جوانشیر حیدری٬شاخهء دیگری از نخلستان هنر و فرهنگ و سینمای مملکت ما شکست : نوشته های : عمر ننگیار و محمود

سعدیا ؛ مرد نکو نام نمیرد هرگز
مرده ان است که نامش به نکویی نبرند
دوستان و عزیزان! شخصیت بهنام و  فرزانه زنده یاد جوانشیر حیدری دگرروی این کره خاکی با ما هم نفس نیست، ولی در هر نفس با ما هست.

 زنده یاد حیدری عاشقانه زیست، عاشقانه به هنر رو آورد و عاشقانه تا پایان زندگی در این راستا با وجود کمبودی های امکانات رزمید . او از اوان جوانی سالیان۱۳۵۴ هجری شمسی حینکه دانشجو پوهنتون کابل بود بطوراماتور در گروپ تیاتر کمیته کلتوری پوهنتون کابل به فعالیت اغاز نمود با او یکجا با دایرکت استاد عزیزالله هدف و زنده یاد استاد بیسد نمایشنامه های زیادی را در ادیتوریم پوهنتون کابل به نمایش گزاشتیم که مهمترین ان «متخصص فراری»، نوشته استاد جنید شریف، «وقتی بلی ګفتن» نوشته زنده یاد جلال نورانی،« اطفاییه» نوشته عزیز نسین و نمایشنامه در سه پرده بنام «خسیس» نوشته مولیر فرانسوی که این اثرتوسط زنده یاد استاد بیسد دایرکت گردیده بود، تقریبن در همه ی این نمایشنامه ها نقش رول های اساسی به او سپرده شده بود که خیلی ها عالی ان را بازی کرده است. او در ستیژ هنری ادیتوریم پوهنتون کابل هنر واستعداد بلند هنری اش را در جمع همبازی هایش درتیاتر اماتور بنمایش گزاشت که بعد ها همه ی گروپ ما به رادیو تلویزون راه یافت . روانشاد جوانشیر حیدری باز هم با عشق فراوان به بازی نقش ها در چندین فلم سینمایی و تلویزونی استعداد هنری اش را بنمایش گزاشت که بعد چند فلم را خود ساخت که یکی از فلم های بلنداش بنام « بابا» بود .

ادامه خواندن جوانشیر حیدری٬شاخهء دیگری از نخلستان هنر و فرهنگ و سینمای مملکت ما شکست : نوشته های : عمر ننگیار و محمود

احساس مردم افغانستان قابل قدر است ٬ به سخنان این جوان گوش کنید .

https://www.facebook.com/Thorialayw/videos/10206805902742132/UzpfSTEwMDAwMTAzMTA1OTg4OToyNzQ3NDY0MjA4NjMxMjU0/?__tn__=%2CdlC-R-R&eid=ARD1poO9bSmmRTgWwtlpMFlhXXUkgUss7kCM-30-qmJ0uNioHY9osVeajOYDn_gWLoV9k96_DdbY0UNl&hc_ref=ARSg_eiGojGycUKUckgUsf1_iI64J4ZVLN4GZP-Wzh6taiksqlTxAOWL8_n0-eoK1nU

مرگ انسانیت : هنر و هنرمندان اصیل آرین «سـیـمـا تـرانـه »

روزگاری بچه بودیم و در این سرزمینی که امروز خبرهای وحشتناکش قلب جهانیان را به لرزه می اندازد.و عرق شرم و خجالت را بر پیشانی بی خیال ترین انسان این مرز و بوم جاری میسازد , مدرسه میرفتیم و بزرگوارانی بودند که به ماانسانیتدرس میدادند,تمیز بین زشت و زیبا , حفظ حرمت بزرگان ,شکر از نعمتهای خداوندی , احترام به دین و آیین ملت خود , دانستن قدر احسان دیگران , حفظ حیثیت و آبروی ملت و وطن , غرورملی , شرم وحیا و غیره و غیره . باکمال درد و تاسف باید بگویم که برای من و میلیون ها انسان شریف و باعزت هموطنم خیلی شرم آورو درد ناک است که در این سرزمین خود, شاهد وحشت و دهشت افگنی مشتی بی فرهنگ وحشی وجنایتکار و مزدور بیگانگان باشیم که خیلی با راحتی و بدون هیچنوع احساس مسولیتیانسانیترا میکشند. در سرزمینی که فرزدندانش صدها سال پیش درس عشق و انسانیت را فریاد میزدند . و آن فرزند بزرگوار و پیشگام در راه عشق و اخلاق و انسانیت حضرت مولانا جلال الدین بلخی ( رح ) که میفرمود : ازمحبت تلخها شیرین شود . و یا آن عارف شوریده ای دیگری که نام عزیزش را همه عاشقان عشق و عرفان با فخر و مباهات در قلب شان حفظ میکنند , حضرت میرزا عبدالقادر بیدل (رح ) که فرموده بود : گر تو میدانی که دردل ها خدا است پس ترا تعظیم هردل مدعا است . کجا یند متصدیان و پاسداران مسول فرهنگ ما که درقبال اینهمه جنایات مهر سکوت بر دهان خویش میزنند . ادامه خواندن مرگ انسانیت : هنر و هنرمندان اصیل آرین «سـیـمـا تـرانـه »

“اې پردېس کاکا مراده!” شعر: عبدالهادي عطايي ملا دکلمه او ويډيو: سعید لودین د ښاغلی حاجی صاحب محمد ویس څخه مننه د ویدیو له استولو. ناصر اوریا

https://www.facebook.com/naser.oria/videos/2639495109463960/UzpfSTEwMDAwMzI4MzcyNTI1MToyNjk1NTYyNzQwNTYzMTU3/?__tn__=%2Cd*F*F-R&eid=ARDXOI_gAdq-gXOni2U92y5yKIRQmcvgEcJSylUD9_86ROjhOYuoIJXIUq-gUI0K1OB7HblOSP4jPqyt&tn-str=*F

ناکامورا ( کاکا مراد) کی بود ؟ : خالد اشرف

             داکتر  ناکامورا مشهور  به  کاکا مراد!!!

داکتر  ناکامورا  در  سال  (۱۹۴۶م) در شهر  فوکووکا جاپان بدنیا  آمد. وی  پس  از  ختم  تحصیل  در رشته  طب  ( طبابت جذامی) به پاکستان رفت تا به درمان بیماران جذامی در آنجا بپردازد.
دو سال پس از آن به افغانستان رفت و در یکی از قریه های دور دست یک درمانگاه و نهاد غیردولتیخدمات درمانی صلح جاپان” (پیاماس) ایجاد کرد.
این نهاد خیریه در اوج فعالیتش ده درمانگاه راه انداخت که در کنار کمک به دیگر بیماران، به درمان پناهجویان و بیماران جذامی میپرداخت.
دکتر ناکامورا همچنین به ساخت چاهها و آبیاری در روستاهایی پرداخت که مردم به خاطر نبود آب پاک به وبا (کلرا) و بیماریهای دیگر دچار شده بودند.
ادامه خواندن ناکامورا ( کاکا مراد) کی بود ؟ : خالد اشرف

کابل در نهیب مرگ وضجه درد : احمد سعیدی

      در اینجا آسمانان افسرده و زمینیان پژمرده اند حدیث زندگی  یاس است و درد  غم و درد نا باور کردنی ، راستی باور کردنش مشکل است. آژیر امبولانش حامل جسد پارچه شدۀ فرزندانت را بشنوی چون دل نمیخواهد روح نمی پذیرد وچشم توان دیدن را ندارد اما این غمنامه تلخ با خون فرزندان وتل هاس استخوانهاس در هم شکسته جوانان سر زمین ما تکمیل وغیر قابل انکار است .غم تنها نیست افتضاح  سیاسی واخلاقی توام با فساد مالی واخلاقی از سر چشمه رهبری موج میزند وگلوی زنده های پاک دل وپاک طینت را می فشارد اما چه سود؟ که در روح جسارت نباشد ودر جسم حرکت ودر وجدان بیداری همه به خواب فرور فته اند .شبه سیاه دروغ واستبداد چون سقف وحشتناک بر زندگی مردم سایه افگنده . نهیب مرگ وضجه درد مادران پسر گم کرده گوش ها ودل هارا میخراشد وارواح آزاده را می آزارد قصه زندگی درین سر زمین دود وخاکستر قصه درد ورنج وداد وفریاد است واین داستان کده را کابل گو یند کابل که در هر صبح وشامش غم را روایت میکند.

سوگ برای خیلی‌ها فقط چند قطره اشک است که بی‌تاب روی گونه‌ها می‌لغزد، برای خیلی‌ها، اما بریدن از دنیاست. تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر در کام آنها می‌ماند و آن‌وقت می‌شوند آدم‌هایی که گرچه حیاتشان از نظر زیست‌شناسی با بالا و پایین رفتن قفسه سینه‌شان تائید می‌شود، اما در حقیقت از همان زمان که  انسانهای با وجدان وبیدار در زندگی‌شان را از دست داده‌اند، مرده‌اند.حالا شهروندان کابل یا همه مرده اند ویا مرگ تجربه زندگی شان است.اینجا  نهیب مرگ وضجه درد عصاره زندگیست زندگی جهنمی . ادامه خواندن کابل در نهیب مرگ وضجه درد : احمد سعیدی

بوگرافی مختصر شهید پوهاند عزیز احمد پنجشیری استاد پوهنحُی زمین شناسی پوهنتون کابل

     پوهاند عزیز احمد پنجشیری فرزند نیک محمد در سال 1329 ه ش در قریه رخه ولسوالی رخه ولایت پنجشیر چشم به دنیا گشوده و در سال 1333 ه ش شامل ابتدائیه قاری حمید الله ودر سال 1339 ه ش شامل لیسه تجارت ودر سال 1342 ه ش از لیسه تجارت فارغ گردیده است. در سال 1347 ه ش شامل رشته تاریخ و جغرافیه پوهنځی ادبیات و علوم بشری پوهنتون کابل گردیده و در سال 1350 ه ش به درجه لسانس فارغ گردیده است. در سال 1351 ه ش در پوهنځی متذکره به صفت نامزد پوهیالی تقرر حاصل نموده وبه ترتیب سال های خدمت ایشان به رتبه علمی پوهاند نایل گردیده است. طی سال های جنگ های داخلی در سال 1375 از بست پوهنتون کابل موقتاً منفک ودر سمت های دیپلوماتیک در وزارت خارجه واتشه فرهنگی در کشور ایران ایفای وظیفه نموده است. نامبرده در سال 1388 ه ش در دیپارتمنت جغرافیه پوهنځی زمین شناسی پوهنتون کابل تقرر مجدد حاصل نموده و الی تاریخ 9/12/1394 یعنی زمان تقاعد شان به وظیفه مقدس استادی ایشان ادامه داده ودر تربیه اولاد وطن سهم فعال گرفته است. مرحوم پوهاند عزیز احمد پنجشیری در طول سال های خدمت با اعطای تقدیر نامه های درجه اول و درجه دوم نیز نایل گردیده است. ادامه خواندن بوگرافی مختصر شهید پوهاند عزیز احمد پنجشیری استاد پوهنحُی زمین شناسی پوهنتون کابل

با تاسف پوهاند عزیزاحمد پنجشیر در شاهرای بغلان کندز به وسیلهء طالبان به شهادت رسید: پرتو نادری

 
رسید. حادثه دردناکتر از آن است که بتوان آن را با واژگان بیان کرد. باری مهمان برنامهء گفتمان بود. این برنامه را به یاد و خاطرهء آن دانشمند از دست رفته این جا نشر کردم.

روانش شاد باد !
دانشمند نستوهی بود، نمی دانم جامعهء علمی و فرهنگی افغانستان در این پیوند به چه چگونه دادخواهی دست خواهند زد!

در سوگ مولانا عبدالکبیر فرخاری: م – اسحاق ثنا

(فرخاری) گر زبان به سخن باز می نمود

در نکته نکته شعر خود اعجاز می نمود

چون عندلیب به باغ سخن نغمهگر شدی

ادامه خواندن در سوگ مولانا عبدالکبیر فرخاری: م – اسحاق ثنا

نويسنده ي كه قهرمان اصلي رمان هايش زنان بود (ببرک ارغند) يكي از پركارترين رمان نويسان افغانستان در گذشت!

      روحش شاد و يادش گرامي…!

آثار داستانی شادروان  ارغند را به صورت کل می شود به دو بخش جدا نمود : آثار قبل از مهاجرت و آثار بعد از مهاجرت.

آثار قبل از مهاجرت (به اروپا) عبارت اند از :

1 – دشت الوان، مجموعهء داستانهای کوتاه؛

2- دفترچهء سرخ، مجموعهء داستانهای کوتاه؛

3- مرجان، مجموعهء داستانهای کوتاه؛

4- شوراب، داستان دراز؛

ادامه خواندن نويسنده ي كه قهرمان اصلي رمان هايش زنان بود (ببرک ارغند) يكي از پركارترين رمان نويسان افغانستان در گذشت!

پیام تسلیت و همدردی : احمد سعیدی

     با اندوه فراوان اطلاع حاصل نمودم که دوست دیرینه ام ببرک ارغند نویسنده نام آشنا کشور پس از یک دوره بیماری، در کشور هالند چشم از جهان فروبسته و روح بیدار و قدسی آن بزرگ مرد ِ غرق در عشق ِ رهایی انسان از هر نوع اسارت و استبداد بسوی ابدیت پر کشیده است. او با قلم توانا و با احساسش ستایشکر درد های انسان بود، او بر همه گان مهر می ورزید.
آری! درگذشت روانشاد ارغند از محیط و خانواده علمی و ادبی کشور یک ضایعه جبران ناپذیر است.
تسلیت و همدردی خود را خدمت خانواده بزرگوار ارغند، اقارب و دوستان عرض داشته از خداوند بزرگ برای دوست گرامی ام ارغند بهشت برین را تمنا دارم. روح شان شاد و یادشان گرامی باد.

عروسی که به ماتم کده مبدل شد٬ بدین مناسبت شعر ماتم سرا ٬ از شادروان سید محمد نادر خرم را بجاست که بخوانیم.

 

ماتم  سرا

سید محمد نادر  خرم

فلک بنگر  چگونه کشورم سوخت

به ظلم  وناروا بوم وبرم سوخت

زبانه  میکشد آتش  زهر سو

در  این  ماتم سرا خاک ودرم سوخت 

عزیران  سوختند در  اتش  جنگ

مرا از غم  تمام  پیکرم  سوخت

ادامه خواندن عروسی که به ماتم کده مبدل شد٬ بدین مناسبت شعر ماتم سرا ٬ از شادروان سید محمد نادر خرم را بجاست که بخوانیم.

این پیام صدای قلب من است : احمد سعیدی

     گروه طالبان بی شرمانه و خیره سرانه مسئولیت حمله انتحاری امروز در شهر کابل را پذیرفتند متاسفانه این گروه از یک طرف در قطر با امریکایی ها در یک میز نشسته سخن از اسلام و صلح میزند و از سوی دیگر اطفال و مردمان مسلمان و بیگناه ما را به خاک و خون میکشند.

عاملین همچو جنایات باید بدانند جز روسیاهی و نفرت و انزجار مردم  دیگر هیچ چیزی نصیب شما نخواهد شد .از سوی دیگر وظیفه خود میدانم تا بخاطر سرکوبی آدم کشان حرفوی از قوت های مسلح خویش سپاس گذاری نمایم، در این نوشته برای رهبران و سیاسیون نام نهاد افغانستان نیز پیامی دارم.

آیا شما آگاهی دارید که در حادثه امروز تنها 50 تن از دانش آموزان مکاتب عزیر نمبر 2  ستاره، نازو انا ، لامعه شهید زخمی شده اند متاسفانه شما سیاسیون خود کامه عادت کرده اید که هر حمله را با شدید ترین الفاظ نکوهش و بر عزم راسخ خود برای مقابله با دشمن تعهد مینمایید، در حالیکه خود تان در عقب دیوارهای فولادی محافظت میشوید و فامیلهای شما در خارج آسوده زندگی میکنند، قربانی را تنها و تنها مردم بیدفاع و بیگناه میدهند ما در مقابل این همه جنایات و  بی عدالتی ها استوار و مردانه وار تا پای و جان مقابله خواهیم کرد

پدرود المناک داکترشریف فایض : پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی

     ضایعۀ بزرگ یک هموطن عالم و اندیشمند، نویسنده ومبارزقلم در مطبوعات وسخنورشجیع و روشنگر در کنفرانسهای ملی وبین المللی، همین وفات ناگهانی والمناک دوست نهایت گرامی ام داکترمحمدشریف فایض است که همه آشنایان خاصتاً فرزانگان وتحصیل یافتگان این برهۀ تاریخ پرتلاطم افغانستان رادرداخل وخارج کشور غمگسار وعزادار ساخت. ضایعۀ که جای علمی و منزلت ممتازفرهنگی اورا درحلقه های اکادمیک ودانشگاه و معارف بطور عموم خالی گذاشت .

داکترفایض درسلسلۀ بسی اقدامات بهیخواهانه وپرثمر خود، باهمراهی دوست عزیزم داکترسیدمخدوم رهین، ازجملۀ بنیانگذاران انجمن صلح و دموکراسی برای افغانستان، که فعلا بنده افتخارریاست آنرادارم، یادگار جاودانی دارد. هچنان داکترفایض بنیانگذار یونیورستی علمی وپژوهشی امریکایی درافغانستان میباشدکه برعلاوۀ تربیه محصلین ممتازدررشته های پر ثمرعلمی، تغییرات مثبتی رادرطرز امتحانات کانکور پدیدارساخت. داکتر فایض درسلسلۀ تحصیلات عالی خود دپلوم ماستری وداکتری را خاصتاً در رشتۀ ادبیات انگلیسی ازدویونیورستی معتبرامریکا بدست آورد . ادامه خواندن پدرود المناک داکترشریف فایض : پروفیسور داکتر عبدالواسع لطیفی

مرگ دانشمند بزرگ داکتر شریف فایض غیر قابل باورست. : ماریا دارو

  شادروان داکتر شریف فایض  در سرزمین  علم  وادب  هرات باستان هفتاد وسه  سال  قبل دیده به جهان  گشود٬از همان آوان  کودکی  ذهن وضمیرش  باادبیات  و اندختن  علم  عجین شده بود.نوشتن وخواندن برایش  وظیفه  نبود بلکه  عشق بود که  وجودش را لبریز کرده بود .  او  تا توان داشت  خود  آموخت و بر دیگران  نیز آموختاند.

او به  آزادی خیلی  علاقه  داشت  و همیشه  میخواست  زمینه  رشد استعداد های  جوانان نباید محدود گردد. روی  همین  مفکوره  عالی ایکه داشت٬ یک پوهنتون را در ولایت  هرات  بنیاد گذاشت. این  پوهنتون بانورم های  بین الممللی ٬ شرایط  مدرن آماده بره برداری  گردید.  داکتر شریف  فایض از  سال(۲۰۰۱ الی  ۲۰۰۷) میلادی  به  حیث  وزیر تحصیلات عالی افغانستان  ایفای  وظیفه  کرد. در  سال  ( ۲۰۰۶) میلادی دانشگاه  (امریکایی )را در شهر کابل  بنیاد گذاشت تا جوانان  در وطن  خودشان  به  نورم  های  بین المللی  دانش  مدرن را فرا گیرند.

شادروان داکتر  فایض مطالب  زیادی را  ازپارسی دری  به لسان انگلیسی ترجمه کرده  است  که  از  جمله میتوان  ترجمه  جلد دوم  افغانستان در مسیر تاریخ  اثر شادر روان  میر  غلام  محمد  غبار  و « اسلام  شناسی » اثر علی  شریعتی به  شکل  شیوا بیان  و خیلی  سچه ترجمه  کرد. همچنان  اشعار دری بسیار  پیچیده و دشوار رابر زبان انگلیسی  بر گرداند. زمانیکه  دانشگاه امریکایی ها مورد بهره برداری  قرار گرفت  میگوشید تا جوانان با استعداد و بیضاعت را کمک نماید وبدون  پرداخت  هزینه  آنهادر دانشگاه راه یابند. ادامه خواندن مرگ دانشمند بزرگ داکتر شریف فایض غیر قابل باورست. : ماریا دارو

اجل گلــــــــچین بی انصاف باغ است … بمناسبت وفات شادروان محمد یوسف کهزاد : نذیز ظفر

     اجل گلــــــــچین بی انصاف باغ است
    دلی هر کس ز دستش داغ داغ است
    ز هر گلــــــــشن بچیند بهترین هاش
  تو پنــــــداری که دزدی با چراغ است
(
ظفر)
استاد محمد یوسف کهزاد ؛ کوهپایه ای از هنر در گذشت
(
انا لله و انا الیه راجعون)
خبر در گذشت هنر سالار استاد محمد یوسف کهزاد دلهای همه را متاثر گردانید.
وفات این هنر سالار تو انایک ضایعه ای جبران نا پذیر در تاریخ هنر کشور ما بشمار می آید
مر حوم محمد یوسف کهزاد شاعر توانا ؛ نقاش ماهر و درامه نویس چیره دست بودکه همه عمرش را صرف هنر و احیای فر هنگ نمود.
وی صا دقانه زیست و عا شقانه نوشت و در همه آثار گرانبهایش وطن و هموطن تجلا میکند .
بنا به گفته سعدی شیرازی :
(
سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هر گز مرده آنست که نامش به نیکویی نبرند)
کهزاد زنده جاودان است وفقط ازین جهان فانی جامه بدل نموده است و همیشه با ماست.
بمناسبت در گذشت این هنر سالار توانا ( مر حوم محمد یوسف کهزاد) تسلیت قلبی خود و خانواده ام را خد مت همکار مستعد و نطاقه معروف کشور بانو ذکیه جان کهزاد و بازمانده گان مرحوم و فامیل های مصیببت دار کهزاد ابراز داشته و برای مر حوم بهشت عدن ازز خداوند تمنا نموده و صبر جمیل به با مانده گانش تمنا دارم. 

رنگین کمانی درغروب – بمناسبت وفات شادروان محمد یوسف کهزاد : استاد پرتو نادری

           محمد یوسف کهزاد، نقاش، شاعر، داستان نویس، هنرمند تیاتر و بنیاد گذار نگارستان غلام محمد میمنهگی به روز پنج شنبه یازدهم دلو 1397 خورشدی برابر با 31 جنوری 2019 میلادی در ایالات محتد امریکا به عمر هشتاد و سه سالهگی چشم از جهان پوشید.
زندهیاد یوسف کهزاد شخصیت چندین بعدی فرهنگی داشت و اما از میان آن همه هنرهایی که داشت بیشتر در هنر نقاشی پر آوازه بود. از او همیشه به حیث یکی از چهرههای پیشگام در هنر نقاشی نوین افغانستان یاد شده است.
او به سال 1314 خورشیدی برایر با 1935 میلادی در شهر کابل چشم به جهان گشود. مکتب را در لیسۀ امانی که در آن روزگار نامش را به لیسۀ نجات بدل کرده بودند تمام کرد. به سال 1333 خورشیدی برابر با 1954 میلادی به دانشگاه کابل رفت و در دانشکدۀ ادبیات به آموزش عالی پرداخت. ادامه خواندن رنگین کمانی درغروب – بمناسبت وفات شادروان محمد یوسف کهزاد : استاد پرتو نادری

پیام تسلیت بمناسبت وفات شادروان محمد یوسف کهزاد: م- عثمان محسنی

      چراغ دیگری هنر و تیاتر افغانستان خاموش شد

با تألم و تأسف فراوان مرد قلم و هنر، شخصیت بزرگ فرهنگی کشور شاد روان استاد یوسف کهزاد هم داعی اجل را لبیک گفت وبه جاودانگی پیوست.
بدین مناسبت تسلیت عمیق خود را به خواهر گرانقدر ما ذکیه جان کهزاد، فامیل محترم، اهل فرهنگ و دوستانشان عرض نموده، از خداوند منان برایشان صبر جمیل خواهانم. روح زنده یاد استاد کهزاد شاد وبهشت برین مکانش باد.
استاد کهزاد در کابل متولد، از مکتب عالی نجات با موفقیت فارغ شده بود، جاییکه من هم افتخار متعلمی آنرا داشتم وصفات قابل تذکر از دوره های قبلی این مکتب می شنیدیم که مرحوم کهزاد هم شامل آنها بود. مرحوم کهزاد دوره های بسیار پیش از ما با لیاقت و توانایی شعری و ادبی خود درخشنده بود. خوشبختانه پدرم با آشنایی که با وی داشت از شخصیت پاک، لیاقت، استعداد ادبی و شعری اش یاد می کرد. آنچنانیکه هموطنانم اطلاع خواهند داشت مرحوم کهزاد و ظایف زیادی را در عرصه های کلتوری و ادبی کشور با صداقت، پاکی، احساس میهن پرستی و علاقه به پیشرفت های هنری و کلتوری کشور انجام داده است. خوب بیاد دارم که زمانی ریاست فرهنگی وزارت اطلاعلات و کلتور را به عهده داشت و ریاست گرزندوی هم مربوط همین وزارت بود که من در آن وظیفه داشتم. در مورد پلان های انکشافی و بخش های تبلیغاتی ریاست گرزندوی صحبت های بهبودی توریزم برای کشور داشتیم که خوشبختانه شادروان کهزاد هم در مجالس تشریف داشت و می درخشید. شخصیت پاک نفس، با استعداد و مهربان در برابر همه بود. آرزوهای نیک اش با تجارب قابل ستایش وی در بخش های مختلف کلتوری کشور در مجالس دقیق و سازنده بود؛ از لطف واژه هایش، از دید با محبت، راست گویی و قاطع بودنش خوشم می آمد. حرف هایش در پیشرو وعقب، یکسان و عاری از هرگونه ریا بود. من که سالها از وی خرد سن و کم تجربه بودم؛ با محبتی که در برابر وطن و ساختار جامعه داشت، سخنانم را در ارتباط پلان های انکشافی توریزم می شنید، مرا خوب درک می کرد که در فضای پاک و دلسوزانه به وطنم علاقه مندم و با نظریات وتشویق اش مرا افتخار می بخشید. همچنان در برنامه ها و دعوت های گویته انستیتوت، چه در دوره های تحصیلی و چه در دوره ایکه تدریس می کردم، از ایشان خاطره های شیرین و فراموش نا شدنی دارم.
نقاشی هایش به سطح ملی و بین المللی قابل تعریف و تمجید است که افتخاری کم پیدا برای کشور ماست. بعد از تحصیلاتش در ایتالیا بار ها نقاشی هایش در آلمان، ایتالیا، سویدن و سایر کشور ها به نمایش گذاشته شده است که مورد دلچسپی قرار گرفته و با امتیاز جوایز حتی طلا نایل شده است.
از آغاز به شعر و ادبیات علاقه و استعداد داشت و در دوره مکتب جایزه هم گرفت که الهام و تشویق به دیگران بود. سروده ها و داستان هایش گلواژه های پاکی، عشق به انسان و وطنش بوده است. از دل مهربانش بر خاسته و به دل های علاقمندش می نشیند. دوری اش از وطن مانند تعداد وطن پرستان واقعی با درد و ناله بوده است و در غربت سروده هایش را متأثر ساخته است. او وطنش را دوست داشت و علاقه ای بی پایان برای آرامی، ساختمان و پیشرفت های اجتماعی و کلتوری کشور داشت.
جسم استاد شاد روان کهزاد دردمندانه با ما دیگر نیست، ولی قلب مهربانش، تلاش های پیگیر، صداقت و پاکی وجدانش که برای وطن و هموطنش می تپید، برای همیشه در خاطره ها زنده باقی خواهد ماند. روح اش شاد و نامش جاویدان باد.

 

 

 

 

 

 

 

با تاسف محمد یوسف کهزاد هنرمند چیره دست ما« نقاش ٬شاعر٬ و نو یسنده» روز پنجشنبه تاریخ ۳۱ جنوری جهان فانی را وداع کرد.

     محمد یوسف کهزاد، نقاش، شاعر، داستان نویس، هنرمند تیاتر و بنیاد گذار نگارستان شادروان غلام محمد میمنه‌گی به سال 1314 خورشیدی برایر با 1935 میلادی در شهر کابل چشم به جهان گشود. به روز پنج شنبه یازدهم دلو 1397 خورشدی برابر با 31 جنوری 2019 میلادی به عمر هشتاد و سه ساله‌گی  در  امریکا دار فانی  را  وداع  کرد.

 

 

شادروان کهزاد مکتب را در لیسۀ « نجات » یا امانی  تمام کرد. به سال 1333 خورشیدی برابر با 1954 میلادی به دانشگاه کابل رفت و در دانشکدۀ ادبیات تحصیل  عالی را تمام و بعد  به کشور  ایتالیه رفت  ودر  رشته هنر  نقاشی  آموزش  دید.   
محمد  یوسف کهزاد  از جمله  تمام  هنر های  که استعداد داشت به  هنر نقاشی  شهرت  زیاد  کسب  کرد.  سایت  ماریا دارو  مراتب  تسلیت  خویش را به  خانم زکیه  کهزاد و باقی  خانواده  کهزاد  تقدیم  و در این  سوگ  بزرگ  خویش شریک  میداند.

              واین  هم  نمونه  شعر کهزاد  که بیاد وطن  ناله  میکرد. ادامه خواندن با تاسف محمد یوسف کهزاد هنرمند چیره دست ما« نقاش ٬شاعر٬ و نو یسنده» روز پنجشنبه تاریخ ۳۱ جنوری جهان فانی را وداع کرد.

برگشت همه به سوی اوست٬ وفات پروفیسور حیدر داور خیلی برایم دردناک است: پروفیسور عبدالواسع لطیفی

  به پدرود غم افزای پروفیسر داور

     ای وطن آن رادمردانت کجاست

      مردم عهد درخشانت کجاست

        از چه افتیدی به دام دیو و دد

من نمی دانم که انسانت کجاست     (حیدر داور)

خبروفات المناک دوست فرزانه و همرزم و هم قلمم، پروفیسرداکترمحمد حیدر داور راکه بالقب مقبول( بلبل اتحادیه)، سخنور اندیشمند اولین اتحادیۀ محصلین آزادیخواه وطن عزیز بود، شنیدم .

داورمرحوم مردآراسته باصفات پیراسته که درآغازتا انجام اتحادیۀ محصلین باگفتار وبااشعارپراحساس خود راه مبارزه برضد استبداد وسیاست تحجری دست اندرکاران وقت شجاعانه به پیش برد ودرهمین راستای خدشه ناپذیرمدتی به امرآمران سنگدل واختناق آور، ازتعقیب دروس فاکولته اش محروم گردید، ولی به مبارزه وحق خواهی خود ادامه داد، وبه مدارج عالی علمی و دولتی رسید . ادامه خواندن برگشت همه به سوی اوست٬ وفات پروفیسور حیدر داور خیلی برایم دردناک است: پروفیسور عبدالواسع لطیفی

با چند فرد شعر از استاد لطیف ناظمی با سید حنیف همگام هنرمند بی دلیل وداع میکنیم .

آینههارا شکستند تا دیګر راست نګویند

ز تصویریکه مظهر ستم نا رواست نګویند

ګرچه انسانند شهروندان مظلوم وطن 

                                              روند فاجعه که درحقشان بر پاست نګویند

آینه هارا شکستند تا دیګر راست نګویند

روانت شاد باد

کسیکه طنزهایش خنده برلب هموطنانش میآورد٬ و اسرار پشت پرده سیاسیون و چهره های واقعی انجمنهای خارجی را که زیر نام « کمک » فعالیت میکردند٬ آشکار مینمود٬ با تاسف این فرزند صدیق و وطن پرست واقعی از جمع ما رفت. سایت ماریا دارو برای تمام هموطنان و خانواده محترم همگام و کانوان هنرمندان افغانستان ٬ تسلیت میگوید.

   نوشته  جناب  موسی  رادمنش  در باره  شادروان  همگام :

شادروان  حنیف  همگام  متولد  ولایت  غزنی و  فارغ التحصیل  دانشکده  هنرهای  زیبای  دانشگاه  کابل  و یکی  از راهیان  صدیق  عرصه  سینمای  افغانستان بود.

شادروان همگام عضو موسسه سینمای  شفق  فیلم و رئیس  موسسه یاران  فیلم خجسته  و هنرپیشه تیاتر  و سینما  بود.  وی  در عرصهَ  طنز  پردازی  و نوشتن  طنز  و از بسا  جهات دیگر  هنری  طریقه  یگانه  و ژست  خاص و دلچسپ  داشت . تمام  هموطنان  ما  شاهد  شهکار های  طنزی  وی  در برنامه  زنگ  خطر بوده  اند.

شادروان  همگام  که در خواندن و  نوشتن  ظنز  ید والا  داشت ٬ یکی  از معروف  ترین  چهره های هنری و کمیدی  برنامه  زنگ  خطر و رهبر  آن برنامه جالب  یود.

شادروان  همگام برعلاوه  زنگ  خطر  فعالیتهای  زیاد  هنری در عرصهَ  تیاتر  و سینما  داشت که  بطور  فشرده  بعضی  از  فیلم های  که در آن  نقش  ایفا  کرده  است٬  معرفی  میدارم.

زمین  داغ  چشمهای  سرگردان

جادوگر سبز

کابل  اسکپرس  « هندی»

سریال  ایرانی  بنام  : خورشید بر نیزه  « نقش  مرکزی  را به  عهده  داشت.

دستی  بسوی  روشنایی

اراده

چو استاده ء دست  افتاده گیر  «کار گردانان  تیمور  حکیمیار ٬ جوانشیر  حیدری  و موسی  رادمنش

ادامه خواندن کسیکه طنزهایش خنده برلب هموطنانش میآورد٬ و اسرار پشت پرده سیاسیون و چهره های واقعی انجمنهای خارجی را که زیر نام « کمک » فعالیت میکردند٬ آشکار مینمود٬ با تاسف این فرزند صدیق و وطن پرست واقعی از جمع ما رفت. سایت ماریا دارو برای تمام هموطنان و خانواده محترم همگام و کانوان هنرمندان افغانستان ٬ تسلیت میگوید.

شهادت فرزند صدیق میهن جنرال عبدالرازق را به تمام ملت شریف افغانستان تسلیت میگویم.

          جنرال عبدالرازق قوماندان امنیۀ ولایت کندهار در سال ۱۳۵۸ شمسی در ولسوالی سپین بولدک ولایت کندهار  متولد شد.

وی بعد از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۲ میلادی با نیرو های امنیتی افغانستان یکجا شده بود.

مردم کندهار، عبدالرازق را رئیس صاحب خطاب میکردند.

وی حدود هفت سال قبل به حیث قوماندان امنیه ولایت کندهار تعیین شد.

بالای جنرال عبدالرازق چندین بار سوء قصد صورت گرفته بود، وی از آنها جان به سلامت برد.

در ماه فبروری سال جاری میلادی در مورد خنثی شدن یک پلان سوء قصد بالای وی گزارشهای نشر شد.

از سال ۲۰۱۳ میلادی به اینسو، این سومین بار بود که بالای جنرال عبدالرازق حمله تروریستی صورت میگرفت، وی که از حملات قبلی جان به سلامت برده بود، در سومین حمله کشته شد .

مولانا عبدالکبیر (فرخاری) شاعر معاصر کشور ما درگذشت : امـان مـعاشـر


    مولانا کبیر (فرخاری )در اثر مریضی سرطان معده امروز جمعه ساعت شش صبج روز پنجم اکتوبر به عمر۷۲ سالګی در شفاخانه سوری ایالت بریتش کلمبیا کانادا درگذشت.روحاش شاد.
بیوگرافی مختصر مولانا عبدالکبیرفرخاری
مولانا عبدالکبیر فرخاری در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در قریه ی خرماب که یکی از دهات ولسوالی فرخار منوط به ولایت تخار است، در یک خانواده ی دهقانی و نهایت غریب پا به عرصه گیتی گذاشته است.

وی آموزش علوم متداول آن زمان را از خوانش قرآنکريم ـ پنج گنج ـ حافظ ـ بيدل و سعدی را نزد ملای مسجد آموزش ديد و سواد را آموخت. سپس برخی از کتب فقه، تفسیر و به ادامه ی آن کتاب های صرف و نحو و ميراث و احاديث را در زادگاهش فراگرفت
ذهنیت بالای او توجه مرحوم مولوی عبدالولی حجت را که مامایش می شد و استاد بزرگش به حساب می امد جلب و نا گزیرش ساخت که رهسپار ولايت کندوز شوددر مدرسه ی تخارستان کندز که مربوط وزارت معارف بوده است، شامل گردد.
ادامه خواندن مولانا عبدالکبیر (فرخاری) شاعر معاصر کشور ما درگذشت : امـان مـعاشـر