یک مشت “گدا ذاده”

یک مشت “گدا ذاده” از راه رسیدند،

درمیهن پر رونق ما خانه گزیدند،

با روضه وبا زوزه دراین باغ پر از گل،

چون گاو دویدند وچریدند وخزیدند،

با چوب وچماق و قمه ودشنه وچاقو،

سرها بشکستند و شکم ها دریدند،

ادامه خواندن یک مشت “گدا ذاده”

فرود آوردن بیرق سه رنگ ملی افغانستان از تپه وزیر محمد اکبر خان غازی: ماریا دارو

ماجرای کنون  افغانستان  برمی گردد به  دشمنی  خاص دول  استعمارگر  و خاصیت  انتقام  جویانه  آن. 

 بطور  مثال ؛ پایین  کردن بزرگترین  بیرق  ملی  افغانستان  که تعریف از حوادث  تاریخی  کشور  میباشد و  بر  فراز  تپه  وزیر  محمد  اکبر  خان غازی  در  اهتزاز بود؛  در  اولین روز  حاکمیت  طالبان  در شهر کابل بتاریخ  ۲۵  اسد ۱۴۰۰ خورشیدی  یک  تصادف نیست ؛ بلکه  نمونه  از انتقام  گیری  انگلیس  توسط  نوکرانشان میباشد.  

وزیر محمد اکبر خان  غازی شخصیت  ملی  و وطن  دوست  کشور ما مکناتن  سر قوماندان  قوای  انگلیس  را در جنگ  اول  افغان  و انگلیس  (   ۱۸۳۸ الی  ۱۸۴۲ ) بقتل  رسانیده بود.

انگلیسیها  در زمانیکه  ابرقدرت  جهان بودند ؛ سه بار شکست خود را در برابر  کشور ما  تجربه  کرده بودند  و از یاد نبرده  است.

 در کتاب  بیدارگر عصر  چاپ  نخست اثر  استاد محترم  فضل الرحمن  فاضل درباره  انتقام  جویی  انگلیس  از مرحوم سید جمال الدین  افغانی ؛ در  صفحه ( ۲۱۲) از قول  محمود طرزی  چنین  نگاشته  است:«  …. زمانی که مریضی  سید جمال الدین  افغانی تشخیص  و عملیات  اولی  بطور  دقیق  انجام  گردید بعد از مدتی  دوباره  تکلم  کرده  می توانست ؛ اما در عملیات  دوم  داکتر  یهودی  نصف  زبانش  را قطع  کرد  و بعد از  سه  الی  چهار  روز  حیات  سید  نیز  به  انجام  رسید.

داکتر  یهودی  که  سید جمال الدین افغانی را  تحت  تداوی  قرار داده بود؛ از مقامات  که گماشته شده ؛ برای  قتل  سید وظیفه  دار بود.  وی را از  کشوری  به  کشوری  مانند  سایه  تعقیب  و به  عنوان یک  دوست با سید  خود را نزدیک  ساخته بود.  داکتر  بعد  از  انجام عملیات  به  سفارت  ایران در  ترکیه رفت  و از  آنجا  ناپدید  گردید. »

موضوع  قتل  سید  در مجله « الهلال »  چاپ قاهره  در اول  اپرایل  (۱۸۹۷) میلادی  منتشر  گردید ؛ مرحوم طرزی  مجله  مذکور  را در  ترکیه بدست آورده بود ؛   موضوع را در  روزنامه  سراج الاخبار  تحت  عنوان(  سدهء سید ) در کابل  (۱۳۹۷) ش به چاپ رسانید. این  موضوع  برای  آگاهی  مردم  افغانستان  خیلی  مهم  می باشد روی  همین  حساسیت  موضع را  جناب  محترم  استاد  فاضل  کلمه  به  کلمه  درج  کتاب  بیدارگر عصر  نموده  است .

در صفحه (۴۴۴)  کتاب  افغانستان  در مسیر تاریخ  جلد  اول  نوشته  مورخ و مبارز شهیر مرحوم  میر غلام  محمد  غبار  چنین  میخوانیم: 

« … روی هم رفته ماحصل سیاست  انگلیس  در  افغانستان این بود که  خواه به جنگ و اشغال  نظامی  و خواه  به  سیستم ولسلی  و خواه  به  تجزیه و تقسیم  و خواه  کنترول  توسط حکومات  افغانی؛ مملکت را  بشکل  پارچه پارچه  شده و ضعیف  و مجزا از  جهان و متروک  منزوی نگهدارند؛ استقلال  سیاسی  و ارتباط  او را با  دول  جهان  معدوم  نمایند؛ از  نشر  تمدن از فرهنگ   جدید  جلو گیری  کند؛ ملت را در  نفاق  و خانه  جنگی نگهدارد ؛ دولت  ها را  طرف  تنفر  مردم  قرار داده  مجبور  به  توسل بخود نماید. و در  عین  حال  کشور را با تبلیغات  وسیع  خود به صفت جهل و وحشت  و دزدی  و دروغگویی  به دنیا معرفی  کرده  و  هیچ  نوع  فضیلت  و افتخار تاریخی  برایش  نگذارد.

« مخرتربین  پالسی  انگلیس را در  افغانستان ؛ همانا کنترول  کشور به واسطه  امرای  آن  بود. زیرا در  صورت  استلای   مستقیم ؛ مردم  کشور  دشمن  خارجی  را  تشخیص  کرده  خط  السیر  خود را در برابر او  معین  کرده  می  توانستند. در  حالیکه  نفوذ  دشمن در زیر نقاب داخلی؛ این  خط السیر  را  مغشوش می ساخت. تخریبات  دوامدار  راه خود را  در بین  جامعه افغانستان گشاده  میرفت.

 « این طرح  انگلیس  در  اواخر  قرن  هجدهم ( دوره  شاه زمان ) تا  اوسط  قرن بیست ( ختم جنگ بین المللی  دوم)  چه در  عمل  نظامی  وچه  در  روش   سیاست  و پر و پاگند  بالاخره  با  اعمال  نفوذ  مخفی ؛ قدم به قدم  در  افغانستان  تطبیق  و تعقیب  گردید….. »

در  صفحه ۴۵۲  جلد اول  افغانستان در  مسیر  تاریخ ؛ مرحوم  غبار  می  نویسد: « و اما  فعالیت  جاسوسی  انگلیسی در  افغانستان  از  عملیات  نظامی  او شدیدتر  و موثر  تر  بود. دولت  های  افغانستان  در برابر جاسوسی  انگلیس  بکلی  خلع السلاح و عاجز  از  مدافعه  بود؛  زیرا  در  دولت  های  افغانستان  ادارات منظم  ضد  جاسوسی  وجود نداشت و آنچه  هم بود فقط  برای  نظارت و کنترول  مردم  داخلی  افغانستان بود  و بس .

ادامه خواندن فرود آوردن بیرق سه رنگ ملی افغانستان از تپه وزیر محمد اکبر خان غازی: ماریا دارو

شعار ها برای استفاده در گردهمایی ها و تظاهرات اروپا : سلیمان کبیر نوری

شعار ها به زبانهای فارسی- دری و انگلیسی آماده شده است

شعار ها به صورت مصور، با درج شماره، در رسانه های جمعی به دست نشر سپرده میشود

 هموطنان گرامی!

      کشور عزیز مان افغانستان در نتیجه ی یک توطیه بزرگ، شنیع و جنایتکارانه  از جانب به اصطلاح جامعه ی جهانی، به پاکستان تسلیم داده میشود. تجاوز آشکار پاکستان با صدور ده  ها هزار طالب مسلح به داخل افغانستان و چشم پوشی جامعه ی جهانی  و حمایت آشکار از بنیادگرایان و افراطیون اسلامی ( طالبان این بلک واتر ارتش پاکستان ) است. البته نقش و ماموریت حاکمیت اشغال(حامد کرزی- اشرف غنی این خاینین به مردم افغانستان) نیز درین پروسه بیشتر از همه فاجعه بار بوده است. 

ادامه خواندن شعار ها برای استفاده در گردهمایی ها و تظاهرات اروپا : سلیمان کبیر نوری

من قاتل را معرفى مينمايم ! .. میرعبدالواحد سادات

يكى از ابعاد مصيبت جانكاه ما اين نقيصه تاريخى است كه در بررسى « زخم خونين » خود ، به علت اساسى ( علت العلل و مادر علت ها ) كمتر توجه مينماييم .
مردم مظلوم افغانستان كه تراژيدى خونبار شان محصول و معلول مداخله و تجاوز خارجى است ، بعد از تحمل چهل و پنج سال جنگ تحميلى و حضور دو دهه دکانداران حقوق بشر ، كماكان سلاخى مى شوند و كشور شان به حمام خون مبدل گرديده است .
افغانستان در دور جديد ” بازيهاى بزرگ ” و در كشمكش كلان جيوپولوتيك جهانى و منطقوى ، اماج دور نوبتى تجاوز گسترده ( G H Q ) و عمال اى اس اى پاكستان قرار گرفته وبه كانون جنايات جنگى و ضد بشرى ، كشتار اهالى ملكى و سيل از بيجا شدگان داخلى در احوال افت كرونا و طاعون فقر و دها مصيبت جانكاه ديگر ، فاجعه حقوق بشر را در كشور مستولى ساخته است .
بحكم وجدان و نداى نعش اغشته بخون مادر وطن بايد اين سوال را رك و راست مطرح نماييم كه :
چرا ؟ و بايد ! بقتل برسيم ! و قاتل اصلى ما كى است ؟

ادامه خواندن من قاتل را معرفى مينمايم ! .. میرعبدالواحد سادات

در معادلات اخیر کشور، اعتبار بی جا نه کنید!–: محمد عثمان نجیب

من چهار سال پیش چنین نوشتم.‌ اگر این نوشته از یک آمریکایی می‌بود حالا به تزس هیاهوی رسانه ها تبدیل می‌شد.‌

هم‌وطن:

طالب، غنی،‌ کرزی، عبدالله، آمریکا و انگلیس و ایران و پاکستان و جهان همه من و ترا می‌کُشند و‌ وطن ما را ویران می کنند. البته در این نوشته آن چه به استاد عطامحمد نور می‌شود مربوط زمانی‌ست که ایشان تسلیم ارگ نه شده بودند. .

ادامه خواندن در معادلات اخیر کشور، اعتبار بی جا نه کنید!–: محمد عثمان نجیب

روایات زنده‌گی من؛ بخش ۱۱۴ : محمد عثمان نجیب

نمونه های خیانت حزب ما از رهبر تا کارگر…!؟

رفیق کارمل رهبرِ گرسنه و مرگ در کانتینر

رفیق آرین نسوار فروش

رفیق رویگر اخبار رسان و دریور در دیار مهاجرت

شادروان رفیق وطنجار کراچی وان در ماسکو

رفیق نیک محمد کابلی کراچی وان سگرت فروش

رفیق علیشاه سرگردانِ کار

رفیق عثمان نجیب تکسی رانِ نابلد…

و… هزار ها عضو حزب همچو ایشان…

رفیق جمعه اڅک مرگ در فقر و ناچاری…

بازی های دست بازیگر تقدیر با من!

سرنوشت انسان به دست خودش نیست و دست بازیگر تقدیر است که هر گونه خودش خواست و دلش شد سرنوشتی را برای آدم رقم میزند که در مخیله اش هم نمی‌گنجد.

همه‌ی ما به حیث مسلمان و انسان میدانیم که در تقدیر انسان تدبیر الٰهی جلوه‌ی خاص دارد.

ادامه خواندن روایات زنده‌گی من؛ بخش ۱۱۴ : محمد عثمان نجیب

ولې ولسوالۍ پرله پسې طالبانو ته تسليميږي؟ – : نور محمد غفوري

 د امريکا او ناتو د عسکرو د وتلو سره يوځاى طالبانو ته د دولتي نظامي پوستو، ولسواليو او د څو ښارونو د ځينو برخو د تسليمۍ چټک بهير پيل شو. د دولتي نظامي مقاماتو او د طالبانو د رسمي اظهاراتو او مطبوعاتو په قول په کمه موده کې تر سلو زياتې ولسوالۍ له دولت څخه د طالبانو خواته بې له جګړې او يا د کمو جګړو په پايله کې واوښتې او د تسليم شوو ولسواليو ډیرې کمې يې د جګړو په زور د طالبانو لخوا تسليم او ونيول شوې. ددې پروسې د پيل او دوام علتونه نوي نه دي، بلکې دا په ملي، ولایتي او ولسوالي سطحه د دولت د شل کلنو غلطو سياستونو، بې رحمه جګړو، په دولتي ادارو کې د فساد، ټنبلي، د حاکمانو لخوا د خارجي مرستو چور، د ملي او د خلکو د شخصي شتمنيو غصب او چپاول او داسې نور علتونه دي چې په تدريجي ډول يې دولت او د حکومت مشران د خلکو ترمنځ تجريد او بدنامه کړل او ښکاره علایم یې اوس لیدل کیږي. 

ادامه خواندن ولې ولسوالۍ پرله پسې طالبانو ته تسليميږي؟ – : نور محمد غفوري

نوستالوژی و افسردگی های روانی، آفتهای مهاجرت!-دکتور علی احمد کریمی

مردم افعانستان در طول چهل سال جنگ بدون وقفه  محکوم به مرگ، تبعید، فرار، فقر و آلوده به مواد مخدر و شیوع بیماری ساری گردیده اند. 

ادامه این جنگ سیاستهای قتل عام به نسل های آینده  خواهد بود.امروز میلونها خانواده مهاجر افغانستان در کشور های مختلف با وجودیکه از خطر مرگ و فقر نجات یافته اند اما از سرنوشت آینده فرزندان خود نگرانی دارند که  هویت ملی وفرهنگی خودرا گم نه نمایند.اکثر خانواده ها دچار افسردگی وتشویشهای روانی گردیده اند و آفت های مهاجرت گرمی وشادی عشق، مهربانی، احترام وصمیت خانواده ها را که از شیرمادر به طعم شیرین آنرا عادت کرده اند ربوده است. مهاجران کشور ما تشویش دارندکه نسل های جوان با تقلید ودنباله روی از فرهنگهای بی معنا و فضول مانند همجنسگرایی و تغیرجنسیت ارزشهای نیک فرهنگی وتاریخی خودرا ازدست نه دهند .

ادامه خواندن نوستالوژی و افسردگی های روانی، آفتهای مهاجرت!-دکتور علی احمد کریمی

خدایا چه کنم؟: رحمتالله اشکبار

میهنم غرقه به خون شد خدایا چه کنم

مردمش زار و زبون شد خدا یا چه کنم

هر طرف فتنه گران آتش بیداد زدند

کشتن خلق فزون شد خدایا چه کنم

ز دل سنگ سیاه از ستم و جور عدو

ادامه خواندن خدایا چه کنم؟: رحمتالله اشکبار

شهید جنرال عبدالرزاق شکار دسیسه ها:محمد عثمان نجیب

به  قهرمانان  وطن اتهام مه  بندید،‌ وجدان داشتن خوب چیزیپست.

پسا  تاراج منزل  شهید عبدالرزاق قهرمان در کندهار، نوشته ها و نگاشته های بی انصافانه در مورد آن فرزند صدیق وطن می نویسند.

او در یک عملیات عاجل و غافلگیر  کننده پیش  چشمان همه توسط آمریکا و انگلیس به نفع پاکستان  شهید و‌ غرقاب خون شد.

همه‌ ی ما کوله‌ بار و بساط منزل او را دیدیدیم،  کجای. آن زنده‌گی او به یک  میلیاردر میماند؟ . بد ترین ها  بهترین های  زنده‌گی را دارند.  من که  چیزی نابی در آن جا ندیدم.

ادامه خواندن شهید جنرال عبدالرزاق شکار دسیسه ها:محمد عثمان نجیب

داد خواهی خانواده شهید یماجان سیاوش ؛ به دادخواهی بین الملی جنایی وبین المللی سازمان ملل رسید

خانواده یما سیاوش، مجری مطرح تلویزیونی که چند ماه پیش در کابل کشته شد، می‌گویند که قضیهٔ قتل او را به عنوان نمونه‌ای از قتل‌های هدفمند خبرنگاران به دادگاه جنایی بین‌المللی لاهه و سازمان ملل سپرده‌اند.

ولی تلاش‌های مکرر خانواده آقای سیاوش برای جلب توجه سازمان ملل برای تحقیق در باره قتل او هنوز بی‌نتیجه بوده‌است.

در تازه‌ترین اقدام، هایدی دکستال، وکیل مدافع حقوق بشر در لندن، پرونده آقای سیاوش را به عهده گرفته و دوشنبه ۱۲ جولای به دادگاه جنایی بین‌المللی لاهه و به گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور آزادی بیان فرستاده است.

دادگاه جنایی بین‌المللی و همچنین سازمان ملل تاکنون پاسخ رسمی نداده‌اند. 

یما سیاوش، مجری پیشین تلویزیون طلوع، وقتی در ۱۷ عقرب ترور شد کارمند بانک مرکزی افغانستان بود. در این رویداد دو همکار او نیز کشته شدند.

خانواده یما سیاوش، پس از این رویداد از دولت افغانستان خواسته بود که در باره «قتل مرموز» او تحقیق کند.

https://www.facebook.com/permalink.php?story_fbid=323325642799714&id=100053668423377

سوخت میهن کس نگفت کار منست ؛ این شعر در باره چور شدن مال وخانه شهید جنرال رازق صدیق میکند: نذیرظفر

سوخت میهن کس نگفت کار منست

کس نگفت این جـرم کردار منست

قتل ها شد کـــــس نگفت من قاتل ام

کس نگفت ایـــــن ظلم رفتار منست

چور شد مال و متــــاع هـــــــموطن

کس نگفت مال وطـــــــــندار منست

ادامه خواندن سوخت میهن کس نگفت کار منست ؛ این شعر در باره چور شدن مال وخانه شهید جنرال رازق صدیق میکند: نذیرظفر

مکتب‌ها، آموزگاران و پروژه‌‌های خیالی در وزارت معارف؛ بین سال‌های۱۳۹۰–۱۳۹۳- روزنامه اطلاعات روز ؛مرکز اطلاعاتی تحقیقی پیک : نبیل پاکتین

مرکز خبرنگاری تحقیقی پیک؛ به گزارش هیأت حقیقت‌یابی دست یافته که نشان می‌دهد بین سال‌های ۱۳۹۰ – ۱۳۹۳هجری خورشیدی در وزارت معارف افغانستان، میلیاردها افغانی درپروژه‌های ساخت‌وساز مکتب، معاش آموزگاران غیرواقعی، چاپ کتاب درسی و برخی موارد دیگر اختلاس شده است.

اعضای این هیأت حقیقت‌یاب که از جانب رییس‌جمهور اشرف غنی مؤظف به تفتیش و تحقیق شده بودند، می‌گویند که نتایج تحقیق خود را به رییس‌جمهور سپرده‌اند؛ اما باگذشت بیش از دو سال، هیچ گامی عملی برای رسیدگی به اتهام‌های موجود در این گزارش، انجام نشده است.

نَقل این گزارشِ که مرکز خبرنگاری تحقیقی پیک به‌آن دست‌ یافته‌، وزیر پیشین و شماری دیگر از مقام‌های وزارت معارف را در سال‌های۱۳۹۰ تا ۱۳۹۳خورشیدی، به دست داشتن در این اختلاس‌های بزرگ متهم می‌سازد.

ادامه خواندن مکتب‌ها، آموزگاران و پروژه‌‌های خیالی در وزارت معارف؛ بین سال‌های۱۳۹۰–۱۳۹۳- روزنامه اطلاعات روز ؛مرکز اطلاعاتی تحقیقی پیک : نبیل پاکتین

شل کلنه بې ګټې جګړه -ژباړه او لنډیز: نور محمد غفوری

اوس چې د امریکا متحدو ایالتونو او د هغو د ناتو متحدینو خپل سربازان له افغانستان څخه ایستلي، ټول پټه خوله دي. دې ته څه نوم ورکړو؟ غم، وحشت او که قهر؟ دا غم، وحشت او قهر نه دی، دا د شرم خبره ده چې د منلو وړ نه ده.

د ۲۰۲۱ م کال د جولای د میاشتې په ۱۴مه نېټه سهار وختی د آلمان د (زمانې Die Zeit) معتبرې اوونیزې د (متیأس ناس Matthias Naß) په قلم یوه په زړه پورې مقاله خپره کړې ده. متیأس ناس یو تکړه جرمني ژورنالست دی چې په ۱۹۵۲م کال کې زيږيدلی او له ۲۰۱۱ کال را په دې خوا د (زمانې) اوونیزې ته د نړیوالو موضوعاتو په اړه لیکنې کوي.

نوموړي نن د افغانستان د جګړې په اړه یوه خورا په زړه پورې لیکنه کړې چې زه یې په لاندې توګه د هغې ژباړه او  لنډیز د درنو لوستونکو له پاره خپروم:

متیأس ناس لیکي چې اوس چې د امریکا متحدو ایالتونو او د هغو د ناتو متحدینو خپل سربازان له افغانستان څخه ایستلي، ټول پټه خوله دي. دې ته څه نوم ورکړو؟ غم، وحشت او که قهر؟ دا غم، وحشت او قهر نه دی، دا د شرم خبره ده چې د منلو وړ نه ده. او که دا رښتیانۍ بې پروايي او بې علاقګي ده چې موږ نورو شیانو لکه فوټبال، ویروس او تفریحی رخصتیو ډیر انديښمن کړي یو؟ 

ادامه خواندن شل کلنه بې ګټې جګړه -ژباړه او لنډیز: نور محمد غفوری

آینده صلح بعد از خروج نیروهای امریکا از افغانستان!- دکتور علی احمد کریمی

 خروج امریکا از افغانستان بدون تردید بزرگترین حادثه ای قرن ۲۱ بعد ازخروج نیروهای شوروی دراواخر قرن ۲۰ به حساب می آید. در این رویداد تاریخی قدرتمند ترین و ثروتمند ترین امپراطوری دنیا با کمک غنی ترین کشورهای جهان مجبور به ترک افغانستان گردید.

تاریخ، شکست رقابت های جهان کمونیسم وسرمایه داری را در دو قرن به نام افغانستان ثبت خواهد نمود. قدرتهای می آیند و میروند و بعد از خود ویرانی ، جنگ، نفاق و اختلافات را برای ما به جا می گذارند تا دلیل وبهانه ای برای برگشت مجدد داشته باشند .رسانه های جهان خروج رمزآلود نیروهای امریکا را از پایگاه نظامی بگرام بطورطنزآمیز و هیجان انگیز  گزارش دادند” امریکا باقطع برق های بزرگترین پایگاه نظامی بگرام درتاریکی بطور مخفیانه وبزدلانه فرار نمود.

” کارشناسان نگرانی دارند که خروج نیروهای امریکا فجایع بزرگ امنیتی وبشری به دنبال خواهد داشت. تراژیدی بیست سال جنگ افغانستان نتیجه ناکامی دیپلماسی امریکا است.صحنه سازان امریکا بعد ازبیست سال حمایت ازدولتهای دسته نشانده خود که به فرمان ورهبری امریکا رفتار می نمودند تازه کشف نموده اند که هیچ زمانی وهیچ یک از زمامداران افغانستان  به خاطر ایجاد یک ملت واحد و متحد احساس مسئولیت نه نموده اند . رئیس جمهور امریکا دلیل خروج سریع نیروهای کشورش را بیست تلفات جانی و خسارات بی سابقه مالی در تاریخ جنگ های جهان در افغانستان ذکر نمود.

ادامه خواندن آینده صلح بعد از خروج نیروهای امریکا از افغانستان!- دکتور علی احمد کریمی

سید نور محمد شاه ( فوشنجی ) صدراعظم در زمان سلطنت امیر شیرعلی خان : اسمعیل فوشنجی

سید نور محمدشاه خان :

سید نورمحمد شاه منحیث صدراعظم امیر شیرعلی خان (دهه ۷۰ قرن نزدهم میلادی) 

به نماینده گی از شخص امیر در مذاکرات سمله هند اشتراک داشت ازینکه به خواستهای “گورنر جنرال” برتانیا در هند ، تسامح نشان نداد ، بدون کدام نتیجه به کابل  برگشت…

در طی دعوت وداعیه که از جانب هیئات برطانوی برایش ترتیب شد در غذایش زهر انداخته ویرا روانه کابل نمودند..‌.

ادامه خواندن سید نور محمد شاه ( فوشنجی ) صدراعظم در زمان سلطنت امیر شیرعلی خان : اسمعیل فوشنجی

توطیه ی محو افسران کوماندوی تحصیلکرده در دولت آباد : سلیمان کبیر نوری

قیصار به سان بسیاری از شهرستان ها یا  ولسوالی های سقوط داده شده برای طالبان، ماه ها از خود دفاع کرد. خبر محاصره ی قوماندانی امنیه ی قیصار، هفته ها از جانب مردم فاریاب فریاد میشد. اما سرقوماندان اعلی خود خوانده، خود را در کوچه حسن چپ زده چشم ها و گوش ها را بسته بود. از همه عجیب تر اینکه 23 افسر تحصیلکرده در امریکا را همچو گوسپندانی برای ذبح، عمدا در ولسوالی دولت آباد ولایت فاریاب در بین طالبان دیسانت کردند. به قول جناب اشرف غنی، این بیست و سه تن گوینده یک زبان بودند. پس از دیسانت این بیست و سه تن از کوماندو ها، به درخواست کمک ایشان نیز پاسخی داده نشد. برادران وحشی کرزی -غنی به نوکری دبل عبدالله- امرالله و بی دانش، این بیست و سه تن را به سان صد ها سرباز و افسر دگر بیرحمانه تیر باران کرده و به قتل رسانیدند که پسر آقای جنرال ظاهر عظیمی، سهراب عظیمی، جوان رشید و شجیع کشور از جمله و قوماندان آنها بود و صد ها آرزوی دفاع از وطن را دل می پرورانید. او و همسنگران خیلی ارزشمندش  قربانی  توطیه ننگین و خاینانه ی  ارگ نشینان و طبق بعضی گزارشها قربانی توطئه انتقامجویانه باند حامد کرزی شدند.

از محاصره ی جزوتامهای نیروهای قوای مسلح که ماه ها ادامه داشته و حتا سربازان و افسران به خاطر زنده ماندن تا کنون هم علف میخورند، شنیده اید. فریاد این افسران و سربازان و خانواده هایشان گوش فلک را کر ساخت، اما گوش اشرف غنی و دار و دسته کوچکش را نه. این در حالیست که ناجناب اشرف غنی برای دستگیری فرمانده علیپور، چه لشکر کشی هایی کرد. علیپور در خط دفاع از نظام سیاسی کشور برای داد خواهی و تامین عدالت، از حملات طالبان و کوچی های متجاوز به سرزمین هزاره ها  به مبارزه برخاسته بود، مگر غنی زرادخانه ای از وسایل محاربوی و کمیت بزرگی از پرسونل به سرقوماندانی یک انگلیس افغانستان تبار  به نام محمد یاسین ضیا( لوی درستیز وزارت دفاع، که پس از انجام وظایف محوله، فعلا واپس به انگلستان برگشتانده شده است) را برای دستگیری فرمانده علیپور به بهسود اعزام کرده بود. یاسین ضیا شهرک بهسود را به آتش کشیده و ویران کرد. اینکه فرمانده علیپور از حمایت مردمی برخوردار بود، به موصوف آسیبی نرسید. 

ادامه خواندن توطیه ی محو افسران کوماندوی تحصیلکرده در دولت آباد : سلیمان کبیر نوری

بیجاشدگان چهارصد خانواده بدخشانی : استاد پرتو نادری

وقتی این گزارش تلخ و خونین پخش شد که طالبان خانه‌های 400 خانوادۀ بدخشانی در کندز را ویران کرده و دارایی‌های‌شان را به یغما برده اند. شماری را هم تیر باران کرده اند به یاد این گزارش تلخ زنده یاد غبار افتادم که تاریخ تکرار می‌شود.  دیروز مثلث سیاه و فاشیستی نادر، هاشیم و شاه محمود، یک چنین جنایتی چنیگزی بر مردم شمال روا داشته بودند و امروز مثلث فاشیستی کرزی، اشرف احمدزی و طالبان چنین می‌کنند.

این هم روایت غبار از کوچ اجباری 900 خانودۀ ترکمن از خان‌ آباد به دستور شاه محمود!

ادامه خواندن بیجاشدگان چهارصد خانواده بدخشانی : استاد پرتو نادری

ماجرای شش‌ماه کار یک خانم در معینیت نشرات، وزارت اطلاعات و فرهنگ: سونیا آژمان

ماه جدی سال قبل با درخواست یک آشنا به معینیت نشرات وزارت اطلاعات و فرهنگ رفتم. آنجا با معین نشرات آقای شیوای شرق در دفتر کارش دیدار کردم. در این دیدار کمتر از 15 دقیقه در مورد کار، نوعیت کار و مقدار معاش و مدت حرف زدیم. از همان روز من به عنوان ویراستار بخش فارسی و گزارش نویس شروع به همکاری کردم. قرار بر این بود که بنابر نیازمندی موجود، آخر هرماه مبلغ 13هزار افغانی معاش دریافت کنم تا بتوانم کرایه‌ی خانه و مصارف رفت و برگشت به وزارت را پرداخت کنم. ماه نخست تمام شد با پولی که از دوست و آشناهایم قرض می‌گرفتم هر روز 120 افغانی کرایه راه می‌دادم و روز 40 افغانی از آشپزخانه‌ی این وزارت (چون برای کارمندان بالمقطع غذا داده نمی‌شد) برای ظهر غذا می‌خریدم. وسط ماه دوم تقاضای معاش کردم. در پاسخ گفتند که “یک هفته بعد” و این یک هفته بعد تا امروز که شش ماه و 9 روز می‌گذرد،فرا نرسیده است.

در ماه دوم روزهای دشواری داشتم. یک‌سو خانه‌ای که اجاره‌دار اش همیشه آخر ماه سر می‌رسید و پولی نداشتیم که پرداخت کنیم، از سوی دیگر مانده بودم که برای مصارف هر روزم باز از کدام آشنا درخواست قرض کنم. 

ادامه خواندن ماجرای شش‌ماه کار یک خانم در معینیت نشرات، وزارت اطلاعات و فرهنگ: سونیا آژمان

مارشال دوستم را مثل مارشال فهیم تدریجی می‌‌کُشند؛ بخش اول : محمد عثمان نجیب

من بر خلاف معامله گرامی به نامِ بزرگان‌ِ حزب‌‌، پلنوم هجده را یک کودتای درون حزبی و اقتدار گرایی می دانم.  شکی نیست که در پی انجام اقدامات ملموس و بارور و رهبری مدبرانه، میزان محبوبیت شادروان کارمل صاحب در حال رشد بی سابقه بود. 

این میزان در سطحی رسید که سبب بروز حسادت های درون حزبی و‌ دولتی گردید. اصل مخالفت ها علیه رفیق کارمل پس از چند اشتباه کوچک‌ شکل گرفتند.

 این که کمیته ی محترم مرکزی حزب در آن زمان متوجه آن ها‌ بود یا خیر؟ من نه می‌دانم.  اما هم بر اساس تجارب و هم بر مبنای تحلیل های مقرون به حقیقت چند عامل زیر سبب آن کودتا شد:

اول_ ایجاد ساختار های مدنی و نظامی و اداری و تشکیلاتی خلاف عرف و انتظار درون قبیله‌ وی حاکم در جامعه که اقتدار یک تبار خاص را زیر سوال می برد و نماینده گان آن ها در حزب حضور تعین کننده داشتند.‌ 

ادامه خواندن مارشال دوستم را مثل مارشال فهیم تدریجی می‌‌کُشند؛ بخش اول : محمد عثمان نجیب

قوم گرایی سرپوشیست بر غارت و تشدید نفاق ملی :عبدالسمیع کارگر

در بیش از 17 سال حکومت های حامد کرزی واشرف غنی،بیشترین جنگهای دهشت افگنی وتریاک در مناطق ، محلات و ولایات پښتون نشین بوده وقتل وقتال هموطنان ما،چه قتل های جمعی یا انفرادی که با انفجارات و  انتحارات یا بمبارد های حکومتی یا نا تو صورت گرفته ومیگیرد ، بیش ترین حتی بیش از ٪60 قربانیان آن هموطنان پښتون که فقیر ترین ولی باهمت ترین وپر غرور اند،تشکیل میدهد.

حکومت های ‹‹کرزی و غنی›› (دراکولا و همزادش) بیکار سازی جوانان را یگانه وسیله برای عنصر جنگ انتخاب کردند.ایشان پلان نمودن تا بیکاران جوان شهر ها و مراکز را برای مدد معاش ، در صف های جنگی قوای مسلح افغانستان اختصاص دهند و بیکاران جوان از محلات و قصبات کشور را برای تقویه صفوف دهشت افگنان و خراب کاران که از جانب مافیای بین المللی حمایت مالی میشوند ، در نظر گرفتند.

ادامه خواندن قوم گرایی سرپوشیست بر غارت و تشدید نفاق ملی :عبدالسمیع کارگر

پاسخ حق‌طلبی گلوله نیست : حبیب حمیدزاده

مرکز ولایت بدخشان به تاریخ هژدهم جوزا فاجعه اسفناکی را تجربه کرد که مقصر اصلی آن والی حکومت، مافیای محلی و ماجراجویان فرصت‌طلب‌اند. این رویداد شبیه رویداد چندسال قبل است که در ولایت جوزجان اتفاق افتاد و در آن جمعه خان همدرد، والی وقت این ولایت، معترضان را قتل عام کرد. حکومت وقت به جای بررسی موضوع و به محاکمه کشاندن عاملان آن رویداد خونین، جمعه خان همدرد را در ولایت دیگری والی تعیین کرد. تفاوت این دو رویداد اما در این است که عامل و مقصر اصلی خون‌ریزی مردم در بدخشان یک آدم بدخشانی و از خود محل است. جای گلایه و تأسف این است که والی کنونی بدخشان یک‌بار با رای همین مردم به مجلس نماینده‌گان راه یافت و اکنون هم روی ثروت و امتیاز آنان لم داده است. اما او ثابت کرد که از کشتن بدخشانیان هیچ باکی ندارد.

ادامه خواندن پاسخ حق‌طلبی گلوله نیست : حبیب حمیدزاده

من هم از این پس هزاره‌ام، نه به نسل‌کشی!: نجیب بارور

تا از گلوی سینۀ ما درد پاره است

نام شکوهمند عدالت «هزاره» است

از جنس آرش است کمان شجاعتش

قومی که از شهامت رستم عصاره است

تا راه، گام، جاده، سفر هست… می‌رویم

ادامه خواندن من هم از این پس هزاره‌ام، نه به نسل‌کشی!: نجیب بارور

نگاهی به جنبش رستاخیز تغییر ، خسته از مرگ بسوی ارگ: دیبا ایزدیار خواهر سالم جان شهید

«خسته از مرگ، به سوی ارگ!» شعاری بود که چهار سال قبل از روح جوانان عدالت‌خواه به پیش‌تازی «سالم» بلند شد تا با این شعار به جای تمام شهیدان فریاد برآرد، تا با صدای خود آواز گلو‌هایی را که از فریاد و درد خفه شده بود، به سمع ارگ‌نشینان برساند، تا با صدای خود مرهمی باشد به دل مادرانی که از داغ جگرگوشه‌های‌شان در خون ضجه می‌زدند، تا امیدی باشد برای چشمان ورم کرده از اشک‌شان که خون فرزندان‌شان در زمین نخواهد ماند، که همه داغ‌دیده‌گان باور کنند آوازی هست که برای هر قطره خون عزیزان‌شان فریاد می‌شود. کشور ما بعد از شکست طالبان و روی کار آمدن حکومت موقت، اولین گام را که به سوی دموکراسی گذاشت. این گام، تصویب قانون اساسی توسط لویه‌جرگه بود.

ادامه خواندن نگاهی به جنبش رستاخیز تغییر ، خسته از مرگ بسوی ارگ: دیبا ایزدیار خواهر سالم جان شهید

افغانستان اماج جنايات عليه بشريت : میر عبدالواحد سادات

 · سالهاست افغانستان به سرزمين  وقوع جنايات هولناك جنگى و ضد بشرى مبدل گرديده است و در شرايط كنونى كشور ما اماج دور جديد اين جنايات خونبار قرار دارد ، كه تراژيدى خونين حقوق بشر در ولايت لوگر و مكتب سيد الشهدا در غرب كابل موارد اخير آن میباشد  که گروه های تروریستی  با وارد کردن  تلفات  گروهی سازمان یافته و از قبل پلان شده بر مراکز  تجمع  مردمان ملکی  جرایم شدید را مرتکب میگردند که بیشترین قربانیان  این واقعات ترورستی جوانان و نوجوانان بوده اند.   همچنان تلفات  خانواده ها  در منازل شان ناشی از شدت گرفتن جنگ ها در هلمند  موردی جدید بوده که  باز هم مردمان بی دفاع ملکی بیشترین قربانی را متحمل میگردند.  قتل های هدفمند  کارمندان جامعه مدنی ، معلمین و کارمندان نهاد های  عدلی و قضائی و دها موارد دیگر  که باید در حکم جرایم  جنگی و علیه بشریت  مورد  تحقیق ،بررسی و تعقیب عدلی و قضائی  در یک پروسه عدالتمندانه  محکمه جزائی بین المللی قرار گیرد . کتمان ، خموشی ، پرده پوشی  و بی توجهی بر این جنایات  شدید  میتواند  اهمیت و اعتبار  جامعه بین المللی و دیوان جزای بین المللی  را شدیدآ خدشه دار سازد. 

ادامه خواندن افغانستان اماج جنايات عليه بشريت : میر عبدالواحد سادات