بردار ساز و نغمه برای وطن بزن
سازی برای جسم و تن بی کفن بزن
در خون تپیده خاک شده خاک این وطن
خنجر به قلب، چاک شده چاک این وطن
بردار ساز و نغمه برای وطن بزن
سازی برای جسم و تن بی کفن بزن
در خون تپیده خاک شده خاک این وطن
خنجر به قلب، چاک شده چاک این وطن
کتاب آوای ماندگار زنان افغانستان (چاپ اول 2008) اولین کتابیست که پس از تحقیقات چندین ساله ( 2005 الی 2008 میلادی )٬ چهره های برجسته زنان افغانستان را که در رسانه های جمعی ایفای وظیفه میکردند٬ معرفی میدارد. این کتاب در شرایط خیلی دشوار و امکانات محدود با تماسهای مکرر تحریر گردیده است.
پابرهنه بازگشت (چاپ اول 2009 ) کتابیست که شرح حال خانواده ها و جوانان افغان را که در اثر جنگ خانماسوز داخلی صدمه دیدند ٬مشت نمونه خروار بیان میکند.
هنرمندان تاریخ ساز تیاتر و چهره های جاودان (چاپ اول اکتوبر 2013 ) کتاب هائیست که پس از تحقیقات زیاد طی چهارسال از آغاز تیاتر در افغانستان تا مسدود ساختن تمام ابعاد فرهنگی در زمان طالبان برای معرفی هنرمندان تیاتر وچهره های ماندگار فرهنگی و تاریخی به رشته تحریر آورده شده است. همچنان
تعریف شعر مقاومت یا شعر پایداری: همیشه تعریف در پیوند به پدیده های هنری، ادبی وحتا اجتماعی امری بوده است دشوار. چون می دانیم موضوعاتی را که چنین پدیدههایی بازتاب می دهند پیوسته خود در تحول و دگرگونی اند، به همین دلیل تعریف چنین پدیده هایی نیز نمی توانند ثابت باقی بماند. یک مالیکول آب همیشه و همه جا دو اتوم هایدروژن و یک اتوم اکسیژن دارد؛ این امر در یک تعریف ساده و فشرده می گنجد وهمیشه و همه جا می تواند بازتاب دهندۀ ماهیت یک مالیکول آب باشد. در حالی که موضوعات و پدیده های هنری و ادبی پیوسته در تحول اند و این تحول موضوع، تحول و دگرگونی تعریف را نیز در پی دارد. چنین است که در پیوند به این گونه پدیدهها پیوسته تعریفهای گوناگونی وجود دارند. این همه تعریف اگر در یک جهت بر خاسته از تحول موضوع تعریف است و در جهت دیگر وابسته به زاویۀ دید تعریف نیز می باشد. ادامه خواندن بحثی در پیوند به شعر مقاومت پارسی دری در افغانستان – بخش دوم : پــرتــو نــادری
ایماق تویی عاقل و فرزانهٔ ما
از مهر تو خرم است کاشانهٔ ما
در هر دو جهان خدا بتو لطف کند
این است مرام دل دیوانهٔ ما
***
ایــــماق ! اینــم سیویملی فرزانه ایرور
ساغینچی قیزیق مهری صمیمانه ایرور
شـــاعر تیلیدن سیله گن ابیاتین اؤقینگ
هر نکته سی کؤز اؤنگيده دُر دانه ایرور
***
جناب داکتر فیض الله ایماق از ژورنالیستان پرکار و پژوهشگران فعال عرصه های مختلف فرهنگ کشور عزیز ما هستند که در تداوم نیم قرن اخیر در هیچگونه شرایطی دست از کار نکشیده و دل از قلم و نوشتن نبریده اند. در سال 1343خورشیدی که نگارنده تازه پا به لیسه ی نو تشکیل نادریه گذاشت؛ استاد مضمون دری وی جوانی بود که تازه از دارالمعلمین کابل فراغت یافته، روزهای نخست تجربه ی معلمی خود را موفقانه می گذراند. این جوان خوش سیما و خوش پوش که اشعار کتاب درسی را به صورت دیکلمه تدریس می کرد و شعر لاله ی آزاد استاد محمد ابراهیم صفا را به صورت تمثیلی می خواند تا مضمون عالی و پر از مفاهیم استعاری آن را به شاگردانش حالی سازد؛ کسی به جز از داکتر فیض الله ایماق نه بود.
ادامه خواندن تقریظ بر کتاب «سوز دل » داکتر ایماق: داکتر اسد الله شعور
خدایا من نمیدانم به علـــم خود تو میدانی»
زنسلِ آدمی پیــدا شـــــده، درنده حیوانی
بنامِ حـُریت قتل بشـــــر بر هر طــرف جـاری
زدست وحشی یِ دوپای،آدم خوار ویا جانی
به هر سو جوی خونِ مردم بیچاره جاری است
ندارد هیــــچ مظلـــــومی درین دنیـــا نگهبانی
ادامه خواندن «خدایا! من نمیدانم، به علم خود تو میدانی» : محمد عزیز (عزیزی)

یار آشنایی از اقلیم اندخوی بنام داکتر فیض الله ایماق
بیش از پنجاه سال است که دانشمند گرامی و دوست نهایت عزیز و مهربان داکتر فیض الله ایماق را از نزدیک می شناسم .
ایماق که زادگاهش شهر اندخوی یا جاییکه حضرت بابا ولی مرشد اعلی صاحبقرانی در آنجا خفته است می باشد. اندخوی از جملهٔ مناطق پُر بار و برکت تورکستان زمین است .
ادامه خواندن تقریظ -در باره ٔ کتاب سوز دل ( دل سؤزلری ) :پروفیسور داکتر عنایت الله شهرانی

بوسیلهٔ نوشته های فرزندان مرحوم میر غلام محمد غبار اطلاع حاصل کردیم ، که فرد مشهد نشینی بنام کاظم کاظمی ؛ در شرائطی که دیگر افغانها را از مشهداخراج میکنند؛اما او افغانستان در مسیر تاریخ را بدون اجازه و استشاره قانونی؛ ایرانی نویسی کرده است ؛ باوجود در خواست وممانعت خانوادهٔ مرحوم غبار ؛ او مانند کسیکه اجرت اینکار ار از قبل دریافت کرده باشد ؛ این دستبرد را بسر رسانیده است !
در حقیقت طرز ادای اصطلاحات ، مراودات محیطی و شکل گرامری زبان پارسی دری ، که در آن لحن کلام ، آهنگ زبان و سکهٔ صدای این مؤرخ نهفته است ؛انرا بادستنویس خورده کاتب ایرانی قلم و ایرانی صداعوض کردهاند .
ابتداَ شرح مختصر ازچهار کتاب نوشته ماریا دارو : 
اول کتاب تحقیقی : « آوای ماندگار زنان »
هر برگه این کتاب تحقیقی از نخبگان فرهنگی اناث سر زمین پرغرور افغانستان در دوره های مختلف تاریخ بحث مینماید. مشعلداران فرهنگ بخاطر ذوال تاریکی های سنتی در هرگونه شرایط چون کوهپایه های شامخ پامیر قد راست کردند ودر آسمان مطبوعات پرتو افشانی نمودند.بانوان ارجمند کشورما با مبارزه پیگیر شان جاده پرخم وپیچ را جانبازنه پیمودند و دروازه های فرهنگ رابروی دیگران گشودند.
زنان روشنگر افغانستان حق دارند که کار نامه های تاریخی شان ثبت گردد ومنحیث گنجینه ارزشمند برای آیندگان تقدیم شود، تا باگذشت زمان ازخاطره ها فراموش نگردیده، بلکه در نقش سرمایه های ملی ومعنوی وشخصیت های بزرگ فرهنگی کشور جاویدانه باشند. در چند دهه پسین با هجوم تجاوز بیگانگان وجنگهای خانمانسوز داخلی، چهره زنان افغان در رسانه های جمعی جهان بیانگر افسردگی های ناشی ازجنگ بوده است. جهان درشناخت زنان فر هنگی کشور ما آگاهی لازم ندارند.
بنا ًکتاب آوای ماندگار زنان بیانگرخدمات ارزشمند فرهنگی زنان جامعه افغانی میباشد. دراین کتاب زندگینامه (۹۴) خانم در 250 درج گردیده و درحدود صد تن دیگربنا برعدم دریافت آدرسهای شان با نام گرفتن بسنده گردیده است.
این کتاب بیانگر تاریخ مختصر تیاتر در جهان و افغانستان، ایجاد رادیو، سینما و تلویزیون در افغانستان با ذکر نام بنیادگذاران آن میباشد. نوشتن این کتاب دو سال وقت را دربرگرفت و در سال 2008 میلادی در کانادا به طبع رسید.
دوم کتاب : « پابرهنه بازگشت »
این داستان ( رومان یا ناول ) ازواقعیتهای جامعه ما سرچشمه گرفته، ازوقایع تلخ جنگ و عشق دودلباخته حکایت میکند. همچنان بیانگراندیشه های ابله هانه ایست که زندگی انسانها رابغارت کشیده است. هرگاه انسان بخاطرمعتقدات خویش پیکارصلح آمیزمیکرد،هیچگاه جنگ وجود نمیداشت و سیل عصیان طغیانی نمیگردید، هستی ها بکام مرگ فرونمیرفت. چیزیکه دراین کتاب تاکید گریده این ا ست که جنگ بیشترین صدمه درپیکرجوانان رشید وبانوان نازنین وطنم وارد کرده است. کلمه جنگ خیلی زشت ودیدن آتش جنگ وحشتناک است. اما زندگی درکنارزشتیهای جنگ نافرجام، زیبایی های خودرا نیزداشته است. آن زیبایی هیچوقت تغیرماهیت نداده وشعله های سرکش جنگ آنرا نابود نساخته است. همان گونه پاک، خدشه ناپزیرومستحکم باقی مانده است. آن زیبایی برای هرانسان و درجریان هرگونه مصبیت، دوست داشتنی وقابل پذیرش است. آنرا “عشق” نامیده اند . بلی عشق یگانه چیزیست که بعداز خموشی جنگ هنوز هم پایدار باقی میماند. داستان دل باختگان این رومان بیانگرعشقیست که پیوند روح و قلب دوجوان پاک دامن ومعصوم رابنمایش میگذارد. چطور جوانان در مصبیت جنگ عشق های پاک شان را درسینه پخته کردند، چشمان منتظرشان را نبستند وبه برای رسیدن به عشق پاک شان ازتنگنای جنگ خانمانسوزعبورکردند.
داستان عشق کتاب “پا برهنه بازگشت” درزیرچکمه های خونین جنگ، با نهایت احتیاط تحریرگردیده است. این اثردر 365 صحفه در سال 2009 میلادی در کانادا اقبال چاپ یافته و تا حدودی غمها را تازه میسازد. اما باید نوشت، زیراهنوزموفق به کشف معمای زندگی نگردیده ایم.
سوم کتاب تحقیقی : « چهره های جاودان»
فرهنگیان بخاطر پخش و نشر مطالب ادبی ُ سیاسی و تاریخی بنابر تمام موانع ومشکلات و سانسور های حکومات برای پر بهار ساختن فرهنگ کشور دست بقلم بردند و آثار ماندگار از خویش بر جاگذاشتند.
فرهنگ کلام زیبایست که یک کشور را در سطح جهان بنمایش میگذارد خواه از طریق یک اثر ادبی ُ یک نمایشنامه هنری ُ یک تابلو نقاشی و یا سروده های بکر شعری باشد و یا از طریق نشر برنامه رسانوی . هر یک این آثار تاریخ گذشته را جاودانه میسازد.
جاودانگی فرهنگ افغانستان در گزشته های دور از بلخ تا کابل ُاز غزنه تا هری ُ از زابل تا بدخشان گسترش داشته خلاصه از شمال تا جنوب و از شرق تاغرب کشور فرهنگیان عزیز وطن آثار شان را افریدند و از قیودات و سانسور های حکومتی فرزانه سر بلند کردند. هرگاه خواسته باشیم از هریک از شاعرانُ نمایش نامه نویسانُ فیلم سازان و برنامه پردازان ُ نقاشان و نویسندگان ذکر خیر نماییم ُ باید زندگینامه آنهارا مرور نموده از زحمات شان در پربار ساختن فرهنگ غنی که اکنون باعث مباحات ماست ُ یاد آوری بنماییم.
کتاب چهره های جاودان حدود 400 صفحه که در ظرف دوسال تحریر گردید و درسال 2014 میلادی درکاناد به طبع رسید در جاودانه ساختن حدود صد نفراز فرهنگان هنرمندان و بزرگان شعر وادب و صورتگران ( بدون درنظر داشت تمایلات سیاسی شان) کار عظیمی را انجام داده است.
چهارم کتاب تحقیقی : «هـــنـــرمـــنــدان تـــاریـــــخ ســـاز تـــیــاتــــر»
هنرمندان تاریخ ساز تیاتر افغانستان ُ نام کتابیست که در سال 2014 میلادی بقلم ماریا دارو در کانادا طبع شد . این کتاب تاریخ پیدایش اولین تیاتر و اولین نمایش نامه نویس و بیش از صدنفر ممثلین وممثلان «اکتور و اکتریست» را در افغانستان به شما معرفی میدارد. هنرمندان تاریخ ساز تیاتر نام با مسمایست که روی اسناد و شواهد بر رشته تحریر درآمده و گفتنی های هنرمندان از قول خودشان ویا برویت اسناد و شواهد موجه دربابت تشکیل این خانه هنری ثبت گردیده است.
این کتاب در بیشتر از 400 صفحه با نشر فوتو ی هنرمندان و تاریخ تاسیس تیاتر ُ رادیو و تلویزیون ُ موسسه تولیدی افغانفیلم و سایر نشرات اخباری ُ درمدت چهار سال تحریر گردیده است ُ شما را به معلومات دست اول رسانه های جمعی افغانستان یاری میرساند. در کشور ماتا چند سده قبل از تیاتر ریالیزم اثری نبودُ مولف تلاش نموده است تا اولین اکتورست با گفتنی های هنرمندان و شواهد عینی ثبت کتاب نماید تا بدانیم که نقش زنان را چه کسانی در تیاتر بازی کرده اند و همچنان اولین بانوی که در تیاتر رو آورد و سنت دیرین را شکست کی بوده است.
این مجموعه هنری برای نسل آینده منحیث خوبترین ماخذ تحویل داده میشود. کسانیکه به فرهنگ کشور علاقمند میباشند مطالعه این کتاب فراموش نه نمایند.
اینک ویدیو ی این مصاحبه درذیل تقدیم است:
در پی تقلبات گسترده و فاجعه انتخاباتی اخیر و در نتیجه فشار جامعه جهانی حکومت وحدت ملی در افغانستان شکل گرفت. انتظار می رفت رهبران این حکومت با شعار های بلند و بالا و تعهدات بزرگ کشور را در شاهراه امنیت بهتر و رشد اقتصادی و مدیریت سالم نسبت به زمامداران حکومت گذشته افغانستان را رهبری نمایند.
اما با تاسف رهبران حکومت وحدت ملی هنوز سر گرم کشمکش قدرت ، امتیاز گیری گروهی و خود خواهی اند. در نتیجه ما شاهد وخامت فاجعه بار امنیتی ، رشد بی سابقه جنایات سازماندهی شده، فساد و بی عدالتی لجام گسیخته، رکود شدید اقتصادی، مایوسیت و نارضایتی گسترده مردم از حکومت وحدت ملی هستیم.
واقعیت این است که نظام سیاسی افغانستان در سراشیب سقوط و فاجعه بی سابقه قرار گرفته است. در چنین وضعیتی دین ملی و میهنی هر شهروند افغانستان به ویژه نهاد های مدنی، احزاب سیاسی ، علمای کرام ، نخبگان سیاسی ، فرهنگی ، امنیتی و متنفذین قومی افغانستان است که تا دیر نشده دست به کار شوند و کشور را نجات بدهند.
به این منظور اخیراً یک تعداد شخصیت های مستقل سیاسی، و اجتماعی در شهر کابل گرد هم آمده اند تا راه نجات جستجو کنند.
سازمان دهنده گان این حرکت به این باور اند که هنوز فرصت کوتاهی در دست است تا از طریق بسیج نیرو های ملی و وطندوست و فشار سیاسی بر رهبران حکومت وحدت ملی و تماس مستقیم با جامعه جهانی ، رهبران حکومت وحدت ملی را وادار بسازند تا بجای کشمکش قدرت و امتیاز طلبی گروهی حکومت را مدیریت سالم نمایند.
از اینرو سازمان دهنده گان این حرکت از تمام نهاد های مدنی احزاب سیاسی، شخصیت های سیاسی ، اجتماعی و علمای کرام دعوت مینمایند که به اختلافات سیاسی ، قومی ، منطقوی ، ایدولوژیک و سلیقوی خویش را بخاطر منافع علیای کشور کنار گذاشته، دست بدست هم داده در یک ” گفتمان نجات ” اشتراک نموده راه ها و راهکار های لازم را جستجو نمایند.
از طرف سازمان دهنده گان ” حرکت نجات “
شهر کابل
شماره های تماس – 0788101001 و 0781256098
بگو ای دل چرا دیوانه گشتی
زخویش واقرابا بیگانه گشتی
درعشق ومحبت را گشودی
مجاور بردرکاشانه گشتی
ادامه خواندن تــــیــرنــــگاه : سیـد مــحــمــــد نــــادر خرم
با هر دلی که شاد شود شاد می شوم
آباد هر که گشت، من آباد می شوم
در دام هر که رفت ، شریک غمش منم
از بند هرکه رست، من آزاد می شوم
بینم اگر که بال فغان در دلی شکست
من بر لبش نشسته و فریاد می شوم
بااین نبرد سخت که با صخره ها کنم
روزی حریف تیشه ء فرهاد می شوم
تا خوبتر بیان کنم ای زنده گی ترا
طبع خیام و خامهء بهزاد می شوم
چون بوی گل، که گاه شگفتن شود پدید
من از میان شعر خود ایجاد می شوم
فانی به پای هیچ کسی خم نشد سرت
آخر من از غروز تو برباد می شوم
سر زمیـــــنِ بــــاستــانِ آریـــا ، افغــانسِتــــان
کــــشورِ رزم آورانِ جـــانــفــدا ، افغانسِتــــان
مهدِ مردانِ جســـــارت آزمــــا ، افــغانسِتــــان
لانۀ شهبــــاز ، شــــاهیــن را سرا ، افغانسِتان
مادرِ ایــــن ملـــتِ خونـــیـــن قبــا ، افغانسِتان
ســـرزمیــــنِ باستــــانِ آریـــا ، افغــــانسِتـــان
ادامه خواندن سرزمینِ باستانِ آریا شعر از : آقای عبدالحی شیدا *
وآنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت گفت: از کودکان برای مان بگو !
و او گفت :
فرزندان شما مال شما نیستند. آنها پسران و دختران زندگی هستند که مشتاق ادامه خویش است.آنها از طریق شما میایند و لی جزئي از بدن شما نیستند. وبا وجودیکه با شما هستند به شما تعلق نمی پذیرند. ممکن است مهر تان را به انها ارزانی دارید ولی نه اندیشه های تان را ُ زیرا آنها خود افکاری دارند. ممکن است اجسام انها را آشیانه دهید ولی نه روان شان را ! زیرا روان ایشان در آشیانه فردا می زیدُ آشیانه ایکه شما هرگز حتی درخواب هم نخواهید دید. ممکن است بکوشید که مانند انها باشید ولی کوشش نکنید آنها را چون خود تان سازید.زیرا زندگی پس نمیرود و با روز پیشین نمی ماند. شما کمان های هستید که فرزندان تان چون تیر های جانداری از آنها رها میشوند. کمانکش هدف را در دور دست میبیند و شمارا با نیرویش خم میکند تا تیر هایش تند بدور دست رود. بگزارید که خم شدن تان در دست کمانکش برای شادی باشد. زیرا او بهمان سان که تیر پرنده را دوست دارد ُ به کمان بازمانده نیز مهر میورزد .
نمیدانم روی کدام منطق رهبران دولت افغانستان مذاکرات صلح با طالبان را در جاده های سنگلاخ بدون تحلیل از مجبوریت های پاکستان دنبال می کنند. شاید جناب رئیس جمهور و رئیس اجرائیه به این نتیجه رسیده باشند که تنشهای داخلی در افغانستان و پاکستان، فشارهای خارجی و درگیریها در منطقه همین جاده پر سنگلاخ روزی هموار خواهد کرد . اما با چه قیمتی در بدل خون بهای نیم از مردم افغانستان هفته گذشته سفر آصف علی زرداری، رییسجمهور پیشین پاکستان یکجا با یوسف رضا گیلانی، نخست وزیر دوران زمامداری حکومت حزب مردم پاکستان بگو مگو های زیادی را در بین کارشناسان و تحلیلگران به همراه داشته است.
ادامه خواندن حضور فعال پاکستان در افغانستان با کدام ارزش و با کدام معیار : احمد سعیدی
جواب هیله به( سوال محمد کاظم کا ظمی
اما این که محاکمه شوم، البته اگر جرمی کرده باشم باید هم محاکمه شوم. شما لطفا آن جرم را که من به خاطر آن باید محاکمه شوم، به طور مشخص )
هیله:
جرم شما دستبرد به تاریخ یک ملت، عدم رعایت حقوق نوسینده (کاپی رایت) ، زر اندوزی با استفاده از نام نیک غبار، تحریف تاریخ به دستور اجانب ، توهین به شعور یک ملت ، مشهور ساختن شخص خویش، کوشش به درج نام خویش در پهلوی نام غبار در اثر پر افتخار شان و مزدوری برای اجانب میباشد. شما یکی از عوامل وزارت اطلاعات ایران غرض تخریب فرهنګ و تاریخ افغانستان میباشید ننګ بر شما، و خون شما از ملیون ها افغان رنګین تر است که در آغوش بادار خود خوش می ګذرانی
https://www.facebook.com/345709125506354/photos/p.823086877768574/823086877768574/?type=1&theater

قای کاظم کاظمی ُ اولا من دوست یک دزد فرهنگی نیستم دوم اینکه با این ادعا ی باطل دزدی تان مخفی نمیشود . سوم شادروان غبار کتاب را نوشت وبرای هیچ کس حق نداده که در کتابش دست بزند ……چهارم شما دزدی تان را در حاشیه میگزارید . دزد محکوم است و حق آن را ندارد که بالای تمام ملت افغانستان با همفکران خود حمله و خطاب به ملت نجیب افغانستان چنین اهانت کنند : « حیف تو هست به این ملت جاهل و احمق ُ اینها لیاقت ترا ندارند » و شما گفته اید « خوشبختانه آنانیکه قدر کار را بدانند … میدانند وهمیشه مشوق من بوده اند » از اینجا ست دانش تان از دماغ فواره کرده است. وحالا که مشت دزدی تان بازگردید پشتاره ء دزدی تان را عقب دروازه ناشر تان میگذارید …حیف …که با ناشر تان نیز وفادار نیستید .

مدیا چیست؟ رسانه های گروهی که بنام مدیا معروف گردیده درجهان معاصرمهم ترین وسیله ارتباطات مردم وکشورها است،به کمک مدیا فاصله ها کوتاه وجهان کوچک شده است.امروز کاروزندگی همه با مدیا ارتباط دارد ورسانه های گروهی به زندگی ما کنترول دارند. مدیا درجهان معاصر رکن چهارم دموکراسی محسوب میگردد. تاثیرونفوذ مدیا سریع ترازموشکهای قاره پیما است.قدرت ها اول باشایعات و خبرافگنی هدف رانشانه میگیرند وبعد از پخش خبروشایعات برای عملیات انتخابی موشکها راپرتاب می نمایند.تسلط برمدیا حاکیمیت بر جهان است. رسانه های گروهی افغانستان باید صدای قوی ومحکم برای منافع ملی ماباشد، تا زمانیکه امنیت خبری ما تامین نگردد ما نمی توانیم امنیت ملی راازخطرنجات بدهیم. دفاع ازامنیت خبری جنگ با رسانه های سایرجهان نیست،اما رقابت های خبری به منظورکشف وارزیابی واقیعیت ها،طرفداری ازصلح،آزادی، حقوق بشرومنافع اقتصادی درجهان معاصرکه مملوازشک وتردید وجعل وتقلب است همیشه ادمه خواهد داشت.
ادامه خواندن دوستان آزادی بیان کیها اند؟ وچگونه برعلیه آن می رزمند؟ :دکتور علی احمد کریمی
سخنان آغازین : باری حسین جفعریان نویسده و روزنامه نگار ایرانی پرسشهایی را در پیوند به شعر وادبیات معاصر افغانستان با من در میان گذاشت و از آن جمله پرسیده بود:«از چی چشم اندازی به شعر مقاومت نگاه میكنید؟ آیا می شود در ادبیات دو دهۀ گذشته در افغانستان بحث شعر مقاومت را مطرح كرد؟« پاسخ های من در شمارۀ ششم سه ماه نامۀ « سپیده» سال 1378 زیر نام «از واژه های اشک تا قطره های شعر» به نشر رسید که بحث های گسترده یی را به دنبال داشت، بعداً انجمن فرهنگی افغان های هامبورگ آلمان آن را به سال 2001 میلادی به گونۀ رساله یی به نشر رساند. حال که می خواهم اندکی با گسترده گی در پیوند به چگونه گی شعر مقاومت یا شعر پایداری بحث کنم می خواهم پاسخی را که به این پرسش ارائه کرده بودم و هنوز به بخش بیشتر دیدگاههای مطرح شده درآن باورمندم، به گونۀ مقدمۀ این بحث بیاورم. « نمی دانم چرا هرگاهی كه سخن از شعر مقاومت به میان می آید این سرودۀ حنظلۀ بادغیسی در حافظه ام بیدار می شود.
كه ممكن ﺑﻮﺩ ﺧﺸﺘﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﯾﮏ ﺧﺎﻧﻪ
ﯾﺎ ﺳﻨﮕﯽ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﯾﮏ كوه
|