بـنـازم هـمت مـام وطــــن را – به دامــن پروریـده تـو و من را
كــهن بـوم و بر پر افتـــخارم – هــمــان افغانــستان نـــامدارم
به این نامست شأن و شوكت ما – ز افغان پایـه های وحدت ما
به نـام قـوم اگـر بـاهم ستیزیم – بنـای وحـدت از بنـیاد ریـزیم
بـنـازم هـمت مـام وطــــن را – به دامــن پروریـده تـو و من را
كــهن بـوم و بر پر افتـــخارم – هــمــان افغانــستان نـــامدارم
به این نامست شأن و شوكت ما – ز افغان پایـه های وحدت ما
به نـام قـوم اگـر بـاهم ستیزیم – بنـای وحـدت از بنـیاد ریـزیم
شاه امانالله خان نه تنها استقلال کشور را کسب کرد، بلکه برای قانونمند ساختن جامعه و ارتقاع آن به مدارج بلند انسانی کارهای ماندگاری نمود. او هرچند بنابر عطش فراوان در آوردن تغییرات فوری در وطن دربدرش دچار اشتباهاتی شد، اما در یک مقطع مهم تاریخ ما ارزشهای بزرگی را بنیان نهاد که با گذشت صد سال هنوز در مواردی بصورت تمام و کمال به آنها دست نیافتهایم.
امانالله خان مثل حکام خاین امروزی، فقط در سطح حرف و نمایشی عاشق مردم و وطنش نبود بلکه در عمل در زندگی خودش کوشید به مردم الگویی ارایه نماید. تلاشهای پیگیر او برای دفاع از حقوق زنان و رهانیدن آنان از زیر بار جهل و ستم و مردسالاری ستودنی بود. او در دورانی که شهزاده دربار و جوان بیتجربه بود، در مراسم عروسی خود در عمل درسی به مردم داد که حتی برای جوانان امروزی کشور ما باید الهامبخش باشد. مراسم عروسی امانالله خان با ثریا طرزی میتوانست در دربار پدر عیاش و مستبدش حبیبالله خان شاهانه و با مصارف گزاف برگزار گردد، اما او از پدرش درخواست نمود تا پولی را که به این منظور در نظر دارد صرف ساخت یک مکتب یا شفاخانه زنانه کرده به مراسم سادهای اکتفا کند که چنین شد. ادامه خواندن مراسم عروسی امانالله خان بـایـد الهام بخش جوانان امـروز گردد : فرزاد
معرفی کوتاه نویسنده: مي سكنازي نويسندهء فرانسوي مقيم شهر نيس ، پژوهشهاي خود را در مورد افغانستان وقف تاريخ دوره هاي سراجيه و امانيه نموده است . او زبانهاي فارسي و عربـي را در مكتب زبانهاي شرقي و دانشگاه سوربن در پاريس ، آموخته است . خانم سكنازي با آشنايي قبلي با فرهنگ اسلام و زبان فارسي در مدت يك دهه اقامت در افغانستان ( 1960 – 1970 ) از نزديك با رسوم و فرهنگ افغاني و واقعيتهاي جامعهٔ افغاني آشنا شد و توانست در تماس و روابط با خانواده هاي افغاني ، نقش زن در خانواده افغان را نيز بشناسد. در نتيجه او دريافت كه گرچه زن افغان در خانه مسؤوليت مهم پرورش كودكان و نگهداشت خاطره هاي اجتماعي را برعهده دارد ، اما در جامعه هنوز جز كنج ناچيزي را احراز نكرده و حتي دسترسي شان به تعليم و تربـيه نيز همه وقت پشتيباني قانوني نداشته است .
تماس مستقيم خانم سكنازي با زنان افغان ، در وي اين گرايش را برانگيخت تا شمه يي از تاريخچهء زنده گي آنان را در رابطه به هويت شان منحيث “صبـيه” و “زوجه” ، در صفحات شجره هاي خانواده گي ، پژوهش كند و بنگارد . او برنامه هايي را كه براي بهره مندي زنان از معارف از سال 1920 آغاز يافته بود ، مورد مطالعه قرار داد و در این مورد کتابی نوشت . گرچه با سقوط نهضت اماني آن برنامه ها نيز تا ديري بر تاق نسيان گذاشته شدند ، با آنهم اولين نسل زنان افغان را در راه نهضت اجتماعي، رهنمون گرديد . ادامه خواندن زنان افغان – تعليم و فعاليتهاي اجتماعي در عصر اماني ( 1919 – 1926 )- نوشته : مـی سکنازی
اخیراً کاخ سفید در تداوم جنگ شانزده سالهاش درین بلاد، استراتیژی جدید خویش را در رابطه با افغانستان اعلام داشت. آنچه در حاشیهٔ استراتیژی «جدید» جاخوش نموده و به گونهٔ کمرنگ جلوه گر است، سرنوشت فاجعه بار افغانستان، نجات کشتی طوفانزده کشور در امتداد اهداف و برنامههای ایالات متحده امریکا در درازنای یک جنگ طولانی مدت و بدون وقفه در افغانستان است. استراتیژی جدید، تدارکات نفت و لوکوموتیفی برای ماشین راهبردی پیشین آمریکا بوده، نه ازلحاظ شکل و نه از لحاظ مضمون با توجه به چشم انداز رخدادهای میدانی کشور پیام آور کلی برای ختم جنگ، پایان اشغال، درهم شکستن پروژههای تروریستی و تأمین صلح پایدار در افغانستان نمیباشد.
وقتی ترامپ پس از سکوتی طولانی بر تمام برنامه های عقبگرایانۀ اوباما در افغانستان خط بطلان کشیده و زیگنال های خطری را به طالبان، داعش، دولت پاکستان و دولت افغانستان در چوکات یک ستراتیژی منطقوی ابلاغ کرد، ستون فقرات دولت پاکستان به درد آمده آن کشور را لرزاند و پاکستانی که روزگاری در سایه اتحاد با امریکا هژمونی منطقوی می خواست و خواهان عمق ستراتیژیک در افغانستان بود٬ از جا تکان خورد. این هشدار ها و اخطار های ترامپ که در چوکات یک ستراتیژی منطقوی ابراز شد قرار ذیل اند:
1- هشدار به دولت پاکستان: ادامه خواندن ترامپ پس از سکوتی طولانی بر تمام برنامه های عقبگرایانۀ اوباما در افغانستان خط بطلان کشید : داوُد سیاووش
ایکاش که در روی جهان جنگ نمی بود
در کارگهء شیشه گـــران سنگ نمی بود
دنیا همه راحتـــکده می گشت بشـــر را
گر فتنه و خودخواهی و نیرنگ نمی بود
بر مـــردمِ آواره زمیــــــن تنگ نمی شد
گر دیـــدهء خــود بینِ فلک تنگ نمی شد
روشنگـــرِ دل های پُـــر امید نمی گشت
گر نالـــهء شامم سحـــر آهنـگ نمی بود
گر کــوهء غمِ عشـــق به دوشــم نفتادی
هنــــگامِ جــوانی کمـــرم چنگ نمی بود
امــروز به سر منــزلِ مقصود زدی گام
دیـــروز اگــــــر اشترِ ما لنگ نمی بود
پدرم سیاسیترین بیطرف روی زمین بود و با آنکه مانند بسیاری از درماندگان روزگار میگفت “مه سیاست نمیکنم. سیاست یانی دروغ. سیاست یانی فریب دادن مردم، و سیاست پدر و مادر نداره”، همواره از سیاست میآغازید و با سیاست پایان میداد. او خوب میدانست که چگونه دوست و دشمن را به بحث داغ سیاسی بکشاند و در فرجام بگوید: “بس کنین! از برای خدا! چی فایده ایقه سیاست؟ بیایین که سر یک چیز بهتر گپ بزنیم…” و سخن سوی دیگری نرفتهبود که خود لب میکشود و انگار به شنونده ناپیدا میگفت: “ای بر پدر ازی شرایط لانت! او بیادر! اگه نمیتانی اداره کنی، بخی که یک کس دیگه بشینه!” پدرم برای بیهوده ثابت کردن راه هر حزب، سازمان، تنظیم و گروه دهها دلیل میآورد و مثلاً میگفت: “همی ملا و چلی ره به سیاست چی غرض؟ آرام ده کنج مسجد بشی که عزت شوی. تیلفروشه ندیده بودم و زنده باد و مرده باد! داکتر و انجنیر و مستری و هوتلی ره به حکومتداری چکار؟ ده ای مملکت سبیلمانده هیچکس کار خوده نمیفامه. همگی بیدول مست استن و به ساز یک کسی نه یک کسی میرقصن.” ادامه خواندن مـیـخ چـهـارم ٬ داسـتـان کـوتـاه : دکـتـور صـبـورالله سیـاه سنـگ
خـبـرداربيگانه ٬ بیگانه است
قطعه اول : شعراز شهید قهار عاصی – به صدای محترم سلام سنگی
اگر دست و بازو اگر شانه است! اگر مظهر لطف و يارانه است!
اگر بوي گل بام كاشانه است! وگر كه سراپاي دردانه است!
در اين خاك بسيار بيگانهها فشاندنـــــــد تخم جدال و جفا
که دست از سرِ این خاک توده بردارد
که پایِ مرکبِ بیگانه پرورِ خود را
به این قلمروِ بسیارکشته نگذارد.
و هر معاملتی را که طرح میریزد
به ارتباطِ خود و خانوادهاش ریزد
نه با دیارِشهیدان و ملکِ جانبازان.
بگو به خاکفروش
ادامه خواندن قطعه دو – شعر شهید قـهـار عاصـی بـنـام : بــگــو بــه خــاک فـــروش
شاید چندان اغراق آمیز نباشد، اگر بگوییم قهار عاصی یکی از پرآوازه ترین و شاخص ترین شاعران پارسی دری سرای معاصر افغانستان بشمار میرود. عاصی از آوان زندگی، نه از گزندگی واقعیت گریخت و نه گذاشت
خبردار بیگانه بیگانه است: شعر شادروان عاصی به صدای سلام سنگی :
که واقعیت دامنه افق پرواز تخیل او را محدود کند. کودکیاش با شور و کنجکاوی، نوجوانیاش با آموزش و کارگری، بزرگیاش با شناخت و درک واقعیتها و واکُنش در برابر ناهنجاری های جامعهاش همراه شد.
اسم : عبدالقهار امان عاصی
زادگاه: ملیمه – ولایت پنجشیر
زادروز: ۴ میزان/ ۱۳۳۵روزمرگ: ۶ میزان/ ۱۳۷۳
تحصیلات: لیسانس دانشکده کشاورزی دانشگاه کابل آثار: ادامه خواندن شــاعـر عـصـیـان گـر و سـرود خــوان آزادی قــهـار عـاصـی: نوشتهء کاوه کرامی – گرفته شده از سایت بی بی سی
https://www.youtube.com/watch?v=xaqysnCLKrM
قرار یکه استماع نمودید از تحولات و افتخارات و اشتباهات زمان «شادروان امان الله خان» یاداآوری گرید مگر افراد و اشخاص و جواسیس خارج و داخلی که در سقوط نظام دست داشتند٬ نام برده نشده است.
تذکر مختصر در باره بیرق های افغانستان
در این روز ها بخاطر بزرگ داشت از استقلال کشور و بیرق مطالب زیاد در فیسبوک از طرف دوستان به نشر رسیده است . روی این ملحوظ جلد اول کتاب افغانستان در مسیر تاریخ را باز کردم ٬ شادروان میر غلام محمد غبار مورخ و ژورنالیست و مبارز معروف کشور در صفحه نهم و دهم کتابش بیرق های تاریخی افغانستان را چنین تشریح کرده است:
« مردم افغانستان از قدیم حتی قبل از دوره اویستائی بیرق را شناخته واستعمال میکردند. در سرودیکه ( ریشیتها ) بنام ( آریا) دختر یاما (یما) نخستین پادشاه باختر سروده اند و در (هری و انگشه ) قسمت از مهابارتا – گنجاینده شده ٬ نام بیرقهای پرطاوس و نیزه سه سر با علامت آفتاب و ماه در بیرق روی نیزه ها ٬ ذکر شده. همچنین در دوره اویستائی ( درفش ء – درفش ) بیرقهای بلند بخدی ( بلخ قدیم) خوانده میشد.
در اسطوره و شهنامه نیز از بیرقهای پهلوانان قدیم کشور باعلامات سیمرغ ٬ اژدها٬ پلنگ ٬ گرگ وغیره یاد شده است . طبق اشارات بعضی از مورخین رنگ بیرقهای افغانستان زردشتی ( سبز ) بوده است.
از قرن هشتم به بعد از زمان ( ابومسلم ) بیرق افغانستان رنگ سیاه داشت که بالای نیزه دوسر افراشته میشد. در قرن ده و یازده ( دوره غزنوی) بیرق افغلنستان علامت شیر داشت و رنگ بیرق شاهی سرخ بود. در قرن پانزده بیرق رسمی زرنگار افراشته میشد. از آن به بعد تا قرن نزده بیرقهای رنگارنگ معمول بود . ادامه خواندن بمناسبت روز استقلال افـغـانستـان : مـاریـا دارو
دولت “اردوغان” با روسیه به موافقت رسیده است که ترکیه سیستم دفاعی اس – 400 روسیه را خریداری نماید. این بار اول است که یک عضو ناتو آن هم ترکیه که اهمیت زیادی درین پیمان دارد، از روسیه (شوروی سابق) اسلحۀ دفاعی خریداری می نماید. این معامله به مشابه یک کودتا از جانب روسیه در قلب ناتو شمرده میشود. ترکیه یکی از مهم ترین کشور های عضو ناتو است که بعد از برتانیه دومین قدرت نظامی را (به استثای سلاح اتمی) در اروپا تشکیل میدهد. از دست دادن ترکیه برای امریکا و ناتو بزرگترین ضربه به این پیمان دفاعی محسوب میشود. اینکه “اردوغان” موفق خواهد شد که توافق خردیداری اس – 400 را از روسیه به مرحلۀ اجراء بگذارد، بایست منتظر باقی ماند. به یقین که “اردوغان” از سرنوشت “نواز شریف” آگاه شده است.
این نوع قول دادن حیات سیاسی “نواز شریف” را خاتمه داد
ادامه خواندن درز در جـنـاح شـرقـی نـاتـو «تــرکیـه زیـر ذره بین» : میرعبدالرحیم عزیز – مفسر سیاسی
هر چند معارف در سراسر کشور با وضعیت نا گواری رو به رو است، با این حال شاید این وضعیت در بدخشان نا گوا تر ازبسیاری ولایات دیگر باشد. سال گذشته شمار اندکی از دانش آموزان بدخشان در امتحان کانکور کامیاب شدند. این امر نشان می دهد که وضعیت معارف در بدخشان سال به سال ناگوارتر می شود. فارغان جوان بدخشان چه پسران و چه دختران با دشواری از امتحان کانکور عبور می کنند.این در حالی است
که شماری بیشترآنان پس از راه یابی به دانشگاه ها در همان نخستین امتحان های دانشکدههای خود ناکام می مانند و بر می گردند به خانه تا یک سال دیگر را در دهکده های خویش انتظار بکشند . در این مدت زمان فقر بیکاری و گاهی هم غم غم و نق نق خانواده آن ها را نا گزیر می سازد تا یک باره از خیر آموزش عالی صرف نظر کنند. جوانان ما در بدخشان هم اکنون با چنین وضعیتی دردناکی رو به رو اند. در این میان دختران بیشتر از پسران بار این درد بزرگ را بر دوش می کشند. هموطن عزیز!
بدون آنکه درپی دراماتیزه کردن حوادث باشم، نزدیک به سه سال است که بازی های پشت پرده، در منطقه، برشالوده ای یک سناریوی خونین ، گام به گام عملی میگردد. این سناریو زمانی سیما ی علنی بخود گرفت که ” تغییر جغرافیای جنگ ” از جنوب به شمال مطرح گردید وهزاران وزیرستانی بنام مهاجر، مسلحانه وارد پکتیا گردیدند وبعد آنها درشمال دیده شدند.
اما در همان سالها نوشتیم که این تغییر جنگ نخست ازکسانی قربانی میگیرند که بی سلاح بوده وتوان دفاع از خودرا نداشته باشند. وانگیزه ای جنگیدن هم از منظر تباری وهم از نگاه مذهبی، برای تکفیری ها آماده باشند. تقریباً همه میدانستند که هزاره ها در این جنگ خونین، مانند هرتغییری تاریخی قربانیان نخستین اند. اما با فهم از این حقیقت تلخ، به نحوی طفره رفتیم وبیشتردردرون خود مصروف چانه زنی شدیم. اما طالب ، داعش و ستون پنجم داخل نظام ، طبق سناریو و برای عروج به یک جنگ خانمانسوز، ” هزاره کشی ” ر ااز زابل تا کابل، ازغور تا بهسود از بادغیس تا بدخشان از بغلان تا مزار، ازارزگان تا سمنگان از هرات تا سرپل، ادامه دادند.
ادامه خواندن فـاجـعـه میـرزا اولـنگ، : عـلـی تـقـوایـی از صفحه فیسبوک – سجاد فولادی برگرفته شده است