یادی ازحافظ اکه آوازخوان محبوب فراموش شدهی خانقاهی : نوشتهء ؛ الحاج دکتور فیض الله ایماق

شب نوروز سا ل ۱۳۴۹ بود، هنر دوستان اندخوی، طبق عادت  خواستند  دراین شب  خجسته  و پُر میمنت ، مجلسی از سرور وخوشی برپا کنند وزنگ دل را در آوای نغمه های دوتار و ترانه های  دل انگیز خواننده ی معروف دیار خود بزدایند، همان بود که شخصی را به کلبه ی هنرمند سابقه دار، فرستادند تا او در مجلس یاران اشتراک کند . 
دق الباب شد. صدایی از منزل هنرمند به گوش نرسید، بالاخر ، قاصد نعره زد: « حافظ اکه، حافظ اکه…!» ولی جز خاموشی مطلق که سرتاسر اطراف و اکناف را فراگرفته بود، چیزی به گوش نمی رسید. 

ادامه خواندن یادی ازحافظ اکه آوازخوان محبوب فراموش شدهی خانقاهی : نوشتهء ؛ الحاج دکتور فیض الله ایماق

مـحـبــوبــه « وحـیـد» جـباری « هنرمند محبوب دلها » گرفـته شـده از کتـاب آوای ماندگار زنـان اثـر مـاریـا دارو

 محبوبه جان فرزند محمد خان بتاریخ 21 میزان سال 1327 ش – درشهر کابل در یک  فامیل متوسط و منورتولد یافت و تحصیلش را در لیسه ملالی تمام کرد. محبوبه جباری اولین کار هنری خود را ازستیج پوهنی ننداری بامادرش رضایی اش « میرمن پروین » شروع نمود. خانم پروین  آهنگ مشهوردختر گلفروش می سراید و خانم جباری  آنرا تمثیل می نمود. بعدآ راهی  پروگرامــهای اطفال رادیوکابل گردید ودر اثر تشویق مادرش «خانم پروین»  (که اورا مشوق  واستاد خود در راه هنرمیداند) وتشویق والدین اصلی اش از سن  شش ساله گی در دنیای هنر تمثیل  گام های استوار برداشت و درسن 14 سالگی به خواندان دیالوگ های رادیویی آغاز کرد که در آن زمان  وسایل برای ثبت در رادیو کابل وقت وجود نداشت  وهمه برنامه  ها راسآ نشر میگردید.

ادامه خواندن مـحـبــوبــه « وحـیـد» جـباری « هنرمند محبوب دلها » گرفـته شـده از کتـاب آوای ماندگار زنـان اثـر مـاریـا دارو

استاد عبــدالواحـد بـهـره : مــاریــا دارو

شاد روان استاد عبدالواحد بهره  فرزند  مولوی  رحیمداد تیموریُ  نواده ی  مولانا میر محمد یوسف  بهره  از سلسله ی  دودمان تمیوریان هرات  میباشد و در یک  در خانواده ء  متدین پا به عرصه  وجود گذاشت .

استـاد  بهره  علوم  متداوله  ی  عصر را نزد  علمای  مشهور زمان فرا گرفت و در معارف  کشور مصدر  خدمات  زیاد گردید. 

درسال 1300 هش – در زمان شاه  امان الله  خان  که توجه به  علم  ودانش  یکی  از اقدامات  اولیه  حکومت را تشکیل  میداد٬ و در آن  زمان شادروان  علامه   استـاد صلاح  الدین  سلجوقی  مسوَل  معارف  ولایت  هرات  بود ٬ برای  تطبیق  لایحه وظایف  و انکشاف  معارف  در هرات  توجه  خاص  مبذول  داشت اما مردم  که  از نعمت علم کمتر  بهرهمند  بودند برای  انکشاف  معارف  علاقه َ چندانی  نداشتند و از شمولیت  فرزندان  شان در مکتب  جلوگیری  مینمودند . 

ادامه خواندن استاد عبــدالواحـد بـهـره : مــاریــا دارو

نخستین شاعربانوی نیمایی‌ و سپید‌سرای افغانستان، هفتاد و دوساله شد : استاد پرتو نادری

ممکن است تصویر سیاه و سفید ‏۱ نفر‏ باشد

دهۀ چهل سدۀ چهاردهم خورشدی بود که هما طرزی چنان شاعر جوان و نوپرواز در مطبوعات افغانستان شناخته شد. او از نوجوانی زیر تاثیر جو فرهگی خانواده به شعر و ادبیات روی آورد. گذشته از این گاهی هم خیالات نوجوانی خود را با استفاده از هنر نقاشی بیرون می‌داد.

چند نکته در پیوند به شاعری هما طرزی توجه بر انگیز است. نخست این که او با شتاب از مرز شعر عروضی می‌گذرد و می‌رسد به شعر آزاد عروضی یا هم به شعر نیمایی. دو دیگر این که او در همین سال‌ها، شعر آزاد عروضی را نیز پشت سر می‌گذارد و به سوی شعر سپید گام بر می‌دارد‌.

ادامه خواندن نخستین شاعربانوی نیمایی‌ و سپید‌سرای افغانستان، هفتاد و دوساله شد : استاد پرتو نادری

غمگسار : شعر از استاد محمد اسحاق ثنا

بیا ای دوست گرد کینه از دلها بی افشانیم

بجای دشمنی در دل نهال مهر بنشانیم

به پا خیزیم و با دیو شریر جهل بستیزیم

براندازیم بنیادش که ما چون سیل و طوفانیم

ادامه خواندن غمگسار : شعر از استاد محمد اسحاق ثنا

گویندهای خیامی : استاد پرتو نادری

پاره‌ای از رباعی‌های خیام با واژه «گویند» آغاز می‌شود. گاهی هم «گویند» و «گفت» در متن رباعی‌هایش می‌آیند. خیام در چنین رباعی‌هایی مانند یک راوی پدیدار می‌شود. سخنانی را روایت می‌کند و بعد می‌رسد به نتیجه‌گیری‌ها و بیان سخنان خود.

در چنین رباعی‌هایی خیام، در همان نخستین مصراع یک روایت ماورایی را بیان می‌کند. بعد سخنانی می‌آورد در تقابل با آن و در نهایت رباعی از چنین تقابلی هستی می‌یابد و خواننده با گونه‌ای از دیالیکتیک محتوایی رو‌به‌رو می‌شود.

گویند کسان بهشت با حور خوش است

من می‌گویم که آب انگور خوش است

ادامه خواندن گویندهای خیامی : استاد پرتو نادری

گپی در باره‌ی هارون یوسفی : استاد داکتر جاوید فرهاد

“هارونِ یوسفی” یک چهره‌ی با شُکوه است؛ با شکوه از بهرِ آنکه ظرفیّت و ظرافت در شخصیت و نوشته‌هایش آمیخته‌است.

نخستین مجموعه‌ی طنزهایش را زیرِ نام “عریضه‌ی میرزا صدف” در دهه‌ی شصت هجری-خورشیدی خواندم. نثر شیوایی در آن مجموعه داشت و ریزه‌کاری‌ها و ژرف‌بینی‌هایش در پردازش شخصیت‌های طنزی کتاب و برون‌دادِ آنچه را دیگران به آن ژرفا نمی‌دیدند و او می‌دید، نگاره‌ی قشنگی از شخصیتِ او را در ذهنِ من نقاشی کرد.

ادامه خواندن گپی در باره‌ی هارون یوسفی : استاد داکتر جاوید فرهاد

هارون یوسفی و طنزهایش : نوشته استاد پرتو نادری

شنیدم که هارون یوسفی هی میدان و طی میدان پس از هفتاد سال مسافری و سرگردانی به کمال جوانی و پخته‌گی خود رسیده است. یعنی خپ و چپ شده است پخته هفتاد و دو ساله!

نمی‌دانم به سفر قبله رفته است یا نه؟ به هر حال اگر در کابل باشد مفت و بی‌هزینه مانند من می‌شود حاجی صاحب!

چه کنم به ما مردم تنها گپ رسیده، از هفتاد و دو ساله‌گی اش که خبر شدم به یاد نوشته‌یی افتادم که بیست سال پیش در بارۀ او نوشته بودم.

با خودم گفتم همین نوشته را برایش بوسه به پیغام هدیه گویا بفرستم. اگر قبول کرد، خوب. اگر قبول نکرد باز مثل حافظ می‌گویم: حافظ وظیفۀ تو دعا گفتن است و بس!

ادامه خواندن هارون یوسفی و طنزهایش : نوشته استاد پرتو نادری

تاریخچه هنرهای زیبا : ماریا دارو

هرگاه بتاریخ  هنر موسیقی٬ خطاطی٬ نقاشی  مجسمه سازی  وسایر هنر های زیبا در افغانستان  نظر اندازیم ٬ تاریخ  و قدامت این  هنرهای شریفه بیشتر از صدسال و یا اضافه ازآن میباشد.  کاوشهای باستان شناسان داخلی  و گروپهای  خارجی در طول تاریخ  موفق  به کشف مجمسه  های  حیرت آور و کشف  سالون های  بزرگ و جالب در هر گوشه وکنار وطن ما بوده  اند که نشان  دهنده  آثار باستانی آریایی ها  ٬ خراسانیها و افغانستان امروز و میراث  نیاکان ما محسوب میشوند. نظر به  قدامت  تاریخی و حملات  ولشکر کشی های خارجیها بسیار آثار زیبای کشور منهدام و یا دستبرد زده شده و بخارج  انتقال داده شده  است.

ادامه خواندن تاریخچه هنرهای زیبا : ماریا دارو

وطن گم کرده : شعر از استاد محمد اسحق ثنا

چون مرغ بی قرارم من چمن گم کرده را مانم 

اسیر دام صیادم وطن گم کرده را مانم 

مخا از من که بنمایم سرود تازه یی انشا 

که عمری شد که من شعر و سخن گم کرده را مانم‌

ادامه خواندن وطن گم کرده : شعر از استاد محمد اسحق ثنا

تقریظ محترم نذیر احمد برمجموعه سروده های سوزان داکتر فیض الله ایماق

وقتيكه دلهاى باخته مونس ترانه هاى عاشقانه ميشود و زمزمه شاعرانه بر درد مندان هجران مرحم ميگذارد، از دلى شورى بپاه ميخيزد و ازهر زبانى سرودى. از هر دهكده و مزرعه اين ترانه ها بگوش ميرسد. ترانه هاى كه از سينه هاى سوزان وتب آلود سر ميكشد و تامزرعه ی آسمان كبود نقش ميبندد. در وادى نا محدود دو بيتى هاى عاشقانه وعاميانه هر دلى، به دلبا خته متوسل مى شودكه حكايت آنان سينه به سينه و نسل به نسل به ما مى رسد. 

ادامه خواندن تقریظ محترم نذیر احمد برمجموعه سروده های سوزان داکتر فیض الله ایماق

عیاران تا به کاکه های کابل : نوشته داکتر یقین

شاد روان غلام محـمد غبار، دانشمند و تاریخ نویس شناخته شده افغانستان، که خود روزگار پرجوش و خروش کاکه ها و جوانمردان کابل و دیگر ولایات کشور را اندکی دیده و خاطراتی را از این گروه مردمدار را به خاطر دارد، در کتاب افغانستان در مسیر تاریخ، در این مورد نگاشته است: « اینها در کابل به عنوان کاکه، و در قندهار به عنوان (جوان) تا قرن بیستم عمر نمودند.

ادامه خواندن عیاران تا به کاکه های کابل : نوشته داکتر یقین

ثبت موسیقی محلی افغانستان در یونسکو : نصرالدین سلجوقی

سازمان آموزشی ، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و شورای موسیقی بین المللی موسیقی محلی (ICTM) به همکاری دانیلو موسیقی شناس (1994 -1907) برای حفاظت و احیای میراث فرهنگی ، مجموعه ء موسیقی محلی از هفتادودو کشور جهان را با تنوع سرسام آور به جمع آوری آهنگ های موسیقی محلی پرداخته اند که آنها آهنگ های است که درجا و از محلات میدانی گرفته شده و همه را به عنوان ضبط میدانی ارائه نموده است. این مجموعهء بی نظیر شامل اصطلاحات متنوع موسیقی می باشد که دردسترس عموم قرارگرفته شده ، که بابارگیری دیجتالی ، خدمات آن روی سی دی ها بطورفزیکی در 127 البوم به کتابخانهء( یونسکو) نگهداری می شود.

باید متذکر شد خوشبختانه ازآن مجموعه دو البوم که شامل دو حلقه سی دی صوتی است مربوط به ولایت هرات افغانستان می باشدکه دربردارندهء آهنگ ها واجرا های است که در سالهای (1973 – 1977 م) توسط پروفیسور جان بیلی وویرونیکا دبلدی ریکورد شده که هنرمندان موسیقی زن ومرد در آن نقش دارند چنانچه در بخش مردان می توان از آواز خوان ها ، نعت خوان ها واجرای موسیقی اشخاصی های چون ( استاد امیر جان خوشنواز ، قاری محمد یوسف ، صوفی ابوبکر، غلام

ادامه خواندن ثبت موسیقی محلی افغانستان در یونسکو : نصرالدین سلجوقی

یار آشنا از اقلیم اندخوی : نوشتهء پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی

بیش از پنجاه سال است که دانشمند گرامی و دوست نهایت عزیز و مهربان داکتر فیض الله ایماق را از نزدیک می شناسم . 
ایماق که زادگاهش شهر اندخوی یا جاییکه حضرت بابا ولی مرشد اعلی صاحبقرانی در آنجا خفته است می باشد. اندخوی از جملهٔ مناطق پُربار و برکت تورکستان زمین است . 

ادامه خواندن یار آشنا از اقلیم اندخوی : نوشتهء پروفیسور داکترعنایت الله شهرانی

ارتباط میان درخت کرسمس وشب چله : رحمت الله روند

آیین شب یلدا به‌تنهایی گواهی بر این مدعاست که در روزگاران گذشته در نیمی از دنیای کهن که از شبه‌قاره هند آغاز می‌شود، از اروپا می‌گذرد و به آفریقا می‌رسد، این جشن به شیوه‌های مختلف برگزار می‌شده و حتی مصریان باستان هم برای میلاد دوباره خورشید آیین برگزار می‌کرده‌اند. بنابراین می‌توان گفت آنچه امروزه در کشورهای ایران، افغانستان، آذربایجان، تاجیکستان و ترکیه با نام شب یلدا و آنچه در کشورهای کاتولیک با نام کریسمس برگزار می‌شود، تلفیقی از فرهنگ‌های مختلفی است که در طول هزاران سال تاریخ تمدن در سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا دست به دست چرخیده است.

شباهت‌های فرهنگی انکارناپذیری که در این نمونه ساده از برگزاری مراسمی آیینی وجود دارد نشان می‌دهد که زمانی دور از مرزهای امروزی، این کشورها تعاملات میان‌فرهنگی بسیار گسترده‌ای با هم داشته‌اند. تعاملی که شاید سیاست امروز جهان سبب رنگ‌باختگی آن شده باشد اما آثارش را می‌توان همچنان آشکارا در زندگی مردم تمام این نواحی دید. جشنی که پیام‌آور صلح و نوید روشنایی است.

یلدا از کجا آغاز می‌شود؟

ادامه خواندن ارتباط میان درخت کرسمس وشب چله : رحمت الله روند

مردی که نمی خندید : نویسنده؛ دکتور ملک ستیز

رسامی از محترم استاد حنیف شبگرد

سال ۱۳۵۷ بود. تازه صنف هشتم را در مکتب ابتداییه‌ء عبدالعلی مستغنی واقع کارته‌‌ء سه تمام کرده بودم. از آن‌جا به لیسه‌‌ء عالی حبیبیه ارتقا کردم. از خوشی در پیراهن نمی‌گنجیدم. برادران بزرگ‌ترم با افتخار زیاد از حبیبیه یاد می‌کردند. پدرم لیسه‌‌ء حبیبیه را شکوه روشن‌گری می‌دانست. من تازه به نوجوانی گام گذاشته بودم. وقتی از کوچه‌های کارته‌ء سه به سوی لیسه‌ء حبیبیه گام می‌گذاشتم، غرور عجیبی برایم دست می‌داد. آن‌گاه جوانان کتاب‌ها را به دست راست، چسپیده به سینه می‌گذاشتند و راه می‌رفتند.

ادامه خواندن مردی که نمی خندید : نویسنده؛ دکتور ملک ستیز

عجب مهر ومحبت بود : نجیب «حبیب »فاریابی  

عجب  مهر  و  محبت  بود  سابق   در  دیار ما 

عجب  عشق  و صفایی بود در دشت و کنار ما 

چو  بادام  دو مغز  بودیم  در  پهلوی  همدیگر 

گل  یک  باغ  بودیم  و  صداقت  بود  شعار ما 

ادامه خواندن عجب مهر ومحبت بود : نجیب «حبیب »فاریابی  

اشعار و تخلص ؛ عشقری : ارسالی عبدالاحد صدیقی

در ادامه 

و همچنان از لا بلای اشعار اش پیدا کرد که اجداد او در گذشته در ده بید ثمرقند زیست داشتند بعدن به کابل مهاجرت کردن می‌گوید که شهرتم باشد اگر چی  عشقری کابلی از بخارا شریف اجداد من است در سال (۱۲۷۶)ه خورشیدی پدری خود را از دست داد سه سال بعد برادری بزرگش غلام جیلانی وفات یافت هنوز باری گران این غم بر شانه های کوچک اش سنگینی می نمود روزگار باز هم سایه سیاه مهیبش رابر روی وی افگنده و مادرش را ، که مهربان ترین و ارزشمند  ترين طلیعه زنده گانی وی به شمار می‌رفت در سال (۱۲۸۰)ه خورشیدی از وی ربود . و آغوش پر عطوفت و مهر انگیزیش را خاک تیره گور از کودک بیچاره دريغ داشت بدین ترتیب تنهایی و بد بختی زنده‌گی صوفی را مملو ساخت مرگ مادرش باعث شد که از ساحه معارف کنار رود از تحصیل بیشتر و بهتر باز ماند صرف قرآن مجید کتوب پنج گنج ، بوستان ، و گلستان سعدی ، انوری سهیلی و چند تای دیگر را در مسجد فرا گرفت از نوشتن بهره نبرد چنانکه میگوید 

به مسجد شامل تعلیم گشتم 

به درس خویش تنظیم گشتم 

ادامه خواندن اشعار و تخلص ؛ عشقری : ارسالی عبدالاحد صدیقی

سیری در اشعار تركى مولانا جلال الدین محمد بلخی( رح) : دکتور فیض الله ایماق  

مولانا جلال الدين محمد بن بهاء الدين محمد بن حسين الخطيبي معروف به مولوي  رومی فرزند سلطان العلما بهاءالدين بود كه از مادر خوارزمشاهي در بلخ در سال 604 هـ .ق چشم به جهان گشوده است و درآوان كودكي همراه پدرش به آسياي صغير رفته، در شهر قونيه در محيط سلجوقي زيسته است و همانجا در سال 672 هـ .ق فوت كرده است. 

متأسفانه آنچه از مولوي بلخي به زبان مادري او به روزگاران به ما رسيده است، اندك است. 

مولوي رومي از نخستين شاعران تركي‌گوي آسياي صغير در آوان فراگيري اسلام در آن سرزمين نيز به شمار مي‌رودمرحوم نهاد سامي بانارلي تأكيد مي‌كند كه 

جلال الدين رومي نخستين كسي است كه در آسياي صغير از او ديوان تركي بر جاي مانده است». 

ادامه خواندن سیری در اشعار تركى مولانا جلال الدین محمد بلخی( رح) : دکتور فیض الله ایماق  

نگاهی به زندگی نامه و آثار شاد روان صوفی عشقری : ارسالی خواجه عبدالاحد صدیقی

اگر گردش روزگار را به دید حیرت بنگریم دفتر زندگی آبستن حکایات تلخ و شیرین و رویداد های ناگوار هستی است. تا آگاهی که خورشید از مشرق طلوع و در مغرب غروب نماید تا آنگاهی که روز به شب و شب به روز چیره گردد ادامه دارد.

آنها که کهن شدن و اینها که نو اند 

هر کس به مراد خویش یک یک بدوند

این کهنه جهان به کس نماند باقی 

رفتند و رویم و دیگر آیند و روند .

اما خوشبخت آنانی که با دست آورد نیکی و انجام‌ کار سودمندی برای بشریت خود را شهره آفاق ساخته اند و در حقیقت نمرده بلکه جاویدانه گشته اند:

مرد نمیرد به مرگ از او نام جست 

نام چو جاوید شد مردنش آسان کجاست. 

ادامه خواندن نگاهی به زندگی نامه و آثار شاد روان صوفی عشقری : ارسالی خواجه عبدالاحد صدیقی

گنج ها گم کرده ایم ؛ شعر از : نجیب حبیب «فاریابی»

ما  درین   آشفته  بازار     گنج ها  گم کرده ایم

شور  هر   ویرانه  را     در   زیر  پا  گم کرده ایم

نخل   بادام   دو  مغز  بودیم     در   باغ   جهان

سوختیم  نخل   محبت  را    صفا  گم کرده ایم

ادامه خواندن گنج ها گم کرده ایم ؛ شعر از : نجیب حبیب «فاریابی»

نشریه انیس : سیلمان لمــر

اینکه‌‌ انیس ؛ صرف نام یکی از روزنامه های مشهور و باسابقه کشور  بوده است، و یا انکه  به چیستی وچگونگی وجه تسمیه آن نیز توجه نموده و به گذشته و شناخت شخص انیس نیز نظر کرده ب بینیم که در ورای این کلمه چه فردی، باچه دردی وکدامین قصه ای نمودار میشود و بعدَش صاحب امتیاز ان چگونه بدار فنا رخت سفر می بندد.

ادامه خواندن نشریه انیس : سیلمان لمــر

نظری کوتاهی در مورد کتاب سلجوقیان معـاصــرهــرات اثر محترم نصرالدین سلجوقی : نویسنده ؛ ماریا دارو 

بـســم الله الرحمن  الرحیم 

کتاب  سلجوقیان ؛ معاصر هرات  که تازه  به قلم  توانای  جناب  استاد نصرالدین  سلجوقی  نگارش  گردیده  است ؛ از طریق  استاد محترم عبدالرحمن « فریدون » سلجوقی  به دستم رسید. از مطالعه  آن  فیض  بردم و خواستم  با  تحریر اندک معلومات  از محتوای  پرُ بهای  این  کتاب  خدمت دوستان چند سطر بنویسم  تا مطالعین  محترم نیز از نشر این  کتاب  ذیقیمت  آگاهی  حاصل  نمایند.  

کتاب سلجوقیان  معاصر هرات  در قید « ۳۰۸ » صفحه با مطالب خیلی دلچسب  معلومات مفید درباره  آبدات  تاریخی هنری  و فرهنگی  و نشر اشعار شعرا؛ معرفی  شخصیت  های   فلسفی ؛ سیاسی ؛ فرهنگی :  چون  علامه محمد عمر سلجوقی ؛  استاد علامه صلاح الدین سلجوقی ؛ مولوی عبدالروف  فکری سلجوقی  و سایر دانشمندان را با  فوتوهای جالب  آثار تاریخی آن منتشر نموده  است.

نشر کتاب سلجوقیان معاصر هرات را که با زحمات زیاد و پشت کار چند ساله ء جناب  نصرالدین سلجوقی ؛ با پشتی از تصویر « مسجد پای حصار و نمای  شرقی  قلعه  اختیارالدین » مزین گردیده و از طریق  موسسه فرهنگی  پژوهشی آرتاکوانا  هرات از طبع برآمده  است ؛ برای  نویسنده این کتاب و سایر سلجوقیان و مردم عزیز سرزمین ما تبریک و تهنیت  میگویم.

ادامه خواندن نظری کوتاهی در مورد کتاب سلجوقیان معـاصــرهــرات اثر محترم نصرالدین سلجوقی : نویسنده ؛ ماریا دارو