دانشمندان اسلام که کافر ومرتد گفته توهین شدند؛ حالا افتخار اسلام اند: نوید جمال

ممکن است تصویر ‏‏‏۳‏ نفر‏ و ‏متنی که می گوید ‏یعقوب الکندی رشد ابنرشد ابن سینا جابر ابن حیان یاالرازی‏‏‏ باشد

این دانشمندان توسط مسلمانان کا،فر و مرتد گفته توهین و تحقیر شدند اما امروزه میگویند اینها افتخار اسلام هستند:

01 – #یعقوب_الکندی

او در فلسفه، فیزیک، ریاضیات، پزشکی، موسیقی، کیمیا و نجوم متخصص بود. هنگامی که خلیفه مخالف اندیشه کندی به قدرت رسید، برای جلب رضایت و خوشنودی ملا ها، کتابخانه کندی مصادره شد و او در شصت سالگی سر عام شلاق زده شد، الکندی با هر تازیانه ای از درد فریاد می زد و حضار می خندیدند!

02 – #ابن_رشد

دانشمند معروف اندلسی ابن رشد که نقش اساسی در رنسانس (دوباره زنده شدن اروپا) داشت، ملحد اعلام شد و کتابهایش سوزانده شد. بنا بر روایتی او را به ستونی از مسجد جامع بسته بودند و نمازگزاران به صورتش آب دهان می انداختند. این عالم بزرگ، آخرین روزهای عمر خود را در ذلت و گمنامی سپری کرد!

03 – #ابن_سینا

ادامه خواندن دانشمندان اسلام که کافر ومرتد گفته توهین شدند؛ حالا افتخار اسلام اند: نوید جمال

طالبان و آمریکا: امیدها و نگرانی‌ها : احمد سعیدی

احمد سعیدی

آنچه که در افغانستان در حال حاضر دیده میشود ثمره دستآورد های پانزدهم اگست ۲۰۲۱ است. روزی که در تاریخ افغانستان بخاطره ها باقی خواهد ماند. تصاویر وحشتناک بعد از به قدرت رسیدن طالبان فرار مردم آویزان شدن مردم در طیاره های خارجی ها انتحار و انفجار در میدان هوایی کابل بی نظمی و بی برنامه گی یکی پی دیگری که از حوصله این نوشته خارج است. آما آنچه که هیچ کس نمی تواند منکر آن باشد اینست که امریکایی ها حد اقل از چند سالی بدینسو برای آوردن دوباره طالبان به قدرت برنامه ریزی کرده بودند. گرچه عباس استانکزی آغاز مذاکره ی امریکا با طالبان را از سال 2007 عنوان میکند اما اصلی ترین مذاکره میان امریکایی ها و طالبان از سال 2010 آغاز شده است. به عقیده من امریکایی ها به این نتیجه رسیده بودند که پروسه بن اول آنطور که برنامه ریزی و طرح شده بود در افغانستان ثمر بخش نبوده است.

ادامه خواندن طالبان و آمریکا: امیدها و نگرانی‌ها : احمد سعیدی

عطا الله ونرگس ؛ نوشتهء :استاد جاوید فرهاد

این قصه به‌سال‌های دور بر می‌گردد؛ سال‌هایی که عطاالله عاشق دختر همسایه‌ی شان “نرگس” بود؛ نرگسی که چون شاخِ شمشاد قامت کشیده بود و گیسوانِ افشانده‌ و چشم‌های قشنگ، لب‌های گلابی‌ و بینی نسبتن بالا کشیده‌اش، عطاالله را به‌یاد “ممتاز” می‌انداخت و از همان‌رو هر فیلم ممتاز را را بار بار در سینماهای تیمورشاهی و فرخی  می‌دید و پُست‌کارت‌ (عکس‌) های قشنگِ آن دختر فیلم هندی را لای کتاب و کتاب‌چه‌های مکتبش نگه‌میداشت و به‌‌هم‌صنفانش می‌گفت که نرگس یک سرِ مو از “ممتاز” فرق ندارد.

بچه‌ها وقتی به‌عکس پُست‌کارتی ممتاز نگاه می‌کردند، ذوق‌زده به عطاالله می‌گفتند: اِی ولله، چقه مغبول اس!

عطالله از شور و شوق بال می‌کشید. هنگام رخصتی مکتب یک‌راست می‌آمد و دَمِ دکانِ “کاکا جانان بارانه‌ای” می‌ایستاد و به‌امید دیدن نرگس، نگاه‌هایش امتداد کوچه را گز و پَل می‌کرد.

ادامه خواندن عطا الله ونرگس ؛ نوشتهء :استاد جاوید فرهاد

تبریکی سال نو و پیشنه ی نوروز: داکتر فیض الله ایماق

نو روز  و  نو  بهار  و  خزانت  خجسته  باد

چنگ   اجل   ز  دامن  عمرت   گسسته  بود

آبیکه  خضر    میخورد  از  چشمه ی  حیات

روی    مبارک   تو   بدان  آب   شسته  باد

خواننده گان ارجمند ! 

فرا رسیدن سال نو و نو روز عالم افروز را برای شما و خانواده های نجیب تان و مردم ستم کشیده ی افغانستان و تمام جهانیان از صمیم دل تبریک و شاد باش گفته،  سال ۱۴.۳  هجری شمسی را پر از سعادت و کامگاری آرزو می کنم

و اما در باره ی پیشنه ی نو روز باید گفت : جشن بهار و نو روز، عید بزرگ تمام مردم منطقه ی مشرق زمین است . نیاکان ما، نخستین گلهای بهار را « گل نو روز» میخواندند . و اگر کودکی در طلیعه ی نو روز زاده میشد، نامش را « نو روز» میگذاشتند

ادامه خواندن تبریکی سال نو و پیشنه ی نوروز: داکتر فیض الله ایماق

نوروز وجشن نوروز در گذرگاه تاریخ: دکترحمید الله مفید

واژه نوروز را آریایی های باستانی به گونه ای «ناوه روچا» می خواندند در در زبان فارسی میانه به گونه ای« نوگ روژ » آمده است ، در زبان اوستایی به گونه ای «نوکه روکه» بود .در دوران خوارزمشاهیان وسغدیان نوروز را «نوسارد ونوسارجی » می گفته اند .سپس در دوره های پسین به گونه ای نوروج ونوروز به کار رفته است.

ریشه شناسی واژه نوروز:

ادامه خواندن نوروز وجشن نوروز در گذرگاه تاریخ: دکترحمید الله مفید

ماجرای غزنی‌سوزی توسط علاءالدین جهان سوز: استاد محمد مرادی

سلطان علاءالدین حسین معروف به جهانسوز، پسر ملک عزالدین حسین، از سال ۵۴۴ تا ۵۵۶ هجری قمری فرمانروای سلسله غوریان فیروزکوه در ولایت غور فعلی بود. وی دولت غوریان را به اوج رساند و مخالفان غوریان را سرکوب کرد. قبل از این که علاءالدین به قدرت برسد، غزنویان ظلم و فشار مضاعفی را بر غوریان تحمیل کرده بودند. کشتن غوریان برای جانشینان و بازماندگان سلطان محمود غزنوی به کار روزمره تبدیل شده بود. «قطب‌الدین محمد» و «سیف‌الدین سوری»، دو تن از برادران علاءالدین به شکل بی‌رحمانه توسط «بهرامشاه غزنوی» از نبیره‌های سلطان محمود کشته شدند. با قتل این دو تن، صبر غوریان بسر آمد و دیگر زمان انتقام فرارسیده بود. 

ادامه خواندن ماجرای غزنی‌سوزی توسط علاءالدین جهان سوز: استاد محمد مرادی

رساله موسیقی درمانی: نقد ونظر ماریا دارو

دوستان گرانقدرازپیشرفت علم و فرهنگ دوره های تاریخی کشورآگاهی دارند وچندی قبل بنده کتابی را ازدست اخلاص جناب محترم استاد عبدالرحمن «فریدون» سلجوقی اثرگران بهای جناب محترم نصرالدین سلجوقی را بدست آوردم وازآن کتاب پرمحتوا خیلی فیض بردم؛ اکنون جناب محترم نصرالدین سلجوقی کتاب رساله موسیقی درمانی نوشته ی وتالیف ذیقمیت خواجه عبدالرحمن غزنوی بن سیف الدین غزنوی یکی ازدانشمندان قرن دهم را که اندکی پس از عصرتیموریان تحریروبا معرفی مقامات و پرده های موسیقی پرداخته بود وبیان خاصیت درمانی علم موسیقی را دررفع  بعضی امراض شرح نموده است ؛ برایم ارسال داشته اند.

ادامه خواندن رساله موسیقی درمانی: نقد ونظر ماریا دارو

مولوی خال محمد خسته : پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی

مولوی خال محمد خسته یکی از صاحبدلان، هنرمندان و ادیبان و نویسندگان افغانستان فرزند ملارستم بیک در سال (1282 هـ ش) در قریۀ ده‌باز ختلان (فعلاً مربوط خاک تاجیکستان) چشم به جهان کشوده است. پدر مولوی خسته ملا رستم بیک بن عبدالرحیم خان یکی از علمای برجسته و خطاط ماهری بود، که در اخیر امارت امیر عبدالرحمن خان در اول به دیار پروان در شمال کابل و بعداً در شهر مزارشریف متوطن گردیدند. در «دانشنامۀ ادب فارسی» بنابر قول دانشمند گرامی ایشان صاحب کامل انصاری، مولوی خسته را به اسم «خسته ختلانی» آورده اند.خال محمد در سن پنج سالگی در ترکستان افغانستان «صفحات شمال» چنانچه ایشان صاحب کامل انصاری می فرماید ملا رستم (پدر خال محمد) در زمان حکم‌روایی سردار محمد اسحالق خان فرزند امیر محمد اعظم خان حیات به سر می‌برده و از کارگزاران سردمدار ترکستان به شمار می‌رفته است.

ادامه خواندن مولوی خال محمد خسته : پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی

زندگی زیباست! نویسنده- انتون چخوف : برگردان از زبان روسی هارون یوسفی

«برای کسانیکه قصد خودکشی دارند»

زندگی چیزی تلخ و نا خوشایند است، ولی زیبا ساختن آن کار مشکل نیست. برای ساختن این دگرگونی لازم نیست که مثلآ دوصد هزار روبل در لاتری ببری و یا به دریافت مدال«عقاب سفید» نایل شوی یا با خانم زیبا و خوش تیپی ازدواج کنی یا به عنوانِ یک آدمِ خوش قلب در تمام دنیا شناخته شوی. نعمت هایی را که بر شمردیم فنا پزیر اند و به عادت روزانه تبدیل میشوند.

برای آنکه همیشه حتا در موقع غم و ماتم احساس خوشبختی کنی، باید اول از آنچه که داری راضی و خوش باشی و دوم اینکه از این اندیشه که«ممکن بود از این بد تر شود» احساس خوشی کنی و این- کارِدشواری نیست.

ادامه خواندن زندگی زیباست! نویسنده- انتون چخوف : برگردان از زبان روسی هارون یوسفی

شخصیت چند‌بُعدی«سلام سنگی» این اسطوره‌ی بی‌بدیل هنر وسینمای: خالده فروغ

این اواخر بسیار می‌خواستم در مورد این بزرگ‌مرد و چهره‌ی همیشه‌آشنا چیزی بنویسم، اما اگر بگویم که از نوشتن در مورد شخصیت چند‌بُعدی این اسطوره‌ی بی‌بدیل هنر و سینمای ما کم‌آوردم، دروغ نگفته‌ام.

استاد سلام سنگی کاه‌گاهی منت می‌گذارند و از طریق پیام‌گیر وتس‌آپ باهم گپ و گفتی می‌داشته باشیم؛ امروز خودشان لطف کردند و مرا به این نوشته‌ی “دکتر صاحب خالده فروغ” راجع ساختند و من هم با نشر این متن ارزشمند، از بزرگی و شخصیت استاد سنگی گرامی قدردانی می‌نمایم: “سینما این هفتمین هنر جهان جذابیت شگفتی‌انگیزی دارد و سینما در میهن ما معاصر است و امروزی.»

ادامه خواندن شخصیت چند‌بُعدی«سلام سنگی» این اسطوره‌ی بی‌بدیل هنر وسینمای: خالده فروغ

خاطراتی از فرهنگی‌مرد وطن استاد محمد صدیق روهی : نوشته ء پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی

ســــعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگــز 

مرده آنست که نامش به نیکویی نبرند

در کشور سویدن، افغان‌ها برهبری جناب آقای پوهاند رسول رهین فعالیت‌های خوبی را در باب احیاء فرهنگ افغانستان انجام داده اند، از جمله کتابی بنام «کی کیست در فرهنگ برونمرزی افغانستان» که سلسلتاً تهیه و بچاپ می‌رسد، در جلد سوم آن نگارندۀ این سطور کلمات چندی دربارۀ حیات پربار و با برکت ارواح‌شاد، جنت‌مکان استاد روهی نوشتم و مدیر نشرات با تصرفاتی آنرا بطبع رسانید.

راقم این سطور در سال (1959 مسیحی) متعلم مکتب دارالمعلمین کابل بودم، معلم مضمون پشتوی ما استاد مرحوم محمد صدیق روهی بود. استادان آن سال شخصیت‌های مشهوری بودند که بعدها در افغانستان چهره‌های شناخته شده شدند، استاد عبدالمحمد شینواری، حفیظ‌الله امین که بعدها رئیس جمهور افغانستان شد، استاد غلام‌علی آئین که وزیر و والی دوران خود مقرر گردید، استاد محمد وزیر نظامی، استاد راز محمد زارع و دیگران.

ادامه خواندن خاطراتی از فرهنگی‌مرد وطن استاد محمد صدیق روهی : نوشته ء پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی

پوهاند غلام حسن مجددی(رح) مؤسس فاکولتۀ تعلیم و تربیه دانشگاه کابل : دکتور عنایت الله شهرانی

درین مقاله دربارۀ شخصیتی صحبت می‌گردد که وی را باید بر حق «پدر معارف در افغانستان» لقب داد، این بزرگمرد یا معلم بزرگ معارف افغانستان ارواح‌شاد، جنت‌مکان، فضیلت‌مآب، دانشمند بی‌بدیل، مسلمان پاکدل و خوش عقیده، نویسنده و مترجم و بیدل‌شناس معروف پروفیسور حضرت استاد غلام حسن مجددی می‌باشد. آنچه درین مقاله آورده می‌شود، شمه‌یی از حیات پر فیض و برکت آن انسان متقی، پرهیزگار و مسلمان صادق و متعهد است. و نگارنده تنها احساسات باطنی خود را منحیث یک شاگردش بزعم خود می‌نویسد و هستند کسانیکه بهتر از این قلم بنویسند و شاید هم بمراتب صاحب معلومات دربارۀ آن حضرت باشند. استاد مجددی بوقت حیات مبارکش علاقمند به شهرت نبود و شاگردان وی که بدون مبالغه به ده‌ها هزار بالغ می‌شوند، هر یک بروزگاری مبتلا گشتند، و از جانب دیگر بازمانده‌گانش غالباً در جمع‌آوری آثار و یادگارهای آن موجود عالی‌جناب و گوهر نایاب توجه نکردند. اولین و آخرین معلومات دست‌داشتۀ این نگارنده که توسط برادر دانشمند جناب حضرت صاحب محمد نعیم جان مجددی رسیده است، در سه صفحه کوچک و آنهم معلومات نیم صفحه‌یی در هریک که جمعاً نمی‌توان همه را برابر بر یک صفحۀ معیاری بشمریم، و حتی سال تولد را به قمری آورده بودند که درست نبود، از جانب دیگر تا جائیکه اینجانب منحیث شاگرد آن بزرگ‌مرد تاریخ معارف افغانستان، از شخصیت‌های محترم شنیده بودم جناب در یارکند اویغورستان که امروز بنام سینکیانگ می‌گویند چشم به جهان گشوده است،

ادامه خواندن پوهاند غلام حسن مجددی(رح) مؤسس فاکولتۀ تعلیم و تربیه دانشگاه کابل : دکتور عنایت الله شهرانی

ستاد خلیل‌الله خلیلی؛ دانشمند بزرگ معاصر افغانستان : دکتور پروفیسورعنایت الله شهرانی

می‌گویند مادر دهر در هر صدسال فرزندی را به امر الهی بدنیا می‌آورد که در میان دنیائیان روشنایی و درخشنده‌گی ستاره‌اش بیشتر و درخشنده‌تر از دیگر جهانیان است.

ای بسا مردمی‌که بخاطر زیبا جلوه دادن مقاله و مضمون دربارۀ شخصی از یتیمی، از اسیری و از بیکسی و خواری و ذلالت او حکایه می‌کنند و بعداً می‌گویند که شخص مذکور با دانش و لیاقت خود جهانی را تحت تأثیر آورد. درحالیکه یتیمی و بیکسی و خواری و ذلت شخص در حقیقت دبستانی‌ست که خدا بر آن بندۀ خویش تأسیس نموده است و آن مکتب خداست که شخص مورد نظر به توجه خاص خداوند سبق می‌خواند و مکاتب دیگر درس‌خانه‌هایی می‌باشند که بنده‌گان آنرا برای تنویر شاگردان تهیه داشته اند.مکتبی را که خداوند تأسیس می‌کند با مکتب بنده مقایسه نمی‌شود، به همان‌گونه شاگردیکه از مدرسه خداوند درس می‌آموزد با شاگردیکه نزدیک بنده زانو زده از هم تفاوت دارند.

ادامه خواندن ستاد خلیل‌الله خلیلی؛ دانشمند بزرگ معاصر افغانستان : دکتور پروفیسورعنایت الله شهرانی

نویسنده گی مسؤولانه یعنی نفخ صور و برپایی شور در دل واژه ها قسمت سوم : مهرالدین مشید

نویسنده گی یعنی روایت آفرینی و اسطوره سازی های جدید

نویسنده گان، پژوهشگران و روزنامه نگاران در واقع منادیان آگاهی، آزادی و عدالت در جامعه ی خود اند که با توجه به خودآگاهی های انسانی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی و رسالت های اجتماعی و تاریخی شان، به نحوی خود را در برابر مردم خود پاسخگو تلقی می کنند. بزرگترین رسالت یک نویسنده انتقال اطلاعات و تجربه ها به نسل آینده است تا هویت و ارزش‏ های واقعی تاریخی و فرهنگی جامعه در راستای آزادی و آگاهی ماندگار بماند. از همین رو است که البر کامو بزرگ ترین رسالت نویسنده را خدمت به آزادی و آگاهی عنوان کرده است. با این تعبیر نویسنده گان پاسداران آگاهی و آزادی در هر عصری برای هر نسلی اند.

ادامه خواندن نویسنده گی مسؤولانه یعنی نفخ صور و برپایی شور در دل واژه ها قسمت سوم : مهرالدین مشید

علامه استاد عبدالحی حبیبی ازقلم نویسای پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی (۱۹۱۰- ۱۹۸۴م) 

 استاد عبدالحی حبیبی در سال (۱۹۱۰م) در یک خانوادۀ مشهور قندهار بدنیا آمد، پدرش آخوندزاده عبدالحق از اولادۀ حبیب‌الله آخوندزاده مشهور به «حبو آخوند» می‌باشد. استاد حبیبی تحصیلات ابتدائیه را در مکتب خرقۀ مبارکه در قندهار و پس از فراغت به تشویق عبدالعزیز خان مشهور به بابا که در آنوقت مدیر جریدۀ طلوع افغان بود در سال (1927م) در قطار کارکنان جریدۀ مذکور شامل گردید. سپس مدیر جریده در قندهار و بعداً مدیر عمومی پشتو تولنه، معاون ریاست مستقل مطبوعات، رئیس معارف قندهار و وکیل تجار در چمن

ایفای وظیفه نمود.

دودمان استاد عبدالحی حبیبی:

همـــه قبیلۀ من عالمان دین بودند

مرا معلم عشق تو شاعری آموخت

در یک فوتو کاپی سه صفحه‌یی که دو صفحۀ کتاب در یک صفحۀ مستند کاپی شده و از صفحۀ «314» تا «319» در آن موجود است تحت عنوان «اوضاع فکری و اجتماعی » در بارۀ خاندان های مشهور علمی و روحانی افغانستان ذکر ها رفته است و در صفحۀ «315» آن نسخه بدون ابتدا و انتها و نشانی که به گفته جناب استاد راشد سلجوقی غالباً مجلۀ «هرات» باشد. در بارۀ دود مان علمی استاد عبدالحی حبیبی سخنان بسیار مؤثق آورده شده است. این یک پراگراف از آن نسخه آورده

ادامه خواندن علامه استاد عبدالحی حبیبی ازقلم نویسای پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی (۱۹۱۰- ۱۹۸۴م) 

 بیست و نهم جنوری مصادف است به 164 مین زاد روز انتون پاولوویچ چخوف: هارون یوسفی  

امروز- بیست و نهم جنوری مصادف است به 164 مین زاد روز انتون پاولوویچ چخوف- داستان نویس و نمایشنامه نویس معروف روس

داستان کوتاه” وانکا ”  را که یکی از بهترین داستانهای این نویسنده است با هم می‌خوانیم 

برگردان از زبان روسی: هارون یوسفی

وانکا

پسر نه ساله به نام وانكا ژوكوف كه او را سه ماه پيش براي شاگردي به بوت دوزی آلياخين سپرده بودند در شب کریسمس خوابش نمي برد. او صبر كرد تا صاحب دكان٬ شب همراه زن و كارگ‌رانش براي دعای عيد به كليسا بروند. 

وقتی همه رفتند، از الماری صاحب دکان، بوتل رنگ و قلم را کشید، صفحه‌اي كاغذ چملک را باز و شروع به نوشتن کرد:

“ پدر کلان عزيز- كنستانتين ماكاريچ، 

مه، به شما خط نوشته میکنم . کرسمس شما مبارک! خدا به شما همه چیز بته ! مه خو مادر و پدر ندارم، تنها خودت برآیم باقی ماندی “

ادامه خواندن  بیست و نهم جنوری مصادف است به 164 مین زاد روز انتون پاولوویچ چخوف: هارون یوسفی  

(د افغانستان ستره ملي اجماع) یعنې څه؟..لنډه یادونه:

د روان کال د جنوري د میاشتې په ۱۹- سمه نېټه مې د هیواد د ملي ستونځو د حل له پاره د ټولو افغاني ملي ځواکونو د اتحاد او ګډ عمل ته د رابللو په منظور یوه لیکنه د سوسیال ميډیا او انټرنيټي پاڼو له لوري نشر ته وسپارله چې د ډیرو سیاسي فعالینو لخوا د ښه استقبال تر څنګ ځینې نورو په دې اړه پوښتنې طرحه کړې دي. هیله من یم چې د دوستانو د ارزښتمنو پوښتنو په اړه به په فرصت سره د خبرو موقع ومومو. یوه فیسبوکي ملګري مې د فیسبوک په تبصرو او د سوالونو په سر کې نیغ په نیغه راته لیکلی چې د افغانستان ستره ملي اجماع یعنې څه؟ زه غواړم په دې لیکنه کې د مینه والو له پاره په همدې موضوع رڼا واچوم.

ملي اجماع څه شی ده:

ادامه خواندن (د افغانستان ستره ملي اجماع) یعنې څه؟..لنډه یادونه:

مادر اثری ازنویسنده شهیر روسی ،ماکسیم گورکی: احمدشاه ستیز:

تجدید خاطرات دهه ای چهل ، دوران دانشجویی  و  شور و شوق کتابخوانی های آنوقت ….

“کتاب مادر اثری از نویسنده شهیر روسی ،ماکسیم گورکی است. اثری که برای درک جایگاه آن لازم است اطلاعاتی از تاریخ روسیه داشته باشیم. باید بدانیم که زندگی گورکی در ابتدا به چه شکل بوده است و بعد چه فعالیت‌هایی داشته و همچنین لازم است از وضعیت مردم و حرکت‌های انقلابی که در اوایل قرن بیستم شدت گرفته بودند آگاه باشیم. همه این موارد است که به ما نشان می‌دهد چرا گورکی در آن زمان بیشتر از هر نویسنده دیگری مشهور بود. در ادامه خلاصه‌ای از وضعیت آن زمان که در مقدمه مترجم به خوبی شرح داده شده بیان می‌شود.

ادامه خواندن مادر اثری ازنویسنده شهیر روسی ،ماکسیم گورکی: احمدشاه ستیز:

راځئ چې ټول په واحد چتر کې راټول شو!: نور محمد غفوری


دا ډیره موده کیږي چې وطنپال افغانان په انټرنیټي ګروپونو کې سره راټولیږی او غواړي چې له کړکیچن حالت څخه د د ګران هیواد په خلاصون او د ولس د ژوند په سمون کې برخه واخلي، خو په تأسف سره چې ډیر لا په دې چاره کې بریالی نه دي. د مختلفو ګروپونو جوړول افغانان تر واحد چتر لاندې راوړو پر ځای په وړو وړو ګروپونو ویشي. ددې اړتیا ده چې عملاً د سراسری واحد آدرس او د هیواد په کچه د ملی سترې اجماع د جوړولو کار له یوه ځایه پیل شي.   

زموږ جنګ ځپلی او وروسته ساتل شوی هېواد- ګران افغانستان، د تاریخ په اوږدو او په تیره بیا په وروستیو پنځوسو کلونو کې د نړۍ د زبرځواکونو د سیالیو او نیابتي جګړو قرباني شوی چې افغانان د خپل هیواد او ملت د برخلیک له ټاکلو، د بشر د اساسي حقوقو د تأمین او د خلکو د ژوندانه د شرایطو د ښېګڼې له پاره د آزاد تصمیم له نیولو څخه محروم دي.

ادامه خواندن راځئ چې ټول په واحد چتر کې راټول شو!: نور محمد غفوری

نوستالوژی وغربت؛ فصل ناتمام تراژیدی های تنهایی« قسمت اول» : مهرالدین مشید

نوستالوژی رنگین کمانی از رویا های شیرین و دوست داشتنی

آنگاه که احساس غم انگیزی سوار بر بال های شادی و سرور، از دریچه های ناپیدایی به ظهور می رسند و چنان بر انسان غلبه می کنند که به گونه ی معجزه آسا آرزومندی عاطفی و احساس گرم و پر لطافتی به انسان بخشیده و روح آشفته و سرگردان او را سیراب ذوقی سرشار از صفا و صمیمیت می نمایند. این احساس چنان انسان را شگفت زده می سازد که او به دنبال اعجاز واژه ها می رود تا دریابد این احساس چه واژه ی معجزه آفرین را به ارمغان آورده است که این چنین او را حیرت زده و مبهوت کرده است. ذهن کاوشگر و دراک او به حافظه پناه می برد و از خیال کمک کمک می گیرد تا دریابد، کدام واژه ای اینقدر بر او تاثیر گذار و سرنوشت ساز واقع شده که گویا آیینه ی تمام نمای اندیشه ها، خواسته ها و احساسات او گردیده و ابعاد گوناگون دلتنگی های شدید او را برای زادگاه اش بازتاب می دهد.

ادامه خواندن نوستالوژی وغربت؛ فصل ناتمام تراژیدی های تنهایی« قسمت اول» : مهرالدین مشید

پایان تنش میان دو اردوگاه ی تروریسم و پس لرزه های منطقه ای آن: مهرالدین مشید

تنش کوتاه مدت میان ایران و پاکستان؛ اما کارت بازی در دست طالبان

پس از حمله ی هوایی ایران به پایگاه های جیش العدل در خاک پاکستان و حمله ی متقابل پاکستان به پایگاه های این گروه در خاک ایران تنش کوتاه مدت میان دو کشور بوجود آمد و کشور های منطقه بویژه چین هر دو کشور را به خویشتن داری فراخوانده و تشدید درگیری میان دو کشور را که یکی برخوردار از کمک های امریکا و غرب و دیگری هم برخوردار از حمایت روسیه است؛ خطری برای ثبات شکننده ی منطقه تلقی کردند. این دو کشور در حالی بر سر گروه های تروریستی باهم درگیر شدند که از سال ها بدین سو نه تنها اردوگاه و میزبان خطرناک ترین گروه‌های تروریستی مخالف یکدیگر؛ بلکه حامی مخالفان حکومت و مردم افغانستان نیز  بوده و از گروه‌های تروریستی مانند، طالبان، القاعده، جیش العدل و داعش حمایت کرده اند. این دو کشور طی سال های متمادی با سیاست های چند پهلو یک دست به سوی تروریستان و دست دیگر را به سوی حکومت های یکدیگر دراز کرده اند.

ادامه خواندن پایان تنش میان دو اردوگاه ی تروریسم و پس لرزه های منطقه ای آن: مهرالدین مشید

يوسف زي چرخی ” برگی از تاریخ یک غم‌کده؛ تقارن عجیب دو حادثه در افغانستان

۱۶ عقرب ۱۳۱۱ —- ۱۶ عقرب ۱۳۱۲

آن عده از دوستان که با تاریخ و سیاست افغانستان کم‌وبیش آشنایی دارند،اسم «غلام‌نبی خان چرخی»  را شنیده‌اند. او در زمان «حبیب‌الله‌خان»، «امان‌الله‌خان» و «نادرخان»، پُست‌های متعددی را در اختیار داشت. چرخی در اصل از منطقه «چرخ» ولایت «لوگر» از قوم «احمدزی» از تبار «غلجی» بود. او در زمان سقوط کابل به دست «حبیب‌الله کلکانی»، به عنوان سفیر افغانستان در مسکو به‌ سر می‌برد. وقتی از موضوع اغتشاش در افغانستان شنید، از آن طرف «آمو» وارد شمال افغانستان شد و ولایت بلخ را در یک نبرد سخت از طرفداران حبیب‌الله کلکانی گرفت اما زمانی که از خروج امان‌الله خان از افغانستان اطلاع یافت، افغانستان را ترک کرد و دوباره به شوروی رفت. او پس از سقوط دوره کوتاه حبیب‌الله کلکانی، از طرف دولت تازه تأسیس نادرخان، به عنوان سفیر افغانستان در ترکیه تعیین شد اما پس از مدتی، به رسم اعتراض به عملکرد نادرخان، استعفا داد

ادامه خواندن يوسف زي چرخی ” برگی از تاریخ یک غم‌کده؛ تقارن عجیب دو حادثه در افغانستان