دسته: مطالب تاریخی
جاودانگی آخرین پرچمدار مشروطیت : میرعبدالواحد سادات
مرگ صاحبدل جهانی را دلیل کلفت است
شمع اگر خاموش گردد داغ محفل میشود
نمیدانم چگونه توضیح نمایم ، وفات زنده یاد آصف آهنگ مرا سخت مغموم ساخت و نوعی افسردگی بر ذهن و روان من مستولی گردید ، صادقانه اعتراف مینمایم که احوال سرگردان « قبیله یی » روشنفکر و منور افغان که من از ذمره یی آنان می باشم ، شاید اندوه درونی مرا بازتاب میدهد .
ادامه خواندن جاودانگی آخرین پرچمدار مشروطیت : میرعبدالواحد سادات
صدها معتاد، خطر جدی برای فامیلها/ توزیعکنندگان مواد مخدر در تبانی اعلانناشده با پولیس : نوشته -سید اصغر اشراق
در میان ازدحام و تجمع هراسانگیز و رنجآور معتادان، دختر جوانِ 16 یا 17 ساله توجه عابران را به خود جلب کرده است که با گریه و داد و فریاد از معتادان مرد، تقاضای مواد دارد. یکی فاحشه میخواندنش، دیگری از وی پول میخواهد و عابری هم از دور 10 افغانی برایش کمک پیشکش میکند. اما دختر همچنان جیغ میزند و مواد میخواهد، نه ده افغانی دردش را دوا میکند و نه هم الفاظ زشت و رکیکی چون: «فاحشه» به گوشش میرود. او معتاد است و این دردی است همیشگی در گوشهیی از پایتخت که مسوولاناش، غرق در حکومتداری خوب استند! و وزارت مبارزه با مواد مخدر و سایر نهادهای مسوولش، با بیمسوولیتی تمام از کنار این معضل خطرناک و تباهکننده میگذرند.
بازتاب هویت ملی بر زندگی افغانها : نوشته ء : میر عنایت الله سادات
انسانها همانطوریکه ذریعۀ هویت فردی خود ، شناسایی میشوند ، بوسیلۀ هویت های جمعی نیز مشخص میگردند. هویت های جمعی در طول تاریخ بشری به انواع متفاوت و مختلف بمیان آمده اند و انسانهای ساکن در اطراف و اکناف جهان ، خودرا وابسته به یکی از این هویت ها ، پنداشته اند . هرهویت جمعی خودرا بوسیلۀ یک سلسله مشخصات ، از هویت جمعیت های دیگر متمایز میسازد . همۀ این هویت های ظهور یافته در طول تاریخ ، نتوانسته اند که بطور یکسان و برای همیش پا برجا بمانند. شماری از آنها که توان سازگاری با روند تکامل جوامع بشری را نداشتند و جبرا” درتحت عوامل نوظهور ، از میان رفتند . از زمرۀ هویت های جمعی که تا هنوزبطور کامل منحل نشده اند ، مطرح ترین همۀ آنها ، هویت های قومی ، نژادی ، مذهبی و سرانجام متعلق شدن انسانها به «هویت ملی» شان میباشد .
ادامه خواندن بازتاب هویت ملی بر زندگی افغانها : نوشته ء : میر عنایت الله سادات
بــا یک ســیلی چنــد روی افـــگار میشــود : نوشته ء : دکتور اکبر همت فاریابی ( مطالعین محترم این مقاله را با مقاله بنام هویت ملی مقایسه نمائید)
بغــاوت در برابــر قــانون, اضــافه خــواهی و زورگــویی چپــاولگــران قــدرت ســیاسی خطــرات جبــران ناپــذیر در تمــامیت ارضی کشــور خــواهد داشت ٬ با این نوشته کوتاه خود قصد ندارم که خدا ناخواسته به قوم شریف افغان بی احترامی بکنم, چونکه همه اقوام افغانستان گل های رنگارنگ همان قالین هستند که ما روی آن میگردیم و مجبور هستیم که با پذیرش هویت همدیگر زندگی باهمی داشته باشیم و همچنان درحالیکه بهترین دوستان من از دوره های مختلف تحصیلی از قوم افغان هستند که امروز هر کدام ایشان به مناصب مختلف اعم از وزیر, معین و سفرآی مملکت قرار گرفته اند و دوستی ما هیچگاهی خدشه دار نشده است. اما مخاطب سخنان من آن عده حلقات فاشیستی اند که سرکوبی و اضمحلال اقوام غیرافغان را به مشی سیاسی خود تبدیل نموده اند که خلق عادی قوم افغان را نیز در بیش از یک قرن اخیر به گروگان گرفته اند و بدترین مجازات سیاست فاشیستی قشر به اصطلاح پیشرو خود را تجربه میکنند. اگر یک لحظه وضعیت اجتماعی خلق عادی قوم حاکم را با خلق عادی اقوام محکوم مقایسه کنیم, مدعای ما روشن میگردد.
جهــان عرب دیگرگون میشود٬ غرب و حمایت از رژیمهای خودکامه عربی : نوشته ء – م- اسماعیل فروغی
حامد کرزی آمد رویداد های اخیر در کشور های عربی ، جهان عرب را وارد مرحله ی نوینی از تاریخ خویش گردانیده است ـــ مرحله ییکه به گمان اغلب ، غرب پیشبین آن نبوده و هما نگونه که برخی از تحلیلگران گفته اند : دگرگونی های اخیر ، همه غربیان بخصوص آمریکاییان را حتا غافلگیر و شوکه کرده است . بدون شک غرب و قبل ازهمه امریکا ییان میکوشند تا از وضعیت موجود نیز سود برده ، هرچه زودتر بر اوضاع تسلط پیدا نمایند ؛ اما سرعت حوادث و رخداد ها تا هنوز این مهلت را به آنان نداده است . ملتهای عرب و مسلمان ، بخصوص جوانان بیدار و بی تعصب عرب که جفای حکومات مستبد و مزدور خویش را با تمام وجود درک نموده اند ؛ دیگر نمیخواهند زیر بار استبداد سلاطین ، امیران و شیوخ عیا ش بروند .
جهــان اســلام و غــرب تقــابل یا تعــامل؟! – نوشته : عبدالناصر نورزاد استاد دانشگاه
عبدالناصر نورزاد استاد دانشکده زبان وادبیات دانشگاه کابلبحث تقابل تمدن ها که فرانسس فوکویاما از آن بعنوان یک تحلیل کل گرایانه نام برده خیلی ها جدی گرفته شده است. تقابل یا تعامل غرب با اسلام بعنوان دو تمدن مطرح جهان هم به سرنوشت جهان ارتباط مستقیم می گیرد و هم کاوش ها در مورد تعامل غرب با دنیای اسلام را به طور قابل ملاحظه ی افزایش میدهد. تا جاییکه اکثرا اهل سیاست و کاوش گری در عرصه سیاسی در جهان به این نتیجه رسیده اند که یا به این دوتمدن بعنوان منابع استقرار ثبات جهانی نگاه کرد ویا هم برخورد آنها در حقیقت زایش آشوب در جهان خواهد بود. در این بحث بیشتر تلاش می شود تا به ابعاد سیاسی تعامل غرب در صورت امکان موشکافی شود و مسله تقابل و یا تفاهم میان این دو تمدن روشن ساخته شود. جهان اسلام در حال کنونی به همان اندازه که غرب از ثبات و پایداری سیاسی و تسلط بر جهان لذت می برد به همان بی ثبات و شکنند است و بیم آن میرود که روزی هیچ کشوری مسلمان امن در جهان باقی نماند. چنانکه در حال کنون چنین به نظر میرسد.
ادامه خواندن جهــان اســلام و غــرب تقــابل یا تعــامل؟! – نوشته : عبدالناصر نورزاد استاد دانشگاه
مکر اروپایی و توهین مرکل به خانهءکعبه :نوشته – داوود عطایی کندهاری
متاسفانه ما مسلمانان در عصر حاضر چنان محسور رسانه های غربی شده ایم که اگر انها به مقدس ترین مقدسات ما توهین بکنند، بازهم نه تنها اعتراضی نمی کنیم بلکه با انها همصدا هم می شویم. اینکه انکلا مرکل گفته { کودکان مسلمان درحالی به المان پناه می اورند که خانهء کعبه به انها نزدیکتر است! } این سخن نه تنها یک دروغ و خلاف واقعیت است بلکه یک اهانت اشکار به مقدسات مسلمین می باشد!
درحالیکه تنها کشور سوریه بیش از 6 میلیون اواره دارد، کشورالمان فقط 20 هزار مهاجر را پذیرش کرده. واین درحالی است که حداقل دو میلیون اواره سوری را کشوراسلامی ترکیه قبول کرده است… بنابراین مهاجر پذیری المان در ماقبل ترکیه بسیار ناچیز تر از انچیزیست که رسانه ها بزرگنمایی می کنند…
کشورهای مصر و اردن نیز صدها هزار اواره سوری و عراقی را متقبل شده اند … کشورهای اسلامی اعم از ایران و پاکستان وترکیه و امارات و عربستان صدها هزار بلکه میلیون ها مهاجر مسلمان خود را پذیرش کرده اند… کسانی که مکه و مدینه را از نزدیک دیده اند به خوبی می دانند که بخش اعظمی ازمردم ساکن در امارات و عربستان از مهاجرین عرب و افغانی و بنگلادیشی و افریقایی هستند!
ادامه خواندن مکر اروپایی و توهین مرکل به خانهءکعبه :نوشته – داوود عطایی کندهاری
فاجعه ی کوچ مسلمانان به غرب- نوشته ء : اسمعیل فروغی
مرگ اندوهبار و دردناک پسر سه ساله ی سوری در دریا و کوچ فاجعه بار مسلمانان از سرزمینهای پدری شان بسوی اروپای غربی ؛ قبل از همه مایه ی شرم برای دولتمداران غاصب کشورهای اسلامی ــ بخصوص کشورهای عرب حوزه ی خلیج فارس است . دولتمداران فاسد و عیاش کشورهای عرب حوزه ی خلیج فارس که هرسال صد ها میلیون دالر را صرف عیاشیها و تن پروریهای خود و بسته گان خویش مینمایند ، با بیشرمی تمام ، نتنها فقط نظاره گر این فاجعه ی کوچ مسلمانان از خانه هایشان هستند ؛ بلکه هنوزآتش بیشتربه هیزم جنگهای خانمانسوز کشورهای مسلمانی چون سوریه ، عراق ، افغانستان ، لیبیا و یمن هم میریزند . تا کنون هیچ کشور ثروتمند مسلمان ــ بویژه کشورهای ثروتمند عرب حوزه ی خلیج فارس حاضر نشده اند تا حداقل خیمه و خرگاهی برای پناهجویان جنگ در کشورهایشان برپا داشته ، بروی کودک مریض و محتاجی دست ترحم بکشند .
ادامه خواندن فاجعه ی کوچ مسلمانان به غرب- نوشته ء : اسمعیل فروغی
احمدشاه مسعود چگونه قــهـــرمـــــان شـد : نوشته نطر محمد طوفان
احمدشاه مسعود ملقب به شیر پنجشیر از فرماندهان و مجاهدین افغان بود که سالها با ارتش شوروی سابق که افغانستان را اشغال کرده بود جنگید و پس از آن هم درگیریهای نظامیای هم با گروه طالبان داشت. وی روز ۱۸ سنبله ۱۳۸۰ برابر نهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، بر اثر انفجار انتحاری دو تروریست عرب مظنون به ارتباط با شبکه القاعده که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، در خواجه بهاوالدين ولايت تخار در کشور افغانستان کشته شد.
احمدشاه مسعود فرزند دگروال (سرهنگ) دوست محمد خان در ۱۱ سنبله سال ۱۳۳۲ هجری شمسی مطابق به ۲ سپتامبر ۱۹۵۳ میلادی در قریة جنگلک ولايت پنجشیر پابه هستی گذاشت.
ادامه خواندن احمدشاه مسعود چگونه قــهـــرمـــــان شـد : نوشته نطر محمد طوفان
بانو ماریا دارو نویسنده بادرد و توانای کشور : مصاحبه از نذیر ظفر
محترمه خانم ماریا جان دارو نویسنده سر شناس میهن که قاطبه از خواننده گان از خوانش آثار پر بهای شان کسب فیض کرده اند و تا کنون اثار پر بهای شان به خوانش همو طنان و همزبانان ما قرار دارد ؛ ایشان با وجود مشکلات محیطی و مها جرتی و اقتصادی پیروز مندانه از سنگلاخ پر خم و پیچ بدر امده اند که تا حال یک خانم نویسنده افغان با این شرایط کمتر دیده شده است ؛ با تقا ضای عده یی از فر هنگیان و اهل مطا لعه که خواهش گفتو شنود با ماریا جان دارو را تلفونی برایم گوشزد نموده بودند اینک مصاحبه را با این خانم پر کار و مستعد مکررا انجام دادم که شما عزیزان را به خوانش ان دعوت مینمایم :
ادامه خواندن بانو ماریا دارو نویسنده بادرد و توانای کشور : مصاحبه از نذیر ظفر
استاد قيام الدين خادم درجې ته رسيدلي دي. دوي نه يوازې ادبي، تاريخي، اجتماعي، اقتصادي، ژبني، فولكلوري او نور علمي مسايل : نوشته سمسور محمد
پښتو په اوسني ادبي نړۍ كښې پنځه ادبي ستوري (خادم، الفت، حبيبى، رښتين، بينوا) دي چې ډېر شهرت لري او د استاذۍ درجې ته رسيدلي دي. دوي نه يوازې ادبي، تاريخي، اجتماعي، اقتصادي، ژبني، فولكلوري او نور علمي مسايل څيړلي، ليكلي او چاپ كړي دي بلكې بيخي ډير پښتانه ځوانان يې په دې لار كښې هڅولي او روزلي دي. د دغو پخو استاذانو څخه يو هم استاذ (خادم) د پښتو ژبې ريښتينى خدمتګار، يو پوخ ليكوال ښه شاعر، نوميالى اديب او د فلسفي افكارو خاوند دى
خادم په (1325هـ، ق) كال د ننګرهار په شاعرانه ولايت كې د (كامې) په ولسوالۍ كښې په يوې عالمې كورنۍ كښې زيږيدلى دى.
د خادم پلار ملا حسام الدين او نيكه يې ملا علي ګل هم د خپل وخت ديني عالمان وو. خادم په خټه زاخيل مومند دى مولوي خادم خپلې لومړنۍ زده كړې په ننګرهار، پيښور او هند كښې سر ته رسولي دي او د منطق، صرف، نحوه، تفسير، حديث او نورو مروجه علومو د لوستلو څخه وروسته په جلال اّباد كښې د لومړني ښوونځي د ښوونكي په توګه په رسمي كارو بار لاس پورې كړى دى.
نهضت روشنفکری در سالهای آزادی بمناسبت سالگرد استرداد استقلال افغانستان : نوشته داود سیاووش
اگر به اوراق پریشان تاریخ بدون افتیدن به دام اسطوره و یا درک افراطی از مفهوم مادی تاریخ نگاه کنیم و در آن جستاره های از نهضت روشنفکری را در اواخر قرن 19 مطالعه نماییم به وضاحت دیده میشود که این موج تاریخی از دوران امیر شیر علی خان به تلاطم آمده است.
در بار امیردوست محمد خان استعداد استفاده از مفکوره های روشنکفرانه سید جمال الدین افغانی را در مفهوم پسندیدن ترقیات عصر و آوردن تحولات و ریفورم های متناسب به زمان نداشت،اما امیر شیر علی خان از لحاظ ذهنی آماده پذیرش چنین ریفورم ها بود، ولی چون سید جمال الدین افغانی رقیب سیاسی و برادر شکست خورده امیر را در صباوت تدریس کرده بود نزد امیر این تشویش پیدا شد که مبادا سید به پناهگاه طرفداران محمد اعظم خان در دربار مبدل گردد و روی همین ملاحظه ثواب کار
تاریخچه وظایف جاسوسی پاکستان درقبال افغانستان : مــاریــا دارو
امروز سروصدای زیاد جاسوسی و استخبارات پاکستان در افغانستان بگوش میرسد. پاکستان نه تنها امروز این اعمال را در افغانستان انجام میدهد بلکه ریشه تاریخی داشته و این گونه اعمال را از آغاز تاسیس ان کشور در قبال افغانستان انجام داده است. برای معلومات بیشتر تاریخچه جاسوسی پاکستان صفحات (۲۰۴ – ۲۰۵) جلد دوم افغانستان در میسر تاریخ نوشته شادروان میرغلام محمد غبار را برای شما عزیزان مینگارم:
« …. سفارت انگلیس در دوران جنگ (جهانی دوم ) موافقت صدراعظم ( هاشم خان) را حاصل کرد که تا اختتام جنگ برای کنترول تمام افغانستان دستگاه جاسوسی انگلیس تحت نظر سفارت برتانیه درکابل تاسیس گردد.
این دستگاه به عجله و در نهایت سادگی از اشرار ساده وجاهل افغانستان در واحد های ده نفره تحت قیادت یکنفر «دهباشی »درمناطق عمده شهرها و جوار راه های عمومی وقصبات تشکیل گردید .دهباشی ها بایستی دارای سواد میبودند ومعاش ماهانه خود و نفری متعلقه خود را از مامورین و نمایندگان سفارت برتانیه حاصل میکردند. دولت افغانستان این عمال را درفعالیت وظیفوی شان آزاد و مامون میداشت . وظیفه اینها عبارت بود از دیدن وشنیدن واقعات در منطقه محوله و دادن راپوربه دهباشی .
ادامه خواندن تاریخچه وظایف جاسوسی پاکستان درقبال افغانستان : مــاریــا دارو
جنرال حمید گل مرد و طالبان بی پدر شدند ( نوحه سرایی) احمد سعیدی
جنرال حمید گل رئیس اسبق ISI پاکستان، این دشمن سوگند خورده ی مردم افغانستان روز گذشته در اسلام آباد مرد جنرال حمید گل بعد از تقاعد با همسر، و فرزندانش در یکی ازویلا های قیمتی، مجلل مصوون و مفشن متعلق به اردوی پاکستان واقع در حومه ی اسلام آباد زنده گی میکرد.
حمید گل در حالیکه باز نشسته بود ولی دست از جنایت بر نمی داشت حمایت از گروه های تروریستی و دهشت افگن را مایع افتخار خود میدانست وی همیشه با دیده درایی و خیره سری، درموضع طالبان قرار میگرفت علیه منافع ملی مردم افغانستان اظهاراتی ماجرا جویانه ای را بعمل می آورد. حمید گل بار بار با افتخار اظهار نموده بود که حمایت و پشتیبانی پاکستان از گروه های تروریستی باعث آن گردیده تا پاکستان صاحب سلاح هسته ای شود و این کشور در تحولات و عملکرد های جهانی از جایگاه خاص بر خوردار گردد.
ادامه خواندن جنرال حمید گل مرد و طالبان بی پدر شدند ( نوحه سرایی) احمد سعیدی
طره باز خان، پلیدترین پاسدار استبداد و ارتجاع : برگرفته از سایت حزب همبستگی افغانستان
هر زمانی که از چهارراهی طره باز خان در شهر نو کابل گذر میکنم، داستان های موحش جنایات و رذالت های این فرد جلاد که نام زشتش بر این چهارراه گذاشته شده در نظرم مجسم میشوند. اما متاسفانه نسل جوان ما با این قصابان مردم ما آشنایی چندانی ندارند. دست اندرکاران رژیم های ستمکار و خاین چون در بین مردم منفور اند، میکوشند با گذاشتن نام های پلیدترین مهره های شان بر اماکن عمومی، به خیال خام شان، آنان را جاویدانه سازند، چون طی چندین دهه دولتهای ضدملی رویکار آمده اند نه تنها این نامهای کریه از جاده های ما زدوده نشدند بلکه برعکس هرروز مناطق دیگری از کابل و ولایات با نام های بدنامترین عناصر ملوث میگردند.
ادامه خواندن طره باز خان، پلیدترین پاسدار استبداد و ارتجاع : برگرفته از سایت حزب همبستگی افغانستان
شعر،ادب و عرفان ادبیات نیاز به چخوف ها دارد -آثار چخوف ؛ اجتماعی ، ولی غیرسیاسی ؟ : نصرت شاد
هشتادسال بعد ازگزارش چخوف از اردوگاه کاراجباری تزاری “ساخالین”، سولژنینسین گزارش اردوگاه بیگاری “جزایرگولاگ ” استالینیستی خودرامنتشرکرد. چخوف میگفت که ادبیات نوعی نیکی ومهرورزی است . داستانهای کوتاه اوبجای اعلان ایدئولوژی به شرح و توصیف واقعیات تلخ اجتماعی وروابط میان انسانهامیپردازند . آثارانتقادی اجتماعی چخوف غیرسیاسی هستند . اویکی از نخستین آموزگاران داستان کوتاه درادبیات جهانی است . چخوف هنرمندی شکاک و منتقد زمان خود یعنی دوره تزاری است . او در آثارش به طرح پرسش میپردازد بدون اینکه جوابی ایدئولوژیک یا اخلاقی راپیشنهادکند . چخوف بدون جانبداری از هرنوع ایدئولوژی واتوپی خالق ادبیات اجتماعی و انتقادی است . او استاد داستان کوتاه و نمایشنامه نویسی مدرن روس باکیفیت جهانی است . در شوروی سابق چخوف در کنار پوشکین ، تولستوی ، و گورکی از جمله مقدسین ادبیات دوره پیش از انقلاب 1905 بشمارمی آید .
طره باز خان را بشناسید : نوشته شده توسط -محمود منجم زاده
آیا شــهروندان کــابل به خصوص فــرهنگیان این شـهر طــره بــاز خــان را میشناستند؟آیا شــهروندان کــابل به خصوص فــرهنگیان این شـهر طــره بــاز خــان را میشناستند؟
اگرهموطنان عزیز، شهروندان کابل، جوانان پسر و دختر دانش آموزان و دانشجویان و بخصوص فرهنگیان کابل بدانند، که طره بازخان کیست، که درکابل یک چهار راه به نام او نامگذاری شده است براو نفرین خواهند فرستاد. ارتجاع قبایلی : نام زشت ترین افراد، که درقتل عام آزاد اندیشان دست داشتند بالای سرک ها و دیگر اماکن کشور نامگذاری نموده است :این سیاست شوم هر رزوه در خیابان های کابل، بلخ، هرات و غزنی همچنان ادامه دارد.
ادامه خواندن طره باز خان را بشناسید : نوشته شده توسط -محمود منجم زاده
آگاهــــی !
جلد اول ودوم کتاب افغانستان در مسیر تاریخ نوشتهء شاد روان میر غلام محمد غبار که اولین تاریخ علمی و واقعی مردم مظلوم ومبارز افغانستان میباشد اکنون از زبان فارسی دری به زبان پشتو توسط محترم پوهاند محمد بشیر دودیال ترجمه شده و بنگاه انتشارات میوند آن را در یک مجلد در کابل بطبع رسانیده است. حشــمـت خـلیـل غــبــار
(فرزند شاد روان میرغلام محمد غبار دارنده حق قانونی چاپ و ترجمه و تکثیر هردو جلد این کتاب)
دوم جولای سال 2015 / 1394

نگاه سیاسی به کشور عزیزم افغانستان : احمد سعیدی
افغانستان كشوري باستاني است كه از يك قدامت تاريخي چشمگير برخوردار است – مردم اين سرزمين از همان آغاز تشكيل حكومت و حيات سياسي اجتماعي خود اکثر اوقات داراي زندگي ناراحت و پر تلاطم و بدون بدست آوردن آرزو های دیرینه ای خویش که همانا آزادي امنیت و هم پذیری بوده نرسیده اند زمانی تحت حكومت هاي مستبد و ديكتاتور و خودكامه بسر برده اند و جنگ بين مردم و زمامداران شان هم در گذشته ای تاریخ هم در سال های اخیر تا به امروز ادامه داشته بدون از دوره ای زمامداری ادامه خواندن نگاه سیاسی به کشور عزیزم افغانستان : احمد سعیدی
توجه بر کتاب ارزشمند « سرنوشت خانواده ها در جوامع غربی » اثر میرعنایت الله سادات – نوشته: مـــاریــا دارو
کتابهای بسیار در باره مسایل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی از قلم نویسندگان به چاپ رسیده و مطالعه نموده ام ُبدیهی است با مطالعه هر کتاب یک کمبود در بعضی بخشهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی در ذهن خواننده خطور مینماید اما جناب محترم سادات در این زمینه آنقدر بدقت تحقیق و پژوهش نموده اند که هیچگونه خلا درمسایل مربوط به خانواده تاثیرات اجتماع ُ فرهنگ ُ اقتصاد و اقتصاد سیاسی برخانواده در اثر شان بنظر نمی رسد .
محترم سادات دو قاره امریکا و اروپا رااز مبدای زندگی انسان در کره خاکی و از مبتدی ترین اقتصاد اولیه خانواده تا رشد اقتصاد امروز قدم بقدم با رشد و نموی فکری انسانها و انعکاس سوء آن در رشته تحریر درآورده است .
دزد چـــراغ بـــکـــف : نوشته حــشــمــت خـلـیـل غــبــار

دستبرد دوم و دزدانه شخصی بنام کاظم کاظمی بنفع اجانب در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ باردیگر کاظم کاظمی بدون اجازه و خلاف تمام موازین قانونی حق چاپ ( کاپی رایت) بوده وخیانتی است بتاریخ افغانستان.
طبق قوانین بین المللی حق چاپ (کاپی رایت ) نویسنده بر کتابش پس از مرگ وی حد اقل تا پنجاه سال و حد اکثر تا صد سال دوام میکند . اگر نویسنده وارث داشته باشد حق چاپ به عین شرایط به وارث انتقال میکند . در صورتی که وارث کتاب را بار دگر چاپ کند و به طور قانونی حق چاپ را بر آن بار دگر محفوظ سازد ، حکم قانونی اولی در مورد وارث نیز صدق میکند ( باید گفت که حق چاپ بر یک کتاب همه جوانب چاپ ، ویراستاری ، تکثیر ، و غیره حقوق مربوطه را در بر میگیرد .)
شادروان میر غلام محمد غبار در سال ۱۹۷۸ وفات کردند و حق چاپ هردو جلد کتاب افغانستان در مسیر تاریخ به فرزندش حشمت خلیل غبار(اینجانب) تعلق گرفت. این جانب در سال ۱۹۹۹ جلد دوم این کتاب را چاپ کرد م و به طور قانونی حق چاپ را بر آن محفوظ کردم . همچنین در سال ۲۰۰۱ هر دو جلد این کتاب را با فهرست مکمل اعلام توسط مرکز نشراتی میوند – کتابخانه سبا چاپ کردم و به طور قانونی حق چاپ خود را در مورد هردو جلد مجددا محفوظ ساختم .
افغانستان در مسیر تاریخ ، تاریخ واقعی و علمی مردم مظلوم و مبارز افغانستان میباشد . این کتاب که ضد استبداد ، ارتجاع ، استثمار ظالمانه و استعمار میباشد ، به مردم افغانستان تعلق دارد . ولی این کتاب هرگز به ریزه خواران آستان استبداد ، ارتجاع و استعمار تعلق ندارد . من اجازه ی چاپ های مجدد این کتاب را پس از امضای قرارداد های قانونی و بطور رایگان و به شرطی به اشخاصی داده ام که آنرا بدون کم و کاست و بدون “ویراستاری ” مطابق چاپ اولی ، چاپ کنند . افغانستان در مسیر تاریخ ( جلد اول وجلد دوم) تا کنون در خارج و داخل افغانستان به چند صد هزار نسخه بدون کوچکترین تغیر و کم وکاست طبق نسخه اصلی چاپ شده است . هیچگاهی به عمال خارجی و شخص شیادیکه بدون مشروعیت وقانونیت بخواهد تحت عنوان ویراستاری و چاپ مجدد به کتاب افغانستان در مسیر تاریخ دزدانه به نفع اجانب دست برد بزند ُ اجازه نداده ام و هرگز اجازه چاپ یا ویراستاری را به آقای کاظم کاظمی و ناشر وی نداده ام و هیچگونه قراردادی را با آنها امضا نکرده ام و در آینده نیز چنین اجازه ئی را به آنها نخواهم داد. ادامه خواندن دزد چـــراغ بـــکـــف : نوشته حــشــمــت خـلـیـل غــبــار
آقای کاظم کاظمی جواب دندان شکن از هموطن گرامی ما دریافت کرد.
جواب هیله به( سوال محمد کاظم کا ظمی
اما این که محاکمه شوم، البته اگر جرمی کرده باشم باید هم محاکمه شوم. شما لطفا آن جرم را که من به خاطر آن باید محاکمه شوم، به طور مشخص )
هیله:
جرم شما دستبرد به تاریخ یک ملت، عدم رعایت حقوق نوسینده (کاپی رایت) ، زر اندوزی با استفاده از نام نیک غبار، تحریف تاریخ به دستور اجانب ، توهین به شعور یک ملت ، مشهور ساختن شخص خویش، کوشش به درج نام خویش در پهلوی نام غبار در اثر پر افتخار شان و مزدوری برای اجانب میباشد. شما یکی از عوامل وزارت اطلاعات ایران غرض تخریب فرهنګ و تاریخ افغانستان میباشید ننګ بر شما، و خون شما از ملیون ها افغان رنګین تر است که در آغوش بادار خود خوش می ګذرانی
https://www.facebook.com/345709125506354/photos/p.823086877768574/823086877768574/?type=1&theater

دزد با پشتاره
قای کاظم کاظمی ُ اولا من دوست یک دزد فرهنگی نیستم دوم اینکه با این ادعا ی باطل دزدی تان مخفی نمیشود . سوم شادروان غبار کتاب را نوشت وبرای هیچ کس حق نداده که در کتابش دست بزند ……چهارم شما دزدی تان را در حاشیه میگزارید . دزد محکوم است و حق آن را ندارد که بالای تمام ملت افغانستان با همفکران خود حمله و خطاب به ملت نجیب افغانستان چنین اهانت کنند : « حیف تو هست به این ملت جاهل و احمق ُ اینها لیاقت ترا ندارند » و شما گفته اید « خوشبختانه آنانیکه قدر کار را بدانند … میدانند وهمیشه مشوق من بوده اند » از اینجا ست دانش تان از دماغ فواره کرده است. وحالا که مشت دزدی تان بازگردید پشتاره ء دزدی تان را عقب دروازه ناشر تان میگذارید …حیف …که با ناشر تان نیز وفادار نیستید .
حق قانونی چاپ – نوشته : امیر فروغ
به عقیدۀ اینجانب اقدام آقای کاظم کاظمی و مؤسسۀ انتشاراتِ عرفان جهت ویرایش و چاپِ کتابِ افغانستان در مسیر تاریخ علاوه بر اینکه غیر قانونی است ، خلافِ عرف نویسندگی نیز میباشد زیرا طبق کنوانسیون « برن » حق کُپی رایت یعنی ویرایش ، ترجمه ، تکثیر و نشر این اثر فقط متعلق به آقای حشمت خلیل غبار میباشد .
اگر قانونِ حقِ تکثیر را نیک از نظر بگذرانیم ، چنین می خوانیم : کُپی رایت نوعی حفاظت قانونی از آثار چاپ شده و چاپ نشدۀ ادبی ، تاریخی ، علمی و هنری است . در موردِ تاریخِ انقضای مدتِ کُپی رایت طبق قانون سال ۱۹۷۶ چنین آمده : مدتِ اعتبار حقِ کُپی رایت ، حد اقل شاملِ طولِ حیاتِ خالقِ آن و « پنجاه » سال پس از مرگ اوست . ( طبق قانونِ سالِ ۱۹۹۸ این مدت به یکصد سال پس از مرگ صاحب آن افزایش یافته است ) .



