان د مشرانو په اتلسمه غونډه کې ويلي افغانستان کې له سیاسي لارې د جګړې درېدل غواړو. ولسمشر ويلي، افغان حکومت چمتو دی چې د جګړې د ختمېدو لپاره له وسله والو طالبانو سره سوله وکړي. غني ټينګار کړی چې دی چمتو دی چې له سیاسي حل لارې د حکومت او طالبانو ترمنځ جګړه ختمه کړي. دا په داسې حال کې ده چې د افغان حکومت او وسله والو طالبانو تر منځ د موقت اوربند څخه وروسته، له وسله والو طالبانو سره د مخامخ خبرو او د دايمي سولې لپاره د خلکو هيلې زياتې شوي دي. تېره ورځ د طالبانو د ملا محمد رسول اخوند ډلې هم تر نامعلومې مودې پورې اوربند اعلان کړ. د طالبانو لخوا د اوربند منلو يو ځل بيا دا هيلې ژوندۍ کړي چې ګويا وسله وال طالبان هم سياسي مبارزې ته مخه کوي.

اوس پوښتنه دا ده چې رښتيا هم د افغانستان مساله له سياسي لارې حل کېدلی شي؟

لسيزې کيږي چې افغانستان د جګړو په داسې اور کې سوځي چې يواځې ايرې يې افغانستان ته پاتې کیږي او نور له اوره او تودوخې يې پردي هيوادونه ګټه پورته کوي. کلونه وشول چې دلته روانې جګړې ته د اصلي لوبغاړو لخوا د وخت د ضرورت پر اساس نوم ورکول کيږي او عاملين يې بدليږي رابدليږي. یعنې په اويايمه لسيزه کې ورته د جهاد نوم ورکړ او عاملين يې مجاهدين وبلل، چا څوک اشرار، چا څوک خلقيان، چا څوک پرچمیان، چا څوک د روس لاسپوڅي، چا څوک د پاکستان لاسپوڅي او چا څوک د دين خادمان او د اسلام ساتونکي بلل، خو له بده مرغه چې افغانستان ته يې ټولو يو شان زيان اړولی دی فقط په دې توپير چې چا زيات او چا نسبتاً کم اړولی دی. ادامه خواندن اوس به سياسي خبرې د افغانستان مساله حل کړي؟ :لیکنه : خوشحال آصفي

خطر انزوای سیاسی جامعه هزاره در افغانستان : محمد عوض نبی زاده

   هزاره جات ویاهزارستان  در گذشته درحدود 200 هزار کیلومتر مربع وسعت داشت اماوسعت هزاره جات امروزی شاید از 70 هزار کیلومتر مربع تجاوز نکند . هزارستان ویا هزاره جات مرکزی دارای زمستانهای طولانی شش الی هفت ماه ، است  ولی متا سفانه موجودیت چرا گاهها دلیل تهاجمات متعدد کوچی هابه این نواحی بوده و رویداد های دردناکی را با عث شده است.اعمال تبعیض نژادی و مذهبی بیش از چند قرن است که تو سط رژیم های حاکم علیه مردم هزاره در افغا نستان به مرحله اجرا گذاشته می شود که در زمان امیر عبدالرحمن و نادرشاه شدت بیشتری گرفت و بعد ازان حاکمان وقت همواره در صدد نابود نمودن هویت و تاریخ مردم هزاره بودند ، که از بین بردن  وتخریب بودا توسط گروه طالبان در بامیان وتحریف تاریخ را میتوان در کتابهای نویسندگان خارجی که اصلا به هزاره جات نیامده اند مشاهده نمود. این در حالیست که هزاره ها  در چند سده اخیر در هراس زندگی کرده وتاريخ، زندگي و معيشت هزارهها را خشونت احاطه وترس وهراس همزاد هميشگي هزارهها بوده و هر هزاره با هراس وترس به دنيا میآيد ودر ترس و لرزدر چنگال خشونت میميرد.” حالاهزارهها از «شیواره بودن» به سمت «انسانواره شدن» در حال حركت اند و تابوی مشاركت هزارهها در تعاملات اجتماعی و سياسی در حال شكستن است وپروسه  ی زوال خود را طی میكند.    ادامه خواندن خطر انزوای سیاسی جامعه هزاره در افغانستان : محمد عوض نبی زاده

انتخابات پیشرو آزمونی چالش زا و یا روزنه یی به سوی روشنی: مهرالدین مشید

 حرف بر سر انتخابات در کشوری مانند افغانستان  پیچیده تر ار کتاب “تلبیس وابلیس” است که وسوسه های اهریمنی آن بیشتر بر دغدغه های اهورا مزدایی آن چربی دارد و پیمودن راۀ یک شبه را هزار شبه می نماید. چه رسد به این که از ماجرا های حاکم بر آن اندکی پرده برداشته شود  و در هاله یی از ابهام آن پیمودن راۀ صدساله را در یک سال پیش بین شد؛ زیرا در کشوری که در آن نه تها ناامنی ها  بیداد می کند و گراف شورشگری در زیر چتر وهم آلود مبارزه با تروریزم و تنش های دردناک قومی سیر صعودی را می پیماید؛ بلکه  سایۀ سنگین اختلاف و نفاق درون دستگاهیان بیشتر بر حال و هوای بیرون دستگاهیان تاثیر افگنده است و این سبب شده تا از کم ترین “کاهی ” از مشکل کشور بزرگ تر از کوهی از دشواری ها نشان داده شود؛ نه تنها این که زد و بند های مافیایی در اوجی از فساد و بازار گرم قاچاق مواد مخدر و قاچاقچیان اسلحه سر به فلک کشیده  و معامله گری های سیاسی ودلالی های گروهی به آسمان هفتم پای نهاده باشد؛ پس از این عرایض کوتاه آشکار می شود که انتخابات مجلس نماینده گان و شورای های ولسوالی ها در کشور با چه آزمون های چالش آفرین رو به رو است که به مشکل می توان در عقب آن روزنه یی از امید و روشنی را پیش بین شد. ادامه خواندن انتخابات پیشرو آزمونی چالش زا و یا روزنه یی به سوی روشنی: مهرالدین مشید