دسته: فرهنگ و ادبیات و هنر
بـــوی جـــوی مـــولـــیـان آید هـــمــی آید هـــمی : شعر شادروان عبدالله رودکی با حنجره فرزند پامیر بدخشان جناب داوود پژمان …
بوی جوی مولیان آید همی – یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او – زیر پایم پرنیان آید همی

استــــاد عبـــــدالقـــیوم بـــــیسد پدر تیاتر افغانستان وفات یافت « بیسد کی بود؟ »
استاد عبدالقیوم بیسد در سال 1307 هش – در ده افغانان شهر کابل دیده بدنیا گشودُ بعد از
ختم مکتب ابتداییه شامل لیسه استقلال گردید. در سال 1324 هش از لیسه استقلال فارغ التحصیل گردید ُ استاد قبل از ختم مکتب استقلال یعنی در سالهای 1322 هش – که هنوز متعلم بود همکار افتخاری در آغازین پوهنی ننداری داشته است.
اولین نقش وی در تیاتر کشور چنین آغاز شد. شاد روان استاد عبدالرشید لطیفی در ثور سال 1322 هش نمایشنامه یی را بنام میراث نوشت و یک میرزا ی کمسواد ُ پرُ مدعا و آفسقال را برای شخص خیلی جوان سپردند که تازه به تیاتر راه پیدا کرده بود ُ هنوز در این اقلیم نام و نشانی نداشتُ او عبدالقیوم بیسد بود. از همان روز تا امروز تاریخ پنجم دسمبر سال 2013 مطابق سال 1392
هش ـ میباشد و وفات آن گرانمایه تیاتر را شیندیم وفادار به مسلک مقدس تیاتر باقی ماندُ مشعل تیاتر افغانستان را به شهر هاُ دهات و قریجات وطن برده تا هیچ گاهی تاریکی بر روشنی پیروز نگردد و بواسطه مشعل فروزان هنر تاریکی جامعه را نور افشانی کرد عاشقانه و پیگیرانه در راه هنر روان گردید و رد پای استادان بزرگ چون شادروان استاد لطیفی ُ شادروان استاد برشناُ شادروان عبدالرحمن پژ واک ُ شادروان عبدالرحمن بینا ُ شادروان نشاط ملک خیل و دیگران را تعقیب نمود .
ادامه خواندن استــــاد عبـــــدالقـــیوم بـــــیسد پدر تیاتر افغانستان وفات یافت « بیسد کی بود؟ »
سنایی غزنوی انديشمند ، شاعروعارف بزرگ پژوهش استاد (صباح)
الا ای لعبت ساقی ز می پر کن مرا جامی
که پیدا نیست کارم را درین گیتی سرانجامی
کنون چون توبه بشکستم به خلوت با تو بنشستم
ز می باید که در دستم نهی هر ساعتی جامی
نباید خورد چندین غم بباید زیستن خرم
که از ما اندرین عالم نخواهد ماند جز نامی
همی خور بادهٔ صافی ز غم آن به که کم لافی
که هرگز عالم جافی نگیرد با کس آرامی
منه بر خط گردون سر ز عمر خویش بر خور
که عمرت را ازین خوشتر نخواهد بود ایامی
چرا باشی چو غمناکی مدار از مفلسی باکی
که ناگاهان شوی خاکی ندیده از جهان کامی
مترس از کار نابوده مخور اندوه بیهوده
دل از غم دار آسوده به کام خود بزن گامی
ترا دهرست بدخواهی نشسته در کمینگاهی
زغداری به هر راهی بگسترده ترا دامی.
ابوالمجد مجدود بن آدم متخلص به سنایی شاعر و عارف بزرگ و نامدار نیمهٔ دوم سده پنجم و نیمهٔ اول سدهٔ ششم هجری است. وی در سال ۴۶۳ یا ۴۷۳ هجری قمری در غزنین دیده به جهان گشود. چنانچه ازشعرسنایی برمیآید او به تمام دانشهای زمان خود آگاهی و آشنایی و در برخی تبحر و استادی داشته است. وی در سال ۵۲۵ یا ۵۳۵ هجری قمری در سن ۶۲ سالگی درگذشت. از آثار وی غیر ازدیوان قصیده وغزل و ترکیب وترجیع وقطعه و رباعی، مثنویهای وی معروف و بدین قرارند: مثنویهای حدیقةالحقیقه، طریق التحقیق، کارنامهٔ بلخ، سیر العباد الی المعاد، عشقنامه و عقلنامه. سه مکتوب و یک رسالهٔ نثرنیز به وی نسبت دادهاند.
ادامه خواندن سنایی غزنوی انديشمند ، شاعروعارف بزرگ پژوهش استاد (صباح)
درباره وفات شاد روان نصرالله حافظ شاعرحماسه سرای کشور : ماریا دارو
ی بلبل ترانه خوان کجا رفتی – از گلشن شعر و ترانه بی جا رفتی
در موسوم گل ُگلشن خموش وطن – خورشید رخت غروب کرد وفنا رفتی
شاد روان نصرالله معروف به حافظ شاعر زبان پشتو که یک عمر در غنی سازی فرهنگ وادبیات پشتو قلم زد و گهر های نایاب از بحر افکار ش بروی کاغذ ریخت.
نصرالله حافط در سال 1310 هــش – در ولسوالی « چپرهار» ولایت ننگرهار بدنیا آمد وبتاریخ چهاردهم عقرب سال 1392 هش در شهر کابل وفات نمود. استاد حافظ دانش متداوله را در قریه زادگاهش آموخت و جهت فرا گیری بیشتر تحصیل روانه کابل گردید.
حافظ در سال 1331 هش – در وزارت معارف شامل خدمت و در لیسه خوشحال خان بصف استاد درآن لیسه به تدرسس پرداخت.
در سال 1232 نظر به ضرورت به رادیو کابل وقت شامل تبدیلا مقررو به نوشتن آثار ادبی و هنری پرداخت.
در آن زمان رادیو نشرات مستقیم داشت و برنامه های هنری و ادبی مستقیم نشر میگردید و اثار ویاز ان زمان در آریشف رادیو موجود نیست .
در سال 1339 هش – معاون مسلکی مجله پشتون غژ ارگان نشراتی رادیو
در سال 1343 هش – بحیث معاون تدقیق پروگرامهای هنری وادبی
بعد از آن بصفت نویسند رادیو درامها بخش پشتو و همچنن در سال های که جنگ نشراتی از طریق نشرات رادیو ازپروگرامهای پشتونستان اغاز شد ُ سروده های میهنی اوزینت بخش نشر ات پروگرام پشتونستان گردید.
در سال 1348هش – زمانیکه رادیو به انصاری وات منتقل گردید مرحوم نصرالله حافط بحیث عضو مدیریت روزنه تقرر حاصل کرد و هم چنان در پروگرامهای پشتونستان بمدیریت شادروان امان الله سیلاب ساپی بفعالیت ادبی و سرودن اشعار حماسی خویش ادامه داد. حافظ در نوستن اثار ادبی در بخش نشرات مطبوعاتی خدمات چشم گیر انجام داده است . وی بر علاوه اینکه یک شاعر بلند مرتبت بود در نوشت نثر نیز قلم فرسایی نموده است و بسیار برنامه های هنری و ادبی از قلم وی به نشر رسیده است
شاد روان نصرالله حافظ در سال 1353 هش – بحیث مدیرانسجام پروگرامها رادیو ایفای وظیفه کرد و
در سال 1358 هش – از طرف اداره پشتونستان جایزه بهترین شاعر حماسه سرا را نصیب گردید.
در سال 1373 هش – به تقاعد سوق شد و مصروف نوشتن اثار و جمع آوری اشعار اش گردید.
آثار حافظ :
1 -دنغمو کاروان از طرف ریاست رادیو افغانستان درسال 1356 هش – نشر گردید
2- دشمشاد هسکی څوک دی ـ در سال 1362 هش – از طرف اتحادیه نویسندگان افغانستان به طبع رسید
3- ترانی – مجموعه اشعار وی از طرف رادیو افغانستان به طبع گردید
4 – په جاپان کی سلام
5 – دلنډو کیسو ټولګه –
6 – د بیداری غژ – در سال 1334 هش – جایزه را نیز بدست آورد .
7 – دسباوون نغمه – در سال 1353 هش – جایزه ادبی را حاصل کرد.
8 – مات وزرونه – اثر جبران خیلیل را حافظ به نظم در آور
9 – داسلام سیاسی تاریخ – یک کتاب دلچسپ سیاسی مذهبی میباشد .
10 – دحضرت محمد «ص» د وډکتوب کیسی .
11 – ویرنی او ستاینی – این کتاب درباره شاهان و نویسندگان و شاعران تحریر شده است.
12 – دسولی علم بردار – اشعار که درباره خان عبدالغفار سروده شده است
13 – پردیسه مینه – زمانیکه حافظ به سفر حج و بغداد رفته بود نوشته است.
14 – مرسته – اشعار در باره غربای افغانستان و کمک های سره میاشت
15 – حبابه – قصه های جالب اموی های در باره خلیفه یزید بن عبدالمالک
16 -کابل شهید شو – در زمان جنگی های داخلی اشعار که درباره قتل مردم شهر کابل سروده است
17 – غیرتی ربی – یک منطومه شعر که از طریق رادیو نشر شده است.
18 – هغه شپی چه لمن یی په سینه ده
19 – شعر بغاوت …بخاطر تجاوز وطن سروده .
20 – مجموعه اشعار
21 – دپشتو ژبی سره دله خواله
22 -سپرلنی توگه مجموعه اشعار بهاری
23 – دنری دنامتو لیکوالانو کیسی . قصه نویسندگان جهان
24 – پت خزانی – درباره شاعران زبان پشتو
25 – دنری د مشهور شاعرانو
26 – پرهرونه . مجموعه اشعار عشقی
مراتب تسلیت خودرا نسبت این ضایعه بزرگ برای فامیل مرحوم حافظ و اهل شعر و ادب و کارمندان رادیو تلویزیون ملی افغانستان عرض میداریم . تسلیت در برابر غم بزرگ جبران آنچه از دست رفته است نمیدارد اما باید بهتر بگویم در غم و سوگ دانشمندان همیشه شریکم .
روح حافظ شاد و بهشت برین جایش باد
مرگ باید سجده باشد سجده ای پیش از قیام
اشهدم را خوانده ام ای مرگ بر تو صد سلام
هیچ ندارد شاعر دیونه دل جز جان مست
میتوان رفتن به عرش خدا با شیرین کلام
حمله به رسانه ها حمله مقابل دمو کراسی است نوشته : نذیر ظفر
صبح امروز به وقت ایالت ور جینیای امریکا ؛ هنگامیکه اخبار داخل و خارج کشور را مرور کردم و طبق معمول سایت های افغانی را به خوانش گرفتم ؛ سر خط اخبار پیام افتاب حاکی از حمله ای افراد امنیتی به دفتر این سایت و باعث اذیت و آزار مدیر مسوول این سایت شده بود. طوریکه از مضمون خبر استنباط گردید ؛ جناب قنبری استاد پو هنتون تعلیم و تر بیه از طرف مقامات امنیتی در کابل به دفترش زندانی و مورد باز پرس قرار گر فته است. در قانون رسانه های افغانستان صریحا آمده است: ماده اول:- این قانون با در نظر داشت اصول و احکام دین مبین اسلام و به تاسی از حکم ماده سی و چهارم قانون اساسی و رعایت ماده نزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر بمنظور حق آزادی فکر و بیان و تنظیم فعالیت رسانه های همگانی در کشور وضع گردیده است.
ماده دوم:- اهداف این قانون عبارت اند از:
1 –حمایت وتضمین حق آزادی و بیان.
2- حمایت از حقوق ژور نالیستان و تا مین شرایط فعالیت آزاد رسانه ها.
با ذکر محتو یات دو ماده فوق قانون رسانه های افغانستان اکتفا نموده و ابراز میدارم که عمل افراد امنیتی و حمله شان در دفتر وب سایت پیام افتاب در کابل ؛ خلاف قانون اساسی افغانستان و مخالف قانون رسانه های افغانستان و ضد ماده نزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر بمنظور حق آزادی فکر و بیان و تنظیم فعالیت های رسانه یی میباشد.
ادامه خواندن حمله به رسانه ها حمله مقابل دمو کراسی است نوشته : نذیر ظفر
شعر حسین نوشته نذیر ظفر 13/12/11
اشکم برخ چکــیده و نا لان حسین گفت
الهام غم به سینه ای سوزان حسین گفت
هر سو که چشم تر نظرم شد ز روی غم
همراه اشک من همه یکسان حسین گفت
دل یادی از مصا یب ای شـــاه شهید کرد
شعر و سرود و ناله و افغان حسین گفت
ابیات من ز غصــــــه و غم تکه تکه شد
هر تکه اش بحـــــال پریشان حسین گفت
رفتــــــــم سراغ قافــــیه دیــدم بگریه بود
سویم نظر نمـوده و گر یــان حسین گفت
وزن و معــانی سیــنه زنان در بساط غم
تا داشت ناله از ســر امـکان حسین گفت
شـاعر بســوگ کرب و بــلا گریه مینمود
هر خامه را نوشت به دیوان حسین گفت
شخصيت جاودانه ودانشمند فرزانه مولانا جلالدین بلخی… پژوهش (استاد صباح)
پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بیمن مرو ای جان جان بیتن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
بی پا و سر کردی مرا بیخواب و خور کردی مرا
در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من
از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ادامه خواندن شخصيت جاودانه ودانشمند فرزانه مولانا جلالدین بلخی… پژوهش (استاد صباح)
امیرعلی شیر نوایی، متفکر بزرگ، شاعر، نویسنده وسیاست مدار : بخش يازدهم – پژوهشي از (صباح)
امیر علی شیرنوائی در تمام دورهء وزارت و صدارت خویش با آرامش و اداره مردم خراسان، بحیث وزیر دست راست سلطان حسین میرزا با اختیارات و اعتماد کامل متوجه بود و با تمام اقتدار و شوکت و شانی که داشت به مسایل دنیایی ارزشی نمیداد و وقتی کمترین فرصتی میداشت و ازکارهای شبانه روزی فراغت می یافت به صحبت دوستان فاضل ، شاعر و ادیب خویش خاصتاً جامی می پرداخت. شعر می سرود و در مباحث عارفانه و صحبت های صوفیانه مستغرق می گردید.نوایی دوست ایام کودکی سلطان حسین بایقرا بود هنگامیکه سلطان حسین به هرات تسلط یافت درتسخیروتصرف هرات نیز امیرعلیشیر نوائی نقش مهمی داشت و ازهمین سبب سلطان به این وزیر با تدبیر خویش لطف عمیق و نا گستنی داشت.
امیر علی شیر نوایی، متفکر بزرگ، شاعر، ادیب و نویسنده چیره دست روزگار، مرد سیاست، شخصیت معروف و شناخته شده جهانی به تاریخ نهم فبروری سال ۱۴۴۱ میلادی مصادف با هفدهم رمضان المبارک سال ۸۴۴ هجری قمری در هرات، در یک خانواده متدین و روشنفکر چشم به جهان گشود. علی شیر نوایی در چهار سالگی تحصیلات ابتدایی خویش را آغاز و در ده سالگی شروع به شعر گویی کرد. علی شیر نوایی به زبانهای ترکی و پارسی، اشعار و داستانهای زیادی را به رشته تحریر در آورد. او در نبشته هایش توده ها را به نیکی، راستی، تقوا و آموزش و پرورش فرا خوانده است. یکی از آثار گرانقدر علی شیر نوایی کلیات خمسه وی است. او در آثار و اشعار ترکی اش «نوایی» و در نبشته های خود به زبان پارسی «فانی» تخلص می کرد. چون که علی شیر نوایی شاعر مبتکر و دانشمند مدبر و نویسنده و سیاستمدار با تدبیر بود و در عین حال برادر رضاعی سلطان حسین بایقرا بود، مورد اعتبار و اعتماد سلطان قرار گرفت و در پستهای حساس دولتی ایفای وظیفه نمود و به
اقبال انديشمند وشاعري دري گويي شبه قاره هند :بخش دهم – استاد(صباح)
آخرين شاعر بزرگ و تواناي است که در شبه قاره هندوستان، زبان به شعر پارسي گشود و بر همه استادان مقدم بر خود در آن سامان پيشي گرفت. فکر و تفکر، انديشه و خيال و باريکي انديشه ها و تنوع احساسات و افکار او بحق شايسته تحسين و اعجاب است. وي از پيشروان و اصلاح طلبان بزرگ شمرده مي شود. عمق انديشه هاي او بسيار و تواناييش براي بيان اين انديشه هاي عميق سزاوار تحسين است.اشعار اقبال، برانگیزنده روح پویایی و نهضت و جنبش است و او این مفاهیم را به صورتهای گوناگون در اشعارش مطرح میکند. سخن از موج دریا و ترجیح التهاب و پیچ و تاب آن بر ساحلِ آرمیده و ضرورت مبارزه در زنده گی از همین دیدگاه است. مگرنه آن که موجودیت موج در فراز و فرود و حرکات شتابنده آن است.
ادامه خواندن اقبال انديشمند وشاعري دري گويي شبه قاره هند :بخش دهم – استاد(صباح)
نورالدین عبدالرحمن جامی ( ۸۱۷- ۸۹۸ – ه. ق ) از انديشمندان برجسته نظم ونثر پارسی دري بود بخش هشتم – پژوهش (صباح)
جامي در كودكي به همراه پدر خود به شهرهرات كه آن زمان جزو بزرگترين مراكز علوم اسلامي بود، رفت و علوم متداوله از قبيل ديني، ادبيات، تاريخ و …. را فراگرفت. جامي پس از سفرهاي بسيار خود تا پايان عمر در هرات ماند . در اين زمان زنده گي او رنگ و بوي فرهنگي – اجتماعي داشت و به تدريس در مدرسه گوهرشاد بيگم و رسيده گي به مسائل خانقاهها و حل و فصل مشكلات مردم مشغول بود . همچنين بسياري از آثارش را در اين زمان نوشت . جامي آموزشهاي ابتدايي چون مقدمات صرف و نحو عربي و خواندن قرآن را در كودكي در جام گذراند . خانواده جامي تا پيش از سيزده سالگي او در جام زنده گي ميكردند و حدود هشتصدوسي قمري به شهرهرات رفتند . كوچيدن به هرات نخستين سفر جامي است . پس از ورود به هرات درس و تحصيل خود را در مدرسه بازار خوش آغاز كرد . جامي در آموختن علوم استعداد و ذهن بسيار آمادهاي داشته است . جامي پس از تحصيل در هرات ، براي فراگيري بيشتر علوم ، راهي سمرقند شد و در آنجا در محضر قاضيزاده رومي ، كه از دانشمندان رصدخانه الغ بيگ بود ، علومي چون نجوم و هيئت را آموخت.
گاهنامه جدید چاپار منتشر شد.
شخصيت فاضل واديب – سلطان حسین بایقرا : بخش سوم – پژوهش (صباح)
تيموريان يكي از حكومت هايي بود كه ساليان دراز در افغانستان حكومت كرد و تاثير زيادي در حكومت هاي بعد از خود گذاشت. دوره سلطان حسين بايقرا به دليل حمايت از فرهنگ و هنر، از بهترين دوره هاي حيات فرهنگي هرات به شمار مي رود. وي در پيشبرد و ترويج جنبه هاي گوناگون فرهنگ و هنر كوشيد و در هرات محيطي را فراهم آورد كه هنرمندان، اديبان، عالمان و بسياري از افراد با ذوق رو به اين شهر آوردند.
بایقرااز حاميان بزرگ علم و فضل و از طرفداران جدي ادبيات و صنعت بود. وي از شاهزاده گان گوركاني است كه نخست تحت حمايت الغ بيك بود و چون وي و پسرش عبدالطيف بقتل رسيدند، ابوسعيد اورا به حبس افكند، سلطان حسين از حبس گريخته به ابوالقاسم بابرپيوست وبا او فراركرد و در سال هشتصدوشصت ودواسترآباد را تسخير كرد و در آنجا به شاهي نشست . بعد از مرگ ابوسعيد، سلطان حسين هرات را گرفت و در سال هشتصدوهفتادودو هجري به تخت نشست.دربارسلطان حسين بايقرا در هرات مجمع اهل دانش و كمال بود و لطفش شامل حال سخنوران و قلم بدستان گرديده و از اين حيث نام خود را بعنوان يكي از بزرگترين معارف پروران باقي گذاشته است.
ادامه خواندن شخصيت فاضل واديب – سلطان حسین بایقرا : بخش سوم – پژوهش (صباح)
نه تنها مهارت و استادی بی نظير اين نقاش گرانمايه بلکه آن نگاه ژرف، تيز بين و انسانی اوست که به کاراش جان بخشيده است
به عنوان مثال نمایشگاه نقاشی هایش در موزه هنرهای معاصر تهران در سال 1368 طبق آمار رسمی 20 هزار بازدید کننده داشت. آخرین نمایشگاهی که با 94 اثر خود در خردادماه 1387 در مجموعه فرهنگی تاریخی سعد آباد برگزار کرد، روز چهارشنبه 29 خرداد ماه از طرف سازمان یونسکو به پاس فعالیتهای 50 ساله اش در زمینه نقاشی و 30 سال تعلیم مخلصانه به جوانان ایرانی طی مراسم با شکوهی مفتخر به دریافت لوح تقدیر این سازمان شد. در مدت 30 سال تدریس نقاشی از آتلیه کوچک او ده ها نقاش تقدیم جامعه هنری شد.
در ادامه ایمیل نمونه هایی از مجموعه آثار طراحی و نقاشی استاد مرتضی کاتوزیان تقدیم شما دوستان می شود. امید است که لذت ببرید …
مصاحبه های دانشمندان درباره کار های علمیُ فرهنگی و تیاتر شادروان عبدالرشید لطیفی پدرتیاتر افغانستان
گفتگویی با استاد قیوم بیسد “پدرتیاترافغانستان” مصاحبه کننده الهه افتخار
یکی از روز ها هنگامیکه به خانه میامدم برخلاف همیشه در صحن آپارتمان مقابل ؛ مرد پیر و فرتوت ؛ خیلی توجه ام را به خویش مبذول داشت. زمانی که از کنارش رد میشدم سلام کردم باهمه ی توان و صدای رسا جوابم داد خیلی مهم این بود که در پشت آن نگاه ضعیف و ناتوانش حس میکردم کوه پرغرور و باشکوه استوار برقرار است. اما بعد از آن روز؛ ماه ها دیگر ندیدمش .
بعد از یک مدت یاد از تیاتر افغانستان و همینطور از لیاقت و شجاعت استاد بزرگوار قیوم بیسید در خانه ما شد و برادرم گفت: استاد در همینجا زندگی میکنند. آدرس را از برادرم گرفتم و به خانه ایشان رفتم با چنان هیاهو و هیجان که سراپایم را فراگرفته بود که حتی نمیتوانستم تصور کنم با کی و چی شخصیتی خواهم مقابل شد ، بالاخره من با همان شخصیتی که ذهنم را اینقدر متوجه خود ساخته بود دیدارکردم .ایشان از کارها و کارنامه های ماندگار خویش برایم حکایت نمودند که حالا به آنها میپردازم.
پس از عرض احترام و ادب به استاد محترم .
ادامه خواندن گفتگویی با استاد قیوم بیسد “پدرتیاترافغانستان” مصاحبه کننده الهه افتخار
عسکر تیاتر : نوشته نذیر ظفر
تیاتر محلی را گویند که در انجا مردم غرض تماشای نمایشی جمع میشوند و یونانیان اولین قومی بودند که تیاتر را پایه گذاری کردند که در ابتدا تیاتر جنبه مذهبی داشت و مراسم مذهبی را نمایش میدادند. تیاتر در زمان اسکندر اهمیت زیادی یافت و به تعداد تیاتر ها افزوده شد؛ سپس مو سیقی و رقص علاوه بر حرکات نمایشی وارد تیاتر گردید تا اینکه تیاتر بتدریج تکامل یافت و در ایران نیز از زمان پارت و ساسانیان بصورت ساده وجود داشت و نمایشات چوگان بازی و شمشیر بازی نیز اهسته اهسته بصورت تیاتر در آمد.
با تکامل و پیشرفت کار های نمایشی در ایران نوحه خوانی و شبیه سازی در رثای ائمه اطهار علیهم السلام همراه بود و در عصر قاچاریه و صفویه به تیاتر اهمیت زیادی داده شد .
نخستین جشنواره ی ادبی گُل انگور هرات : شاه ولی بهره
نخستین جشنواره ی ادبی گُل انگور هرات طی محفل با شکوهی با اشتراک بیش از یکهزار تن از شعرا نویسنده گان ، بزرگان ومتنفذین ، هنرمندان ، باغداران وباغبانان نمونه ی ولایت هرات روز جمعه در باغ هزار جریب هرات ولسوالی گذره تدویر یافت. این محفل فرخنده با تلاوت چند آیت از کلام فیض بخش الهی توسط قاری هروی نورباران وسپس خواجه احراری با نوای نای صوفیانه وزمزمه ی شعر حضرت مولانا فضای محفل وباغ را رونق معنوی بخشید.
ولی شاه بهره رئیس انجمن ادبی هرات طی صجبتی ، تاک را انگشت شهادت باغ وبرگ را دست سبز تاک به سوی آستان حضرت حق در حال نیایش واستدعا معرفی نمود.
ادامه خواندن نخستین جشنواره ی ادبی گُل انگور هرات : شاه ولی بهره
اکثریت در گرو اقلیت خود کامه بحران آفرین : احمد سعیدی
افغانستان در حلقه تیم ها وگروه های بحران آفرینو رسانه های بحران سنج گیر مانده است یکی با بی کفایتی ، بی مسئولیتی وبی تفاوتی آفت بحران را توسعه وگسترش میدهد وگروهی در بیرون عمق بحران وپیامد های آنرا در ایندۀ افغانستان ذره بینی میکند وبد تر از همه اینکه مردم مظلوم افغانستان در برابر اثرات بدی بحران دست بسته اند وحتی کوچکترین چانس بخاطردفاع در برابر هجوم مصیبت های ناشی از بحران وفرار را ندارند.ملت را قصدا اسیر پنجه بی رحم بحرانهای فراگیر وغم انگیز ساخته اند. آفریدگاران بحران: اینکه عامل زایش وافزایش بحران در کشور کیست نیازی به پاسخ ندارد،آری شلاق بی عدالتی وبی کفایتی حاکمان خود پسند روح ملت را خسته و وهوش هواس را بغارت برده است میدانید در
ادامه خواندن اکثریت در گرو اقلیت خود کامه بحران آفرین : احمد سعیدی
فیصله های شورای وزیران و یا رها کردن باد در هوا – مساله ی فر هنگی با همه پهنا و ژرفای که دارد: مولانا کبیر فرخاری
پیشرفت علوم، اختراعات، انکشافات و نو آوری که در جهان دیده میشود به حدی سریع السیر است که شگفت آفرین و در آفرنیش وسایل و آلات معجزه می نماید .امریکا دشمنان خویش را ذریعه ی طیارات بدون پیلوت در عمق اهداف خویش تعقیب و هدف قرار میدهد ذریعه ی ماواره های پیشرفته گزمه میزند و میهن خود را از نفوذ دشمنانش حفاظت میکند. تلفون بی سیم، اختراع و ابداع وسایل دیگر شرق و غرب شمال و جنوب را با هم مرتبط ساخته است و میتوان مطالب و موضوعات قابل انتقال را در یک ثانیه از امریکا تا اقصای جهان و دور ترین نقطه انتقال بدهد و از ان جا ها موضوعات را به امریکا بیاورد.همیگونه است رساندن پست و نامه نیاز به وسایل انتقال داشت، اکنون از طریق الکتریک و انرژی در کمتر از یک دقیقه به ادرس منظور میرساند.
شاد روان وحید الله « رمق » منصوری : گفتند از دوست چه بینی که ترا شاد کند = گفتم از دوست همین بس که مرا یاد کند- نوشته ماریا دارو
دوستان گرامی این فرد زیبا بمثابه یک کتاب برای ما مهفوم میدهد. یادی از دوستان و گذشتگان مرور بربرگه های تاریخ است زیرا انسان سازنده تاریخ است و کارنامه های انسانهای فرهنگی برگه های پرُ بار فرهنگ کشور را تشکیل میدهد . با تائید از فرد زیبای فوق یادی از حاجی وحیدالله « رمق» منصوری مینمایم که در ( ۲۳) سنبله (۱۳۲۶) هش- در یک خانواده متدین پا برعرصه وجود گذاشت و پدرش حاجی فضل الحق وی را وحید الله نامید.
وحیدالله در لیسه استقلال الی صنف نهم درس خواند و بعد به ریاست افغانفیلم مربوط وزارت اطلاعات و کلتور جهت فیلم برداری شامل خمت گردید و این کار فرهنگی را تا رتبه اول در پیچ وخم زمان به پایان رسانید.
عتیق رحیمی: سنگ صبور را برای غرب نساخته ام. ارسالی مرجان از هالند
یادداشت: این گفتگو در کافهی «دلاندستری»، یکی از قدیمیترین کافههای پاریس، انجام شده است. «دلاندستری» در منطقهی باستیلِ یازدهم موقعیت دارد؛ محلی که «انقلاب کبیر فرانسه» از آنجا آغاز شد. عتیق رحیمی نخستین طرحهای سنگ صبور را در این کافه ریخته و شخصیتهای داستانیاش را در این کافه، شکل داده است.
ادامه خواندن عتیق رحیمی: سنگ صبور را برای غرب نساخته ام. ارسالی مرجان از هالند
ابوالمعانی میرزاعبدالقادر بیدل: نوشته از امان معاشر
حضرت الوامعانی بیدل
ابوالمعانی عبدالقادر بیدل از شاعران دری زبان از ترکان چغتایی در هند متولد شده است .
آمده است:« ميرزا ابوالقاسم ترمذي »که از سلاله های امام ترمذی استاد مولانا جلال الدین محمد بلخی است و صاحب همتي والا در علوم رياضي و نجوم داشت براي طفل نورسيده عبدالقادر فرزند عبدالخالق آينده درخشاني را پيشگويي كرد که این اولین ارتباط میرزا عبدالقادر بیدل به خاندان تورکی چغتایی اوزبیکی است.
ادامه خواندن ابوالمعانی میرزاعبدالقادر بیدل: نوشته از امان معاشر
غزنه مرکز فرهنگ وادبیات زبان شیرین فارسی است : جمع آوری و تحقیقات از « ماریا دارو »
گهواره پرویش زبان وادب فارسی ُ در عهد غزنویان و خوابگاه دایمی علما و شعرای آن عصر منبع افتخارات افغانستان میباشد.
که خوشبختانه در کنفرانس اسلامی در مجلس وزاری فرهنگ اسلامی در طرابلس پایتخت لیبی در سال (۲۰۰۷) میلادی غزنین مهد پرورش و پایتخت فرهننگ و ادبیات اسلامی زبان فارسی اعلان گردید. غزنه ی زیبا در قدیم مرکز زابلستان و از جمع آباد ترین شهر های خراسان بزرگ بوده و صدها دانشمند ُادیبُ شاعر و فیلسوف را در آغوشش پرورش داده است.
ادامه خواندن غزنه مرکز فرهنگ وادبیات زبان شیرین فارسی است : جمع آوری و تحقیقات از « ماریا دارو »
انجمن ادبی هرات از مقام شامخ علمی و ادبی داکتر آرزو تجلیل بعمل آورد. ارسالی: ولی شاه «بهره »
از مقام شامخ علمي وادبي داكتر عبدالغفور آرزو شاعر، نويسنده ، پژوهشگر وبيدل شناس شهير كشور طي محفل با شكوهي در انجمن ادبي هرات تجليل به عمل آمد.
د رپنجمين محفل ادبي كه با حضور يكصد تن از شعرا ونويسندگان هرات در مقر انجمن ادبي عصرديروز تدوير…يافته بود محفل باتلاوت آياتي چند از قرآن عظيم الشان نورباران شد.
سپس نواي ني با خوانش شعر حضرت مولانا توسط آقاي احراري بررونق محفل بيافزود
ولي شاه بهره رئيس انجمن ادبي هرات ضمن اتحاف دعا به ارواح بلند بنيانگذاران واعضاي نخستين انجمن ادبي كشور، جايگاه شعرا ونويسندگان راستين را با در نظرداشت حديث حضرت پيامبر عظيم الشان اسلام كه گفته شده : مركّب قلم دانشمند از خون شهيد افضل تراست ، بازگو نمود.
وي ضمن بيان تاريخ وجايگاه علم وادب درهرات از تخت روان حضرت مولانا جاميِ كه به دوش سلاطين دودمان تيموريان حمل مي گرديد به عنوان بهترين نمونه ي ادب پروري با در نظرداشت شخصيت هاي جهان شناس آنزمان در عرصه هاي علم ، ادب ، هنر وعرفان ياد آور شد.