نامه دختر افغان به مردم ایران : نوشته ســیـمـا شــادان

 (بـبـخـشـید اگر در کـوچـه‌ها و خـیـابـان‌هـایـتان راه رفــتـم و قــدم زدم)

«ساره گل» دختری افغان است که نامه‌ای سرگشاده نوشته و به دفتر روزنامه فرستاده است. عنوانش، بازگو کننده محتوایش بود:«اگر بارگران بودیم، رفتیم»؛ اما تلخ…

*او نوشته بود:«ایرانی عزیز مرا ببخش اگر با مهاجرت اجباری، از دست جنگ، از دست بنیادگراهای مذهبی(طالبان زن خفه کن)،پا به خاکت گذاشتم. مرا ببخش اگر از نانت استفاده کردم، نانی که حق بچه‌هایت بود. مرا ببخش برای تمام آب و برق و گازی که- هرچند با پرداخت پول- استفاده کردم. مرا ببخش اگر از صفحات وبت برای درددل شخصی استفاده کردم.

ادامه خواندن نامه دختر افغان به مردم ایران : نوشته ســیـمـا شــادان

مصاحبه خانم نومانی asra nomani در باره حقوق زنان دموکرات درممالک اسلامی و ناکامی ووعده های دروغین اوباما وحزب دموکرات امریکا بخاطر از بین نبردن تروریزیم !!!

خانم   Asra Nomani  او در عربستان سعودی  تولد گردیده  دررشته  ژورنالیزم در امریکا تحصیلات  خودرا به پاین رسانید است  مولف  کتاب  درباره  حقوق  زنان  و جوانان میباشد..  مصاحبه  این  خانم را بدقت بشنوید وی باانتقاد  از اوباما رئیس جمهور و پارتی دموکرات امریکا که آغاز گرجنگهای بخاطر از بین  بردن تروریزیم بودند و بنابر منافع سیاسی  شان هیچگونه  اقدام عملی نکردند. 

ســلـطان رضــیـه غــوری

سلــطـــان رضــیـــه دخــتــر شــمـــس الــدیـن الـتـمــش غــوری مـیـبـاشــد که در ســنـه 607 هــ ق در دهــلــی بـر تـخـت سـلـطـنـت جــلـوس نـمــوده ، بـیـسـت و شـش سال پــادشـاهـی کرد. الـتـمـش رضـــیــه را از هــمــه اطــفـــال خــویـش بـیــشـتـر دوســـت داشـــت در تـعــلــیــم و تـــربـیـه او کـــوشـــش زیـــاد کــــرد، در اثــــر تـــوجــه پـــدر خــــود رضــیــــه تــمــام عــلـــوم مــتــداولـــه آن عصر را آمـــوخـــت عــــلاوه بـــر آن حــســـب مــیــل ســلطــان الــتــمــش در اســپ ســــورای، شــمــشــیر زنــی و غــیــره فــنـــون مـــردانــــه مـــهـــارت بــســزای داشـــت، طــوریــکـــه از تــصــاویـــرش مــعــلـــوم مــیــشـــود. خـــیــلــــی قــشـنـگ و دلــــربـــا بـــود، گـــویــنـــد صــــدای بـــســیـــار جـــزاب داشــــت کــــه بـــه دلـــربـــائــیـــش مــی افــــزود. زیــبــائــی مــعـــنــوی رضــیــه او را مـــحــبــوبــه تــمــام اطـــرافــیــانـــش گــــرائــیـــده بـــود.

ادامه خواندن ســلـطان رضــیـه غــوری

افــغــانــستــان و حــکــومـــت هــای مــشـکل زا : احــمــد ســعــیــدی

احمد سعیدی نه  تنها در افغانستان دراکثر کشور ها مقامات عالی رتبه که مسئولیت رهبری کشور را عهده دارند نمیخواهند اعتراف کنند و که در کمی و کاستی های که دامنگیر مردم و کشور ماست نا توانی های ما گوشه ای از این بدبختی ها است  بر ملا ساختن حقایق و ملت را در کمی و کاستی ها و دست آورد ها قرار دادن کار عاقلانه و منصفانه ای است در کشور عزیز ما افغانستان بخصوص در در همین سه دهه تاریخ خونین مردم ما تمامی رژیم  های افراطی و توتالیتار که با تابلو ها و عنوانهای مختلفی از مارکسیسم گرفته تا افراطی ترین شکل رژیم های مذهبی در راستای اغفال مردم و ملت ها شیوه واحدی را به کار گرفته اند این شیوه همانا جنگ با دشمنان است که از نظر زمامداران و حاکمان بیش از هر رسالت دیگری در اولویت قرار دارد و تمامی وظایف و مکلفیت های که باید بصورت فوری انجام دهند از اجرای آن به همین گونه بهانه جوئی های واهی سرباز میزنند.اگر کسی و یا یک جمعی پایبندی و اجرای قانون را همان ضوابطی را که زمامداران جامعه برای نظم بخشیدن به امور روزمره وضع کرده اند تقاضا نمودند بصورت عاجل موضع اغتشاشات در کنجی از کشور را بهانه می آورند.

ادامه خواندن افــغــانــستــان و حــکــومـــت هــای مــشـکل زا : احــمــد ســعــیــدی

بـخـاطـر مــردم کـنـدز —امـشـب به آستـان خــدا گـریـه میـکـنـم : سیـمیـن حسـن زاده

سیمین حسن زاده

امشب به آستان خدا گریه می‌کنم

با چشم‌های خیس دعا گریه می‌کنم

کندز میان زخمِ خودش ضجه می‌زند

من هموطن نموده صدا گریه می‌کنم

از دکتران ارگ دوایی نمی‌رسد

مردم!برای درد شما گریه می‌کنم

ادامه خواندن بـخـاطـر مــردم کـنـدز —امـشـب به آستـان خــدا گـریـه میـکـنـم : سیـمیـن حسـن زاده

بیـتـو ای مـونـس جــان تـخـت سلیمان چـه کنــم : عایـشه درانــی یا عــایــشـه افـغـان

aeshah_dorani-copy

بی تو ای مونس جان تخت سلیمان چه کنم

عمر خضر ار بودم حشمت خاقان چه کنم

با تو در دوزخ سوزان بتوان زیست مدام  

بی تو با حور جنان روضه رضوان چه کنم

ادامه خواندن بیـتـو ای مـونـس جــان تـخـت سلیمان چـه کنــم : عایـشه درانــی یا عــایــشـه افـغـان

ابـتـکار سـفـیـربـیـدارگــر/کـتـاب بـجــای تـفـنـگ وانـتـحار:دکــتـور عــلــی احــمــدکــریــمــی

 دکتور  علی  احمد کریمیکتابخانه سیارابتکاربزرگ صابرحسینی جوان خردمند ودلسوزافغانستان است که  توجه وتعجب خبرنگاران کشورهای جهان رابه افغانستان جنگ زده جلب نموده است. اکثرخبرنگاران ازکشورهای آلمان،فرانسه، ایتالیا، هسپانیا وچین این ابتکار بزرگ وبیدارگرانه صابرحسینی را درشرایط جنگ وفقر، بروی اراضی کشوری که طی دهه های اخیر در اثرجنگ های بدون وقفه زمین آن  بامین فرش گردیده است، رسالت فرهنگ انسانی وتربیت نسل آینده به سوی شرافت وفضیلت وتنفرازجنگ وخشونت استقبال می نمایند.                                                                        تعدادی ازخبرنگاران ازدیدن تصاویر کتابخانه سیار درمناطق دوردست واستقبال کودکان ازسفیرسیارفرهنگی این واقعه را چون پدیده جدیدوتازه درحیات فرهنگی افغانستان تفسیرمی نمایند وخبرنگارانیکه درافغانستان سفرنموده اند و ازوضع اسفناک کودکان گرسنه،ژولیده مو وپابرهنه آگاه اند که حتی درشهرکابل دروسط خیابانها وکنارنانوایی ها بخاطر یک لقمه نان گدایی مینمایند وآدم های نوبه روزگاررسیده باموترهای آخرین مدل وشیشه های دودی ازکنارشان ردمیگردد این صحنه ها را به کتابخانه سیار حسینی که باقبول خطر دردهات وقصبات میرود مقایسه می نمایند. خبرنگاران میگویند درتاریخ خوانده ایم که شرق گهواره تمدن جهان است وبزرگان ما می نویسند که ستون تمدن کتاب ومطبوعات است.عشق کودکان به کتاب خانه سیارخوشبینی مارا به آینده افغانستان بیشترمیگرداند.img_4923

bright-star-mobile-library%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b1

ادامه خواندن ابـتـکار سـفـیـربـیـدارگــر/کـتـاب بـجــای تـفـنـگ وانـتـحار:دکــتـور عــلــی احــمــدکــریــمــی

ســلـطان رضــیـه غــوری

%d8%b3%d9%84%d8%b7%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8%a7%d8%b6%db%8c%d9%87    سلــطـــان رضــیـــه دخــتــر شــمـــس الــدیـن  الـتـمــش غــوری مـیـبـاشــد که در ســنـه 607 هــ ق در دهــلــی بـر تـخـت سـلـطـنـت جــلـوس نـمــوده ، بـیـسـت و شـش سال پــادشـاهـی کرد.

الـتـمـش رضـــیــه را از هــمــه اطــفـــال خــویـش بـیــشـتـر دوســـت داشـــت در تـعــلــیــم و تـــربـیـه او کـــوشـــش زیـــاد کــــرد، در اثــــر تـــوجــه پـــدر خــــود رضــیــــه تــمــام عــلـــوم مــتــداولـــه آن عصر را آمـــوخـــت عــــلاوه بـــر آن حــســـب مــیــل ســلطــان الــتــمــش در اســپ ســــورای، شــمــشــیر زنــی و غــیــره فــنـــون مـــردانــــه مـــهـــارت بــســزای داشـــت، طــوریــکـــه از تــصــاویـــرش مــعــلـــوم مــیــشـــود. خـــیــلــــی قــشـنـگ و دلــــربـــا بـــود، گـــویــنـــد صــــدای بـــســیـــار جـــزاب داشــــت کــــه بـــه دلـــربـــائــیـــش مــی افــــزود. زیــبــائــی مــعـــنــوی رضــیــه او را مـــحــبــوبــه تــمــام اطـــرافــیــانـــش گــــرائــیـــده بـــود.

ادامه خواندن ســلـطان رضــیـه غــوری

مـلتـها با قـلم عـلـمـا و اندیشــه فـلاسـفـه ٬باشـعـر شاعر ان و با تابلوی نقاشان بیدار میشوند- نوشته : ماریا دارو

Maria-Daro-2008  هر گاه  نگاهی  بر تاریخ  ملیت ها بیآندازیم  ٬ می  بینیم  که  اساس  نشر و نمای  جامعه  با پرورش  معارف  پیوند عمیق  وحیاتی  دارد . اما اگر از نظر  نویسندگی  و معارف کشور  خویش را با دیگران  مقایسه  نمائیم٬ به  قایق  شکستهء میماند  که  به سرنوشت  نا معلوم  در حرکت  است  تا خود را به ساحل  برساند. با  کمال  تاسف باید گفت  که در طول  تاریخ  کشور ما  اکثراَ حکام آگاه  و صادق  که  جواب  گوی  نیازمندی  های جامعه  باشند ٬کمتر به قدرت ریسده اند و یا هرگز به  قدرت  سیاسی  نرسیده  اند.

تاریخ  فتوحات کشور ما گواهی  روشنیست  که  همواره استعمار  تلاش کرده  است  تا از حاکمیت  مستبد و دست  نشانده  خویش  حمایت  نماید .  پدران ما چنین  ظلم ها را  تجربه  کرده  اند. هرگاه  مبارز ین راستین ٬ نویسندگان مردمی  ُ شاعران  انقلابی  و نقاشان  هنر آفرین  سربلند کرده اند به زودی سر کوب  گردیده  اند.

ادامه خواندن مـلتـها با قـلم عـلـمـا و اندیشــه فـلاسـفـه ٬باشـعـر شاعر ان و با تابلوی نقاشان بیدار میشوند- نوشته : ماریا دارو

ده قــاعــده بــرای داسـتـان نــویـسی – از نگـاه نـویـسندگان مخـتلف سارا واترز بر گردان : گیل آوایی

    یک اشاره: آنچه می خوانید، نظرات سی نویسندۀ انگلیسی زبان در رابطه با چرایی و چگونگیِ داستان نویسی ست که گاردین آن را در دو بخش منتشر کرده است. آن را به فارسی برگردانده ام با این نگاه که آشنایی با نظرات نویسندگان حرفه ایِ غیر فارسی زبان، می تواند برای دوستداران و علاقمندانِ به داستان و داستان نویسی مفید و حتی الهام بخش باشد. اینبار نیز به روال همیشگی ام متن انگلیسی را با ترجمه فارسی همراه کرده ام که هم امکان انطباق فراهم باشد و هم مورد استفادۀ احتمالیِ علاقمندان زبان انگلیسی قرار گیرد. اینکه چه از آب در آمده باشد، به شما خوانندگان گرامی وا می گذارم اگر چه ترجمه از سوی این قلم را بحساب وسوسه های هر ازگاهی ای بگذارید که مرا با خواندن متنی به ترجمۀ آن می کشاند وگرنه هیچ انگیزه وُ خواست وُ هدفی برای اسم وُ رسم وُ ترجمه وُ مترجمی یا هر اتیکت و عنوانی به این معنا در من نیست.

ادامه خواندن ده قــاعــده بــرای داسـتـان نــویـسی – از نگـاه نـویـسندگان مخـتلف سارا واترز بر گردان : گیل آوایی

شـهـرزاد هـزارویـک شـب زرنـگار : نــوشــتــه دکتور صـبـورالله سـیـاه ســنـگ

%d9%85%d8%b1%db%8c%d9%85-%d9%85%d8%ad%d8%a8%d9%88%d8%a8  اگر جای دیمتری ایوانویچ مندلیف میبودم، هنگام هنجار بخشیدن جدول دورانی عناصر کیمیاوی، در ستون “فلزات نجیبه” دو نام دیگر را پهلوی طلا و نقره و پلاتین مینوشتم: مریم محبوب و زلمی باباکوهی.                                 در روزگار سردرگمی، سرگرانی و سرگردانی کنونی، در سرزمینی که راست و دروغ را همگون از چپ به راست مینویسند، بیست سال پاسداری از زبانهای فارسی و پشتو یکی از رهاوردهای ماندگار این دو همره و همسر وهمکار نستوه است.

مریم محبوب یا چنانی که در گذشته‌ها مینوشت “مریم محبوب افسری”، به گفته فروغ فرخزاد مانند “هر آدمی که به دنیا می‌آید، تاریخ تولدی دارد، اهل شهر یا دهی است، توی مدرسه‌یی درست خوانده، یک مشت اتفاقات خیلی معمولی و قرارداری در زندگیش اتفاق افتاده که برای همه می‌افتد” بوده‌است. چه شکوهنده است اینگونه آمدن و بودن…

ادامه خواندن شـهـرزاد هـزارویـک شـب زرنـگار : نــوشــتــه دکتور صـبـورالله سـیـاه ســنـگ

اخـتـرمـو مـبـارک شــه ٬ عیـد مـبـارک

                                   %d8%b9%db%8c%d8%af-%d9%82%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d9%86

                                   اختره راشه چې غمونه ورک شې   

                                  وطن رڼا شې تورتمونه ورک شې

اختر مو نيکمرغه , بختور , او سوکاله گرانو وطنوالو خپلوانو مهاجرو هيواد والو

گرانو دوستانو هيله د اختر شپې او ورځې د خپلو کورنيو ترڅنگ په خوښی او خوشالۍ سره تيرې کړئ.

عید سعید اضحی ،ایام مبارک و شریف اهدای پاداش های خداوندی از آزمون های بزرگ، روز های مهمانی خداوندی به بنده گان مؤمن و متدینش میباشد. این ایام فرخنده را از صمیم قلب به تمام مسلمانان جهان و مردم مؤمن ومتدین افغانستان  تبریک وتهنیت میگوئیم.

اســتــرداد استــقــلال وطـــن را گرامــی داریــم : امــان مـعـاشــر

نورزی copy  بنا به تفاهم قبلی که با فامیل محترم محمد کبیر نورزی داشتم ،خواستم که به اوشان داخل خانه شوم وقتیکه زنگ دروآزه آنها را بصدا درآوردم خانم نابینا دروازه را کشوده ومرا به داخل دعوت نموده در اتاق رهنمایی کردند که محترم الحاج محمد کبیر نورزی سخنان از خاطراتش به زبان می آوورد و شفیقه جان با قدر امکان تراوشات خاطرات پدرش را در کمپیوتر مخصوص نابینایان تایپ و ثبت می نمود.حاجی صاحب جسمن ضعیف و توان حرکت زیاد را نداشت و به چوکی مریضی (ولچیر)نشسته بودند، اما فکر آرام و خاطره خوب داشتند.
محترم الحاج محمد کبیر نورزی یکی از مشروطه خواهان کشور ماست، چون تاریخ زنده و شاهد گواه از آغاز با شکوهی استقلال افغانستان برایم قصه کردندو سخن از متن ومحتوای اولین نشریۀ افغانستان شمس النهار زدند . خودشان همکار اخبار ندای خلق به مدیریت عبدالرحمن محمودی بوده که همچو اولین ارگان سیاسی در وطن ما پا به عرصۀ وجود گذاشته است.
محترم محمد کبیرنورزی در قصه ی شرین خودزمان دولت شاه امان الله خان را زمان زایش روشنگری ترسیم نموده، و فعالیت های نشرات انیس، ویش زلمیان، ویسا، اتقاق اسلام در هرات و بیدار در مزارشریف را چراغ و روشنی در راه تاریکی ها دانستند.
موصوف رویداد های تاریخی وفرهنگی در امر رشد ، انکشاف وخدمتگذاری های شاه عادل وترقی خواه را حکایه نموده، آغاز انکشاف سویه علمی و پیدایش رنسانس علمی و تاریخی در کشور میداند ،که هر فرد و تبعی افغانستان از روی رضا ویا جبر هتمن باید با سوادمی شد .
نورزی صاحب یاد آور شدند ! مقصود و هدف شاه ترقیخواه پیدایش جامعه ی نوین و با سواد بود .شخص خود شاه امان الله خان از من که شاگرد صنف پنجم بودم امتحان گرفتند.خودم دیدم که شاگردان مسگر، آهنگر ، رزگر،کبابی و دیگر هموطنان محروم از سواد را در منزل بالای شاه دو شمشیره درس سواد اموزی میدادند و با دستان تباشر الود از آنجا به ارگ پادشاهی برمیگشتند.
محترم کبیر نورزی در رابطه به اولین نشریۀ زن در افغانستان گفتند”(انتشار اولین نشریۀ زن در افغانسان بنام ارشاد نسوان به سر دبیری ملکه ثریا خانم امان لله خان عرض وجود کرد که در مورد تنویر اذهان طبقه ی اناث نقش بارزی ایفا نمود .من آنرا می خواندم .ارشاد نسوان به مقصد منور ساختن و تغییر حیات نسوان در هر زمینه مطالب مربوط به زنان به خصوص مسائل صحت، پخت وپز در آشپزخانه را زیاد تر نشر مینمود که همه با علاقمندی آنرا مطالعه می نمودند با در نظر داشت ذهنیت روشن این ملکه ی ممتاز و یاد آوری خاطرات پر آن ، دخترم شفیقه نورزی علی الرغم نابینایی به همکاری محبوبه خواهرش بنا بر توسعه ی این جانب به نشر ماهنامه زن در ونکوور کانادا مبادرت ورزیدو از مدت مدیدی بزنان جامعه افغانی خدمت می نماید و موضوعات مختلف را غرض آگهی هموطنان بخصوص جامه ی مهاجر کشور بنشر می رساند که شخصآ احساس غرور می نمایم.).
محترم نورزی با نقل از قسمتی یکی از بیانیه های شاه امان الله خان که گفته است:( ” خدا میداند که من ملت غریب وعاجز خود را به اندازه دوست دارم وبه مقابل خیر وبهبود و آرامی و آسایش طبقه عاجز ملت خود نه خان نه ملک نه ملا نه سید ونه به دیگر صاحب رسوخان اهمیتی میدهم. بلی این مسله را بار بار گفته ام ، اگر ملت غریب ما آرام وخاطر جمع گردند ، طبعا ً، خان، ملک، سید، ملا و تمام آنها هم آباد و آسوده می باشند . اگر خدای ناخواسته پریشان ونا آرام باشند ، پس من تنها آرامی خان، ملک، سید، ملا را نخواسته بلکه از خودم را هم)شاه امان الله را عادل و مهربان، به فرد فرد مردم افغانستان، بدون کوچکترین امتیاز قومی، لسانی و مذهبی بیان کرده و عشق علاقه ُ شاه را به معارف و عام ساختن آن قدر دانی نمودند.در رابطه به سخنان خود ادامه داده گفتند:
امان الله خان شخصا ً خودش با هیأتی به قندهار رفت تا از اجرای فرامين مطمُن گردد. هنگام ديدار از يک مکتب دید که درس شروع میباشد ولی چند متعلم در صحن مکتب به بازی مشغول میباشند. از مدیر مکتب پرسید، چرا این بچه ها درس نمیخوانند؟. مدیر به جواب گفت که ساعت درس دينیات است و این بچه ها از اهل هنود هستند .
شاه امان الله گفت، انها اقلیت هستند وما باید به اقلیت های خود بیشتر توجه داشته باشیم؛ شما دينیات خودشانرا برایشان درس بدهید که افغان اصیل باشند).
شاه امان الله مرد وطنپرست، مردم دوست و ترقی خواه بود. او در راه ترقی وتعالی کشورش قدم های بزرگ برداشت اما نيرو های مرتجع به تحريک انگليس، اين شاه وطنپرست و ترقی خواه را با دسيسه از ميان برداشتند.
به منظور تبریکی جشن سالروزاسترداد استقلال کشور ما افغانستان به یکی بلاک های ناحیه ی برنابی برتش کلمبیا کانادا که اساسآ پدران و مادران مسن ما در آنجا زندگی دارند ، رفتم تا جشن روز استرداد استقلال کشور را بر آنها مبارک بگویم. وقتیکه نزدیک به تعمیر شدم پاها یم احساس سستی و نا توانی کرد. مکث مختصری کردم ، بیادم آمد که یکی از شاعران مستعید ما در ونکوور مرحوم عبدالله عنبری (رح) که در یک خانه این بلاک زنده گی داشتند،در اثر فشار تکلیف قلبی مدت چهار روز با مرگ دست و پنجه نرم کرده بودند. در آن هنگام تلاش نمودند تا خود را به دروازه برسانند و یا به تلفون که وضع نا هنجار خود را به نزدیکان و دوستان خویش برسانند و از آنها طالب امداد شوند با تاسف دست رسی به کسی پیدا نکرده بعد از چهار روز دروازه را کسی می کشاید و آنرا در حالت نزع می بیند بدون معطلی به شفاخانه میبرد و در آنجا جان را به جان آفرین تسلیم میکند.در حالت تردد بودم که محترم حاجی طاهر امیری که در آن بلاک زندگی داشتند پیش رویم ظاهر میشود
بعد از احوال پرسی داخل صحبت میشویم و روز استقلال کشور را که همین اکنون پاکستان انرا می خواهد نابود و کشور ما را زیر سیطره خود بگیرد ،تبریک گفتم .در منزل ده به دیدار محترم سردار عبدالخلیل یونسی رفتیم که خانم مهربان و محترم شان ما را پذیرای نموده داخل خانه بردندو با اهدای دسته گلی از طرف برنامه مادر روز جشن استرداد استقلال کشور را به محترم سردار صاحب تبریک عرض کردم . محترم از کهولت بسیارتوان استادن را نداشت و در چوکی قرار گرفته بود و از آمدن ما اظهار خوشی و امتنان کرد.موصوف با افتخاری سر شار از شاد مانی از تحصیل استرداد استقلال کشور صحبت نموده و فوتوهای شاه امان الله خان را که با امضای شخص غازی امان الله خان به خانواده ی آنها به شکل یاد گاری اهدا شده بود، به ما نشان داد و نظرات ترقی خواهانه ی آن شاه بزرگوار را فشرده بیان داشتند و یاد آور شدند که مردم کمسواد کشور با دسیسه ی بیگانه گان این شاه ترقی خواه را از کشور بیرون راندند .
محترم سردار صاحب یونسی گرامیداشت و تجلیل از روز استقلال را برای ملت افغانستان تبریک و یاد آور شد که افتخارات گذشته را نباید فراموش کرد و آنرا درس آموزنده برای نسل آینده قرار داد.
— امان معاشر 

ّداستــان واقــعــي دو زوج : بــرگرفــتــه از صــفــحه ارمــغــان مـــلــی

       تصویر  از  داستان ...همسرم قبل ازدواج با من عاشق دخترخاله اش بود و قسمت هم نشده بودند. دخترخاله زودتر ازدواج کرده بود و همسرم هم پس از معرفی توسط یک آشنا، مرا دید و با هم ازدواج کردیم.

عادت داشت که بعد از سرکارش ، با رفقای باب و ناباب جمع شوند و الواتی کنند و من هر شب تا نیمه شب منتظر او بودم. گاهی شام خورده بود و گاهی نه و من فقط سکوت میکردم.

وضع مالیمان بد نبود و دو طبقه خانه داشتیم. طبقه بالا اتاق خوابها و حمام و طبقه پائین آشپزخانه و پذیرائی …

یک شب مهمان داشتیم. وسط مهمانی بود که متوجه شدم همسرم نیست و کمی طول کشید. رفتم طبقه ی بالا که ببینم چرا نیست و اگر کاری هست انجام بدم و … بالا رفتم و در اتاق خوابمان را باز کردم و صحنه ای دیدم که امیدوارم هیچ زن متاهلی نبیند.

ادامه خواندن ّداستــان واقــعــي دو زوج : بــرگرفــتــه از صــفــحه ارمــغــان مـــلــی

غـــمــگــسـار جــــاودانـــی – چــشــمــه ســار مــهــربــانــی « مــــــادر اســـــــت» پــیــام تــســلــیــت

 خانم شایگان بادرد و دریغ  مطلع شدم  که  خانم زینت  شایگان یکی  از پیشکسوتان  نستوه زنان سخنور و نطاق  برجسته ء  رادیو افغانستان  رخ به نقاب  خاک کشید  و دوستان  و عزیزانش را در نبودش  به  تلخکامی و سوگ  دعوت  کرد. ( کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام ) ضایعه  از دست  دادن  نزدیکترین  موجود هستی  یک  خانواده  «مادر» ٬غم بس بزرگ است  که  نمیتواند با کلمات  و یا  جملات  آنرا  جبران  نمود اما قانون  هستی  همین  است  که  ما میرویم  و دیگران  میآیند . خوبترین  تفسیر آفرینش در گیتی  بیکران  هستی ٬ راهسیت بسوی  جاویدانگی  . خوشا آنکس  که  در  نبودش  فرزندان  نیکو و نام نیکوتر ٬ از خود بجا بگزارد. شادروان  خانم  زینت  شایگان  یکی از پیشتازان  اشتراک  کننده ء زنان  در زندگی  اجتماعی  و فرهنگی افغانستان بود که در شرایط  دشوار سنتی  وطن ٬ عقب مکرفون رادیو  قرار گرفت  و با صدای لطیفش  گوش  هموطنان  مارا با قرائت  اخبار و برنامه  های  گوناگون  نوازش  داد.  

                               باتاسف شادروان خانم  شایگان بتاریخ  بیست  دوم فبری  سال  روان (29 February  2016  )  با زندگی در دیار هجرت  وداع  کرد. سایت  ماریا  دارو  این  ضایعه  بزرگ  را به  تمام  خانواده  شادروان شایگان  و تمام نطاقان و  فرهنگیان تسلیت  عرض  مینماید.

پیام تسلیت

دربــاره عـشـق زیـب النسا بیگم و مــفـهـوم اشــعـار وی : تـالـیـف دکـتــور عـنـایـت الله شهرانی

احـسـاس مــن « مـیـرا احـساس» کـتـاب اشــعــارکــه تازه بــه طــبـع رســیـده اســت .

 Rajni book coverخانم  رجنی کمار  پران  فرزند  شادروان  پران ناتهّ غنمیت « هنرمند معروف» رادیو  افغانستان  میباشد.               خانم پران  خود نیز مانند پدر مرحوم  شان  در رادیو  افغانستان  خدمت  زیاد  نموده  اند  او یکی از خوبترین  نطاقان  مدیریت  نشرات  خارجی  « زبان  اردو» رادیو  افغانستان  بود . وی  در اثر جنگهای  داخلی  مجبور به  ترک  وطن گردید و  در امریکا  مهاجرت نمود . اکنون در ایالت  نیویارک  ایالات  متحده  امریکا  زندگی  مینماید.

با نام  و صدای  خانم  پران  هموطنان ما آشنائی دارند  امااز اشعارش کمتر  مطلع  اند.                                    خانم پران  اشعار  زیاد بزبان اردو  و اندک هم  بزبان  دری  داشته  است  که هموطنان  ما در سایت  های انترنتی  آنرا  مطالعه  نموده  اند. وی  کنون موفق  به  چاپ  کتاب  بنام  « احساس من» گردیده  است.

کتاب  احساس  من  دارای یکصدو  چهل  وچهار  صفحه  بوده  که  در بین  دو پشتی  زیبا احساس  من  سه  نظم  و ده  دوبیتی  و متباقی  غزل  های  خوب  جابجا شده  است .

سایت  ماریا  دارو  این  موفقیت  بزرگ  را برای  خانم  پران  تبریک  گفته  به  تمام  هموطنان ما که با زبان  اردو  آشنائی  دارند ٬ اطلاع  میدهد که  این اشعار  زیبا را مطالعه  نمایند.

فـــریــادعــادلانــه مهـاجــرافـــغــانی لندن را لـــرزانــیـد : دکتـــورعـلـــی احــمــد کــریــمــی

  imagesدیوید کامرون نخست وزیرانگلستان درآستانه همایش بین المللی لندن درمبارزه با فساد، افغانستان ونیجریا را ازفاسد ترین کشورهای جهان نامید. سیاستمداری کهنه کار مانند کامرون ناسنجیده وتصادفی به احساسات وطن پرستانه مردم بازی نمی نماید. او به محمداشرف غنی وانمود گردانید که مردم انگلس و سایرکشورهای غرب همکاری وحمایت دولتهای خودرا خیانت وبی وجدانی به مردم شریف افغانستان می دانند. فساد وبی عدالتی دردولت نام نهاد وحدت ملی منافع جهان غرب را به مخاطره افگنده  وعامل رشد جنبشهای افراطی ملی گرایان وچپی ها درغرب گردیده است.

ادامه خواندن فـــریــادعــادلانــه مهـاجــرافـــغــانی لندن را لـــرزانــیـد : دکتـــورعـلـــی احــمــد کــریــمــی

مـــادر بــتــو ســـلام : نـــذیـــر ظـــفـــر

zafarnazir

بودی تو رهنمای من ای مایه ای کلام – مادر بتو سلام

تقریر کرده ای بمن از زنده گی مدام – مادر بتو سلام

من خفتم و تو تا به سحر در کنار من شبهای تار من

گهواره را به ناز تو میدادی انتظام  – مادر بتو سلام

از گریه ام همیشه ملول و زبون شدی دل غرق خون شدی

از خنده ام همیشه شدی شاد و شهد کام – مادر بتو سلام

از راه رفتنم تو به پرواز امدی چون باز امدی

کردی همیشه قصه من نزد خاص و عام – مادر بتو سلام

گفته خدا که هست بهشت زیر پای تو جانم فدای تو

خالق ز لطف داده برای تو این مقام – مادر بتو سلام

بودی تو رهنمای من ای مایه ای کلام –  مادر بتو سلام

تقریر کرده ای بمن از زنده گی مدام    مادر بتو سلام

من خفتم و تو تا به سحر در کنار من شبهای تار من

گهواره را به ناز تو میدادی انتظام     مادر بتو سلام

از گریه ام همیشه ملول و زبون شدی دل غرق خون شدی

از خنده ام همیشه شدی شاد و شهد کام –  مادر بتو سلام

از راه رفتنم تو به پرواز آمدی چون باز آمدی

کردی همیشه قصه من نزد خاص و عام    مادر بتو سلام

گفته خدا که هست بهشت زیر پای تو جانم فدای تو

خالق ز لطف داده  برای تو این مقام    مادر بتو سلام

روز مـــادر بــتـــمام مـــادران جــهــان مــبــارک بــاد

مادر یعنی زندگی ،
مادر یعنی عشق ،
مادر یعنی مهر ، عاطفه  و محبت٬ شفقت و ترحم .
مادر یعنی آن فرشته ای که با اشکت ، اشک میریزد ،
با خنده هایت می خنده ، مادر یعنی آن فرشته ای که نگاهش با هر لبخندت ، زندگی میکند .
مادر یعنی  فرشته ء که موهایش سفید میشود و برای بزرگ کردن فرزندش میگوید ، درد و بلات به جانم .. .. هرقدراز  محبت  مادر بگوییم  کمتر گفته ایم  پس مادرهستی  همه  انسانها….. پس  برفرزندان واجب  آنست  که خدمت مادر را  در زمان  که  مادر همرای  شان  است  انجام  بدهند .
روز مادر  را به  تمام  مادران  جهان  تبریک وتهنیت میگوئیم .روز-مادر1

گذری بر تاریخچه زبان پارسی دری : دکتر محمد حسـیـن یـمـیـن

زبان پارسی دری یکی از زبانهای دوره نوین آریایی ایران زمین و خاستگاه آن باختر و حوزه باکتریا است. این زبان پس از تکوین و شکل گیری از همین سر زمین باختر به غرب در ایران شمال فرارود,  بخارا و سغد در شرق و جنوب به شبه قاره هند گسترش پیدا کرد که بعداً در زمینه روشنی انداخته میشود.امروزه بیشترین کاربرد این زبان در بخش شرقی ایران رایج است که امروزه افغانستان نام گرفته است . در کمتر از سیصد سال پیش بیش از دو هزار و دویست سال این مطنقه ( افغانستان کنونی ) بخشی از خاک ایران محسوب می شده است و با فراز و نشیب های گوناگون همیشه بخشی از ملت ایران مسحوب میشدند . پس از سلطه استعمار روس و انگلیس بر این منطقه ایرانی به تدریج خاکهای ایران شرقی جدا شده و در فقر و عقب ماندگی نگهداشته شدند و به یاری روس و انگلیس کشوری ساختگی از قومی ایرانی به نام افغانستان شکل گرفت تا موجب گردد قدرتهای استعماری جهان بیش از پیش بر سرمایه ها و منابع خدادادی این سرزمین چیره شوند و از موقیعت ژئوپولتیک آن برای مقابله با ایران بزرگ بهره ببرند . امید بسیار بر این است که این منطقه و تیره های آریایی آن باردیگر با سرزمین ایران بزرگ بپیوندند و در جهت متحد شدن هرچه بیشتر اقوام ایران زمین کوشش کنند . زیرا با وجود تفرقه و فاصله میان اقوام ایران بزرگ ( تاجیک ها – ترکمنها – کردها – آرانیها – آریاناها و ساکنین قفقاز ) هیچ سود و موفقیت برای آنان حاصل نمی شود ولی در اتحاد و یکی شدن دگر باره این سرزمینهای ایرانی میتوان باردیگر سرزمین اهورایی و جاوید با قدرتی بزرگ در جهت پیشرفت و گسترش تمدن بنا نمود .  واما زبان پارسی دری اساساً از زبان دوره میانه آریانی یعنی پارتی (پرثوی, پهلوی اشکانی) در همین سر زمین در حوزه بلخ, هرات و سیستان بوجود آمده است.

ادامه خواندن گذری بر تاریخچه زبان پارسی دری : دکتر محمد حسـیـن یـمـیـن

شاد روان صـایــمــه مــقــصــودی : لیکونکی داود مقصودی

صایمه  مقصودی

چی پیداشوی تا ژړل خلکو خندا کړه

هسی مړ شه چی ته خاندې خلک ژاړي

دا شعر دهغه قبر په شناختي لیکل شوی چی دنن نه ٣٥ کاله پخوا دمرنجان دشهیدانو په غون‌‌‌‌‌‌‌ډی کی دد هیواد وا او دهنر دمینه وال لخوا خاوروته سپارل شویده.  هو، صایمه مقصودي یادوم.                                                  صایمه مقصودي د١٣٢٩لمریز کال دکابل ولایت دچاردهی دواصل اباد په کلې کی دیوی متوسطې روحاني او روښنفکره کورنۍ کی دنیا ته راغله ددی دخاپوړو ځآی هماغه دواصل اباد کلی وو. خو کله جی لږه بوټکۍ شوه ددینی زده کړو تر څنګ دمحجوبه هیروي په لمړنۍ ښوونځي کې لوست پیل کړ چی بیا دهماغی لیسی ددولسم تولګي نه فارغه شوه.     په کال ١٣٤١ کی دکابل پوهنتون دادبیاتو په پوهنځي کی په لوړو زده کړو پیل وکړ خو ‌‌‌‌‌‌ډیر زر دځینو اقتصادي او ټولنیزو ستونزو له کبله لوړې زده کړی ناتمامه پآتی شوې.

ادامه خواندن شاد روان صـایــمــه مــقــصــودی : لیکونکی داود مقصودی