تشکیل اتحادیه آسیایی ، پاسخ مثبت بر ضرورت کنونی تاریخ قاره ای ماست : عبدالسمیع کارگر

قاره آسیا با عظمت ترین بخشی از کره زیبای زمین است که چهل وشش کشور ثروتمند جهان را به خود اختصاص داده است . 

این قاره ای ثروتمند ، جغرافیای بیش از چهل ویک میلیون کیلو متر مربع «کره زمین» را احتوا کرده است که بلند ترین قله های سربه فلک جهان را در دلش دارد . 

این قاره کهن وباستانی ما جمیعت بیش از چهارملیاردویکصدوبیست میلیون نیروی انسانی را « احصاییه سال 2010 » در خود متوطن نموده که تقریبا« 60 فیصد » نفوذ جهان را در آغوش پر عطوفتش تغذیه میدارد . 

این پرجمعیت ترین قاره ای جهان با ثروتمند ترین طبیعت ، لشکر های فقیری را بازندگی زیرخط فقر در خود متحمل شده و‌بیش‌ترین قربانی های انسانی جهان را براین پیکر جهان تحمیل نموده اند ؟

ادامه خواندن تشکیل اتحادیه آسیایی ، پاسخ مثبت بر ضرورت کنونی تاریخ قاره ای ماست : عبدالسمیع کارگر

قصه‌ی عشق “رجنی” و “اسد” : استاد جاوید فرهاد

لاله”اوتار سِنگ” مشهور به”حکیم‌جی”، سال‌ها پیش در “هندو گذر” کابل می‌زیست و در “سنگ‌تراشی” دکان عطاری داشت.

دختری داشت “رجنی” نام که بسیار زیبا بود. موهای درازِ سیاهِ تا کمر افتاده، چشمانِ میشی و کلان، قدِ متوسط، ابروان درشت، پوستِ گندمی و لب‌های سیاه و آمیخته با رنگِ جگری‌اش، از هر بیننده‌ای دل می‌ربود.

هنگامی که رجنی از کوچه می‌گذشت، بوی تن عنبرآلودش به دماغ اسد که دکان بقالی داشت، می‌خورد و دیوانه‌اش می‌کرد.

می‌خواست موهای سیاهش را با انگشتانش نوازش نماید، دستش را در دست بگیرد و به‌چشمان میشی‌رنگش ساعت‌ها نگاه کند.

ادامه خواندن قصه‌ی عشق “رجنی” و “اسد” : استاد جاوید فرهاد

« مسافرسیاه » مجموعه داستان از نجیب روشن : معرفی کننده؛ خالد نویسا

مجموعهٔ داستان«مسافر سیاه» نوشتهٔ نجیب روشن به دستم رسید. این مجموعه یک داستان کوتاه و دو داستان دراز دارد که انتشارات فردا آن را در ۲۰۳ صفحه چاپ کرده است. داستان‌ها بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ نوشته شده‌اند.

در داستان دراز «بازگشت» جوانی پس از بیست سالی از خارج به کابلِ دور اول ظالبان می‌‌رود و با«دگرگونی‌های عمیق در تمامی ذرات زندگی شهری»رو‌به‌رو می‌شود: با کتابخانه‌یی‌که به مستراح مبدل شده، با لیسهٔ ملالی‌که خالی از شاگردان است و شهری‌که زمینهٔ قصاص و اختطاف و ترس و خفقان است.

   «دیدار در آخرت» روایت داستانی فرو ریختن برج‌های  دوگانگی‌ مرکز تجارت جهانیست‌که ما را با رخ درونی‌تر تروریزم رو‌به‌رو می‌کند. از نیمهٔ دوم داستان نویسنده «جنیفه»،دخترکی‌‌که در روز یازده سپتامبر کشته شده،را با مریم، دخترکی‌که در حملهٔ انتحاری در افغانستان جان خود را از دست داده، در بهشت تعقیب و تصویر می‌کند. بهشتی‌که به زعم نویسنده پر از نویسندگان و هنرمندان و فیلسوفان و حتی حیوانات گوناگون است؛ اما در آن خبری از انتحاری‌ها و تروریست‌ها نیست.

ادامه خواندن « مسافرسیاه » مجموعه داستان از نجیب روشن : معرفی کننده؛ خالد نویسا

یادوارهء از فریدریش انگلس : ترجمه ازعارفه ورحمت ایماق

مبارزه طبقاتی میراث بنیان گذاران سوسیالیسم علمی،کارل مارکس،و فریدریش انگلس است!

درگرامی داشت از ۱۲۸ سال در گذشت فرید ریش انگلس بنیان گذارسوسیالیسم علمی:

فرید ریش انگلس در ۵ ام آگست / اوت، ۱۲۸ سال قبل در لندن – انگلستان، در گذشت.

“…..فرید ریش انگلس، با دوست تمام عمرش، کارل مارکس دیالکتیک را سرازیر نموده، وبه مارکس کمک نمود تا اقتصاد سیاسی را مورد نقد قرار دهد، و مبارزه طبقاتی را بمثابه انگیزه اصلی تاریخ توسعه داد.

 ما بمثابه ادامه دهنده میراث فرید ریش انگلس، به ایشان میگوییم  که ممنون شما هستیم! “

ادامه خواندن یادوارهء از فریدریش انگلس : ترجمه ازعارفه ورحمت ایماق

رادیکالیسم یا تند روی دینی چیست؟ : نوشتهء ملک ستیز

۱. زبان وحشتناک مرگ برای انسانیت است. در این زبان تنها ادبیات کشتار، شکنجه و اهانت را می‌شنوید، می‌خوانید و در نهایت مجبور می‌شوید تا بنویسید. 

۲. نگاه خفت‌بار ظلمت است. در چشمان آن تنها انتحار، انفجار و سرکوب را می‌بیند. وقتی چشمان شما با آن پیوند می‌یابد، خشم بدن شما را فرا می‌گیرد و حاضر به قربانی می‌شوید، قربانی خود و خانواده خود برای اهداف رهبرانی که خود عاشق زندگی هستند.  

ادامه خواندن رادیکالیسم یا تند روی دینی چیست؟ : نوشتهء ملک ستیز

ترور وقتل څارنوالان و قضات افغانستان : میرعبدالواحد سادات

 

در دفاع از حق حیات و حقوق حقه انسانی همسلکان مظلوم ما 

تهدیدهای امنیتی برعلیه څارنوالان و قضات دولت قبلی افغانستان ، وکلای مدافع و اعضای خانواده‌های آنان کماکان دوام دارد و این بخش آسیب پذیر جامعه افغانستان اماج قتل‌های هدفمند از جانب گروپ‌های طالبان و ترور جنایت کاران حرفوی، و انتقام گیری قاچاق‌چیان مواد مخدر و عاملین فسادهای بزرگ و سایر تروریستان قرار دارند .

بعد از سیطره طالبان  بر ولایات و بخصوص شهر کابل و شهرهای بزرگ ( ۳۶ ) هزار زندانیان شامل جنایت کاران و قاتلین حرفوی، تروریستان داعش و القاعده، مجرمین وابسته به مافیای زنجیری تولید و قاچاق موادمخدر، متجاوزین جنسی بر زنان و اطفال از زندان ها رها گردیدند . این جنایت کاران می‌دانند که با اقامه دعوی از جانب کدام څارنوال و حکم محکمه توسط کدام قاضی صادر و محکوم به جزأ شده اند و اکنون  در جستجوی این تطبیق کنندگان قانون اند تا آنها را ردیابی، اختطاف و به قتل برسانند .

ادامه خواندن ترور وقتل څارنوالان و قضات افغانستان : میرعبدالواحد سادات

قصهء کاکه «رجب» کابلی : نوشتهء استاد جاوید فرهاد

 سال‌ها پیش از امروز، در گذرِ “شوربازار” کابل، مردی به‌نام “کاکه رجب” در یک هوتل تنگ و تاریک که دیوار‌های کاه‌گِلی دود زده داشت و چند تصویر رنگ‌ورو رفته‌ی هنرپیشه‌های سینمای هند مانند: میناکماری، دلیپ‌کمار، مدهوبالا و داراسِنگ در آن آویخته شده بود، کباب می‌پخت.

هنگامی که از آن‌جا می‌گذشتم، می‌دیدمش که با چهره‌ی پر از چین و چروکش که احتمالن حکایت از دردهای گذشته‌اش داشت، در لابه‌لای دودِ دل‌انگیزِ کباب، پنهان و پیدا می‌شد و با پکه‌ای که بر دست داشت و بر کباب می‌زد، بلند بلند و حسرت‌‌آمیز زمزمه می‌کرد:

 “چرسه زدم مست و خماری منم

کاکه‌ رجب خانِ کبابی منم”

ادامه خواندن قصهء کاکه «رجب» کابلی : نوشتهء استاد جاوید فرهاد

خطاب به طالب ها : نوشتهء – هارون یوسفی

طالب بگو که آمدنت از کجا شده

کاینسان دلت به وحشت و بر قتل ما شده

تو  اهل باغ وحشی و یا نسل آدمی؟

والله قسم که کار تو کار بلا شده

بنگر چه سان زمین تو آتش گرفته است

ادامه خواندن خطاب به طالب ها : نوشتهء – هارون یوسفی

آتگه مینینگ عسکرلر : نوشتهء داکتر فیض الله ایماق

https://www.youtube.com/watch?v=yLRqOwi7iOw
تانگری آ تینی آ یتیب، چاریارباصف

اولیا لر نی آیتیب.

دوست عسکرلر، دوست قاچمنگلر

خفه بولمنگ کوپ ییغله منگ، ازلده قسمتده باردور

ادامه خواندن آتگه مینینگ عسکرلر : نوشتهء داکتر فیض الله ایماق

روایتی ازکابل قدیم وآدمهای خوبش : نوشتهء استاد جاوید فرهاد

کافی “الله‌داد” مشهور به “بچی للی”  در “پایان‌چوک” همیشه پُر از آدم بود‌؛ کاکه‌ها، ملنگ‌ها، پهلوانان، نوازندگان و آوازخوانان کوچه‌ی خرابات مانند: استاد محمد حسین سرآهنگ، استاد هم‌آهنگ، استاد الفت‌آهنگ، امانی، استاد غلام نبی دل‌رُبا نواز، استاد هاشم چشتی طبله‌‌نواز و شمار دیگر روی تخت‌های چوبی کافی می‌نشستند و آرام آرام چای سبز را با نقلِ بادامی تناول می‌نمودند.

دودِ کباب با روغنِ دنبه و بوی نانِ گرمِ خاصه، عطر دل‌انگیزی را در فضا پخش می‌کرد و هر ره‌گذری را وامی‌داشت تا چند سیخ کباب را حتمن نوشِ جان کند.

تایپ‌ریکاردر دودزده‌ی ۵۳۰ که بالای سر صاحبِ کافی مانده شده بود، آهنگ‌های قدیمِ هندی را پخش می‌کرد:

ادامه خواندن روایتی ازکابل قدیم وآدمهای خوبش : نوشتهء استاد جاوید فرهاد

ماجرای خلیفه بازمحمد؛ مشهور به « بازو»: نوشتهء استاد جاوید فرهاد

خلیفه بازمحمد مشهور به “بازو”، شاگردان زیادی در پهلوانی داشت؛ اما گویا همیشه بخت با او یار نبود؛ زیرا هیچ شاگردِ او در میدان پهلوانی بُرد نداشت.

خودِ خلیفه “بازو” هم در تمام عُمرش یک کُشتی را نبرده بود و به گفته‌ی مردم، بیش از چهل بار “خویده” بود؛ اما جالب این بود که هیچ‌گاهی باخت‌های پی‌همش را به رُخ نمی‌آورد و هنوز امیدوار به‌پیروزی شاگردانش بود.

خودش دیگر برای رفتن به “ارکاره” (میدان پهلوانی) پیر شده بود.

ادامه خواندن ماجرای خلیفه بازمحمد؛ مشهور به « بازو»: نوشتهء استاد جاوید فرهاد

زندگینامه محمد حسن نیر بیات را در صفحه (۳۰۴ تا۳۰۷) کتاب کی کیست نوشته؛ پروفیسور رسول رهین ؛ خواندم : نوشته ماریا دارو

مـــحــمــدحسن  نــیــر  بـــیــات

حسن  نیر  بنات از نخستين  فارغان بخش  روزنامه نـگاری  فاکولته  ادبيات دانشگاه  کابل  است. سال (۱۳۴۳ هـ ش ) بيشتر از ربع   قرن در لسانه های  گروهی  کشور خدمت  کرده  است. سر محرر و نگارندهء  مسُول  شماره  های  ایام  تعطیل  روزنامه  انیس  و مبصر سیاسی  مجله ژوندون بود. 

دوکتاب   پرامون  أصول  روزنامه  نگاری  رااز  انگلیسی  به  دری  برگردانده و به  همت  اتحادیه  ژورنالستان افغانستان   چاپ شده  است . او عضو  رهبری   اتحاديه  نیز  بود.

ادامه خواندن زندگینامه محمد حسن نیر بیات را در صفحه (۳۰۴ تا۳۰۷) کتاب کی کیست نوشته؛ پروفیسور رسول رهین ؛ خواندم : نوشته ماریا دارو

یکصدوده پند از لقمان حکیم بر فرزندانش : داکتر رخسار حکیمی

1- فرزندم هیچکس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!

2- با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!

3- بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند!

4- نماز را آنگونه که شایسته است بپا دار!

5- اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!

ادامه خواندن یکصدوده پند از لقمان حکیم بر فرزندانش : داکتر رخسار حکیمی

ماجرای « حاجی گُلوی سودخور » : استاد جاوید فرهاد

سال‌ها پیش، در هم‌سایه‌گی ما در گذر “بارانه”ی کابل، مردی به‌نام حاجی “گُل‌محمد” مشهور به “حاجی گُلوی سودخوار” می‌زیست.

کوچه‌گی‌ها می‌گفتند که او ثروت کلانی را از راهِ سودخواری گَرد آورده‌است.

ظاهرن کم‌گپ و خاموش بود و جمعه‌ها برای ادای نماز با پیراهن و تنبان سپید و دستار ابریشمی که بر سر می‌بست، به مسجد قدیمی کوچه‌ی ما می رفت.

مردم محله؛ یعنی بارانه‌ای‌ها، سخت ازش نفرت داشتند.

بیش‌تر آدم‌های نادار و نیازمند نزدش می‌رفتند و در ازای سود، ازش پول می‌گرفتند.

یک‌روز او مُرد و سرانجام رازِ شگفتِ سودخواری‌اش از سوی کسانی که ازش پول سرِ سود گرفته بودند، افشا شد….

ادامه خواندن ماجرای « حاجی گُلوی سودخور » : استاد جاوید فرهاد

 پیرمرد در اعدام‌گاه : استاد پرتو نادری

این پیرمرد هم چه لیل و نهاری را که پشت سر نگذاشته است. روزی حکایتی برایم گفت که با هر جمله آن موی بر ندامم راست می‌شد. گفت: می‌دانی، باری می‌خواستند مرا بر دار آویزند.

دهانم از تعجب باز مانده بود. گفتم: برای چه؟ به گفته مردم که مورچه هم زیر پای تو آزار نمی‌بیند! چرا بخواهند چنین کسی را بر دار بیاویزند؟

گفت: قدرت همیشه چشمانش کور است. عقده و انتقام‌جویی در خمیره هستی ما و همیشه با ما است.

گفتم: پیرمرد، این سخنت دیگر درست نیست. این شرایط ناگوار زنده‌گی و جامعه است که انسانی را عقده‌مند می‌سازد، به انتقام‌جویی‌اش می‌کشاند.

ادامه خواندن  پیرمرد در اعدام‌گاه : استاد پرتو نادری

ابراهیم گاو سوار : جاوید فرهاد

ابراهیم گاوسوار: ” با شیکم گوشنه آشنییی ( آشنایی ) کَنی؛ اما با چیشم گوشنه نه! ” ابراهیم خان گاوسوار ” از رهبرانِ قیام مسلحانه‌ی مردم هزاره در سال ۱۳۲۳ خورشیدی، با گروهی از دهقانان و مردمان محل، بر ضدِ پرداختِ مالیات سرانه‌ی سنگین از مواشی و فرآورده‌های کشاورزی مردم هزاره ( که در زمان پادشاهی محمد ظاهرشاه، به دستور محمد هاشم خان نخست وزیر آن زمان بر مردم هزاره انجام می‌شد ) دست به قیام مسلحانه زد و تقاضای خود را مبنی بر لغو مالیات روغن بر هزاره‌ها، پس از کش‌مکش‌های زیاد به حاکم آن وقت ارائه کرد که سپس پذیرفته شد؛ اما به تبعید وی و خانواده‌اش در ولایتِ بغلان ( روستای گاوسواران ) انجامید.

ادامه خواندن ابراهیم گاو سوار : جاوید فرهاد

هارون یوسفی یکتن از چهره های سرشناس فرهنگی : ملک ستیز

شوپنهاور موسیقی را ابزار رمزآلودی برای التیام روح زخمی انسان‌های آسیب‌ پذیر می‌دانست. از ۱۵ آگست به این‌سو فرهنگ کشور ما داغ‌دار است. در جامعه‌ای که موسیقی جرم پنداشته شود، روح‌اش افسرده و تن‌اش بیمار است. من حامی، شنونده و عاشق موسیقی هستم. 

هارون یوسفی یکی از چهره های بارزی است که در تجلیل از موسیقی و هنرمندان کارهای ارزشمندی ارایه کرده است. او نه تنها یک طنزنویس بانام است، بل تحلیل‌گر و پرسش‌گر جذاب هنری نیز است. یوسفی پرسش‌هایش را با چاشنی طنز و شوخی عجین می‌سازد و شنونده را مجذوب می‌گرداند. پیشینه‌ی کارهای رسانه‌ای، فرهنگی و اجتماعی هارون یوسفی بسیار طولانی است. امید روزی فرصت دست دهد تا من روی کار های هارون یوسفی در باب طنز سیاسی از دیدگاه علوم سیاسی که پیشه و تخصص من است بپردازم. اما امروز بحث من روی برنامه‌ی «ستدیوی ۱۹» هارون یوسفی است که جمعه ها از لندن پخش می‌شود. این برنامه به پنج دلیل بسیار دیدنی است:

نخست، شیوه‌ی گردانندگی هارون یوسفی

هارون یوسفی با این برنامه به خانه‌ی شما می‌آید. آن‌قدر خودمانی گپ‌وگفت دارد که گویی پیاله‌ی چای سبز و نقل وطنی برایت پیشکش می‌کند. شیرین‌زبانی، شوخی‌های ظریف، طنزهای گپ‌دار این برنامه را کیفیت ویژه می‌بخشد. 

دوم، شخصیت آگاه

ادامه خواندن هارون یوسفی یکتن از چهره های سرشناس فرهنگی : ملک ستیز

چرا جنگ بر سرِ زبان؟ : استاد جاوید فرهاد

زبان، یک پدیده‌ی اجتماعی-فرهنگی است که در بخشِ اجتماعی، به‌حیثِ ابزاری برای رسانیدن پیام در نفسِ اجتماع به تناسب میزان گویش‌وران و نیازهای اجتماعی و مدنی مخاطبان عمل می‌کند، و در بخشِ فرهنگی به‌تولید اندیشه، رشد و به‌سازی خود می‌پردازد.

حالا جنگ بر سرِ زبان( که آن زبان بد است و آن زبان خوب) راهی را برای رشد و گسترش هیچ زبانی باز نمی‌کند.

روی سخنم به‌سوی آنانی است که با دریافت‌های شوونیستی و گرایش‌های سنتی و قبیله‌ای شان(چه در داخل افغانستان و چه در بیرون از آن) یک زبان را بهشتی و دیگری را جهنمی می‌پندارند و با ارایه سندهای ساختگی و دروغین، عُمری‌ست فریبِ پنداشت‌های واهی خود را خورده‌اند. هر زبانی در حوزه‌ی تولید اندیشه و تولید فرآورده‌های فرهنگیِ بیش‌تر؛ اما بهتر، و با توجه به نیازهای جامعه‌ی مدنی و سطحِ نیازِ گویش‌وران آن به‌آن زبان، در محراق ارزیابی و ارزش‌یابی قرار می‌گیرد.

تعصب در برابر زبانِ دیگر یا زبان‌های دیگر،  گونه‌ای از “جهلِ مرکب” است که به تعیبر شاعر: آدم تا ” ابدالدهر” در آتش آن می‌سوزد و از دام این تعصب هم به‌زودی رهایی نمی‌یابد.

ادامه خواندن چرا جنگ بر سرِ زبان؟ : استاد جاوید فرهاد

باکلاس چیست؟ وباکلاس کیست؟ : عادله ادیم

زندگی ما در عصر حاضر با شبکه‌های اجتماعی گره خورده است چنانچه شبکه های اجتماعی جزء مهمی از زنده گی هر فرد شده است، روزانه هر شخص ساعات متمادی را در این شبکه ها به جستجوی مطالب و سرگرمی های دلخواه شان می پردازند.

من هم با وجود مصروفیت های زیادم، دور از این دنیای مجازی نیستم و گاه و بیگاه در این دنیای رنگین مجازی سرگردان هستم. گاهی سری به سر زمین محبوب جوانان، شبکه چینایی تیک ‌تاک «TiKTok می زنم نه به خاطر سر گرمی خودم، بلکه می خواهم از زندگی جوانان وطنم آگاه شوم.

باید یاد آور شد که شبکه های اجتماعی جنبه‌های مثبت و منفی خود را دارد، خوب یا بد بودن این دستاورد تکنولوژی به نحوهٔ استفاده‌ٔ کاربران آن بستگی دارد. با تاسف یک تعداد از جوانان ما در این بازار پر رنگ تیک تاک «TikTok به بیراهه روان هستند و بجای استفادهٔ مثبت، از جنبه های منفی این شبکه بیشتر متأثر می گردند.

ادامه خواندن باکلاس چیست؟ وباکلاس کیست؟ : عادله ادیم

 طالبان در گذرگاه زمان : عارف عرفان

انگار که در قرن بیست و یکم ،خورشید آزادی،ترقی و پیشرفت در بسا جوامع جهانی در سیارهٔ ما سایه انداخته است،امابرعکس خشم فلک سبب شده است،تابا استقرار نظام”امارت اسلامی”سیاهترین ابر زهر الود تاریخ بر میهن ما افغانستان چیره شده و دروازه های جهنم را در افغانستان بگشاید.حال، چرخهٔ ماشین ترقی و پیشرفت اجتماعی در افغانستان بکلی از کار افتیده، آزادی و استقلال کشور بوسیلهٔ نیروهای نیابتی نابود شده قلمروفقر، گرسنگی، قحطی بیکاری، ناامنی، وحشت ودهشت، بی قانونی و پایمال شدن ارزشهای انسانی،حقوق بشر و حقوق زنان ستمکش جامعه پیوسته گسترش یافته و جامعه با شتاب، سیر قهقرایی خود را دنبال می‌دارد.

ادامه خواندن  طالبان در گذرگاه زمان : عارف عرفان

ملت ها باقلمِ علما واندیشهء فلافسه؛ با اشعار شعرا و با تابلوی نقاشان بیدارمی شوند : ماریا دارو

هرگاه نگاهی بر تاریخ ملیتها بیاندازیم ٬می بینیم  که اساس نشر نمای  جامعه با پرورش معارف پیوندعمیق و حیاتی دارد . اما اگر از  نظر نویسندگی و معارف کشور خویش را با دیگران مقایسه نماییم٬ به قایق شکسته می ماند که به سرنوشت نامعلوم در حرکت است ؛  تاخودرابه ساحل برساند. با  کمال  تاسف باید گفت  که در طول  تاریخ   در کشورما  اکثراَ حکام آگاه  و صادق  که  جواب  گوی  نیازمندی  های جامعه باشند٬کمتر به قدرت رسیده اند و یا هرگز به  قدرت  سیاسی  نرسیده  اند.

تاریخ  فتوحات کشور ما گواهی  روشن است  که  همواره استعمار  تلاش کرده  است  تا از حاکمیت  مستبد و دست  نشانده  خویش  حمایت  نماید .  پدران ما چنین  ظلم ها را زیاد  تجربه  کرده  اند. هرگاه  مبارزین راستین ٬نویسندگان  مردمی  ُشاعران  انقلابی  و نقاشان  هنر آفرین  سربلند کرده اند به  زودی سرکوب  گردیده  اند.

ادامه خواندن ملت ها باقلمِ علما واندیشهء فلافسه؛ با اشعار شعرا و با تابلوی نقاشان بیدارمی شوند : ماریا دارو

اخلاق اسلامی : مصاحبه از کتابخانه جهان دانش گرفته شد

خبرنگار ازدعوتگرِ مسلمان آمریکایی پرسید :

چگونه بود که اسلام را پذیرفتی؟

در پاسخ گفت: در سفرِ که من و خانم ام به ترکیه داشتیم، از یکی از قریه های دور دست و تاریخی اش دیدن کردیم که شب بر ما فرا رسید، بخاطر هزینه زیادِ که خدمات رهنمای داشت تصمیم گرفته بودیم که به تنهایی بیایم تا باشد از پرداخت پول هنگفت به شرکت های رهنما جلوگیری کرده باشیم ——

در راه بسوی مرکز قریه با دهقانِ برخوردم و از او آدرس هوتل را پرسیدم، او در جواب گفت : ما اینجا هوتل نداریم، می توانی امشب را با من به خانه ام بیایی چون در شهر ما غریبه و مهمانی —-

ادامه خواندن اخلاق اسلامی : مصاحبه از کتابخانه جهان دانش گرفته شد

انديشه و مبارزه روشنگر بزرگ تاريخ روشنگرى  : میرعبدالواحد سادات

در احواليكه افغانستان آماج ذهنيت تكفيرى است و تيكه داران دين از نام خدا و دين ، حقوق و ازادى خلق خدا را سلب مينمايند ، آشنايى نسل جوان و آينده ساز به تاريخ روشنگرى اروپا و معرفى انديشه و مبارزه روشنگران بزرگ تاريخ مبرميت كسب مينمايد . 

در همين ارتباط امروز از بزرگترين روشنگر  تاريخ ولتر ياد مينمايم و انديشه اين شاعر ، نويسنده سترگ ، فيلسوف ومبارز نستوه راه ازادى و عدالت را بمناسبت ( ٢٢٤ ) مين سالروز وفات شان ، گرامى ميداريم 

ادامه خواندن انديشه و مبارزه روشنگر بزرگ تاريخ روشنگرى  : میرعبدالواحد سادات

“جواب ابلهان خاموشی ست”؛ روایت از ابوعلی سیناء بلخی پدر طب جهان : م – رستم

ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری ،مقابل چای خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و علف برای اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت چای خانه نشست تا غذایی بخورد. 

خر سواری هم به آنجا رسید ،از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست.

شیخ سینای دانشمند گفت : خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و علف او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند.

خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد.

خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی.

شیخ سینا دانشمند ؛ ساکت شد و خود را به گنگ بودن زد و جواب نداد.

ادامه خواندن “جواب ابلهان خاموشی ست”؛ روایت از ابوعلی سیناء بلخی پدر طب جهان : م – رستم

شیرزنان معترض افغانستان خواستار تحصیل و کار اند : هدایت الله جبیب

صبح امروز یکشنبه ۲۹ می، جمعی از زنان معترض به سیاست‌های طالبان در مورد زنان و نیز معیشت مردم، در کابل دست به راهپیمایی اعتراضی زدند و شعار «نان، کار، آزادی» و «تحصیل حق ماست» سردادند. 

زنان معترض، دلایل‌ فقر در کشور را بیکاری مردم به‌خصوص زنان دانسته، تاکید کردند که تعداد زیادی از زنان نان‌آور خانواده‌شان بودند که با روی‌ کار آمدن طالبان بیکار شده و حتی نان برای خوردن ندارند. آنان از سکوت، تماشا و بی‌تفاوتی جامعه جهانی در قبال بحران افغانستان، انتقاد کردند این تظاهرات با ممانعت افراد طالبان مواجه شد.

گفته می‌شود که طالبان آنان را محاصره کرده و حتی تلفون‌های برخی از آن‌ها را توقیف کرده‌اند. 

ادامه خواندن شیرزنان معترض افغانستان خواستار تحصیل و کار اند : هدایت الله جبیب