
بیست سال (٣٤ سال) تمام از رفتنش میگذرد؛ رفتنی که تلخ بود و جانگداز. بیست سال پیش، تاریک اندیشان و تاریخ زدگان غافل، مردی را به گلوله بستند که آرمانی جز صلح در دل نمی پرورید و آرزویی جز مدارا برای جنگ افروزان، در اندیشه نداشت.
اما شبیخونیان که جنگ و آدم کشی را مایۀ مال اندوزی ساخته بودند ، آدمی چون او را چگونه می توانستند برتابند؟
داکتر بها ء الدین مجروح ، دانشی مردی بود روشندل که از آرمانخواهی بیزار بود و روشنفکری را در جایی می جست که ازهر گونه رنگ تعلق آزادباشد . او خود در همان سالها در جستاری چنین تعبیری ازروشنفکر دارد: «روشنفکر موجود جانداریست که برای راه رفتن ، به جای پا، از سرش کار می گیرد…او به مثابۀ یک فرد ، قد می افرازد و هوای خویشتن خویش را دارد.بر آن است تا خویشتن را و پیرامونش را به وسیلۀ دیدگاه روشنفکری خویش در یابدبه این گونه مرز های همانندی را زیر می پاگذارد؛ به بیگانه یی بدل می شود و خود تبعید را می پذیرد.»
ادامه خواندن ( ٣٤ سال) پس از خاموشی استاد بها ء الدین مجروح ؛ نويسنده : استاد لطيف ناظمى














