
به باغ زندگی ات بهترین ثمر پدر است
که او به فکر بهی بهر دختر و پسر است
برای اینکه جگر گوشه اش رسد به کمال
همیشه در تپش و سعی مستمر پدر است
ادامه خواندن پدر : محمد اسحاق ثنا
به باغ زندگی ات بهترین ثمر پدر است
که او به فکر بهی بهر دختر و پسر است
برای اینکه جگر گوشه اش رسد به کمال
همیشه در تپش و سعی مستمر پدر است
ادامه خواندن پدر : محمد اسحاق ثنا
·
شیر بیدم و سر و اشکم کی دید
اینچنین شیری خدا خود نافرید
دزدان دموکرات دو پاسپورته و دزدان جهادهی خامریش هزارچهره، مافیای مدنی، همه جا هیاهو و هوچیگری دارند، های جهوریت، های ارزشهای جمهوری. تا چنین هیاهو و هوچیگریها را میشنوم، آن روایت تمثیلی مولانا یادم میآید.
مولانا در دفتر نخست مثنوی روایتی دارد تمثلی از مرد قزوینی که نزد دلاک یا خالکوبی رفته بود تا بر شانۀ او تصویر شیری را خالکوبی کند. این روایت با زمینۀ طنزآلودی این گونه آغاز میشود.
سوی دلاکی بشد قزوینیی
که کبودم زن بکن شیرینیی
گفت چه صورت زنم ای پهلوان
گفت بر زن صورت شیر ژیان
طالعم شیر است نقش شیر زن
جهد کن رنگ کبودی سیر زن
ادامه خواندن دزدان دوموکرات و دو پاسپورته : استاد پرتو نادری
از تصادف با روند روزگار
گشت نابینای با بینای یار
روزها با هم حکايت داشتند
از غم دنیا شکايت داشتند
گفت نابینا به بینا کاي رفیق
ای به درد و غصههاي من شفیق
ادامه خواندن مناظرهِ کور و بینا : نذیر ظفر
زبان، یک پدیدهی اجتماعی-فرهنگی است که در بخشِ اجتماعی، بهحیثِ ابزاری برای رسانیدن پیام در نفسِ اجتماع به تناسب میزان گویشوران و نیازهای اجتماعی و مدنی مخاطبان عمل میکند، و در بخشِ فرهنگی بهتولید اندیشه، رشد و بهسازی خود میپردازد.
حالا جنگ بر سرِ زبان( که آن زبان بد است و آن زبان خوب) راهی را برای رشد و گسترش هیچ زبانی باز نمیکند.
روی سخنم بهسوی آنانی است که با دریافتهای شوونیستی و گرایشهای سنتی و قبیلهای شان(چه در داخل افغانستان و چه در بیرون از آن) یک زبان را بهشتی و دیگری را جهنمی میپندارند و با ارایه سندهای ساختگی و دروغین، عُمریست فریبِ پنداشتهای واهی خود را خوردهاند. هر زبانی در حوزهی تولید اندیشه و تولید فرآوردههای فرهنگیِ بیشتر؛ اما بهتر، و با توجه به نیازهای جامعهی مدنی و سطحِ نیازِ گویشوران آن بهآن زبان، در محراق ارزیابی و ارزشیابی قرار میگیرد.
تعصب در برابر زبانِ دیگر یا زبانهای دیگر، گونهای از “جهلِ مرکب” است که به تعیبر شاعر: آدم تا ” ابدالدهر” در آتش آن میسوزد و از دام این تعصب هم بهزودی رهایی نمییابد.
ادامه خواندن چرا جنگ بر سرِ زبان؟ : استاد جاوید فرهاد
زندگی ما در عصر حاضر با شبکههای اجتماعی گره خورده است چنانچه شبکه های اجتماعی جزء مهمی از زنده گی هر فرد شده است، روزانه هر شخص ساعات متمادی را در این شبکه ها به جستجوی مطالب و سرگرمی های دلخواه شان می پردازند.
من هم با وجود مصروفیت های زیادم، دور از این دنیای مجازی نیستم و گاه و بیگاه در این دنیای رنگین مجازی سرگردان هستم. گاهی سری به سر زمین محبوب جوانان، شبکه چینایی تیک تاک «TiKTok می زنم نه به خاطر سر گرمی خودم، بلکه می خواهم از زندگی جوانان وطنم آگاه شوم.
باید یاد آور شد که شبکه های اجتماعی جنبههای مثبت و منفی خود را دارد، خوب یا بد بودن این دستاورد تکنولوژی به نحوهٔ استفادهٔ کاربران آن بستگی دارد. با تاسف یک تعداد از جوانان ما در این بازار پر رنگ تیک تاک «TikTok به بیراهه روان هستند و بجای استفادهٔ مثبت، از جنبه های منفی این شبکه بیشتر متأثر می گردند.
ادامه خواندن باکلاس چیست؟ وباکلاس کیست؟ : عادله ادیم
محمد ابراهیم صفا شاعر، نویسنده، محقق٬ مترجم و مرد آزاداندیش افغان در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در محله باغبان کوچهٔ شهر کابل چشم به جهان گشود.
پدر محمد ابراهیم صفا، ناظر صفر محمد خان پسر محمد یوسف فرزند محمد اعظم خان یوسفزایی از جمله شخصیت های متنفذ و مبارزین ضد استعمار انگلیس در منطقه گلگیت چترال بود. با ورود پای منحوس استعمار انگلیس به شبه قارهٔ هند قلعه و اموال محمد اعظم خان توسط ایادی استعمار به آتش کشیده شد. خوشبختانه ناظر صفر محمد (پدر ابراهیم صفا) که بدست آنها اسیر بود توسط یک تاجری که دوست خانوادگی شان بود آزاد و به کابل آورده شد که در محلهٔ باغبان کوچهٔ شهر کابل سکنی گزید.
ادامه خواندن سوانح مختصر محمد ابراهیم صفا : داکتر ناصر اوریا
اکثر مردم افغانستان از نظر جنیتیک یک مخلوطی از مردمان اسیای میانه خاور میانه و هند میباشند و هزاره ها از این امر مستثنا نیستند. گرچه یک تیوری موجود اینست که انها بازمانده گان نیرو های مغول هستند که بعد از عقب نشینی از باختر درقرن ۱۵ بجا مانده اند اما اکثر تست های جنیتیک که امروزه انجام شده است انها را مخلوطی از مردمان مغولستان – ترک های اسیای میانه – و ایرانی ها خاور میانه تثبیت میکند.
ادامه خواندن هزاره کیست ؟ چگونه شیعه شد و چرا پیوسته مورد حمله فرار میگیرند؟ : احمد ادریس رحمانی
دوستان محترم !
چند سال قبل نظر خویش را در باره کتاب تحت عنوان « سرنوشت خانه وخانواده در غرب » اثر گرانبهای محترم عنایت الله سادات٬ در سایت های انترنتی بصورت خیلی مفصل نوشته بودم. اکنون که هیاهوی تجلیل از هشتم مارچ در سراسر جهان از طریق رسانه بر پا گردیده است ٬ خواستم از متن همان نوشته ٬ چند سطر خیلی مهم آنرا جهت توجه دوستان بنویسم . تا از نام بیناد ها و انجمن های مفید که بخاطر بهبود زندگی انسانی ایجاد میگردد٬ سوء استفاده کور کورانه نکرده٬ آرامش و محبت خانواده های سالم را برهم نه نزنند.
بمناسبت هشتم مارچ که ماهیت اصلی آن از ذهن ها فرار کرده است و جای آن رقابت های بیمورد و سوء استفاده از این بیناد خیلی معقول نه تنها به نفع زنان امروز نیست٬ بلکه به ضرر زنان ( مادران) تمام میشود. همچنین کانون خانواده ها را در جهان به مخاطره اندخته است بخصوص وضع زنان در جهان غرب سوال برانگیز است.
ادامه خواندن بمناسبت هشتم مارچ که ماهیت اصلی آن از ذهن ها فرار کرده است : ماریا دارو
« سرنوشت خانواده در جوامع غربی » اثریست ارزشمند از پژوهشگر و نویسندهء نامور کشور جناب میر عنایت الله سادات که همین تازگیها در امریکا چاپ و نشرشده است . کتاب از برکت و محبت همیشگی دوست فرهیخته وکتابخوانم واحد سادات در اختیارم قرار گرفت . آنرا خواندم و فیض بردم ، برایم جالب و دلپذیر واقع شد ؛ زیرا تا هنوز کمتر پژوهشگران و نویسنده گان ما به این سوال بزرگ اجتماعی افغانان پناهنده در کشور های غربی
( چگونگی حفظ شیرازهء خانواده و ارزشهای فرهنگی ) پرداخته اند . پس از خوانش کتاب بر آن شدم تا عرایضی در مورد داشته باشم . قبل ازمن عدهء از اهل قلم و مطالعه ، اثر را معرفی کرده به بررسی آن پرداخته اند بناء بنده درین مختصر نه قصد بررسی کتاب را دارم و نه معرفی آنرا بلکه صرف میخواهم برداشتهایم را همراه با سوالاتیکه از مطالعهء اثر برایم خلق شده است مطرح کنم به این امید که باب گفتگو آنچنانیکه آرزوی نویسندهء کتاب است گشوده شود و جامعه شناسان ، متخصصین علوم اجتماعی ، صاحبنظران و اهل اندیشه با ابراز نظریات شان درین امر مهم سهیم شوند .
ادامه خواندن نظری بر کتاب « سرنوشت خانواده در جوامع غربی »: نوشتهء نصیر سهامهشتِ مارچ و زنانِ افغانستان
پوزِ طالب توسطِ زنانِ شجاعِ افغانستان به خاک مالیده شد.

اولین مراسم برای گرامیداشتِ زن در سال ۱۹۰۹ به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی توسط اروپای شرق برگزار شد.
این مراسم حاصل آمیختهگی فرهنگِ چندین کشور و در درجهی اول کشورهای سوسیالیستی به ویژه اتحادِجماهیرِشوروی سوسیالیستی بود. این روز در سال ۱۹۱۷ در یک مناسبتِ ملی اعلام شد و به دیگر کشورهای همسایه هم انتقال یافت. در حالِ حاضر بسیاری کشورها این روز را جشن میگیرند.
پیشینهی برگزاری روزِ جهانی زن که از دیرینهها صورت میگیرد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را بهعنوانِ «روز حقوق زنان و صلح بینالمللی» به رسمیت میشناسد. اما پیشینهی تساوی حقوقِ زن را خدای بزرگِ ما از بدوِ خلقتِ آدم علیهالسلام و بیبیحوا مادرِمان به بندهگانِ شان آموختاند..
ادامه خواندن خواهران و مادرانِ ما قهرمانتر از مردانِ ما بودند و خواهند بود : نوشهء محمد عثمان نجیب
میدانید که افغانستان چه زمانی صاحب رادیو شد. روز بین المللی رادیو * ۱۳ فبروری *
د رادیو نړیواله ورځ
افغانستان ۵ سال بعد از آغاز نشراتِ رادیو در جهان، صاحب رادیو شد. شاه امان الله رادیو را در سال ۱۹۲۵ میلادی، یعنی پنج سال بعد از پخش امواج صوتی از طریق رادیو در امریکا، به افغانستان آورد. از راست به چپ: سرور گویا اعتمادی، خانم کوثر نورانی، میرمن رقیه حبیب ابوبکر، میرمن لطیفه کبیر سراج (اولین نطاقان رادیو)، کوتی لندنی و تعمیر فعلی رادیو افغانسان.

فقط ۵ سال قبل از آن، يعنى در سال ١٩٢٠ نشرات راديو در امریکا به شکل ابتدایی آن آغاز گرديده بود. گرچه مفکورهٔ استفاده از فرستندهٔ صوت در اواخر قرن ۱۹ تحت مطالعه و بررسی بود (از جمله پیشگامان آن میتوان از تسلا و مارکونی نام برد).
در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی مطابق ۱۹۲۳ میلادی به دستور شاه امان الله، انجنیر عطاالله غرض کسب تحصیلات به جرمنی فرستاده شد.
ادامه خواندن روز جهانی رادیو (۱۳ فبروری) د راډیو نړیواله ورځ : داکتر ناصر اوریا
در مبارزۀ تاریخی علم و جهل که همین اکنون نیز با شدت آن در افغانستان جریان دارد و فی الواقع یکی از مشخصه های عمدۀ روال جاری تاریخ کشور مارا میسازد، بسیار ضرور است تا پدران معنوی خویشرا گرامی بداریم و راه ورسم وطندوستانه، منورانه و مترقی شان را ملاک عمل قرار بدهیم و به همین ارتباط و به ادامۀ تلاشهای سایر قلمبدستان منور، این نبشته را که به ارتباط نشر جلد دوم «افغانستان در مسیر تاریخ» تهیه و به چاپ رسیده بود، به بهانۀ چهل و چهارمین سالگرد وفات مورخ نامدار و مبارز استوار راه آزادی، ترقی و سعادت مردم بنشر میسپارم.

دراحوال ناهنجارکنونی که تیشه ها از داخل و خارج برریشۀ تاریخ و فرهنگ افغانستان زده میشود و تلاش مذبوحانه به خاطر وارونه ساختن تاریخ کشور ما انجام میگیرد ، بدون شک یکی ازوظایف مبرم و با اهمیت درنشرات ملی و فرهنگی افغان ها، درراستای پاسداری ازتاریخ و فرهنگ جاویدان کشور، همانا معرفی رجال و شخصیت های برجسته تاریخی ، ملی ، فرهنگی و اجتماعی میباشند.
بادرک ازهمین نیازمندی ، ازآنجایی که نشر جلد دوم افغانستان در مسیر تاریخ یکباردیگر نام مؤرخ بزرگ افغان شادروان میرغلام محمد غبار رامطرح ساخته است ، خواستم تا مطالبی راپیرامون شخصیت بزرگ شان تهیه و برای خواننده گان عزیز تقدیم بدارم:
درابتدا میخواهم صادقانه مطرح نمایم که پرداختن پیروامون شخصیت مرخوم غبار که واقعأ بزرگ و کثیرالابعاد است ازتوان خامۀ ناتوان من بدور بوده و هم در چند صفحه ای محدود ممکن نمی باشد. اما به تأسی ازکلام مولانای بزرگ که :
آب جیهون رااگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی بتوان چشید
بارعایت اجمال و اختصار به معرفی وگرامیداشت این شخصیت فرهیختۀ ملی سیاسی ، ادبی ، اجتماعی ، فرهنگی ، محقق وپژوهشگر فرزانۀ کشور ما میپردازیم:
مؤرخ فقید افغان، استاد میرغلام محمد غبارکه به حق اززمرۀ مردان تاریخ است نه تنها درسطح ملی ومنطقه یی ، بلکه درمقیاس جهانی نیز درزمرۀ نخبگان معاصر شرق ، شناخته شده است. شاد روان غبار بیشتر ازشش دهه به مثابۀ نویسندۀ توانا ، زبردست وروزنامه نگار به کار پرمشقت تحقیق و پژوهش میپرداخت و هم زمان درطی این مدت بمثابه یک وطن دوست واقعی ، استقلال طلب ، مشروطه خواه و سیاستمدار پرخاشگر، درمیدان پُرتلااطم سیاست افغانستان حضور فعال داشت. باهمین حقایق است که نام استاد بزرگوار غبار با مفاهیم :
ادامه خواندن يادواره از ازاديخواه سترگ و مورخ بزرگ وطن؛ میرغلام محمد غبار : نوشته میر عبدالواحد سادات·

تجاوزنظامیان امریکایی علیه همسنگران زن امریکایی به پدیده معمول مبدل گردیده است !؟
«از میان ۵۰۰ زن شاغل در ارتش آمریكا بیش از ۳۰ درسد آنها مورد تجاوز قرار گرفته…»
« کشته شدن یک سرباز زن در ارتش امریکا در حالی که باردار بود، موجی از نگرانی ها را درباره افزایش خشونتهای جنسی در ارتش امریکا ایجاد کرد….»
:
تجاوز به نظامیان زن آمریکایی !!؟؟….

زنان که پانزده درسد نیروهای ارتش امریکا را تشکیل می دهند. بسیاری از بررسی هانشان می دهد، تجاوز جنسی توام باخشونت به آنها در مناطق جنگی حتی چهار برابر افزایش رانشان میدهد .
تجاوز جنسی در ارتش امریکا مشکلی است که روز به روز بدتر میشود .
وزارت دفاع امریکا، پنتاگون، گزارش داده است، موارد تجاوز به عنف در عراق و افغانستان ۲۶ درسد افزایش رانشان داده است. اما آمارهای واقعی بسیار بیشتر از این است، زیرا این آمار فقط با استناد به اظهارات کسانی که قربانی بودهاند تهیه شده است.
ادامه خواندن جنایات تکان دهنده وتجاوزهای جنسی در صفوف نظامیان امرکایی! : محمد حنیف حریف
هر کئ از طالب حـــــمایت میکند
در حقیقت یک جــــــــنایت میکند
بر وطن بر دین و بر هر هموطن
تا دم محـــــشر خیانـــــــت میکند
(ظفر)
بعد ازینکه طالبان امارت شانرا اعلام کردند ؛ امیر طالبان تمام مخالفین شانرا با صدور یک فرمان مورد عفو قرار داد و رسانه ها مکررا انرا انتشار دادند. اما خلاف وعده و فرمان قتل و تعقیب و دستگیرئ روز بروز بیشتر گردید ؛ فقر ، بیکارئ و فرار از وطن دستاورد امارت طالبانئ محسوب میشود.
ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان در هر نشست رسانه ای اظهار کرد که عفو عمومی برای همه یکسان است و ما مطابق شریعت نبوی و قوانین اسلامی عمل میکنیم که نکردند و نمیکنند و بقران خدا ایمان ندارند زیرا خداوند در آیه 178 سوره بقره عفو و گذشت به ویژه در حال قدرت بر انتقام و مجازات را می ستاید و بر کسانیکه در حال قدرت و توان از حق خویش میگذرند و با بزرگواری چشم مجازات میبندند آفرین میفرستد و انرا به عنوان امر معروف و پسندیده مورد تشویق قرار میدهد.
ادامه خواندن هر کئ از طالب حـــــمایت میکند -در حقیقت یک جــــــــنایت میکند« استاد جلال را رها کنید» : نذیر ظفر
نیاز همصدایی جهانیان با فریاد های عدالت خواهانهء زنان افغانستان
در مقابل طالبان انسان های اولیه نمی توانیم خاموش باشیم
خاک پاکم را گرفتی، تخته مشقم را نگیر

این شعار های زنان معترض و با شهامت افغانستان است که به عنوان اعتراض به طالبان، انسان های اولیه خطاب کردند و گفتند که در مقابل طالبان این انسان های اولیه نمی توانند، خاموش باشند. این شعار در نهایت منتهای مظلومیت و محرومیت زنان افغانستان را نشان می دهد که چگونه با دشواری های دست و پا گیر در نبرد هستند و از سویی هم ایستاده گی و مقاومت و شهامت رادزنان افغانستان را با واژه های خیلی زیبا و پرمعنا چه با شکوه به نمایش می گذارد. این شعار در واقع فریاد رسا و بلند میلیون ها زن محروم افغانستان است که حق انسانی و حقوق بشری آنان بوسیلهء طالبان غصب شده و از امتیازها و حقوق انسانی شان محروم شده اند. این شعار در واقع خشم و نفرت و انزجار درون کوب هزاران زن است که از سوی طالبان این سینه چاکان کذایی شریعت زیر چتر اسلام برآنان بیرحمانه تحمیل شده است.
از قول محمد سمیع عثمان انصاف

این عنوانِ حکایتیست که سالها پیش، خانه به خانه و زبان بزبان می گشت اما متاسفانه، مدتهاست که مردم بجز شنیدنِ آهنگ و موسیقیِ سروده ء صد سیب سرخ، از رازهای که در دل این سروده پنهان است، آگاهی ندارند.
(صد سیب سرخ)
حکایتی از دوستی و محبت پر خلوص و پاکِ نرگس و فرهاد است که آنها سالها قبل در یکی از قریه های ولایت شمال زنده گی می کردند.
قابل یادآوریست که در آن زمانه ها، ولایت شمال ولایاتی چون بغلان، کاپیسا، پروان، ارغنداب و چند ولایت دیگر سمت شمال را در بر می گرفت.
در یکی از قریه های زیبایی همین خِطه، دختر و پسر زیبایی در همسایه گی هم متولد شدند که والدین شان اسم نرگس و فرهاد را به آنها مسمی ساختند.
طبق رسم و عنعنات آن موقع، اطفال جهت آموزش و کَسبِ تعلیم قرآن و زبان، به مدرسه نزد آخوند ها فرستاده می شدند و کتابهایِ چون چهار کتاب و حافظ را میآموختند.
نرگس و فرهاد هم که پنج، شش ساله شدند، شامل مدرسه گردیدند و هر دو یکجا به مدرسه می رفتند و یکجا بخانه بر می گشتند. در قریه ء که آنها زندگی می کردند، از جمله ء قریه های سرسبز و پربار شمال به شمار میرفت.
ادامه خواندن صد سیب سرخ ؛ داستان کوتاه : رویا عثمان انصاف
دو کلیسای دیگر در سرزمین بومیان کانادا در آتش سوختند – BBC News فارسی
https://www.bbc.com/persian/world-57628819
وقتی اسلام ما را به پذیرش و ایمان داشتنِ همه پیامبران و کتب و صحیفههای آسمانی امر میکند پس کافری وجود نهداشته و نهدارد و همه مسلمان اند. انسانِ بیدین هرگز به دنیا نیامده اما مذاهب ساختهی افکار انسانی بوده است. بهدلیل دستخوردهگیهای فراوان در کتابِ مقدسِ انجیل و نایاب بودن کتب آسمانی زبور و تورات و یا هم صحیفههای ابراهیم و موسیٰ علیهماالسلام و پشینینان شان تنها مرجع تتبعات و تفکرات و استنتاجات و اجتهادات و صدور فتاوی و مأخذ احکامِ خدایی همین آیههایآسمانی اند که برای پیامبر جلیلالقدرِ ما نازل و فرستاده شده است.
قرآنِ خدا «ج» برای محمد «ص» فهماند که: یاایهاالناس اناخلقناکم من ذکراً و انثی. من شما را از یک مرد و یک زن خَلق کردم. نه گفت که من شما را به کدام مذهب خلَق کردم. اما فرمود که وجعلناکم شعوباً وقبایلاً لتعارفو. و شما را برای معرفت و شناخت همدیگر تان به قبایل و گروههای مختلف تقسیم کردیم. پیامبر مکلفبودند تا ارشادات اوتعالیٰ را به امت خود و ابنایبشر در زمان خود برسانند و پس از خود هم میراثی بهجا گذارند تا تداوم راه انسانها باشد. معنای این سخن آن نیست که نعوذباالله پیامبران پیشین کاری از پیش نه برده اند. وقتی خدا همه امتهای همهپیامبران را هدایت کرد به دعوت پیامبران خود لبیک گفتند و از گناه رهیدند.
ادامه خواندن دین ملامت است یا دیندار؟: محمد عثمان نجیب؛در چندبخشداستان کوتاه و فرضی پا برهنه گان روز گار

تصویر از پسر خورد سال که در حادثه انتحاری امروز در کابل جام شهادت نوشید .روحش شاد و یادش گرامی باد.
درست 16 سال داشت. و تلاش میکرد تا با کشیدن بار سنگین زندگی برای دو خواهر کوچکش غذا فراهم کند.
هر صبح زود با چشمان خسته و دستان کفیده از سردی هوا به جاده های نا هموار تاریخ,دنبال لقمه نان سرگردان بود.
شبهای سرد خزانی را در کنار مادرمریض و خواهران کوچکش ,در یک کلبه دور افتاده از چشم ثروتمندان این جاده, با شکم گرسنه میگذراند و فردای آن روز باز هم دنبال لقمه نانی سرگردان میبود.
مادرش .
پسرم خواهرت بیمار است و به داکتر یا حد اقل یک چند دانه تاپلیت نیاز دارد .
ادامه خواندن در جاده های نا هموار این سرزمین : نصیر فیاض
از کتاب داستان آموزنده برای اطفال
شاگردان نسبت گرمی هوا از مکتب برای یک هفته رخصت شده بودند. روز سوم رخصتی بود و ثنا خیلی در خانه دق آورده بود. او از سر صبح از مادرش میخواست تا با او بازی کند. مادر ثنا در کارهای خانه مصروف بود و برادر کوچک اش هم گریه داشت. از صبح که به ثنا می گفت صبر کن کار دارم تا بعد از ظهر که برادر کوچک ثنا را خواب برد و مادر ثنا کمی راحت شد ثنا را در پهلوی خود جا داد دستانش را داخل موهای ثنا برد و به نوازش دادن موی های او پرداخت. آنگاه چشمانش را بست، آهی کشید و گفت: چار ساله بودم. عصر روز بود که پدرم با کتابی الفبا بدست به خانه داخل شد. کتاب را روی سینه اش گذاشته بود. و من فورا چشمم به کتاب افتاد. دویده پیش پدرم رفتم. پدرم کتاب را که نو جدید بود و بوی بسیار خوشی می داد بمن داد. من از شوق خودم را گم کردم. بعد از آنروز مادرم با من درس می خواند. او تا یک صفحه می خواند من عاجل از بر می کردم و به صفحه ی بعدی می رفتم تا زود زود به آخر کتاب برسم. از آنروز به بعد هر روز از مادرم می پرسیدم که من چی وقت به مکتب می روم. تا یکروز مادرم مجبور شد که در سن پنج سالگی مرا شامل مکتب کند.
ادامه خواندن مکتب ما عشق ما : رویا عثمان انصاف
بله ، ما چنین نویسنده های باصلابت و توانایی را داریم که خامهٔ شان ما را بیاد بالزاک ، هوگو ، تولستوی ، داستایوفسکی و آنتون چخوف می آورد . بدون شک جای افتخار است !
کابل پس از چند ماه به سری میماند که سینهی برای ماندن و زار زار گریستن ندارد. من دختری بودم که رقص تانگو را با برگهای درختانِ باغِ بالا به تماشا مینشستم و هیاهوی گسترده شهر را رقصِ دیوانه وار فلامنکو میدیدم. چادرهای درختانِ مکتب با لباسهای سیرتاکی چرخ میخوردند. ما به جهان خیلی نزدیک بودیم به همان اندازه که دل آدمهای فقیر با خدا نزدیک است، مثلِ تمام مردانی که در خلوت میگیرند و به خالق نزدیکتر میگردد. کابل شهر جهانوطنی بود City of The World حال سر به بالین بیکسی مانده است. شهرونداناش، جهانوطنی بودند. هرکس هرجای که دلاش میخواست خودش را در همانجا میدید، در اپراهایی گوناگون چون عروس فیگارو، کارمن، آیدای در عالم خیالات میرفتم. میخواستم به تنهایی برای زدودن غمها یاللی را پلی میکردم. من یک نویسنده تازه کارم، کابلی را بدون موسیقی میبینم، شهری که ریتمهای اندوهناکاش نیز نوستالژی شدهاند.
ادامه خواندن سر بیسینهی کابل | روایتی از روحینا حیدری فعال حقوق زنان: جلال الدین آرین
رنج هر خانه و کاشانه بدوش پدر است
پدر از بابت نان پسران در بدر است
فقر و بیکاری و بیماری و صد رنج دگر
می کشد جمله غم و رنج همین یکنفر است
ادامه خواندن پدر : شعر از محترم گرداب
یکی از جنایات جنگی نظامیان متجاوز واشغالگرامریکایی که منجر بخاک وخون کشانیده شدن یک خانواده بی گناه وبی دفاع درشهرکابل گردید.
بتاریخ ۱۵ اگست سال روان یک هواپیمای بی سرنشین امریکا یک خانه مسکونی را درکابل هدف شلیک راکتی قرارداده که طی آن ۱۰ تن از اعضای این خانواده ازجمله ۷ کودک که کوچکترین شان ۲ سال داشت به قتل رسیدند.

امریکایی ها مدعی شدندکه مقصد حمله گروه داعش بوده است .واما وزیر دفاع امریکا به فردای همان روز، از حمله اشتباهی شان معذرت خواست.
خانواده احمدی متضرر طلب جبران خساره ویا غرامت نموده است. ولی بعداز بیشتر از دوماه پنتاگون به اصطلاح نتایج بررسی خنده دار اشرا بشکل زیر همگانی ساخته است:
«ما در یورش پهپادی خود در کابل قانون جنگ را نقض نکرده ایم.»
بر پایه پژوهش وزارت دفاع امریکا، یورش پهپادی امریکا که منجر به کشته شدن ۱۰ غیرنظامی بهشمول هفت کودک در کابل شد، قانون جنگ را نقض نکرده است.
ادامه خواندن یکی از جنایات جنگی نظامیان متجاوز واشغالگرامریکایی در کابل: محمد حنیف حریف
·
خانواده یما سیاوش، مجری مطرح تلویزیونی که چند ماه پیش در کابل کشته شد، میگویند که قضیهٔ قتل او را به عنوان نمونهای از قتلهای هدفمند خبرنگاران به دادگاه جنایی بینالمللی لاهه و سازمان ملل سپردهاند.
ولی تلاشهای مکرر خانواده آقای سیاوش برای جلب توجه سازمان ملل برای تحقیق در باره قتل او هنوز بینتیجه بودهاست.
در تازهترین اقدام، هایدی دکستال، وکیل مدافع حقوق بشر در لندن، پرونده آقای سیاوش را به عهده گرفته و دوشنبه ۱۲ جولای به دادگاه جنایی بینالمللی لاهه و به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور آزادی بیان فرستاده است.
دادگاه جنایی بینالمللی و همچنین سازمان ملل تاکنون پاسخ رسمی ندادهاند.
یما سیاوش، مجری پیشین تلویزیون طلوع، وقتی در ۱۷ عقرب ترور شد کارمند بانک مرکزی افغانستان بود. در این رویداد دو همکار او نیز کشته شدند.
ادامه خواندن روان چنین جوانانی همهء ما را به دادخواهی فرا میخواند! روان این جوان آگاه و آزاده، یما جان سیاوش شاد باد!: استاد پرتو نادری
سمیرا دختر شش ساله بود. او هر وقتی که خانه ایشان مهمان می آمد و یا بیرون با مادرش می رفت و یا خانه ای کسی مهمان می شدند، در پهلوی مادرش میچسپید و از جایش تکان نمی خورد. او حتی با اطفال دور و بر خود ساعتیری و بازی نمی کرد.
مادر سمیرا، پدرش، و مادر کلانش هر قدر که به او می گفتند و نصیحت اش می کردند جایی را نمی گرفت و سمیرا همانطور خجالتی که بود، بود. حرف هیچکس بالای او تاثیر نمی کرد و اگر کسی به او سلام می داد و یا نامش را می پرسید، سمیرا فورا در عقب مادرش پنهان می شد و جوابی کسی را نمی داد. او اینگونه مدام مادر خود را نزد دیگران خجالت زده می ساخت. سمیرا از اینکه جلد تاریکتر نسبت به دیگر اطفال داشت از آنها دوری می کرد و خجالت می کشید.
او خوش نداشت که با هم سن و سال های خود بازی کند. این حالت او از وقتی شروع شد که اطفال که او را درست نمی شناختند، فکر می کردند سمیرا نظر به رنگ جلدش حتما هندی است و گاهی از او می پرسیدند که تو هندو هستی؟ و گاهی هم بچه های بی ادب کوچه او را سیاهکگ و نان ذغال صدا می کردند.
ادامه خواندن خورشید با من میدرخشد« از کتاب داستانهای آموزنده برای اطفال (سمیرای شرمندوک) : رویا عثمان انصاف