شــاعـر عـصـیـان گـر و سـرود خــوان آزادی قــهـار عـاصـی: نوشتهء کاوه کرامی – گرفته شده از سایت بی بی سی

شاید چندان اغراق آمیز نباشد، اگر بگوییم قهار عاصی یکی از پرآوازه‌ ترین و شاخص‌ ترین شاعران پارسی‌ دری سرای معاصر افغانستان بشمار می‌رود.                           عاصی از آوان زندگی، نه از گزندگی واقعیت گریخت و نه گذاشت

خبردار بیگانه  بیگانه است: شعر  شادروان عاصی  به صدای  سلام سنگی :

که واقعیت دامنه افق پرواز تخیل او را محدود کند. کودکی‌اش با شور و کنجکاوی، نوجوانی‌اش با آموزش و کارگری، بزرگی‌اش با شناخت  و درک واقعیت‌ها و  واکُنش در برابر ناهنجاری‌ های جامعه‌اش همراه شد.

اسم : عبدالقهار امان عاصی

زادگاه: ملیمه – ولایت پنجشیر

زادروز: ۴ میزان/  ۱۳۳۵روزمرگ: ۶ میزان/ ۱۳۷۳

تحصیلات: لیسانس دانشکده  کشاورزی دانشگاه کابل  آثار:  ادامه خواندن شــاعـر عـصـیـان گـر و سـرود خــوان آزادی قــهـار عـاصـی: نوشتهء کاوه کرامی – گرفته شده از سایت بی بی سی

شعـر کـلاسیـک پارســی دری، مجموعـه که شامل مخمسات، مستززاد ها و ترکیب بند ها، غزلیات، شیـوۀ نیمایـی، دوبیتـی هـا، رباعیـات و . ..را در اشعار شاعـری آگـاه از تمـام قالـب هـای شعـری در زبـان پارسـی دری ٬ محمد فقیر فیـروزی می بینیم : مـحمد هـارون مـجیدی

مـحمد فقیـر فیـروزی پنجشیـری بـسال ۱۳۱۱ هـ ش در دهـکدۀ دشـت ریـوت از توابـع پنجشیـر بدنیـا آمـد بعـد از آمـوزش هـای ابتـدایـی در دبستـان هـای بـومـی هـمـراه با خانـواده راهـی کابل گـردیده و مقیـم ایـن شهـر شـد کـه فضای کابل زمینـۀ بیشتـر فراگیـری دانـش و مطالعـه را بـرای فیـروزی همـوار نمـود و چـون فیـروزی مـردی بـود سخت بـا پشـت کـار از ایـن فضا استفـادۀ شایـان نمـود.

از سال ۱۳۳۱ هـ ش بکار های رسمی در دولت پـرداخت و در ضمن مصروفیت های رسمی از ذوق سرشـار ادبـی خـود نیـز بهـره میگرفت و شعـر میسـرود. نخستیـن سـرودۀ وی در روزنامـۀ انیـس به نشـر رسیـد کـه سبـب تشـویـق او و تعـدادی از شاعـران جـوان دیگـر در آن روزگـار گردیـد.      فیروزی در جریان کار های رسمی که در مربوطات وزارت داخله و قضای افغانستـان انجام داده نـاگـزیـر بـه اجـرای وظایـف در بخـش هـای مختـلف کشـور  روانه  ولایات  متعددی گـردیده بـود و بـه هــر منـطقـۀ افغانستان که جهـت ایفـای وظـیفه میـرفت روابـط حسـنـه و حشـر و نشـر خـود را با اهالـی فرهنـگ و مطـبوعات آن مناطـق هم محکم مـی ساخت و از ایـن موهـبت خـود را بهـره مـند مینمود و نشـر اشعـار و نوشتـه هـای او در روزنامـۀ بیــدار در بلـخ، روزنامـۀ ستــوری در فـاریاب، قضا عـرفان پیام حـق و . . . مبیـن ایـن گـفته اسـت.

ادامه خواندن شعـر کـلاسیـک پارســی دری، مجموعـه که شامل مخمسات، مستززاد ها و ترکیب بند ها، غزلیات، شیـوۀ نیمایـی، دوبیتـی هـا، رباعیـات و . ..را در اشعار شاعـری آگـاه از تمـام قالـب هـای شعـری در زبـان پارسـی دری ٬ محمد فقیر فیـروزی می بینیم : مـحمد هـارون مـجیدی

غـزل زیبـا از عبـدالـقـادر بـیــدل «دهـلـوی »

پل و زورق نمی‌خواهد محیط‌ کبریا اینجا

به هرسو سیرکشتی برکمر داردگدا اینجا

دماغ بی‌نیازان ننگ خواهش برنمی‌دارد

بلندی زیر پا می‌آید از دست دعا اینجا

غبار دشت بیرنگیم و موج بحر بی‌ساحل

سر آن دامن از دست‌که می‌گردد رها اینجا

ادامه خواندن غـزل زیبـا از عبـدالـقـادر بـیــدل «دهـلـوی »

معارف و جوانان : پــرتــو نـادری

هر چند معارف در سراسر کشور با وضعیت نا گواری رو به رو است، با این حال شاید این وضعیت در بدخشان نا گوا تر ازبسیاری ولایات دیگر باشد. سال گذشته شمار اندکی از دانش آموزان بدخشان در امتحان کانکور کامیاب شدند. این امر نشان می دهد که وضعیت معارف در بدخشان سال به سال ناگوارتر می شود. فارغان جوان بدخشان چه پسران و چه دختران با دشواری از امتحان کانکور عبور می کنند.این در حالی است که شماری بیشترآنان پس از راه یابی به دانشگاه ها در همان نخستین امتحان های دانشکده‌های خود ناکام می مانند و بر می گردند به خانه تا یک سال دیگر را در دهکده های خویش انتظار بکشند . در این مدت زمان فقر بی‌کاری و گاهی هم غم غم و نق نق خانواده آن ها را نا گزیر می سازد تا یک باره از خیر آموزش عالی صرف نظر کنند. جوانان ما در بدخشان هم اکنون با چنین وضعیتی دردناکی رو به رو اند. در این میان دختران بیشتر از پسران بار این درد بزرگ را بر دوش می کشند.                                         هموطن عزیز!

ادامه خواندن معارف و جوانان : پــرتــو نـادری

انتحار راه رسیدن به مقصد نیست” فیلمی بود از بصیر سنگی، جوانترین کارگردان پیروز‌ در جشنواره “دیدار” : مصاحبه کننده ـ زرینه خوشوقت

بصیر سنگی، کارگردان سینما از افغانستان، می‌گوید که یکی از مشکلات اصلی سینماگران افغانستان نبود داستانهای جالب برای تهیه فیلمهاست.                                              بصیر سنگی که در جشنواره بین‌المللی “دیدار-2010” در دوشنبه شرکت کرده و در بخش فیلمهای کوتاه این جشنواره پیروز‌ شد، در صحبت اختصاصی با بی بی سی گفت که در حال حاضر مشغول پیدا کردن سرمایه برای فیلم جدیدش است.     آقای سنگی می‌گوید که این فیلم جدیدش به سرنوشت یک زن افغان بخشیده شده است.  

  بصیر سنگی در آمریکا تحصیل کرده و فیلم “راه بی‌بازگشت” خویش را در شهر کابل و نواحی اطراف آن تهیه کرده است. همکارمان زرینه خوشوقت با بصیر سنگی مصاحبه‌ای انجام داده و نخست از وی در مورد محتوای این فیلم پرسیده است:                            بصیر سنگی: محتوای اصلی فیلم من روی بنیادگری مذهبی می‌چرخد، طبعاً موضوع انتحار (انفجار با راه خودکُشی) و عواقب ناگوار آن برای جوانان در افغانستان است که در کشورم در میان جوانان زیاد شده و جان هزاران مردم بی‌گناه را می‌گیرد.

ادامه خواندن انتحار راه رسیدن به مقصد نیست” فیلمی بود از بصیر سنگی، جوانترین کارگردان پیروز‌ در جشنواره “دیدار” : مصاحبه کننده ـ زرینه خوشوقت

آثار استاد واصف باختری شعر و نثر و سخن رانی هایش به همت ناصر هوتک به نشر رسیده است: پرتو نادری

 واصف باختری به دریانوردی‌ می ماند که کشتی زنده‌گی اش را روی دریای حوادث بزرگ سیاسی و اجتماعی کشور بادبان افراشته و پیوسته با موج‌های خشم‌ آگین و نهنگان آدمی‌خوار آن مقابله کرده است. او خود تاریخ زندۀ دوران‌های پر تلاطم معاصر کشور است. به سال 1321 خورشیدی درشهر مزارشریف در ولایت بلخ، در دوران استبداد هاشم خانی به جهان آمد. با شخصیت‌های بزرگ سیاسی و فرهنگی دورۀ هفتم و هشتم شورا آشنایی‌هایی به هم رساند. از همان روزگار سبزنوجوانی شوری مبارزۀ سیاسی در سر و عاطفۀ شعر و ادبیات را در دل داشت. وقتی به آگاهی‌ با شکوه و بزرگ او می اندیشی، می پنداری که همه ادبیات فارسی دری را با مزۀ تلخ وشیرین تاریخ و فلسفه چنان جام گوارایی سر کشیده است. به هدف سهم‌گیری در یک مبارزۀ سودمند و تاثیر گذارتر در دهۀ دموکراسی به جنبش‌های سیاسی و روشن‌فکری آن دوره پیوست.

ادامه خواندن آثار استاد واصف باختری شعر و نثر و سخن رانی هایش به همت ناصر هوتک به نشر رسیده است: پرتو نادری

استاد غلام‌دستگیر شیداهنرمند سابقه رادیو افغانستان: م -صدیق سمندر

استاد غلام‌دستگیر شیدا، در سال ۱۲۹۵ خورشیدی، در قریه چهاردهی کابل در یک خانواده هنرمند زاده شد. پدرش استاد قربانعلی نام داشت که از مشهور‌ترین رباب‌نوازان اوایل قرن بیستم در افغانستان بود و در گروه هنری استاد قاسم افغان در دربار امیر حبیب‌الله خان رباب می‌نواخت. استاد میرزا نوروز، عموی وی نیز از شمار هنرمندانی بود که در زمان امیر شیرعلی خان و امیر عبدالرحمان خان در کوچه خرابات کابل آوازخوانی می‌کرد. همچنین، محمدحسین، برادرش هم از طبله‌نوازان معروف دوران خود بود که سال‌ها شاگرد استاد چاچه محمود بوده است.

ادامه خواندن استاد غلام‌دستگیر شیداهنرمند سابقه رادیو افغانستان: م -صدیق سمندر

هويدا- خواننده خوش نوا و گرداننده خوش سخنِ برنامه : سید عمر معصوم برهنه

  دوستان خوب من

خوشى و تندرستى هميشه با شما باد !                                                       در رويش و خمير كارهاى اين پيكر تراش پير بهره بزرگ داشتند و دارند ٬ جان و روانم تا همين امروز با شنيدن آواى ايشان زنده است.

ميشود گفت از همه نويسنده ، شاعر ، موسيقى دان ، خواننده ، نوازنده ، گرداننده و گويندگان خوبى كه امسال در شبِ ديدار آشنا دورهم گرد آمده بودند سخت سپاسگذارم.

سپاسگذار از زنده ياد مادر دلير من عزيزه جان طرزى و ديگر مادرانيكه امروز باما و در پهلوى ما نيستند.

ادامه خواندن هويدا- خواننده خوش نوا و گرداننده خوش سخنِ برنامه : سید عمر معصوم برهنه

شاد روان عبـدالـمنـان ملـگری !.. : مـحـمـد صـدیـق سمنـدر

 عبدالمنان ملگری د مرحوم مولوي نياز محمد زوی ، پر ۱۳۱۹ ل ل کال د لغمان ولايت د علي خېلو په کلي کې زېږېدلی دی. د مرحوم مولوي نياز محمد روحاني شهرت د لغمان په کليو بانډو کې خپور دی او اوس هم د ده زيارت د (ملا فقير) په نامه شهرت لري او د عليشنگ د سړک سر ته د یوې سپېرې غونډۍ په لمن کې دی. عبدالمنان ملگری لا د دوه نیمو کالو ماشوم وو چې پلار يې په حق ورسېد ، يو عبدالمنان او نورې اووه خويندې یې ، چې ټول اته ماشومان کېدل ، یوې بوډۍ مور ته ورپاتې شول.

زده کړې

ادامه خواندن شاد روان عبـدالـمنـان ملـگری !.. : مـحـمـد صـدیـق سمنـدر

مـعــصـوم بـرهــنـه پیکرتراش مشهوریکه دستان معجزه گرش را باید بوسه زد: زلــمـی رزمــی

وقتی نام این مرد هنرآفرین ، مودب، خوش سیما و معجزه گر را درحلقات هنری- فرهنگی آلمان ها بر زبان می آوریم، همه با احترام و به علامت تائید سرتکان میدهند و تو برخود می بالی که هموطنی به چنین بزرگی و معروفیت داری.                      راستی زندگی و یک شخصیت هنری را بجز از راه آثارهنری اش از چه راهی میتوان

شناخت؟     

آری!

این بزرگمرد هموطن ما کسی نیست جز معصوم برهنه نقاش و مجسمه ساز توانمند هموطن ما که نام و آثارگرانبارش افتخار و سرافرازی جامعه افغانی درغربت است .                           سید عمر معصوم برهنه سال 1958 میلادی در شهر کابل پا بعرصه وجود گذاشت ، بعد از تحصیلات متوسطه و عالی، بماسکو رفت و از اکادمی هنرهای شهر ماسکو در رشته مجسمه سازی دپلوم بدست آورد.

ادامه خواندن مـعــصـوم بـرهــنـه پیکرتراش مشهوریکه دستان معجزه گرش را باید بوسه زد: زلــمـی رزمــی

داستـان مـعـروف نـازی جـان هـمـدم مـن : نوشته شادروان دکتور – م – اکــرم عثـمـان .. بـرگـرفـتـه از سـایــت ارمــغــان مــلی

نمیدانم عشق مرض بیدرمان است یا بی عشقی، و غلام رسول هر دو را از سر گذراند. وقتی که عاشق نبود در تب بی عشقی میسوخت و وقتی که عاشق شد در تب عاشقی. بسیار میکوشید به کسی دل ببازد ویا از کسی دل ببرد. به جایی نرسید لاجرم بیکار ماند و متاع ارزانش بی خریدار.

یکی از روز ها همینکه به خانه رسید مهمانخانه را پر از مهمان یافت به او مژده دادند که اهل بیت خاله بعد از سالها برای چندی از هندوستان به مهمانی آمده اند. غلام، حسب معمول بزرگان را دست و کودکان را سر و رخسار بوسید اما همینکه نوبت نازی دختر خاله رسید درماند کجایش را ببوسد. خاله زاده در ساری زعفرانی روشن، چون خمچه رسای طلا مقابلش به پا خاست. گفتی آتشی نا به هنگام از دل زمین شراره کشیده است. غلام سریع و دست و پاچه سلام کرد و گوشه گرفت. خاله زاده از دور زیر نظر گرفتش، قد و قامت غلام در نظرش عجیب می آمد. از روزگار کودکی تا آنگاه که همدیگر را ندیده بودند. غلام یک و نیم قد مردهای دیگر شده بود و پشت لبهایش سیاه میزد. لحظاتی به خیر تیر شد.

ادامه خواندن داستـان مـعـروف نـازی جـان هـمـدم مـن : نوشته شادروان دکتور – م – اکــرم عثـمـان .. بـرگـرفـتـه از سـایــت ارمــغــان مــلی

مجموعه ٔ( زمزمه های دل) ازشاعر ذواللسانین محترم محمداسحاق “ثنا” ازچاپ برآمد: عـزیـز فـاریـابـی

درسال های پیش مجموعه های اشعار استادبزرگوار محمداسحاق ( ثنا) تحت عنوانهای ( ناله های شب ، دردها سوزها ، درانتظار سحر ، برگ های سبز ، برگ های احساس ، یاد وطن وزیبا وطن ) به کوشش شخص شاعرذواللسانین استادمحمداسحاق (ثنا) ودوستداران شعروادب با قطع و صحافت های زیبا از چاپ برآمده بود. درهمین روزها مجموعه ی حاوی سی ویک شعربنام (زمزمه های دل ) به چاپ رسیده که بدون شک این مجموعه برای علاقه مندان و رهروان سخن بوستان ادب تحفه ی نشاط برانگیز است .که دل ثناخوانان باغستان پرازمیوه های لذیذشعررا به شادی وسرور می آورد وآواز رسا طبل بالنده گی وشگوفایی را دردیارادبستان پرطنین ترمیسازد .

ادامه خواندن مجموعه ٔ( زمزمه های دل) ازشاعر ذواللسانین محترم محمداسحاق “ثنا” ازچاپ برآمد: عـزیـز فـاریـابـی

شاعر آن کاج شعر پای‌داری جهان، یک صد و پانزده ساله شد : پرتو نادری

 ناظم حکمت را می‌توان شاعر مبارزه، زندان، غربت و آزادی خواند. استوارترین محور اندیشه در شعرهای او را انسان، آزادی انسان و مبارزه برای رسیدن به آزادی شکل می‌دهد. ناظم حکمت یکی از معدود شاعران تاثیر گذار سدۀ بیستم بر شعرجهان است. خانوادۀ پدری او از پایگاه بلند اجتماعی – سیاسی برخوردار بود. در زنده‌گی‌نامۀ او آمده است که پدر بزگ‌اش « ناظم پاشا» از رجال دولت عثمانی بود و پدرش « حکمت بیگ» در وزارت خارجۀ دربار عثمانی جای‌گاهی داشت.

ناظم پاشا، اهل شعر و ادبیات بود، خود شعر می‌سرود و بیشتر از هر شاعر دیگری به مولانا جلال الدین محمد بلخی دل‌بسته‌گی داشت. مادرش زنی بوده، آگاه و فرهیخته؛ آشنا و شیفتۀ دنیای بی‌کرانۀ موسیقی و نقاشی.

ناظم حکمت به سال 1902 در شهر « سالونیکا» که یکی از دو شهر بزرگ یونان که در آن زمان بخشی از قلم‌رو عثمانی بود، چشم به جهان گشود.

ادامه خواندن شاعر آن کاج شعر پای‌داری جهان، یک صد و پانزده ساله شد : پرتو نادری

دفعِ مستقیم و عریض, برتوریهء بعضی اصطلاحاتِ مبهم ومریض: داکتر محمدالله صخره

بدانیم اگر نمیدانیم که توریه عبارت از اشتراک معنیِ قریب و معنییِ بعید بر یک لفظ اند ولی قائل معنیی بعید را قصد میکند تا باطن عبارتش را اهل غرض دریابند و بر وی اتهامی نیز مطرح نشود . همچنان میدانیم که در تبیین اشیاءِ محتاج به تعریف, دو نوع تعریف داریم یکی لُغوی و یکی اصطلاحی. دانشمندان غربی در باب نظریات رعایت ریشه های لاتینی لغویات را ارج وافر نهاده اند تا نحوه ی که امروزه ما از ایشان تا سرحدی زیادی متاثر شده ایم و گاهی که اگر کمالی کرده ایم وکلمه ی را به زبان خود بر گردانیده ایم  کلمات را وفق تعریفات لغوی انها  ترجمه کرده ایم و در اثرِ عدمِ تجانس میان هویت ها چنین پیروی موجب شده است آنچه در باب لغویات بر ما ایجاب میکند که انرا پسند بشماریم  مکروه میشماریم.

ادامه خواندن دفعِ مستقیم و عریض, برتوریهء بعضی اصطلاحاتِ مبهم ومریض: داکتر محمدالله صخره

ای که توبسته یی کمر به ستیز کمرت بشکند، زجا برخیز : م- نـسیـم اسیـر

آب ما، آبروی ماست!!
حوادث خونین چاردهه اخیر، ما ودولت های ما را چنان مضمحل وناتوان ساخته است که همسایگان طماع شرق وغرب، علاوه ازجنگ های نیابتی، اکنون درمسایل داخلی وخارجی برای ما حدوحدود تعیین می کنند.تهدید اخیررئیس جمهورایران دراستفاده ازآب های طبیعی دریای هیرمند، مداخله صریح وروشنی است درامورداخلی ما.

درددلیست بهمین مناسبت:
ای که توبسته یی کمر به ستیز
کمرت بشکند، زجا برخیز
ادعا های نا صواب مکن
کاسهء صبرما مکن لبریز

ادامه خواندن ای که توبسته یی کمر به ستیز کمرت بشکند، زجا برخیز : م- نـسیـم اسیـر

د کېسې لېکونکی : دکتور ببرک ارغند ژباړونکی : س . سیلنی

د همدې زړه بوږنونکې کیسې په اړوند : د اسلامي تنظيمونو خپل مینځي شخړو ، اخ و ډب زور اخیستې و ، څاښت و ، ومې غوښتل د درواغجنې ارامې څخه په ګټه اخیستو په بېړه د کور تر څنګ هټېو څخه چې زړه نازړه به یې پرانستل څه خوراکي توکي واخلم ، د لارې پر اوږدو کې مې پر یوې جنازې سترګې ولګېدې ، موږ له مړو او ټپيانو سره روږدي او اشنا وو ، خوله دې جنازې سره مې انډيوالان او پېژند خلګ ولېدل ، ورنږدې شوم ځينو سره تر روغبړ وروسته مې وپوښتل چې جنازه د چا ده ! ېو انډيوال مې ووېل دا ېوه پېغله نجلې ده وایي ناهيد نومېده چې د جهادېانو د تېرېو قرباني شوې او ځان یې د کور له پاسني پوړه راغورځولی دی ، کورنۍ ، خپلوان یې د اسلامي دولت څخه عدالت غواړي او ددې چار چاپېر خلک هم ورسره همغږي شوي ، زه هم ورسره وخوځېدم ، لا د مکرریانو څلور لاري ته نه و رسېدلي چې ډزې راباندې وشوې ، جنازه مو د سړک اړخ کې پرېښوده او هر څوک د ځان په ژغورنه کې شول او د مکرریانو په بلاکونو کې تيت او ترغۍ شوو ، سا نيولی مخ پر کور رهي او د جنازې پر ورستۍ برخلېک پوه نشوم !

هنداره او خنجر :

ادامه خواندن د کېسې لېکونکی : دکتور ببرک ارغند ژباړونکی : س . سیلنی

مرورى كوتاه بر زندگینامه غلام سرورجویا دومین مدیرمسئول روزنامه انیس نگارنده: زلمی رزمی

 درنوشته قبلی بعرض رسانیده بودم که بعد ازمحی الدین انیس، شاعر و نویسنده و یکی از مبارزان مشـهور ضد استبداد و استعمارغلام سرورجویا دومین کسی بود که مسئولیت روزنامه انیس را عهده دارشد و با مضامین و مقالات ارزشمندش چرخ های آن نشریه را به حرکت درآورد.

حال مرورى كوتاهی داریم بر زندگینامه پرماجرا و شگفت انگیز این مرد فضل و کمال و مظهراستواری و پایمردی و شرف و آزادگی.

غلام سرورجویا یکی ازچهره های درخشان ادبی و سیاسی کشور است، او درسال ۱۲۷۷ خورشیدی درشهرکابل متولد و پس از اتمام تحصیلات، با پدرخود میرزا غلام حسین خان سررشته دار( اعتمادالدّوله )، بحیث کاتب آغازبکار کرد.

ادامه خواندن مرورى كوتاه بر زندگینامه غلام سرورجویا دومین مدیرمسئول روزنامه انیس نگارنده: زلمی رزمی